جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3180
رابطه صور مادی و صور علمی در نظریه شناخت ملاصدرا و کانت
نویسنده:
مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
یکی از مهم ترین موضوعات پیچیده و بحث بر انگیز شناخت شناسی، چه در فلسفه اسلامی و چه در فلسفه غرب، مساله کیفیت ارتباط ذهن و عین با یک دیگر و به عبارتی چگونگی انطباق صور ذهنی با صور عینی و مادی است. این مشکل موجب نابه سامانی و تشویش اندیشه فلاسفه در تبیین مطابقت شناخت با عالم خارج شده است. در این مقاله سعی شده است تا بر این اساس دیدگاه ملاصدرا و کانت مورد مداقه و مقایسه قرار گیرد و راه کارهای هریک از آن ها در حل این معضل گزارش شود. با این که در فلسفه ملاصدرا ذهن و عین دو امر وجودی متفاوت فرض شده اند، ولی بنابر نظریه اصالت وجود هر دو در طول یک دیگر قرار می گیرند؛ و علم که خود از سنخ وجود است در تمام مراحل ادراکات حسی، خیالی و عقلی نفس نقش مرآتیت و کاشفیت از عالم خارج را برعهده دارد. ملاصدرا رابط میان جهان خارج و ذهن را ماهیت دانسته است؛ ماهیتی که به خودی خود نه مقید به جهان خارج است و نه مقید به قلمرو ذهن، بلکه در هر قلمرو وجود و در تمام مراحل ادراک ملازم و در معیت با وجود است. وی با خلاقیت نفس در ابداع صور و متعلقات ادراک و پیوند شکاف ذهن و عین، از طریق تشکیک در مراتب وجود، به حق توانسته است مرآتیت و کاشفیت ذهن از عالم خارج را به تصویر کشد. از نگاه کانت شناخت مستلزم دو چیز است: یکی، شهود؛ یعنی آن چه در زمان و مکان به ما داده شده است و دیگری، اطلاق مقولات به آن چه به شهود آمده اند. یکی از شرایط استفاده از یک مفهوم آن است که میان آن مفهوم و آن چه مفهوم بر آن اطلاق شده است شباهتی وجود داشته باشد. مقولات که عاری از محتوای تجربی هستند با هیچ امر تجربی شباهت ندارند. کانت در جهت پیوند این شکاف عمیق میان ذهن و عین به شاکله استعلایی زمان متوسل شده است، این در حالی است که او از یک طرف همچنان قائل به نوعی تقابل قطعی میان پدیدارها و مقولات است و از طرف دیگر به تقابل پدیدار و ناپدیدار هم چنان پایبند است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 78
تحلیلی بر مساله حدوث و قدم زمانی عالم در تاریخ کلام اسلامی
نویسنده:
محمد حسین فاریاب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
مساله حدوث و قدم زمانی عالم، پرسش از آن است که آیا عالم از ازل موجود بوده یا آنکه ابتدای زمانی داشته است؟ این مساله از دیرباز مورد بحث میان عالمان مسلمان و غیر مسلمان بوده است. این تحقیق به بررسی تاریخی این مساله در تاریخ علم کلام و با تکیه بر نظریات مهم ترین متکلمان مکاتب مختلف مسلمان می پردازد. به نظر می رسد، پیشینه بحث از این مساله به دوران یونان باستان برگشته، در تاریخ علم کلام نیز این مساله از همان آغاز پیدایش این علم مطرح بوده است. اگر چه تصور می شود، متکلمان یکصدا بر حدوث زمانی عالم تاکید کرده اند، واکاوی تاریخی این مساله بیانگر رویکردهای مختلف متکلمان در این خصوص است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 92
ضرورت على و معلولى از دیدگاه استاد فیاضى
نویسنده:
محمدجواد میرجعفرى میاندهى، یارعلى کرد فیروزجائى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
ضرورت علّى و معلولى از فروع مهم اصل علیت است و معناى آن به طورکلى عبارت است از ضرورى شدنِ وجود معلول هنگام وجود علت تامه اش (ضرورت بالقیاس) و از ناحیه آن (ضرورت بالغیر). این ضرورت که با عنوان جبر فلسفى نیز از آن یاد مى شود کاملا مورد تایید و تثبیت فلاسفه است و برخى متکلمان به ویژه اشاعره کاملاً آن را منکرند. اصولیین نیز چنین ضرورتى را تنها در علل غیرمختار مى پذیرند؛ اما استاد فیاضى ضرورت سابق بالغیر به تفسیر مشهور را در همه علل، چه مختار و چه غیرمختار مردود مى داند، ولى معتقد است که این نوع ضرورت با تفسیرى دیگر در هر دو مورد صادق است. ضرورت بالقیاس نیز از دیدگاه ایشان تنها در علل غیرمختار پذیرفتنى است. دیدگاه استاد فیاضى در نفى ضرورت در برخى صور آن، گرچه هم نوا با آراى اهل کلام و اصولیون است، تفاوت هایى اساسى و مهم با آنها دارد که در این تحقیق به تفصیل به این تمایزها پرداخته ایم.
صفحات :
از صفحه 33 تا 58
ارکان معرفت در حکمت متعالیه
نویسنده:
مرتضی کشاورز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
رابطه ارکان سه گانه معرفت از مباحث مهم معرفت شناسی است. ملاصدرا رابطه علم و معلوم را در مبحث وجود ذهنی مطرح نموده و بر اساس اصول فلسفه خود معتقد است که حقیقت علم حصول ماهیت و ذات شئی خارجی در ذهن است. علم گونه ای از وجود است که قیام صدوری نسبت به نفس دارد. او رابطه علم و عالم را در بحث اتحاد عاقل و معقول تبیین نموده و به اتحاد جمیع اقسام ادراک با مدرِک معتقد است، لذا می توان گفت بحث «وجود ذهنی» و «بحث اتحاد عاقل و معقول» از این نظر در مباحث معرفت شناسی مکمل یکدیگرند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 105
تاملی در اصالت ماهیتی بودن شیخ اشراق
نویسنده:
مصطفی مومنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
چکیده :
در تاریخ تفکر اسلامی، مسئلۀ اصالت وجود یا ماهیت اولین بار در حکمت متعالیه مطرح شد، ولی نسبتِ اصالت وجود به مشاییان، و اصالت ماهیت به شیخ اشراق شهرت یافته است. حال جای بحث است که آیا شیخ اشراق وجود را به همان معنایی که در حکمت متعالیه اصالت دارد، اعتباری می‌داند؟ آنچه از این جستار به دست می‌آید این است که شیخ اشراق به اصالت ماهیت و اعتباری بودن وجود، به آن معنا از وجود و ماهیت که در حکمت متعالیه مطرح است، قائل نیست. لذا نمی‌توان وی را اصالت ماهیتی دانست. در جستار پیش رو، دو مستمسک بر اصالت ماهیتی بودن شیخ اشراق نقد گردیده و نیز شواهدی دال بر اصالت وجودی بودن وی آورده شده است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 115
ذهنی بودن زمان در فلسفه ملاصدار
نویسنده:
علی علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
در عمده پژوهش هایی که در خصوص زمان در فلسفه اسلامی و تفکر مشایی و صدرایی صورت پذیرفته است عمدتا به مقوله زمان از دریچه بحث حرکت نگریسته شده و معمولا این پژوهش ها درصدد رمزگشایی از نسبت حرکت و زمان با یک دیگر در تفکرات و فلسفه های یاد شده بوده اند. اما در این تحقیق مسئله رابطه زمان با ذهن و این که زمان امری عینی است یا ذهنی دغدغه اصلی است. از همین رو، ابتدا به دو مفهوم متفاوتی که از زمان می توان داشت و معمولا از آن به سلسله زمانی پویا و سلسله زمانی ایستا یاد می شود اشاره شده است و سپس نشان داده شده که مفهوم زمانی در تفکر ارسطویی و مشایی و در تفکر متکلمان یک امتداد متصل و متصرم است و لذا باید پذیرفت نگاه ایشان به زمان به صورت یک سلسله زمانی ایستا است. در گام نهایی این تحقیق، نشان داده می شود زمان به معنای سلسله زمانی ایستا و به صورت یک امتداد متصل در فلسفه ملاصدرا امری ذهنی است و هیچ منشا انتزاع عینی ندارد. لذا این مقاله انگاره معقول ثانی فلسفی بودن زمان در تفکر ملاصدرا را مردود می داند.
صفحات :
از صفحه 105 تا 122
غایت مند بودن آفرینش در فلسفه اسلامی: با محوریت غرض ورزی خالق و غرض مندی مخلوق
نویسنده:
حمید محمودیان، مریم امامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نظام آفرینش از ابعاد مختلفی چون نظام فاعلی جهان، نظام داخلی و نظام غایی در خور بررسی است. این پژوهش نظام هستی را از بعد نظام غایی مورد بررسی قرار داده و به دنبال پاسخگویی به این سوالات است که آیا نظام آفرینش نظامی هدفمند است؟ آیا خداوند در آفرینش، دارای غرض است؟ و غرض نداشتن خداوند به چه معنا است؟ از نظر فلاسفه اسلامی، حکمت الهی اقتضای آن دارد که افعال خداوند همه از غایت و هدف برخوردار باشند و نفی غرض از فعل خداوند عبارت از نفی غرض فاعلی است و با توجه به نفی غرض زاید بر ذات، غایت آفرینش همان علم پروردگار و ابتهاج ذاتی او به کمالات مندرج در ذات است که به سبب آن، به ایجاد نظام هستی مبادرت ورزیده است.
صفحات :
از صفحه 153 تا 170
تأملی در شاکلۀ ارزشیِ توسعه و تعالیِ نظر و عمل انسان (از منظر حکمت متعالیه)
نویسنده:
حبیب الله دانش شهرکی، حسین رمضانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
مقالۀ حاضر به ابعاد محتوایی و ساختاریِ توسعه و تعالی نظر و عمل انسان از مجرایِ بسط ارزش های مدنی در جامعه توجه دارد. تحلیل و تبیین این موضوع در این مقاله، بر پایۀ قرائت حکمت متعالیه از منظومۀ حکمت و معرفت اسلامی استوار است. در آغاز، پس از تبیین ماهیت حیات اجتماعی، به این مسئلۀ اساسی عطف نظر شده که ارزش های بنیادین هدایتگر حیات مدنی و توسعه و تعالی انسان در ساحت عمومی را تحت چگونه ساختاری می توان مقوله بندی کرد. ترتب سه نظام «نیازها»، «عمل کردها» و «پاداش ها» بر ابعاد طولیِ تعاملات انسان، یعنی انسان در نسبت با پروردگار متعال، خود، دیگری و خلقت الهی، ساختاری را فراهم آورده که بر اساس آن می توان ارزش های بنیادین را شناسایی و ارائه کرد. در ادامه، چگونگیِ اصطیاد مفهومیِ ارزش های بنیادینِ آمده در ساختار یادشده، در چارچوب منظومۀ معرفت دینی و حِکمی توضیح داده شده است. ازجمله مباحث مهم در این مقاله، تبیین ساختار سه سطحیِِ بسط و انتشار ارزش ها در ساحت اخلاق عمومی و فرهنگ است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 176
مساله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران
نویسنده:
محمد تقی شاکر اشتیجه، رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها,
چکیده :
از یک سو آیاتی از قرآن کریم بر اختصاص علم غیب به خداوند دلالت دارد و از سوی دیگر، آیاتی از افاضه علم غیب به انبیا و دیگران خبر می دهد. مفسران در پاسخ به این دوگانگی، با توجه دادن به این نکته که متبادر از علم غیب در عصر رسالت و بعد از آن، علم ذاتی بوده، نه علم عرضی، و ادعای آگاهی از غیب مترادف با ربوبیت بوده است، تاکید نموده اند که بی شک میان خداوند و بندگان - در هر جایگاهی که باشند - تفاوت بسیاری وجود دارد. از این رو شایسته نیست گمان شود که انبیا در صفت علم، شریک خداوندند و علم غیب داشتن انبیا نوعی شرک و غلو به حساب می آید؛ زیرا اوصاف این دو علم مختلف است. آگاهی انبیا و دیگران از غیب منافاتی با اختصاص علم غیب به خداوند سبحان ندارد؛ چرا که علم الهی بالاصاله، استقلالی و غیر متکی به غیر می باشد؛ ولی این آگاهی برای دیگران فعل تبعی قائم بالله و با تعلم و تبعیت از اوست.
صفحات :
از صفحه 65 تا 84
بررسی کاربرد قاعدۀ «الواحد» در مکتب اصولی آخوندخراسانی و پیامدهای اعتقادی آن
نویسنده:
نسرین هژبری، محمدرضا کاظمی گلوردی، جمشید سمیعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
مقاله حاضر پس از بیان قاعده «الواحد» و ذکر براهین آن به بررسی نوآوری‌های آخوند خراسانی در بهره‌گیری از قاعدۀ «الواحد» در کفایة الاصول پرداخته است و با ذکر اقوال متکلمین و حکما به پیامدهای اعتقادی این قاعده از جهت تأثیر در تبیین قدرت مطلقه الهی و توحید افعالی، اشاره می‌کند. در مورد کاربرد قاعده «الواحد» در اصول فقه باید گفت با وجود اینکه مفاد قاعده «الواحد» از علوم حقیقی بوده و فلاسفه به شدت از خلط احکام حقایق با اعتباریات به دلیل تفاوت ماهوی و منطق استدلال در این دو علم پرهیز می‌کنند، مرحوم آخوند در مباحثی مانند وضع مرکبات، صحیح و اعم، تعدد شرط و جزا و... از قاعده «الواحد» و عکس آن استفاده کرده است. بنابراین هدف اصلی طرح مسئله علاوه بر اثبات عدم تنافی قاعده «الواحد» با قدرت مطلقه الهی و توحید افعالی خداوند، بیان نوآوری آخوند خراسانی همراه با توضیح دو دیدگاه نقد و تأیید کاربرد قاعده «الواحد» در اصول فقه است. مهم‌ترین نتایج این پژوهش آن است که اولاً کاربرد علوم حقیقی در علوم اعتباری خطا نبوده و چه‌بسا در موارد بسیاری باعث تبیین صحیح مسائل و رشد و بالندگی آن علم می‌شود؛ ثانیاً علم اصول فقه از علوم اعتباری محض نمی‌باشد. این پژوهش توانسته است با تبیین نظرات دو گروه موافق و مخالف در کاربرد قاعده «الواحد» در کفایة الاصول، نوآوری مکتب اصولی آخوند خراسانی را در این زمینه به اثبات رساند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 102
  • تعداد رکورد ها : 3180