آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 793
بررسی و مقایسه جایگاه وجودشناسی و معرفت شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
غلامحسین خدری، مستانه کاکایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشه فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلایی در فلسفه خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین مفهوم کلی به وجود عقل نیاز داشت. بعد از او، شارحان و مفسران آثارش عقل فعال را از فلسفه او بیرون کشیدند، یا مانند اسکندر افرودیسی آن را موجود متعالی و خدا خواندند یا آن را به مانند فیلسوفان مسلمان، فارابی و ابن سینا، بیرون از نفس انسان قرار دادند که از طریق آن هم مساله رابطه کثرت با وحدت را حل کنند و هم مساله معرفت را بی پاسخ نگذارند. درمقابل، فیلسوفانی مانند توماس آکوئینی، در قرون وسطی، علی رغم تاثیرپذیری بسیار از این اندیشمندان، در زمینه عقل فعال موضعی متفاوت گرفتند و تبیین دیگری از ارسطو ارائه کردند؛ اینان عقل فعال را بخشی از نفس قرار دادند. عقل فعال در ابن سینا جایگاهی مشابه عقل در دیدگاه افلوطین دارد؛ به این ترتیب که در حوزه وجودشناسی، حلقه ارتباط بین عقول مفارق (ده گانه) و امور محسوس و مبدا صدور کثرت جهان مادی است و در حوزه معرفت شناسی، افاضه صور کلی و معقولات بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت از کارکردهای آن است. عقل فعال برای توماس، به زعم خود او، بیش تر ارسطویی است و صرفا جایگاه معرفت شناسانه دارد. برای او عقل فعال انتزاع کننده است، صور معقول را از محسوسات انتزاع می کند و به فعلیت می رساند. در حوزه وجودشناسی، عقل فعال در نفس انسان قرار دارد و کارکردی وجودی و علی ندارد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 96
اثبات فلسفی وجود خدا بین اروپا و جهان اسلام: تأملی در تاریخ درهم تنیده فلسفه و ارتباط معاصر آن [نمایه مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Ulrich Rudolph and Roman Seidel
نوع منبع :
مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: برهان وجود خدا یکی از موضوعات مهم تاریخ فلسفه است. همچنین نمونه ای روشن از یک مشکل فلسفی مشترک در تاریخ های فکری درهم تنیده اروپا و جهان اسلام است. با تکیه بر ارسطو، اشکال مختلف برهان هم توسط الهیات عقلانی اسلامی (کلام) و هم فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا به کار گرفته شد. در حالی که این بحث، تغییر شکل، پالایش و تعدیل شده، در سراسر دوران پس از کلاسیک، به ویژه در شرق اسلامی، به شدت مورد بحث قرار گرفته است، به همین ترتیب در غرب توسط متفکرانی مانند Polymat عبری Maimonides و فیلسوف لاتین قرون وسطی پذیرفته شده است. توماس آکویناس الهیات. با این حال، این فرآیندهای پذیرایی متقابل به قرون وسطی ختم نشد. آنها را می توان در قرن بیستم و حتی تا به امروز مشاهده کرد: از یک سو، متفکر خاورمیانه ای مانند فیلسوف ایرانی مهدی حایری یزدی را می بینیم که نقد اساسی کانت از استدلال های فلسفی کلاسیک برای وجود خدا، به ویژه اثبات هستی شناختی و رد نقد. از سوی دیگر، برهانی از آفرینش که توسط متکلم اسلامی و منتقد سنت مشایی غزالی ارائه شده است، توسط گروهی از فیلسوفان غربی پذیرفته شده است که نسخه خود را «برهان کلام-کیهان شناختی» می نامند. با بحث در مورد سنگ بنای مهم در تاریخ اثبات فلسفی وجود خدا، ما برای بازنگری روایات کنونی اروپامحور در تاریخ فلسفه استدلال می کنیم و پیشنهاد می کنیم که چنین دیدگاه فرافرهنگی ممکن است الهام بخش گفتمان های فلسفی جاری بین اروپا و میانه باشد. شرق و فراتر از آن.
براهین اثبات وجود خدا
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقال بر آن است تا افق روشنی از براهین اثبات وجود خدا به دست دهد. در باب وجود خدا از دیرباز تاکنون دیدگاه‌‌های متفاوتی وجود داشته است. برخی وجود خدا را بدیهی و بی‌‌نیاز از استدلال می‌دانند، زیرا چیزی روشن‌تر از خدا وجود ندارد تا از طریق آن به خدا پی ببرند. برخی دیگر بر وجود خدا استدلال اقامه کرده‌اند که آن‌ها خود بر دو دسته‌اند: أ. وجود خدا را می‌توان به صورت پیشبینی اثبات نمود، یعنی در این را‌ه‌ها مخلوقات واسطه اثبات وجود خدا نیستند. این براهین عبارتند از: برهان صدیقین، 2. برهان وجودی، 3. برهان فطرت، 4. .برهان تجربه دینی، 5. برهان اخلاقی، 6. برهان معقولیت. ب. وجود خدا را می‌توان به صورت انّی اثبات نمود، یعنی در این راه‌ها مخلوقات واسطه اثبات وجود خدا هستند. این براهین عبارتند از: 1.برهان علّی، 2.برهان امکان و وجوب، 3. برهان نظم، 4. برهان حرکت، 5. برهان درجات کمال، 6. برهان معجزه، 7. برهان فسخ عزایم. در این مقال سعی شده است که به همه براهین به صورت اجمال اشاره شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
سخن گفتن از خدا بر مبنای اشتراک معنوی و تشکیک وجودی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
اکبر قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
در پاسخ به این پرسش مهم که آیا می توان با زبانی محدود و بشری، از خدایی نامحدود و متعالی سخن گفت؟ دیدگاهها و نظریات گوناگونی مطرح شده است. بنابر دیدگاهی که با نظر به مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا، می توان آن را نظریه «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی» نامید، با توجه به اینکه خدا کامل مطلق و قائم بالذات است، اولا معنای اتصاف او به صفات کمال این است که خداوند تمامی کمالات وجودی را به کاملترین نحو داراست و صفات سلبیه نیز چیزی جز سلب نقص، یا همان اثبات کمال، نیست و ثانیا این صفات کمالیه عین یکدیگر و عین ذات الهی دانسته می شود و با توجه به «وحدت تشکیکی حقیقت وجود»، اشتراک معنوی صفات الهی با صفات انسانی مستلزم اشتراک مصداقی خدا و انسان و افتادن در ورطه تشبیه نیست. علامه طباطبایی نخست با توجه به تلقی انسانوارانگارانه انسان از خدا، مفاهیم دینی را جامع میان نفی و اثبات دانسته و با تکیه بر روایات، بر دیدگاه اثبات بلاتشبیه، تاکید نموده است. آنگاه به عنوان یک فیلسوف پیرو مکتب حکمت متعالیه و به تبع صدرالمتالهین، با تکیه بر «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «تشکیک حقیقت اصیل وجود» و «تفکیک مقام معنا از مقام مصداق» و با توجه به مراتب معنا و کاربرد الفاظ، بر اشتراک اصل معنای صفاتی همچون علم و قدرت و حیات و ... در انسان و خدا تاکید کرده و انحصار معنا در مرتبه مادی و جسمانی را نادرست دانسته است. هر چند در نظریه علامه نیز نوعی تمایل به روش سلبی دیده می شود و معنای ایجابی مشترک میان صفات خدا و صفات انسان، به روشنی بیان نشده است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 151
برهان تجربه دینی در اندیشه اسلامی
نویسنده:
علی شیروانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
رواج و اهمیت یافتن «برهان تجربه دینی» در بحث «براهین اثبات وجود خدا» امری جدید و عمدتاً مربوط به فلسفه دین مسیحی در نیمه دوم قرن بیستم و متأثر از شرایط معرفتی و پیشینه فرهنگی مغرب‌زمین است. این مقاله می‌کوشد با اشاره به بستر تاریخی طرح این نوع برهان در غرب، دیدگاه اسلامی را در خصوص آن، به‌ویژه با استناد به آرای علامه جوادی آملی، عرضه و ارزیابی کند. اعتماد و تأکید اندیشمندان مسلمان بر برهان‌های مابعدالطبیعی اثبات وجود خدا، به‌ویژه برهان وجوب و امکان، مانع از بسط و توسعه بحث درباره سایر شیوه‌های ممکن اثبات وجود خدا از جمله برهان تجربه دینی شده است، ولی در عین حال می‌توان مبانی لازم برای اظهار نظر در این‌باره و نیز براهین قابل مقایسه با برخی از تقریرهای برهان تجربه دینی را در آثار ایشان یافت که در این مقاله به پاره‌ای از آنها اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 122
برهان امکان و وجوب و نقدهای کانت و هیوم
نویسنده:
حمید پارسانیا
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان صدیقین به شکلی که ابن سینا آن را نخستین بار برای برهان امکان و وجوب به کاربرد، از طریق آثار ابن رشد و ابن میمون در قرون وسطی، به آثار توماس آکویناس راه یافت. مفاهیم مربوط به این برهان چنانکه مورد نظر ابن سینا بود، در این آثار منتقل نشد و آشفتگی برهان در فلسفه بعد از رنسانس غرب نیز ادامه یافت. در این مقاله برهان امکان و وجوب از قرن هفدهم به بعد در تاریخ فلسفه غرب دنبال شده است. مدعای مقاله این است که لایبنیتس و ولف، برهان را بر مدار امکان احتمالی و نه امکان ماهوی اقامه کرده اند و اشکالاتی که از ناحیه هیوم و کانت و دیگران بر این برهان به تقریر آکوئیناسی آن اقامه شده، خالی از قوت نیست. در بخش پایان، قوت و قدرت تقریر سینوی برهان در رد اشکالاتی که از قرن هفدهم به بعد نسبت به برهان وارد آمده، اثبات شده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
جامعه مدنی در بستر حکومت دینی
نویسنده:
عبدالحسین خسرو پناه,محمدعلی داعی نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم جامعه مدنی از مفاهیم و اصطلاحات جامعه شناسی سیاسی است که حدود دو سال است در جامعه اسلامی ما بستر خوب و مناسبی پیدا کرده و اندیشمندان و متفکران را وا داشته تا در باب آن و انطباقش با جامعه ایران سخن بگویند و مطالبی خواه موافق و یا مخالف بنگارند. هدف نگارنده در این مقاله، پاسخ دادت به این سوال است که آیا میان جامعه مدنی و حکومت دینی می توان نسبتی یافت؟ آیا دین یا حکومت دینی و یا جامعه دینی با این اصطلاح وارداتی قابل جمع اند یا با هم در تضاد و ستیز می باشند؟
صفحات :
از صفحه 14 تا 27
بررسی تطبیقی کارکردهای فیض در الهیات کاتولیک و قاعده لطف در کلام شیعه
نویسنده:
رئوف نصرتیان، مهدی قاسمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نقطه اوج کارکردهای فیض در مباحث بنیادین الهیاتی مانند ایمان مسیحی، کلیسا، نجات، کسب معرفت، و آیین های فیض بخش است. شبیه این آموزه در کلام شیعه، از حیث هدف، قاعده لطف است که کارکردی هدایت گرانه در ارسال کتب الهی و رسولان و امامان دارد. خداوند دانا نیازهای انسان را طبق حکمت، سنجیده و سراسر آفرینش و از جمله زندگی بشر را از آغاز تا فرجام، تدبیر کرده است. قاعده لطف به ویژه در اثبات نبوت و امامت و اجماعات فقها کاربرد دارد. هدف نهایی این آموزه ها، «هدایت و دست گیری انسان» است که از زاویه مباحث معرفت شناختی انسان و خدا، در گفتگوهای بینادینی اسلام و مسیحیت مناسب طرح و بررسی است.
صفحات :
از صفحه 165 تا 200
منابع معرفت شناختى ارزش ها
نویسنده:
آفرین محمدی، کریم خانمحمدى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
تاریخچه مباحث معرفت شناختى را بسان اغلب علوم، به یونان باستان و طرح آن توسط افلاطون و ارسطو در فلسفه خویش بازمى گردانند، درحالى که طبق آیات قرآنى، مباحث تعلیم و تعلم همزاد بشر بوده و اول معلم وى، خود خداوند متعال و سپس ملائکه بوده اند. تعالیم مبنایى إله است که ریشه همه ارزش ها و هنجارهاى اخلاقى انسان را مستحکم و فراگیر نموده است. این تعالیم مبنایى ممکن است هستى شناسانه، معرفت شناسانه، انسان شناسانه و یا ارزش شناسانه باشند. تحقیق حاضر که با استفاده از روش اسنادى و به صورت تحلیلى، با هدف تعمیق بینش دینى و توسیع تحقق ارزش هاى شیعى در جامعه جهانى تدوین یافته، براى رعایت اختصار، بر مبانى معرفت شناسانه متمرکز گردیده است. انسانى که به امکان تحصیل علم و یقین، از مجراهاى معرفتى متعددى مثل فطرت، عقل کلى، وحى و شهود و الهامات، علاوه بر حس و تجربه معتقد باشد، در گرایش و روش و منش کاملا متمایز از شخصى عمل مى کند که تجربه گرا بوده و در نهایت، پذیراى عقل ابزارى است؛ زیرا این مجراهاى مضاعف، دریچه هایى را بر بشر مى گشایند و بالتبع ارزش هایى را تولید مى کنند که تجربه و عقل ابزارى از دستیابى بدان ها محروم است. در نتیجه، سرانجامى که یک مسلمان متعهد در پیش مى گیرد، بسى متفاوت از عاقبتى است که در انتظارتجربه گرا یا عقل گراى تجربى مى باشد.
صفحات :
از صفحه 11 تا 25
تشكيك و تشابه وجود نزد ابن سينا و توماس آكوئيناس
نویسنده:
رضا اكبريان، اصغر پوربهرامى، محمد سعيدى مهر، على افضلى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين مقاله درصدد بررسى اين مسئله است كه چرا در مابعدالطبيعه توماس آكوئيناس، تشكيك در مفهوم وجود به رغم قول او در باب تشابه وجود تصويرپذير نيست؟ توماس، علاوه بر ارسطو از ابن سينا نيز در بسيارى از مواضع تبعيت كرده است. ارسطو «موجود» را غير از مشترك معنوى و مشترك لفظى مى داند. ابن سينا، مشترك معنوى را بر دو قسم متواطى و مشكك مى داند و كاربرد سوم لفظ نزد ارسطو را در مشترك معنوى مشكك قرار مى دهد و چون قايل به مسانخت ميان علت و معلول است، از تشكيك در مفهوم وجود دفاع مى كند. توماس اگرچه سخنى از «تشابه در وجود» نمى گويد، اما قسم سومى در كنار مشترك معنوى و لفظى به نام لفظ متشابه را مطرح مى كند. اگرچه تحليل هاى زبان شناختى مؤيد مترادف بودن الفاظ تشابه در فلسفه توماس و تشكيك نزد ابن سيناست، تحليل هاى مابعدالطبيعى توماس شناسان جديد از تشابه بر اساس تناسب متفاوت با تشكيك مفهوم وجود است. تحليل آنها از تشابه بر اساس نسبت نزديك به تشكيك مفهوم وجود ابن سيناست؛ اما چون توماس قايل به مسانخت ميان خالق و مخلوق نيست، نمى توان اين تحليل توماس شناسان را نيز تفسيرى صحيح از قول توماس درباره تشابه دانست.
صفحات :
از صفحه 47 تا 74
  • تعداد رکورد ها : 793