آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1007
سیر تحول قیاس خلف از ارسطو تا قطب رازی
نویسنده:
امین شاه‌وردی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله، تلاش‌های منطق‌دانان دورۀ اسلامی در تبیین رابطۀ میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسی‌ِ قیاس خلف، مورد بررسی قرار می‌گیرند و با نگاه به آثار شارحان یونانی ارسطو مانند اسکندر افرودیسی و فیلوپونوس و اشاره به ناتوانی آنها در تبیین سخنان ارسطو در تحلیل اوّل، دو رویکرد کلی در این زمینه معرفی می‌شود. در رویکرد نخست که از سوی افضل‌الدین مرقی ارائه گردیده، رابطۀ میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسیِ قیاس خلف در چارچوب منطق ارسطویی و بر اساس صورت‌بندی وی از قیاس حملی در قالب قیاس استثنائی توجیه می‌گردد. در حالی که در رویکرد دوم که از سوی ابن‌سینا ارائه شده و مورد قبول اکثر منطق‌دانان پس از وی قرار ‌گرفته است، رابطۀ بخش قیاسی و غیرقیاسی‌ِ قیاس خلف بر اساس نوآوری وی در زمینۀ قیاس‌های اقترانی شرطی و خارج از چهارچوب منطق ارسطویی تبیین می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 203 تا 220
تحلیل انتقادی برهان وجوب و امکان ابن‌سینا و نقد ملاصدرا بر آن
نویسنده:
شاکر لوائی؛ طیبه رضایی ره
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
برهان وجوب و امکان را فارابی ابداع و ابن‌سینا به کمال رساند. برهان فارابی مبتنی بر امتناع تسلسل است؛ اما ابن‌سینا در ضمن برهانِ خویش به ابطال تسلسل می‌پردازد. بنابراین، پذیرش برهان سینوی منوط به پذیرش استحاله تسلسل به عنوان یک اصل نیست و این یکی از تفاوت‌های برهان سینوی با برهان وجوب و امکان فارابی است. اگرچه ابن‌سینا در اشارات مدعی فراتر از این نوآوری است و می‌گوید تقریر اشارات، وجود واجب را حتی با فرض جواز تسلسل اثبات می‌کند، اما به نظر می‌رسد اولاً، برهان وجوب و امکان ابن‌سینا در اشارات، برخلاف ادعای او و تصور رایج، امتیاز چشم‌گیری نسبت به تقریر‌های این برهان در مبدأ و معاد و نجات ندارد و ثانیاً، این ادعای او در مورد هیچ‌یک از تقریرهایش صدق نمی‌کند. یکی دیگر از ایراد‌های برهان سینوی نادرستیِ مبنای او در بابِ نیاز معلول به علّت است. در عین حال، نقدِ «ممکن الوجود نبودنِ سلسله‌ ممکنات» را نیز نمی‌توان از ملاصدرا پذیرفت؛ زیرا اوّلاً فرضِ مساوقت وحدت و وجود که استدلال او مبتنی بر آن است، نمی‌تواند حد وسط قرار گیرد و ثانیاً این نقد با نظریه او در باب وحدت حقیقی عالم ناسازگار است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 95
براهین تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی مومنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
مهمترین مساله ای که در مباحث نفس شناسی مطرح می شود، مساله تجرد نفس است؛ چرا که مسایل بسیاری، از جمله مساله مهم بقا نفس، بر این مساله مترتب است به نحوی که اگر قایل به تجرد نفس نباشیم بحث بقاء نفس هم نتیجه معقول و مقبولی نخواهد داشت. از دیرباز فلاسفه بر اثبات تجرد نفس دلیل اقامه کرده و آن را مبرهن ساخته اند. فلاسفه اسلامی از دیگر فلاسفه در این زمینه پیشی گرفته اند و براهین ابتکاری بر تجرد نفس اقامه کرده اند. ملاصدرا این براهین را ذکر و ارزیابی کرده و دلایل ابتکاری خود را نیز بیان کرده است. در این مقاله ادله ای که ملاصدرا بر اثبات این مساله آورده تبیین و به بررسی آنها پرداخته و نظر نهایی ملاصدرا را راجع به قوت و ضعف آنها بیان کرده ایم.
صفحات :
از صفحه 149 تا 171
بررسی مقایسه‌ای تقسیم‌بندی علوم از منظر ارسطو، فارابی، اخوان الصفا و ابن سینا
نویسنده:
مهدی امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو نخستین کسی بود که مطلق دانش را مورد تقسیم قرار داد و براساس ملاک غایت آنها را به سه دسته، علوم نظری، عملی و تولیدی تقسیم کرد و پس از آن برمبنای موضوع به تقسیم هریک از این علوم پرداخت. اما فارابی برخلاف ارسطو رشته های علمی را تقسیم کردو علوم را براساس سودمندی، به دو بخش علوم ابزاری که علومی نافع میباشند و علوم غیرابزاری تقسیم کرد، که علوم ابزاری شامل زبان و منطق، و علوم غیرابزاری شامل علوم نظری و عملی میباشد.اخوان الصفا نیز همچون ارسطو مطلق دانش را مورد تقسیم قرار دادند، آنان در ابتدا علوم را به دو دسته صنایع علمی و صنایع عملی تقسیم میکنند، که صنایع عملی شامل حفّاری و نجّاری و غیره می‌شود. امّا صنایع علمی به سه دسته، علوم ریاضی، علوم شرعی و علوم فلسفی تقسیم می شوند، خود علوم فلسفی شامل چهار قسم، ریاضیات، طبیعیات، الهیات و منطقیاتمیشود. در تقسیم بندی اخوان الصفا جایگاه نفس، سیاست، منطق و اخلاق متفاوت تر از جایگاه این مسائل نزد حکمای مشایی است، و ملاک آنان در تقسیم علوم بیشتر حول محور غایت علوم می باشد. اما ابن سینا در تقسیم علوم دونوع رویکرد دارد: ابتدا رویکرد ارسطویی که در آن به تبعیت از ارسطو به تقسیم علوم پرداخته، با این تفاوت که وی تنها علوم فلسفی را تقسیم میکند. رویکرد دوم ابن سینا دیدگاه شخصی اوست. ابن سینا در تقسیم ابتکاری خویش همانند فارابی دست به تقسیم رشته های علمی می زند و براساس آن علوم را به دو دسته علوم حکمی و غیرحکمی تقسیم میکند. بدین صورت او امور عامه را از الهیات بالمعنی الاخص تفکیک می نماید. ابن سینا در حکمت عملی نیز صناعت شارعه را وارد نمود و به این صورت تقسیمی رباعی در هر دو قسم حکمت نظری و عملی انجام می دهد. ابن سینا علاوه بر دو ملاک غایت و موضوع، علوم را از حیث دوام و کارایی نیز تقسیم کند، بنابراین می کوشد تا با ارائه تقسیم بندی جدیدی تا حدی از مشکلات نظرات پیشینیان بکاهد و علوم بسیاری را در تقسیم خویش بگنجاند.
علم الهی به جزئیات در فلسفه اسلامی (فارابی، ابن سینا، بغدادی، ابن رشد، شیخ اشراق، فخر رازی، خواجه نصیر، میرداماد، ملاصدرا و تابعان ملاصدرا) و مقایسه آن با نصوص دینی
نویسنده:
ابراهیم رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
صور مرتسمه , نص(امامت) , علم الهی , معارف اسلامی , حکمت اشراق the School of Illumination , فلسفه اسلامی , فلسفه بوعلی , نص , فخررازی، محمدبن عمر , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , فارابی، محمد بن محمد , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , فارابی، محمدبن محمد , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن رشد، محمدبن احمد , سهروردی، یحیی‌بن حبش , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , فارابی، محمدبن محمد , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , میرداماد، محمدبن باقرمحمد
چکیده :
در میان صفات خداوند ،صفت علم و در پی آن مسئله علم خداوند به جزئیات و چگونگی آن، یکی از پیچیده ترین مسائل فلسفی است که فلاسفه اسلامی برای تبیین کیفیت آن و برداشتن نقاب از چهره این سرّ الهی تلاشهای فراوانی نموده اند و هم چنین در متون و نصوص دینی اسلامی بر «علیم بو دن» خداوند به همه اشیاء، بسیار تأکید شده و آیات و روایات زیادی در این زمینه وارد شده است،از این رو در این پژوهش به مسئله علم الهی به جزئیات در فلسفه اسلامی(اعم از فلسفه مشائی،اشراقی وصدرایی)در دو مقام،یکی در مقام ذات و قبل از ایجاد و دیگری در مقام فعل و بعد از ایجاد و مقایسه با نصوص دینی پرداخته شده است.فلاسفه مشاء با استناد به اصل علّیّت و از طریق صور مرتسمه به اثبات و تبیین علم خداوند به جزئیات، قبل و بعد از ایجاد پرداخته اند.فلاسفه اشراقی نظریه ی صور مرتسمه را مردود دانسته و با تمسّک به اضافه اشراقی و احاطه قیّومی حق تعالی نسبت به اشیاء،معتقدند که خداوند به جزئیات در مقام فعل،علم حضوریِ تفصیلی دارد و وجود خارجی جزئیات، عین علم حق تعالی است.فلاسفه صدرایی نیز از طریق قاعده بسیط الحقیقه و اطلاق ذاتی، بر علم خداوند به جزئیات در مقام ذات استدلال کرده و بر این باورند که خداوند به همه جزئیات در مقام ذات،علم حضوری دارد و این علم، عین ذات واجب تعالی و اجمال در عین تفصیل است،و متعلق علم حق تعالی، وجود الهی جزئیات است و در مقام فعل نیز به همه جزئیات علم حضوری دارد که این علم به وجود خاصِ خارجی شان تعلق می گیرد. نصوص دینی نیز با بیان اطلاق ذاتی واجب تعالی)هُوَالْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ( و با ذکر إحاطه قیّومی)وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ( و حضور همه اشیاء در نزد حق تعالی )وَإِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ(بر علم خداوند به همه اشیاء تأکید می نمایند. به طور کلی مکشوفات عقلی در مسئله علم الهی به جزئیات مورد تصدیق داده های وحیانی است، و عقل و وحی ،برهان و قرآن در این موضوع از همخوانی ویژه ای برخوردار بوده و هماهنگ و پشتیبان یکدیگرند.واژگان کلیدی: علم الهی،جزئیات،صور مرتسمه،اضافه اشراقی، بسیط الحقیقه کل الأشیاء، اطلاق ذاتی ،نصوص دینی.
بررسی و تحلیل آراء فیلسوفان مسلمان در مورد تعریف علم از ابن سینا تا صدرالمتالهین
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
تبیین حقیقت علم و چگونگی دسترسی به واقع از جمله مباحث عمیق و پر ماجرائی است که فیلسوفان از آغاز پیدایش فلسفه تاکنون به آن توجه داشته اند و سنگینی آن را بر دوش خود احساس نموده اند و هنوز نیز از معماهای ناگشوده فلسفی به شمار می آید. در فلسفه اسلامی این موضوع از جهت رابطه ادراک با شیء ادراک شده و رابطه ادراک با شخص ادراک کننده مورد توجه قرار گرفته است. این بحث با توجه به تعریف علم به تمثل حقیقت شیء یا حضور ماهیت شیء در نزد مدرک همواره با اشکال معروف اجتماع جوهر و عرض مواجه بوده است و به آراء گوناگونی انجامیده است: 1)نظریه کیفیت ذات اضافه 2)نظریه شبح 3)نظریه ماهوی در تبیین های مختلف. در این مقاله پس از بیان چگونگی تحول آراء فیلسوفان مسلمان در این موضوع به بررسی تحلیل و ارزیابی هر یک از این نظریات پرداخته، پیش فرض ها، عوامل موثر بر شکل گیری آنها، همچنین اشکالات وارد بر آنها را بر اساس ملاک های سازگاری (consistency)، استقلال (independence)، تمامیت (completeness) و میزان مقاومت آنها در برابر حملات شکاکانه بیان می نماییم.
صفحات :
از صفحه 79 تا 98
سه اصل تمایز در سه نظام فلسفی
نویسنده:
سید محمدکاظم علوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
شناخت نظام‌های فلسفی و مقایسه‌ی آن‌ها با یکدیگر،پژوهشی پرثمر است. این پژوهش با بیان تفاوت‌ها و شباهت‌های سامانه‌ای،به بررسی نظام‌های فلسفی‌ می‌پردازد و به بازشناسی آن‌ها از یکدیگر همت می‌گمارد.بر این اساس،در باب‌ اصلی که نظام فلسفی مدنظر با آن سامان یافته و مبادی و مبانی‌اش براساس آن‌ باید توجیه شود،تحقیق انجام می‌گیرد.این تحقیق در سه نظام فلسفی ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا صورت می‌پذیرد و در صدد پاسخ به این پرسش است که تمایز بنیاد توجیه شود،تحقیق انجام می‌گیرد.این تحقیق در سه نظام فلسفی ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا صورت می‌پذیرد و در صدد پاسخ به این پرسش است که تمایز بنیادین این سه نظام فلسفی در چیست؟به عبارتی دیگر،اصول بنیادینی که این‌ سه سنت را از هم متمایز می‌کند چیست؟این اصول،اصول تمایز سه‌گانه‌ای‌ هستند که در هر سه سنت فلسفی به گونه‌ای متفاوت بیان شده‌اند.اصل نخست، اصل تمایز ماده و صورت در نظام فلسفی ارسطو است.اصل دوم،اصل تمایز وجود و ماهیت در نظام فلسفی ابن سینا و اصل سوم،اصل تمایز حقیقت وجود و مفهوم‌ وجود در فلسفه‌ی ملاصدرا است.با بیان این سه اصل،می‌توان به درک سامان‌مند از سنت‌های فلسفی ارسطویی،سینوی و صدرایی دست یافت.این سه اصل دارای‌ تطور تاریخی نیز هستند و به ترتیب بیان شده تکامل فلسفی از یونان تا آخرین‌ مکتب فلسفه‌ی اسلامی را بیان می‌دارند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
بررسی تطبیقی نظریۀ ابن سینا در باب طبقه بندی علوم
نویسنده:
مهدیه مستقیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
مقالۀ حاضر، ضمنِ گذری اجمالی بر تاریخچه و فواید طبقه بندی علوم با مطرح نمودن پاره‌ای از دیدگاههای فلاسفۀ شرق و غرب در این زمینه سعی می‌نماید ویژگی‌ها و نقاط برجستۀ تقسیم بندی ابن سینا را بیان کرده و به تبیین بعضی از زوایای آن بپردازد. موضوعات، مسائل، روش‌ها و اهداف و غایات و تاریخ تولد علوم و وجوه ممیزۀ دیگری، علوم را از یکدیگر متمایز می‌کند. نظریۀ ابن سینا در تقسیم بندی و طبقه بندیِ علوم علاوه بر دارا بودن ویژگی‌ها و محسناتی نظیر عقلی بودن تقسیم، تام بودن استقرائات، تباین بین اقسام، مانعیت و جامعیت، دارای نوع خاصی از انتظام، هنجارمندی و رعایت اصول ارزشی است. شناسایی و به کارگیری بعضی از محسنات این نوع نظام های طبقه بندی علوم، می‌تواند رهیافت های روشنی را به جهان فلسفۀ علم، ارائه دهد. در این مقاله سعی شده است نظریۀ طبقه بندی علوم از دیدگاه ابن سینا با نگاهی به طبقه بندی علوم از منظر فیلسوفان دیگر مشرق زمین مانند فارابی و ملا هادی سبزواری و برخی دیگر از عالمان روش شناس غربی مانند، اگوست کنت، فرانسیس بیکن و آمپر بررسی گردیده و بر وجوه امتیاز نظریۀ ابن سینا تاکید شود.
صفحات :
از صفحه 175 تا 198
تفکر یونان و نخستین فیلسوفان مسلمان در بوته نقد
نویسنده:
علی فلاح رفیع
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
كلمه «نقد» در لغت، به معناى «بهترين را برگزيدن» يا «اصل را از غير اصل تمييز دادن» است؛ چنانچه در لسان العرب آمده است: «نقد: تمييزُ الدّراهمِ و اِخراجُ الزّيفِ منها»؛ نقد، نظر كردن در دراهم و برگزيدن سره از ناسره را گويند. بر همين اساس، در اصطلاح، نيز «نقد» به بررسى سخنان و انديشه ها و محك زدن آن ها اطلاق مى شود. بنابراين، آنچه در عرف به نقد و نقادى شهرت يافته مبنى بر لزوم همراه بودن نوعى تعييب و تضعيف با نقد، معناى اوليه نقد نيست، بلكه اين كلمه از ديرباز در فارسى و عربى، بر وجه مجاز در مورد شناخت محاسن و معايب كلام به كار مى رفته است؛ چنان كه امروزه در زبان اروپايى لفظى كه براى همين منظور به كار مى رود، در اصل، به معناى راى زدن و داورى كردن است: در زبان فرانسوى، لفظ Critique و همچنين در انگليسى، Critic و در آلمانى، Kritik همه از ريشه يونانى Krinein به معناى قضاوت و داورى گرفته شده است. بنابراين، بدون شك، اين كار مستلزم معرفت درست و دقيق است تا نقاد بتواند نيك و بد و سره و ناسره را از هم بازشناسد. سقراط پيش تر از همه صاحب نظران متوجه اين نكته مهم شده است. وى در ضمن دفاعيه خويش، آن جا كه براى تأييد قول خدايان در باب خردمندى خويش سخن مى راند، چنين مى گويد: «از آثار شاعران، آنچه را بيش تر از روى انديشه و رويه مى نمود برايشان خواندم و معناى آن سخنان را پرسيدم، ليكن شرم دارم واقع را بگويم. اما چه چاره است، مى گويم كه همه كسانى كه آن جا بودند بهتر از خود شاعران سخنان آنان را تفسير مى كردند و در آن سخنان تحقيق مى نمودند. به زودى دانستم كه مايه كلام شاعران دانش نيست، سخنانشان از شور و ذوق برمى آيد.» در این مقاله پیرامون این موضوعات بحث می شود: بايسته هاى منتقد؛ نقد فلسفى در جهان اسلام؛ نخستين رويارويى فرهنگى در اسلام؛ مترجمان اوليه در جهان اسلام؛ فلسفه اسلامی و... .
تشبه به خدا؛ غایت نهایی فلسفه
نویسنده:
محمدسالم محسنی، حبیب الله احسانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
شناخت حقیقت و استکمال انسان از راه دانستن حقایق هستی، از اهداف فلسفه به شمار می رود؛ اما برترین هدفی که برای فلسفه بیان شده است، تشبه انسان به خداست. بسیاری از فلاسفه اسلامی خداگونه شدن انسان را به عنوان غایت نهایی فلسفه معرفی کرده اند. هدف پژوهش حاضر این است که تشبه انسان را به خدا به عنوان غایت نهایی فلسفه مورد بحث قرار داده و اهمیت و جایگاه آن را در فلسفه اسلامی بخصوص حکمت متعالیه نشان دهد. این مسئله در آثار فیلسوفان، بیشتر در تعریف فلسفه بازتاب یافته است. در این میانه فلسفه اسلامی اهداف گوناگونی را برای فلسفه بر می شمارد، لکن در نهایت به خدامحوری منتهی شده و غایت نهایی خود را در تشبه انسان به خدا تعریف می کند. غایت متعالی تشبه به خدا با اینکه در نگرش فیلسوفان ماقبل صدرایی مشاهده می شود، اما بر اساس اصول و مبانی حکمت متعالیه بهتر قابل تبیین و توجیه است. در این نوشتار از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است.
صفحات :
از صفحه 15 تا 24
  • تعداد رکورد ها : 1007