نویسنده در این رساله درصدد پاسخ به این سوال است که وجوه افتراق و اشتراک مبانی فلسفی دو متکلم بزرگ امامیه و اشاعره در قرن هشتم یعنی فاضل مقداد و سعدالدین تفتازا
... انی تا چه حد است. توضیح اینکه آراء کلامی دانشمندان علم کلام بر یک سری اصول و مبانی فلسفی استوار است. از اینرو، هراندازه این اصول و مبانی به هم نزدیکتر باشد، آراء کلامی متکلمان نیز به هم نزدیکتراست. کما اینکه هرچه این آراء فاصله بیشتری از هم داشته باشند، نشان از تفاوت مبناییِ بیشترآنها دارد. این رساله با ارزیابی تحلیلی- انتقادیِ مبانی این دو متکلم به این نتیجه رسیده که در بعد معرفت شناسی، فاضل مقداد عقل را نسبت به وحی پایه و اساس؛ و شریعت را فرع بر آن می داند و بالطبع حسن و قبح امور از نظر او عقلی است نه شرعی؛ در حالی که تفتازانی عقل را فقط به مثابه ابزاری برای درک وحی تلقی می کند و همین امر باعث شده که حسن و قبح را شرعی بداند و در نتیجه علیرغم قرابت های فراوانی که از منظر هستی شناسی شامل امور عامه، جهانشناسی و انسان شناسی بین این دو متکلم وجود دارد یکی آنها (تفتازانی) اصل موجبیت علی و معلولی را انکار می کند و دیگری(فاضل مقداد) آن را می پذیرد. یکی(تفتازانی) تمایل به جبر پیدا می کند و دیگری(فاضل مقداد) به اختیار. همینطور با این که هر دو متکلم، علم، قدرت، اراده، حیات و ... را مانند هم معنی کرده اند و در مورد صفات خبریِ ذات خداوند، قول به مجاز و کنایه را پذیرفته و به تأویل آنها می پردازند؛ اما در معنیِ کلام و امکان رویت خداوند، اختلاف نظر پیدا می کنند. تفتازانی با قول به کلام نفسی، آن را از صفات ذات و قدیم می داند و فاضل با انکار آن، کلام را صفت فعل و حادث تلقی می نماید. تفتازانی با دلایل عقلی و نقلی متعدد امکان رویت خداوند را اثبات می نماید و فاضل با همان سنخ دلایل، امتناع آن را.
بیشتر