آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
چگونگی بازتولید فلسفه‌های علوم انسانی با تکیه بر فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
امروزه اثبات اینکه بسیاری از آموزه‌های علوم انسانی مدرن، با آموزه‌های اسلامی ناسازگار است و تحول در این علوم، امری ضروری است، کار دشواری نیست. آنچه دشوار است تبیین این نکته است که چگونه می‌توان این تحول را، نه با نگاه خام و گذاشتن چند آیه و روایت در کنار متون جدید، بلکه با استمداد از علوم و اندیشه‌های اسلامی‌ای که حاصل قرن‌ها تلاش علمی اندیشمندان مسلمان بوده و در تعاملی پویا با اندیشه‌های معاصر، رقم زد. اگرچه این تحول‌بخشی نیازمند استمداد از بسیاری از دانش‌های سنتی مسلمانان است، اما هدف مقاله حاضر، این است که فقط شیوه و میزان کمک «فلسفه اسلامی موجود» به تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن را مورد بحث قرار دهد. در طبقه‌بندی‌های سنتی علوم، به دلیل پذیرش ماهیت سلسله ‌مراتبی دانش‌ها، «فلسفه اولی» ‌مادر علوم شمرده می‌شد، و به لحاظ معرفت‌شناختی، شایستگی این را دارد که پشتوانه تمام علوم دیگر قرار گیرد. با انحطاط مابعدالطبیعه در دوران جدید و القای بن‌بست در عرصه وجودشناسی، فلسفه به مثابه علم وجودشناسی رسما کنار زده شد، و تقدم فلسفه بر سایر علوم زیر سؤال رفت؛ اما در پس پرده، وجودشناسی ماتریالیستی زیربنای علوم گردید و با غلبه یافتن پیش‌فرض‌هایی همچون مادی و متباین دانستن وجود انسان‌ها و کنار گذاشتن مبحث علیت غایی در تحلیل واقعیات انسانی، استقلال و اصالت فلسفی بسیاری از مباحث علوم انسانی زیر سؤال رفت و فضای قراردادانگاری و تبعیت از اعتباریاتِ بی‌ضابطه غلبه یافت و مباحث این دسته از علوم، به یک سلسله مباحث حسی و قراردادی آمیخته با پیش‌داوری‌های ماتریالیستی در باب ماهیت انسان، فروکاسته شد. این مقاله می‌کوشد با تبیین الگوی مطالعه وجودشناختی در بررسی امور خاص، نشان ‌دهد که چگونه «وجودشناسی مضاف» می‌تواند الگوی موجهی برای تحقیق در عرصه «فلسفه‌های مضاف» (فلسفه روان‌شناسی، فلسفه اقتصاد، و...) باشد؛ و نیز اینکه چگونه تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن، نیازمند بهره‌مندی از چنین «فلسفه‌های مضاف»‌ی است. همچنین با نشان دادن مصادیقی از تحقق یافتن چنین وجودشناسی‌های مضافی در تاریخ اندیشه اسلامی، و ارائه مصادیقی از ورود این گونه مباحث در نقد و اصلاح علوم انسانی جدید، امکان عملی چنین الگویی را آشکارتر سازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 118
براهین اثبات وجود خدا
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقال بر آن است تا افق روشنی از براهین اثبات وجود خدا به دست دهد. در باب وجود خدا از دیرباز تاکنون دیدگاه‌‌های متفاوتی وجود داشته است. برخی وجود خدا را بدیهی و بی‌‌نیاز از استدلال می‌دانند، زیرا چیزی روشن‌تر از خدا وجود ندارد تا از طریق آن به خدا پی ببرند. برخی دیگر بر وجود خدا استدلال اقامه کرده‌اند که آن‌ها خود بر دو دسته‌اند: أ. وجود خدا را می‌توان به صورت پیشبینی اثبات نمود، یعنی در این را‌ه‌ها مخلوقات واسطه اثبات وجود خدا نیستند. این براهین عبارتند از: برهان صدیقین، 2. برهان وجودی، 3. برهان فطرت، 4. .برهان تجربه دینی، 5. برهان اخلاقی، 6. برهان معقولیت. ب. وجود خدا را می‌توان به صورت انّی اثبات نمود، یعنی در این راه‌ها مخلوقات واسطه اثبات وجود خدا هستند. این براهین عبارتند از: 1.برهان علّی، 2.برهان امکان و وجوب، 3. برهان نظم، 4. برهان حرکت، 5. برهان درجات کمال، 6. برهان معجزه، 7. برهان فسخ عزایم. در این مقال سعی شده است که به همه براهین به صورت اجمال اشاره شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
تبیین و نقد چیستی فضیلت از منظر لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
محمد حسین‌زاده یزدی، محمد لگنهاوزن، مهدی شکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفت‌شناس فضیلت‌محور در صدد است تا دیدگاهش را درباره‌ی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا می‌داند. نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفت‌شناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس می‌داند و بر دو مؤلفه‌ی انگیزه و موفقیت مبتنی می‌کند. مقاله‌ی پیش‌ رو کوشیده ‌است مؤلفه‌های مورد نظر زاگزبسکی را ارزیابی کند. از نتایج این تحقیق آن است که فضایل مشتمل بر انگیزه‌اند؛ اما از نقش هدایت‌گرانه‌ی مورد نظر زاگزبسکی‌ برخوردار نیستند؛ البته باید دیگر مؤلفه‌ی موفقیت را پذیرفت؛ زیرا نمی‌توان فضیلتمند بود، اما به هدف فضیلت به‌طور غالب نائل نشد. بر خلاف دیدگاه زاگزبسکی، نمی‌توان فضیلت را به لحاظ مفهومی جدا از مهارت‌های هم‌پیوند با فضیلت دانست؛ زیرا جنبه‌ی مهارت دست‌کم در فضیلت عقلی بیشتر از بُعد انگیزشی دارای اهمیت است؛ به‌‌طوری که ارسطو تکنیک را از اقسام فضایل عقلانی می‌داند. به‌علاوه، فضایل تنها اکتسابی نیستند؛ زیرا در تاریخ مفهوم فضیلت، برخی توانایی‌های طبیعی فضیلت محسوب شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
برهان جهان شناختی بر اثبات وجود خدا از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
این نوشتار، برهان جهان شناختی از دیدگاه امام خمینی (ره) را مورد پژوهش قرار می دهد. ابتدا به دیدگاههای مختلف در باب براهین اثبات وجود خدا، سپس وجه نامگذاری این برهان به جهان شناختی اشاره می شود. برهان جهان شناختی خدا را از طریق مقدمات بیانگر حقیقت بسیار کلی و عام در مورد جهان، اثبات می کند و برهان حرکت، برهان علی و برهان وجوب و امکان را می توان قرائت‌های مختلف از این برهان برشمرد. ضمن ارایه مختصر قرائت‌های مختلف برهان جهان شناختی از دیدگاه فیلسوفان، سه قرائت از برهان جهان شناختی (برهان امکان، برهان امتن قرآنی و برهان حرکت) از دیدگاه امام خمینی مطرح می شود.اساس این برهان در قرائت‌های مختلف، اصل علیت و ابطال سلسله علل تا بی نهایت است. برخی متفکران منتقد این برهان، کارآیی اصل علیت را فقط در حوزه تجربه دانسته و سلسله علل تا بی نهایت را محال ندانسته اند.در این نوشتار، به اشکالات پیرامون این مساله از دیدگاه امام خمینی (ره) پاسخ داده شده است. نتیجه اینکه اصل علیت، یک اصل بدیهی عقلی است که اطلاق آن در همه ساحتهای هستی رواست و نیز سلسله علل تا بی نهایت، تبیین درستی برای وجود اشیا نیست.در پایان، این نکته به اثبات می رسد که برهان جهان شناختی می تواند وجود خدا را به درستی اثبات کند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 32