مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 232
تحلیل فلسفی دیدگاه نیوبرگ در الهیات‌ اعصاب (الگویی برای رابطه علم و دین)
نویسنده:
علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
الهیات­ اعصاب به ­عنوان برنامه ای تحقیقاتی، امکان جدیدی برای پیوند علم و دین مطرح می سازد، به­ گونه­ ای که با حفظ اصالت و استقلال نسبی علم و دین، هیچ یک به دیگری تقلیل نیابد. نیوبرگ که از شاخص ­ترین چهره­ های این حوزه است، درصدد تعیین تأثیرات مثبت باورها و مناسک دینی بر سلامت جسم و روان است. او تجربه عرفانی را منشاء تمام ادیان می ­داند و با تلفیق پدیدارشناسی تجربه عرفانی و عصب­شناسی، می­ خواهد رابطه هر مؤلفه از تجربه عرفانی را با مکانیسم ­های مغز تعیین کند. نیوبرگ ادعا می­ کند که الهیات­ اعصاب می ­تواند از طریق عصب ­شناسی نشان دهد که چگونه مفاهیم الهیاتی و متافیزیکی شکل گرفته ­اند. با تحلیل فلسفی دیدگاه نیوبرگ متوجه می ­شویم که او برخلاف ادعای خود، دین را به علم تقلیل می ­دهد و این امر موجب نقض غرض در الهیات ­اعصاب می­ شود. از سوی دیگر مشخص می ­شود که وی با مفروض گرفتن تقابل سوژه- ابژه در گفتمان متافیزیکی قرار دارد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 42
بررسی نقش های معرفت شناختی اصل عدم تناقض در فلسفه ارسطو
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پرسش اصلی این مقاله عبارت است از این که جایگاه و نقش های معرفتی اصل عدم تناقض در فلسفه ارسطو چیست؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است پیش از هر چیز دریابیم که معنای اصل عدم تناقض چیست. با بررسی آثار ارسطو به این نتیجه می رسیم که او با عبارت های مختلفی مقصود خود از اصل عدم تناقض را بیان کرده است. می توان بر اساس مفاهیم کلیدی به کار رفته در این عبارت ها، آن ها را در سه دسته عمده جای داد. دسته نخست عبارت هایی است که بر اساس مفهوم «قضیه» اصل عدم تناقض را بیان کرده است. می توان این دسته را «تقریر منطقی» اصل نامید. دسته دیگر عباراتی است که بر اساس مفهوم «وجود» اصل عدم تناقض را بیان کرده است. این دسته «تقریر هستی شناختی» نام دارد و سرانجام عباراتی که اصل را بر اساس مفهوم «باور» بیان کرده است که «تقریر روان شناختی» قلمداد می گردد. با بررسی دیدگاه ارسطو روشن می شود که ارسطو هم تقریر منطقی و هم تقریر روان شناختی را متفرع بر تقریر هستی شناختی می داند. بر اساس تقریر هستی شناختی، اصل عدم تناقض عبارت است از این که محال است یک چیز در یک زمان و از یک جهت هم وجود داشته باشد و هم وجود نداشته باشد. از نظر ارسطو اصل عدم تناقض چند ویژگی دارد؛ فرضیه نیست،‌ قابل اثبات نیست، یقینی ترین اصل است، خطاناپذیر است و بدیهی ترین است. حال این اصل دارای سه نقش معرفت شناختی است؛ ابتناء توجیهی که بر اساس آن توجیه هر معرفتی ریشه در استنتاج از معرفت دیگر دارد و به همین صورت، و این سلسله از توجیه ها سرانجام به اصل عدم تناقض پایان می یابد. ابتناء دلالی که بر پایه آن معناداری هر واژه ای منوط به این است که پیش تر اصل عدم تناقض را پذیرفته باشیم، و ابتناء عملی که مستلزم آن است که هر عملی برای آن که عملی لغو محسوب نگردد، نیازمند اذعان به اصل عدم تناقض است.
صفحات :
از صفحه 3 تا 12
سنت ارسطویی در فلسفه اخلاق غرب: دیدگاه های مک اینتایر
نویسنده:
قدرت اله قربانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
اخلاق ارسطو یکی از عناصر اصلی فلسفه او است که به سبب برخوردار بودن از عناصر مهم و غایت انگارانه و توجه به سعادت و فضایلی عقلانی چون حکمت، شجاعت، اعتدال و عدالت، دارای جایگاه مهمی در اندیشه فلسفی غرب است. این سنت اخلاقی در سایه همین خصوصیات، در قرون وسطی و در برخورد با ادیان ابراهیمی چون مسیحیت، یهودیت و اسلام، نه تنها انسجام خود را از دست نداد، بلکه ضمن تایید از سوی آنان، عناصری نیز بر آن افزوده گردید و به ویژه در مکتب توماسی، با خلاقیت اکویناس، عناصر اگوستینی و الهیات مسیحی نیز بر آن افزوده گردید و آن را تکمیل کرد. اما در دوره جدید، در پی تغییر نسبت انسان با جهان و خدا، اخلاق معنای دیگری یافت و عواطف و امیال انسان محور اخلاق قرار گرفت. در واقع، عقل که محور اخلاق و فضایل آن بود، به کنار نهاده شد که این امر را می توان در دیدگاه های فیلسوفانی چون هیوم، رید، کانت، هاچسون، نیچه، بنتام و جان استوارت میل ملاحظه کرد. در نتیجه، اخلاق دوره مدرن را می توان به اخلاق عاطفه گرا تعبیر کرد که در آن، گزاره های اخلاقی، در واقع، انشای عواطف و احساسات است و صدق و کذب در آن راه ندارد. مک اینتایر با بیان مطالب فوق، بر آن است که تنها راه نجات اخلاقی غرب، بازگشت به سنت اخلاقی ارسطو است؛ زیرا تنها این سنت است که به واسطه غایت انگاری و تکیه بر فضایل عقلانی، توانایی لازم را برای رسیدن به سعادت حقیقی دارد؛ البته می توان کاستی های سنت ارسطویی را با بازسازی آن برطرف کرد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 82
ارسطو، هیوم و اخلاق فضیلت
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به نظر می رسد كه اختلاف مبانی ارسطو و هيوم، امكان وحدت اين دو متفكر را در اعتقاد به نظريه اخلاقي واحدی به حداقل برساند. تجربه گرايی هيوم و عقل گرايی ارسطو پيامدهای معرفتشناختی چندی را در حوزه اخلاق به دنبال دارد. جايگاه و تعريف فضيلت و سعادت و تكيه بر نقش معرفت شناسانه حكمت عملی در اخلاق ارسطو و تأكيد بر نقش عواطف و احساسات در شناسايی احكام اخلاقی و فرمانبرداری عقل از عواطف، در اخلاق هيوم، اين تفاوت را بارز و چشم گير می سازد. به رغم همه اين تفاوتها، در نوشتار حاضر، سعي بر آن است تا توجيهی برای وابستگی هيوم به تئوری فضيلت ارسطويي بيابيم. تأييد رابطه تنگاتنگ عقل و عواطف و هدايت گری آن نسبت به عواطف در شناخت احكام، و محوريت منش های اخلاقی در اين رابطه، و نقش لذت در ارزيابی افعال اخلاقی، از جمله مواردی است كه از طريق آن می توان آرای دو فيلسوف مورد نظر را به يكديگر نزديك كرد و راه را برای پيوستن هيوم به نظريه اخلاقي ارسطو هموار نمود.
صفحات :
از صفحه 61 تا 74
جستارهایی در باب شخصیت فلسفی امام علی (ع)
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
پرسش از شخصیت فلسفی علی بن ابی طالب (ع) هم بجهت کشف جنبه ای از ابعاد وجودی آن بزرگوار و هم به سبب اهمیت دیدگاه های آن حضرت و هم به علت شأن پر اهمیت فلسفه و حکمت و جایگاه آن در دانش بشری، پرسشی بواقع با اهمیت و در خور توجه می باشد. این نوشتار در صدد گشودن باب جستارهایی چند در حول و حوش شخصیت فلسفی امام علی (ع) و ارائه تاملاتی در باب جنبه های متعدد آن است. امید آنکه بتواند نکاتی را در باب حکمت علوی و بلندای شخصیت و اندیشه فلسفی امام علی (ع) عرضه نماید.
صفحات :
از صفحه 3 تا 32
تمایز فیلسوفان مسلمان (فارابی- ابن‌سینا) از ارسطو در بحث وجوب و امکان
نویسنده:
فاطمه امین رعیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو وجوب و امکان را در منطق خود، با عنوان جهات قضایا مطرح می‌سازد و در فلسفه‌ی وی، مقصود از امکان، نوعی قوه است که برای خروج از حال بالقوه به بالفعل، نیاز به واجبی دارد که فعلیت محض است. تمایز میان وجود و ماهیت نزد ارسطو، در قلمرو منطق مطرح است و به حوزه‌ی متافیزیکِ وی وارد نمی‌شود و درنتیجه در نظام هستی‌شناسی‌اش، هیچ‌گونه تأثیری ندارد. فارابی تمایز میان وجود و ماهیت را به حوزه‌ی متافیزیک وارد کرد و درواقع، وی مُبدع تمایز میان واجب و ممکن بر مبنای تمایز مابعدالطبیعی میان وجود و ماهیت است. ابن‌سینا نیز نظریه‌ی تقسیم موجود به واجب و ممکن بر مبنای تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیت را از فارابی به ارث برده، آن را اساس نظام فلسفی خویش قرار داد؛ بنابراین واجب و ممکن به معنای مصطلح در فلسفه‌ی اسلامی، در فلسفه‌ی ارسطو سابقه نداشته است و واجبْ خالق نیست، همان‌طور که ممکنْ مخلوق به معنای مدنظرِ فارابی و ابن‌سینا نیست.
صفحات :
از صفحه 125 تا 144
سهم صور خیال، اراده و عقل در حصول مفهوم عقلی با تکیه بر فلسفه‌ی نفس ارسطو
نویسنده:
مهدی مطهری، رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
تبارشناسی و فهم دقیق آرای بسیاری از فیلسوفان در باب ادراکات، بدون توجه به نظریه‌ی عقل ارسطو، به‌خصوص در باب چگونگی حصول مفهوم عقلی، ممکن نیست. این نوشتار در تلاش است با تکیه بر بازخوانی متن آثار ارسطو و نیز محورقراردادن نفس­شناسی ارسطو، تفسیری نو از مسأله ارائه کند: الف) مفهوم عقلی حاصلِ دستگاه شناختی انسان است نه قوه‌ی عاقله‌ی محض؛ ب) در این دستگاه، عامل فعلیت‌بخشِ معقولاتِ بالقوه نه عقل بیرونی است نه عقل درونی محض، بلکه هریک از بخش‌های مختلف دستگاه شناختیِ انسان (حس، خیال، اراده و عقل) به‌نحوی در بالفعل‌شدن معقول بالقوه نقش دارند؛ ج) فرایند شکل‌گیری ادراکات از الگوی طولی واحدی پیروی نمی­کند، بلکه کارکردهای بخش‌های مختلف دستگاه شناختی درهم ‌تنیده‌اند، به‌طوری‌که نمی‌توان مرز مشخصی میان قوای حسی، خیالی و عقلی و نیز میان کارکرد‌هایشان ترسیم کرد. از منظر ارسطو، با همان ادراکی که شیء جزئی محسوس را درمی‌یابیم، ذات کلی و خالص آن را نیز درمی‌یابیم.
صفحات :
از صفحه 91 تا 108
الاهیات اخلاقی در اندیشه‌ی غزالی و فیض
نویسنده:
منصوره حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
الاهیات اخلاقی اصطلاحی در حوزه‌ی مسیحیت کاتولیک است و امروز از زیرمجموعه‌های الاهیات عملی محسوب می‌شود. الاهی‌دانان مسیحی با روی‌آوردن به الاهیات عملی و نگرش انتقادی به عرف سکولار معاصر، می‌کوشند زندگیِ مبتنی بر ایمان را ممکن ساخته، راه‌های عملیاتی برای نجات دین و ایمان از وضعیت بحرانی در شرایط مدرن را به وجود آورند. الاهیات عملی را در حوزه‌ی اسلام، می‌توان دانشی دانست که در آن، به مباحث عملی دین (فقه و اخلاق) از منظر کلام و عقلانیت پرداخته می‌شود و در این راستا، راه‌های صحیح برای رسیدن به مقاصد دینی را به ما می‌آموزد. آرا و اندیشه‌های غزالی و فیض، این دو دانشمند متأله مسلمان، به‌رغم تفاوتشان در مذهب، بنابر نیازهای زمانه‌ی خویش طرح گردیده و برخوردار از مبانی عقلی نیز بوده است. این دو اندیشمند در دفاع عملی از دین، روش‌های متفاوتی داشته‌اند، اما هر دوی آن‌ها امروزه از کسانی محسوب می‌شوند که دین را تنها نجات‌دهنده‌ی بشریت از دام‌های اخلاقی، دنیاگرایی و مادی‌گرایی و انحراف می‌دانستند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 188
زمان الوجودی
نویسنده:
عبدالرحمن بدوى
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت : دار الثقافة,
چکیده :
نفی وجود زمان و قول به زمان موهوم، نظریه ای کلامی است که در فلسفه اسلامی به تفصیل مورد مناقشه و نقد واقع شده است. این کتاب در واقع عنوان پايان نامه دكتري بدوی بود كه طه حسين تعليقه‌ اي بر آن نوشت و در آن آمده است كه: «براي اولين بار يك فيلسوف مصري مي‌ بينم كه در آن مشكل مرگ را در فلسفه وجودي و در زمان وجودي به بحث گذاشته است.» بحث وجود زمان، بیش از آنکه محتاج استدلال و برهان باشد، نیازمند تصوری منقّح از «نحوه وجود زمان» است. درباره «نحوه وجود زمان» در فلسفه اسلامی دو نظریه وجود دارد. در هر دو نظریه زمان امری موجود، تدریجی الحدوث و الفناء، وجودی متشابک با عدم، صاحب حقیقتی ضعیف و بی قرار می باشد. پیش از حکمت متعالیه، زمان از معقولات اولی و مفاهیم ماهوی به شمار می آمد عرضِ لازم اجسام، عرض خارجی و محمول بالضمیمه بود، وجود رابطی داشت و محتاج موضوع بود. کم متصل غیر قار الذات به حساب می آمد و وجودی نقطه مانند داشت. این که زمان به چه وجودی موجود است، متوقف بر آشنایی با انحاء مختلف وجود است. از آنجا که در رایج ترین قول درباره زمان، آن را مقدار حرکت معرفی کرده اند، لذا اگر حرکت موجود نباشد، زمان نیز موجود نخواهد بود. نحوه وجود حرکت، بویژه حرکت قطعیه، تأثیر تعیین کننده بر نحوه وجود مقدار آن یعنی زمان خواهد داشت. از سوی دیگر بسیاری وجود زمان را به وجود «آن سیال» گره زده اند. اینکه «آن» چیست، چه اقسامی دارد؟ امری عدمی است یا وجودی؟ و بالأخره وجودش چه ارتباطی با وجود زمان دارد؟ می باید پاسخ داده شود تا نحوه وجود زمان تبیین شود. ابتدا تحت عنوان «الوجود بالزمان» در دو بخش به مطالب زیر پرداخته است: 1) الواقع و الامکان: در این بخش به وجود مطلق و عین، وجود نزد هگل، زمان نزد هگل، روح مطلق، نقد دیالکتیک هگل، معنای ذات و انواع آن، وجود لا یمکن پرداخته شده است. 2) الزمان الوجودی: در این بخش به اصول مذهب ارسطو از نظر ارخاطوس، زمان نزد افلاطون، نظریات ارسطو، زمان و نفس، وجود در زمان، افلاطون و نظرش درباره زمان، قیاس نظرات ارسطو و افلاطون، نظریه ایامبلیخوس، نظریه ابرقلس، نظریه زمان در یونان، نظریه دمیسقیوس، نظریه محدثین، نظریه اوغسطین و... سپس با عنوان «الوجود الناقص» به بررسی این مطالب پرداخته: 1) التناهی الخالق: شامل مقولات عاطفه (الالم، الحب، القلق، صله و ...)، مقولات اراده (الخطر، الطفره، الوجود منفصل، اللامعقول، اللاعلیه، مقوله التعالی و ..) در پایان نیز در دو باب اقامه منطق جدید علی اساس فکره التوتر و الزمان و الخلق را بررسی کرده است. 2) التاریخیة الکیفیة: که در آن الزمان و المنفصل، الذاکره و الزمان، التفرقه بین آنات الزمان، الامکان اسبق من الواقع، المقولات تعبر عن الآنات الزمانیه، الاشکالات و الاغالیط فی فکره السرمدیه و... را بررسی نموده است.
  • تعداد رکورد ها : 232