مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 232
دعوة للفلسفة (فراخوانی فلسفه)
نویسنده:
ارسطو؛ محقق: عبدالغفار مکاوی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار التنویر,
چکیده :
«دعوة للفلسفة» به معناي ترغیب به فلسفه از پاره های به جا مانده از آثار مفقود ارسطو است که اهمیت آن از آن روست که پرتوی از زوایای تاریک مانده اندیشه ارسطو، خاصه آن چنان که در آثار دوره اولیه تفکر وی که عموماً حالت محاوره داشته اند بازتاب یافته است، می تاباند که اکنون در میان ارسطوشناسان دارای جایگاه ویژه ای است. سه رساله با نام‌ هاي «درباره فلسفه»، «درباره نفس» و «ترغيب به فلسفه» در واقع بازگوكننده دوره اول فكري ارسطو هستند و از همين جهت از اهميت برخوردارند. كارشناسان معتقدند بخش‌ هاي زيادي از اين سه رساله در آثار فلسفي پس از ارسطو پراكنده‌ اند. این کتاب از نظر دسته بندی در گروه محاورات ارسطو قرار می گیرد. در این کتاب درباره مسائل علمی، درباره تعلیم و تربیت، کورینتیایی، سوفیست، گرولوس یا درباره خطابه، درباره شاعران و شاعری، سیاستمدار، درباره عدالت، درباره ثروت، درباره تبار نیک، عشق، میهمانی و... صحبت شده است.
صورت جوهری
عنوان :
نویسنده:
سیدحسن احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
عنوان بحث در این مقاله صورت جوهری است. این مقاله تحلیلی است مبتنی بر کتاب زتا. ارسطو این اصطلاح یعنی صورت جوهری را به کار نمی برد، اما ما آن را صورت جوهری می نامیم. بحث صورت در فلسفه ارسطو یکی از مهم ترین مباحث فلسفی به شمار می رود، زیرا موجودیت هر چیزی به صورت آن است نه هیولای اولی، زیرا هیولای اولی چیزی است بالقوه و یک شی منحاز و مستقل نیست و نمی تواند مشارالیه «این» قرار گیرد. اما صورت یک شی منحاز و مستقل است و می تواند مشارالیه «این» قرار گیرد و صورت است که به هیولای اولی تشخص می دهد. از میان اقسام جوهر، صورت مهم ترین آنها تلقی می شود، چون مرحله فعلیت است در این مقاله نیز بحث می شود که ما در مورد صورت جوهری هم واژه «this» به کار می بریم و هم واژه «such» را. این مقاله نشان می دهد که به کار بردن هر دو واژه مزبور در مورد صورت، درست است. لازم به یادآوری است که واژه «this» در مورد جزیی و واژه «such» در مورد کلی به کار می رود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
منطق شرطی و مبانی فلسفی آن
نویسنده:
رضا رسولی شربیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرسش های اساسی در منطق این است که چرا ارسطو به «منطقِ شرطی» نپرداخته است؟ او که به عنوان مدون منطق شناخته می شود چگونه ممکن است به این بحث مهم توجهی نداشته باشد؟ آیا این بی توجهی فقط یک غفلت است یا عمدی است و ارسطو دلیلی برای آن دارد؟ ما در این مقاله پس از بررسی منطق شرطی (قضایا و قیاس های شرطی) از دیدگاه رواقیون و بیان اهمیت آن نزد منطق دانان جدید، به مبانی نظری و فلسفی دو نظام منطق حملی و شرطی می پردازیم. با مطالعه فلسفه ارسطو و با توجه به دیدگاه خاص او در مورد مقولات و اندراج اشیا در مقولات ده گانه، معلوم می شود که ارسطو دارای تفکری ذات گرا بوده و این امر با تفکر تجربه گرای رواقیون کاملا متفاوت است؛ زیرا در اندیشه فلسفی رواقیون به قوانین خارجی اشیا توجه می شود و نه به ذات یا ماهیت آنها. بنابراین، رواقیون از منطق حملی عدول کرده و به منطق شرطی پرداخته اند زیرا چنین نگرشی به موجودات اقتضای نظامی اندراجی و حملی را ندارد؛ همچنان که با نگاه مقوله ای به موجودات عالم نمی توان به صورت شرطی و با تردید و تعلیق سخن گفت. به عبارت دیگر، با توجه به مبانی فلسفی و معرفت شناختی ارسطو نمی توان منطق شرطی را پذیرفت. به همین دلیل ارسطو در آثار خود وارد بحث درباره قضایا و قیاس های شرطی نشده است، در حالی که نحله مگاری پیش از او به این مباحث پرداخته بودند و پس از او نیز این بحث توسط رواقیون به طور جدی دنبال شده است چرا که با هستی شناسی آنان سازگارتر بود.
صفحات :
از صفحه 71 تا 83
امر تراژیک، شاخصۀ فلسفی تراژدی
نویسنده:
علیرضا محمدی بارچانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
از نظر ارسطو اجزای کیفی تراژدی شامل میتوس (پیرنگ)، سیرت، گفتار (بیان)، اندیشه، منظر نمایش و آواز است. او سه جزء میتوسِ هر تراژدی را دگرگونی (peripeteia)، بازشناخت (Angenorsis) و واقعه دردانگیز/ فاجعه (catastrophe) برمی شمارد که سبب هلاک یا رنج قهرمان تراژدی می شود. ارسطو در نگرش منتقدانه خود به تراژدی در پی یافتن شاخصه های فلسفی آن است. مطالعه تراژدی های یونان بوستان به ما نشان خواهد داد «امر تراژیک»، «حس تراژیک زندگی» یا «عنصر تراژیک» حاکم بر جهان تراژدی، قهرمانان تراژیک را در سیطره خود قرار داده است. در این راستا با ارایه نظرات میشل ویینی، کلیفورد لیچ، ماکس شلر، جفری برتون، آرتور شوپنهاور، گئورگ لوکاچ، لوسین گلدمن، والتر کاوفمن، هاینتس کیندرمن، و ورنر یگر درصدد تبیین امر تراژیک به عنوان مهم ترین شاخصه فلسفی تراژدی برخواهیم آمد و آنگاه با توجه به نظرات جورج اشتاینر، گیلبرت موری، ورنر یگر، جرالد الس، و کلیفورد لیچ وجوه تراژیک در تراژدی های آیسخولوس را نشان خواهیم داد و درخواهیم یافت امر تراژیک به عنوان هسته و جوهره اصلی تراژدی از سوی آیسخولوس راهی است برای رسیدن قهرمان تراژیک به شناخت تراژیک، یعنی «رنج بردن برای آموختن». و با «تحلیل فلسفی امر تراژیک» نشان خواهیم داد که تراژدی نویسان به تراژدی به عنوان فرمی نمایشی در زمینه ای دراماتیک می نگریسته اند، یعنی زمینه ای که ارکسترا (صحنه نمایش) را همچون جهان تلقی می کند، جهان نمایش. همچنین تلاش خواهیم کرد تا آشکار سازیم تراژدی نویس، افزون بر جنبه دراماتیک، از منظر فلسفی هم به تراژدی نگریسته است و «امر تراژیک» در نگرش فلسفی، به محدودیت، فرجام ناگوار، زجر و رنج قهرمان تراژیک و دستیابی اش به فقدان و شناختی رنج آور معنا می شود، لذا دو انگاره تراژیک بودن جزئی جهان و تراژیک بودن کل جهان را در پایان بررسی و تحلیل خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 103
تحلیلی بر ضرورت تعامل میان مابعدالطبیعه و علوم
نویسنده:
علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
این مقاله تاملی است در باب تعامل میان مابعدالطبیعه و علوم که نمونه ای از آن در عصر پیش مدرن، در نظام ارسطو تحقق یافت. با این حال، این تعامل به تدریج با ظهور انقلاب علمی، به ویژه علم کلاسیک، در قرن هفده و هجده، در عصر مدرن تضعیف شد. در قرن نوزده، پیدایش پوزیتیویسم موجب شد تا مابعدالطبیعه معناداری خود را از دست بدهد و بیرون از حوزه شناخت و در قلمرو امیال و عواطف قرار گیرد. در قرن بیستم، فلسفه ها و نظام های مابعدالطبیعی در معنای سنتی خود نتوانستند علوم را هدایت کنند و از طریق مطرح کردن مسائل تخصصی در حوزه های زبان و منطق، به نوعی از علوم اعلام استقلال کردند. اگرچه، این استقلال، از مابعدالطبیعه و فلسفه در برابر فناوری و علم حمایت کرد اما در این میان، مابعدالطبیعه نقش مهم خود را در طرح عقلانیت در حوزه علم از دست داد. این مقاله پس از یک مقدمه مختصر به توضیح این مساله می پردازد و استدلال می کند که این مساله امری فنی و علمی نیست بلکه به حیات بشر مربوط می شود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 52
اسلام و نظریات غربى در باب حقوق بشر
نویسنده:
محمد لگنهاوزن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
این مقاله در راستاى بحث اسلام و دموکراسى و براى روشن‏تر شدن بحث از جنبه حقوقى، از جناب آقاى دکتر محمد لگنهاوزن از اساتید و صاحب‏نظران در فلسفه دین، در خصوص اسلام و نظریات غربى در باب حقوق بشر است، که به وسیله آقاى محمدتقى انصارى ترجمه گردیده است. موضوعات مورد بحث در این مقاله عبارتند از: مفهوم حقوق برابر و حقوق بشر، عدالت در آثار ارسطو، حقوق بشر در دوره جدید، آموزه برابر ذاتی انسانها، مسئولیت اخلاقی انسانها، منشا حقوق، نظریات لیبرالیسم در باب حقوق.
افلاطون به روایت سهروردی
نویسنده:
حسن سیدعرب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شهاب الدین سهروردی (549-587 ق) نماینده اندیشه های افلاطون (437-427 ق.م) در فلسفه اسلامی است. او در حکمت اشراق، مقام و اهمیت ارسطو را در فلسفه مشا دارد. سهروردی در نوشته های خود از افلاطون با عنوان «افلاطون الالهی» و «امام الحکما» و تعبیراتی شبیه به این دو استفاده کرده است. او خود را افلاطونی می داند. در گزارش وی از آراء افلاطون غالبا آراء مبتنی بر شهود او نقل شده و گاه که از آراء هستی شناسانه او سخن می گوید انتهای کلام را به شهود افلاطون از حقایق هستی متصل می کند. به نظر سهروردی، افلاطون ذوات ملکوتی را شهود کرده است. وی قائل به مقامی درخور حکیم متاله برای افلاطون است. سهروردی جمع میان افلاطون و زرتشت کرده است. لذا تصریح او به جمع افلاطون و زرتشت بدون مدد وی از دین مبین اسلام ممکن نیست. نقش اساسی دین اسلام در این جمع، به مثابه کمالی است که قابلیت نظری این جمع را در سهروردی به وجود آورده است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 58
توماس آکوئینی و فلسفه
نویسنده:
محمد ایلخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تبیین اندیشه توماس عده ای آن را نمونه اعلای فلسفه مسیحی و فلسفه جاویدان خوانده اند و عده ای دیگر نیز او را متکلمی کامل نامیده اند و بر هماهنگی کامل میان عقل و ایمان در آثار او تاکید کرده اند. در این مقاله، سعی شده تا نشان داده شود که اندیشه توماس را نمی توان یک فلسفه دانست و اصطلاح فلسفه مسیحی برای آن مناسب نیست. توماس سعی کرد مسیحیت پولسی - یوحنایی را، علی رغم تقابلی بنیانی، با تفکر مشائی جمع کند و بر مبنای فلسفه ارسطو، با کمک آراء ابن سینا و ابن رشد، تفسیری مشائی و تک معنایی از آن ارائه کند. در این راستا از نظریه غالب که بر رازورزی مسیحی تاکید می کرد، دور شد و به همین دلیل است که از همان ابتدا مورد نقد طرفداران جریان اخیر، به خصوص فرانسیسیان، قرار گرفت. هر چند که خود ایشان نیز بر مبنای فلسفه های نوافلاطونی به تبیین مسیحیت پرداختند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
دیالکتیک استعلایی و هستی شناسی صدرایی ( Transcendental Dialectic  and Sadrian Ontology)
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله نویسنده سعی دارد تا مطالعه ای تطبیقی را درباره قابلیت های دو نظام فلسفی آسیایی و اروپایی در باب موضوعی خاص- یعنی قوه عقل- ارایه دهد، و از این طریق تاملی بر امکان گفت و گو میان سنت های فلسفی ای داشته باشد که تا به امروز پیشینه ای سخت و تسلیم نشدنی در این باره داشته اند. اگر چه پس از عصر روشنگری و با فیزیک نیوتنی و در فلسفه نقادی کانت، وحدت و کمال فاهمه توسط عقل فراهم می شود، عملا بر محدودیت و حدود قلمرو عقل نیز تاکید می گردد. «مغالطات»، «تعارضات جدلی» یا «آنتی نومی ها»، «ایده ال عقل محض»، اعلان صریح شکست عقل در سه حوزه شناخت حقیقت نفس، طبیعت، و خدا بودند، و «دیالکتیک استعلایی» به مثابه موقعیتی انتقادی معرفی شد که نشات گرفته از تعالی و فراروی عقل بود. نتیجه گریزناپذیر چنین رویکردی، دوگانگی میان سوژه و ابژه، نومن و فنومن، و فاهمه و عقل است؛ و اخلاف کانت مجبور بودند تا بر چنین دوگانگی ای غلبه کنند. در فلسفه اسلامی- و به ویژه در فلسفه صدرایی- عقل، از سویی، مشتمل بر مراتب معرفت و در واقع مراتب «هستی» است و از سویی دیگر- بر خلاف سنت ارسطویی و کانتی- هیچ تعارضی میان مراتب و درجات شناخت نیست؛ بنابراین، «عقل» همچون شکلی از مراتب هستی و مطابق با آن معرفی می شود. اگرچه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، اخلاف کانت- به خصوص هگل- تلاش خود را معطوف به حذف دوگانگی میان سوژه و ابژه و نومن و فنومن کردند، اما هیچ نظام فلسفی ای که بر اساس سنتی متافیزیکی شکل گرفته موفق نشده است که بر این معضل فلسفه نقادی غلبه کند (فقط در میانه قرن بیستم بود که با پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر دریچه جدیدی گشوده شد). نگارنده در این مقاله سعی دارد تا با مطالعه ای تطبیقی بین نظام فلسفی کانت و ملاصدرا، راهی را به جاده گفت وگو و مبادله انتقادی آرا و عقاید میان دو سنت بزرگ فلسفی غرب و شرق بگشاید.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
آرا معرفتی دنس اسکوتوس و مقایسه آن با آرا ابن سینا
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار بر آن است که به بررسی و تبیین آرا فیلسوف و متکلم اسکاتلندی مدرسی، یوهانس دنس اسکوتوس (1308-1266 م.) درباره «معرفت» و مقایسه اجمالی آن با آرا معرفتی ابن سینا بپردازد. اسکوتوس ترجمه لاتین کتاب «الشفاء» ابن سینا را مطالعه کرده است و آنگونه که در ضمن این نوشتار مشاهده خواهد شد، افکار و آرا معرفتی ابن سینا بر آرا اسکوتوس در زمینه قوای ادراکی، فرایند ادراک، متعلق طبیعی عقل، اقسام معرفت و مراتب یقین و ... تاثیر بسیار داشته است. به رغم اینکه هم اسکوتوس و هم ابن سینا در حوزه افکار فلسفی به نحوی تحت تاثیر ارسطو و سنت مشاء هستند و بالطبع شباهت های فراوانی در آرا این دو متفکر وجود دارد، لکن برخی تفاوتها نیز قابل طرح است. از این جهت می توان آرا این دو متفکر را با هم مقایسه کرد چراکه زمینه منطقی برای چنین مقایسه ای وجود دارد. البته باید توجه داشت که به هر حال، اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت می اندیشد و ابن سینا در عالم اسلامی، و این تفاوت فضا و فرهنگ را در هر مقایسه ای همواره باید مدنظر داشت.
صفحات :
از صفحه 53 تا 74
  • تعداد رکورد ها : 232