مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 232
بررسی و نقد تطبیقی تربیت اخلاقی از دیدگاه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
علی اصغر یهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهموضوع اخلاق، تربیت اخلاقی و مباحث پیرامون آن همواره یکی از موضوعات چالش برانگیز در حوزه ها و رشته های مختلف بوده است. شکل گیری نظریات مختلف در مورد موضوعات اخلاقی، حداقل از ادوار ابتدایی پیدایش فلسفه آغاز شده و تاکنون نیز ادامه دارد.آگاهی از اهداف، اصول و روش های تربیت اخلاقی مستلزم شناخت آرای مربیان و فیلسوفان بزرگ است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی و نقد تطبیقی تربیت اخلاقی از دیدگاه ارسطو و ابن سینا می باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق کیفی روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است. جامعه تحقیق شامل کلیه کتاب ها، پایان نامه ها، مقالات، مجلات، سایت های اینترنتی و پژوهش ها و تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق می باشد. در این تحقیق ابتدا اهمیت تربیت و اخلاق، و سپس تربیت اخلاقی از نظر ارسطو و ابن سینا بیان گردیده و سپس اهداف، اصول و روش های تربیت اخلاقی این دو فیلسوف مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه شباهت ها و تفاوت های اهداف، اصول و روش های تربیت اخلاقی ارسطو و ابن سینا تحلیل و بررسی و در نهایت نقد شده اند.نتیجه تحقیق نشان می دهد که هر دو فیلسوف مهم ترین و اصلی ترین هدف تعلیم و تربیت را رسیدن فرد و جامعه به سعادت و کمال می داند، کسب اعتدال و میانه روی و کسب فضائل اخلاقی نیز از مهم ترین اهداف تربیت اخلاقی این دو فیلسوف است که در این مورد با هم اشتراک دارند. اصول تربیت اخلاقی مورد توجه هر دو فیلسوف شامل، اصلاح نفس، اعتدال، کرامت، صداقت، نیکی بوده و وجوه اشتراک و افتراق آن ها بیان شده و نقدهائی به صورت متقابل مطرح شده است. علاوه بر این ها روش عفت کلام و روش تشویق و ترغیب و استفاده از تهدید و تنبیه از مهم ترین روش های مشترک در تربیت اخلاقی ارسطو و ابن سینا می باشد. از مهم ترین تفاوت های تربیت اخلاقی ارسطو و ابن سینا این است که هدف ارسطو از تربیت فقط سعادت دنیوی است، اما ابن سینا به سعادت انسان در بعد از مرگ نیز معتقد است. تفاوت ارسطو و ابن سینا در روش های تربیت اخلاقی نیز این است که ارسطو نسبت به ابن سینا تأکید بیشتری بر استفاده از روش آموزش موسیقی و نقاشی برای تربیت احساسات و عواطف دارد. به علاوه ابن سینا در آثار عرفانی خود یکی از روش های تربیت اخلاقی را تربیت مبتنی بر معنویت و عرفان می داند. در صورتی که به نظر می رسد ارسطو چندان توجهی به این روش نداشته است. از نظر ابن سینا این نقد بر ارسطو وارد است که او بر آموزش های دینی تاکیدی ندارد و به سعادت انسان پس از مرگ نیز معتقد نیست.
استدلال جدلی ارسطو در نفی متحرک ‌بذاته و دیدگاه‌های ابن‌سینا و ابن رشد درباره آن
نویسنده:
علی حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو کوشیده است با قیاسی غیرمستقیم ثابت کند که متحرک‌بذاته وجود ندارد. بدین منظور، وی ابتدا جسمی را فرض می‌کند که اولاً و بالذات، متحرک است. سپس متذکر می‌شود که جسم متحرک اجزایی دارد و در گام بعد، نتیجه می‌گیرد که اگر جزئی از این متحرک‌بذاته ساکن شود، کل آن ساکن می‌شود. پس از ارسطو، مناقشه‌هایی بر سر این استدلال درگرفت؛ به‌طوری که بسیاری از اندیشه‌ورزان اشکالاتی به آن وارد کردند و عده‌ای نیز از آن دفاع کردند. ابن‌سینا و ابن‌رشد نیز که از زمرۀ شارحان آثار ارسطو بودند، در صدد برآمدند تا اشکالات استدلال یادشده را به‌ حداقل برسانند. در این پژوهش دیدگاه‌های این دو فیلسوف دربارۀ استدلال ارسطو واکاوی می‌شود و بر مبنای نظام ارسطویی و همچنین معیارهای عقلی، قوت و ضعف هر یک آزموده می‌شود. از رهگذر این بررسی دانسته می‌شود که این دو فیلسوف درعین‌حال که در پی آن‌اند که دیدگاه مخالف این استدلال را بررسند و پاسخی درخور به آن بدهند، نظراتشان تفاوت‌هایی با هم دارد. به‌طور خلاصه باید گفت ابن‌سینا ابتدا سعی می‌کند این استدلال را بازسازی کند؛ اما پس از اینکه اشکالات واردشده بر آن را نقل می‌کند، ضعف‌هایش را می‌پذیرد و بر پذیرش بی‌قیدوشرط آن پافشاری نمی‌کند. از طرف دیگر، ابن‌رشد نه‌تنها مفهوم متحرک‌بذاته را رد نمی‌کند، بلکه با تطبیق آن بر متحرک اول، نظریه‌ای جدید را مطرح می‌کند.
صفحات :
از صفحه 177 تا 196
بررسی انتقادی نفس شناسی ارسطو و دکارت با توجه به علم النفس صدرایی
نویسنده:
محمد حیدری فرد,نگین فهیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارسطو به عنوان یکی از پیشگامان اصلی اندیشه ورزی در یونان، اهمیت خاصی برای نفس و تبیین حقیقت آن قائل شده است. وی که این علم را در زمره علوم طبیعی قرار می دهد، با مبانی خاص خود که بعد ها توسط جریان مشائی در عالم اسلام دنبال شد، به تبیین زوایای مبهم پیرامون نفس پرداخت. اما دو شخصیت برجسته که در تبیین اندیشه های خود تا حدودی از قید تبعیت از آراء ارسطو پیرامون مسائل مابعدالطبیعه و به خصوص نفس، رسته اند، دکارت و ملاصدرا اند که اولی در فضای غرب و دومی در عالم اسلام ظهور نمودند. دکارت با ابداع شکی معرفت شناسانه به اثبات نفس پرداخت و ملاصدرا با مطرح کردن اصولی همچون اصالت وجود، حرکت جوهری و ... آن را بررسی نمود. در این میان به نظر می رسد آنکه بیش از همه توانست به تبیین حقیقت نفس و مسائل پیرامون آن بپردازد ملاصدرا است.
تبیین هستی شناختی حکم:نقد هایدگر بر ارسطو و کانت
نویسنده:
نیما شریف منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جستار هایدگر درباره ی منطق،در دوره ی "هستی و زمان"،شرحی بر سرشت فهم پذیری ست که با منطق ریاضی به عنوان رویکردی درست نما به گستره و بنیادهای فهم پذیری پیوند می یابد.فهم_ پذیری همه گیرانه به عنوان ویژگی بنیادین اندیشه ی استدلالی نگریسته می شود.اما از نگاه هایدگر، به دلیل سرچشمه گرفتن اندیشه ی استدلالی از فهم پذیری جهان است که اندیشه ی استدلالی به عنوان رشته ای از امکان های ساخت یافته فهمیده می شود.بنابراین از نگاه او،منطق بخشی از جهان را توصیف می کند و واداشت های هنجارین اندیشه ی استدلالی بر پایه ی آشنایی بنیادین و پوشیده ای با جهان قرار می گیرند که او این آشنایی را فهم هستی می نامد.هایدگر آشکارا نقدی بر منطق سنتی را پیش می نهد و در این بررسی نقادانه به واکاوی بنیادهای هستی شناختی قیاس ارسطویی و استدلال های کانتی درباره ی آرمان منطق می پردازد.ازآنجاکه از سده ی پیش منطق ریاضی جای منطق ارسطویی را گرفته است،جستار هایدگر ممکن است زمان_سرآمده قلمداد شود. اما اگرچه منطق ریاضی توان بیان گری بیشتری را به خاطر نشان دادن مفهوم پیچیده تری از صورت منطقی به نمایش می گذارد،همان واداشت های هنجارین منطق ارسطویی را پیش انگاری می کند و اینگونه هر دو،ساختار استنتاجی جهان را بیان می کنند.هر دستگاه منطقی، از سه بخش مفهوم ها،حکم ها، و استدلال ها سازمان یافته است و من در این پایان نامه تنها رویکرد هایدگر به بنیاد های هستی شناختی حکم را بررسی خواهم کرد و در این بررسی نیز تنها به نقدهای او بر ارسطو و کانت و خوانش اش از آنها در دوره ی "هستی و زمان"خواهم پرداخت.
بررسی رابطه ی حکمت عملی و خطابه در ارسطو
نویسنده:
روح الله امانپور قرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به رابطه خطابه و فرونسیس پرداختیم.بعد از بررسی نحوه ی چگونگی این نسبت از خلال رویکرد مفهومی و رویکرد تاریخی این نتایج حاصل شد: خطابه یا آن طور که نشان داده شده است، خطابه- جدل به عنوان روش و ابزار حکمت عملی برای نیل به غایت قصوای حکمت عملی، یعنی سعادت، از طریق مشارکت در حصول غایات میانی چون قانون (نوموس) نقش آفرینی می‌کند. تمرکز اصلی فن خطابه برای مشارکت در حصول غایات حکمت عملی توجه به مفهوم اقناع است؛ اما اقناعی که نه به هر طریقی حاصل آید و نه برای نیل به هر هدف سودجویانه‌ای مورد استفاده قرار گیرد؛ بلکه آن اقناع که بر مبنای اصول اخلاقی و عقلانی قوام می‌یابد و برای نیل به خیر اعلا ( سعادت ) مورد استفاده قرار می‌گیرد.
پژوهشی در اخلاق نو ارسطویی دیوید راس و روانشناسی اخلاق استیج
نویسنده:
محمدهادی فاضلی، احد فرامرز قراملکی، نیما قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فرااخلاق به مثابه ساحتی که با بنای وجودشناسانه و معرفت شناسانه خود نظریه اخلاق فیلسوفان را تشکیل می دهد خود تحت تاثیر تلقیات فیلسوف از امور متافیزیک واری چون نفس-شناسی جهان شناسی و حداشناسی است. پژوهش حاضر با داشتن چنین ادعایی نخست به تحلیل فرااخلاق دوفیلسوف نامدار معاصر دیوید راس و استیفن استیچ پرداخته و سپس روابط مابعدالطبیعی نفس شناسی آنان بر نظریه اخلاق ایشان را به بررسی نشسته است.به این منظور نخست نظریه اخلاق هریک در دوساحت فرااخلاق مشتمل بر وجودشناسی و معرفت شناسی و اخلاق هنجارین مورد تحلیل قرار گرفت. در گام دوم با بررسی نظریه نفس ایشان روابط مابعدالطبیعی هریک ازساحات یادشده در نظریه اخلاق با همتای نظریه نفس مذکور به مقابله نشست. در فصول پایانی با قیاس دو فرانظریه شهودی-ذهنی و تجربی-عینی که دیویدراس به عنوان نماینده فرانظریه نخست واستیفن استیچ به مثابه متفکری از فرانظریه تجربی عینی معرفی شده بود به احصاء وبررسی مهمترین تفاوت های دو فرانظریه مذکور نشست.
نظریه عقل ابن ­سینا با نظر به تفسیر او از نظریه نوس در فلسفه ارسطو
نویسنده:
محمد علی معمارزاده اصفهانی، مهدی قوام صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان­ ناپذیر معرفی می­کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل ­های دانش و اموری است که همه دانش ­ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوانِ ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن می‌شناسد و حکم می­کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم ­هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از ادراک معقولات خود هیچ چیز نیست و پس از به‌فعلیت‌رسیدن به صورت تمامی معقولات در می­ آید؛ اما ویژگی ­ای که در نوس موجب به‌فعلی ت­رسیدن معقولات می­شود، همان نوس سازنده است. نوس سازنده ملک ه­ای نفسانی و درونی است که موجب بالفعل ­شدن معقولات می­گردد. تلقی ابن­ سینا از عقل تفاوت­ های جدی­ای با ارسطو دارد؛ او عقل را در مقام ذات خود مجرد دانسته، آن را واجدِ خودآگاهی پیش از درک اشیا می­داند. مراتب عقل نزد ابن‌سینا به جای دو مرتبه به چهار مرتبه: هیولانی، بالملکه، بالفعل و مستفاد ارتقا می­یابد. عقل فعال برای ابن­ سینا امری بیرونی است که با اشراق خود نفس را به فعلیت عقلانی می­رساند. رویکرد ابن‌سینا به عقل با توجه به سنت ارسطویی واجد تفاوت­ هایی جدی است. وی از طرفی تلقی ارسطو از عقل را می‌پذیرد و با توجه به آن، لوازمش را پیگیری می‌کند؛ از سویِ دیگر رگه­ هایی از تفکر نوافلاطونی را در دیدگاه خود وارد کرده و می­کوشد آن را با رویکردِ اول سازگار کند. این مقاله وجوه تلائم و تنافر تفسیر ابن­ سینا از نظریه نوس ارسطو را بررسی می­کند.
صفحات :
از صفحه 173 تا 199
مسئله‌ی خوب زیستن در افلاطون و ارسطو
نویسنده:
محمدتقی جان‌محمدی.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: مبین‌پژوه,
روش فلسفه‌پردازی ارسطو در مجموعه مابعدالطبیعه (با نگاه به کتاب زتا)
نویسنده:
مجید ملایوسفی، ابوذر قاعدی فرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
امیر مازیار در مقاله­ای با عنوان «دشواری­های کتاب مابعدالطبیعه» ادعا کرده است که ارسطو در کتاب دوم مابعدالطبیعه(بتا)، دشواری­هایی را بیان کرده که فصول بعدی مابعدالطبیعه در جستجوی یافتن پاسخ این دشواری­ها، شکل یافته­اند. در این مقاله، نشان داده شده است که روشی که در ارسطو برای تفلسف خویش اختیار کرده است دارای چهار گام است که پرداختن به دشواری­ها، گام اول این روش است. چهار گام آپوریای ارسطو عبارتند از: (1)سرگشتی و تحیر فلسفی(بیان دشواری­های موضوع)، (2)بیان آراء موجود در پاسخ به دشواری، (3) تحلیل آراء موجود و (4)کشف حقیقت(آرامش فلسفی). هر کدام از این گام­ها دارای کاربرد و اهدافی است که باعث تفاوت آن از روش­های دیگر می­شود. روش ارسطو که برخی آن را "روش آپوریا" نامیده­­اند با آنچه به عنوان "دیالکتیک" از زمان زنون الیایی در فلسفه مطرح شده­ است و فیلسوفانی همچون سقراط و افلاطون از آن نام برده­اند، تفاوت دارد. بخش اول این مقاله به روش تفلسف ارسطو پرداخته و اهداف و کاربرد هر گام از آپوریا را براساس نظر او، بیان کرده است. یکی از کتاب­های مهم مابعدالطبیعه که اساس تفکر فلسفی ارسطو را بیان می­کند، کتاب "زتا" است. در این کتاب ارسطو در پی یافتن حقیقت جوهر است. در بخش دوم این مقاله چگونگی به کارگیری روش آپوریا در کتاب "زتا" نشان داده شده است. در این بخش نشان داده شده است که اگرچه ترتیب برخی مباحث و بخش­های کتاب زتا، به ظاهر دقیق نیست اما با دانستن اینکه ترتیب مباحث بخش­های این کتاب از روش تفلسف ارسطو پیروی می­کند، نه تنها نظم منطقی این مباحث استنتاج و بهتر فهمیده می­شود بلکه از سختی فهم مباحث این کتاب نیز می­کاهد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
وصایای ارسطو به شیماس: شرح رساله تفاحیه
نویسنده:
شارح:محمدحسن‌بن‌باقر صاحب‌جواهر مقدمه:محمدحسین عطایی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - تهران: هفت,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشتار حاضر شرحی است بر رساله((تفاحیه)) یا((تفاحه)) که از دست نوشته‌های مرحوم آقا نجفی استخراج و به اهتمام((مینوی)) و ((مهدوی)) به طبع رسیده است . این رساله حاصل بحث و گفت و گوهایی است که ارسطو در آخرین لحظات عمر خود، در بستر بیماری با شاگردانش انجام داده و مضامین آن عبارت‌اند از :زندگی، دوری از نفس، محبت، طلب دانش و علم و نظایر آن .کتاب شامل این بخش‌هاست :((شرح کوتاهی از احوال و آثار آقا نجفی))، ((پیش گفتار مصحح))، ((بابا افضل کاشانی))، ((رساله تفاحیه))، ((اختلاف نسخ))، ((شرح ترجمه بابا افضل))، ((فهرست اعلام)) و ((فهرست مدارک پی‌نوشت‌ها)) .
  • تعداد رکورد ها : 232