جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
پاسخ ابن‌سینا به سوبژکتیویته سینوی چیست؟
سخنران:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوبژکتیویته به طور کلی نظریه یا توصیفی درباب سوژه است، اما به دلیل وجود نظریات و توصیفات متعدد و متنوع درباب سوژه می‌توان از سوبژکتیویته‌ها سخن‌ گفت. این درس‌گفتار در پی طرح یک مساله بنیادین درباره فلسفه ابن‌سینا و تدارک پاسخی برای آن است. نتیجه رویکرد معرفت‌شناختی به روایات نفس سینوی و ملاحظه آنها در ذیل سوبژکتیویته، به تولید چیزی باعنوان سوبژکتیویته ویژه سینوی می‌انجامد‌. آنچه در پی می‌آید سخنان دکتر مسعود امید در این نشست است که توسط آناهید خزیر تنظیم شده است.
ابوالبركات البغدادى و فلسفته الالهية (دراسة لمواقفه النقدية من فلسفة ابن سينا)
نویسنده:
جمال رجب سيدى؛ مقدمه نویس: عاطف عراقی
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: مكتبة وهبة للطباعة والنشر,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نفس من کتاب الشّفاء
نویسنده:
أبو علی حسین بن عبد الله بن سینا
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
براغ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
النفس من كتاب الشفاء برگزیده فن ششم از كتاب طبیعیات شفاى ابن سينا است ابن سينا، در ابتداى فن ششم طبیعیات درباره ماهيت نفس و اينكه چرا در طبیعیات داخل شده، مى‌گويد: وقتى ما شناختيم كه نفس كمال است، با آن تعريفى كه به طور مفصّل درباره كمال گفتيم، آن‌گاه ماهيت نفس را هنوز نشناخته‌ايم، بلكه نفس بودن نفس را شناخته‌ايم؛ زيرا نام نفس نه از جهت جوهريتش، بلكه از آن نظر كه مدبّر بدن است و با آن مقايسه مى‌شود، بر نفس اطلاق مى‌شود و به همين دليل است كه در تعريف نفس، بدن وارد مى‌شود... و بدين دليل، مطالعه نفس از جمله مباحث علم طبيعى شده است، زيرا بررسى نفس از آن نظر كه نفس است، مطالعه نفس از جهت ارتباط با ماده و حركت است، اما براى آن‌كه ذات نفس را بشناسیم، بايد بحث ديگرى را مستقلاً مطرح كنيم. نگاه متفاوت ابن سينا به مسئله مادى يا مادى نبودن نفس و نسبت آن با جسم، بقا يا فناى نفس پس از بدن، به ضميمه نوآورى‌هاى او در مباحثى چون اثبات وجود نفس، ماهيت ذهن، ادراكات حسى، حس باطن، قواى عقلى، تعامل نفس و بدن، نسبت عقل فعال با عقل انسانى، مسائل فراوان علمِ نبوّات و رابطه آنها با ماهيت و كاركرد نفس و ده‌ها مسئله ديگر، باعث شد تا او نفس شناسى را جدا از مجموعه علوم طبیعیات، به طور مستقل مطالعه كند و در حقيقت، علم النفس را از نو، بر پايه‌هاى متفاوت با ديدگاه ارسطو، بنيان نهد و تدوين نمايد. ابن سينا در تقسيم بندى علوم، دو علم ديگر را در تقسيم ارسطويى گنجانده است: علم الهى در شاخه نظرى و شناخت نبوت در شاخه عملى. مراد وى از شناخت نبوت، چنان‌كه در مقدمه منطق المشرقيين مى‌گويد، آن است كه ما در كنار سياستِ مُدُن يا تدبير مدينه، به طور خاص نيازمنديم كه درباره متولىِ اين تدبير هم شناخت پيدا كنيم. اين متولى از نظر او همان نبى است. اما علم نبوّات كه از آگاهى‌هاى نفس ناطقه به امور غيبى سخن مى‌گويد، برآمده از همين تفكر نبوّت شناسى است. اساس نبوات، اين است كه آدمى به درجات مختلف در خواب و بيدارى از پديده‌هاى ناپيدا، مستور و غيبى عالم مطلع مى‌شود و اينها همه از قدرت نفس بر اطلاع و تصرف در عالم سرچشمه مى‌گيرد. دانش نبوّات از خواب‌هاى صادق، حسّ ششم، دورآگاهى، كرامات، اعمال خارق العاده مرتاضان، ذهن‌خوانى، الهامات و امثال آن بحث مى‌كند كه امروزه آنها را در علمِ فراروان‌شناسى مطالعه مى‌كنند. نويسنده، به جاى تعبير اصلِ حياتى يا محرك بودن، ويژگى مدبّر بودن را براى نفس در نظر گرفت. وى همانند ارسطو، ماهيت و تعريف نفس را به بحث مى‌گذارد و جوهريت، صورت بودن و كمال بودن را براى نفس مى‌پذيرد، اما هم در معناى صورت و هم در معناى كمال، متفاوت با ارسطو سخن مى‌گويد و مهم‌تر آن‌كه ويژگی «در بدن» بودن نفس را جانشين ويژگی «با بدن» بودن مى‌كند و به تعبير ساده‌تر، جسمانيت و انطباع نفس در بدن را نمى‌پذيرد و به روحانیت و تعلق نفس به بدن معتقد مى‌شود. ابن سينا درباره اينكه نفس، صورت بدن است يا كمال آن، مى‌گويد: كمال دو گونه است: كمال اول و كمال ثانى. كمال اول آن است كه نوع، به سبب آن به صورت بالفعل نوعيت مى‌يابد؛ مثل شكل براى شمشير و كمال ثانى امرى است كه در فعل و انفعال خود تابع نوعِ شىء است؛ مثل بريدن براى شمشير و فكر و احساس براى انسان. وى درباره بهتر بودن كاربرد صورت يا كمال در تعريف نفس، بر خلاف ارسطو كه هر دو را به كار برده، نفس را صورت و صورت را كمال دانسته و مى‌گويد: تعريف نفس به كمال بهتر است؛ زيرا هر صورتى كمال است، اما هر كمالى صورت نيست؛ مثلاً سلطان كمال شهر است، اما صورت آن نيست بنا بر اين، كمال‌هاى مفارق[مثل نفس] در حقيقت صورت ماده و في الماده نيستند؛ زيرا صورت، منطبع در ماده و قائم به آن است. البته مگر اينكه قرارداد شود كه به كمال نوع، صورت نوع گفته شود. ارسطو و ابن سينا هر دو، نفس را جوهر مى‌دانند، اما آيا هر دو يك معنا براى اين جوهريت قائلند؟ ارسطو براى جوهر سه معنا مطرح مى‌كند: ماده، صورت، و شىء مركب از آن دو؛ يعنى جوهر مادى، جوهر صورى و جسم كه مركب از آن دو است. وى در اين مورد، اجسام را از ساير اشيا سزاوارتر به جوهريت مى‌خواند، آن‌گاه بيان مى‌كند كه نفس بالضروره جوهر است، بدين معنا كه صورت براى جسمى است كه حيات بالقوه دارد، اما ابن سينا نفس را منطبع در بدن نمى‌داند و در نتيجه جوهريت آن را همانند جوهريت صورت قلمداد نمى‌كند. در واقع، او به جاى رابطه انطباعى، رابطه تعلقى نفس و بدن را مطرح كرده است. درباره اثبات وجود نفس، به اين دليل مى‌رسد: ما اجسامى را مشاهده مى‌كنيم كه حس داشته و به اراده خود حركت مى‌كنند، بلكه اجسامى را مشاهده مى‌كنيم كه تغذيه، نمو و توليد مثل دارند. اين ويژگى‌ها به خاطر جسميت آنها نيست، پس به خاطر دليل ديگرى غير از جسميت آنهاست و جز اين نيست كه در ذات آنها يك مبادى غير جسمانى براى اين كار باشد. آن چيزى را كه مبدأ صدور اين افعال است و به طور خلاصه هر چه را كه مبدأ صدور افعال گوناگون باشد و نه فعل واحد كه بدون اراده هم ممكن است، نفس مى‌ناميم. ابن سينا مجموعه سخنان ارسطو را نظمى نو بخشيده و دو نوع ادراك غير عقلى را مطرح كرده است: ادراك حس ظاهر و ادراك حس باطن. در ادراك حس باطن، وى پنج حس يا قوه ادراكى را برمى‌شمارد: حس مشترك، خيال، تخيل، وهم و حافظه (يا ذاكره). اين پنج نوع حسّ، به صورت محدود در نفس حيوانى و به گونه كمال يافته در نفس ناطقه حصول يافته‌اند. نام‌گذارى اين پنج حس به ادراكات باطنى درست به موازات هستى شناسى ابن سينا صورت گرفته است كه نفس را عالم ميانِ عالم حس و عالم عقل قلمداد مى‌كند؛ زيرا اين ادراكات هم واسطه‌اى ميان ادراكات حسى و ادراكات عقلى هستند. نظريه عقل و نظريه معرفت(فرآيند پيدايش علم در نفس آدمى) در ديدگاه ابن سينا جزئيات فراوان دارد. تعريف عقل، تقسيم آن به نظرى و عملى، تقسيم عقل نظرى به مراتب هيولانى، بالملكه، بالفعل و بالمستفاد، تطبيق اين مراتب با آموزه‌هاى قرآنى مثل مشكات، زجاجه، نار، عقل فعال، عقل قدسى، مفهوم تفكر، قدرت حدس، معنا و فرآيند تعقل، قدرت تصرف نفس در خارج از وجود خود كه در دانش نبوات تبيين شده است، نحوه ساخته شدن يك مفهوم عقلى از معلومات حسى، عمليات ذهنى و عقلى، تجريد و... همه از مسائل اين دو نظريه محسوب مى‌شوند.
وظایف و کاربرد خیال در مشاهدات صوری از نظر ابن سینا
نویسنده:
علیرضا اژدر، محمدصادق جمشیدی راد، علی علم الهدی{ودیگران}
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
بخش زیادی از بحث‌های کشفی، علمی و فلسفی را با محوریت خیال می‌توان تبیین کرد. کاربرد خیال در مباحث هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی عرفان، همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است؛ در این میان، خیال نقشی اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا می‌کند. از نظر ابن‌سینا، خیال به دو روش در شهودات عرفانی تأثیر گذار است: اول) خیال سالک با ادراک صور کمالی و حقیقی و لذت از آن، او را به سوی اتصال به حقایق هستی سوق می‌دهد؛ دوم) آن‌گاه که عارف پا به عرصه‌ی سلوک عملی می‌گذارد تا به حقیقت راه یابد، با انواع مشاهدات و مکاشفات، مانند مکاشفه‌ی معنوی و مکاشفه‌ی صوری مواجه می‌شود. در مکاشفه‌ی صوری، صورت‌هایی که در ابتدا موجودات عقلی و مجرد هستند توسط قوه‌ی خیال به صور جسمانی تنزل یافته، در رؤیا و بیداری ادراک می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 130
هویت تعلقی نفس و آثار آن در حکمت متعالیه
نویسنده:
عبدالله محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلهٴ نحوه تعلق نفس به بدن یكی از مهمترین مباحث در علم النفس فلسفی است. طبق دیدگاه ابن سینا و غالب مشائیان، نفس جوهری عقلی است كه ارتباط با بدن بر آن عارض می شود. حقیقت نفس و اضافه آن به بدن دو حقیقت مستقل هستند. رابطه نفس و بدن مانند رابطه ناخدا و كشتی و بنا و ساختمان است كه دو حقیقت مستقل هسند كه با هم مرتبط شده اند و در عین حال میتوان هر یك را بدون دیگری فرض كرد. اما ملاصدرا برخلاف مشائیان معتقد است كه ارتباط و اضافه نفس به بدن ذاتی نفس بوده، قوام نفس متقوم به آن است، از اینرو، نمی توان نفسی فرض كرد كه تعلق به بدن نداشته باشد. ملاصدرا ضمن اقامه برهان بر مدعای خود نتایج این دیدگاه در علم النفس فلسفی خویش را بیان می كند. طبق نظر وی بدن حكم علت مادی برای نفس را داشته و نفس نیز شریك العله برای بدن است. «نظریه جسمانیت الحدوث»، «حركت جوهری اشتدادی نفس»، «تاثیر و تاثر نفس و بدن» و «تباین ذاتی عقل و نفس در تقسیم بندی جواهر» با این تلقی از رابطه نفس و بدن دفاع پذیر است. میتوان گفت این نگاه صدرالمتالهین به نحوه اضافه نفس به بدن همچون اصالت وجود در نظام هستی شناسی وی نقشی محوری دارد. هدف از این مقاله توضیح مبانی، نتایج و مقایسه دیدگاه دو مكتب مشائی و صدرایی در نحوه اضافه نفس به بدن است. در این تحقیق از روش اسنادی و تحلیلی استفاده شده است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 110
حس مشترک و نقش های ادراکی آن نزد ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
فاطمه صادق زاده قمصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در میان قوای ادراکی نفس، حس مشترک وضعیت ویژه ای دارد. ارسطو بی آنکه از آن تصویری ارائه دهد، کارکردهایی چون ادراک محسوسات مشترک و بالعرض و تشخیص وجوه تمایز میان اشیا و ادراک احساس را به آن نسبت می دهد. در حالی که ارسطو به صراحت تلقی از حس مشترک را به عنوان قوه ای در کنار حواس پنج گانه رد کرده است، ابن سینا و پیروان او آن را به عنوان یکی از حواس باطنی مورد توجه قرار می دهند و برخی از نقش های نفس را از او می دانند. فیلسوفان اسلامی به ویژه ابن سینا با رفع برخی ابهامات و بیان ادله ای برای اثبات وجود حس مشترک و برشمردن نقش هایی دیگر، نظریه ارسطو را تقویت نمودند. به نظر می رسد حس مشترک را حداکثر می توان همچون مجمعی برای قبول و ادراک محسوسات به شمار آورد. این قوه به عنوان مرکز مدیریت یا رئیس حواس ظاهری عمل می کند، حواس را به کار می گیرد و سپس محسوسات را ادراک می کند. در این صورت، صدور هر نوع حکم باید کاری از سوی نفس یا قوه فکر قلمداد شود. با وجود آنکه مباحث نفس شناسی ارسطو و ابن سینا همواره مورد توجه خاص صاحبان اندیشه بوده است و هر یک از ایشان به سهم خود بر غنای این بحث افزوده اند، باید گفت که هنوز هم پرسش هایی درباره ارتباط و تعامل میان نفس، حواس ظاهری و حس مشترک و قوه فکر مطرح است که تنها با مطالعه دقیق مباحثی چون ادراک حسی، خیال و قوای نفس به نحوی شایسته وضوح می یابد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 51
نزول و صعود روح رحمانی در شعر حجت حق ابن سینا حکیم مشائی و شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی حکیم اشراقی
نویسنده:
امیر محمود انوار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«ونفخت فیه من روحی» که انسان را فرستادیم بیرون/جمال خویش بر صحرا نهادیم. حجه الحق و شرف الملک و امام الحکما، الشیخ الرئیس حسین بن عبداله بن حسن بن علی بن سینا، حکیم مشائی و ابوالفتوح شهاب الدین، یحیی بن حبش بن امیرک السهروردی را در نزول و صعود روح رحمانی و نفس ناطقه انسانی و بر عالم نفس حیوانی و عالم ناسوت جسمانی و نیز بازگشت آن به عالم قدس سبحانی و لاهوت و هاهوت یزدانی دو قصیده عینیه و حائیه است که نگارنده در پرتو خورشید قرآن درباره روح و نزول و صعود آن و حقیقت محمدیه به نثر و نظم شرحی پرداخته و قصیده عینیه ابن سینا را درباره هبوط روح آورده و از دو ترجمه و شرح منظوم اثر دانشمند و مفسر علامه شادروان سید محمد حسین انوار شیرازی و حکیم علامه حائری مازندرانی یاد کرده است. هبطت الیک من المحل الارفع/ ورقا ذات تعزز و تمنع شد طایر فرخنده ای از آسمان/در جسم تو بگزید جا و گشت جانسوی تو از فراز گشت روان/ با فر و ناز آن کشیده میان ابدا تحن الیکم الارواح/ و وصالکم ریحانها والراح شوق دیدار شما ای قدسیان در جان ماست/ وصلتان شادی ما و باده و ریحان ماست بال بگشوده مرغ جان سویت/ تا زند بال بر سر کویت
صفحات :
از صفحه 9 تا 31
تبیین قرآنی تقدم و تأخر نفس و بدن با نگاهی فلسفی
نویسنده:
محمدمهدی مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
چکیده :
هدف این نوشتار تبیین قرآنی یکی از مهم ترین مباحث مطرح در حوزه انسان شناسی فلسفی، یعنی مسأله تقدم و تأخر نفس از بدن می باشد. این بحث تاکنون بیشتر مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده و کمتر به تبیین قرآنی فلسفی آن پرداخته شده است. ازاین رو پژوهش حاضر به تحلیل قرآنی فلسفی این موضوع پرداخته است. در این راستا نخست معانی نفس در قرآن را مطرح می کند، سپس مهم ترین دیدگاه های فلسفی را در باب تقدم و تأخر نفس بررسی کرده، آن گاه به تبیین دیدگاه قرآن نسبت به مسأله می پردازد. جهت تبیین دیدگاه قرآن، ابتدا نظریات تفسیری واقع نگر، تمثیل واره، عالم ذر و نظریه ملکوت را تبیین می کند و در نهایت با استدلال بر نظریه عالم ملکوت که برگرفته از دیدگاه ملاصدراست، به تایید آن می پردازد. و در پایان به این نتیجه می رسد که دیدگاه قرآن با نظریه ملاصدرا که معتقد به تقدم بدن بر نفس است، سازگارتر می نماید.
صفحات :
از صفحه 160 تا 189
دلایل عقلی وجود روح چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
روح یا نفس، گوهری است که همه از آن برخورداریم و به «من» و مانند آن به وی اشاره می‌کنیم، و ارزش‌مندترین هدیه خالق هستی است. انسان اعجوبه خلقت و اسرار آمیزترین موجود عالم آفرینش است. دلایلی که حکیمان برای اثبات روح یا نفس انسانی اقامه کردند، بر دو نوع بیشتر ...
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
  • تعداد رکورد ها : 10