جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
اخلاق نیکوماخوس
نویسنده:
ارسطو؛ مترجم: محمد حسن لطفی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: طرح نو,
چکیده :
کتاب اخلاق نیکوماخوس اثر ارسطو، مشتمل بر ده کتاب تحت عناوین ذیل است: درباره نیکبختی، درباره فضیلت، فضایل اخلاقی (کتاب سوم، چهارم و پنجم)، فضایل عقلی، پرهیزگاری و ناپرهیزگاری، درباره دوستی و درباره لذت و نیکبختی است.
عين اليقين الملقب بالانوار و الاسرار المجلد 1 و 2
نویسنده:
محمد بن مرتضی كاشاني؛ مصحح: رضا عیاش
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار المحجة البیضاء,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «عین الیقین»، یکی از آثار مهم و فاخر مرحوم ملامحسن فیض کاشانی است که به زبان عربی تالیف نموده است. طبق آنچه خود فيض در مقدمه‌ى كتاب گفته موضوع كتاب آن دسته از عقايدى است كه عقل در آنها استقلال داشته و براى ادراكشان نيازى به ادله شرعى نمى‌باشد. فيض مطالب كتاب را به دو قسم تقسيم كرده است كه قسم اول آن در اصول علم و قسم دومش در علم به آسمان‌ها، زمين و آنچه كه در مابين آنها است، مى‌باشد. او مقدمه‌اى دارد كه خود مقدمه پنج بخش دارد، بخش اول اشاره‌اى است به فضيلت علم توحيد و شرافت اهل آن و همين طور چگونگى تحصيل علم توحيد. وى شرف علم را به مقدار شرف معلوم مى‌شمارد و مى‌گويد رتبه‌ى عالم به حسب رتبه‌ى علم مى‌باشد. و معلومى بالاتر اجل‌تر و اعلى‌تر از خداوند متعال وجود ندارد. پس علم توحيد هم طبيعتاً بالاترين و با شرافت‌ترين علم خواهد بود، كما اينكه اهل اين علم نيز افضل علما خواهند بود. وى براى اثبات اين سخن حق به چند آيه‌ى قرآنى نيز استشهاد نموده، شرايط تحصيل اين علم را كه فراقت قلب، صفاى باطن، زهد در دنيا و متابعت شرع مى‌باشد در كنار تقواى الهى، بيان مى‌كند ادله‌ى اين سخن را نيز از آيات و روايات آورده، و بعد وارد قسمت دوم مقدمه كه در بيان قلت اهل الله و سختى و غموض اين راه است مى‌گردد. او پنج آيه را در سرآغاز اين بخش كه دلالت بر قلت عباد الله و كثرت جاهلان و منافقان دارند، آورده بعد ضمن توضيحاتى به چند روايت و آيه ديگر نيز استناد مى‌جويد. فيض كاشانى در سومين نكته مقدمه‌ى كتابش اهميت كتمان سرّ توسط اهل الله را يادآورى كرده و از سلمان فارسى به عنوان نمونه‌اى براى مخزن اسرار الهى نام مى‌برد. او رواياتى را از ائمه معصومين(ع) كه دعوت به كتمان اسرارشان و تقيّه در مواقع لازم نموده‌اند، در ذيل عنوان اين بخش يادآورى نموده است. بيان اصناف مردم چهارمين نكته‌ى مقدمه است كه در واقع توضيحى بر آيه‌ى شريفه‌ى و كنتم ازواجاً ثلاثه مى‌باشد. مؤلف با استفاده از روايات، جايگاه تشيّع را در ميان انسان‌ها تعيين مى‌نمايد. آخرين و پنجمين بخش مقدمه كتاب عين‌اليقين اختصاص به بيان جايگاه عقل و شرع دارد كه فيض در اين قسمت به نقل كلماتى از بزرگان اكتفا نموده است. براى مثال اين سخن را بدون ذكر گوينده‌اش مى‌آورد كه عقل هدايت نمى‌گردد، مگر با شرع و شرع تبيين نمى‌شود، مگر با عقل. عقل اساس است و شرع بنا، بنا نيز به جز با اساس تثبيت نمى‌گردد. اساس نيز بدون بنا غنى نمى‌گردد يا اين سخن امير عليه‌السلام را كه فرمود العلم علمان، مطبوع و مسموع و لاينفع المسموع اذا لم يكن المطبوع، به عنوان تكمله‌اى ديگر بر سخنانش مى‌آورد. مقصد اول كتاب در اصول علم است. مؤلف در اين قسمت ابتدا به تشابهات كتاب و سنت مى‌پردازد. فيض اشاره‌اى به صورت و ظاهر داشتن هر سخن در عين قابليت دارا بودن روح و باطن دارد و در ضمن مطالبى كه در ذيل اين موضوع بيان مى‌كند به مثال و صورت روحانى موجودات در عالم ملكوت اشاره كرده و آن را دليل بر تكلّم انبيا با مردم به قدر عقول آنها مى‌داند. او مى‌گويد متشابهات كتاب و سنت همگى به ظاهرشان حمل گرديده و چيزى مستغنى از آن نمى‌باشد، پس هيچ نيازى به تأويل، تخييل و تمثيل نمى‌باشد. او به مثال‌هايى نيز اشاره كرده كه جزو متشابهات مى‌باشند؛ ولى فهم و مفهوم واقعى آنها نيز چندان مشكل نيست. فيض در ضمن ضوابط مهمّه كه به دنباله مطالب مقصد اول آورده، به دنبال اثبات جريان امور از مجراى طبيعتشان كه خواست خداوند متعال است، مى‌باشد وجود و عدم نيز ديگر مطلب مورد توجه مؤلف است كه وجود بحت و خالص مختص خداوند بوده و عدم بحث نيز ذاتى ندارد. كيفيت وجود ممكنات و واجب، اصالت وجود، اطلاق وجود و چگونگى عدم و معدوم و ماهيت آن از ديگر مطالبى است كه در اين بخش از نظر مؤلف گذشته است. علم، جهل و تعريف تبيين حدود و مفهوم واقعى آنها نيز از ديگر نكته‌هاى مقصد اول مى‌باشد. حصول صورة الشىء للعالم و ظهوره لديه مجرّداً عما يلابسه تعريفى است كه مرحوم فيض به علم بيان كرده است. وى از اين تعريف نتيجه مى‌گيرد كه علم به اجسام بما هى اجسام تعلق نمى‌گيرد، بلكه آنچه معلوم مى‌گردد وجودات خارجيه اجسام مى‌باشند. به عقيده‌ى فيض اجسام به منزله سايه‌هايى براى موجودات غيبيه‌ى قائم به ذات هستند كه نوعى اتحاد بينشان برقرار مى‌باشد. نكته بعدى مقصد اول نور و ظلمت است. تعريف نور نزد مؤلف عبارتست از الظاهر بنفسه و المظهر لغيره كه ظلمت نيز مقابل آن مى‌باشد. فيض كاشانى در ادامه مقصد اول، به مطالبى چون حيات و ممات كه تعريف حيات عبارتست از حى ما يساوق الفعل و الادراك كه ممات مقابل آن است، ايمان و كفر كه تعريف لغوى‌اش عبارتست از تصديق شىء طبق آنچه كه هست كه در واقع اين راجع به علم خواهد بود كه آن نيز نوعى از وجودات و تعريف شرعى‌اش همان تصديق خدا و ملائكه و كتب و رسلش مى‌باشد، خير و شر كه معنا و مفهومشان واضح بوده و نيازى به تعريف ندارند، لذت و ألم كه تعريف لذت ادراك الملائم و ألم هو ادراك للمنافى مى‌باشد، غنى و فقر كه اولى استقلال الشىء بذاته و دومى عدم استقلال الشىء بذاته مى‌باشد، هيات و تعيناتشان، واحد و كثير، متقدم و متأخر، قديم و حادث، قوت و مقابلش، سبب و مسبب، جوهر و عرض، ابعاد و جهات و حدودشان، حركت و سكون، زمان و آن، مكان و حيّز، اصول نشأت و كيفيت و نشأت يافتن آخرت از دنيا و وجوه فرق بين آن دو، مبدأ وجود و توحيد خداوند متعال و كيفيت افاضه‌اش وجود را اشاره دارد. درباره‌ى نشأت، فيض مى‌گويد عوالم زيادى وجود دارند كه تعداد آنها را غير از خداوند كسى نمى‌داند، لكن اصول عوالم سه تا مى‌باشند كه عبارتند از: 1 - عالم عقليه‌ى روحانيه كه عالم غيب و جبروت نام دارد و اصحاب آن همان سابقون مى‌باشند. 2 - عالم خياليه‌ى مثاليه كه همان عالم برزخ و ملكوت است و اصحاب آن اصحاب يمين مى‌باشند. 3 - عالم حسيّه‌ى جسمانيّه كه عالم شهادت و ملك نام دارد و اصحاب آن شمال مى‌باشند. وى در ادامه به توضيح هر يك از اين عوالم سه‌گانه مى‌پردازد كه شواهدى نيز از كتاب و سنت به همراه دارد. مرحوم فيض مجموع عوالم سه‌گانه را بمنزله‌ى حيوان واحدى مى‌داند كه مشابه انسان است و بدان انسان كبير اطلاق مى‌شود. او آخرت را كه مجموعه‌اى از بهشت و جهنم است را نيز توضيح داده و چگونگى آنها را مشخص مى‌نمايد. وى در اين بخش غالب مطالب را از ابن عربى و استاد خود صدر المتألهين(ره) نقل مى‌كند. درباره‌ى مبدأ وجود نيز كه در واقع تبيين آيه‌ى شريفه «هو الأول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بكل شىء عليم» است، توضيحاتى راجع به عرش و كرسى و تجلّى اسماء و صفات الهى بيان مى نمايد. همچنانكه اشاره شده، مقصد دوم كتاب در علم به آسمان‌ها و زمين و آنچه در بين آنها مى‌باشد، است. بخش اول اين مقصد در هيئت عالم و اجرام بسيطه‌ى آن مى‌باشد. فيض ابتدائاً تقسيم اجرام به بسيط و مركب را يادآورى كرد. مى‌گويد منظور از بسيط آن اجرامى هستند كه طبيعت واحده دارند؛ مانند آب، هوا و افلاك. مركب نيز جرمى است كه طبيعت مركب دارد يا جمع بين چند طبيعت مختلف است، به اختلاف قوا و طبايع؛ مانند بدن حيوانات. بسيط نيز خود بر دو قسم است كما اينكه اجسام بسيط نيز بر دو قسم مى‌باشند. مؤلف توضيحاتى راجع به اين اقسام دارد كه در قالب چند فصل و وصل مطرح گرديده است. حيات ذاتى داشتن اين اجرام مبحثى است كه در ضمن اين توضيحات به همراه بيان توضيحاتى ديگر راجع به زمين، خورشيد، ماه و ستارگان در ادامه‌ى اين بخش مطرح گرديده است. كيفيت حركت افلاك عنوان بخش ديگرى است كه دارا بودن هر يك از اين افلاك، افلاك جزئى‌تر را به عنوان سرآغاز اين بخش مى‌باشد كه همراه است با توضيحات و ذكر مصاديقى از آنها. جهت حركت افلاك نيز از ديگر مطالب اين بخش است كه فيض به نقل از كتب و آثار دانشمندان نجوم بيان كرده است او مطلبى را نيز در مبحث جهت حركت افلاك از اخوان الصفا نقل مى‌كند كه تقريباً خلاف مشهور مى‌باشد. مؤلف تعاريفى را هم از نصف النهار، طول جغرافيائى، دائره افق، قطب و... بيان مى‌نمايد كه خواص و آثارشان نيز در كنار آن مذكور مى‌باشد. پايان بخش اين قسمت حديثى است از اميرالمؤمنين على عليه‌السلام به نقل از اصبغ بن نباته كه سيصد برج براى خورشيد نسبت مى‌دهد كه هر كدام از آنها به منزله‌ى جزيره‌اى مى‌باشند كه داراى آثار خاصى نيز مى‌باشند. براى محاسبه‌ى مقادير اين جرايم و همين طور ابعاد طرقى از قديم بين دانشمندان بوده است كه به نسبت امكانات و معلومات و زمانى تغييراتى را به خود پذيرفته است. در اينجا هم ملامحسن به برخى از آنها اشاره دارد كه در بخش بعدى مقصد دوم عنوان گرديده است. لمّى بودن حركت افلاك نيز در ديگر بخش از اين مقصد مطرح است، در آن جا نفوس ناطقه‌اى براى افلاك تعريف شده كه باعث مى‌شود آنها داراى ادراكات كليه‌اى بشود كه حركاتشان نيز داراى مراد عقلى است نه حسّى در اين زمينه مؤلف استدلالى دارد كه به دنبال خود بحث از كمالات مبادى عقليه كه مورد اشتياق افلاك مى‌باشند به همراه استناداتى به روايات و احاديث نبوى را دارد. خلق مركبات از ديگر بخش‌هاى مورد عنايت فيض است كه حركات افلاك، سماوات و نجوم را داراى تأثيراتى بر روى زمين و ديگر اجرام سفيه مى‌داند. اين همان مباحثى است كه علم نجوم متصدّى آن است و مؤلف براى صحّه گذاشتن و تأييد آن به روايتى از امام صادق عليه‌السلام استشهاد مى‌كند كه حضرت حقانيّت اين علم را تأييد نموده است. وى به نقل از بزرگان اين علم را داراى قواعد كليّه و جزئيه‌اى مى‌داند كه هر يك عهده‌دار بعضى از پيش گويى‌ها و اخبار غيبى در مورد افراد و اوقات مى‌باشند. در تكمله اين مطالب مؤلف از خلقت ملائكه الهى نيز سخن گفته و همه‌ى اينها را نتيجه‌ى آميزش رحمت و حكمت الهى مى‌داند كه گفته است: و رحمتى وسعت كل شىء... علل و آثار اتفاقاتى كه در جوّ پديدار مى‌شود. عنوان ديگر بخش از دومين مقصد عين اليقين فيض كاشانى مى‌باشد. با توجه به اعمال و رفتار اقوام و ملّت‌هاى گوناگون بلاها و نعمت‌هايى بر آنان نازل مى‌گردد كه موضوع بحث مؤلف در اين قسمت مى‌باشد. روايتى از امام صادق عليه‌السلام كه كافى با سند خود از آن حضرت نقل نموده و ظاهرى مغلق و نيازمند تفسير دارد؛ از جمله‌ى استنادات فيض در اين بخش مى‌باشد. رعد و برق، رنگين كمان، انواع بادها، شهاب‌سنگ‌ها، زلزله و انفجار چشمه‌ها همراه با ادلّه و چگونگى‌شان عنوان ديگر مطالب اين بخش مى‌باشند. در قسمت بعدى موضوع بحث كوه‌ها و سنگ‌هاى معدنى مى‌باشد كه طريق بوجود آمدنشان و حالاتشان مورد بحث مؤلف است. وى گياهان فصل مختصى را تعيين نموده كه مباحث مهمى را نيز در آنجا مطرح كرده است؛ از آن جمله مى‌توان به ارتباط ملائكه با اجرام نباتى همراه بحث از قوه تغذّى نباتات و آثار آن مى‌باشد. اين بخش متصل است به بخش بعدى كه راجع به حيوان است. فيض تعابيرى ملكوتى از حيوان ارائه مى‌كند كه بسيار جالب و شنيدنى است. او در ادامه ده حواس براى حيوان مى‌شمارد كه خداوند پنج تايش را براى زندگى دنيوى و پنج تاى ديگر را براى زندگى اخرويش عطا نموده است. احتمالاتى كه در تعداد حيوانات موجود به لحاظ انواع وجود دارد، موضوع فصل ديگرى در مبحث حيوانات است. او در فصل ديگر از خطبه‌ى 185 نهج‌البلاغه حضرت على عليه‌السلام كه در مورد حيوانات مى‌باشد، فرازهايى را نقل مى‌كند كه در واقع نمى‌توان نظيرى براى آن از ديگران يافت. او به ويژگى‌هاى ديگرى از حيوانات نيز به ترتيب اشاره دارد؛ از آن جمله نوع خلقت آنها، درك درد و ألم، جريان خون و... بخش بعدى كتاب تشريع اعضاء حيوان كامل و منافع آن مى‌باشد. مؤلف مى‌گويد خداوند اعضاء حيوان را مختلف آفريد تا هر يك در كار خاصّى كاربرد داشته باشند؛ استخوان، رگ، عضلات، اعصاب، غضروف‌ها، رباطها، گوشت‌ها و... هر كدام براى منظور و مصلحت خاصى در نظر گرفته شده‌اند. اين‌ها به عقيده‌ى فيض اعضاء بسيط حيوان هستند، در مقابل اعضاء مركب؛ مانند دماغ، چشم، فك، گوش، دندان، حلق، زبان، روده، معده، قلب، شانه و... او مغز، قلب، كبد و خصيتين از اعضاء اصلى مى‌شمارد كه هر يك از امر مهمى را در اعضاء انسان به عهده دارند. بعد تفاوت‌هايى كه بين استخوان‌ها و عضلات، رگها و غضروف‌ها هست، تا هر كدام بتوانند وظيفه‌اى را به خوبى انجام دهند، مورد بحث مؤلف است؛ اما ويژگى‌هاى اعضاء مانند جايگاهى كه در آن قرار گرفته‌اند به موادى كه احاطه شده‌اند، نوع شكل ظاهرى شان، اندازه شان و... هر كدام لطفى از الطاف الهى است كه اگر بدِ انسان نبود باعث بروز مشكلات عديده‌اى مى‌شد كه مورد نظر مؤلف بوده و به شرفشان پرداخته و در ادامه جنس اعضاء و وظايفشان را مورد بررسى قرار داده است. ملائكه‌اى كه موكّل حيوان هستند و آيه‌ى شريفه‌ى «له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امرالله» بدان دلالت دارد. در بخش بعدى بحث شده است، فيض مى‌فرمايد خداوند براى حيوان كامل به غير از رب النوع عقلى‌اش كه از عالم علوى‌اى است اصنافى از ملائكه سفليه را موكل نموده تا وجودش بدان‌ها قائم شده و شخصش با آنها ادامه يافته و حياتش حفظ گردد. وى براى توضيح اين گفتار در چند فصل در نوع اعمال و رفتار انسان حضور و آثار ملائكه و شياطين را بررسى كرده و با توجه به احاديثى از معصومين عليهم‌السلام و كلماتى از بزرگان كلام خويش را تثبيت مى‌نمايد. در بخش بعدى كتاب تجرد نفس حيوان كامل مورد توجه بوده و مى‌گويد، اگر نفس بعد از مرگ باقى بود آن حيوان كامل است و اگر بعد از مرگ نفس نيز نابود شد، حيوان ناقص خواهد بود استشهاد به چند روايت مختلف در اين زمينه از حضرت امام صادق(ع) تكمله‌اى بر سخنان فيص محسوب مى‌شود، براى نمونه در اين كه حضرت مى‌فرمايد: «انّ ارواح المؤمنين فى الجنّۀ على هيئت اجسادهم» يا روايات ديگر البته وى از براهين عقلى نيز در اين زمينه و براى اثبات تجرد نفس بَهره برده است. آيات قرآنى مانند: «ولا تحسبّن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون فرحين بما أتاهم» رويكرد آيات قرآن كريم در اين زمينه نيز مؤيد بالاترى براى اين مطلب هستند با اينكه مقصود فيض از حيوان كامل انسان است؛ ولى به اين وجود براى بحث از انسان بما هو انسان بخش جدا گانه‌اى را اختصاص مى‌داده، او به جايگاه رفيع انسانى در نزد خدا و ملائكه اشاره كرده و بدين منظور از دو قوه‌ى علّامه و فعالّه براى نفس انسانى سخن مى‌گويد. وى به رواياتى اشاره مى‌نمايد، ملامحسن فيض كاشانى از انسانى كه خليفه خداوند است و بقيه‌ى اكوان حكمى در اختيار وى هستند، در بخش جداگانه‌اى سخن مى‌گويد كه مى‌توان تفسيرى براى آيه‌ى شريفه «و صخّر لكم ما فى السمارات و ما فى الارض» مى‌باشد. همين طور احاديث قدسى «خلقت الاشياء لأجلك و خلقتك لأجلى» يا «لولاك لما خلقتُ الافلاك» و... بحث در مورد نبى و ولى كه مظاهر خلافت الهى هستند، فصل ديگرى از مطالب اين بخش مى‌باشد. در بخش ديگر سخن از حدوث نفس انسانى و تقدم خلقت ارواح از اجساد و همين طور هبوط آدم از بهشت مى‌باشد. اين مبحث نيز مؤيدات قابل توجهى از روايات دارد. او ماجراى هبوط حضرت آدم را از تفسير امام حسن عسکری(ع) كه از جدش على بن الحسين(ع) نقل مى‌كند، بيان نموده است. عجائب و غرائب انسانى در بخش ديگر مورد توجه مؤلف است كه از آن جمله مى‌توان بر تناسب اندام، صورت زيبا، صورت حسن، خواب‌هايى كه انسان مى‌بيند، تأثيراتى كه در عالم ماده دارد، فرات انسانى، طى الارض كه سالكين دارند، به صورت‌هاى مختلف در آمدن آنها، دخول انسان‌هاى بلند مرتبه در عالم ملكوت، همنشينى‌شان با ملائكه، مصاحبت‌شان با جن و شنيدن صداى ملكوت اشاره كرد. در آخر فيض كتاب‌هايى مانند «عجائب المخلوقات» و «عجائب الحيوان» را معرفى مى‌كند كه مفصل در اين مباحث وارد گرديده‌اند. بحث جن و شياطين نيز مستقلاً مورد توجه مؤلف واقع گرديده و در چند فصل متعدد به بررسى و تعريف جن پرداخته است كه نوع زندگى جن و رفع شبهاتى در مورد آنها و مطالبى درباره‌ى شياطين از آن جمله مى‌باشند. از ديگر بخش‌هاى مقصد دوم كتاب فيض بحث در مورد حدوث عالم است. او از وجود ربّ مبدعِ محدثِ صانع قيوم مدّبر ازلى واجب عالمى سخن مى‌گويد كه تدبير عالم همه به دست اوست و عالم را از عدم به وجود در آورده است. آوردن براهين و استدلال‌هايى از فلاسفه يونانى و همين طور اساتيد خود؛ مانند صدرالتألهين شيرازى در كنار آيات و روايات، كامل كننده بحث مى‌باشند. در كنار اين بخش فيض به كمال و احسن بودن نظام خلقت در بخش ديگرى پرداخته و مى‌گويد ابتدايى سخن به مباحثى كه تاكنون به آنها اشاره شد، ثابت گرديده است بحث وجود عشق و شوق در موجودات مطلبى است كه دانشمندان بزرگ اسلامى در آثار مختلف خود بدان پرداخته‌اند، بعضاً نيز آثار و كتب مستقلى در اين رابطه وجود دارد؛ از آن جمله مى‌توان به رساله العشق مرحوم ابن سينا اشاره كرد. فيض كاشانى نيز از اين مطلب فرو گذار نكرده و در بخش مستقلى به سريان عشق و شوق و عبادت و ذكر در جميع موجودات پرداخته است. قضاوت عشق و شوق و طريق شناخت وجود عشق در موجودات و بيان مشابهت عشق انسان كه ظاهرى است. لكن نمودى از عشق واقعى، در اين بخش مطرح مى‌باشد. آخرين بخش كتاب عين اليقين بيان مسير و هدف همه‌ى موجودات است كه همگى به سوى خداوند سبحان در حركت مى‌باشند. آيه‌ى شريفه‌ى «الا إلى الله تصير الامور» به خوبى بيانگر اين مطلب مى‌باشد، در كنار آيات ديگرى؛ مانند «يا ايها الانسان انك كادح إلى ربك كدحاً فملاقيه»، «و إلى الله المصير»، «انا لله و انا إليه راجعون»، «و انّا إلى ربنا لمنقلبون»، «و اليه ترجعون» و... مؤلف اين بحث را مطلب عالى و مقصدى مهمى مى‌داند كه خداوند سبحان نيز در جاى جاى قرآن كريم بدان متذكر شده است. او به سير نفوس نباتات و حيوانيه حتى جمادات و عناصر به سوى خداوند با استناد به سخن استاد خود ملا صدراپرداخته و حالات آنها را بعد از پايان عالم با نفح صور بيان مى‌نمايد. عدم اضرار مخالفت‌ها و معاصى به خداوند سبحان وانتفاع او از طاعات و عبادات توضيحى است، براى ارحم الراحمين بودن خداوند كه فيض از قيصرى نقل كرده است. او در پايان كتاب خود ختامى دارد كه بسيار جالب و دلنشين است و در واقع مناجاتى كوتاه با رب العالمين است كه با اسماء و صفات رحمت و مجد او را مى‌خواند و با اذعان به ضعف‌هاى خود با حمد الهى آن را تمام مى‌كند. فيض كتاب مهم عين اليقين خود را ملقب به الأنوار و الأسرار نموده و تاريخ آن را مطابق انوار الحكم و اسرار الكلم نموده است. مصادر كتاب به همراه فهرست محتويات در پايان هر دو جلد آن آمده است. كتاب حاضر با تحقيق فالح عبدالرزاق الجيدى در انتشارات دار الحوراء بيروت در سال 1428 مطابق 2007 ميلادى به چاپ رسيده است.
وظایف و کاربرد خیال در مشاهدات صوری از نظر ابن سینا
نویسنده:
علیرضا اژدر، محمدصادق جمشیدی راد، علی علم الهدی{ودیگران}
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
بخش زیادی از بحث‌های کشفی، علمی و فلسفی را با محوریت خیال می‌توان تبیین کرد. کاربرد خیال در مباحث هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی عرفان، همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است؛ در این میان، خیال نقشی اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا می‌کند. از نظر ابن‌سینا، خیال به دو روش در شهودات عرفانی تأثیر گذار است: اول) خیال سالک با ادراک صور کمالی و حقیقی و لذت از آن، او را به سوی اتصال به حقایق هستی سوق می‌دهد؛ دوم) آن‌گاه که عارف پا به عرصه‌ی سلوک عملی می‌گذارد تا به حقیقت راه یابد، با انواع مشاهدات و مکاشفات، مانند مکاشفه‌ی معنوی و مکاشفه‌ی صوری مواجه می‌شود. در مکاشفه‌ی صوری، صورت‌هایی که در ابتدا موجودات عقلی و مجرد هستند توسط قوه‌ی خیال به صور جسمانی تنزل یافته، در رؤیا و بیداری ادراک می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 130
مبانی و عناصر اخلاق در اندیشه محمد بن زکریای رازی
نویسنده:
امین بوستانچی ,صمد دیلمقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
این نوشتار، بیان نظریه اخلاقی محمد بن زکریای رازی است که با توجه به مبانی و مولفه های نظریه اخلاقی آن دانشمند به تلخیص درآمده است. رازی که در تراوشات فکری خود، بویژه در نگرش به موضوعات اخلاقی از سقراط و افلاطون پیروی کرده، خود نیز از نظامی اخلاقی برخوردار بوده است. این نظریه که به اخلاق سلامت محور و فرد گرایانه خلاصه می گردد، ویژگی ها و جهت گیری های خاصی هم بدنبال داشته است. رازی همچون یک اپیکوری، مناسب ترین وضعیت اخلاقی را در یک زندگی معتدل می بیند که در آن، نیازهای طبیعی، بدون اینکه از حالت اعتدال خارج گردند، برآورده می شوند. او جوانب اخلاقی را متمرکز بر خاستگاه عقل می داند و به واسطه عقل، مراقبت از انفعال و سرکوبی هوی را توصیه می کند و در عمل نیز، طبیبانه به اخلاق می پردازد و بر آن شده است تا با روش پیشگیری بهبود و درمان، پیشرفت اخلاقی را محقق سازد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
بررسی تطبیقی نظریه خودگرایی و حب ذات
نویسنده:
مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مکتبهای عمده در «فلسفه اخلاق»، مکتب خودگرایی است؛ این مکتب قایل است: انسان باید به گونه ای رفتار کند که بزرگ ترین خیر و منفعت خویش را تامین نماید.رگه های این نظریه را بایستی در اندیشه های مکتب اپیکور یا مکتب لذت گرایی جستجو نمود.البته در قرون بعدی اندیشمندانی همچون نیچه، شوپنهاور، فروید و دیگران به شکلهای گوناگونی این نظریه را تقویت نمودند.نیچه نظریه «ابرمرد» را ارایه داد و فروید نیز با محور قراردادن «غرایز جنسی» بر این جنبه از خودگرایی پافشاری نمود.در میان اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان دیدگاه مشابهی در این راستا به نام «حب ذات» پیشنهاد شد؛ آنها بر این باورند که هر موجود ذی شعوری به خود و کمالات خود علاقه دارد و این یک گرایش اصیل در سرشت اوست.
صفحات :
از صفحه 125 تا 160
ذهن و تأثیرات بی واسطه آن از نظر ملاصدرا
نویسنده:
فهیمه شریعتی، سید مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«ذهن» کلمه ای است که در آثار ملاصدرا تعریف شده و کاربرد زیادی نیز داشته است. از بررسی و مطالعه آثار صدرالمتألهین و تحلیل کاربردهای گوناگون این واژه؛ و نیز با توجّه به تعریف مستقیم آن، ربط و نسبت ذهن با مغز، نفس و قوای ادراکی به دست می­ آید. ذهن، حیث استعدادی دارد و قابل شدّت و ضعف است؛ و تأثیرات مستقیم و بی­ واسطه­ ای بر خلق اموری در طبیعت، نفوس، انفعالات، بدن و عوالم دیگر دارد. ذهن، حیطه ادراکی نفس ناطقه است که حالت اشتدادی داشته و قابل شدّت و ضعف است. این حیطه، که مرتبط با ماده است، علاوه بر تأثیرات باواسطه ­ای که بر خارج دارد، خلاقیت­های بی ­واسطه ­ای نیز در خارج از خود، یعنی طبیعت، اذهان دیگران، بدن، سایر ساحت­ های نفس و عوالم دیگر دارد.
صفحات :
از صفحه 71 تا 84
فرجام نفس از نظرگاه سهروردی
نویسنده:
مجید صادقی حسن آبادی,منصوره السادات وداد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
در اين مقاله سعی گرديده تا ديـدگاه كلـی سـهروردی دربـاره فرجـام و سـرانجام نفـس بررسـی گردد. لذا در آغاز به اولين مسئله، يعنی بقای نفس پس از فنای بدن پرداخته شـده و چهـار دليـل شيخ اشراق مبتنی بر پذيرش اين مسئله تبيين گرديده است. سـپس بـه بيـان ديـدگاه وی در مـورد سعادت و شقاوت نفـوس و حقيقـت عـذاب و پـاداش اخـروی پرداختـه شـده اسـت. پـس از آن ديدگاه اشراقی وی درباره احوال نفوس انسانی و طبقات آنان پس از مـرگ تبيـين گرديـده و در پايان، مسئله تناسخ از ديدگاه سهروردی به اجمال بيان شده است و نتيجه گرفته می شـود كـه وی نيز در ابتدا بر مبنای مشايين تناسخ را باطل می داند، اما در اواخر عمر در نظریه خود ترديـد دارد؛ لذا درآخرين كتاب خود ـ حكمهالاشراق ـ با ترديد به ابطال تناسخ سخن می راند.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
  • تعداد رکورد ها : 7