مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
عقل شناسی معرفت شناسی اومانیسم معرفت شناسی پسینی معرفت شناسی پیشینی معرفت شناسی تجربه عرفانی معرفت شناسی رئالیستی معرفت شناسی عقلی معرفت شناسی فمینیستی معرفت شناسی کانتی معرفت شناسی کلاسیک معرفت شناسی مدرن معرفت شناسی معاصر معرفت شناسی نوین معرفت‌شناسی دینی (مسایل جدید کلامی) هرمنوتیک
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 696
بررسی مبانی و لوازم  نظریه ی اصالت وجود با توجه به شرح منظومه ملاهادی سبزواری(از منظر معرفت شناسی) و اثر آن بر دیگر موضوعات فلسفی
نویسنده:
آیدا صادق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه اصالت وجود، شامل اصلی ترین مبانی بدیهی تصوری در فلسفه و محور اساسی حکمت متعالیه است و موثر بر روی دیگر موضوعات فلسفی است. تغییر نگاه به این مبانی موجب تغییر تگاه بر دیگر موضوعات می شود. با مقایسه و دقت میان پیش فرض های مطرح شده در نظریه اصالت وجود با توجه به شرح منظومه ملاهادی سبزوای، متوجه می شویم که تبیین یکسانی از چرایی ثنویت میان وجود و ماهیت صورت نگرفته است. از مقایسه تبیین نظر شارحین ملاهادی بر روی بحث «وجود» متوجه می شویم؛ در مبانی این نظریه؛ هم معرفت شناسی و هم هستی شناسی دخالت دارد و این نظریه محل تجلی و تعالی سیر رشد مباحث هستی شناسی و معرفت شناختی پیش از خود می باشد که رمز آن در تاریخ متافیزیک فلسفی پیشینیان نهفته است. در مورد این که اصالت یا با وجود (موجود) است و یا با ماهیت تکامل و تعالی ثنویتی است که از دوره ارسطو به متافیزیک فلسفه تزریق شده است و با دقت معرفت شناختی در مبانی این ثنویت رفع می گردد. هدف این تحقیق آن است که نشان دهد محل منازعه نباید بر روی یک مفهوم انتزاعی عقلی - یعنی مفهوم وجود-برقرار شود، بلکه باید به چگونگی ارتباط مراتب انسان با واقعیت پرداخت. با تحلیل معرفت شناسی از مبادی وجود، ماهیت، اصالت و اعتباریت و چگونگی حصول آن ها در انسان مشخص می شود که دو مفهوم وجود و ماهیت هم عرض با یکدیگر نمی باشند، و به سیر مراتب ادراکی انسان از واقع باز می گردند و ربطی به دو گانگی این مفاهیم در خارج و الزام به اصالت یکی و اعتباریت دیگری ندارد و با این نگاه هر سه فرض اصالت وجود، اصالت ماهیت و اصالت توأمان وجود و ماهیت، قابل ادغام شدن و بازخوانی به شکل جدید اصالت واقعیت هستند.
"فلسفه آفرینش در نهج البلاغه"
نویسنده:
علی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر تحت عنوان "فلسفه آفرینش در نهج البلاغه" دارای چهار فصل می باشد. در فصل اول قبل از همه چیز مساله تحقیق را بیان نمودیم که آیا از دیدگاه امیرالمومنین (ع) در امر آفرینش هدف و حکمتی وجود دارد یا این که هیچ هدفی در امر آفرینش وجود ندارد و خلقت بیهوده و عبث خلق شده است؟ در فصل دوم فلسفه آفرینش جهان را مطرح نمودیم و با استفاده از فرمایشات امیرالمومنین (ع) حکمت خداوند را در امر آفرینش ثابت نمود و این نکته را بیان کردیم که طبق فرمایشات آن حضرت ماسوای انسان برای انسان و در خدمت او آفریده شده‌اند. در فصل سوم فلسفه آفرینش انسان مورد تحقیق قرار گرفته است. فصل چهارم اختقاص به بحث انسان کامل دارد که وجود انسان کامل در نشئه دنیا ضروری است و او هدف خلقت و غیات حرکت وجودیه و ایجادیه می باشد.
بررسی مباحث توحیدی نهج البلاغه و تطبیق آن با قرآن کریم
نویسنده:
زهره بابااحمدی میلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید و خداشناسی اصل اساسی در بعثت تمام انبیاء، و محور تمام تعالیم قرآن است، معارف الهی، عبادات، معاملات، روابط سیاسی، اجتماعی و به طور کلیهر اصلی در قرآن به مسیله توحیدبرمی‌گردد، و چون توحید را تحلیل کنیم همه این تفاصیل حاصل می‌شود. معارف توحیدی در نهج البلاغه نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در واقع به خاطر عجین بودن و آمیختگی قرآن با روح و جان حضرت علی(ع)، آیات بسیاری از قرآن‌کریم در سخنان ایشان تجلی یافته است. این تجلی، هم به لحاظ ظاهری هم به لحاظ محتوایی صورت گرفته‌ است.بر اساس قرآن و نهج البلاغه راههای شناخت خدا با توجه امکانات شناختی که خدا در اختیار بشر قرار داده، متعدد است، یکی از این راهها، راه فطرت است. در بسیاری از آیات قرآن‌ مانند آیات فطرت، میثاق، تذکره و نسیان و در فرازهای متعدد نهج البلاغه مانند«لِیسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یذَکِّرُوهُمْ مَنْسِی نِعْمَتِهِ» به فطری بودن خداشناسی تصریح شده است.راه دیگر، راه عقلی-حسی، یا راه توجه به خلقت و آثار است، آیات فراوانی از قرآن کریم و فرازهایی از سخنان حضرت علی(ع) با اشاره به آثار صنع الهی، در عالم تکوین، از جمله آسمان، زمین، گیاهان، خلقت انسان و.. به اثبات خدای متعال پرداخته شده است. راه دیگر، راه عقلی- فلسفی است. آیات متعددی از قرآن کریم و فرازهایی از نهج البلاغه از طریق یک سری استدلالات عقلی، مانند حدوث، وابستگی و تغییرات عالم، و نفی این صفات از خدا، به اثبات واجب الوجود می‌پردازد. اگر چه در قرآن و نهج البلاغه بر امکان شناخت خدای متعال تأکید شده است، امّا شناخت کنه ذات و صفات خدا نه تنها امکان پذیر نیست بلکه اساساً چنین شناختی ممتنع است. در نهج البلاغه و قرآن دلیل عدم ادراک کنه ذات و صفات الهی با اشاره به ویژ‌گی‌ها و صفات خداوند، و محدودیت انسان بیان شده است.
کارکرد معرفتی فطرت در اندیشه استاد مطهری
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریّة فطرت بر ویژگیهای خاص انسانی در سرشت و خلقت وی اشاره می‏کند که انسان را از حیوانات متمایز می‏سازد. استاد مطهری این نظریه را از معارف اسلامی، قرآن و سنت، اخذ می‏کند و با نظریّه‏پردازی و مفهوم‏سازی‏فلسفی از آن، در گشودن بسیاری از معضلات کلامی و دین‌پژوهی به‏کار می‏برد. نقش مبنایی نظریّه فطرت را در سامان ‏بخشیدن به اندیشة استاد مطهری می‏توان رؤیت کرد. معرفت‏شناسی، خداشناسی، جهان‏شمولی و جاودانگی‏اخلاق، انسان‏شناسی و اصالت انسان، فلسفه تعلیم و تربیت و بسیاری از مباحث دین‏شناسی چون پلورالیزم، منشأدین، گونه‏های دینداری، منطق فهم دین در اندیشه استاد مطهری به نظریّه فطرت استوار است. به همین دلیل نقدنظریه فطرت چالش مبنایی را به‌میان می‏آورد.
ضرورت وحدت نفس فاعل شناسا در فلسفه نقادی کانت
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین و توجیه وحدت نفس یا قوه مدرکه‌ای که با وجود برخورداری از قوای گوناگون معرفتی و تکثّر فعالیت‌های شناختی، حیثیِّت یگانه خود را از دست نمی‌دهد، از زمره دغدغه‌های اصلی فیلسوفان معرفت‌‌پژوه بوده و هست. با وجود فاصله قابل توجه اصول و روش‌های متفکران قدیم و جدید در مباحث علم‌النفس، التزام به موضوع «وحدت نفس» در مقابل «کثرت» متعلّقات آن کمرنگ نشده است. در فلسفة نقادی کانت، گرچه باب شناخت از آگاهی نظری از ذات و چیستی «نفس» مسدود است، در این مقاله نشان داده شده که مؤسس فلسفة نقادی نمی‌توانسته از تمکین و اعتراف به این حیثیّت فاعل‌شناسا سرباز زند و خواسته یا ناخواسته در حوزة آگاهی‌های محدود و مقید به «پدیدارها»، ضرورت ویژگی وُحْدانی نفس ‌شناسنده را معترف شده است.
بررسی تطبیقی نظریه جامعه شناختی پدیدارشناسی(تأکید بر اندیشه آلفرد شوتس) با مبانی نظری اسلام
نویسنده:
حسین فخر زارع
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظريه و روش پديدارشناسی، در پی بحران های فلسفی در غرب توسط ادموند هوسرل پديد آمد. وی كه بـر آگـاهی و كـنش و الـزام هـای فرهنگـی تأكيـد داشـت، در تـلاش بـود تـا خـود را از پيشفرض ها وتبيين های رايج رها كرده و شيوه ای برای شهود معانی ذاتی ارائـه دهـد. او در ايـن راستا كوشيد تا با به تعليق درآوردن رويكرد طبيعی كـه بـه نظـرش سرچشـمه كژانديشـی اسـت، به صورتی از آگاهی ناب نائل آيد. آلفرد شوتس كه دنباله رو اين نگاه و روش بود نيز سعی كرد اين نظريه را از فلسفه به جامعه شناسی آورد و نوعی پژوهش توصيفی درباره پديده های بيرونی به صــورت غيرتجربــی ارائــه دهــد. مفــاهيمی كــه وی در ادبيــات نظريــه خــود وارد كــرد، توجــه جامعه شناسان را به خود معطوف كرد. اين نظريه علی رغم برخی انتقاداتی كه به آن وارد است، به برخی دستاوردهای نظری كه در انديشه اسلامی دنبال می شود، از جمله تعليق و در پرانتز گذاشتن جهان طبيعی، تصوير ديالكتيك از فرد و ساختار و...، نزديك است؛ اما از جهاتی هم تفاوت های مبنايی را می توان مشاهده كرد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 174
بنیادهای فلسفی علوم انسانی
نویسنده:
مهدی عبداللهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين مقاله ابتدا علوم انسـانی بـه دو دسـته نظـری (توصـيفی) و عملـی (ارزشـی) تقسـيم شده اند. علوم انسانی نظری به دنبـال شـناخت و توصـيف سـاحتی از سـاحت هـای فـردی، اجتماعی، عينی و اعتباری انسان اند؛ اما علوم ارزشی به دنبـال ارائـه نظـام منـد گـزاره هـايی جهت تنظيم رفتارهای انسانی می باشند. در ادامه بر مبنای تحليل فلسفی رفتارهای ارادی انسان، نقش هـدف در علـوم انسـانی به تصوير كشيده می شود. بنا بـر فلسـفه اسـلامی، انسـان در رفتارهـای ارادی خـود «فاعـل بالقصد» بوده، آنها را برای دستيابی به هدفی انجام می دهد. خواسته فاعل، رسيدن به هدفی خاص می باشد، اما از آنجاكه هدف مزبور، بدون انجام فعلی به خصوص محقق نمی شـود، شوق فراچنگ آوردن آن هدف (= علت غايی) سبب آن فعل می شود. بنابراين ارزش فعل ارادی، تابع ارزش هدف مترتب برآن است. بر اين اساس، تأسيس علوم انسانی، مبتنی بر ترسيم هدف نهـايی از وجـود انسـان و نيز اهداف ميانی متناسب با آن است؛ امـا ترسـيم ايـن اهـداف، خـود، مسـتلزم شـناخت حقيقت وجود انسان است؛ تا ندانيم حقيقت انسان چيست، نمی توانيم بدانيم انسـان چـه بايد بشود. اما انسان شناسی نيز به مثابه بحثی فلسفی، خود نيازمند مبانی هستی شـناختی و معرفت شناختی است. نتيجه آنكه علوم انسانی كاربردی مبتنی بر علوم انسانی توصيفی و آنهـا نيـز مبتنـی بـر انسان شناسی فلسفی، هستی شناسی ومعرفت شناسی اند؛ از اين رو تـرميم گـزاره هـای علـوم انسانی موجود يا تأسيس علوم انسانی اسلامی را بايد از بنيادهای اين علوم آغاز كرد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 78
بینش فلسفی و فهم دین
نویسنده:
محمدرضا بهاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
اين تحقيق به دنبال تحليل و بررسی مطلوب يا مضرّ بودن نقش بينش فلسـفی در فهـم ديـن است. از اينرو ابتدا به تبيين و تحليل رويكردها پرداخته و سپس آراء و انظار در مسئله نقد می گردد. نكته حائزاهميت در تبيين اصل مسئله، تعيين نوع رابطه بين معارف دينی با نفس الأمر دين است. روشن شدن اين رابطه، نقش بينش فلسفی را روشن می نمايـد. درايـنبـاره چهار رويكرد وجود دارد: رويكرد اول با قائل شدن به تأويل، بر ايـن بـاور اسـت كـه بـين حاقّ دين و معارف دينی ملازمه نيست؛ از اينرو بينش عصـری را حـاكم بـر نقـش بيـنش فلسفی در فهم دين می نمايد. رويكرد دوم با قائل شدن به نقش تفسيری برای بينش فلسفی، بين حاقّ دين و معارف دينی ملازمه می بيند و بينش فلسفی را قابل تطبيق با معـارف دينـی می داند. رويكرد سوم معارف ديـن را برگرفتـه از حـاقّ ديـن دانسـته وآن را در تضـاد بـا بينش های بشری و از جمله بينش فلسفی می داند؛ از اينرو نه تنها نقشی برای بينش فلسـفی در فهم دين قائل نيست، بلكه آن را مانع فهم ديـن قلمـداد مـی نمايـد. رويكـرد چهـارم بـا تأكيد بر حجيت فهم عرفی حاصل از بينش عرفی، معارف دين را عين ظواهردين می داند و دخالت بينش فلسفی را در آن، بدعت و حرام بـه شـمار مـی آورنـد. رويكـرد مختـار بـا تأكيد بر انكشاف دين بر اثر بينش شرعی، به انطباق معارف دينی با نفس الأمر دين معتقـد بوده و در مقام كشف معارف دينی از منابع دين، عناصر مؤثر در اين كشف را، تأثيرگذار می داند. نتيجه اينكه با اصل قرار دادن بيـنش شـرعی، در صـورت تـأثير بيـنش فلسـفی فـی الجمله، در طول بينش شرعی، به صورت عنصر مؤثر در كشف حاق دين، بـدون دخالـت مبانی، برآن صحه می گذارد، در غيراين صورت، بر مانعيت بيـنش فلسـفی در فهـم حـاق دين تصريح می نمايد.
صفحات :
از صفحه 197 تا 222
درآمدی بر تحول پارادایمی معرفت و تکوین انگارة پلورالیسم
نویسنده:
مجید توسلی رکن آبادی,محمد شاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انگارة پلورالیسم، در فرایند تحول پارادایمی معرفت مدرن، نضج و گسترش یافته است. تغییر در عناصر پارادایمی، موجب جابه جایی های پارادایمی شده است و در رهگذر این جابه جایی ها، از پارادایم های عینی گرا به پارادایم های نسبی گرا، انتقادی و ترکیبی، انگارة پلورالیسم تکوین یافته و در خوانش های متفاوت هر یک از مقولة کثرت، صورت بندی مختص به خود را پیدا کرده است. در دورة اثبات گرایی، مقدمات رویش پلورالیسم به نحو سلبی فراهم آمده است، در دورة پسااثبات گرایی نهال آن در بستر مدرنیته نهاده شده، در دورة خردگرایی انتقادی رشد و نمو یافته و در دورة تسلط پارادایم های نسبی گرا به درختی تنومند تبدیل می شود.با بررسی سیر تاریخ تحول پارادایمی معرفت در پهنة مغرب زمین، می توان به این نتیجه رسید که به هر میزان، گرایش به هستی شناسی رئالیستی، معرفت شناسی عینی یا مطلق گرا و روش شناسی کمیت باور شدت می گیرد، عباراتی نظیر «مرکزیت باوری»، «کلیت نگری»، «بنیادگرایی»، «وحدت باوری»، «اصول گرایی»، «قطعیت گرایی» و «جزمیت معرفتی» نیز غلظت یافته و میزان انقیاد به انگارة پلورالیسم مدرن کاهش می یابد؛ و متقابلاً به هر میزان، تمایلات به هستی شناسی ایدئالیستی، معرفت شناسی ذهنی یا نسبی گرا و روش شناسی کیفی ترکیبی، شدت می یابد؛ عبارت هایی نظیر «مرکزیت گریزی»، «جزئی نگری»، «ساختارزدایی»، «کثرت باوری»، «تصلب گریزی»، «نسبیت گرایی» و «شکاکیت معرفتی» نیز پررنگ تر شده و میزان تقید به انگارة پلورالیسم مدرن افزایش می یابد.
مبانی معرفت شناسانه اسلامی در محیط زیست
نویسنده:
فغفورمغربی حمید
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در جهان کنونی بشر متوجه عواقب زیانبار بهره برداری بی رویه از طبیعت و پیدایش انواع آلاینده ها در محیط زیست خود شده است. بحران محیط زیست که در حال حاضر گریبانگیر اکثر کشورهاست، از بحران روحی و معنوی سرچشمه گرفته است. دین اسلام از طبیعت و جهان محیط بر انسان و خود انسان، تعریف ویژه خود را دارد. پدیده های طبیعی آیات الهی هستند و در رابطه با خداوند دارای معنی و هدف می باشد و علاوه بر منشا الهی، آینه صفات خداست که می تواند از طریق اصلاح نگرش معرفتی و رفتار اخلاقی و تربیتی بشر راهگشای حل معضلات زیست محیطی امروز باشد. بررسی مبانی معرفت شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی، تبیین معنی داری و هدفداری جهان آفرینش، همچنین توجه به خود انسان و ایجاد مسوولیت در او نسبت به اعتقادات و ارزش ها از جمله نقاط قوت دیدگاه اسلام و بعضا سایر ادیان در استفاده از منابع موجود در طبیعت است.
صفحات :
از صفحه 159 تا 192
  • تعداد رکورد ها : 696