مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
عقل شناسی معرفت شناسی اومانیسم معرفت شناسی پسینی معرفت شناسی پیشینی معرفت شناسی تجربه عرفانی معرفت شناسی رئالیستی معرفت شناسی عقلی معرفت شناسی فمینیستی معرفت شناسی کانتی معرفت شناسی کلاسیک معرفت شناسی مدرن معرفت شناسی معاصر معرفت شناسی نوین معرفت‌شناسی دینی (مسایل جدید کلامی) هرمنوتیک
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 695
معرفت فطری و رابطه آن با معرفت های حاصل از سایر قوای ادراکی از دیدگاه شیخ‌ اشراق
نویسنده:
مهدیه مستقیمی , مژگان فتاحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام معرفت شناسی اشراقی نظامی متعالی است که می‌تواند، جایگاه معرفت فطری و رابطه‌ آن با سایر معرفت‌های بشری را تبیین نماید. بداهت، خطاناپذیری، ثبات، عمومیت و قابلیت پذیرش وصف کلیت و تشکیک از جمله شاخصه‌های معرفت فطری از دیدگاه سهروردی است. دامنه مفهومی معرفت فطری در نظام نوری و علم النفس اشراقی توسعهئ ویژه‌ای پیدا می‌کند. به نحوی که در بازخوانی مفاهیم و نظریات مربوط به حوزه ادراکات، محتمل است که معرفت حسی زیر مجموعه‌ معرفت فطری قرار بگیرد. معرفت عقلی که از دیدگاه اشراق کارکرد عقل تحلیلی و انتزاعی و ترکیبی و... به طور کلی از نوع حصولی است با معرفت فطری متمایز است. اما معرفت عقلی از دیدگاه شیخ اشراق به نحوی تبیین شده است که می‌تواند با معرفت فطری رابطه‌ی قویمی داشته باشد. معرفت قلبی نیز در برخی از اقسام شاخصه‌هایی دارد که با شاخصه‌های معرفت فطری یکی است. در این مقاله با توجه به جایگاه کانونی معرفت فطری در دستگاه تفکر مربوط به علم اشراقی سعی شده است با ذکر شواهد و مستنداتی و با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی این موارد بپردازد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 47
مطهری و اخلاق باور
نویسنده:
مجید ملایوسفی، احمد اله یاری، مریم اسکندری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاح «اخلاق باور» برای اولین بار در مقاله معروف کلیفورد، با همین عنوان، به سال 1876 به کار رفت. طبق بیان کلیفورد، که بعدها به قاعده یا اصل کلیفورد مشهور شد، «همیشه، همه جا، و برای هرکس خطاست که بر اساس قرائن ناکافی به چیزی معتقد شود». از زمانی که کلیفورد این بحث را مطرح کرده است، تاکنون، مورد مناقشات فراوانی بوده است؛ مساله اصلی که در پس همه این مناقشات مطرح بوده است این است که آیا اصولا باورهای آدمی در اختیار انسان اند، تا مشمول ارزش گذاری های اخلاقی شوند، یا این که باید آن ها را، همچون بسیاری از حالات روانی، غیر ارادی و انفعالی و در نتیجه، معاف از ارزش گذاری های اخلاقی دانست. عده ای بر این باورند که باورهای ما غیر ارادی اند و در اختیار ما نیستند. درمقابل، عده دیگری به تاثیر اراده بر باور یا اراده گروی اعتقادی معتقدند. این نوع از اراده گروی، بسته به میزان تاثیر اراده بر باور، به دو قسم کلی قابل تقسیم است: اراده گروی مستقیم و اراده گروی غیر مستقیم. اراده گروی اعتقادی (هر دو نوع مستقیم و غیر مستقیم آن) از حیث دیگری، به اراده گروی توصیفی و اراده گروی هنجاری تقسیم می شود. در اراده گروی هنجاری سخن از نوعی وظیفه گرایی معرفتی در باب باورهاست که مستلزم اخلاق باور است. درواقع، زمانی می توان از اخلاق باور سخن گفت که به چیزی به نام وظیفه گرایی معرفتی قائل باشیم. مطهری تعقل و تفکر را افعالی نفسانی می داند که در دست اراده و انتخاب مستقیم انسان قرار دارند. از نظر وی، میان «عقیده» و «تفکر» تمایز وجود دارد. او عقیده مبتنی بر فرایند معقول و عقلانی را تفکر می نامد و آن را موجد معرفت می داند. توجه به فرایند شکل گیری معرفت از منظر مطهری به خوبی نشان می دهد که وی به مساله توجیه باورها و قائل شدن به نوعی وظیفه گرایی معرفتی توجه خاص داشته است. بر این اساس، مطهری توصیه هایی را در نحوه کسب معرفت بیان می دارد که می توان آن ها را ذیل اخلاق باور گنجاند. از جمله این توصیه ها می توان به این موارد اشاره کرد: تاثیرناپذیری از قضاوت دیگران، پیروی نکردن از اکثریت، پرهیز از خوش باوری، استماع قول مخالف، تفکیک باور از صاحب باور، و اجتناب از جمود و تعصب.
صفحات :
از صفحه 119 تا 140
بررسی و مقایسه جایگاه وجودشناسی و معرفت شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
غلامحسین خدری، مستانه کاکایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشه فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلایی در فلسفه خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین مفهوم کلی به وجود عقل نیاز داشت. بعد از او، شارحان و مفسران آثارش عقل فعال را از فلسفه او بیرون کشیدند، یا مانند اسکندر افرودیسی آن را موجود متعالی و خدا خواندند یا آن را به مانند فیلسوفان مسلمان، فارابی و ابن سینا، بیرون از نفس انسان قرار دادند که از طریق آن هم مساله رابطه کثرت با وحدت را حل کنند و هم مساله معرفت را بی پاسخ نگذارند. درمقابل، فیلسوفانی مانند توماس آکوئینی، در قرون وسطی، علی رغم تاثیرپذیری بسیار از این اندیشمندان، در زمینه عقل فعال موضعی متفاوت گرفتند و تبیین دیگری از ارسطو ارائه کردند؛ اینان عقل فعال را بخشی از نفس قرار دادند. عقل فعال در ابن سینا جایگاهی مشابه عقل در دیدگاه افلوطین دارد؛ به این ترتیب که در حوزه وجودشناسی، حلقه ارتباط بین عقول مفارق (ده گانه) و امور محسوس و مبدا صدور کثرت جهان مادی است و در حوزه معرفت شناسی، افاضه صور کلی و معقولات بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت از کارکردهای آن است. عقل فعال برای توماس، به زعم خود او، بیش تر ارسطویی است و صرفا جایگاه معرفت شناسانه دارد. برای او عقل فعال انتزاع کننده است، صور معقول را از محسوسات انتزاع می کند و به فعلیت می رساند. در حوزه وجودشناسی، عقل فعال در نفس انسان قرار دارد و کارکردی وجودی و علی ندارد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 96
توصیف فطری گرایی کانت در تفکر فلسفی ایران معاصر و بررسی آن
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله در پی آن است تا یکی از مباحث مهم مورد بحث و گفتگو میان تفکر فلسفی معاصر ایران با فلسفه کانت را مطرح سازد و مورد تحقیق قرار دهد. طیفی از نقادان کانت در ایران بر اساس تقریر ویژه ای از نظریه فطرت یا فطری گرایی به نقد آن پرداخته اند. این تفسیر و تقریر ویژه، خود را در نخستین مواجهه جدی فلسفه اسلامی معاصر ایران با فلسفه کانت، یعنی در اثر مهم اصول فلسفه و روش رئالیسم، نشان داده است. این تقریر هنوز در ایران به حیات خود ادامه می دهد و مبنای نقد معرفت شناسی کانت قرار می گیرد. بر این اساس، این نوشتار به دنبال آن است تا نخست به گستره زیاد باور به فطری گرایی کانت در نزد محققان بپردازد، سپس به یکی از تقریرهای مطرح در عرصه تفکر فلسفی معاصر از فطری گرایی کانت و عناصر اساسی این تفسیر می پردازد- این تقریر را می توان نزد مرتضی مطهری یافت- و در نهایت، به طرح دیدگاه خود کانت در مورد فطری گرایی اشاره می شود تا نقاط اشتراک و اختلاف دو دیدگاه روشن تر گردد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 58
کانت و نظریه ایده های فطری؛ آیا کانت فطری گرا است؟
نویسنده:
سید حمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه در دوره جدید با عقلی مذهبان آغاز شد، نظریه ایده های فطری، که بنیاد معرفت شناسی آنان است، توسط دکارت مطرح گشت، و دیگر فلاسفه عقلی مذهب، مثل اسپینوزا و لایب نتیس، آن را بسط دادند. این نظریه بعدا تحت عنوان «فطری گرایی» به شکل دیگری به کانت نسبت داده شد و در نوشته های برخی از شارحان فلسفه غرب، کانت نیز به حلقه فطری گرایان منسوب گشت. این نوشته می کوشد نشان دهد اندیشه کانت، برخلاف پندار یاد شده، نه تنها فطری گرا نیست، بلکه او راهی جدا از فطری گرایان پیموده است و قرار دادن کانت در این دسته بندی کمکی به فهم فلسفه او نمی کند. فطری گرایی یا نظریه ایده های فطری فقط مقدمه ای است برای کانت تا افق تازه ای در اندیشه غرب بگشاید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 95
معرفت شناسی از دیدگاه ریچارد رورتی
نویسنده:
کوکب سعیده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): ه فارسی رساله حاضر نظریا ت معرفت شناختی رورتی را مورد بررسی قرار می دهد. این نظریات در دو محور اصلی مطرح می شود: نظریات سلبی که بیان کننده نظریات انتقادی رورتی است و نظریات ایجابی که بیانگر رویکرد پراگماتیستی او به شناخت است. در بخش اول نظریات انتقادی رورتی مطرح می شود.رورتی فرض های موجود در پس فلسفه مدرن را مورد تردید قرار می دهد و نشان می دهد که این فرض ها انتخابی است و می تواند کنار گذاشته شود. از نظر او فلسفه سنتی کوششی برای فرار از تاریخ یعنی کوششی برای یافتن شرایط غیرتاریخی هر تحول تاریخی ممکن است.او متذکر می شود که تحقیق درباره مبانی شناخت، اخلاق،زبان و جامعه، کوششهایی در جهت سرمدی کردن یک بازی زبانی یا عمل اجتماعی خاصی است. رورتی با کنارگذاشتن فلسفه مبناگرایانه،پیام اصلی خود را تاریخی گرایی می داند. به همین جهت او مفاهیم ذهن، شناخت و فلسفه را از دیدگاه تاریخی مورد بررسی قرار می دهد.او در این بررسی تاریخی،اشتباهات و خلط های فلاسفه را نشان می دهد. او نهایتاً به این نتیجه می رسد که مفهوم شناخت به عنوان تلفیقی از بازنمایی های دقیق،مفهومی انتخابی است و می تواند جای خود را به تلقی پراگماتیستی از شناخت بدهد. در بخش دوم نظریات ایجابی رورتی در مورد شناخت و نتایج پراگماتیستی چنین نظریاتی بیان می شود.در چنین رویکرد پراگماتیستی ای، مواجهه با اشیاء جای خود را به گفتگو می دهد. لذا توجیه مستلزم ارتباط خاص بین تصورات ( یا کلمات ) و اشیاء نیست، بلکه مستلزم گفتگو، یعنی مستلزم فعالیت اجتماعی است. توجیه مبتنی بر گفتگو نیز طبیعتاً کل گرایانه است. از نظر رورتی، هنگامی که گفتگو جای مواجهه را بگیرد، مفهوم ذهن به عنوان آیینه طبیعت می تواند کنارگذاشته شود. در این صورت مفهوم فلسفه به عنوان حوزه ای که در جستجوی مبانی شناخت است، نامعقول می گردد. رورتی دیدگاه خود در باب شناخت را رفتارگرایی معرفت شناختی می نامد. رفتارگرایی معرفت شناختی یعنی تبیین عقلانیت و مرجعیت معرفتی به وسیله ارجاع به آنچه جامعه جواز بیان آن را می دهد. در بخش سوم رساله، آراء سه تن از منتقدان رورتی _ یورگن هابرماس، دونالد دیویدسون و سایمن تامپسون _ در باب حقیقت، توجیه و عقلانیت بیان می شود و در نهایت نظرات انتقادی نگارنده مطرح می گردد.0
روش شناسی نظریة اجتماعی امیل دورکیم
نویسنده:
محمدداوود مدقق، حسین شرف الدین
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دغدغة اساسی امیل دورکیم هم بستگی اجتماعی است. بر این اساس، بیشتر نظریات او به نحوی حول این مسئلة اصلی می چرخد. نظریات او آبشخور روش شناسی ای است که طبق آن هستی استقلالی و شیء انگاری واقعیت های اجتماعی با نگاه تماماً سکولاریستی در مقام هستی شناسی، و به تبع آن یک سان انگاری علوم دقیقة طبیعی و انسانی در مقام معرفت شناسی و تقلیل ماهیت انسان به هویت اجتماعی و منفعل در نظر گرفتن کنشگران اجتماعی در برابر ساختارهای اجتماعی در مقام انسان شناسی، از جمله مهم ترین مبانی معرفتی این نظریه به شمار می آیند. همین مبانی معرفتی است که پذیرش این نظریه را در نگاه روش شناسی حکمت نوصدرایی با مشکل روبه رو می سازد؛ روش شناسی ای که بر اساس تشکیک در هستی، هستی های ماورای طبیعی علاوه بر هستی های مادی در مقام هستی شناسی، روش وحیانی، شهودی و عقلانی علاوه بر روش تجربی و بنابراین جمع میان تبیین تجربی و عقلی، تفسیر و انتقاد در مقام معرفت شناسی و نفس مجرد انسانی و هویت های لایتغیر و ثابت او علاوه بر هویت های اجتماعی متغیر در مقام انسان شناسی از مهم ترین مبانی معرفتی آن محسوب می شوند. همین ناسازگاری و رویارویی دو روش شناسی است که دقت بیشتری را در به کارگیری این نظریه در فرایند بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی می طلبد.
نقد و بررسی دیدگاه معرفت‌شناختی میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
امیر قربانی، قادر حافظ
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از مبانی معرفتی یک نظام فکری، تلاش در جهت تبیین جایگاه، قلمرو، منابع، روش و منطق شناخت در آن منظومه است. مکتب تفکیک به مثابه یک نظام فکری در تاریخ اندیشه اسلامی مبانی معرفت‌شناختی ویژه‌ای در این میان دارد. این نحله فکری گرچه تقریرهای متنوعی به خود دیده و در طول تاریخ تعدیل‌هایی در آن روی داده است اما، تأکید همه پیروان آن لزوم مرزبندی میان سه جریان شناختی یعنی قرآن (جریان وحی)، فلسفه (جریان عقل) و عرفان (جریان کشف) است (حکیمی، 1375، 46-47). تفکیکی‌ها با این کار به‌دنبال معارف قرآنی و دینی به صورت خالص و عاری از التقاط و تأویل‌اند (همان، 159). بر این اساس، منبع و روش شناخت دینی تفکیکی‌ها اصیل‌تر از دو جربان دیگر تلقی می‌شود. در این میان آراء میرزامهدی اصفهانی، بنیان‌گذار این دستگاه فکری، جالب توجه و حاکی از تقریری حداکثری از رویکرد تفکیکی است. در این مقال به واکاوی مبانی معرفت‌شناختی وی خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 85 تا 108
مسئلۀ دور دکارتی در اثبات وجود خداوند راه‌حل حافظه و نقد آن
نویسنده:
سید مسعود سیف، پریسا وفامند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در فلسفۀ دکارت دور دکارتی است. این مسئله را اولین‌بار معاصران دکارت مطرح کردند؛ این‌که دکارت معتقد است: «اگر من یقین داشته باشم که خداوند وجود دارد و فریب‌کار نیست، می‌توانم یقین داشته که هر آن‌چه را به طور واضح و متمایز ادراک کرده‌ام صحیح است» و «فقط در صورتی که در ابتدا یقین داشته باشم که هر آن‌چه را به ‌طور واضح و متمایز ادراک کنم صحیح است، می‌توانم یقین داشته باشم که خداوند وجود دارد و فریب‌کار نیست»؛ یعنی یقین به دو قضیۀ «خداوند وجود دارد و فریب‌کار نیست» و «هر آن‌چه به نحو واضح و متمایز ادراک کنم صحیح است» منوط ‌به یک‌دیگر است و بنابراین مستلزم دور است. برای حل مسئلۀ دور دکارتی راه‌حل‌های متعددی ارائه شده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: راه‌حل حافظه، راه‌حل یقین دوگانه و راه‌حل مبتنی بر تفسیر روان‌شناسانه. در این مقاله راه‌حل حافظه و نقد آن را بررسی می‌کنیم که بنا بر آن خداوند ضامن دقت حافظۀ ماست، نه ضامن درستی ادراکات واضح و متمایز.
صفحات :
از صفحه 33 تا 50
تحلیل مبانی معرفتی نظریه حسن و قبح شرعی غزالی
نویسنده:
زهرا (میترا) پورسینا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
شهرت اعتقاد غزالی به ناتوانی عقل در تشخیص حسن و قبح و نیازمندی به شرع برای حکم کردن به حسن و قبح امور بر کسی پوشیده نیست، اما این که این رای غزالی نه از سر اعتقاد به ناتوانی عقل در دست یابی به معرفت اخلاقی بلکه ناشی از اعتقاد وی به آسیب پذیری عقل از آلودگی های اخلاقی است چندان مورد توجه واقع نشده است. غزالی نه تنها به ناتوانی عقل در حوزه معرفت های اخلاقی اعتقاد ندارد بلکه به جد به کارآیی ساختاری اخلاقی عقل معتقد است. از دید او عقل در وضعیتی که از تاثیرات منفی ساحت های غیرعقیدتی بر کنار است، قادر به تشخیص حسن و قبح است به نحوی که در مرتبه نبوی قابلیت می یابد که خداوند حق را آن گونه که هست بدو بنمایاند. این رای در این مقاله با بررسی سه مبنا به اثبات می رسد: نخست این که به اعتقاد غزالی مرتبه نبوی معرفت مرتبه ای عقلانی است، دوم این که از دید او عقل فی نفسه قادر به تشخیص حسن و قبح امور است، و سوم این که در نگاه غزالی آلودگی های اخلاقی تاثیری به غایت عمیق بر توانایی عقل در دست یابی به معرفت های اخلاقی دارند.
صفحات :
از صفحه 27 تا 55
  • تعداد رکورد ها : 695