جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 31
درسگفتار تاریخ فلسفه - 53: کانت از فاهمه می گوید
سخنران:
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , درس گفتار،جزوه وتقریرات , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت
نویسنده:
سیدحمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
«کانت» با آگاهی از دشواری هایی که معرفت شناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازه ای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش به دست آوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهه همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفت شناختی فراتر رفت و به جای آن به جستجو برای تاسیس بنیانی برای معرفت شناختی پرداخت و این مهم را با روش استعلایی به انجام رسانید. روش استعلایی که به طور عام رسیدگی به شرایط پیشینی امکان معرفت یقینی را محور تحقیق خود قرار داد، اگرچه کاستی های معرفت شناختی را برطرف کرد، اما به نوبه خود به نقاط ضعفی مبتلا بود که بی درنگ اعتراض پیروان کانت را برانگیخت و باعث شد تا در عین وفاداری به او، پیمان شکنی کنند و در عین نزدیکی با وی، فاصله بگیرند. "فیشته" روش استعلایی را به دیالکتیک متحول کرد و "شوپنهاور" با بازگشت مجدد به بارکلی روش استعلایی کانت را ویران نمود. این نوشتار به چگونگی گذار شوپنهاور از روش استعلایی کانت می پردازد و نشان می دهد که شوپنهاور اگرچه شرایط استعلایی کانت را می پذیرد ولی با استدلال های استعلایی کانت -که کانت مدعی است از منابع محض سوژه استعلایی بدست آورده است- مخالف است، همچنین شئ فی نفسه و ابژه تمثل را نیز به چالش می کشد و نهایتا شیوه مستقیم بارکلی را در ایده ئالیسم تجربی برمی گزیند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
اهمیت «والا» در فلسفه هنر کانت
نویسنده:
رضا ماحوزی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
کانت در تحلیل زیبایی طبیعی و هنری، لذت زیباشناختی ناشی از صورت های محض اعیان را به مدد بازی آزاد خیال و فاهمه و بر مبنای اصل غایتمندی بدون غایت تبیین کرده است. بنابه این قاعده، احکام زیباشناختی محصول هارمونی نامتعین و خودانگیخته قوای خیال و فاهمه می باشند. با این حال، کانت در تحلیل امر والا و احساس زیباشناختی حاصل از آن، به هارمونی دو قوه فوق هیچ اشاره ای نکرده است؛ گویی در این خصوص کانت مواضع قبلی خود را کنار گذاشته است. این مساله سبب گردیده برخی از شارحان کانت، امر والا را مساله ای حاشیه ای در فلسفه هنر کانت قلمداد کنند. اما آیا به راستی کانت در ملاحظات خود در این خصوص از ضوابط حصول احساس لذت زیباشناختی دست کشیده است؟ این نوشتار درصدد است با نشان داده جایگاه ویژه امر والا در تبیین احساسهای برتر قوه خیال و نسبت آنها با اخلاق و دین، نشان دهد کانت همچنان به اصل غایتمندی وفادار مانده ولی در این مقام، قوه خیال را در هارمونی نامتعین با عقل مورد توجه قرار داده است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 74
تفاوت فاهمه و عقل نزد کانت
نویسنده:
محمد شفیعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
کانت وجود علم و اخلاق را پیش فرض می گیرد و به بررسی حدود و ثغور هر یک می پردازد. در این راه او از اصطلاحات «عقل» و «فاهمه» استفاده می کند. در این مقاله به تعریف این دو مفهوم نزد کانت، از دیدگاهی که وجه تمایز آنها را آشکارتر کند، پرداخته می شود؛ سپس جایگاه این دو قوه در حیطه علم بررسی و آنگاه با بررسی مواضع اخلاقی کانت نتیجه گرفته می شود که از دیدگاه وی کار ویژه عقل در حیطه عمل و اخلاق رخ می نماید و عقل محض در ذات خود عملی است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 144
نسبت عقل و فاهمه در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
فاطمه مهرزادصدقیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه با موضوع نسبت عقل و فاهمه در فلسفه های کانت و هگل، به بررسی دیدگاه های این دو فیلسوف معاصر در باب معرفتشناسی میپردازد. از جنبه های معرفتشناسانه نظام ایشان دو قوا فاهمه و عقل از اهمیت مضاعفی برخوردار است، زیرا دیدگاه آنان در مورد حدود و ثغور شناسایی را دربرمیگیرد.از نظر کانت فاهمه تنها قوه ای است که با همکاری حس، قادر به فراهم آوردن شناسایی معتبر و عینی است.همچنین در دیدگاه او تنها شناسایی نظری معتبر، شناخت از پدیدار ها است و نه اشیا فی نفسه.نقشی که عقل در این میان برعهده میگیرد نقشی تنظیمی و محدود کننده است.عقل گسترش دهنده محدوده دانش نیست، بلکه باید همواره آن را به دانش پدیداری محدود سازد. از این لحاض فاهمه و عقل در نظام معرفتشناسی کانت دو قوه متعارض اند.اما هگل محدود بودن دانش را برنمیتابد و در پی ان برمی آید تا با نقد مبانی معرفتشناسی کانت، این تعارضات را به وحدت مبدل سازد.نتیجه چنین است که او با بهره بردن از دیالکتیک به صورت خلاقانه و فراگیر،تمام قوای شناختی در انسان را در طول یکدیگر،از پایینترین تا بالاترین مرتبه، انتظام میبخشدو بدین ترتیب تعارضات فلسفه کانت در مرتبه ای والاتر ارتفاع می یابند.بالاترین مرتبه ارتفاع تعارضات در نظام هگل، مربوط به عقل است که از قدرتی نامحدود برای شناخت برخوردار است.
عین و عینیت در فلسفه نظری کانت
نویسنده:
حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
انقلاب کپرنیکی کانت و گشودن طریقی بینابین تجربه گرایی و عقلگرایی، بر محور ارایه تلقی نوینی از عین و شی و عینیت صورت گرفت. تبدیل شی به موضوع و متعلق، و گذر از موضوع و متعلق به متعلق شناخت و مفهوم متعلق شناخت و مصبوغ به صبغه ذهن دانستن «عین»، راهی طولانی است که کانت در فاصله گرفتن از سنت های پیشین فلسفی طی کرد. تدقیق و موشکافی در کارکرد مفهوم «متعلق» در وحدت بخشی به کثرات حسی و در قالب قضیه در آوردن آنها، و پی جویی از نقش سایر مفاهیم خصوصا مقولات فاهمه در نسبت با عین و کارکرد وحدت بخشی، از دیگر موضوعات مرتبط با بحث می باشد. نحوه امکان پذیری احکام تالیفی پیشینی و نیز وجه تمایز و تفاوت احکام تجربی از احکام ادراکی ذهنی هم به نوعی بر تلقی خاص از «عین» در فلسفه کانت ابتناء دارد. عینیت و حقیقت هم از نظر کانت در پرتو این بحث ایضاح می شود.کانت متعاقب این مباحث در کنار تقسیم دوگانه نومن/فنومن، شی را هم به استعلایی و تجربی تقسیم می کند. بررسی ارتباط و نسبت این دو تقسیم با هم و نیز توابع و پیامدهای تقسیم شی در قایل شدن به ایده الیسم و ذهنیت گرایی و یا پدیدار گرایی از دیگر مباحث مقاله می باشد. از این رو، ملاحظه می کنیم که مفهوم «عین» با مفاهیم و آموزه های اساسی فلسفه کانت شبکه در هم تنیده و پیوسته ای را تشکیل می دهد، به طوری که بررسی آن به نوعی راهگشای فهم نظام مند فلسفه کانت می باشد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
زیبایی طبیعی و اخلاق در اندیشه کانت
نویسنده:
رضا ماحوزی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
در نظام فلسفه نقدی، فاهمه قانون گذار طبیعت تجربی و عقل قانون گذار حیطه آزادی است. اما علی رغم این تفکیک، تکالیف اخلاقی وضع شده باید در طبیعت متحقق شوند. این تکالیف را نمی توان در ساحت طبیعت تجربی عملی کرد زیرا تصویر اخیر، پدیداری و بنابراین متعین است، از این رو مناسب اراده آزاد نیست. کانت تصویر ذهنی غایت مندانه از جهان، که توسط قوه ذوق زیباشناختی (قوه حکم) تبیین می شود را، تامین کننده نیاز فوق دانسته است. قوه حکم، کثرات اعیان و قانون های تجربی ساخته شده توسط فاهمه را در جریان ادراکی آزاد، مورد تامل قرار داده و با انتزاع صورت های محض آن ها، و وحدتشان در یک سلسله مراتب ارگانیکی، طبیعت فی نفسه زیبایی عرضه می دارد که مناسب تحقق تکالیف اخلاقی است. تبیین این امر و معرفی قوه حکم زیباشناختی به عنوان قوه واسطه گر بین فهم و عقل، اهدافی اند که نوشتار حاضر درصدد بیان آن ها است.
صفحات :
از صفحه 22 تا 37
«شیء فی نفسه» و «پدیدار» در نظر کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
سیاوش اسدی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
این مقاله در تلاش است تا به این مساله پاسخ گوید که شیء فی نفسه، پدیدار، و ارتباط میان این دو در فلسفه کانت و علامه طباطبایی چگونه تبیین می شوند و دیدگاه علامه طباطبایی چگونه می تواند چالش های موجود در فلسفه کانت را پاسخ دهد؟ در این تحقیق مشخص می شود که کانت با اقرار به نوعی ارتباط ضروری میان ذات معقول و پدیدار، پذیرش وجود ذوات معقول را امری اجتناب ناپذیر می داند اما بیان می کند که ذات معقول یا نومن به دلیل این که هرگز به تجربه در نمی آید همواره ناشناخته خواهد ماند. از سوی دیگر علامه بر این مطلب تاکید می کند که آن چه در ذهن ظهور می یابد (ماهیت)، انکشاف و نمودی از واقعیت (وجود) است. به این ترتیب، بر خلاف دیدگاه کانت، میان پدیدار و شیء فی نفسه پیوند معناداری برقرار می شود و چالش های موجود در فلسفه کانت به صورتی پذیرفتنی پاسخ داده می شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
نقد و بررسی ایده خدا و دیگر ایده های استعلایی عقل محض در فلسفه نظری کانت و کاربردهای آن
نویسنده:
حسن مهرنیا
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
بخش دیالکتیک استعلایی کتاب «نقد عقل محض» بر آن است تا با الحاق به بخش تحلیل استعلایی، تصویر دقیق و روشنی از نظام معرفت شناسانه کانت ارایه کند. از این رو، نقد کانت از آرای معرفت شناختی فیلسوفان تجربی مسلک و دفاع از نظریات عقل گرایان در بخش تحلیل استعلایی کتاب سنجش خرد ناب را باید در کنار دفاع او از تجربه گرایان و نقد فیلسوفان عقل گرا در بخش دیالکتیک استعلایی مطالعه نمود؛ زیرا بخش اخیر در واقع پایه دیگر نظریه شناخت کانت است. کانت در این بخش سه ایده «خدا»، «نفس» و «جهان» را به عنوان ایده های استعلایی عقل محض به کار می برد و معتقد است از آنجا که عقل میل بی حد و حصری به فراروی از قلمرو مشروط به سمت امور ناشناخته و نامشروط دارد، در حالی که منطقاً او را یارای این تعالی جویی نیست، لذا گرفتار مغالطه و تعارض می گردد. در این نوشتار، ضمن بیان روایت های مختلف کانت از کارکرد(های) ایده های استعلایی عقل محض، اولاً نشان داده خواهد شد که ایده های خدا، نفس و بویژه با استعانت از تجربه و داده های حسی و به نحو «تنظیمی»، فاهمه را در رسیدن به کمال خود مدد رسانده و به وحدت و سامان بخشی ذهنی احکام و مبادی فاهمه می پردازند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 70
مغالطات عقل محض در نظر کانت
نویسنده:
سید محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
در نظر کانت، معرفت مشتمل بر ماده‌ای و صورتی است. ماده‌ی آن از طریق حس به دست می آید و صورت را، ما در دو مرحله ادراک حسی و فهم بدان می‌بخشیم: درمرحله ادراک حسی، مکان و زمان را، و در مرحله فهم دوازده مقوله را. و آنچه از این رهگذر می شناسیم، پدیدار است نه شیء فی نفسه. اما عقل ما به اقتضای طبیعت خود، پا را از حوزه‌ی پدیدار بیرون می‌نهد و تصوراتی را می سازد که در واقع توهّمند. یکی از این تصورات، تصور نفس است. عقل می‌خواهد با چهار استدلال مغالطی، چهار مطلب را در خصوص نفس اثبات کند: جوهریت، بساطت، شخصیت و تمایزش از ماده (نفس وجودی یقینی دارد و ماده وجودی مشکوک). ریشه‌ی همه این مغالطات این است که «من می اندیشم» یا «من» که در نظر کانت یک شرط پیشینی و صوری شناخت است، یکی شیء عینی و یک متعلق معرفت شناخته می‌شود. در ضمن کانت در مغالطه‌ی چهارم با طرح نظریه ایده آلیسم استعلایی به مخالفت با ایده‌آلیسم به معنی متعارف آن می‌پردازد و تصورات موجود در ذهن را به معنی خاصی بیرونی می‌داند.
صفحات :
از صفحه 143 تا 159
  • تعداد رکورد ها : 31