جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور
نویسنده:
محمدرضا عبداله نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله که به بررسی جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور می پردازد از یک مقدمه و دو بخش اصلی تشکیل یافته است. پس از شرح مختصر و مقدماتی جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور، در بخش اول، تحت عنوان« انتقاد از نقد اول»، ارزیابی انتقادی شوپنهاور از کانت در قالب سه مفهوم شیء فی نفسه، معنای تجربه و مقوله علیت به تصویر کشیده می شود. نکته قابل توجه این بخش این است که شوپنهاور، بر خلاف کانت، نه تنها شیء فی نفسه را با اراده یکی می گیرد، بلکه آن را قابل شناخت نیز می داند. در بخش دوم، تحت عنوان«انتقاد از نقد دوم»، انتقادات شوپنهاور از اخلاق کانت و مفاهیم کلیدی آن مثل امر مطلق، صورت گرایی اخلاق و نیز مساله مهم آزادی توضیح داده می شود. نکته قابل توجه این بخش نیز این است که شوپنهاور، بر خلاف کانت، انسان را فاعل آزاد و مختار نمی داند بلکه معتقد است که انسان همواره تحت تاثیر انگیزه هایش قرار دارد. در پایان، پس از مشخص شدن انتقادهای شوپنهاور از کانت بر این امر اشاره می شود که او بطور کلی ، علی رغم انتقادات تندی که از کانت می کند، همواره کانت را ستوده و به اعتراف خودش از او مطالب زیادی را الهام می گیرد.
شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت
نویسنده:
سیدحمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
«کانت» با آگاهی از دشواری هایی که معرفت شناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازه ای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش به دست آوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهه همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفت شناختی فراتر رفت و به جای آن به جستجو برای تاسیس بنیانی برای معرفت شناختی پرداخت و این مهم را با روش استعلایی به انجام رسانید. روش استعلایی که به طور عام رسیدگی به شرایط پیشینی امکان معرفت یقینی را محور تحقیق خود قرار داد، اگرچه کاستی های معرفت شناختی را برطرف کرد، اما به نوبه خود به نقاط ضعفی مبتلا بود که بی درنگ اعتراض پیروان کانت را برانگیخت و باعث شد تا در عین وفاداری به او، پیمان شکنی کنند و در عین نزدیکی با وی، فاصله بگیرند. "فیشته" روش استعلایی را به دیالکتیک متحول کرد و "شوپنهاور" با بازگشت مجدد به بارکلی روش استعلایی کانت را ویران نمود. این نوشتار به چگونگی گذار شوپنهاور از روش استعلایی کانت می پردازد و نشان می دهد که شوپنهاور اگرچه شرایط استعلایی کانت را می پذیرد ولی با استدلال های استعلایی کانت -که کانت مدعی است از منابع محض سوژه استعلایی بدست آورده است- مخالف است، همچنین شئ فی نفسه و ابژه تمثل را نیز به چالش می کشد و نهایتا شیوه مستقیم بارکلی را در ایده ئالیسم تجربی برمی گزیند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
نقش نیوتن در طرح تفکیک میان فنومن و نومن توسط کانت
نویسنده:
جلال پیکانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
فیزیک نیوتن نه تنها در ساحت علم فیزیک یک تحول بنیادی به وجود آورد، بلکه روش شناسی مورد استفاده نیوتن نیز بعدها الگوی غالب پژوهشگران علوم تجربی قرار گرفت. نکته محوری در روش شناسی "نیوتن"، عبارت است از تاکید بر آزمایش و استقراء و نیز محدود ساختن دامنه علم به ساحت پدیداری. "ایمانوئل کانت" به دلیل کارآمدی خیره کننده فیزیک نیوتنی، از یک سو تلاش کرد مبانی نظری فیزیک نیوتنی را تحکیم بخشد تا در مقابل نقدهای منتقدان مصون بماند و از سوی دیگر، ایده محدود ساختن پژوهش علمی به ساحت پدیداری را در قالب اصل محدود بودن دامنه شناخت آدمی به ساحت پدیدارها عرضه داشت. تلاش های کانت در راستای تحکیم مبانی فیزیک نیوتنی جز نخستین تلاش های جدی و نظام مند در جهت پی ریزی فلسفه علم به شمار می آید.
صفحات :
از صفحه 117 تا 130
کانت، آغازگر مابعدالطبیعه زمان
نویسنده:
مهدی طاهریان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
تصور غالب بر این است که کانت بحث زمان را فقط در حسیات استعلائی و در تحلیل استعلائی در بحث شاکله مطرح کرده است، ولی این تصور چندان درست نیست، حقیقت این است که سراسر فلسفه نقادی کانت به خصوص نقد عقل محض، بحث زمان است. در واقع کانت در نقد عقل محض نوعی خاص از مابعدالطبیعه را بنیان می گذارد که می توان آن را مابعدالطبیعه زمان نامید و بدین گونه او موضوع مابعدالطبیعه را از وجود به زمان تغییر می دهد. در واقع کانت معتقد است که انسان موجودی زمانی است و بر این اساس، فقط می تواند در امور زمانی و به نحو زمانی فکر کند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 80
گودل؛ از نسبیت تا ایدئالیسم سازگاری نسبیت آینشتاین با فلسفه کانت در باب مسئله زمان
نویسنده:
علی اکبر احمدی افرمجانی، امیر نعیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
طرح نظریه نسبیت آینشتاین، فیزیک نیوتنی را با دشواری های فراوانی روبرو کرد، چنان که برای اصلاح آن چاره ای نماند جز کنار گذاشتن و یا اصلاح برخی از بنیادی ترین مفاهیم، از جمله زمان و مکان. بسیاری بر این باورند که نسبیت ضربات جبران ناپذیری نیز بر فلسفه کانت وارد آورده است. با این همه، کسانی مانند کورت گودل (Kurt Godel) کوشیده اند نسبیت را به گونه ای بخوانند که نه تنها به تناقض با فلسفه کانت نینجامد، بلکه تاییداتی نیز از برای آن فراهم آورد. مقاله حاضر شرح و بررسی کوشش گودل است برای همسو کردن نسبیت و فلسفه کانت در باب «زمان»، و نیز ملاحظاتی در باب اینکه چگونه طرح مساله «زمان» در نسبیت می تواند به جانبداری از ایدئالیسم بینجامد. در پایان، کوشش گودل برای همسو کردن کانت به کنار گذاشتن تصلب چارچوب های کانتی در فرایند شناخت و پیشنهاد حذف فرض ناشناختنی بودن شی فی نفسه می انجامد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
تفاوت فاهمه و عقل نزد کانت
نویسنده:
محمد شفیعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
کانت وجود علم و اخلاق را پیش فرض می گیرد و به بررسی حدود و ثغور هر یک می پردازد. در این راه او از اصطلاحات «عقل» و «فاهمه» استفاده می کند. در این مقاله به تعریف این دو مفهوم نزد کانت، از دیدگاهی که وجه تمایز آنها را آشکارتر کند، پرداخته می شود؛ سپس جایگاه این دو قوه در حیطه علم بررسی و آنگاه با بررسی مواضع اخلاقی کانت نتیجه گرفته می شود که از دیدگاه وی کار ویژه عقل در حیطه عمل و اخلاق رخ می نماید و عقل محض در ذات خود عملی است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 144
«شیء فی نفسه» و «پدیدار» در نظر کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
سیاوش اسدی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
این مقاله در تلاش است تا به این مساله پاسخ گوید که شیء فی نفسه، پدیدار، و ارتباط میان این دو در فلسفه کانت و علامه طباطبایی چگونه تبیین می شوند و دیدگاه علامه طباطبایی چگونه می تواند چالش های موجود در فلسفه کانت را پاسخ دهد؟ در این تحقیق مشخص می شود که کانت با اقرار به نوعی ارتباط ضروری میان ذات معقول و پدیدار، پذیرش وجود ذوات معقول را امری اجتناب ناپذیر می داند اما بیان می کند که ذات معقول یا نومن به دلیل این که هرگز به تجربه در نمی آید همواره ناشناخته خواهد ماند. از سوی دیگر علامه بر این مطلب تاکید می کند که آن چه در ذهن ظهور می یابد (ماهیت)، انکشاف و نمودی از واقعیت (وجود) است. به این ترتیب، بر خلاف دیدگاه کانت، میان پدیدار و شیء فی نفسه پیوند معناداری برقرار می شود و چالش های موجود در فلسفه کانت به صورتی پذیرفتنی پاسخ داده می شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
فرگه و مسئله عینیت؛ نقدى بر عنان گسیختگى معنا
نویسنده:
امیدرضا جانباز، احمد على اکبر مسگرى
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
از جایگاه یک ریاضى دان، فرگه وارد بحث مناقشه انگیزى مى شود که مکاتب مهم فلسفى از جمله رئالیسم، ایدئالیسم و تجربه گرایى مدت ها به آن اشتغال داشتند. این حیطه بحث که مى توان آن را با نام کلى نحوه ارتباط ذهن و عین مشخص کرد، در اندیشه فرگه به منظور ارائه توضیح مقبولى درباره شالوده ریاضیات مطرح مى شود. براساس دیدگاه فرگه، کسى که خود را در جهان و در تعامل با دیگران مى دید، نظریات مطرح در این زمینه راضى کننده نبود. این نظریات که به روان شناسى گرایى، خودانگارى، نسبى گرایى و منحصر دانستن عرصه موجودات در امور محسوس مى انجامند، نمى توانند به خوبى از عهده توضیح بناى علم و ادراک و نحوه ارتباط با دیگرى برآیند. فرگه به دنبال بنیادى از اندیشه است که صرفا عبارت از چند اصل موضوعى نبوده، بلکه امر عینى و در دسترس همگان را پیش چشم داشته باشد؛ بنایى که مى تواند تبیین علمى را استوار سازد. در این جستار ما ضمن بیان پیش زمینه اى از نحوه تدارک عینیت در اندیشه کانت، درباره تبیین عینیت در اندیشه فرگه تحقیق مى کنیم و از حاصل آن، برخلاف آنچه میان هرمنوتیسین ها شایع است، اشاراتى به در دسترس بودن معناى عینى خواهیم داشت.
صفحات :
از صفحه 121 تا 144
شیء فی‌نفسه در فلسفه‌ی کانت و پیامدهای آن در ایدئالیسم آلمانی
نویسنده:
احمد صاحبی کلات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«شیء فی‌نفسه» اصطلاحی در فلسفه‌ی کانت است. کانت آنچه ذهن از طریق حواس دریافت می‌کند را «فنومن» به معنی «پدیدار»،و آنچه در خارج از ذهن قرار دارد را «شیء فی‌نفسه» نامید. او گاهی به جای «شیء فی‌نفسه» از اصطلاح «نومن» به معنی ذات معقول استفاده می‌کرد. این پایان‌نامه ابتدا به بررسی شیء فی‌نفسه در فلسفه‌ی کانت پرداخته و به این نتیجه می‌رسد که شیء فی‌نفسه و تمایز آن با پدیدار بنیاد فلسفه‌ی کانت است و نیز اینکه کانت در تبیین این دو با تناقضی مواجه گشت که نتوانست آن را برطرف کند. سپس پی آمد مفهوم شیء فی‌نفسه را در فلسفه‌های فیخته، شلینگ و هگل بررسی نمودهو به این نتیجه می‌رسد که فلسفه‌های این هر سه فیلسوف، بازخوردی در مقابل مفهوم شیء فی‌نفسه و در جهت حذف آن از فلسفه‌ی کانت بوده است و نیز آنکه هیچ‌کدام از این سه فیلسوف به نحو رضایت‌بخش موفق به این کار نشده‌اند.
مفهوم صدق از دیدگاه ویتگنشتاین
نویسنده:
آمنه غروی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
پرسش از صدق، به عنوان پرسش اصلی، راهنمايی برای ورود به انديشه هاي ويتگنشتاين است. او می كوشد تا نشان دهد كه زبان شناسی، معرفت شناسی، و هستی شناسی با يكديگر سازگارند. اگرچه از ديدگاه او نمی توان به پرسشی وجود شناختی پاسخی معرفت شناختی داد. و يا به عكس، گزاره ای وجود شناختی نمی تواند پاسخی برای يك پرسش معرفت شناختی باشد، اما، نبايد نتايج حاصل از حوزه های گوناگون با يكديگر متناقض باشند. ويتگنشتاين اوليه به نظريه "مطابقت" در صدق معتقد است و ملاك آن را تجربه می داند. از ديدگاه او چون قضايای منطقی مطابقی ندارند، كاربرد نظريه ياد شده درباره آن ها قابل تصور نيست. او بر اين باور است كه منطقی بودن اين قضايا به معنای سازوار بودن آنها با يكديگر است كه وصفی ضروری برای آنان به شمار می رود. ويتگنشتاين دوم توجه خو د را از امور واقعی به كاربرد معطوف می كند. در اين جا نظريه مطابقت فرو می پاشد. صدق در چارچوب سيستم های مفهومی خاص اشكال زندگی كاربرد و معنا دارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
  • تعداد رکورد ها : 17