جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4825
نقش خیال در تصویر خدا از نگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدهادی محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یافتن ادبیاتی برای طرح سوال از خیال با توجه به نقش واسطگی‌اش، دو صورت مسئله سنتی داشت، یکی مسئله تشبیه و تنزیه که ادبیات فربهی در سنت ما داشت و دیگری مسئله حلول و تعالی که متقابلاً در سنت غربی به آن توجه شده بود. پیش فرض این پایان‌نامه آن بود که مسئله اول وجه معرفت‌شناختی مسئله دوم است، در حالی که مسئله دوم وجه‌ وجودشناختی مسئله اول است. در فصول دوم و سوم سعی شد با چنین پیش‌فرضی، پاسخ ابن عربی و ملاصدرا به این دو سوال مورد بررسی قرار گیرد.مسئله سوم یعنی شخصیت و شیئیت، مسئله‌ای بود که ژیلسون در ”خدا وفلسفه“ طرح کرده بود. او نیز عمر خود را صرف گونه‌ای از مطالعات تطبیقی کرده است و اتفاقاً در این مسئله که تاریخ فلسفه، تاریخ تجربه پاسخ به یک درد واحد و بنیادی بشر است با کربن هم‌نظر است. تلاش او اگرچه گاه با دلبستگی‌های دینی یک کشیش پیوند خورده است، اما برای رسیدن به سوالاتی که می‌توانند مبنای گفتگو میان سنت‌های فکری شوند قابل توجه است. با این نگاه سعی شد که مسئله او دوباره پرورده شود و از آنجا که کمتر از دو مسئله اول به آن توجه شده بود، بیشتر وقت پایان‌نامه را به خود اختصاص داد.عنوان پایان‌نامه ”طرح خیال در تصویر خدا“ است، تا اولاً پیشا‌پیش حضور خدا در عالم ابن عربی با تصویر و خیال مقارن شود و از هم‌‌خانواده بودن دو اصطلاح imaginal world و image بهره‌برداری شده باشد. ثانیاً تلویحاً تعریضی به آن باشد که در فلسفه اسلامی گاه بیش از آنکه به حصول تصوری روشن از یک مسئله توجه شده باشد، به اثبات و استدلال برای آن توجه شده است و مسئله خدا نیز یکی از موارد همین توجه است.در فصل اول سعی شده است تصویر روشنی از هر سه مسئله ارائه شود. البته این تصویرها تصمیم نهایی در مورد پاسخ را نگرفته است تا فصول بعدی صرفاً جمع‌آوری اطلاعات بر اساس یک سنجه از پیش تعیین شده نباشد، بلکه تمهیدی است برای طرح دوباره این مسائل در فصول دو و سه که به ابن عربی و ملاصدرا اختصاص دارد. در مورد مسئله شخصیت، از آنجا که صورت مسئله بیشتر در ادبیات فلسفی غرب طرح شده بود، تلاش بیشتری لازم بود تا منابع بیشتری دیده شود، اما در فرصت انجام این پایان‌نامه نمی‌گنجید.در فصل دوم سعی شد، نظام خیال ابن عربی متناسب با کارکردی که در پاسخ به سوالات می‌توانست داشته باشد بازخوانی شود. درباره ابن عربی، پایان‌نامه به یک انتخاب تکیه دارد. نگاه نگارنده این بود که سنت شارحان ابن عربی پروژه فلسفی کردن عرفان را به جد دنبال کرده‌ است و این مانع از درک درست ما از ابن عربی می‌شود. این نگاهی است که شارحان متأخر ابن عربی به خصوص بر آن پافشاری می‌کنند و معتقدند که ابن عربی را بیش از آنکه با توجه سنت مابعدش بتوان فهمید، باید در متن آثارش و یا با توجه به سنت ماقبلش مطالعه کرد.به این خاطر بود که سعی شده کمترین ارجاع به شارحان سنتی ابن عربی مثل قیصری داده شود و بیشتر از خود آثار او و با قرائت‌ این جریان استفاده شود.در فصل سوم، بیشتر با یک پروژه پژوهشی روبروییم تا تحلیلی. البته سعی شده است تا این پژوهش به نوعی بازخوانی ملاصدرا باشد اما ادعای کلانی درباره موفقیت در این امر ندارد. عمده تلاش تحلیلی این فصل در برخورد هرمنوتیکی است که با مسئله شخصیت کرده است و پاسخی که برای آن دست و پا کرده است، با این همه اگر فرصت موسع‌تری بود قطعاً تلاش بیشتری برای روشن کردن تفاوت ماهوی ملاصدرا و ابن عربی به عنوان نمایندگان دو سنت فلسفی و عرفانی انجام می‌شد. با این همه امید است که به تلاش تحلیلی این فصل با چشم همدلی نگاه شود.
حکمت خداوند از منظر فیلسوفان و متکلمان مسلمان
نویسنده:
جواد حاجی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنگامى که مباحث پردامنه در حوزه علم خداوند - علم به ذات و موجودات- نضج مى‏گیرد و با عنایت و فاعلیت و قدرت پروردگار قرین مى‏گردد؛ مفهوم بنیادین حکمتِ خداوند سر برآورده و مجال بحث و بازشناسى مى‏یابد.شناخت سرشت حکمت پروردگار و تبیین آن از سوى فیلسوفان و متکلمان مسلمان در طول تاریخ همواره مورد اهتمام جدى بوده است.در قلمرو شناختِ هویتِ حکمت بارى، تقریباً تمامى فیلسوفان و متکلمان اسلامى، حکمت خدا را با تفاوت‏هایى ذیل علم کلى و احاطى پروردگار برشمرده و براى آن از گزاره‏هاى گوناگونى بهره برده‏اند.فیلسوفان اسلامى از عناصری همانند: خیریّت ذاتى وجود، نظام اسباب و مسبّبات، اندام‏وارى و غایت‏مندى هستى، نظام‏مندىِ وسایطِ نیل به غایات، علم ذاتى و فعلى پروردگار، فاعلیت بالإراده و بالعنایه و بالرضا و بالتجلى واجب الوجود، قاعده امکان اشرف و دیگر گزاره‏هاى پسینى و پیشینى تمسک جسته‏اند؛ و در مقابل، متکلمینِ اسلامى بیشتر حول محور مصالح و مفاسد موجودات، اتقان و استحکام فعل پروردگار و وجود نظم و هماهنگى میان اجزاى مختلف وجود عطف نظر داشته‏اند؛ که البته از نگاه فیلسوفان نیز نگریخته است. اما دشوارترین فراز تبیین حکمت پروردگار، حلّ تناقض نمونِ (پارادوکس) وجودِ شرّ و نقص در پهنه هستى است. متکلمان و فیلسوفان مسلمان، طبق مکتب فلسفى خویش به این مقوله مهم و اساسى -که از مواضع مهم اصطکاک میان آن بخش از فسلفه الحادى غرب و حکمت اسلامى به شمار مى‏رود- پرداخته و این تهدید را مبدل به فرصت ساخته و پاسخ درخور و شایسته‏اى بدان داده‏اند.نوشتار حاضر مى‏کوشد تبیین دقیق متکلمان و فیلسوفان اسلامى از حکمت خداوند را فراخور بضاعت علمى و تحقیقى به دست دهد. ان‏شاءالله‏ تعالى.
بررسی نسبت میان واقعیت و وجود در اندیشه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
محمود حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نسبت واقعیت به وجود یکی از مباحث مهم در حوزه فلسفه است که به طور خاص در فلسفه الهی و به نحو اخص در فلسفه اسلامی مطرح است. موضوع اصلی این رساله "بررسی نسبت واقعیت به وجود از دیدگاه ملا صدرا و بو علی سینا" است که با استفاده از شیوه تحلیلی توصیفی، دیدگاه‎های سه مکتب مشّاء، اشراق و حکمت متعالیه بررسی شده است. تحقیقات نگارنده به این امر منتهی شده که دیدگاه‌های هر سه مکتب در نگاهی کلان، با هم قابل جمع است، و تفاوت آنها در نحوه نگرش به مسأله است. بوعلی- نماینده شاخص مکتب مشّاء- به عنوان یکی از پیروان اصالت وجودبا تبیینی که از علّیت و قواعد مترتب بر آن- علی الخصوص قاعده الواحد- دارد توانسته واقعیت و قوس نزول را بر همین اساس تبیین کند و به تبع آن، قایل به حقایق و وجودات متباین شود؛ به نحوی که هر موجودی دارای حقیقتی فی نفسه است که دارای منشاء خاص خود است. اما ملا صدرا- بانی مکتب حکمت متعالیه- با استناد به تشکیک وجود، کثرت عرضی را انکار، و کثرت طولی وجود را در ابتدا می‌پذیرد و به نحوی منکر رابطه علّیت در قوس نزول می شود. ایشان با پذیرش تشکیک در وجود در نهایت راهی جز پذیرش حقیقت شخصیه وجود ندارد و تنها حقیقت فی نفسه را برای واجب الوجود قایل می شود و تمام موجودات را مظاهر و تجلّیات اسماء و صفات واجب می‌داند. در نتیجه ایشان در خصوص مفهوم وجود قایل به اشتراک معنوی وجود می شود. مکتب اشراق توانسته قوس نزول را بر اساس دو رکن اساسی بنا کند که عبارتند از علّیت و تشکیک. از یک طرف متعلّق جعل و ایجاد می‌بایست اموری باشند که نه واجب باشند و نه ممتنع، بلکه ممکن باشند، و از طرف دیگر رابطه علّت و معلول را بر اساس اشراق نور و مشاهده تبیین می‌کند، که رابطه تشکیکی است.کلید واژه ها: واقعیت، وجود، فلسفه مشّاء، فلسفه اشراق، حکمت متعالیه، صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، ابن سینا، حسین بن عبدالله.
تبیین و تحلیل فلسفه آفرینش انسان در حکمت متعالیه
نویسنده:
قادر امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه به مبانی فلسفه آفرینش انسان پرداختیم که شامل چهار گفتار: حکمت الهی، اراده و اختیار الهی، نحوه فاعلیت الهی و هدفمندی آفرینش می باشد. با تبیین هر یک از این مبانی به هدف دار بودن افعال الهی خصوصاً در زمینه آفرینش جهان و انسان می توان دست یافت.صدر الدین هدف از فلسفه خلقت انسان را، استکمال و سلوک نفس عقل نظری و عملی می داند. و معتقد است موجودات، در قوس صعود به سمت خدا (اوج کمال) در حرکتند. و در واقع حضرت حق خود را در آییه تجلیات خود که کامل ترین آن انسان کامل است، نمایان می سازد.با این اوصاف، انسان کامل، علت ایجاد و بقای عالم و انسان، از ازل تا ابد و دنیا و آخرت است.
اعتماد یا عدم اعتماد افزایی فلسفه و حقیقت فلسفی از دیدگاه ملاصدرا و که یرکگور
نویسنده:
علی نورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگر نیم نگاهی به نظرات فیلسوفان مختلف بیندازیم، تعارضات و اختلافات بی شماری را در آن ها مشاهده خواهیم نمودکه گاهی این اختلافات، پایه ای و اساسی است. شاید به جرأت بتوان گفت که نمی توان دو فیلسوف با نظرات کاملاً مشابه یافت. با توجه به مطالب فوق، در این پژوهش به دنبال جوابی برای سوالات ذیل، از دیدگاه ملاصدرا و که یرکگور هستیم.آیا «فلسفه» قابل اعتماد است و «اعتماد» را افزایش می دهد؟آیا «فلسفه» باعث اطمینان خاطر می گردد؟آیا «حقیقت فلسفی» وجود دارد؟«حقیقت فلسفی» چیست؟ ...از آنجا که پایه و اساس همه ی علوم در ارتباط با فلسفه است، بنابراین تا وقتی که فلسفه از لحاظ «اعتماد» و «حقیقت فلسفی» روشن نگردد، نمی توانیم به علوم مختلف اعتماد نماییم.با مطالعه ی این پژوهش در خواهیم یافت که ملاصدرا «فلسفه» را عامل کمکی و معد برای دسترسی به حقیقت عینی، و تا حدودی قابل اعتماد می داند، او معتقد است که عقل و فلسفه می توانند کلیات وجود،مفاهیم و ماهیات را درک نمایند، اما «فلسفه» نمی تواند به کُنه عینی اشیاء دست یابد. بلکه باید از طریق کشف و شهود به آن ها رسید. که یرکگور نیز نظری مشابه ملاصدرا دارد و می گوید: «فلسفه» به ماهیات می پردازد، نه به وجود انسانی. وی به «فلسفه» نمی پردازد؛ بلکه به اگزیستانس یا منِ انسانی توجه نموده است، و می گوید: «حقیقت» تنها از طریق کشف و شهود قابل شناخت می باشد،
ماده و صورت از نگاه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
مجتبی مظلومان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسشهایی که در مورد ماده و صورت مطرح می شود مسائل بسیار مهم و اساسی تحت تأثیر پاسخ این پرسشها شکل می گیرد با طرح این پرسشها و پاسخ به آنها افق هایی فراروی پژوهشگران هتسی هم در حوزه فلسفه و هم در حوزه فیزیک گشوده می شود.رفت و برگشت پرسشها در مفاهیمی مانند جسم، صورت جسمیه، جنس و فصل، مساوقت صورت با وجود، حقیقت ماده اولی، نوع ترکیب جسم از ماده وصورت و بطور کلی سوالاتی در این مفاهیم مانند: آیا ترکیب جسم از ماده وصورت اتحادی است یا انضمامی؟، آیا توارد دو صورت در یک ماده امکان دارد؟، آیا صورت بدون ماده و ماده بدون صورت ممکن است؟، که ما در این گفتار ماده و صورت و مباحث مربوط به آن را از کتابهای فلاسفه اسلامی بویژه آثار ابن سینا بعنوان نماینده حکمت مشاء و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی بعنوان نماینده حکمت اشراق و آثار صدرای شیرازی بعنوان موسس حکمت متعالیه استخراج و تحلیل و بررسی به روش اسنادی همراه با تجزیه و تحلیل و استنتاج است هدف تحقیق پیش رو بررسی ادله اثبات ماده و صورت که بعنوان بحثی کلیدی در حوزه فلسفه مطرح است و در حقیقت رابط بین فلسفه و علم طبیعی شناخته می شود. منظور همان ترکیب جسم از دو جوهر ماده وصورت می باشد این اندیشه در حکمت مشاء و فلسفه ارسطو امری مسلم تلقی می شده است در نهایت این بحث مطرح است آیا بر اساس تجربیات خارجی می توان چنین جواهری را ثابت کرد یا اینکه حقیقت جسم از عوارض تحلیلیهذهنی و عقلی است کلید واژه‌ها: ماده، صورت، حقیقت ماده اولی، جسم، حکمت اشراق، حکمت مشاء، حکمت متعالیه.
بررسی تطبیقی توحید افعالی از منظر ابن سینا و صدرالمتالهین
نویسنده:
غلام‌حسن سبزعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا با بهره گیری از اصل « علیّت » و تبیین چگونگی وجود معلول، و اعتقاد به تکثّر موجودات خارجی به تفسیر توحید افعالی می پردازد، وی بر این باور است که فعلی که از انسان صادر می شود دو فاعل در طول یکدیگر دارد که یکی قریب و دیگری بعید است انسان فاعل مباشر و قریب و واجب متعال فاعل بعید و عله العلل خواهد بود و استناد فعل واحد به دو فاعل طولی به نحو حقیقی بوده و هر کدام در ایجاد فعل سهمی خواهند داشت. واجب متعال در ایجاد و تأثیر گذاری نقش دارد، و فاعل قریب واسطه و سبب برای تأثیر اوست و خداوند چنین اراده کرده که فاعلهای متوسط، قدرت بر ایجاد و تأثیر داشته باشند، بدون اینکه جبری یا تفویضی لازم آید.ولی از آنجا که صدرالمتألهین، نظری متفاوت با ابن سینا در کیفیت وجود معلول دارد و همچنین از قائلین به وحدت شخصی وجود است و همه ما سوی الله را عین ربط و تعلق به او می داند، با اعتقاد به اصل « علیت» توحید افعالی را چنین تفسیر می کند که یک فاعل حقیقی بیشتر وجود ندارد و آن هم خداست، و چون ممکنات و افعالشان عین ربط به او بوده و از تجلیات و مظاهر فعل اویند لذا آنچه در واقع فعل ممکنات نامیده می شود، همگی از تجلیات فاعلیت حق بوده و انسان در مرتبه ظهور، درجه ای از فاعلیت الهی خواهد بود لذا استناد فعل به انسان و واجب، هر دو، صحیح بوده و استناد فعل به واجب سبب تحدید قدرت و اراده ی مطلق الهی نخواهد شد، بر طبق این دیدگاه واجب متعال نسبت به همه افعال ممکنات، فاعل مباشر خواهد بود.
کاربرد اصل تشکیک در بحث مبدأ و معاد از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
سلمان شریعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشکیک مطرح در میان فیلسوفان برجسته اسلامی تشکیک عامی و خاصی است ابن سینا مبحث تشکیک را در ماهیات عرضی مانند کم و کیف مطرح می کند و در نهایت تشکیکی که وی یه تصویر می کشد مطابق با تشکیک عامی است. شیخ اشراق اولین فیلسوفی است که تشکیک مطرح در فلسفه ویتشکیک خاصی است و آنرا گاهی در مراتب هستی و در قالب مثال نور و گاهی در مرتبه ای از مراتب مطرح می کند. ملاصدرا نیز قائل به تشکیک خاصی است و اول فیلسوفی بود که مصداق آنراوجود دانست. وی ضابطه تشکیک خاصی را بازگشت ما به الاختلاف به ما به الاشتراک معرفی کرد. در همه مسائل هفت گانه مطرح شده مربوط به مبدأ و معاد در اینپژوهش تقریر ملاصدرا یگانه است و سابقه ای نداشته است؛ به این معنا که در برهان صدیقین ایشان تقریر جدیدی ارائه می دهد و تقریرها ی پیشین را صدیقین نمی داند قاعده بسیط الحقیقه آنگونه که بطور مستقل در فلسفه وی بحث می شود، در تقریر پیشینیان بحث نشده است. چنانکه در بحث علت نیز تا مرتبه ای همپای گذشتگان است ولی در نهایت از تشکیک در مراتب به تشکیک در مظاهر می رسد. در پنج مسئله دیگر تقریر وی بی سابقه و جدید است به استثنای حرکت جوهری که وی بنیانگذار آن است. اصل تشکیک در چهار مسئله برهان صدیقین، علم واجب، حرکت جوهری و حدوث و بقاء نفس در تقریرهای پیشینیان جایگاهی نداشته است. و اما در حکمت متعالیه به استثنای بعضی از تقریرهای وی از برهان صدیقین که تشکیک نقشی را ایفا نمی کند، در تقریرهای دیگر وی از این برهان و همچنین در سایر مسائل شش گانه تشکیک در وجود جایگاه مبنایی دارد و همه این اصول بدون کمک گرفتن از اصل تشکیک ناتمام است.
علم‌النفس و رابطه‌ی آن با خداشناسی از دیدگاه حکمت متعالیه (ملاصدرا) و مکتب اسماعیلیه (ناصرخسرو)
نویسنده:
فاطمه افضلی شمس‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از سوالات اساسی بشر از ابتدای آفرینش این بوده است که "من کیستم؟". یافتن پاسخی برای این سوال می تواند راهگشای بسیاری از ابهامات و مشکلات بشری باشد. علم النفس و خودشناسی یکی از توصیه های موکد دین مبین اسلام است و بنابر گفته ی بزرگان دین، معرفت نفس رهنمون معرفت رب است و یکی از راه های خداشناسی به حساب می آید.برای یافتن رابطه ای بین خودشناسی و خداشناسی، باید مسیری را طی نمود. مرحله ی اول در این راه شناخت نفس ناطقه ی انسان، یافتن چگونگی رابطه ی قوای نفس با آن، درک چگونگی رابطه ی نفس با بدن و به طور کلی شناخت ذات، صفات و افعال است. در مرحله ی دوم، شناخت ذات، صفات و افعال باری تعالی در حد وسع و سعه ی وجودی فرد مطرح می شود. مرحله ی آخر که می توان آن را حساس ترین مرحله دانست عبارت است از مقایسه ی نفس ناطقه با حق تعالی. در این بخش با توجه به تشابهاتی که بین نفس و خداوند یافته ایم، و با تاکید بر این نکته که خداوند مثل ندارد ولی مثال دارد، به این نتیجه می رسیم که انسان با شناخت خود می تواند خالق و رب خود را بشناسد و سیر الی الله داشته باشد. در پژوهش حاضر، مراحل رسیدن از خودشناسی به خداشناسی را به صورت تطبیقی، بین حکیم ناصرخسرو و صدرالمتالهین به عنوان نمایندگان مکتب اسماعیلیه و حکمت متعالیه پی می گیریم و مشاهده می کنیم که این دو حکیم نیز بر رابطه بین معرفت نفس و معرفت رب تاکید دارند و خودشناسی را یکی از متقن ترین و نزدیک ترین راه های خداشناسی می دانند
ملاصدرا و مسئله مرگ
نویسنده:
علیرضا اسعدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه‌های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است و او نیز کوشیده است از منظر فلسفی آن را تبیین کند. به‌یقین مبانی فکری هر فیلسوفی در تحلیل فلسفی او از مرگ تأثیرگذار است و لوازم و پی‌آمدهای خاصی را نیز در پی‌دارد. این مقاله می‌کوشد چیستی، چرایی و چگونگی مرگ را از منظر ملاصدرا بکاود و پس از تبیین مبانی فلسفی او همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، آثار و لوازم تحلیل او را از مرگ روشن سازد. طبیعی‌بودن، ضرورت، حقانیت و وجودی‌بودن مرگ و نیز فناناپذیری انسان با مرگ، عمومی‌بودن مرگ و نیز کراهت از مرگ از آموزه‌های دینی هستند که با مبانی صدرایی تبیین بهتری می‌یابند. البته برخی آموزه‌های دینی نیز وجود دارند که با تبیین صدرایی ناسازگار می‌نمایند. پایان‌بخش این مقاله بررسی دو مورد از این گونه آموزه‌ها، یعنی آموزه دینی رجعت و استکمال برزخی است.
صفحات :
از صفحه 92 تا 123
  • تعداد رکورد ها : 4825