جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4825
کارکردهای خیال متصل در نظام فلسفی صدرالمتألهین
نویسنده:
فرشته‌سادات یاسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات تجرد قوه خیال و اصول قائمه بر آن و بررسی و ارائه کارکردهای آن از مباحث مربوط به نفس و مقامات آن است. تحقیق و تبیین مسأله مذکور ارتباط مستقیم با اکثر مبانی فلسفی دارد. بدون تردید فلاسفه قبل از صدر المتألهین به بسیاری از این نکات پی نبرده‌اند و اگر هم پاره‌ای از این مباحث در کتب آنها دیده می‌شود چون همه قواعد مربوط به آن را ضبط نکرده‌اند، از رسیدن به حقیقت محروم مانده‌اند. صدر المتألهین در بررسی قوای نفس تجرد قوه خیال را اثبات می‌کند و دلائل ابن‌سینا بر مادی بودن قوه خیال را رد می‌کند. با اثبات تجرد این قوه و اثبات وحدت نفس با قوای نفس، مرتبه و صقعی به نام خیال متصل برای نفس مطرح می‌کند. خیال متصل از منظر ایشان جایگاه صور خیالی، صور منامیه و صور جزئی دریافتی از عالم غیب است. قوه خیال از نظر ملاصدرا دارای توانایی‌های خاص است از جمله نفس با کمک این قوه در مرتبه خیالی خود صور خیالی را ابداع و خلق می‌کند علاوه بر این توانایی حفظ و نگهداری دریافتهای غیبی و وحیانی نیز ویژه این قوه است. با اثبات تجرد قوه خیال بقاء آن در معاد نیز توجیه می‌شود و با بقاء آن در معاد، معاد جسمانی تبیین می‌شود که خود از شاهکارهای صدر المتألهین است. در تحقیق حاضر ابتداءً به بررسی جایگاه قوه خیال در بین سایر قوای نفس پرداخته می‌شود و ادله‌ای که بر تجرد آن اقامه گردیده مطرح می‌شود، سپس کارکردهای این قوه در مباحثی چون ادراک، دریافت امور غیبی، معاد جسمانی مورد مداقه فلسفی قرار می-گیرد.
قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا و غزالی
نویسنده:
فاطمه وکیلی زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قاعده الواحد اساسی ترین قاعده ای است که در بین فیلسوفان مطرح بوده و هریک نسبت به این قاعده به عنوان نقش بنیادی و اساسی که در فلسفه دارد تاکید دارندولی از سوی دیگر گروهی از متکلمان بر رد ان تلاش کرده .قاعده الواحد از طریق اندیشه های افلوطین و اثولوجیای او که ارسطویی انگاشته می شد بمیان دانشمندان مسلمان آمد و در تاریخ پر فراز و نشیب خود مسائل متنوع و فراوانی را بر انگیخت . در این تحقیق سعی برآن شده است که در مسائل زیر پرداخته شود . اول تحلیل خود قاعده الواحد از جهت ساختار معنایی . دوم بررسی نظرات بزرگانی چون ملاصدرا و غزالی و علت پذیرش و رد این دیدگاه و این که غزالی خدشه هایی را بر این قاعده وارد چه بوده و چه دیدگاهی داشته و جواب ملاصدرا به ان چه بوده است . سوم کاربردهای قاعده الواحد . چهارم چگونگی صدور کثیر از واحد . پنجم آیا قاعده الواحد بفرض صدق ، میتواند بنحو مشروع و منطقی در تبیینهای فلسفی بکار آید ؟کمتر بحثی مانند این قاعده مورد نزاع فراوان قرار گرفته است . از طرفی فیلسوفان بر نقش بنیادی و روش شناختی آن در نظامند سازی فلسفه تاکید می کنند و از جانب دیگر غالب متکلمان ، سلفیها و ظاهرگرایان بر رد آن همت گماشتند و آن را تناقض آفرین ، مستلزم نتایج زیانبار در اندیشه دینی و کفرآمیز تلقی کرده اند .
سیروتکاملی انسان ازدیدگاه ملاصدرا ومولوی
نویسنده:
قاسمیان رضا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسي و تطبيق تناسخ ملكي و ملكوتي از ديدگاه افلاطون، شيخ‌اشراق و ملاصدرا (رامين)
نویسنده:
اعظم قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دغدغه جاودانگی انسان همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است و در حوزه اعتقاد به جاودانگی روح، گرایش‌های متنوعی وجود دارد که تناسخ با قدمت چندین هزارساله‌اش یکی از این صورت‌ها به شمار می‌رود. اندیشمندان مسلمان با توجه به مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی اسلامی در حوزه‌های فلسفه، کلام و عرفان، تلاش کردند تا براساس مبانی خود به این دیدگاه بپردازند. در حوزه فلسفی دو مکتب اشراق و حکمت متعالیه با بهره‌گیری از مبانی خاص خود علاوه بر بیان نظریات تناسخیه و پاسخ به شبهات آن‌ها، تلاش کردند تا ماجرای حضور نفس پس از مفارقت از بدن، در دنیای دیگر و پس از اتصال نفس به بدن و حشر نفس را تبیین کنند. با مطالعه آثار افلاطون در می‌یابیم که ایشان صراحتاً به انتقال نفس آدمی پس از مرگ به بدن حیوانات سخن گفته پس ایشان تناسخ ملکی را قبول دارند هر چند ملاصدرا سخن افلاطون در مورد این انتقال را حمل بر تناسخ ملکوتی می‌کند و به نظر ایشان این سخنان به زبان رمزگونه گفته شده تا مردم از کردار زشتشان دست بردارند. شیخ اشراق نیز تلاش می‌کند با بیان آراء مکاتب فلسفی، نظرات آن‌ها را با مکتب فلسفی خود مقایسه و حتی آن‌ها را در نظرات خود هضم کند ایشان در ابتدا تلاش می‌کند تا با دلایل مشائی به ابطال تناسخ و شبهات آن‌ها بپردازد به‌طوری که این نظر (تناسخ) را حشو مطلق قلمداد می‌کند، در مرحله بعد با استفاده از ذوق اشراقی خود، ماجرای سعادت و شقاوت نفوس، پس از مفارقت از بدن را به‌گونه‌ای اشراقی، توجیه می‌کند و می‌گوید تناسخ چه حق باشد و چه باطل، اهل شقاوت پس از مفارقت از بدن، به عالم مثال منفصل وارد و نصیب آن‌ها صور مثالی مظلمه خواهد بود. ملاصدرا را نیز ضمن اقامه برهان بر امتناع تناسخ ملکی، با استفاده از اصول خود، به دفاع از تناسخ ملکوتی پرداخت و آن را متناظر با معاد جسمانی می‌داند که انسان‌ها در قیامت طبق رفتار و کردار خویش، به صورت حیوانات محشور می‌شوند هم‌چنان که آیات و روایات زیاد بر تناسخ ملکوتی تأیید می‌کنند.
مقایسۀ دیدگاه مطهری و سوئینبرن دربارۀ مسئلۀ شر
نویسنده:
حمیدرضا اسکندری دامنه، قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلۀ شر، آن گونه که در اندیشۀ مطهری و سوئینبرن مطرح شده، یکی از معضلات مهم و در عین حال پیچیده در بحث باور به خدا و غایتمندی جهان است. هر دو فیلسوف از منظر عدل به مثابه مهم‏ترین صفت الهی بدان نگریسته و با ابتناء بر دو رهیافت عنایت و اختیار بدان پاسخ گفته ‏اند. دشواری مسئلۀ شر عمدتاً به روش منطقی طرح بحث باز می‏ گردد که بر ناسازگاری، و نه صرفاً نقض، تأکید دارد. بدین معنا که با وجود خدای قادر مطلق، عالم مطلق و خیرخواه مطلق وجود شرور هیچ توجیهی نمی‏ تواند داشته باشد. پژوهش حاضر در پی آن است تا با توجه به دیدگاه دو فیلسوف مطرح، مرتضی مطهری و ریچارد سوئینبرن، به مسئلۀ شر بپردازد. این دو متفکر هر دو بر اساس نظام منسجم عدل الهی خود در صدد تبیین و توجیه شرور علی‏رغم وجود خدای قادر مطلق، عالم مطلق و خیرخواه مطلق هستند. در این مقاله، دیدگاه مطهری در دو بخش تبعیض‏ها و شرور مورد بحث قرار می‏ گیرد. نظر ایشان در باب شرور ذیل سه عنوان «عدمی بودن شر»، «نسبی بودن شر» و «تفکیک‏ ناپذیری خیر و شر» بررسی می ‏شود. دیدگاه سوئینبرن نیز در سه محور «شر اخلاقی» (مهار منطقی، دفاع مبتنی بر اختیار، اصل صداقت و مسئولیت)، «شر طبیعی» (کسب معرفت، دفاع مبتنی بر خیرهای برتر) و «رنج حیوانات» بررسی خواهد شد. در پایان به مقایسۀ دیدگاه ‏های این دو فیلسوف در محورهای انگیزۀ طرح عدل الهی، روش دو فیلسوف در ارائۀ نظریه عدل الهی، ماهیت شر، تقسیم‏ بندی شرور، فواید شرور، نظام احسن و رنج حیوانات می ‏پردازیم، و روشن خواهد شد که هرچند هر دو متفکر در تأکید بر اختیار انسان و وجود نظام احسن الهی و فواید شرور با هم متفق‏ القول‏اند، در باب ماهیت شر و تقسیم ‏بندی شرور و برخی از توجیهات برای وجود شرور با هم اختلاف رای و رویکرد دارند. لذا می‏ کوشیم تا وجوه اشتراک و افتراق این دو را مورد بررسی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
علم قبل از ایجاد خداوند به اشیاء؛ برتری دیدگاه علم بلا معلوم بر نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی
نویسنده:
نعیمه معین الدینی، علی اکبر نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
ملاصدرا، علم را در شمار صفات حقیقی ذات ­الاضافه دانسته و بر اساس اصل سنخیت، با شناخت صفت علم در انسان و رفع نواقص آن، همان معنا را در جهت کمال به خداوند نسبت داده است. یعنی همان گونه که در انسان، علم صفتی اضافی و نیازمند معلوم است، در خداوند نیز بر همین شاکله است؛ اما بدون جهات نقص. پس از پذیرش این مطلب، با توجّه به قواعدی چون «اتّحاد عاقل و معقول» و «بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء»، صدرا دیدگاه خود درباره علم الاهی را در نظریه «علم اجمالی در عین کشف تفصیلی» ارائه کرد. این نظریه با اشکالاتی مواجه است، از جمله: اضافی بودن علم؛ عدم تبیین علم خداوند به معدومات، ممتنعات و نحوه تعلق علم الاهی به جزئیات قبل از ایجاد تفصیلی اشیاء؛ قبول اتحاد عالم و معلوم در خداوند بر اساس علم حضوری؛ کل ­الأشیاء بودن حقّ ­تعالی؛ و ذومراتب دانستن ذات­ الاهی به دو مرتبه اجمال و تفصیل. در مقابل، روایات اسلامی، به منظور شناخت و تبیین علم الاهی، تقریر بدیعی از نظریه «علم­ بلا معلوم» را مطرح ­کرده ­اند. جهات رجحان این نظریه، در قید «بلا معلوم» نهفته است که اضافی بودن صفت علم را نفی می­ کند. نتیجه مهمی که در این نظر بدست می ­آید، عدم تقیید و تحدید علم الاهی به معلوم می­باشد، که کاشفیّت اتمّ این علم را در پی دارد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 188
تحلیل انتقادی نظریۀ لین رادر بیکر در تبیین رستاخیز با رویکرد اجمالی به حکمت متعالیه
نویسنده:
رستم شامحمدی، علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لین رادر بیکر درصدد است که آموزۀرستاخیز در مسیحیت را با ماده ­گرایی سازگار کند. او مدعی است که با تکیه بر نظریۀ تقوّم به عنوان یک نظریه مادی انگارانه، می ­توان تبیین کلامی و فلسفی شایسته­ ای از کیفیت زندگی پس از مرگ ارائه کرد. بیکر، به جای ارائه تبیین فلسفی از نسبت حیات ذهنی با بدن اخروی، به شیوه ­ای متکلّمانه، رستاخیز را فعل اعجازی خدا می­ داند. یکی از لوازم نظریۀ تقوّم، عدم اهمیت این­همانی عددی بدن دنیوی و اخروی است. در حالی که به نظر می ­رسد بدون در نظر گرفتن این­همانی بدن دنیوی و اخروی، نمی­ توان تبیین معقولی از امکان حیات پس از مرگ ارائه کرد؛ زیرا علاوه بر این­که انسان یک حقیقت نفسانی ـ جسمانی است، بین نفس و بدن هر شخص، رابطۀ ضروری، و نه امکانی، برقرار است. در مقام مقایسه، ملاصدرا استمرار وجودی شخص دنیوی و اخروی را با توسّل به وحدانیّت نفس (در عین پذیرفتن بدن­ های مختلف) توضیح می­ دهد؛ به طوری ­که نفس ناطقه، در هر مرتبه به نوعی ماده تعیّن می­ بخشد و با توجه به حرکت جوهری، بدن دنیوی و اخروی، دو جنبه از یک واقعیت واحد اما ذومراتب هستند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 148
شناخت یقینی مبدأ هستی؛ بازخوانی دیدگاه میرداماد
نویسنده:
محمد منافیان، نصرالله حکمت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
پرسش از امکان شناخت یقینی خدا، به عنوان مبدأ هستی، در شمار پرسش های مهم مابعدالطبیعه است. میرداماد بر این باور است که خدا، از حیث وجود فی نفسه، در شمار امور بدیهی و بی نیاز از برهان است؛ اما از حیث وجود رابط، می توان شناخت یقینی خدا را از طریق برهان إنّی مرکّب تحصیل کرد. برهان إنّی مرکّب به گونه ای شکل می گیرد که ملاک حصول یقین نیز در آن رعایت می شود. طرح برهان إنّی مرکّب، از ابتکارهای منطقی میرداماد است؛ و علاوه بر شناخت یقینی خدا، در توضیح چگونگی اقامه برهان در فلسفه اولی کاربرد دارد.
صفحات :
از صفحه 71 تا 102
کاربرد عقل در اخلاق از منظر ملّاصدرا و قاضی عبدالجبار معتزلی
نویسنده:
رحیم دهقان سیمکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل نقش قابل توجّهی در تنظیم و جهت دهی رفتارهای انسان به سمت ارزشها و فضائل اخلاقی دارد. ملّاصدرا و قاضی عبدالجبّار به این مسأله توجّه داشته و نظام اخلاقی خود را بر عقلانیت بنیان نهاده‌اند. آراء این دو ‌اندیشمند نسبت به کارکردهای عقل در اخلاق در سه رویکرد عمده وجودشناختی، معرفت‌شناختی و انگیزشی قابل بررسی است. از حیث وجودشناختی بر اساس مبانی فلسفی صدرالمتالّهین نظیر اصالت وجود و تشکیکی بودن و...، عقل، نحوه وجود انسان را مرتبه به مرتبه رقم خواهد زد. از حیث معرفت‌شناختی عقل قادر خواهد بود تا هم گزاره‌های بنیادین نظام اخلاقی را کشف کند ، هم صغریات و جزئیات اخلاقی را بر آنها منطبق کند و هم وجوه حُسن و قبح افعال را تشخیص دهد. در رویکرد انگیزشی نیز عقل، با تشخیص فعل صحیح و روشن ساختن نتایج و عواقب آن، قادر خواهد بود تا نقش قابل توجّهی را در ایجاد شوق و انگیزه و بکارگرفتن قوای محرّکه در جهت تحقّق بخشیدن به فعل، ایفا کند. رویکرد اوّل در آراء قاضی عبدالجبار به جهت برخوردار نبودن از مبانی ‌اندیشه صدرایی کمرنگتر است امّا در دو رویکرد دیگر، هر دو‌اندیشمند به کاربردهای عقل توجّه داشته‌اند. تفاوتهایی در نگرش این دو‌اندیشمند دیده می‌شود؛ از جمله اینکه به لحاظ معرفت‌شناختی، عقل از نظر ملّاصدرا قوّه‌ای از نفس است ولی در اندیشه عبدالجبّار، علوم یا بدیهیاتی است که آدمی از پیش آنها را واجد است. از نظر صدرالمتالّهین ملاک بی‌اخلاقی‌ها، فقر وجودی است و مهمترین عامل بی‌اخلاقی‌ها جهالت و غفلت است امّا این ملاک در آراء عبدالجبّار دیده نمی‌شود.
«نمونه‌ انگاری نفس آدمی با خدا نزد ملاصدرا»
نویسنده:
ناصر مومنی ، مهدی گنجور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرچند در قرآن و دیگر کتاب‌های آسمانی وروایات متعدد مثل و مانند از خدای یکتا نفی شده است، اما درعین حال به داشتن مثال توصیف گردیده است. تمثیل نفس به خدا در تعابیر عرفا پررنگ‌تر شده و با عبارت‌های گوناگون به کار رفته است. دراین بین ملاصدرا، با بهره گیری ازآموزه‌های دینی وعرفانی، به نمونه‌انگاری نفس انسانی توجه خاص داشته ودرآثار متعددخود ضمن طرح این مسأله ازآن نتایج دوسویه می‌گیرد. از آن جا که نفس آدمی ازجهت ذات، صفات وافعال نمونة خدا درنظر گرفته شده است، با شناخت نفس می‌توان خدا را بهتر شناخت، هم‌چنان که با شناخت خدا به خودشناسی و نتایج دیگر می‌توان رسید. .نکتة قابل تأمل اینکه کاربرد این تلقی توسط ملاصدرا، سنجیده ودقیقاٌ روشمند است و پیامدهای هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی متعددی دربردارد، به گونه‌ای که به نظر می‌رسد، ارزش تفهیمی و اقناعی آن درحل برخی ازمسائل فلسفی واعتقادی، بسی فراتر از استدلال‌های عقلانی باشد و در مواردی حتی جای خالی دلیل عقلی یقین‌آور را پرکرده و یا بر کا ستی های آن پرده افکنده است.
صفحات :
از صفحه 93 تا 116
  • تعداد رکورد ها : 4825