جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4825
دیدگاه فخر رازی دربارۀ معیار حسن و قبح در گسترۀ افعال الهی؛ تأمّلی بر تفکیک معرفت‌شناسانۀ اخلاق الهی و بشری
نویسنده:
محمود صیدی، مصطفی موسوی اعظم، حسن اختر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
بسیاری از دیدگاه‌های علم کلام و فلسفۀ اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر‌به‌فرد است. در این جستار، نخست ادلۀ فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه‌بندی می‌کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی- انتقادی سنجیده و نقد می‌کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می‌گیریم ملاک معرفت‌شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهی یکسان است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 108
بررسی و نقد دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا در خصوص ماهیت خدا
نویسنده:
فاطمه دژبانی مقدم
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی,
چکیده :
شناخت واجب الوجود، جزو مسائل اساسی در الهیات باالمعنی الاخص است، به طوری که در زمره مهم ترین اهداف فلسفه است و سعادت بزرگ فلسفه به شمار آمده است. این مطلب تحت عنوان «الحق ماهیته انیته» بیان می کند که حق تعالی، واجب الوجود، انیت محض و محقق محض است (انیت یعنی وجود و تحقق). یعنی ذات او حتی در ذهن هم قابل تحلیل به تحقیق موجودِ وجود نیست بلکه او تحقق وجود محض است. درباره این مسئله دو دیدگاه عمده وجود دارد: دیدگاه اول، فخر رازی که معتقد است واجب الوجود ماهیت دارد و عروض وجودش بر ماهیت او، عروض خارجی است؛ دیدگاه دوم، پاسخ ملاصدرا که معتقد است واجب الوجود ماهیت بالمعنی الاخص ندارد. طرف داران هر کدام از این دو دیدگاه، به دلایلی تمسک جسته اند با این حال دلایل فخر رازی برای اثبات ماهیت داری واجب الوجود و نیز غالب دلایل فلاسفه برای اثبات ماهیت نداشتن واجب الوجود تمام نیست؛ از این رو لازم است دو تفسیر ماهیت بالمعنی الاخص تفصیل داده شوند؛ به این صورت که ماهیت باالمعنی الاخص با تفسیر حد وجود، برای واجب الوجود ثابت نیست، لکن با تفسیر حکایت وجود، برای واجب الوجود ثابت است. آن چه در این نوشتار می آید تبیین و تحلیل این مسئله از دیدگاه فخر رازی و نیز دیدگاه ملاصدرا و فلاسفه، همراه بررسی دلایل هر کدام است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 73
بدن برزخی و اخروی از منظر ملاصدرا، مجلسی و فخر رازی
نویسنده:
الهه دهقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهدر این نوشتار "بدن برزخی و اخروی از منظر ملاصدرا، مجلسی و فخر رازی" مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر ملاصدرا تشخص هر انسانی به نفس اوست و بدن معتبر در شخص، امر مبهمی است که جز به واسطه ی نفس تحصلی ندارد. لذا جهت وحدت ابدان دنیوی و اخروی، به نفس و گونه ای ازماده ی مبهم است. محصول تطورات نفس و استقلالش از بدن، مرگ است که باعث موت بدن و حیات نفس می شود. نفس در عالم برزخ، وجود جوهری مثالی ادراکی مجرد از اجسام حسی، نه خیالی است که با همراه داشتن قوه ی خیال، می تواند مدرک صور جسمانی بوده و عین انسان میت در گور را توهم کند و آلام و لذات وارد بر او را درک نماید. لذا بدن در این عالم، ساخته و پرداخته ی خود نفس بوده و بین آنها دوئیت وجودی نمی باشد. صور حاصله از علم و عمل انسان در خیر و شر که در نفس مستحکم و جزء ذات او شده اند، سبب لذات و آلام عالم برزخند. تفاوت صور برزخی و اخروی در شدت و ضعف و کمال و نقص است. امور اخروی در وجود، قوی تر و در تحصل، شدید تر و در تأثیر، قوی تر و در آثار، بیشتر از موجودات دنیویند. تخیل در عالم آخرت، همان وجود عینی و عین تحصل است. ارواح در عالم آخرت به عینه، صورت هایی هستند قائم به ذات که حیاتشان، نفس ذات خودشان است و ملکات و صفات مستحکم شده در آنان، بدنهای ایشان است لذا بدن های اخروی و نفوس، حقیقتی واحدند. ابدان اخروی، اشباح ظلی و قوالب مثالی اند که به مجرد جهات فاعلی و حیثیات ایجابی از نفوس حاصل می شوند، آنها از لوازم نفوس اند و با نفوس معیت وجودی دارند. جامع تجرد و تجسم و دارای حیات بالذاتند. صور ادراکیند که وجودشان عین مدرکیت و محسوسیتشان است و با حواس ظاهری اخروی قابل حس اند. در تعداد، نامتناهی، دفعیه الحدوث و از آنِ یک نفس اند لذا نفس، ماده ی آنهاست. این دیدگاه ملاصدرا از ابدان اخروی، بر تحلیل او بر سائر امور عالم آخرت چون حشر و صراط و صحیفه ی اعمال و میزان و بهشت و دوزخ جسمانی و... تأثیر گذار است. از دیدگاه مجلسی باید به آن چه از مقدمات و اوصاف قیامت در آیات و روایات آمده، بدون تأویل اذعان نمود. ایشان با توجه به روایات، بیان می کند که روح پس از مفارقت از بدن به جسدی که در صورت شبیه به بدن دنیوی و در لطافت چون اجسام ملائکه و جن است، تعلق می گیرد و در هنگام سوال قبر بار دیگر به بدن اصلی باز می گردد و سوال و فشار قبر بر بدن اصلی وارد می آید که برای همه وجود ندارد. بعد از آن روح به جسد مثالی تعلق گرفته و به بهشت و دوزخ دنیا منتقل می شود و سایر امور برزخ بر روح خواهد بود. وجود اجساد مثالی قبل از موت نیز بعید نبوده لذا ارواح در حال خواب و احوالی شبیه آن، که تعلق روح به اجساد اصلی ضعیف است به اجساد مثالی تعلق می گیرند و با آنها در عوالم ملک و ملکوت سیر می کنند. تعلق ارواح قوی به اجساد مثالی کثیر و تصرفشان در حالت واحد در آنها نیز بعید نیست. در آخرت نیز خداوند اجزای بدنها را جمع نموده و بدنها عود می کنند و بار دیگر ارواح به آنها تعلق می گیرند. این دیدگاه مجلسی، در تفسیرش از حساب رسی و صحیفه ی اعمال و میزان و صراط و بهشت و دوزخ جسمانی و... نیز موثر است. حقیقت نفس در آثار فخر رازی یکسان بیان نشده و وی در این باره دچار تناقضاتی شده است. از آن جا که چیستی نفس، نقش به سزایی را در بحث حیات پس از مرگ ایفا می کند، دامنه ی این تناقضات به تحلیل او پیرامون بدن برزخی و اخروی نیز کشیده می شود، زیرا بنا بر رویکردی که به حقیقت نفس خواهد شد تغییرات قابل توجهی در نوع حیات پس از مرگ نیز ایجاد خواهد گشت. رازی گاه به جسمانیت و گاه به تجرد نفس قائل شده است. وی باتوجه به این که مرگ را قطع تصرف نفس در بدن می داند قائل به مردن بدن و ادامه ی حیات نفسانی می شود و حیات برزخی را به نفس نسبت می دهد. اما چون انکار معاد جسمانی را با اقرار به حق بودن قرآن کریم قابل جمع نمی داند لذا حشر اجساد را می پذیرد و علم و قدرت خداوند را دلیل بر جمع آوری اجزاء پراکنده شده می داند. رازی سایر وقایع نقلی از امور قیامت را فی نفسه ممکن دانسته و قدرت خداوند بر آنها و خبر صادق از آنها را دلیل وجودشان معرفی می کند و معرفت به آنها را از طریق آیات و روایاتِ درست، قابل حصول می شمارد. از آن چه بیان شد تفاوت دیدگاه سه شخصیت مذکور در موضوع مورد بحث به خوبی آشکار است. کلید واژه ها: بدن، عالم آخرت، عالم برزخ، ماده اولی، معاد جسمانی.
بررسی تطبیقی رابطه خدا و جهان از دیدگاه ملاصدرا و فخر رازی
نویسنده:
لیلا فاطمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسایل مهم فلسفی در تاریخ تفکر بشر که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته، مساله‌ی ارتباط خدا و جهان است. ملاصدرا شناخت عقلانی در مورد خدا را ممکن می‌داند و برای اثبات او، براهین متعددی اقامه می‌کند. او در این مساله (ارتباط خدا و جهان) از مفاهیمی چون: اصالت وجود، رابطه علت و معلول، توحید افعالی، حرکت جوهری و غیره استفاده می کند. پیش از ملاصدرا، مسلک اشعریون، که با غزالی رشد و تکامل یافته بود، با فخر رازی وارد دوران جدیدی شده بود. فخر رازی نیز به سبب علاقه‌اش به مکتب اشعری، خدا و رابطه‌اش با جهان را از آن منظر می‌دید. ما در این رساله‌ برآنیم تا با شناخت مبانی فلسفی تفکر ملاصدرا ، مفهوم خدا (الله) را در حکمت متعالیه و نیز رابطه‌ی میان خدا و جهان را بررسی کرده و با رویکردی تطبیقی، شباهت‌ها و تفاوت‌های دیدگاه‌های ملاصدرا در باب وجود حق و رابطه‌اش با جهان نزد فیلسوف اشعری مسلکی چون فخر رازی نشان دهیم.نتیجه اینکه اگر چه فخر رازی در مساله خدا و جهان خواسته که نظریه ای مطابق با اصل توحید الهی ارایه دهد لکن نظریه ملاصدرا بسیار سازگارتر با اصل توحید الهی و مبانی اسلامی است .واژگان کلیدی: علیت، قاعده الواحد، حدوت و قدم،، فیض، تجلی. آفرینش، خلقت.
اصل سنخیت از دیدگاه فخر رازی و خواجه طوسی
نویسنده:
مرتضی حسینی شاهرودی، فاطمه استثنایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
فخر رازی سنخيت ميان خدای متعال و مخلوقات را به دليل اشتراک ميان واجب الوجود و ممکن الوجود و محدود شدن قدرت الهی انکار می کند و آن را با مقام تنزيه خدای متعال در تعارض می داند، ولی خواجه طوسی در آثار فلسفی خود، به دفاع از قاعده «الواحد» بر مبنای اصل سنخيت پرداخته و اعتقاد به اصل سنخيت، به خوبی از عبارات وی برداشت می شود. اما او در نگاه عرفانی خود، به گونه ديگری درباره قاعده «الواحد» سخن می گويد و معتقد است تبيين کثرت های جهان و ارتباط آن ها با خدای متعال و پرسش از سنخيت ميان آن ها، فرع بر صدور حقيقی کثرت ها از خداوند است، و در اين باره، هر کسی از ظن خود آن می گويد که شايسته خود اوست، نه شايسته خدای متعال.
صفحات :
از صفحه 71 تا 94
نقد و تحلیل آراء فخر رازی
نویسنده:
علی اصغر ایماندوست
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مجله مکتب وحی نبوی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مقاله حاضر، سعی شده است که بر اساس آیات قرآن کریم و روایات موجود در کتب عامه، چهار کلمه کذلک، امت، وسطا و شهداء را بررسی نمایند. مثلا برای کلمه امت مشخص شد که امت به همه مسلمانان گفته نمی شود بلکه ویژه اهل بیت عصمت و طهارت است. آنان شاهد بر مردم و پیامبر شاهد بر آنان است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 96
موضوع فلسفه در اندیشه ارسطو، ابن سینا و ابن رشد
نویسنده:
نادیا مفتونی، احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق(ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از چیستی، موضوع فلسفه متعلق به حوزه علم شناسی است. ارسطو راهی به سوی وحدت و تمایز علوم گشوده و ضابطه ای منطقی را به عنوان یک توصیه روشی فراروی دانشمندان قرار می دهد : در مسائل هر علم باید از عوارض ذاتیه موضوع آن علم سخن گفت. ابن سینا در ادامه کار فارابی قاعده فوق و متفرعات آن را به تفصیل نظام می دهد و در مقام عمل نیز هنگام ورود به همه رشته های علمی به ضوابط منطقی پایبندی نشان داده و موضوع فلسفه را هم مطابق با این ضوابط تعیین می نماید. ابن رشد عمدتاً نقشی جز شارح و مفسر ارسطو ایفا نمی کند و قواعد منطقی ارسطو را پیرامون علم شناسی همان گونه که وی ارایه نموده است، تشریح می نماید . تفاوت اساسی ابن رشد با ابن سینا آن است که در مقام عمل در ورود به رشته های گوناگون علمی از جمله فلسفه توجهی به قواعد علم شناسی ندارد و با نظر مستقیم به مسائل وارد بحث می شود. تطبیق قواعد منطقی دانش شناسی بر همه آنچه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است چالش خیز می باشد. ابن سینا برای پر کردن شکافی که میان مقام تعریف و مقام تحقق علوم به طور کلی و فلسفه به نحو خاص وجود دارد، تلاشهایی انجام داده است.
صفحات :
از صفحه 56 تا 78
ماده از نگاه فیزیک و فلسفه
نویسنده:
فاطمه سلیمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ماده مربوط به طبیعت است و در کنار پژوهشهای نظری فلاسفه، دانشمندان علوم‌ تجربی نیز به شناخت ماده و فهم ساختار جهان طبیعت پرداخته‌اند. مفهوم ماده یا جسم‌ در تاریخ تفکر بشری دچار دگرگونی‌های بسیار شده و هر کدام از نظامهای فلسفی‌ مختلف تصویر و تبیین خاصی از ماده ارائه کرده‌اند. در تمامی این تبیین‌ها مسأله‌ تغییرپذیری و امکان پذیرش صورت‌های مختلف برای ماده مورد توجه بوده است. از نگاه علم فیزیک،ماده یا جسم از ذرات بنیادین،تجزیه‌ناپذیر و دارای جنبش و حرکت تشکیل شده است که با توجه به میزان جنبش و حرکت این ذرات،صورت ماده یا انرژی به خود می‌گیرند. در تفکر فلسفی،اگرچه اکثر فیلسوفان مسلمان ماده را به عنوان‌ امر بالقوه محض،جزئی از جوهر جسم می‌دانند و قائل به ثنویت ماده و صورت هستند ولی در عین حال در مورد اتصال یا انفصال بالفعل اجسام دیدگاه‌های متفاوتی دارند. البته مسأله نسبت جسم و ماده یک مسأله فلسفی صرف نیست و باید آن را در وهله‌ اول موضوع علم تجربی بدانیم و دریافت‌های تجربی را به عنوان اصل موضوعه بپذیریم‌ و سپس براساس این دریافت‌ها به تحلیل فلسفی از جسم و ماده بپردازیم.بر همین مبنا در اندیشه صدرایی ماده دیگر جزئی از جسم و دارای عدم فعلیت نیست و اجسام پیرامون‌ ما از ذرات بنیادین بسیار ریزی تشکیل شده‌اند که دارای حرکت و جنبش دائمی هستند و به اعتبار داشتن خاصیت وجودی دائم التغییر بودن،لفظ ماده بر آنها اطلاق می‌شود.به‌ این ترتیب به تحلیلی فلسفی از ماده می‌رسیم که با دریافت‌های تجربی فیزیک هماهنگ‌ است.
صفحات :
از صفحه 20 تا 55
وحدت وجود در حکمت متعالیه، بررسی تاریخی و معناشناختی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
وحدت وجود یکی از مهمترین باورهای عرفانی است که همواره چالش های فراوانی را هم در عرصه دینداری و هم در عرصه تفکر فلسفی موجب شده است و ملاصدرا هم به عنوان مبدع یک نظام فلسفی به نام حکمت متعالیه، مدعی است که توانسته است این نظریه عرفانی را تبیین فلسفی نماید. اما بعدها در شرح مراد ملاصدرا اختلافاتی پدید آمد؛ برخی از پیروان این نظام فلسفی نظریه وحدت تشکیکی وجود را تنها تبیین معقول از نظریه وحدت وجود عرفا دانستند و اما برخی دیگر بر این باور بودند که سخن عرفا چیزی بیش از این است، یعنی نفی هر گونه کثرت از وجود، که از آن به وحدت شخصی وجود تعبیر کرده اند، و قائل شده اند که ملاصدرا نیز در نظام فلسفی خود توانسته از وحدت تشکیکی وجود گذر کند و به وحدت شخصی وجود برسد.برای داوری بین این دو دیدگاه، در این مقاله، پس از اشاره مختصری به تاریخچه پیدایش نظریه وحدت وجود، تاریخ تحولاتی را که در تفسیر رای ملاصدرا در این باب وجود دارد، مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به سراغ معیارهایی که برای تفکیک فلسفی این دو دیدگاه ارایه شده، می رویم تا نشان دهیم که آیا به لحاظ معنا شناختی، در فضای حکمت متعالیه، واقعا سخن از وحدت شخصی وجود به عنوان امری متمایز از وحدت تشکیکی وجود، قابل دفاع است یا خیر. برای اینکه این داوری کامل شود باید علاوه براین بحث معناشناختی، ادله فلسفی قائلان به تفکیک این دو مطلب در حکمت متعالیه و لوازم پذیرش چنین تفکیکی را نیز مورد بررسی فلسفی قرار داد که به علت ضیق مجال در این مقاله به همان بررسی تاریخی و معناشناختی بسنده شد و ان شاء اله در مقاله دیگری بررسی ادله و لوازم این سخن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
صفحات :
از صفحه 133 تا 166
درآمدی بر نظریه فطرت
نویسنده:
عباس احمدی سعدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
گرچه موضوع فطرت به لحاظ ورود آن در آیات قرآن در آثار تفسیری مورد توجه قرار گرفته، هیچ گاه نزد متقدمین مسلمان به صورت یک نظریه منسجم در باب انسان شناسی و یا معرفت شناسی سامان نیافته است. در روزگار ما برخی الهیدانان جهد بلیغی کردند تا از آن، نظریه ای معقول پرداخته و در باب انسان شناسی دینی، اخلاق، منشا دینداری و توجیه خداپرستی از آن سود برند. فطرت بر اساس برخی اصول حکمت متعالیه امری بالقوه است که در شرایط خاصی بر اثر صیرورت و حرکت جوهری به فعلیت می رسد. از سوی دیگر، منکران فطرت با ذکر شواهدی، از جمله اقوامی که هیچ گونه تصوری از (یا گرایشی) به خدا ندارند، از بن وجود فطرت را نفی کرده اند. ظاهرا وجود بعضی چالشها، همچون استقرایی بودن برخی مقدمات استدلال، مانع پذیرش نظریه فطرت به عنوان یک رهیافت کاملا فلسفی است. با این همه، می توان با رویکردی میان رشته ای، مبتنی بر تکثر روش شناختی، و در پرتو یافته های روان شناسان و آموزه های دینی، همچنان آن را رهیافتی مهم و قابل دفاع تلقی کرد.
صفحات :
از صفحه 173 تا 193
  • تعداد رکورد ها : 4825