مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
عقل شناسی معرفت شناسی اومانیسم معرفت شناسی پسینی معرفت شناسی پیشینی معرفت شناسی تجربه عرفانی معرفت شناسی رئالیستی معرفت شناسی عقلی معرفت شناسی فمینیستی معرفت شناسی کانتی معرفت شناسی کلاسیک معرفت شناسی مدرن معرفت شناسی معاصر معرفت شناسی نوین معرفت‌شناسی دینی (مسایل جدید کلامی) هرمنوتیک
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 695
مسئله باور پایه و نظام معرفتی علامه طباطبایی
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه مبناگرایی یکی از دیرینه‌ترین و مهم‌ترین رهیافت‌ها در معرفت‌شناسی تلقی ‌می‌شود. از دو قسم اساسی مبناگرایی، مبناگرایی کلاسیک و معتدل، در مقاله حاضر، مبناگرایی کلاسیک را انتخاب کرده‌ایم و از دو شکل مبناگرایی درون‌گرایانه و برون‌گرایانه، دومی را بررسی می‌کنیم. در نوشتار حاضر هر دو دسته از مبناگرایی ساده و مضاعف و تمایزات اساسی آن‌ها را کاویده‌ایم. ادعای اصلی مبناگرایی کلاسیک برون‌گرایانه این است که باورهای ما به دو دسته پایه و استنتاجی تقسیم می‌شوند و همه باورهای استنتاجی ما، در فرایند توجیهی، باید به باورهای پایه بازگردند، در غیر این‌ صورت دچار دور یا تسلسل خواهیم شد. در مقاله حاضر کوشش خواهد شد تا علاوه ‌بر آن‌که کاستی‌های نظریه مبناگرایی نشان داده می‌شود به این کاستی‌ها، بر اساس نظام معرفتی علامه، پاسخ‌هایی داده شود. علامه طباطبایی در نظام معرفتی خود دستگاهی از روابط میان باورها، بر اساس سه اصل، سامان می‌دهد که این دستگاه اولاً، تمایز میان بدیهیات اولیه و ثانویه را مشخص ‌می‌کند؛ ثانیاً، ضمن نقد معرفت خطاپذیر از معرفت خطاناپذیر دفاع می‌کند؛ ثالثاً، روش دست‌یابی به معرفت یقینی را تبیین ‌می‌کند؛ و بالاخره، ضمن نقد بر مبناگرایی ساده، مبناگرایی مضاعف را رویکرد درست بر‌می‌شمارد. خطاپذیری و خطاناپذیری و در نتیجه، تصحیح باورهای پایه اساسی‌ترین ضعف و کاستی در مبناگرایی است. با توجه به مبنای علامه طباطبایی، درباره معرفت یقینی، که باید در نهایت همه معرفت‌ها به بدیهیات ختم و بدیهیات ثانویه نیز با روابط ویژه‌ای به بدیهیات اولی یا سه اصل اولی منتهی شوند؛ می‌توان خلل اساسی در مبناگرایی، که همان معرفت تزلزل‌پذیر غیر یقینی است، را مورد پرسش قرار داد. مهم‌ترین دستاورد علامه، در حوزه معرفتی، دفاع از معرفت یقینی بر اساس اولیات و امکان دست‌یابی به معرفت خطاناپذیر است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
تأثیر ویژگی‌های روانی انسان در شکل‌گیری باور از منظر قرآن کریم با تأکید بر «خودبرتربینی»
نویسنده:
محسن میری (حسینی)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
معرفت و به طور خاص باور و اعتقاد آدمی، یکی از مهم‌ترین ارکان در تعین هویت انسان و شکل‌گیری فرد و اجتماع است که از دیرباز مورد توجه و پژوهش‌های فراوانی از منظرها و نیز از جهات مختلف بوده است. به حتم باورهای انسانی همانند سایر پدیده‌های دیگر، همان‌گونه که در برخی از امور تأثیرگذار است، از عوامل و علل معرفتی و غیر معرفتی نیز اثر می‌پذیرد. قرآن کریم، این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری معرفت را با همه ابعاد آن مورد توجه قرار داده و ضمن بیان فرایندها و روندهای این تعامل، هنجارها و بایسته‌های این تعامل را برای دستیابی انسان به سعادت و کمال بیان فرموده است. این مقاله ضمن بیان نکاتی مقدماتی، برخی عوامل تأثیرگذار بر باور از دیدگاه قرآن کریم را ـ با تأکید بر مورد «تکبر» برمی‌رسد. اهمیت از این دست از مباحث، از آن‌رو است که یکی از راه‌های اسلامی سازی علوم، طراحی نظریه‌ای سامان‌مند و جامع درباره هنجارهای باور بر اساس قرآن کریم و سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 80
علم و هویت
عنوان :
نویسنده:
حمید پارسانیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم مدرن که ناگزیر بر اساس فرضیات و تخیلات آزمون ناپذیری شکل می گیرد که بر اساس تعریف مدرن از علم غیرعلمی هستند. تنها از بعد سلبی یعنی در انکار حقایق عقلی و متافیزیکی الهی وحدت می یابد و چنین دانشی برای جامعه ای که بر اساس آن قرار می یابد نمی تواند هویت وجودی واحدی را تأمین کند. علومی که از متافیزیک الهی بهره می برند هم خود از وحدتی حقیقی برخوردارند و هم هویتی واحد برای جامعه ای که بر اساس آن استقرار می یابد به ارمغان می آورند. فلسفه الهی و دیدگاه های مقابل آن در دو سوی نقیض بوده و دانش هایی که بر مبنای این دو مبنا سازمان می یابند از ارزش معرفتی یکسان نیز نمی توانند برخوردار باشند. این مقاله ناظر به مقاله «علم نافع و هویت ساز» بوده و نسبت علم و هویت را در امتداد آن، دنبال می کند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 36
مقایسه معرفت شناسی مطهری و کانت بر محور نظریه فطرت کانت و چالش مطهری با آن
نویسنده:
سیدجعفر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع اصلی این تحقیق، معرفت شناسی از نظر کانت و مطهری، بر محور نظریه فطرت کانت و چالش مطهری با آن می‌باشد. هدف از تحقیق، بررسی تطبیقی معرفت شناسی این دو متفکر در زمینه نظریه فطرت و بیان محل اختلاف آن دو، در مسأله و محتوای نظریه فطرت و مواضع مشترک آن‌ها در حوزه معرفت شناسی می‌باشد.روش مورد استفاده در این پژوهش، اسنادی- تحلیلی است و بر اساس رجوع به کتب، منابع، سایت‌ها، و فیش برداری و تهیه یادداشت‌ها و تحلیل و جمع بندی و نگارش تحقیق می‌باشد.نتایج پژوهش حاکی از این است که ادراکات و حقایق فطری یا نظریه فطرت کانت در نزد وی و مطهری از مولفه های اساسی واحدی برخوردار نیست. از نظر مطهری حقایق فطری کانت «بالفعل»، «برخورد از تأثیر یک جانبه و یک طرفه»، «بدون وجه استعدادی» و «فاقد هر نوع عینیت» است. ولی از نظر کانت حقایق فطری وی «بالقوه»، «دارای تأثیر متقابل و دوطرفه با ماورای خود» ، «دارای وجه استعدادی» و «برخوردار از نوعی عینیت» است. دیدگاه مطهری در مورد حقایق فطری کانت، فطرت گرایی حداکثری است ولی تصویری که کانت می‌دهد، فطرت گرایی حداقلی است. نتیجه آن که، به نظر می‌رسد که با ملاحظه تفاوت‌های اساسی میان تصویر حقایق فطری نزد دو متفکر، می‌توان اذعان داشت که محل اختلاف این دو متفکر یکسان و مشترک نیست.آرا و اندیشه‌های فلسفی مطهری و کانت به طور کلی متضمن نظریه اصالت چارچوب‌ها و زمینه‌های روان شناختی در امر شناخت و ادراک است. و این امر مستلزم آن است که معرفت شناسی دو متفکر اولاً به طور کلی یک معرفت شناسی زمینه گرا خواهد بود. ثانیاً از جهت پذیرش زمینه‌های خاص در فاعل شناسا، یعنی قبول نظریه قوای ادراکی، معرفت شناسی این دو متفکر نوعی زمینه گرایی مشابه را لازم می‌آورد.
نقد و بررسی گستره معرفت در اندیشه کانت
نویسنده:
میرزا حسین نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طرح مبحث معرفت شناسی در این پژوهش در راستای پاسخگویی به این پرسش اساسی صورت بسته است که قلمرو وگستره‌ی معرفت تا کجاست؟ آیا معرفت محدود به ساحت تجربه حسی است، محدوریت گستره‌ی معرفت به عرصه تجربه چه چالشها و بحرانهای اندیشه سوز را در پی دارد؟ آیا معرفت ما تقدم کانت رافع مشکلات معرفت شناختی است؟ در این پژوهش بر آنیم با نگاهی انتقادی به گستره‌ی معرفت از منظر کانت، به این پرسشها پاسخ گفته و به نقد و آسیب شناسی گفتمان معرفتی کانت بپردازیم. در ادامه توضیح داده خواهد شد که نظام معرفت شناختی کانت فی الواقع تبیین شرایط تکون معرفت علمی است. دغدغه کانت این بود که اصولا شروط تحصیل و تحصل معرفت و حدود گستره تواناییهای علمی وعقلانی آدمی در پروسه‌ی معرفت سازی چیست؟ در این مقال با استفاده و استمداد از متد و روش توصیفی و تحلیلی سعی می شوداین دقیقه آشکار شود که آیا با نشر و تولید فلسفه نقدی کانت بحرانها و چالشهای معرفت سوز در ساحت مباحثی اپیستمولوژیک و معرفت شناختی قابل دفع و رفو است؟ در نهایت به این نکته پبرداخته می شود که گفتمان انتقادی کانت یه تنها مشکلات معرفت شناختی را اعمار و مهندسی نکرد که پارگیهای فراخ درهندسه حکمت و معرفت افکند. از این رو به منظور به مرام و مراد کانت این گفتار در چهار محور استخوان بندی می شود، و در محور چهارم اندیشه معرفت شناختی کانت به ترازو وتیغ نقد سپرده می شود و در فرجامین امر به اتکاء به حکمت صدرایی و با ارائه راهکار برون رفت از بحرانی معرفت شناختی، شکافهای حصار حکمت و معرفت مهندسی خواهد شد.
ارزش معرفت شناختی دلیل نقلی
نویسنده:
عبداله محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بیشترین شناخت‌های بشر از راه دلیل نقلی کسب می‌شود. در این میان اعتبار معرفت‌شناختی دلیل نقلی مهم‌ترین پرسشی است که ذهن معرفت‌شناسان را به خود مشغول کرده است. اما این مسئله به چند پرسش بنیادین دیگر منشعب می‌شود: آیا دلیل نقلی توجیه خود را از سایر منابع معرفتی به دست می‌آورد یا اینکه برای توجیه خود نیازمند سایر منابع معرفتی نیست. معرفت‌شناسان غربی در پاسخ به این سوال دو نظریه «تحویل‌گرایی» و «غیرتحویل‌گرایی» را مطرح کردند. غیرتحویل‌گرایان برآنند که دلیل نقلی منبع معرفتی مستقلی در کنار حس و استدلال عقلی است و انسان‌ها برای پذیرش دلیل نقلی موجه بوده و نیازمند مدرک و دلیل اثباتی نیستند و نبود قرینه بر خلاف کافی است. تحویل‌گرایان، برخلاف غیر تحویل‌گرایان معتقدند عدم قرینه بر خلاف کافی نیست و شنونده باید دلیل اثباتی برای پذیرش دلیل نقلی داشته باشد. دلیل نقلی اعتبار خود را از سایر منابع مانند حس و حافظه و عقل دریافت می‌کند. این رساله ادله هر دو گروه را بررسی کرده و پس از نشان دادن اشکالات هر دو، قرابت دیدگاه تحویل‌گرایان با اکثریت دانشمندان مسلمان علم اصول را آشکار می‌سازد. پرسش مبنایی دیگر آن است که آیا دلیل نقلی انتقال‌دهنده معرفت است یا تولید‌کننده آن؟ این تحقیق پس از بررسی ادله هر دو دسته اثبات می‌کند دلیل نقلی نه انتقال‌دهنده معرفت و نه تولیدکننده آن است. پرسش مهم دیگر آن است که دلیل نقلی چه درجه-ای از معرفت را ایجاد می‌کند. این موضوع در میان معرفت‌شناسان غربی کمتر مورد توجه بوده است. این رساله با اشاره به تقسیمات دلیل نقلی از جمله تقسیم به خبر متواتر و واحد، مرتبه معرفتی حاصل از هر یک را جداگانه بررسی کرده است. همچنین توجیه دلیل نقلی را نه بر اساس تحویل‌گرایی و غیرتحویل-گرایی بلکه بر اساس میزان معرفت حاصل از دلیل نقلی واکاوی کرده است. در این رساله اثبات می‌شود خبر متواتر مفید قطع و خبر واحد در بسیاری از موارد مفید اطمینان بوده و قطع و اطمینان هر دو ارزش معرفت‌شناختی دارند.واژگان کلیدی: معرفت‌شناسی، دلیل نقلی، توجیه، تحویل‌گرایی، غیرتحویل‌گرایی، اعتماد، معرفت‌شناسی اجتماعی.
نظام معرفت شناسی سهروردی
نویسنده:
سیده‌زینب موسوی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمباحث معرفت‌شناسانه سهروردی چنان نظام‌مند است که انسجام درونی ساختار فلسفی او را نشان می‌دهد. وی با اثبات ممکن بودن معرفت به وسیله پاسخ دادن به شواهدی نقض، ضمن رد شکاکیّت، معرفت را به معنای حضور و ظهور معلوم نزد عالِم یا نور مجرد می‌داند. او برای ایجاد سازگاری درونی نظام معرفت‌شناسی خود بر معرفهالنفس تأکید می‌کند و ابزار دستیابی به معرفت را قوای ادراکی آن معرفی می‌کند که شامل حواس ظاهری و باطنی و قوه عاقله می‌باشد. بر همین اساس او مراتب معرفت را ادراک حسی، خیالی و عقلی می‌داند که در نحوه تحقق معرفت در هریک از این مراتب، بر مبانی اشراقی خاص خود، یعنی حضور، شهود و اشراق تأکید می-کند. بدین معنا که ظهور ذات برای نفس همان هویت نوری اوست و ظهور غیر برای آن هم به نحو اضافه اشراقی او بر هر معلومی که به واسطه نور ذاتی یا عرضی ظاهر شده، می‌باشد، البته در مرتبه ادراک عقلی به برکت اشراق مُثل است که نفس به اندازه تجردش به درک حضوری و شهودی نور محض نائل می‌شود. لذا هویت معرفت اشراقی، حضور معلوم در پرتو اشراق نفس و سپس مشاهده آن توسط نفس می‌باشد. این نحوه توجیه، از یک طرف ارتباط عمیق نظام معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی سهروردی را نشان می‌دهد و از طرف دیگر می‌توان معیار معرفت را حضور و شهود مستقیم به واسطه اشراق دانست. اما از این جهت که نفس تنها درصدد ثبوت معرفت برای خود نیست، بلکه به دنبال بازگویی و سنجش آن هم برمی‌آید، لذا معارف خود را در مقام اثبات قرار می‌دهد. در این صورت است که به معرفت حصولی منتقل می-شود، به طوری که به وسیله مفاهیم و قضایا به بازگویی و اثبات ادراکات حضوری در قالب تعریف یا استدلال، برای دیگری یا حتی برای خود می‌پردازد. برهمین اساس مباحثی چون صدق و کذب، نحوه توجیه خطاها و ملاک آنها و بحث تقابل یا عدم تقابل به میان می‌آید. با مبنا قرار گرفتن معرفت حضوری، معرفت حصولی مبتنی بر آن خواهد بود و از طرفی معرفت حضوری در صورت پیوند با معرفت حصولی می-تواند در مباحث معرفت‌شناسی مطرح شود.واژگان کلیدی: سهروردی، معرفت‌شناسی، معرفت حضوری، نور، شهود و اشراق، اضافه اشراقی
بررسی و تبیین دیدگاه معرفت شناسی اسلام و پراگماتیسم و تعیین و تحلیل مقایسه ای روشهای آموزشی مبتنی بر آنها در تعلیم و تربیت
نویسنده:
سعید جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش از یک سو با توجه به رابطه فلسفه با تعلیم و تربیت به بررسی ارتباط معرفت شناسی و روشهای آموزشی در تعلیم و تربیت می پردازد، از سوی دیگر با در نظرداشتن نظام فلسفی حاکم بر تعلیم و تربیت کشور، روشهای آموزشی دو نظام تربیتی اسلام و پراگماتیسم را مورد بررسی و تحلیل مقایسه ای قرار می دهد.در فصل اول به عنوان کلیات، موارد طرح تحقیق ، تعریف و تبیین مفاهیم تحقیق ، تبیین معرفت شناسی و مولفه های آن ، ارتباط معرفت شناسی با روشهای آموزشی ، مورد بررسی قرار گرفته است.در بخش ادبیات تحقیق، معرفت شناسی دو نظام فلسفی-تربیتی اسلام و پراگماتیسم با توجه به ابزار شناخت، شناخت حقیقی و منطق شناخت توضیح داده شده است. در فصل سوم جهت تعیین روشهای آموزشی مبتنی بر معرفت شناسی هر یک از دو نظام تربیتی، ابتدا مولفه های معرفت شناسی هر نظام همچون حقیقت، ماهیت دانش و منطق، مورد تبیین قرار گرفته و سپس با توجه به این مولفه ها، الگوها و روشهای اساسی شناخت هر مکتب مشخص گردیده است. سرانجام براساس الگوها و روشهای اساسی شناخت و همچنین ویژگیهای هر مکتب در امر آموزش ، روشهای آموزش تعیین و بررسی گردیده است. فصل چهارم به تحلیل و مقایسه روشهای آموزشی مکاتب اسلام و پراگماتیسم با بررسی نکات مثبت و محدودیتهای هر کدام از روشهای آموزشی، تحلیل فرآیند یاددهی-یادگیری و عناصر اصلی آن(هدف، محتوا، فرآیند) و همچنین تشریح روشهای آموزشی مشترک پرداخته است. در پایان نیز نتیجه گیری کلی و پیشنهادات تحقیق ذکر شده است.
تأثیر گناه بر غایت و کارکرد عقل در اندیشه غزالی
نویسنده:
زهرا (میترا) پورسینا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
مسئله بسیار مهم تأثیرات معرفتی گناه که امروزه در حوزه معرفت‌شناسی معاصر مجال طرح یافته است می­تواند از جنبه‌های گوناگون بررسی شود. یکی از این جنبه‌ها مربوط به تأثیرات واقعی گناه در عامل کسب معرفت، و دیگری مربوط به ارتباطی است که انسان با خداوند به منزله افاضه‌کننده معرفت دارد. در این مقاله جنبه نخست را به روش تحلیلی، آن هم از دید غزالی، دنبال می­کنیم. این تأثیر هم تأثیری بنیادین در غایت و کارکرد عقل است و هم تأثیر در فرآیند و فرآورده کسب معرفت. ما در این‌جا تنها به تأثیر گناه در غایت و کارکرد عقل، در سه حیث تأثیر در غایت وجودی عقل، تأثیر در چگونگی روی‌کردن عقل به حقایق، و تأثیر در احساس و اراده ناظر به درک و دریافت حقیقت می‌پردازیم. تأثیر گناه در فرآیند معرفت و فرآورده آن محل بحث این مقاله نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 161 تا 181
راهبرد آموزشی تجربه زیبایی‏ شناختی بر مبنای اندیشه‏ های معرفت ‏شناسی استاد جعفری
نویسنده:
زهره متقی، رضا علی نوروزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رویکرد معرفت‌شناختی هر متفکر در نوع نگرش تربیتی او تأثیر‌گذار است و روند فعالیت معلم در فرایند یادگیری را تعیین می‏کند. این مقاله، بر اساس مبانی معرفت‏شناسی علامه محمدتقی جعفری، با رویکرد کیفی و روش توصیفی ـ استنتاجی به بررسی ضرورت‏های استفاده از تجربه زیبایی‏شناختی در آموزش پرداخته است. لذا در آغاز بر اساس اسناد موجود، عناصر معرفت‌شناسی علامه به عنوان مبانی نظری مورد بررسی قرارگرفته، سپس با تأکید بر دیدگاه ایشان در تنوع راه‏های شناخت و تنوع تجارب انسانی، ضرورت استفاده از قابلیت‏های زیبایی‏شناسی در آموزش تبیین شده و بر اساس ارتباط این دو بخش، اهمیت کاربرد آن در نظام تعلیم و تربیت استنتاج شده است. یافته‏های پژوهش نشان می‏دهد که توجه به کثرت‏گرایی در شناخت در اندیشه علامه جعفری، پایه‏گذاری خروج نظام تعلیم و تربیت از باریک‏اندیشی شناختی شده و توجه را به نوعی خاصی از سواد یعنی سواد زیبایی‏شناختی رهنمون کرده است، همچنین نگرانی امر آموزش در ایجاد رغبت و تسهیل آموزشی اخلاقی در نظام تعلیم و تربیت را برطرف می‏کند.
صفحات :
از صفحه 87 تا 107
  • تعداد رکورد ها : 695