مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
عقل شناسی معرفت شناسی اومانیسم معرفت شناسی پسینی معرفت شناسی پیشینی معرفت شناسی تجربه عرفانی معرفت شناسی رئالیستی معرفت شناسی عقلی معرفت شناسی فمینیستی معرفت شناسی کانتی معرفت شناسی کلاسیک معرفت شناسی مدرن معرفت شناسی معاصر معرفت شناسی نوین معرفت‌شناسی دینی (مسایل جدید کلامی) هرمنوتیک
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 695
تحلیل مسئله تعقل از دیدگاه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
محمدحسین عباسى، رضا اکبریان، محمد سعیدى مهر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو براى نفس، حدوث جسمانى قایل است و نفس به منزله امر جسمانى، صلاحیت تعقل یا ادراک عقلى را ندارد. ادراک عقلى و صورت معقوله، امورى مجردند و براى تعقل نیاز به امرى مجرد دارند. بنابراین ارسطو تعقل را بر عهده عقل مى گذارد؛ اما این عقل مجرد با نفس مادى چه نسبتى دارد و چگونه در امر تعقل انسانى به ایفاى نقش مى پردازد. نظریه ارسطو با ابهاماتى آمیخته است که باید رفع گردد. ابن سینا با لحاظ نفس به منزله امرى مجرد و با تمایز نهادن میان مقام ذات و مقام فعل در نفس انسانى، ادراک عقلى را به نفس نسبت مى دهد. ادراک عقلى در نظر او، فعلِ جنبه ذاتى نفس تلقى مى شود و نفس با عقل جزئى انسانى یکسان انگاشته مى شود. تأثیر مبادى عالیه و نقش عقل فعال نیز در تعقل لحاظ مى گردد. ابن سینا تأثیر عقل فعال در ایجاد صور معقوله در نفس ناطقه را به دو اعتبار وجود و ماهیت، افاضه و اشراق مى نامد. مقاله حاضر به تحلیل و تبیین نظرات ارسطو و ابن سینا در این زمینه اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 49
بینش فلسفی و فهم دین
نویسنده:
محمدرضا بهاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
اين تحقيق به دنبال تحليل و بررسی مطلوب يا مضرّ بودن نقش بينش فلسـفی در فهـم ديـن است. از اينرو ابتدا به تبيين و تحليل رويكردها پرداخته و سپس آراء و انظار در مسئله نقد می گردد. نكته حائزاهميت در تبيين اصل مسئله، تعيين نوع رابطه بين معارف دينی با نفس الأمر دين است. روشن شدن اين رابطه، نقش بينش فلسفی را روشن می نمايـد. درايـنبـاره چهار رويكرد وجود دارد: رويكرد اول با قائل شدن به تأويل، بر ايـن بـاور اسـت كـه بـين حاقّ دين و معارف دينی ملازمه نيست؛ از اينرو بينش عصـری را حـاكم بـر نقـش بيـنش فلسفی در فهم دين می نمايد. رويكرد دوم با قائل شدن به نقش تفسيری برای بينش فلسفی، بين حاقّ دين و معارف دينی ملازمه می بيند و بينش فلسفی را قابل تطبيق با معـارف دينـی می داند. رويكرد سوم معارف ديـن را برگرفتـه از حـاقّ ديـن دانسـته وآن را در تضـاد بـا بينش های بشری و از جمله بينش فلسفی می داند؛ از اينرو نه تنها نقشی برای بينش فلسـفی در فهم دين قائل نيست، بلكه آن را مانع فهم ديـن قلمـداد مـی نمايـد. رويكـرد چهـارم بـا تأكيد بر حجيت فهم عرفی حاصل از بينش عرفی، معارف دين را عين ظواهردين می داند و دخالت بينش فلسفی را در آن، بدعت و حرام بـه شـمار مـی آورنـد. رويكـرد مختـار بـا تأكيد بر انكشاف دين بر اثر بينش شرعی، به انطباق معارف دينی با نفس الأمر دين معتقـد بوده و در مقام كشف معارف دينی از منابع دين، عناصر مؤثر در اين كشف را، تأثيرگذار می داند. نتيجه اينكه با اصل قرار دادن بيـنش شـرعی، در صـورت تـأثير بيـنش فلسـفی فـی الجمله، در طول بينش شرعی، به صورت عنصر مؤثر در كشف حاق دين، بـدون دخالـت مبانی، برآن صحه می گذارد، در غيراين صورت، بر مانعيت بيـنش فلسـفی در فهـم حـاق دين تصريح می نمايد.
صفحات :
از صفحه 197 تا 222
بنیادهای فلسفی علوم انسانی
نویسنده:
مهدی عبداللهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين مقاله ابتدا علوم انسـانی بـه دو دسـته نظـری (توصـيفی) و عملـی (ارزشـی) تقسـيم شده اند. علوم انسانی نظری به دنبـال شـناخت و توصـيف سـاحتی از سـاحت هـای فـردی، اجتماعی، عينی و اعتباری انسان اند؛ اما علوم ارزشی به دنبـال ارائـه نظـام منـد گـزاره هـايی جهت تنظيم رفتارهای انسانی می باشند. در ادامه بر مبنای تحليل فلسفی رفتارهای ارادی انسان، نقش هـدف در علـوم انسـانی به تصوير كشيده می شود. بنا بـر فلسـفه اسـلامی، انسـان در رفتارهـای ارادی خـود «فاعـل بالقصد» بوده، آنها را برای دستيابی به هدفی انجام می دهد. خواسته فاعل، رسيدن به هدفی خاص می باشد، اما از آنجاكه هدف مزبور، بدون انجام فعلی به خصوص محقق نمی شـود، شوق فراچنگ آوردن آن هدف (= علت غايی) سبب آن فعل می شود. بنابراين ارزش فعل ارادی، تابع ارزش هدف مترتب برآن است. بر اين اساس، تأسيس علوم انسانی، مبتنی بر ترسيم هدف نهـايی از وجـود انسـان و نيز اهداف ميانی متناسب با آن است؛ امـا ترسـيم ايـن اهـداف، خـود، مسـتلزم شـناخت حقيقت وجود انسان است؛ تا ندانيم حقيقت انسان چيست، نمی توانيم بدانيم انسـان چـه بايد بشود. اما انسان شناسی نيز به مثابه بحثی فلسفی، خود نيازمند مبانی هستی شـناختی و معرفت شناختی است. نتيجه آنكه علوم انسانی كاربردی مبتنی بر علوم انسانی توصيفی و آنهـا نيـز مبتنـی بـر انسان شناسی فلسفی، هستی شناسی ومعرفت شناسی اند؛ از اين رو تـرميم گـزاره هـای علـوم انسانی موجود يا تأسيس علوم انسانی اسلامی را بايد از بنيادهای اين علوم آغاز كرد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 78
امکان معرفت عینی به عالم خارج در فلسفه ابن سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
مجتبی جلیلی مقدم، حسین معصوم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
مکتب‌های فلسفیِ مشاء و متعالیه، هر چند به طور مستقل و خاص به مباحث معرفت شناختی ـ آن‌گونه که در فلسفه غربی در دوره جدید مطرح شده ـ نپرداخته‌اند، هر کدام ضمنِ مباحث هستی‌شناسانه خود به آن نظر دارند و برای تبیین چگونگیِ حصول معرفت به عالم خارج می‌کوشند. نمایندگان بزرگ این دو مکتب بزرگ یعنی ابن‌سینا و صدرالمتألهین، به فراخور هستی‌شناسیِ خویش، دیدگاه‌های بدیعی در باب متعلَق شناخت، فاعل شناسا و نیز چیستیِ علم ارائه کرده‌اند. ابن‌سینا علم به عالم خارج را از سنخ انتزاع می‌داند و، بر این اساس، با قایل شدن به وجود کلی طبیعی در عالم خارج و نیز با اعتقاد به قوای بیرونی و درونی برای نفس آدمی، که در نهایت از عقل فعال مستفیض می‌شود، به تبیین درک عینی عالم خارج می‌پردازد. اما صدرالمتألهین با نگاه اصالت وجودی خویش راه دیگری برای این تبیین می‌پیماید. در این دیدگاه، آنچه عالم خارج را تشکیل داده امری غیرماهوی و از جنس وجود است و وجودِ کلی طبیعی را برنمی‌تابد؛ نفس نیز از جنس وجود می‌باشد و قوای آن مراتب و شئون آن هستند؛ علمِ به واقعیات خارجی نیز نه از جنس انتزاع بلکه وجودِ برترِ آنها در مراتب مختلف است. این وجود برتر راهگشای عینیت معرفت به عالم خارج در دیدگاه صدرایی است. در این نوشتار در پیِ‌ آنیم که چگونگیِ امکان کسب معرفت عینی به عالم خارج را در فلسفه ابن‌سینا و صدرالمتألهین تبیین کرده، پایه‌های تشکیل‌دهنده این عینیت را با یکدیگر مقایسه کنیم.
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
انسان شناسی از دیدگاه علامه سید محمد حسین طباطبایی (رضوان الله علیه)
نویسنده:
مراد آیدوغدو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همه موجودات مشهود ظاهر عالم باطن است. و ناظرین را به ماورای خود یعنی به علت شان که همان باطن است سوق می دهند. از این جهت همه آنها از ویژگی کلمات برخوردارند. زیرا ویژگی اصلی کلمات این است که مخاطب را به ما واری خود سوق می دهند. پس می توان هم موجودات را به عنوان کلمه خدا تلقی کرد. انسان هم از آن جهت که موجودی از موجودات کلمه خدای متعال و از آن جهت که ظاهر کننده اسمایی از اسمای خدای متعال است که موجودات دیگر توانایی ظاهر کردن آنها را ندارند کلمه تامه خدای متعال می باشد. از این لحاظ می توان همه موجودات را به سه قسم تقسیم کرد موجودات مجرد محض مادی محض و مرکب از هر دو انسان موجودی از موجودات قسم سوم است. بنابراین حقیقت انسان ثنائی و دو بعدی است. یک بعد او ملکوتی و آسمانی است بعد دیگرش ملکی و زمینی. حکمت آفرینش انسان از یک طرف به خدای متعال بر می گردد و از طرف دیگر به خود انسان از آنجا که خدای متعال واجب الوجود و دارای همه صفات کمالیه از جمله رحمانیت و جوادیت است به خدای متعال باز می گردد و از آنجا که انسان از موجوداتی که قابلیت بهره مند شدن از نور وجود را دارد به انسان بر می گردد. پس چون انسان از موجوداتی است که قابلیت بهره مند شدن از نور وجود را دارد خدای متعال به او وجود بخشید. خلقت انسان از ساختار وجودی خاصی برخوردار است این ساختار وجودی موجب شده است که انسان هم از قابلیت صعود و هم از قابلیت سقوط برخوردار باشد. برای اینکه انسان راه صعود را انتخاب کند خدای متعال به انسان لطف نمود و با اراده اختیاریش او را راهنمایی کرد. و در این راستا رسولان را فرستاد. مهمترین و اصلی ترین عنصری که موجب صعود و سقوط انسان می شود نحوه نگرش و انسان شناسی انسان است که یا خود را موجودی مخلوق و وابسته دانسته و به خالقش توجه دارد یا خیر. انسان با نحوه نگرشش مقامی را در عالم امکان برای خود انتخاب می کند و در راستای نحوه نگرش اوست که هویت انسانی انسان شکل می گیرد. خدای متعال برای ظاهر ساختن هویت انسانی انسان که در راستای نگرش او در درونششکل یافته انسان را مورد امتحان و آزمایش قرار می دهد تا اینکه هر وقت خدای متعال او را در جایگاه انتخاب شده اش قرار داد در اعتراض برای او باز نباشد حقیقت و هویت انسانی انسان در این عالم برای قلیلی از افراد مثل اولیاء الهی ظاهر است و بعد از عالم دنیا برای همه افراد انسان بالعیان ظاهر خواهد شد.
بررسی مقایسه ای مسأله شر از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا
نویسنده:
مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و پیچیده فلسفه دین در چند سده اخیر "مسأله شر" است که با دو تقریر بیان می شود: 1- مسأله منطقی شد2- مسأله قرینه ای شر.پاسخ دینداران را می توان به دو صورت از هم متمایز کرد: 1- نظریه عدل الهی2- نظریه دفاعیهآنچه در این نوشتار آمده بررسی و مقایسه ای از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا در مسأله شر است. می توان گفت نظر علامه طباطبایی همان رویکرد صدرایی است اما پلنتینگا خود را حامی نظریه "دفاعیه" می داند.
نظری اجمالی به مبحث وجود ذهنی
نویسنده:
حسین غفاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت شناسی، به عنوان بحثی مستقل در کتب فلاسفه پیشین مطرح نبوده است و تنها بعد از فلسفه کانت است که این بحث به عنوان یک رشته مستقل آمده است و حتی در پاره ای موارد- مانند خود فلسفه کانت- به عنوان تنها بحث فلسفی ممکن مطرح شده است. در فلسفه اسلامی نیز اگر چه باب مستقلی تحت این عنوان به چشم نمی خورد ولی اصول مباحث معرفت شناسی در ضمن دیگر مباحث فلسفی مطرح گردیده است. یکی از مباحث اصلی در فلسفه اسلامی که ربط وثیقی با مباحث عمده معرفت شناسی دارد بحث وجود ذهنی است. مقاله حاضر با بیان یک برهان تحلیلی از فلاسفه اسلامی درباره واقع نمایی علم آغاز می شود و سپس به بیان سه نظریه مشهور در بین حکماء و متکلمین اسلامی می پردازد این سه نظریه عبارتند از: 1-قول به اضافه 2-نظریه اشباح 3-نظریه وجود ذهنی. پس با تبیین هر یک از این نظریات، از نظریه وجود ذهنی به عنوان نظریه مورد اعتقاد عموم حکمای اسلامی یاد میکند و نهایت به بیان استدلال فلاسفه اسلامی موسوم به قضایای حقیقه می پردازد که به موجب آن اگر قائل به نظریه وجود ذهنی و تطابق کامل میان ذهن و خارج نشویم ناگزیر قضایای حقیقه را که قضایای بنیادی تشکیل دهنده کلیه علوم نظری می باشند از دست خواهیم داد.
صفحات :
از صفحه 275 تا 304
مقایسۀ اجمالی «انسان‌شناسی» تومائی و صدرایی با تأکید بر ساختار تألیفیِ «جامع الهیات» و«اسفار»
نویسنده:
رضا رضازاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان شناسی جایگاهی بنیادین در نظام فلسفی-الهیاتیِ توماس آکویناس (Thomas Aquinas) و ملاصدرا دارد به گونه ای که نقش برجسته و مؤثر آن را در ساختار تألیفیِ دو اثر اصلی «خلاصۀ الهیاتِ» (Summa Theologiae) آکویناس و «اسفارِ» ملاصدرا به روشنی می توان دید و دریافت. بررسی تطبیقی نقش انسان شناسی با تأکید بر این دو اثر نشان می دهد که هر یک به طور مشابهی می کوشند تا آراء انسان شناختی را در چارچوب مجموعه ای از آراء متافیزیکی و در پیوند با دیگر حوزه های دانش ترسیم نمایند. در چنین منظومه معرفتی ای است که هم وجه هستی شناختیِ انسان به عنوان معلول/ مخلوق تبیین شده است، و هم مقام و موقعیت معرفت شناختی او در نسبت با خدا، خود و جهان. با این وصف، در مسئله «سلوکِ» انسان به سوی خدا، هر دو فیلسوف و الهیدان به تبیین های مختلفی دست زده اند که حاصلش شکل گیریِ ساختار تألیفی متفاوت است. اما از نظر کل نگرانه آن دو در نهایت مقصد و مقصودی یکسان را معرفی می نمایند. این اختلاف و اشتراک را در نحوه نفوذ و نقش مفاهیم و آموزه های بنیادین سنت مسیحی و اسلامی در نظام اندیشه آن دو بایست جستجو کرد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 82
خیال و ادراک
نویسنده:
زهره برقعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در تاریخ فلسفه نقش اساسی خیال در ادراک بشری، به عنوان واسطه بین احساس و عقل مغفول مانده است. اغلب خیال وابسته به عالم حس و امری ذهنی و موهوم شمرده شده است. هر چند خیال یکی از اولین قوای نفس است که شناخته شده است اما وظیفه آن تنها حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیب آن‌ها بیان شده است. صدرالمتألهین با اقامه براهین متعدد تجرد برزخی خیال را اثبات کرده و در مراتب سه‌گانه ادراک، نقشی اساسی و مهم برای خیال تبیین نمود. بنابراین خیال فقط یک خزانه نیست که صور محسوسات را بایگانی کند یا ادراک یک سری تخیلات واهی و کاذب را عهده‌دار باشد؛ بلکه خیال متکفّل ادراک امور واقعی و حقیقی در عالم خیال می‌باشد. هرچند ابن سینا بر مادی بودن خیال تأکید کرده و براهینی در اثبات آن ذکر می‌کند؛ اما دقت و تأمل در کلمات وی ما را به این حقیقت رهنمون می‌سازد که ایشان در صدد نفی تجرد تام عقلی خیال می‌باشد که این مورد اتفاق است. افزون بر آن که بعضی بیانات وی نیز ناظر به تجرد خیال می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 46
تعریف قضایای تحلیلی از منظر محمدتقی مصباح یزدی
نویسنده:
امیرحسن زادیوسفی، داود حسینی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان فلاسفه اسلامی معاصر، محمد تقی مصباح یزدی در باب تعریف قضایای تحلیلی نظریه‌پردازی کرده است. مقاله حاضر که پژوهشی است پیرامون نظریه وی در باب تعریف قضایای تحلیلی، از دو بخش تشکیل می‌شود؛ در بخش اول ابتدا «تعریف اولیه» قضیه تحلیلی را که برگرفته از آثار مکتوب محمدتقی مصباح یزدی است ارائه می‌کنیم، سپس مثال‌هایی را که وی قضیه تحلیلی می‌داند به بحث می‌گذاریم و استدلال می‌کنیم که نمی‌توان این قضایا را طبق «تعریف اولیه» تحلیلی دانست. در بخش دوم، در ابتدا، به عنوان راه حلی برای نقدها، «تعریف ثانویه» قضایای تحلیلی را که برگرفته از آثار غیر مکتوب وی، سخن‌رانی‌ها، است ارائه می‌کنیم. حتی با فرض این اصلاح در تعریف، استدلال خواهد شد که تئوری وی به دو دلیل قابل قبول نخواهد بود؛ اول این‌که تئوری وی تعریفی معین از قضایای تحلیلی ارائه نمی‌کند، و دوم این‌که قضایایی وجود دارند که توافق بر این است که این قضایا تحلیلی هستند اما تئوری وی، آن قضایا را تحلیلی به‌حساب نمی‌آورد. نتیجه این مقاله این خواهد بود که تعریف مصباح یزدی از قضایای تحلیلی اولا تعریفی جامع نیست و ثانیا این تعریف مبهم است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 80
  • تعداد رکورد ها : 695