جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
بررسی و تطبیق تفسیر آیات صفاتی خداوند بین تفسیر المیزان و تفسیر المنار
نویسنده:
مظهر نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آیات صفات خداوند ، از جمله آیات متشابهی است که از یک سو با صفات خبری خداوند که یکی از اختلافی ترین مباحث کلامیست مرتبط می باشد و از طرفی دیگر با متشهابهات قرآن که قابل فهم بودن این آیات برای بشر و چگونگی رفع تشابه آنها حایز اهمیت است. سرو کار دارد. در طول تاریخ مباحث کلامی در اسلام، این گونه از آیات به دلیل اینکه در آنها صفاتی برای خداوند ثابت شده که مفاد ظاهری آنها موید تجسیم و تشبیه پروردگار است، زمینه ساز پیدایش گروه ها و مکاتب مختلفی در میان مسلمانان شده و سبب ایجاد مناظرات و بحث های عدیده ای در میان آنان گردیده است که گاه موجب تکفیرهم و در گیریهای تاسف باری در میان آنان گشته است. لذا با عنایت به اینکه دین اسلام دین وحدت و یکپارچگیست و آیات قرآن الهام بخش صلح و آشتی در بین مسلمانان است، و با توجه به وسعت این گونه آیات در قرآن، مساله ای که هر پژوهشگر دینی را به کنجکاوی واداشته و در پی رسیدن به جواب آن است، علت و زمینه های بروز اختلاف بین گروه های تفسیری این گونه آیات از طرفی و چگونگی رسیدن به اعتقادی متعادل در خصوص تفسیر این آیات می باشد. گرچه ممکن است گفته شود چنین مسایلی از مباحث اختلافی قرون اولیه اسلامی بوده و پژوهش در آنها، جزء ضروریات در عصر حاضر نمی باشد، اما با توجه به ظهور مجدد عقاید تندی از سوی یکی از مکاتب تفسیری آیات صفات، که اخیرا در برخی جوامع اسلامی مشاهده می شود بطوریکه هیچ مخالفی را بر نمی تابد و حق را منحصرا در عقیه و نظر خود می بیند، بررسی ریشه ای این مساله جهت پرهیز از هر گونه افراطی گری در این باره ضرورت می یابد، لذا جهت دست یابی در حد امکان به این مهم بررسی و تطبیق دو تفسیر وزین المنار و المیزان را در زمینه ی تفسیر آیات صفات خداوند، برگزیدم بدان جهت که این تفاسیر از یک طرف از قله های رفیع تفسیر قرآن در جهان اسلام بوده و از جهتی دیگر این تفاسیر نمایندگان بزرگ دو حوزه ی اندیشه ی اسلامی هستند که نماینده ی اهل تشیع و مشربی فلسفی. با نگاهی به نظرات متفاوت پیرامون تفسیر آیات صفات می توان به دو شیوه ی کلی مثبتین (سلف) با تاکید بر اثبات صفات خبری موجود در این آیات برای خداوند موولین (خلف) با تکیه بر تنزیه خداوند از این صفات، رسید، اگر چه اصول مورد تاکید هر کدام مورد پذیرش دیگری هم می باشد اما در درون هر کدام از این شیوه ها، افراط و تفریطهایی در اصول یاد شده صورت گرفت، که منجر به روییدن مکاتب منحرفی همچون مجسمه در گروه اول به سبب تسامح در تنزیه خداوند و باطنیه در گروه دوم به دلیل تأویل بی حد و حصر آیات صفات خداوند ، گردید. با تطبیق و بررسی تفسیر آیات صفات در دو تفسیر المنار و المیزان می توان به این نتیجه رسید که اعتقاد به تجسیم خداوند و تأویل بی حد و حصر آیات صفاتی خداوند، مورد پذیرش هیچکدام از صاحبان آنها نمی باشد، گرچه در تفسیر المنار با اعتماد برفهم اکثر اصحاب و باور به عدم تحریف این دسته از آیات روش اثبات مقبول از نوع تفویض، اعلام گردیده و در تفسیر المیزان هم با پیروی از اهل بیت (ع) و گرفتن اصل معنا با حذف لوازم امکانی، روش اثبات مقبول از نوع ظهور تصدیقی اتخاذ شده است ام به دلیل هم عقیده بودن صاحبان آنها در بسیاری از اصول و مبانی تفسیر این آیات، شاهد بکارگیری معنای کنایه ای و مجازی در تمام آیات در المیزان و در اکثر آیات درالمنار می باشیم. که این نتایج در المیزان با توجه به اعمال شیوه ی مذکور مورد انتظار بوده اما در المنار با شیوه ی اعلامی در آن، همخوانی ندارد، که علت آن را می توان به دو علت دانست‌:‌یکی بهره گیری بیشتر از معنای آیات و دیگری تأویل ندانستن معانی کنایه ای و مجازی آیات. امید است با این کار و بررسی های دیگری به همین شکل به همانندیهای زیادی در مکاتب به ظاهر غیر همسو دست یافته ، از جدلهای بی فایده در این موارد کاسته شده و قدمی در ایجاد وحدت جامعه ی اسلامی برداشته شود.
رابطه علم و دین از دیدگاه عقل و نقل
نویسنده:
صفدر حلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده است مدلی از گفت‌و‌گوی مسالمت آمیز علم و دین ترسیم شده و به نقد مفاهیم و مکاتب فلسفی مانند پوزیتویسم علمی، تحویل گرایی متافیزیکی، ماتریالیسم علمی و خلقت گرایی علمیترسیم گردد و نیز به بحث ارتباط علم و دین از منظری عقلی و نقلی به صورت موردی و تعیینی در دو حوزه زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی جدید با توجه به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) پرداخته شود. مباحث این پایان نامه در پنج فصل تنظیم و ارائه گردیده است. فصل اول، به کلیات و مفاهیم تحقیق، مانند طرح مسئله، تاریخچه بحث رابطه علم و دین، مفهوم فلسفه دین، چیستی دین، تعریف دین از دیدگاه متکلمان اسلامی و اندیشمندان غربی و ویژگی‌های دین، چیستی علم و فلسفه علم، رویکرد تاریخی- منطقی به فلسفه علم، تحدید علم و مابعدالطبیعه، روابط مفاهیم علمی با واقعیت و چیستی عقل اختصاص دارد. در فصل دوم، افزون بر بحث در زمینه علم و دین در بستر تاریخ و در دوره‌های قبل از سقراط، دوران سقراط، افلاطون، ارسطو و پس از آن‌ها، دوران قرون وسطی، عصر رنسانس، قرون هجدهم تا بیستم؛ مباحث مربوط به علم و دین و رابطه آن ها از منظر اندیشمندان غربی بیان شده و دیدگاه‌های آنان مبنی بر جدایی ساحت دین از علم در فرضیه‌هایی، مانند فرضیه داروین دیدگاه پوزیتویسم علمی و همچنین دیدگاه‌هایی مبنی بر همگرایی علم و دین در دنیای معاصر و تفکیک ناپذیری آن ها از منظر دین اسلام بررسی گردیده است. در فصل سوم، ذیل مبحثی به نام زیست شناسی تکاملی، به این مسأله پرداخته شده که آیا روند خلقت انسان و جهان روندی تکاملی است و اگر چنین است پیامدهای قبول تکامل چیست. نویسنده واکنش متکلمان مسلمان و غربی را در برابر این فرضیه مطرح و دو قول موافق و مخالف فرضیه تکامل در خلقت را جداگانه تجزیه و تحلیل کرده است. آن گاه وی دیدگاه آیه‌ها، روایات و آرای برخی از دانشمندان مسلمان، مانندِ علامه طباطبایی، استاد مصباح یزدی و استاد شهید مطهری را در این زمینه و در مورد آفرینش استقلالی و رد تحول انواع و نظریه تکامل مطرح نموده و پیامدهای پذیرش فرضیه تکامل را بررسی کرده است. فصل چهارم، به بررسی دیدگاه‌های مبتنی بر رابطه علم و دین و عدم رابطه آن ها در زمینه مباحث کیهان شناسی و جهت‌گیری‌های دانشمندان مسلمان و غرب در این باره اختصاص یافته و تأثیرگذارهای علمی و دینی بر یکدیگر در بحث جهان شناسی و ضرورت گفت‌وگوی بین آن ها تبیین گردیده است. فصل پنجم، به تجزیه و تحلیل و نقد و ارزیابی دیدگاه‌ها در باب تعارض، توازی و استقلال علم و دین پرداخته است.
نقد عقلانیت حداکثری از دیدگاه علامه طباطبائی "ره"
نویسنده:
محمدباقر امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نظر علامه طباطبایی دیدگاه تعارض و تمایز عقل با دین از استحکام لازم برخوردار نیست و عقل و دین با هم تعارضی ندارند و مطابق هم اند. در رابطه میان ایمان و عقل، ایمان در اصل تعقل هیچ دخالتی ندارد. آنچه که متعلق تفکر و تعقل قرار می گیرد متعلق ایمان است نه خود ایمان. مرحوم علامه طباطبایی معتقد است: گزاره های که متعلق ایمان قرار می گیرد باید علمی و یقینی باشد. تمام گزاره های عقلی توجیه گر گزاره های ایمانی می باشد ولی از آن طرف تمام باورهای دینی تنها توسط عقل اثبات و توجیه نمی گردد. در رابطه با اثبات و باورهای دینی توسط عقل بطور کلی در جهان مسیحیت سه نظریه تحت عنوان ایمان گرایی، عقل گرایی انتقادی و عقلانیت حداکثری مطرح است دیدگاه ایمان گرایی، ایمان را مقدم بر عقل می داند. آگوستین می گوید: من ایمان می آورم تا بفهمم. دیدگاه عقل گرایی انتقادی معتقد است: سیستم های باور دینی می توانند و بلکه باید به لحاظ عقلانی نقادی شوند هر چند اثبات قطعی یک سیستم باور خاص غیر ممکن است. دیدگاه عقلانیت حداکثری معتقد است: پذیرش عقلی و منطقی یک مجموعه باور دینی، منوط به امکان صدق عقلانی آن مجموعه است. برای توجیه عقلانیت حداکثری دو معنا متصور است: 1- عقل می تواند همه باورهای دینی را اثبات و توجیه عقلی نماید. 2- عقل فی الجمله قدرت اثبات و توجیه عقلی باورهای دینی را دارد. از نظر علامه طباطبایی معنای اول (قادر بودن عقل بر اثبات و توجیه عقلی همه ی باورهای دینی) مردود است. و معنای دوم (قادر بودن عقل بر اثبات و توجیه فی الجمله باورهای دینی) مورد قبول است.
محسوسات از نظر ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدباقر صداقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاش نموده است تا حقیقت ادراک حسی را از منظر بزرگ‌ترین فلاسفه اسلامی بررسی نموده، و نقش و جایگاه آن را در حصول معرفت بشری تبیین نماید. ادراک حسی به‌ معنای کسب معرفت از راه یکی از حواس پنج‌ گانه ظاهری در انسان می‌ باشد. پدیده ادراک شامل چهار مرحله حسی، خیالی، وهمی و عقلی است، که سه مرحله نخست تنها مدرک جزئیات بوده، و مرحله ادراک عقلی مربوط به کلیات می‌باشد. تمامی حکما، ادراک عقلی را ادراکی مجرد می‌ دانند اما درباره ادراک حسی و خیالی، اختلاف وجود دارد؛ ابن‌سینا ادراک حسی و خیالی را نیز مجرد دانسته، شیخ اشراق در تجرد ادراک خیالی با صراحت سخن نگفته، و شارح حکمت اشراق، ادراک خیالی را مادی دانسته است. در پژوهش حاضر به تبعیت از صدرالمتألهین، از تجرد ادراک حسی دفاع شده است. ادراکات حسی به لامسه، ذائقه، شامه، سامعه و باصره تقسیم می ‌شود، که درباره حقیقت آن، به‌ویژه حس باصره، بین فلاسفه اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. از نظر ابن‌سینا، درک محسوسات با انطباع صور اشیای خارجی در چشم، محقق می ‌شود؛ اما برخی از حکما خروج شعاع از چشم را حقیقت حس باصره دانسته ‌اند. نظر شیخ اشراق این است که محسوسات، به علم حضوری قابل درک بوده، و همان صورت خارجی اشیا مدرک بالذات است. اما صدرالمتألهین معتقد است که مدرک اصلی و بالذات، صورت ذهنی صادره نفس است نه آن صورت شی ء خارجی؛ و صورت خارجی با علم حصولی قابل درک خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی، حس همان حقیقت اشیای خارجی را فی‌ الجمله درک می ‌کند، و صورت شی ء خارجی مدرک بالذات است. بر این اساس، حس در تصورات جزیی و مفاهیم ماهوی نقش دارد، ولی در مفاهیم ثانوی منطقی، مفاهیم فلسفی و تصدیقات، نقش مستقیم ندارد؛ زیرا تصدیق، تصور همراه با حکم است، و حکم کار عقل می‌ باشد.
بررسی علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی و مهندس بازرگان
نویسنده:
محمدکاظم صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در موضوع بررسی رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مهندس بازرگان و شهید مطهری در مقدمه و پنج فصل تدوین و نگارش شده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا علم و دین از نگاه این اندیشمندان با هم سازگار و هماهنگ است یا خیر؟ منظور از دین در این پژوهش دین اسلام است که از جانب خداوند توسط پیامبر گرامی اسلام برای بشریت نازل گردیده است. مقصود از علم که در این تحقیق از نسبت آن با دین صحبت می‌شود علوم تجربی طبیعی است . در این رساله روشن خواهد شد که دانشمندان مزبور در اصل این فرضیه که علم و دین با هم سازگارند و نیز اینکه علم و دین مکمل یکدیگرند، اتفاق و اجماع نظر دارند. موضوع علم و دین, و تبیین کیفیت رابطه دستآورده ای علوم تجربی با آموزههای دینی از مباحث مهم فلسفه دین است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و کتابخانهای به بررسی این مسأله از نگاه سه اندیشمند مسلمان پرداخته است. علامه طباطبایی, شهید مطهری و مهندس بازرگان درباره رابطه و نسبت علم و دین, اتفاق دارند که میان این دو, تعارض بنیادین وجود ندارد و اگر ناسازگاری مشاهده شود ظاهری است. دعوت آیات قرآن به تدبر, تفکر و تعقل هم دلیلی بر سازگاری علم و دین است. این سه اندیشمند, علم و دین را مکمل یکدیگر میدانند, اما چگونگی مکمل بودن, علل تعارض علم و دین, و راههای حل این تعارض, از موارد اختلاف آنهاست. علامه طباطبایی دستاوردها و نتایج علمی را به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم کرده است. او تأویل و تفسیر آیات را بر اساس یافتههای قطعی علم, جایز میداند و از این طریق میان علم و دین, هماهنگی ایجاد میکند. یافتههای غیرقطعی هم که نمیتواند با آموزههای دینی ناسازگار باشد. بازرگان برای این منظور راه دیگری را در پیش گرفته است؛ او تلاش کرد تا آموزههای دینی را بهگونهای تفسیر کند که با دستاوردهای علمی, هماهنگ باشد, مثلاَ داستان خلقت آدم را متناسب با نظریه تکامل, تفسیر نمود. از سوی دیگر, سعی کرد تا برای احکام دینی هم توجیهی علمی بیابد. اما شهید مطهری برای ایجاد هماهنگی میان علم و دین, ابتدا به سراغ بررسی ریشههای ناسازگاری میرود و ثابت میکند که ریشه این ناسازگاری در اعتقادات دینی, مذهبی و فرهنگی غرب نهفته است. در نهایت, شهید مطهری برای رفع تعارض برخی نظریهها مانند تکامل انواع با آیات قرآن, مسأله نمادین بودن آیات قرآن را مطرح میکند؛ مثلا او معتقد است که هرچند آدم مورد نظر قرآن, وجود عینی داشته است اما قرآن, داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت, اغوای شیطان و خروج از بهشت به صورت سمبلیک مطرح کرده است.
معرفت شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
علیرضا رفعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول کلیات بحث مطرح می شود و با اشاره ای گذرا به سیر تاریخ معرفت شناسی در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی نیتجه گرفته می شود که سیر معرفت شناسی در فلسفه غرب به سوی شکاکیت و نسبی گرایی بوده ولی در فلسفه اسلامی بنای معرفت شناسی بر اساس معرفت یقینی و انکار شکاکیت بوده است. در فصل دوم بحث امکان معرفت مطرح می شود و مکتب سوفسطایی و شک گرایی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری بررسی می گردد و در نهایت امکان بلکه وقوع معرفت حقیقی اثبات می شود. در فصل سوم ابزار معرفت از دیدگاه این دو حکیم فرزانه تبیین می گردد. در فصل چهارم ارزش معلومات از دیدگاه شهید مطهری و علامه دنبال می گردد.
جایگاه عقل در اخلاق از نظر علامه طباطبایی،‌ شهید مطهری و استاد مصباح
نویسنده:
محمدجمعه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوسان در دامنه رابطه عقل و اخلاق بیانگر حالات انعطاف ناپذیر و افراط و تفریط در آن است که عوامل آن ریشه در تاریخ و فرهنگ ملت ها دارد. یکی از این حالات نظریات مطرح شده از کسانی است که تجربه پذیری و تحلیلی بودن را معیاری برای معنی داری ذکر کرده اند و مضامنی دیگر را فاقد معنی مطلق نگر و یکسونگری به عقل خصوصا عقل عملی جانب دیگر مساله است که از آن حاکم بلامنازع می سازد این تحقیق بررسی نظریات سه تن از دانشمندان اسلامی پیرامون این مساله بوده و توضیحی بر سهم و نقش عقل در اخلاق و می توان آن را در ارتباط با مفاهیم (تصورات و تصدیقات) و انگیزه ها ترسیم کرد در مورد اول علامه طباطبایی تشخیص تقوا و فجور را هر چند مستند به نوعی الهام از احساسات باطنی می داند اما این احساسات خود به نوعی مستند یا وابسته به خارج است و در این میان وظیفه عقل عملی جعل اعتباریات واسطه برای نیل به مواد خارجی و اهداف است مشابه این نظر در کلام شهید مطهری دیده می شود استاد مصباح اینگونه مفاهیم را از مفاهیم ثانیه فلسفی می شمارد. در این موارد از خارج می توان به عنوان منشا انتزاع یا منشأ وابستگی حوایج به آن یاد کرد. علامه طباطبایی رد یا اذعان و بوجود حوایج در جهت رسیدن به کمالات را منسوب به عقل می کند و او است که اعتبارات واهی را که انسان را از کمالات باز می دارد از اعتبارات غیرواهی باز می شناسد. شهید مطهری تصدیقات عقلی را یکی از مقدمات صدور فعل ذکر می کند و این احکام اذعانات به پیروی از حوایج بعضا متغیر بوده و در موارد کلی است استاد مصباح تصدیقات عقلی را در ارتباط افعال اختیاری انسان و اهداف مطلوب از آن توضیح می دهد طبق این نظر این رابطه نوعی رابطه سبب و مسببی بوده و داخل در مباحث معقولات ثانیه فلسفی است و حس می تواند منشا انتزاع باشد اما لزوما چننی نیست علامه طباطبایی در مورد آخر علم را متمم فاعلیت ذکر می کند و شوق و اراده را از لوازم آن لذا در انگیزه های اخلاقی دخالت می دهد شهید مطهری انسان را فاعل بالتدبیر می خواند که تنها در صورت بزرگ بودن منافع از مضار فعل مجوز صدور می یابد اما استاد مصباح این مورد را نمی پذیرد.
انسان شناسی از دیدگاه علامه سید محمد حسین طباطبایی (رضوان الله علیه)
نویسنده:
مراد آیدوغدو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همه موجودات مشهود ظاهر عالم باطن است. و ناظرین را به ماورای خود یعنی به علت شان که همان باطن است سوق می دهند. از این جهت همه آنها از ویژگی کلمات برخوردارند. زیرا ویژگی اصلی کلمات این است که مخاطب را به ما واری خود سوق می دهند. پس می توان هم موجودات را به عنوان کلمه خدا تلقی کرد. انسان هم از آن جهت که موجودی از موجودات کلمه خدای متعال و از آن جهت که ظاهر کننده اسمایی از اسمای خدای متعال است که موجودات دیگر توانایی ظاهر کردن آنها را ندارند کلمه تامه خدای متعال می باشد. از این لحاظ می توان همه موجودات را به سه قسم تقسیم کرد موجودات مجرد محض مادی محض و مرکب از هر دو انسان موجودی از موجودات قسم سوم است. بنابراین حقیقت انسان ثنائی و دو بعدی است. یک بعد او ملکوتی و آسمانی است بعد دیگرش ملکی و زمینی. حکمت آفرینش انسان از یک طرف به خدای متعال بر می گردد و از طرف دیگر به خود انسان از آنجا که خدای متعال واجب الوجود و دارای همه صفات کمالیه از جمله رحمانیت و جوادیت است به خدای متعال باز می گردد و از آنجا که انسان از موجوداتی که قابلیت بهره مند شدن از نور وجود را دارد به انسان بر می گردد. پس چون انسان از موجوداتی است که قابلیت بهره مند شدن از نور وجود را دارد خدای متعال به او وجود بخشید. خلقت انسان از ساختار وجودی خاصی برخوردار است این ساختار وجودی موجب شده است که انسان هم از قابلیت صعود و هم از قابلیت سقوط برخوردار باشد. برای اینکه انسان راه صعود را انتخاب کند خدای متعال به انسان لطف نمود و با اراده اختیاریش او را راهنمایی کرد. و در این راستا رسولان را فرستاد. مهمترین و اصلی ترین عنصری که موجب صعود و سقوط انسان می شود نحوه نگرش و انسان شناسی انسان است که یا خود را موجودی مخلوق و وابسته دانسته و به خالقش توجه دارد یا خیر. انسان با نحوه نگرشش مقامی را در عالم امکان برای خود انتخاب می کند و در راستای نحوه نگرش اوست که هویت انسانی انسان شکل می گیرد. خدای متعال برای ظاهر ساختن هویت انسانی انسان که در راستای نگرش او در درونششکل یافته انسان را مورد امتحان و آزمایش قرار می دهد تا اینکه هر وقت خدای متعال او را در جایگاه انتخاب شده اش قرار داد در اعتراض برای او باز نباشد حقیقت و هویت انسانی انسان در این عالم برای قلیلی از افراد مثل اولیاء الهی ظاهر است و بعد از عالم دنیا برای همه افراد انسان بالعیان ظاهر خواهد شد.
بررسی مقایسه ای مسأله شر از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا
نویسنده:
مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و پیچیده فلسفه دین در چند سده اخیر "مسأله شر" است که با دو تقریر بیان می شود: 1- مسأله منطقی شد2- مسأله قرینه ای شر.پاسخ دینداران را می توان به دو صورت از هم متمایز کرد: 1- نظریه عدل الهی2- نظریه دفاعیهآنچه در این نوشتار آمده بررسی و مقایسه ای از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا در مسأله شر است. می توان گفت نظر علامه طباطبایی همان رویکرد صدرایی است اما پلنتینگا خود را حامی نظریه "دفاعیه" می داند.
بررسی و تبیین نظری کرامت انسان در تربیت اسلامی از دیدگاه علامه محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
محمد عابدین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع : بررسی و تبیین نظری کرامت انسان در تربیت اسلامی از دیدگاه علامه محمدحسین طباطبایی هدف : تحقیق بررسی و تبیین نظری اصل کرامت انسان در تربیت اسلامی از دیدگاه علامه محمدحسین طباطبایی است. روش تحقیق و یافته ها : با توجه به این که تحقیقات در خصوص موضوع مذکور از نوع بینادی-نظری می باشد، روش انجام تحقیق، از نوع توصیفیکتابخانه ای است. و به همین منظور، منابع داخلی و خارجی و نیز منابع فقهی و اسلامی به زبان فارسی و غیر آن که مرتبط با موضوع بوده، مورد بررسی قرار گرفت. ضمنا در گردآوری مطالب، منابع اینترنتی و مقالاتی که در این رابطه نگاشته شده است، مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از مباحثی که در انسان شناسی مورد بررسی قرار می گیرد جایگاه و منزلت انسان نسبت به سایر آفریدگان است یا به عبارت دیگر، بحث کرامت انسان یکی از مباحث انسان شناسی است. در مورد جایگاه و منزلت انسان دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. گروهی انسان را به عنوان برترین آفریدگان معرفی کرده اند. در دنیای امروز برخی مکاتب بر اصالت انسان بسیار تاکید دارند به گونه ای که بسیاری از کشورهای به ظاهر متمدن برآنند که باید در قوانین کیفری ارزش و کرامت انسان حفظ شود. از سوی دیگر در مکتب اسلام نیز ارزش والایی برای انسان در نظر گرفته شده و به تکریم او سفارش زیادی شده است. اندیشمندان و فلاسفه زیادی نیز بر این نکته یعنی ارزش واقعی انسان نظراتی را ایراد نموده اند که البته دیدگاه افارد انسانی غیر اسلامی هر چند که صاحب اندیشه ی والایی باشند کاملا رسا و گویا نیست چرا که باید از منظری مافوق بشری برآن چشم دوخت و نتیجه ی این کار حاصل نمی گردد مگر با استفاده از راهنماییهای خالق یکتا که این تأثیر را فقط رد اندیشه های وابسته به مکتب الهی اسلام می تواند مشاهده کرد. در این رساله ما سعی بر این داریم تا ارزش و کرامت انسان را در دیدگاه اندیشمند بزرگ معاصر علامه محمدحسین طباطبایی (ره) بررسی کنیم. البته پرواضح است که نظر ایشان چیزی جز نظر قرآن و اسلام، نمی تواند باشد. با توجه به این که تحقیقات در خصوص موضوع مذکور از نوع بنیادی-نظری می باشد. روش انجام تحقیق، از نوع توصیفی و کتابخانه ای است و به همین منظور، منابع داخلی و خارجی و نیز منابع فقهی و اسلامی به زبان فارسی و غیر آن که مرتبط با موضوع بوده، مورد بررسی، قرار گرفت. ضمنا در گردآوری مطالب، منابع اینترنتی و مقالاتی که در این رابطه نگاشته شده است ، مورد استفاده قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 11