جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 22
نقش فطرت در تعالی انسان از دیدگاه حکمای متعالیه معاصر (شهید مطهری و آیت‌الله جوادی آملی)
نویسنده:
زینب یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث بسیار مهم و ارزشمند کلامی و فلسفی، بحث فطرت است. انسان این اعجوبه ی خلقت، بر فطرت آفریده شده و سرشتی روحانی و معنوی دارد. ارتباط این دو مقوله ی عظیم آفرینش، رابطه ی معناداری است که ما را به تأمّل و تعمّق فراوانی وا می دارد.در این پژوهش، بر تبیین ویژگی ها، متعلّقات و مصادیق امور فطری و بررسی مجموعه ی معارف دین و سرانجام تأثیر عمیق آن در تعالی انسان پافشاری شده است.عمده ی بحث های این رساله مبتنی بر نظریه های حکمت متعالیه است که دارای آراء برتر تئوریک در خصوص فطرت و نیز ارتباط آن با تعالی روحی انسان می باشد. به ویژه در سراسر این پژوهش، استناد ما- بیشتر- به نظرات دو اندیشمند وارسته ی معاصر(شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی)در تبیین موضوعات مورد بحث می باشد، از آن جهت که آثار آنان در موضوع این تحقیق، در دسترس تر و آرای ایشان به روزتر و قابل فهم تر برای دانش پژوهان بوده است.هدف اصلی این رساله، پس از بررسی مباحث مربوط به اثبات مبدأ و معاد در موضوع فطرت، با استناد به آیات قرآن وروایات اسلامی، نقش آن در تعالی انسان، از دیدگاه اندیشمندان یاد شده می باشد.برای انجام آن، تحقیق جامعی در معنای لغوی و اصطلاحی فطرت صورت گرفته و از منظر قرآن و روایات به نتایج قابل قبولی دست یافته است. در قسمتی از مقاله به تفاوت ها و شباهت های معنای واژه فطرت با وا ژه هایی چون غریزه، طبع، صبغه و حنیف پرداخته و ویژگی های امور فطری و نقش فطرت را در تربیت و هدایت انسان روشن ساخته است.این تحقیق بر اساس روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع و گردآوری اطلاعات و فیش برداری، همراه تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده انجام شده و آنگاه با روش توصیفی تدوین و نگارش یافته است
زیبایی‌شناسی در جهان‌بینی دینی و فلسفی و علمی
نویسنده:
حسن ذوالفقارزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
جهان‌بینی نوعی برداشت و نحوۀ تفکر انسان نسبت به جهان است. نحوۀ نگرش به جهان به سه نوع دینی، فلسفی و علمی دسته‎بندی شده است که نسبت به هم ترتّب زمانی دارند. در هستی‎شناسی دینی، نخستین خلقت نور الهی است. دین سرآغاز همۀ علوم است. با تمسک فلسفه و علم به دین، معرفت و حیات بشری به سمت تکامل و توسعه سیر می‌کند.<br /> در جهان‎بینی دینی‎، زیبایی از سرچشمۀ جمال مطلق نشئت می‌گیرد و ذات حق، جمیل علی‎الاطلاق است؛ ظلّ جمیل، جمیل است و محال است که جمیل نباشد. زیبایی در جهان‎بینی فلسفی، از دیدگاه افلاطون در خط منقسم هستی‎شناسی نخست در عالم مُثُل تعیّن پیدا می‌کند و در عالم ریاضی کمّ و کیف به خود می‌گیرد و در عالم محسوسات به تعیّن عینی می‌رسد. در جهان‎بینی علمی و تجربی، طبیعت و جهان خلقت دارای انتظام فضایی و زیبایی است. جهان هستی کارگاه صنع الهی است و زیباترین مخلوقات بین همۀ موجودات در خلقت انسان، پدیدار گشته است.<br /> در تعامل دین و فلسفه، حکما و فلاسفۀ اسلامی مکتب فلسفی‎شان را از سرچشمۀ زلال دین کسب کرده‎اند. در تعامل دین و علم، زببایی‎شناسی تجربی تحت شمول احکام الهی قرار‎می‌گیرد و در تعامل علم و فلسفه، زیبایی‎شناسی علمی و تجربی، مصداقی و زیبایی‎شناسی فلسفی، کلّی و دربرگیرندۀ مصادیق متعدد است.<br /> زیبایی حقیقی از دین و نظام ارزشی نشئت می‌گیرد و در فلسفه و علم جریان پیدا می‌کند و پس از ظهور زیبایی، زیبایی دینی و فلسفی و علمی در تعامل هم قرارمی‌گیرند و همۀ زیبایی‌ها در دین به وحدت می‌رسند.
صفحات :
از صفحه 45 تا 66
نقش خیال در تصویر خدا از نگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدهادی محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یافتن ادبیاتی برای طرح سوال از خیال با توجه به نقش واسطگی‌اش، دو صورت مسئله سنتی داشت، یکی مسئله تشبیه و تنزیه که ادبیات فربهی در سنت ما داشت و دیگری مسئله حلول و تعالی که متقابلاً در سنت غربی به آن توجه شده بود. پیش فرض این پایان‌نامه آن بود که مسئله اول وجه معرفت‌شناختی مسئله دوم است، در حالی که مسئله دوم وجه‌ وجودشناختی مسئله اول است. در فصول دوم و سوم سعی شد با چنین پیش‌فرضی، پاسخ ابن عربی و ملاصدرا به این دو سوال مورد بررسی قرار گیرد.مسئله سوم یعنی شخصیت و شیئیت، مسئله‌ای بود که ژیلسون در ”خدا وفلسفه“ طرح کرده بود. او نیز عمر خود را صرف گونه‌ای از مطالعات تطبیقی کرده است و اتفاقاً در این مسئله که تاریخ فلسفه، تاریخ تجربه پاسخ به یک درد واحد و بنیادی بشر است با کربن هم‌نظر است. تلاش او اگرچه گاه با دلبستگی‌های دینی یک کشیش پیوند خورده است، اما برای رسیدن به سوالاتی که می‌توانند مبنای گفتگو میان سنت‌های فکری شوند قابل توجه است. با این نگاه سعی شد که مسئله او دوباره پرورده شود و از آنجا که کمتر از دو مسئله اول به آن توجه شده بود، بیشتر وقت پایان‌نامه را به خود اختصاص داد.عنوان پایان‌نامه ”طرح خیال در تصویر خدا“ است، تا اولاً پیشا‌پیش حضور خدا در عالم ابن عربی با تصویر و خیال مقارن شود و از هم‌‌خانواده بودن دو اصطلاح imaginal world و image بهره‌برداری شده باشد. ثانیاً تلویحاً تعریضی به آن باشد که در فلسفه اسلامی گاه بیش از آنکه به حصول تصوری روشن از یک مسئله توجه شده باشد، به اثبات و استدلال برای آن توجه شده است و مسئله خدا نیز یکی از موارد همین توجه است.در فصل اول سعی شده است تصویر روشنی از هر سه مسئله ارائه شود. البته این تصویرها تصمیم نهایی در مورد پاسخ را نگرفته است تا فصول بعدی صرفاً جمع‌آوری اطلاعات بر اساس یک سنجه از پیش تعیین شده نباشد، بلکه تمهیدی است برای طرح دوباره این مسائل در فصول دو و سه که به ابن عربی و ملاصدرا اختصاص دارد. در مورد مسئله شخصیت، از آنجا که صورت مسئله بیشتر در ادبیات فلسفی غرب طرح شده بود، تلاش بیشتری لازم بود تا منابع بیشتری دیده شود، اما در فرصت انجام این پایان‌نامه نمی‌گنجید.در فصل دوم سعی شد، نظام خیال ابن عربی متناسب با کارکردی که در پاسخ به سوالات می‌توانست داشته باشد بازخوانی شود. درباره ابن عربی، پایان‌نامه به یک انتخاب تکیه دارد. نگاه نگارنده این بود که سنت شارحان ابن عربی پروژه فلسفی کردن عرفان را به جد دنبال کرده‌ است و این مانع از درک درست ما از ابن عربی می‌شود. این نگاهی است که شارحان متأخر ابن عربی به خصوص بر آن پافشاری می‌کنند و معتقدند که ابن عربی را بیش از آنکه با توجه سنت مابعدش بتوان فهمید، باید در متن آثارش و یا با توجه به سنت ماقبلش مطالعه کرد.به این خاطر بود که سعی شده کمترین ارجاع به شارحان سنتی ابن عربی مثل قیصری داده شود و بیشتر از خود آثار او و با قرائت‌ این جریان استفاده شود.در فصل سوم، بیشتر با یک پروژه پژوهشی روبروییم تا تحلیلی. البته سعی شده است تا این پژوهش به نوعی بازخوانی ملاصدرا باشد اما ادعای کلانی درباره موفقیت در این امر ندارد. عمده تلاش تحلیلی این فصل در برخورد هرمنوتیکی است که با مسئله شخصیت کرده است و پاسخی که برای آن دست و پا کرده است، با این همه اگر فرصت موسع‌تری بود قطعاً تلاش بیشتری برای روشن کردن تفاوت ماهوی ملاصدرا و ابن عربی به عنوان نمایندگان دو سنت فلسفی و عرفانی انجام می‌شد. با این همه امید است که به تلاش تحلیلی این فصل با چشم همدلی نگاه شود.
نقش  ادراک حسی و عقلی در منطق و معرفت از دیدگاه ابن سینا و علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه محمدی شیخ‌شبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جایگاه حس و عقل در معرفت شناسی، از مهمترین مسائل این علم بشمار می رود. فلاسفه از دیر باز به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به این بحثها اشاره کرده اند. از کهن ترین آثار فلسفی تا تلاش های فیلسوفان معاصر، شاهد اهتمام ایشان به بحث حس و عقل و معرفت شناسی هستیم.در این پژوهش از میان فلاسفه مسلمان، ابن سینا از قدمای مشائی و طباطبایی از متاخرین صدرایی برگزیده شده اند تا آراء آنها درباره جایگاه حس و عقل در منطق و معرفت بررسی شود. ابن سینا و طباطبایی در اموری چون مراتب ادراک (حسی، خیالی،عقلی) نقش عقل فعال، اصل وجود تصدیق های پیشین، ارزش و مبدئیت شناخت حسی با همدیگر اشتراک دارند. اختلافات آنها به شرح زیر است: الف) در ادراک حسی و خیالی شیخ به نظریه حلول و علامه به پیروی از ملاصدرا به نظریه صدور قائل شده است.ب) در ادراک عقلی شیخ به نظریه تجرید و علامه به پیروی از ملاصدرا به نظریه تعالی و مشاهده قائل شده است.ج) در علم حضوری شیخ جایگاه آن را در حد علم به ذات می پذیرد ولی علامه مبنای اعتبار علم حصولی را نیز علم حضوری می داند.د) در بحث علم و فلسفه، شیخ به تمایز قاطع بین طبیعیات و مابعد الطبیعه قائل نیست ولی علامه به تفاوت جوهری بین علم و فلسفه باور دارد.
کلی؛ تجرید یا تعالی؟
نویسنده:
مجتبی فراهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله تفاوت مراتب علم یا به عبارتی، تفاوت ادراک کلی و جزئی نمونه ای از اختلاف دیدگاه ملّاصدرا و فلاسفه پیش از ایشان و در رأس آنها ابن سینا، نسبت به مسئله مهم «علم» است. حکمای پیش از ملّاصدرا با توجه به نظرشان نسبت به ماهیت علم، که آن را عبارت از کیف نفسانی می دانند، یک نوع برداشتی از تفاوت ادراک کلی و ادراک جزئی دارند و در مقابل، ملّاصدرا با توجه به مبانی فلسفی از دیدگاه خاصی که نسبت به ماهیت علم دارد، برداشتی دیگر از تفاوت مراتب ادراک دارد. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به بررسی اجمالی دیدگاه ملّاصدرا و حکمای پیش از ایشان نسبت به فرایند ادراک و مبانی ایشان در این مسئله، به این نتیجه رسیدیم که فلاسفه قبل از ملّاصدرا، بخصوص ابن سینا قایلند به اینکه جزئی در اثر «تجرید» به کلی تبدیل می شود، درحالی که ملّاصدرا معتقد است که جزئی در اثر «تعالی» به کلی تبدیل می شود. البته مبانی و دلایل ملّاصدرا در مسئله یگانه است.
آیا می توان با پای بندی به ارزش های اخلاقی، به توسعه که بر دنیا طلبی، انباشت سرمایه و سودگرایی شخصی استوار است دست یافت؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
بزرگ ترين هنر اسلام و مکتب هاي الهي، معرفي و پرورش انسان کامل و جامعه ايده آل است. نگرش يک انسان مکتبي به امکانات مادّي، تحت تأثير ضوابط و مباني ارزشي قرار دارد و او از سرمايه هاي مادّي و انساني، در چارچوب اين ضوابط و مباني استفاده مي نمايد. اسلام با بیشتر ...
کلیدواژه‌های فرعی :
تعالی و حلول در فلسفه ی اسپینوزا با تکیه بر عرفان اسلامی
نویسنده:
شهناز شایان فر، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در نظام یکتاگوهری اسپینوزا، تاکید بر برخی واژگان محوری از جمله طبیعت، جوهر، ‌علت داخلی (علت حلولی)، و طرح حضور ماده در خدا (= خدا به عنوان شی ممتد) سبب شده تا در عصر حیات او و پس از آن، قرائت های حلولی از فلسفه او پدیدار شود و او متهم به همه خدایی گردد؛ در حالی که اسپینوزا بارها خویش را از این اتهام مبرا دانسته و شواهد مختلفی در آثار او بر برائتش از چنین اتهاماتی گواهی می دهد. با نظر به فلسفه اسپینوزا به عنوان کلیتی مشتمل بر رهیافت، مبانی و شبکه زبانی خاص، می توان به قرائت های حلولی برآمده از برخی عناصر زبانی، از جمله خدا به عنوان علت داخلی، خدا به عنوان شی ممتد و خدا به عنوان طبیعت، پاسخ داد. در جستار حاضر، با تکیه بر عرفان اسلامی، صور مختلفی از تعالی و حلول ارایه می گردد. افزون بر آن اشکالات وارد بر تعالی در فلسفه اسپینوزا، بر اساس نظام فلسفی او، نقد و بررسی می گردد و با نظر به ساختار کلی فلسفه اسپینوزا و ویژگی هایی که او برای خدا در نظر می گیرد، می توان تصویری متعالی از خدا در نظام فلسفی او ترسیم نمود؛ از این رو گرچه خدای اسپینوزا از تعالی وجودی یا واقعی برخوردار نیست، از بین صور تعالی، در فلسفه اسپینوزا سه صورت از تعالی (تعالی حالتی، تعالی منطقی و تعالی معرفتی) قابل طرح است. گفتنی است این مقاله جهت تبیین و تحلیل مطالب، افزون بر آرای اسپینوزا، از برخی اصطلاحات و تعابیر فلسفه اسلامی و عرفان بهره جسته است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 58
مفهوم «برتر از هستی» و فقدان «ارتباط» در اندیشه فلوطین
نویسنده:
طاهره مسگرهروی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم «برتر از هستی» عنوانی است که فلوطین برای «احد» در نظر می گیرد، تا آن را از هر گونه تعین، انقیاد و کثرت متعالی سازد و این تعالی سازی چنان فاصله ای میان منشا و مبدا هستی (احد) و سایر باشندگان ایجاد می کند که محوری ترین عناصر عرفانی یعنی «ارتباط» و «عشق» را به چالش می گیرد. نگرش عارفانه فلوطین از بنیاد، فلسفی است و در رویکرد عارفانه او به فلسفه شور، شوق و ذوق عارفانه که از ویژگی های عرفان شاعرانه شرقی است، اثری به چشم نمی خورد. هر چند اندیشه فلوطین در این باره زمینه ساز عرفان نظری و موثر در آرا فیلسوفان و عارفان مشرق زمین بوده است، اما عرفان او اساسا بر بنیاد اندیشه فلسفی یونان استوار است. مفهوم «برتر از هستی» برداشتی از ایده نیک در اندیشه افلاطون است و فلوطین این مفهوم را وامدار اوست، به کارگیری این مفهوم و نیز پیراستن «احد» از هر گونه ویژگی آشنای انسانی همانند، اندیشه، عشق، آگاهی، اراده، عنایت و بخشش، او را به مفهومی ناشناس، بیگانه و بی نهایت دور و نیز خدایی خاموش و سرد بدل می سازد. از سوی دیگر تعالی «احد» در کاربرد مفهوم «برتر از هستی»، مفهوم «آفرینش» را نیز به «فیض» بدل می سازد تا تبیینی برای عدم نیاز به اراده و آگاهی خداوند باشد. در فلسفه عرفانی فلوطین به تبع فقدان مفهوم «ارتباط» اثری از «ایمان» نیز به چشم نمی خورد، در واقع این هستی شناسی مبتنی بر خرد اوست که می خواهد خدا و انسان را به شیوه ای استدلالی تفسیر و تبیین کند. در به کارگیری مفهوم «برتر از هستی» می توان به دو نتیجه کلی رسید: 1- فقدان «ارتباط» دو سویه میان انسان و منشا هستی و به تبع آن فقدان شور و شوق، 2- طرد و نفی جهان جسمانی، و به تبع آن بی اعتباری و بی ارزشی انسان و تمام دغدغه ها و تعلقات این جهانی.
صفحات :
از صفحه 91 تا 116
نمادپردازی بلندی در اندیشه دینی
نویسنده:
فاطمه لاجوردی، حکیمه طالش بابایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
نماد یکی از ابزارهای شناخت و بنیادی ترین روش بیان است که موجب آشکار شدن مفاهیمی می گردد که به شکل دیگری قابل بیان نیستند و به همین سبب درحوزه مفاهیم دینی کاربرد بسیار دارند. سنت های دینی بشر سرشار از اسطوره هاست و در این قلمرو تنها با زبان نمادین می توان سخن گفت و به عبارت دیگر نماد زبان اسطوره است. در حوزه نمادهای دینی، «بلندی» نمادی است که از دوران بشر ابتدایی تاکنون همواره با نوعی «ارزش» یکسان دانسته شده و ذهن انسان را به مفاهیمی چون برتری، تعالی و الوهیت پیوند داده است. این مقاله در پی آن است که ضمن بررسی مفهوم نماد و نمادپردازی، کاربرد آن در حوزه دین و پیوند آن با اسطوره، به مفهوم نماد «بلندی» و مظاهر عمده آن یعنی، «آسمان» و «کوه»، و نیز به مفهوم تعالی بپردازد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 108
تاثیر خوف و رجا در تربیت و تعالی انسان از دیدگاه اخلاق و کلام
نویسنده:
مهدی زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق در فصل اول ابتداء معنی لغوی خوف و رجاء سپس معنای اصطلاحی آن بررسی شد.در بخش بعد تقسیماتی برای خوف و رجاء ذکر شد که مهمترین آن تقسیم خوف و رجاء به ممدوح و مذموم است و با توجه به اینکه تنها موجود شایسته ترسیدن( در عین حال امید داشتن) خداست اقسام خوف انسان در رابطه با خدا، در این تقسیم بندی آورده شد.در ادامه در بحث از اینکه رابطۀ میان خوف و رجاء چه رابطه ایست و هر کدام از این دو را به چه اندازه شایسته است در مقام تربیت بکار گرفت ؛این نتیجه حاصل شد که خوف و رجاء دو نیروی محرّکند که ملازم یکدیگرند.در فصل دوم که برای بیان آثار تربیتی خوف و رجاء از دیدگاه اخلاق در نظر گرفته شد و با بیان فضیلت خوف و رجاء در روایات و در کلام علماء اخلاق ؛راه های کسب هر یک از خوف و رجاء بیان شد سپس آثار خوف و رجاء از منظر آیات قرآن و تفاسیر آنها ،مقدّم بر آثار گفته شده در کلمات علماء مقدم ذکر شد و خلاصۀ آن آثار چنین آمد:که خوف از خدا علاوه بر اینکه موجب ایمنی از تمام خوف های دیگر در دنیا و ایمنی از خوف قیامت در آخرت است؛عامل وصول انسان به مراتب بالای قرب الهی می شود.در بخش های بعد خوف و رجاء عامل حرکت انسانی و محرک او در انجام افعال اختیاری دانسته شد و در نهایت مقایسه ای بین آثار تربیتی هر یک از خوف و رجاء صورت گرفت و گفته شد که اکثر علماء اخلاق بیان عوامل برانگیزندۀ رجاء را برای غالب مردم صحیح نمی دانند با این حال تصور نگارنده بر این است که با ملاحظۀ معنی درست رجاء نه تنها بیان این عوامل صحیح می باشد بلکه در کنار بیان عوامل خوف آور لازم است.در خاتمۀ فصل آثار خوف و رجاء، از منظر علماء علم تربیت آورده شد و چنین نتیجه ای بدست آمد که عامل ترس و امید برای ایجاد عادات شایسته در متربی تأثیر بسزایی دارد و نیز گفته شد که عامل ترس هم به اندازۀ عامل امید در تربیت مؤثّر است.در فصل سوم که به آثار کلامی خوف و رجاء اختصاص دارد ابتداء وجوب عمل به وعده و وعید که اسباب خوف و رجاء هستند بررسی شد و ثابت شد که نظر متکلمین شیعه مبنی بر وجوب عمل به وعده بالجمله و وجوب عمل به وعید فی الجمله صحیح می باشد.سپس تأثیر خوف بر شکوفایی عقل با تکیه بر شرح حدیث شریف« رأس الحکمۀ مخافة الله »بیان شد و چنین آمد که خداترسی پاک کنندۀ دل و زینت بخش روح است و در نتیجه سبب تجلّی اسرار طبیعت در دل خائف است که همین مسئله به معنی شکوفایی عقل آدمی است.
  • تعداد رکورد ها : 22