مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 36
نقد فیلیپا فوت برعقلانیت عملی کانت
نویسنده:
حمیده افلاطونی؛ مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از زمان ارسطو عقل عملی یا فرونسیس ، یعنی فضیلت مندانه عمل کردن. چنین معنایی برای این واژه تازمان هیوم باقی بود، اما هیوم باتاکید بر نقشی که امیال، انگیزه ها وانفعالات ما، هنگام اتخاذ تصمیمات اخلاقی ایفامی کنند، بر نقش امیال ونگیزه ها وعوامل روان شناسانه در عقل عملی، تاکیدکرد.کانت بعدازهیوم، بواسطه ویژگی هایی که برای عقل عملی ذکر کرد، همچون خودبنیادیِ آن واهمیت بیشتر قائل شدن برای اراده، تعریف جدیدی از عقل عملی ارائه داد که آراء هیوم را دراین مساله با چالش های جدی مواجه ساخت؛ وی تلاش زیادی کردتا نقش امیال وانگیزه های روانشناسانه را ازحوزه تصمیم اخلاقی حذف کند؛ اماتلاشهای کانت وپیروانش برای بنا نهادن وجدان اخلاقی صرفاً بر مبنای عقل واراده، راه به جایی نبرد وهمچنان انتقادات مهمی به تفسیرصرفاً عقلانیِ کانت از عقل عملی وارد است. درعصرحاضر، عده ای از فیلسوفان اخلاق از جمله خانم فیلیپا فوت وفیلسوفان نوارسطویی دیگر، ضمن نقد وردّ تفسیر کانتی از عقل عملی با ارائه تعریفی جدید از عقلانیت عملی، تلاش دارند تا بین عقل وسایرمنابع انگیزشی ازجمله امیال وانگیزه ها، دراتخاذتصمیم صحیح اخلاقی سازش ایجاد کنند. دراین مقاله به بررسی انتقادات برخی فلاسفه برکانت درباب عقل عملی، پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
بررسی و مقایسه‌ی فضیلت گرایی ابن مسکویه و مایکل اسلوت
نویسنده:
محسن حبیبی؛ علی صادقی نژاد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اخلاق فضیلت­‎گرا یکی از نظریات اخلاق هنجاری است که بجای تاکید بر وظیفه‎گرایی یا سود گرایی بر فضیلت‌مندی فاعل اخلاقی تاکید می­کند. ابن­مسکویه در فضیلت­گرایی تحت تاثیر ارسطو، و مایکل اسلوت متاثر از آراء هیوم است. مقایسه ی این دو نظریه نشان دهنده ی نقاط اشتراک و افتراق دو قرائت متفاوت از فضیلت گرایی است. نقش سعادت گرایی در اخلاق فضیلت یکی از این نقاط افتراق است. ابن مسکویه با تاکید بر سعادت گرایی و اسلوت با نفی آن به تبیین فضیلت گرایی می پردازد. عقل گرایی نیز در حالی که جایگاهی اساسی در نظریه ی ابن مسکویه دارد، در دیدگاه اسلوت که یک عاطفه گراست، فاقد چنین جایگاهی است. در مجموع نظریه ی ابن مسکویه به خاطر تاکید بر سعادت و عقلانیت، منسجم تر و منطقی تر است. تاکید اسلوت بر عاطفه گرایی از نقاط ضعف نظریه ی وی است که تالی های فاسدی به همراه دارد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 44
تصویری از زندگی آرمانی در اندیشه رابرت م. آدامز
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
آدامز متفکری مسیحی است که سعی دارد به شیوه ای فلسفی، چارچوبی دینی برای اخلاق ارائه کند که به دلیل عدم ابتناء بر باورهای دین خاصی، با صور گوناگون اخلاق دینی سازگار باشد. در این چارچوب، الزامات اخلاقی بر مبنای باور به خداوند، که اصل مشترک همه ادیان الهی است، تفسیر می شوند، اما خدایی که خیر، زیبایی و عشق نامتناهی است، و دیگر موجودات به میزان شباهتشان با خداوند، خیر و شایسته تحسین اند. در اندیشه آدامز، عشق به خیر، رکن اساسی زندگی ایدئال یا آرمانی را تشکیل می دهد، و فضیلت یا علوی که فرد به واسطه آن به خیر التفات دارد، شرط تحقق آن می باشد. در نظریه اخلاقی وی، همه فضائل، اخلاقی اند و ذاتا ارزشمند، و هر کدام به گونه ای در ایجاد زندگی ایدئال نقش دارند. هدف این مقاله ارائه تصویری از زندگی ایدئال در اندیشه های آدامز است. به دلیل آنکه تحلیل این تصویر بدون پردازش نظریه اخلاقی وی، معنا و جایگاه خیر نامتناهی و فضیلت میسر نیست، از این رو، در مقاله حاضر به تبیین این سه مهم پرداخته می شود. در این رابطه بر نقش کثرت گرایانه ارزش ها و التفات به خیر تاکید شده است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
بررسی تطبیقی نظریۀ ملاصدرا در باب فضایل معرفتی عقلی با نظریۀ زگزبسکی و پلانتینگا (با تأکید بر کارکرد قوۀ معرفتی کسب باورهای دینی)
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه، علی علم الهدی، جلال پی کانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مقایسۀ نظریۀ معرفت‌شناختی ملاصدرا با نظریۀ معرفت‌شناختی فضیلت‌گرایانه معرفت‌شناسانی مانند زگزبسکی و پلانتینگا، می‌توان استنباط کرد که نظریه ملاصدرا جزو نظریه‌های معرفت‌شناختی مبتنی بر فضیلت قرار می‌گیرد. پلانتینگا به فضیلتمندی قوای مولد باور و زگزبسکی علاوه بر آن به تأثیر کارکرد قوای اخلاقی (فضایل اخلاقی) بر کارکرد قوای عقلانی در تولید معرفت توجه کرده است. در واقع هر یک از ایشان به وجهی از مؤلفه‌های مؤثر بر ایجاد و شکل‌گیری باور توجه کرده‌اند و از این‌رو نظریۀ کامل و بدون اشکالی نیستند. اما ملاصدرا در نظریۀ معرفت‌شناختی خویش به فضیلتمندی قوای مولد باور، تأثیر عملکرد قوای اخلاقی بر قوای عقلانی، کارکرد متناظر آنها در تولید باور و فرایند مؤدی به صدق باور توجه کرده است. پلانتینگا اعتقاد دارد فقط قوای مولد باور موجب تولید باور هستند، زگزبسکی و ملاصدرا نیز تولید و ایجاد باور را به قوای مولد باور نسبت می‌دهند، اما معتقدند قوای اخلاقی، بستر و زمینه مناسب شکل‌گیری باور صادق را مهیا می کنند. ملاصدرا علاوه بر قوای مولد باور و قوای بسترساز، دو فرایند اعتماد‌پذیر و مؤدی به صدق وحی و الهام (که باورهای صادق و معتبر تولید می‌کنند) را پیش می‌نهد.
صفحات :
از صفحه 483 تا 514
چگونگی ارتباط میان بایدهای اخلاقی و است های علمی و فلسفی از دیدگاه اندیشمندان معاصر و علامه طباطبایی
نویسنده:
عبدالمجید طالب تاش
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
در اروپا، پیرامون گونه ارتباط میان علم و دین و به تبع آن چگونگی ارتباط علم با اخلاق و خاستگاه باید و نبایدهای اخلاقی گرایشی به وجود آمد که از هیوم فیلسوف اسکاتلندی آغاز شد. جداانگاری حوزه های علم و اخلاق بسامد داعیه هایی بازنگرانه نسبت به رابطه خداوند با جهان است که گزاره های دینی و اخلاقی را برخاسته از احساسات درونی انسان به شمار می آورد و جداافکنی آن از واقعیات عینی و خارجی را پی گیری می کند. از این نظر گاه عقل در کشف گزاره های اخلاقی ورود ندارد. زیرا منطقی نبوده و مسئول صحیح و غلط نیستند. هر چند این گرایش مورد پذیرش اندکی از اندیشمندان مسلمان نیز واقع شده است، اغلب نزدیک به اتفاق اندیشمندان مسلمان با این تفکر مخالفت ورزیده اند و در نادرستی آن به استدلال پرداخته اند. این گروه بر این باورند که هر چند اخلاق از علم و فلسفه زایش منطقی نمی یابد، اما اصولا ارائه یک گزاره اخلاقی بدون پشتوانه حقیقت عینی امکان پذیر نیست. از نظر اندیشمندان مسلمان میان بایدهای اخلاقی و هست های علمی و فلسفی ارتباط تقدمی و تاخری وجود دارد؛ به این معنا که انسان پس از آگاهی نسبت به حقیقت علمی و نفس الامری به کمک عقل نظری، راه رسیدن به آن حقیقت عینی را در عالم واقع با استمداد از عقل عملی کشف می کند. آن گاه در قالب گزاره های توصیه ای و بایدهای اخلاقی بیان می کند. این گروه در حقیقت تولید ارزش از دانش را نه به معنای تولید منطقی که مبتنی بر دو گزاره یکی علمی و دیگری اخلاقی دانسته اند. از منظر آنها عقل عملی به عنوان یک ابزار پسینی از نیروی عقل نظری به عنوان ابزار پیشینی استمداد می جوید و به توصیه های اخلاقی دست می یابد و در قالب بایدها و نبایدها ارائه می دهد و این همان ارتباطی است که میان علم و فلسفه با اخلاق وجود دارد. چرا که عقل عملی بدون علم و اندیشه نمی تواند حکمی را اعتبار و صادر نماید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 98
بررسى تطبیقى اندیشه اخلاقى مک اینتایر و پینکافس
نویسنده:
حسن محیطى اردکان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
مک اینتایر و پینکافس از مهم ترین احیاگران فضیلت گرایى به شمار مى آیند. نظریات این دو فیلسوف علاوه بر آنکه از جهت احیاى فضیلت گرایى مهم است، به لحاظ نقد دیدگاه هاى رقیب نیز حایز اهمیت مى باشد. بدون تردید، مقایسه تقاریر مختلف فضیلت گرایى از جمله دو دیدگاه مزبور مى تواند در درک عمیق تر مدعا و ادله فضیلت گرایى و نیز گستره آن مفید باشد. در پژوهش حاضر سعى شده تا با مرورى بر اندیشه اخلاقى مک اینتایر و پینکافس، به بررسى تطبیقى این دو دیدگاه پرداخته شود. نتایج تحقیق حاکى از آن است که مک اینتایر و پینکافس على رغم اشتراک در نقد دیدگاه هاى رقیب و نیز ترجیح و تبلیغ فضیلت گرایى، در برخى جهات با هم اختلاف نظر اساسى دارند. از مهم ترین اختلافات مک اینتایر و پینکافس مى توان به این موارد اشاره کرد: مک اینتایر ضد لیبرالیسم است و پینکافس لیبرالیست؛ مک اینتایر تحویل گراست و پینکافس ضدتحویل گرا؛ مک اینتایر وحدت گراست و پینکافس کثرت گرا؛ مک اینتایر برخلاف پینکافس بر نقش جامعه به عنوان عامل هویت ساز انسان و تاریخ به عنوان عنصرى تعیین کننده در فهم معناى فضیلت اصرار دارد.
صفحات :
از صفحه 89 تا 109
فیلیپافوت و نسبت خوبى اخلاقى با خوبى طبیعى
نویسنده:
افلاطون صادقى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
پیشینه اخلاق مبتنى بر فضیلت به افلاطون و ارسطو برمى گردد. فیلیپافوت مانند آنسکومب، مک اینتایر، و مرداک در احیاى فلسفه اخلاق فضیلت محور، در دوران معاصر، تلاش نموده است. فوت درصدد است تا مبنایى واقعى براى فضیلت و اخلاق مبتنى بر فضیلت اثبات نماید؛ امرى که چالش نظریات واقع گرایى در فلسفه اخلاق معاصر است. وى، خوب را بخشى از واقعیت مى داند و بر معناى عرفى خوب تأکید دارد. به نظر او، خوبى، خصلت ویژه یا کارکرد خاص یک موجود زنده است. مهم ترین مسئله این پژوهش این است که وى تا چه میزان در انجام این امر و رفع چالش ناواقع گرایى موفق است. این مقاله با روش توصیفى تحلیلى، به بررسى اخلاق فضیلت فیلیپافوت و معرفى نظریه هنجارسازى طبیعى او مى پردازد. حاصل این پردازش این است که هرچند فیلیپافوت به همراه دیگر طرف داران در جلب توجه به رویکرد فضیلت محور در اخلاق موفق بوده، اما او همچنان باید به نقدهایى در این زمینه پاسخ دهد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 87
ساختار کلى نظام اخلاقى اسلام
نویسنده:
سید جعفر موسوى گیلانى, محمدرسول روزبه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
دین اسلام درختى است که ریشه هایش در توحید فرو رفته است و اخلاق میوه این درخت تنومند است. بنابراین، در دین اسلام اخلاق جنبه دینى پیدا کرده است. اخلاق اسلامى به لحاظ گستردگى، هم به پرسش هاى بنیادین اخلاق پاسخ مى دهد و هم انسان کامل و مطلوب را در حوزه صفات نفسانى و الگوهاى رفتارى مى نمایاند و هم راه کارهاى عملى را براى رسیدن به انسان کامل و عالى ترین مقامات معنوى نشان مى دهد. پژوهش حاضر تلاشى هرچند اندک در حوزه مباحث نظرى از مباحث اخلاق اسلامى است، و ما در این مقاله براى تبیین ساختارى، ابتدا تلاش کردیم دیدگاه هنجارى اخلاق اسلامى را بیان کنیم و سپس مبانى نظرى آن را برشمرده و تبیین نماییم.
صفحات :
از صفحه 13 تا 30
نظریۀ اخلاق عرفانی عطار نیشابوری
نویسنده:
حسن مهدی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ایران,
چکیده :
در این نوشتار درصددیم اخلاق عرفانی عطار را در قالب یک نظریۀ اخلاقی منسجم تبیین سازیم تا براساس آن ملاک تعیین ارزش اخلاقی افعال از نظر وی مشخص شود. بررسی و تأمّل در اشعار عطار بیان‌گر آن است که سه نظریۀ متعارف اخلاق هنجاری یعنی نتیجه­ گرایی، وظیفه­ گرایی و فضیلت­ گرایی از دل آثار او استخراج­ پذیر است، امّا این سه نظریه هم با برخی مبانی خداشناختی و انسا ن­شناختی اخلاق عرفانی عطار و هم با یکدیگر سازگار نیستند، ازاین‌رو نمی­ توان با ابتنای صرف به هر یک از آن‌ها اخلاق عرفانی عطار را توضیح داد. البتّه با تلفیق سه مفهوم فضیلت، غایت و وظیفه با یکدیگر در ذیل فضیلت­گرایی اخلاقی می ­توانیم برای اخلاق عرفانی عطار نظریۀ اخلاقی واحد و منسجمی پیشنهاد کنیم.
صفحات :
از صفحه 165 تا 191
اخلاق فضیلت مدار و نسبت آن با اخلاق اسلامی
نویسنده:
حسن اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
در برابر دو نظام «اخلاقی تکلیف گرا» و نتیجه گرا در غرب، دهه های اخیر شاهد احیای مجدد نظامی اخلاقی شده که به جای «کنش» بر «منش» تأکید دارد و به اخلاق فضیلت مدار (Virtue ethics) نامور شده است. مسلمانان از گذشته با روایت افلاطونی این نظام آشنا بوده و با تعدیلی اندک، آن را بر اخلاق اسلامی منطبق دانسته اند.این مقاله می کوشد تا نسبت این اخلاق را با اخلاق اسلامی بررسی کند و صحت ادعای یگانگی آن دو را محک بزند؛ به همین سبب، نگارنده بحث را از معادل یونانی فضیلت (آرته) آغاز می کند و معنای آن را در فرهنگ یونانی تحلیل کرده، فضائل اصلی در این نظام اخلاقی را براساس متون اصلی اخلاق فضیلت مدار نشان می دهد. آن گاه سیر این نظریه در جهان اسلام را پی می گیرد و جایگاه مقبول آن را در میان عالمان مسلمان باز می تاباند. سرانجام مدعای اصلی این مقاله (ناسازگاری روایت یونانیِ اخلاق فضیلت مدار با ارزش های اخلاق اسلامی) بیان می شود و نگارنده برای اثبات آن، سه دلیل اصلی پیش می کشد: نُخست آنکه، فضائل اصلی در اخلاق یونانی، سکولار و دنیوی است. دوم آنکه، فضائل چهارگانه اصلی در این نظریه، جامع فضائل اصلی اسلامی نیستند. سوم آنکه، معنای این فضائل در اخلاق یونانی با معنای آنها در نظام اخلاق اسلامی سخت متفاوت است. دشواری فضائل چهارگانه، مغایرت نفس شناسی با نفس شناسی قرآنی است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
  • تعداد رکورد ها : 36