جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بررسی و مقایسه‌ی فضیلت گرایی ابن مسکویه و مایکل اسلوت
نویسنده:
محسن حبیبی؛ علی صادقی نژاد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اخلاق فضیلت­‎گرا یکی از نظریات اخلاق هنجاری است که بجای تاکید بر وظیفه‎گرایی یا سود گرایی بر فضیلت‌مندی فاعل اخلاقی تاکید می­کند. ابن­مسکویه در فضیلت­گرایی تحت تاثیر ارسطو، و مایکل اسلوت متاثر از آراء هیوم است. مقایسه ی این دو نظریه نشان دهنده ی نقاط اشتراک و افتراق دو قرائت متفاوت از فضیلت گرایی است. نقش سعادت گرایی در اخلاق فضیلت یکی از این نقاط افتراق است. ابن مسکویه با تاکید بر سعادت گرایی و اسلوت با نفی آن به تبیین فضیلت گرایی می پردازد. عقل گرایی نیز در حالی که جایگاهی اساسی در نظریه ی ابن مسکویه دارد، در دیدگاه اسلوت که یک عاطفه گراست، فاقد چنین جایگاهی است. در مجموع نظریه ی ابن مسکویه به خاطر تاکید بر سعادت و عقلانیت، منسجم تر و منطقی تر است. تاکید اسلوت بر عاطفه گرایی از نقاط ضعف نظریه ی وی است که تالی های فاسدی به همراه دارد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 44
خودگرایى و دگرگرایى در فلسفه اخلاق
نویسنده:
ریچارد کرات
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
هنرى سيجويك (HenrySidgwick) خودگرايى (egoism) را نظريه اى اخلاقى مى داند كه شبيه با سودگرايى (utilitarianism) است. سودگرايان بر آن هستند كه فرد بايد در صدد حداكثر كردن خير و خوبى همه انسان ها در جهان باشد. در عوض، خودگرايان معتقدند كه تنها خوبى اى كه فرد بايد در نهايت به دنبال آن باشد، خوبى خود اوست. بايد اين نوع از خودگرايى را (كه غالبا «خودگرايى اخلاقى» خوانده مى شود) از اين فرضيه تجربى كه انسان ها درصدد حداكثر كردن خوبى خودشان هستند (خودگرايى روان شناختى)، تمييز نهاد. خودگرايى اخلاقى، مى تواند با رفتارى كه به نفع ديگران است موافق باشد؛ چرا كه غالبا بهترين راه براى ارتقاى خير و خوبى روابط مشترك است، اما خودگرايان نمى توانند توجيه دگرگرايانه براى اين گونه مشاركت ها را بپذيرند. در واقع، دگرگرايى خير ديگران را صرفا به خاطر خود ايشان مى خواهد، در حالى كه خودگرايان تأكيد مى كنند كه هدف غايى انسان بايد صرفا خير خودش باشد. يكى از شيوه هاى دفاع از خودگرايى اخلاقى اين است كه خودگرايى روان شناختى اثبات شود و آن گاه گفته شود كه الزام ها و تكاليف ما نمى توانند فراتر از توانايى هاى ما باشند. در واقع، اگر ما [ذاتا خودگرا هستيم و] گريزى از حداكثر كردن رفاه و خوشى خود نداريم، نبايد خود را پاى بند معيارى بدانيم كه خواستار خودخواهى كمترى است، اما اين دفاع به طور گسترده اى رد شده است؛ چرا كه خودگرايى روان شناختى برداشت بسيار ساده انگارانه اى از رفتار آدمى است. علاوه بر آن، خودگرايى ناقض درک ما نسبت به بى طرفى (و انصاف) است و هيچ واقعيتى درباره خود فرد نيست كه خارج كردن منافع ديگران را از هدف غايى فرد توجيه كند. اما نوع متفاوتى از خودگرايى وجود دارد كه در جهان باستان رشد و نمو يافته و اين نقد آسيبى به آن نمى رساند. بر اساس اين نوع خودگرايى، خير فرد عمدتا يا منحصرا متضمن عمل فضيلت آميز مى باشد و بنابراين، چنانچه منافع شخصى به درستى درک شود، بهترين راهنماى ما خواهد بود.
  • تعداد رکورد ها : 2