جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 277
بررسی و نقد دیدگاه پلنتینگا درباره داروینیسم
نویسنده:
حمیدرضا آیت‌اللهی، فاطمه احمدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
پلنتینگا در تبیین تعارض تکامل و آموزه خلقت، به تجزیه و تحلیل «نظریه تکامل» می‌پردازد. او نظریه تکامل را، که به «واقعه عظیم تکاملی» تعبیر می‌کند، متشکل از چندین نظریه می‌داند و در قبال بخشی از نظریه عظیم تکاملی که «نظریه تبار مشترک» است، موضع می‌گیرد؛ همچنین، برداشت‌های الحادی را از نظریه تکامل ناشی از برداشت نامتناسب «طبیعت‌گرایانه» از نظریه تکامل می‌داند که در قبال آن، بر این نظر است که می‌توان از تلقی خداباورانه از نظریه و تلفیقی از نظریه‌های علمی و نظریه‌های دینی دفاع کرد. او موضعی دوئمی نسبت به علم اتخاذ می‌کند و از علم آگوستینی که نوعی نظریه علم دینی است، دفاع کرده و برای آن استدلال می‌آورد. در این نوشتار، نخست، نقدهای هسکر و مک‎مولین به موضع پلنتینگا آورده‎ می‎شود و سپس برخی پاسخ‌های او تحلیل می‌گردد؛ در پایان، به بررسی دیدگاه او و ارزیابی نقدهای آن دو منتقد خواهیم ‎پرداخت و نشان ‎خواهیم ‎داد که چگونه هسکر و مک مولین به هسته اصلی بحث پلنتینگا دست نیافته‌اند؛ درنهایت، نیز نقص نظریه پلنتینگا برای تعبیر دینی از تکامل نشان‎ داده ‎خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
سیر تحول الاهیات اخلاقی کاتولیک
نویسنده:
احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
الاهیات اخلاقی مسیحی، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. عهد جدید، منشأ اصلی اخلاق مسیحی است. محور تعالیم حضرت عیس (ع)، ملکوت خدا بود؛ و تحول درونی، شرط ورود به ملکوت تلقی می‌شد. اخلاق مورد نظر پولس، فضیلت‌محور بود و به جای تأکید بر اوامر و نواهی بیرونی، بر درونی شدن اخلاقیات توجه داشت. تعالیم اخلاقی آبای کلیسا بیش‌تر موعظه‌ای، شبانی، مدافعانه و تعلیمی بود. تا حدود هزار سال، علم اخلاق منسجم و نظام‌مندی وجود نداشت؛ حتی اگوستین که با نظریه‌پردازی دربارۀ مفهوم فیض، تأثیر زیادی بر تفکر کلیسا داشت، الاهیات اخلاقی منسجمی طرح نکرد. توماس آکوئینی با رویکردی فلسفی، نظام‌مندترین و مفصل‌ترین مباحث مربوط به فضایل و رذایل را بیان کرد. با این همه، الاهیات اخلاقی، باز هم بخشی از الاهیات به شمار می‌آمد. تا این‌که بعد از شورای ترنت و به‌ویژه با اثر آلفونس لیگوری، الاهیات اخلاقی از الاهیات اعتقادی متمایز شد. با تصویب خطاناپذیری پاپ در شورای اول واتیکان، مرجعیت تعلیمی کلیسا شروع به مداخله در تبیین امور اخلاقی کرد. در دورۀ معاصر نیز با توجه به پیشرفت‌های مسائل صنعتی و پزشکی، موضوعات جدیدی در حوزۀ اخلاق کاتولیک به وجود آمد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
سعادت غائی و عشق الهی
نویسنده:
ونسان برومر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
سعادت غائی چیزی است که ما به هنگام نیل به حیات طیبه از آن برخوردار می شویم. ولی "حیات طیبه" چیست؟ سنتها و دیدگاههای دینی آرمانهای گوناگونی در باب حیات طیبه ارائه می دهند که به زندگی ما جهت می بخشند و ادعا شده است که نیل به آن آرمانها ما را نهایتا سعادتمند می سازد. در شرایع وحیانی مانند اسلام و مسیحیت غالبا سعادت غائی را در برخورداری از عشق الهی می دانند. ولی ماهیت عشق الهی چیست و به چه معنا این عشق سعادت غایی ما را تامین می کند؟ معمولا عشق الهی را شبیه به رابطه عاشقانه بین ابناء بشر تفسیر و تعبیر می کنند. اما از آنجا که خدا مانند سایر مردم نیست، عشق او نمی تواند با عشق بین انسانها یکسان باشد. بنابراین لازم است که محدودیتهای تشبیه عشق خدا به عشق آدمیان را روشن کنیم. من در این مقاله ابتدا پنج خصیصه اصلی عشق بین افراد بشر را بررسی می کنم. سپس سه تفاوت قاطع خدا و افراد را مورد بررسی قرار می دهم و نشان می دهم که این تفاوتها چه تفاوتی را بین عشق الهی و عشق بشری لازم می آورند. سرانجام نشان خواهم داد که مراد مومنان مسلمان و مسیحی از اینکه سعادت غائی در برخورداری از عشق الهی است، چه می تواند باشد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 18
راه اثبات خداوند از نظر اشعری و آگوستین قدیس و شباهت های آن( بحثی تطبیقی)
نویسنده:
احمد پازوکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حو زه: ,
چکیده :
هدف پژوهش بیان شباهت ها و اختلافات راه های اثبات خداوند از نظر ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری و آگوستین قدیس می باشد. روش پژوهش کتابخانه ای است. نتیجه کلی از این رساله بیان راه اثبات وجود خدا از نظر پیروان اشعری و آگوستین و وحدت رویه کلیه پیامبران الهی است.
نگاهی به عقل و ایمان از منظر علامه طباطبایی و قدیس آگوستین
نویسنده:
باقر شیرعلی اف، محمدباقر قیومی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
هنرحقیقی راهی به سوی ادراک زمان انفسی مطالعه تطبیقی زمان در آرای آگوستین قدیس، خیام، مارتین هیدگر و ادراک آن در نگاره "فرار یوسف از زلیخا" اثر کمال الدین بهزاد
نویسنده:
ستاره هزارخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش بر محور پاسخ به چیستی «زمان» تنظیم گردیده است. «زمان انفسی» استعاره از زمانی است برای شناخت «نفس». خودشناسی از هستی شناسی و خداشناسی جدا نیست. «زمان» پدیداری است که شناسایی آن ما را به شناخت هستی نزدیک می کند. هنر از آن دسته مقولاتی است که آوردن تعریفی ثابت و جامع برای آن متصورنیست. هر اثر هنری که به وجود می آید، جهانی تازه خلق می کند؛ جهانی که می تواند همانند هستی که در آن زندگی می کنیم زیبا، پیچیده و رازآلود باشد. هنر همچون هستی سرچشمه و آفریننده است. ادراک و رسیدن به حقیقت هستی با ادراک و دستیابی به حقیقیت هنر یکسان است؛ زیرا حقیقت ثابت است. هر پدیداری در این جهان که از طریق شناخت آن بتوان به ادراکی از هستی رسید، آنگاه که در هنر نمود یابد راهی به سوی شناخت هنر نیز می تواند باشد. در برخی نگاره های ایرانی با زمانی مواجه هستیم که در آن مکانها در هم شکسته شده اند و یا دو فصل سبز و خشک یکجا دیده می شوند؛ این تعلیق در زمان و مکان به خصوص در نگاره «فرار یوسف از زلیخا» اثر کمال الدین بهزاد، نگارگر شهیر قرن 9 ،نمایان است. در جستجوی مفهوم پدیدۀ زمان به دنبال رسیدن به ادراک این زمانی هستیم که زمان معمولی نیست. در این پژوهش که اطلاعات آن به طریق اسنادی گردآوری شده، ابتدا پدیده «زمان» را ابتدا مورد شناسایی قرار میدهیم. مفهوم زمان به عنوان «مورد تطبیق » در نظریات اگوستین قدیس، خیام و مارتین هیدگر بررسی و سپس نتیجه نظری حاصل از تطبیق را به هنرنگاری و به طور ویژه به نگاره «فرار یوسف از زلیخا» تعمیم می دهیم. در پاسخگویی به چیستی «زمان» در می یابیم که زمان گذشته تنها یک خاطره و زمان آینده فقط یک انتظار است، اما هر دوی اینها در «زمان حال» واقعیت می یابند؛ زیرا در «اکنون» انسان در این هستی واقعی است. درک «زمان حال»، درک «لحظه» است. حضور در «لحظه» یعنی بودن در تنها زمان واقعی. «لحظه»، «دم»، «وقت»، «آن» از منظر عرفان، زمانی است برای رسیدن به شناخت؛ این شناسایی با ادراکات شهودی و در نهایت، رسیدن به «بینش» همراه است. «بینش» داشتن یعنی از ابتدا تا انتهای یک رویداد را دیدن، که در آن گذشته و حال و آینده همزمان دیده می شود و در این زمان است که «بهزاد» هفت طبقه ساختمانش را به یکباره برای بیننده آشکار می کند و گذشته و حال و آینده را در هم می شکند و این ادراک تنها در «بودن در زمان حال» ممکن می گردد؛ این همان زمان نگاره بهزاد است. به راستی چنین هنری به واسطه ادراکی که از زمان «حال» می دهد، همواره در تمامی دوران در زمان حال زنده می ماند و این هنر می تواند، هنری حقیقی باشد.
تحلیل تطبیقی مفهوم گناه از دیدگاه آگوستین قدیس و مولانا
نویسنده:
معصومه شریعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم گناه مسئله ای دینی است. در فرهنگی که دین در عرصه های مختلف، حضوری آشکار و زنده دارد،‌ گناه که آموزه ای دینی است، اهمیت بحث می یابد. علاوه بر این که در فلسفه ی دینی که به تحلیل عقلانی گزاره های دینی پرداخته می شود، مسئله ی معرفت تحت تأثیر گناه دستخوش دگرگونی می گردد.اهمیت موضوع هم از این جهت است که چگونه می توان با وجود رویکرد پیشینی و پسینی در مواجهه با گناه، مفهوم و مولفه ی گناه را در اسلام و مسیحیت در کنار هم نشاند.نمی توان گفت در مقولات بالا، کدام یک تقدم و تأخر دارد، چراکه از لحاظ زمانی، مسیحیت مقدم بر اسلام بوده است و همان طور که اشاره شد، با توجه به این که گناه مقوله ای دینی است و اسلام هم یک دین و آیین، الزاماً واجد مفهوم گناه می باشد. در مسیحیت، سردمدار بحث از گناه را می توان آگوستین قدیس به شمار آورد. در اسلام هم مباحث از زبان مولانا مطرح شده است. دل نگرانی از مشکل گناه لاینحل است، مخصوصاً این که سر و کار انسان با خدا باشد و پای امر و نهی خداوند و گناه و صواب به میان آید. از طرفی شناخت و معرفت، پدیده ای روحی و به شدت متأثر از آموزه ی گناه است. در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است که: «من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل؛‌ تهذیب نفس،‌ انتفاع از عقل را به دنبال دارد.»فرضیه ی نگارنده در این رساله این است که هر دوی آگوستین و مولانا به گناه به یک صورت می نگرند، با وجود این که آگوستین، گناه را امری پیشینی و به تبع آن جبری می داند، اما مولانا کاملاً قائل به اختیار است. هر دو تن، گناه را رویگردانی از عشق می دانند، هرچند آگوستین به صورت مفهومی و مولانا به صورت مصداقی در این باره سخن گفته اند.
بررسی تطبیقی رابطه ایمان و عقلانیت از دیدگاه اگوستین قدیس و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا سالاروند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمان گرایی معتدل به معنای برتری بخشیدن به ایمان در آثار بسیاری از اندیشمندان مسیحی و از جمله در میان آنان در آراء و نوشته های قدیس آگوستین کاملاً مشهود است. وی فیلسوف و متکلمی ایمان گراست؛ اما نه در جایگاه منکرین عقلانیت در فرایند ایمان. آگوستین ایمان را شرط فهم می‌داند و مفاد اصل «ایمان می آورم تا بفهمم» در فرازهای گوناگونی از آثار وی دیده می شود. ایمان از نظر او لطف خداوند است که شامل حال انسان می شود؛ مشروط بر آنکه خود انسان «اراده کند». درنگرش او نسبت به معرفت و ایمان، در راستای تحقق ایمان نوعی فهم در انسان پدید می آید که او را به سمت بر طرف کردن موانعمعرفت سوق می دهد تا او را به سر منزل مقصود برساند.
برهان مبتنی بر حقایق سرمدی در فلسفه لایب نیتس
نویسنده:
علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
بر خلاف ادعای راسل که بخش مربوط به خداوند و براهین اثبات وجود او را در اندیشه لایب­نیتس سست ­ترین و ضعیف­ترین بخش فلسفه او می ­داند، این بخش به معنایی اساسی ­ترین بخش فلسفه اوست. در نظام فلسفی لایب­نیتس بدون خداوند نه چیزی می­ تواند موجود باشد و نه حتی ممکن. از این رو اثبات وجود خدا در فلسفه او ضروری است. یکی از مهم ترین براهین وی برهان مبتنی بر حقایق سرمدی است. برخی این برهان را متقاعد کننده تر از برهان وجودی، و حتی اعتبار برهان وجودی را به معنایی متوقف بر این برهان دانسته اند. در این مقاله قرائت های مختلف برهان مذکور بیان می شود و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
تاثیر آموزه گناه نخستین بر مبحث کلیات در قرون وسطا
نویسنده:
مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مهم ترین مساله مناقشه برانگیز در میان متفکران قرون وسطا، نحوه وجود کلیات بود که با پرسش های مهم فرفوریوس در «ایساغوجی» آغاز گشته بود. ترجمه این کتاب از زبان یونانی به لاتینی و شرح آن به دست بوئتیوس و پاسخ های او به پرسش های سه گانه فرفوریوس، سبب مهمی در شکوفا شدن مساله هستی شناسی کلیات بود که در نهایت، به پیدایی سه دیدگاه واقع گرایی، مفهوم گرایی و نام گرایی در این باره منجر شد. با این همه، به نظر می رسد که یکی از علل مهم بسط و گسترش این مساله در قرون وسطا، ارتباط وثیق آن با آموزه های مهم کلام مسیحی- آموزه هایی چون علم پیشین خداوند به مخلوقات، تثبیت خداوند و گناه نخستین- بوده است. بنابراین می توان مدعی شد که انگیزه های کلامی متفکران قرون وسطا، در شکوفایی و بسط مبحث کلیات تاثیر بسزایی داشته است. یکی از مسائل مهم کلامی که ارتباط تنگاتنگی با مساله کلیات داشته، آموزه گناه نخستین است که تبیین ماهیت آن و نیز نحوه انتقال آن از آدم و حوا به نسل بشر از سوی برخی متفکران قرون وسطا، موجب پیدایش نظریه ای با عنوان واقع گرایی جمعی، در بحث هستی شناسی کلیات گردید.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
  • تعداد رکورد ها : 277