جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 784
قلمرو مسائل فلسفه اولی و چالش های آن
نویسنده:
موسی ملایری ,سعیده سعیدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانش علم شناسی یا فلسفه علم فیلسوفان مسلمان، مشتمل بر قواعدی پیشینی و لازم الاجراست که علوم حقیقی ـ برهانی، باید ساختار منطقی خود را از آنها اخذ کنند. بر اساس این قواعد، هر علمی باید موضوعی داشته باشد، در تبیین ها از اصول و قواعد برهان تبعیت کند، قلمرو خویش را فقط در مرزهای تعیین شده گسترش دهد و پژوهش هایش فقط به عوارض ذاتیه موضوع معطوف باشد. در فلسفه اولی نکته اخیر مراعات نشده و فیلسوفان به کرات از آن تخطی کرده اند. موضوع فلسفه اولی موجود بما هو موجود است و همه محمول های مسائل آن باید از عوارض ذاتی آن موضوع باشند، حال آنکه بسیاری از محمول های فلسفی چنین نیستند.بسیاری از فیلسوفان این خلط روش شناختی بسیار مهم را مسکوت گذاشته اند اما برخی دیگر با اقرار و اذعان به آن، راه حل هایی عرضه کرده اند. مهمترین راه حل ها دو چیز است: یکی آنکه فلسفه موضوع واحدی ندارد. دیگر آنکه قواعد علم شناختی مذکور، قواعدی استحسانی و ذوقی بوده و متابعت از آنها ضرورت ندارد. در این مقاله، راه حل اول که سابقه ای کهن دارد، با اصلاحی اندک، به عنوان راه حلی روزآمد پذیرفته می شود. بر اساس این راه حل، می توان شاخه های مختلف فلسفه را که هر یک موضوع و مسائل مستقل دارند، به اعتبار وحدت روش و بنیادین بودن مسائل، ذیل عنوان عام فلسفه قرار دارد؛ به همان قیاس که علومی را ذیل عنوان علوم تجربی قرار می دهیم.
صفحات :
از صفحه 31 تا 50
رابطه عقل، عرفان و وحى از دیدگاه صدرالمتألهین
نویسنده:
احمدحسین شریفى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يكى از مهم‌‌ترين دغدغه‌‌هاى فكرى و دينى بشر در طول تاريخ، مسأله «عقل و وحى» و سازگارى يا ناسازگارى اين دو با هم بوده است. تا جايى كه نوشته‌‌هاى تاريخى و فلسفى نشان مى‌‌دهند، فيلون اسكندرانى (20 ق. م ـ 50 م) اولين فيلسوفى است كه در باب ارتباط آموزه‌‌هاى دينى يهود با تعاليم فلسفى انديشيد و در عقلانى كردن معارف يهودى كوشيد. پس از وى، هر روز بيش از پيش بر رونق اين بحث افزوده گشته است. دينداران از يك سو و دين‌‌ستيزان از سوى ديگر، درباره تطابق يا تعارض عقل و وحى سخن‌‌ها گفته و كتاب‌‌ها نوشته‌‌اند. متفكران و انديشمندان مسيحى نيز از همان قرون اوليه ميلادى در اين عرصه قلم زده و حجم عظيمى از نوشته‌‌هاى دينى خود را به حل اين مسأله اختصاص داده‌‌اند. آموزه‌‌هايى همچون «تثليث»، «تجسّد»، «گناه نخستين»، «مرگ فديه وار مسيح» و نسبت آن‌‌هابا عقل و انديشه بشرى قريب نوزده قرن است كه از مهم‌‌ترين دغدغه‌‌هاى فكرى مسيحيان مى‌‌باشد. ارتباط حكمت و شريعت يا عقل و وحى در جهان اسلام نيز كم و بيش، مورد توجه فقيهان، عارفان، متكلمان و فيلسوفان بوده و هر يك به گونه‌‌اى و از زاويه خاصى، همسنخى و همسخنى يا بيگانگى و نامحرمى اين دو را تبيين كرده‌‌اند. در نگرشى كلى به سير فلسفه، بخصوص در دامان متفكران مسلمان، مى‌‌توان گفت: حركت آن به سوى هماهنگى بيش‌‌تر با دين بوده است. فيلسوفان مسلمان پيوسته كوشيده‌‌اند تا با بهره‌‌گيرى از خرمن معارف دينى، زواياى تاريك انديشه‌‌هاى فلسفى خود را روشن‌‌تر كنند؛ همچنين با توجه به حقايق فلسفى، فهمى دقيق‌‌تر از دين ارائه دهند. اين تلاش‌‌ها در اوايل قرن يازدهم هجرى توسط صدرالمتألهين (979 ـ 1050) به اوج خود رسيد و اين فيلسوف بزرگ، «حكمت متعاليه» خويش را تجلى‌‌گاه هماغوشى و همدلى قرآن و عرفان و برهان دانست. وى با طرح انديشه‌‌اى معتدلانه در باب نسبت عقل و وحى، ضمن نگه داشتن حرمت عقل و عرفان و تبيين جايگاه حقيقى آن‌‌ها، سخن وحى و قرآن را بر صدر نشاند.
معرفت حق بر مبنای حکمت متعالیه
نویسنده:
محمد طباطبایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
برهان صدیقین که بر پایه امکان ماهوی و استحاله دور و تسلسل شکل گرفته بود، پس از مرحوم بوعلی، در مکتب حکمت متعالیه ‌شکوفا شد و در آثار فلسفی و کلامی اثر فراوانی گذاشت. گرچه حکیم سبزواری، تقریر صدرای شیرازی را خالی از اشکال نمی‌دیدند، اما نوآوری مرحوم علامه طباطبایی و حضرت آیة الله جوادی آملی در برهان مذکور‌، جایگاه این تقریر را در میان براهین اثبات وجود خدا مشخص می‌سازد؛ چرا که برهان صدیقین محکم‌ترین و شریف‌ترین برهان‌های توحیدی است و حد وسط آن غیر از واجب تعالی نیست. ‌تقریر اسد و اخصر علامه طباطبایی از این برهان، علاوه بر اثبات وجود، وحدت حقه حقیقیه را نیز برای حضرت حق اثبات می‌کند و تنها با اعتماد به بطلان سفسطه نزدیک‌ترین راه را به سوی معرفت و اثبات خداوند متعال نشان می‌دهد. سخن از ‌تقریر برهانی است که نیاز به هیچ مقدمه‌‌ای نداشته، می‌تواند اولین مساله فلسفی باشد. آنچه در تکمیل این ‌تقریر مهم است، این است که برای اثبات مبدأ تعالی، نیاز به هیچ یک از مبادی تصدیقی نباشد و تنها به یک سلسله مبادی تصوری بسنده شود.
صفحات :
از صفحه 95 تا 110
ماهیِّّّت هنر در اندیشه فارابی
نویسنده:
نادیا مفتونی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فارابی پیرامون هنردر دو سطح سخن می گوید. هنری که در جامعه محقق می شود، مشتمل بر هنرهای محمود و هنرهای پلید است. البته هنر فاضله و هنری که به دست هنرمند مدینه فاضله تولید می شود، صرفا هنر محمود است. هنر محمود یا هنر فاضله، خیر و سعادت معقول را در قوای خیالی مجسم می کند و در صدد ایجاد اعتدال در عواطف و احساسات است. در حالی که هنر پلید،درست در نقطه مقابل قرار دارد و انفعالات و عواطف را به افراط و تفریط سوق می دهد. از دیدگاه فارابی، جمهور، حقایق و سعادت معقول را از طریق تخیل ادراک می نمایند. همچنین، ایجاد احساس و انفعال در مردم نیز به واسطه خیال صورت می پذیرد. هدف قصوای مدینه فاضله، دستیابی جمهور به سعادت معقول است. از آنجا که مردم بر اساس طبع یا عادت قادر به ادراک معقولات نیستند، سعادت معقول باید از راه قوای خیالی به اذهان ایشان انتقال یابد. هنرمند فاضله می تواند عقلیات را با صور حسی و خیالی تجسمی سازد و از راه خیال، سعادت عقلی را به فهم آنان نزدیک کند.
صفحات :
از صفحه 81 تا 88
فارابی، الحروف و فراهست‎شناسی
نویسنده:
احمد عسگری ، سینا سالاری خرم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فارغ از باب دوم کتاب‌الحروف که به سیر تکوین زبان و صنایع قیاسی می‎پردازد، دو باب اول و سوم عمدتا به توضیح در خصوص معانی حروف فلسفی اختصاص یافته است. به نظر می‎رسد این ساختار اتفاقی نبوده و حکایت از برنامه فراهست‎شناختی الحروف دارد. ابتدا با طرح مسئله‎ای فراهست‎شناسانه در خصوص نسبت میان جهان، تمثل جهان و زبان، نشان می‎دهیم که فارابی قائل به کفایت زبان طبیعی برای تمثل اندیشه‎های مابعدالطبیعی نیست، این بینش در مسئله نسبت میان موجود و وجود پررنگ می‎شود و فارابی را بر آن می‎دارد که منطق خاصی برای موجود وضع کند. در آخر با تکیه بر باب دوم الحروف روشن می‎شود که فارابی به نیاز برای زبانی مختص به مابعدالطبیعه تصریح دارد؛ اما دغدغۀ او در سطح نظر باقی نمی‎ماند و منطقی خاص، شامل نحو و سمانتیکی ویژه، برای مابعدالطبیعه بسط می‌دهد. او مابعدالطبیعه را علم به امور فرامقوله می‎داند. اگر بخواهیم این امور مابعدالطبیعی را به­طریق درست تعبیر کنیم، به نظر فارابی باید به­صورت حروف نحوی بیان شوند.
صفحات :
از صفحه 43 تا 64
نقش نبی در دریافت وحی ‌‌با تکیه بر دیدگاه فارابی، ابن سینا و ملاصدرا ‌‌به‌همراه نقد دیدگاه برخی روشنفکران معاصر
نویسنده:
عطیه سادات فیض , فاطمه سلیمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پژوهش های فلسفی کلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلۀ‌‌ وحی و نقش نبی در آن، از مسائل بسیار مهم در میان اندیشمندان اسلامی است و در این میان، فارابی نخستین کسی است که به‌گونه‌ای روشمند، به تحلیل بحث وحی و نبوت پرداخته است. او تبیینی معرفت‌شناسانه از وحی دارد و معتقد است که عقل مستفاد نبی پس از تعالی و اتصال با عقل فعّال، معرفت وحیانی را دریافت کرده و به مدد قوۀ‌‌ تخیل به حقایق و امور معقول، صورت می‌بخشد. ابن سینا نیز ضمن وارد کردن قوه‌‌ حدس در فرآیند وحی و تبیین مراتب عقول، بر این باور است که نبی حقایق عقلی را دریافت کرده و به این حقایق، از طریق قوۀ‌ متخیّله‌‌، صورت می‌دهد. ملاصدرا نیز معتقد است که عقل فعّال، عقلِ بالقوه را به فعلیت می‌رساند. او تمایز میان وحی و غیر وحی را در اموری مانند نحوۀ‌ دریافت معقولات، کمّیت آنها و کیفیت وصول به مبدأ معقولات می‌داند و برای بیان این تمایز، از عنصر قوۀ‌ حدس و عقلِ قدسی بهره می‌جوید. از دید این سه فیلسوف، نبی «قابل» وحی است که پس از اتصال به عالم غیب و یا اتحاد با آن، معارف را ابتدا از طریق عقول و در نهایت، بی‌واسطه دریافت می‌کند.
صفحات :
از صفحه 66 تا 87
بررسی تطبیقی مدینه فاضله از دیدگاه افلاطون و فارابی
نویسنده:
ندا شفیع زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده افلاطون وفارابی ،از میان اندیشمندانی که به مسئله فلسفه سیاسی پرداخته اند،موقعیت ویژه ای دارند. درضمن افلاطون مدینه فاضله را به بدن انسان تشبیه کرده است بدنی که کامل و صحیح است و همه اعضای آن به هم مرتبطند وهر یک دارای وظایف خاصی هستند ؛ همچنین در میان اعضای بدن ، عضو اصلی به نام قلب وجود دارد که اعضای دیگر بدن از آن پیروی می کنند . به همین ترتیب در مدینه فاضله نیز باید افراد با هم مرتبط باشند و در عین حال تک تک افراد دارای وظایف خاصی باشند و باید کسی باشد که شایستگی ریاست بر مردم را داشته باشد. در نظر افلاطون ، زمامدار مدینه ، باید فیلسوف و دوستدار تمام دانش ها باشد ؛ زیرا دولتی که بخواهد جامعه را سعادتمند کند باید نخستین و والاترین هدفش، ایجاد محیطی باشد که اخلاق و دانش ، در یک کلمه فلسفه بتواند در آن رشد کند . فارابی هم مانند افلاطون مدینه فاضله را به بدن انسان تشبیه می کند و آن را برخودار از چنان تعادل و هماهنگی می داند که چون یک کل واحد، همه اجزا در در عین تفاوت ، از تمامیت و تجانس بهره مندند، در نظر او ، نظام مدینه فاضله از ثبات و دوام و از وحدت و تجانس برخوردار است ؛و هر یک از افراد مدینه دارای وظایف خاصی هستند و وظایف هر کس در حد شایستگی وی و توسط رئیس مدینه تعیین می شود . فارابی نیز مانندافلاطون معتقد است که رئیس مدینه باید فیلسوف باشد و دوام و بقای جامعه را وابسته به حکمت می داند ؛ چنانکه رئیس جامعه حکیم نباشد ، آن جامعه محکوم به تباهی و نیستی است . اما این شباهت ها بدان معنا نیست که فارابی با افلاطون ، اختلاف نظر ندارد ، زیرا فارابی فیلسوفی مسلمان است و در تبیین مدینه فاضله خود از اعتقادات مذهبی خویش تاثیر پذیرفته است ؛ و همچنین فلسفه نظری فارابی بر آراء سیاسی او و برطرح مدینه فاضله اش تاثیر بسزایی داشته است؛ به عنوان مثال یکی از موارد اختلاف این است که از نظر افلاطون رئیس مدینه فاضله ، حکیمی است که دوستدار وجویای تمام دانش ها است ودل در طلب درک واقعیات دارد و در پی شناختن عالم مثال وایده است در حالی که دیگران از درک آن بی بهره اند ودر عالم کثرت ودگرگونی سرگردانند؛ اما در دیدگاه فارابی ، رئیس مدینه ، حکیمی است که به درجه اتصال با عقل فعال ارتقاء یافته باشد و تمامی معارف وعلوم را بداند ، به این خاطر او را امام یا نبی می خواند . در این رساله بر آنیم که به تبیین مدینه فاضله فارابی و افلاطون بپردازیم و سپس همانندی ها وناهمانندی های موجود میان آرمان شهر افلاطونی ومدینه فاضله فارابی رابررسی می کنیم . کلید واژگان: -حکومت فیلسوف - مدینه فاضله - رئیس مدینه - سعادت
«شیء فی نفسه» و «پدیدار» در نظر کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
سیاوش اسدی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
این مقاله در تلاش است تا به این مساله پاسخ گوید که شیء فی نفسه، پدیدار، و ارتباط میان این دو در فلسفه کانت و علامه طباطبایی چگونه تبیین می شوند و دیدگاه علامه طباطبایی چگونه می تواند چالش های موجود در فلسفه کانت را پاسخ دهد؟ در این تحقیق مشخص می شود که کانت با اقرار به نوعی ارتباط ضروری میان ذات معقول و پدیدار، پذیرش وجود ذوات معقول را امری اجتناب ناپذیر می داند اما بیان می کند که ذات معقول یا نومن به دلیل این که هرگز به تجربه در نمی آید همواره ناشناخته خواهد ماند. از سوی دیگر علامه بر این مطلب تاکید می کند که آن چه در ذهن ظهور می یابد (ماهیت)، انکشاف و نمودی از واقعیت (وجود) است. به این ترتیب، بر خلاف دیدگاه کانت، میان پدیدار و شیء فی نفسه پیوند معناداری برقرار می شود و چالش های موجود در فلسفه کانت به صورتی پذیرفتنی پاسخ داده می شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
تقریری نو از مسئله شر براساس نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی
نویسنده:
مرتضی حسینی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
مسئله قرینه‌ای شر تنها استدلال ملحدان علیه خدا است؛ و نیز مسئله منطقی شر به مثابه مشکلی در میان خداباوران مطرح است. مسئله این مقاله این است که آیا نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی می‌تواند با اعتباری دانستن شرور، پاسخی برای این مسئله باشد؟ از نظر علامه طباطبایی همه مفاهیم و گزاره‌های عملی در برابر ادراکات اخباری و حقیقی، اعتبار جعل و قراردادهای انسانی‌اند در جهت رفع حوائج و نواقصی زیستی و وجودی و فرونشاندن تمایلات و رغبات برخاسته از آن نیازها. ازجمله این اعتبارات حسن و قبح و به تبع آن خیر و شر است. ویژگی و معیار مهم در اعتباریات آن است که ما ناظر به غایات متصورمان آنها را مثلا خوب یا بد، خیر یا شر محسوب می‌کنیم نه اینکه امور به لحاظ نفس الامری چنین باشند. البته ادراکات اعتباری به جهت اثر و کار کرد و غایتی که بر آنها مترتب است و نیز منشاء وجودی و زیستی فردی یا جمعی که دارند مرتبط و مترتب بر واقع هستند و لذا معرفت بخش و معقولند هرچند برهان بردار نیستند و البته عقلانیت آنها از نوع دیگری (عملی) است. در پرتو «اعتباری» دانستن شرور به نظر می‌رسد هم مساله منطقی شر و هم مساله قرینه‌ای آن و هم منافات نداشتن وجود شرور با نظام حکیمانه الهی، تقریری خردپذیرتر می‌یابد. علاوه بر اینکه احساس و تجربه شر هم به عنوان یک واقعیت بشری به رسمیت شناخته می‌شود و انکار نمی شود.
صفحات :
از صفحه 137 تا 157
نقدی بر تفسیر کمال نهایی به شکوفایی عقلانی در فلسفه یونان و اسلامی
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان الاهی بر اساس تحلیلی که از حقیقت انسان به دست داده اند و انسانیت انسان را به قوه عاقله او دانسته اند، کمال نهایی و سعادت اصلی او را در فعالیت این قوه و به فعلیت رساندن همه استعدادهای آن دانسته اند. فیلسوفانی مانند افلاطون، افلوطین، و محمد بن زکریای رازی تصریح کرده اند سعادت انسان در فیلسوف شدن او است. دیگر فیلسوفانی نظیر فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا، که سعادت انسان را در فعالیت عقل نظری و نیز فعالیت بر طبق عقل دانسته اند، سعادت کسانی را که نتوانستند به مقام فلسفه برسند در ایمان و اقتدا به فیلسوفان حقیقی و به معنای دقیق و تمام کلمه فیلسوف، یعنی انبیا، دانسته اند. اگر فلسفه به معنای عام کلمه اخذ شود که شامل معرفت مفهومی و شهودی هر دو باشد، می توان گفت بخشی از سعادت انسان ها در آن است، اما سعادت منحصر در آن نیست؛ زیرا ابعاد وجودی انسان منحصر در عقل نیست و این بخش از سعادت برای عموم مردم قابل حصول نیست. دلالت آیات قرآن و روایات بر معاد جسمانی و لذت ها و رنج های مادی اخروی، مؤید کاستی تحلیل فیلسوفان درباره کمال نهایی انسان است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 102
  • تعداد رکورد ها : 784