ترجمه ماشینی:
در سراسر تلمود، سند بنیانگذار یهودیت خاخام در اواخر دوران باستان، میتوان ارجاعات زیادی به عیسی یافت - و آنها چاپلوسی نیستند. پیتر شافر در این
... کتاب روشن، پرجزئیات و قابل دسترس، بررسی میکند که خاخامهای تلمود چگونه روایت عیسی عهد جدید را میخواندند، میفهمیدند، و از آن استفاده میکردند تا در نهایت برتری یهودیت بر مسیحیت را اثبات کنند.
داستان های تلمودی تولد عیسی را از یک باکره به سخره می گیرند، به شدت ادعای او را مبنی بر مسیح و پسر خدا بودن به چالش می کشند و معتقدند که او به حق به عنوان کفرگو و بت پرست اعدام شده است. آنها ایده مسیحی رستاخیز عیسی را زیر و رو می کنند و اصرار دارند که او مجازاتی را که سزاوارش در جهنم بود دریافت کرد - و سرنوشت مشابهی در انتظار پیروانش است.
شافر ادعا می کند که این داستان ها نشان دهنده آشنایی قابل توجه با اناجیل - به ویژه متی و یوحنا - است و نشان دهنده یک بحث عمدی و پیچیده ضد مسیحی است که روایت های عهد جدید را تقلید می کند. او با دقت بین منابع بابلی و فلسطینی تمایز قائل میشود و استدلال میکند که پیام متقابل غرور و اعتماد به نفس خاخامها به پیام انجیلیان تنها در فضای تاریخی منحصربهفرد بابلی ایرانی، در جامعهای یهودی که در آزادی نسبی زندگی میکردند، ممکن بود. همین را نمی توان در مورد فلسطین رومی و بیزانسی گفت، جایی که مسیحیان به شدت قدرت سیاسی خود را تحکیم کردند و یهودیان از این رو رنج بردند.
عیسی در تلمود، با انحراف از مطالعات گذشته، که داستان ها را به عنوان تحریفات غیرقابل اعتماد عیسی تاریخی کم اهمیت جلوه می دهد، دستور کار بسیار عمدی تری را در پس این روایت ها مطرح می کند.
بیشتر