جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 229
تبیینی از جباریت خداوند و اختیار انسان
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان، حسام الدین شریفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چگونگی رابطه انسان با خداوند متعال بر اساس مبانی هستی‌شناختی عرفانی
نویسنده:
زهرا محمدعلی میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تمامی مباحث عرفان نظری، بر وحدت شخصیه وجود بنا شده است و تقریباً سخن تمامی عرفا در این امر یکی است؛ بدین بیان که یک وجود بیش نیست و کثرات، تجلّیات او هستند زیرا عدم تناهی‌اش، جایی برای غیر نمی‌گذارد. بنابراین، اگر عرفا از چینش مراتب هستی سخن می‌گویند که پس از ذات، تعیّنات علمی عالم إله و تعیّنات خلقی عالم کون را دربرمی‌گیرد، منافاتی با وحدت وجود نداشته بلکه این کثرات، شئون حق هستند. ارتباط حق‌تعالی با کثرات، از دو راه سلسله ترتیب و وجه خاص می‌باشد. مراد از سلسله ترتیب، وسائط فیض الهی بوده و وجه خاص که اوّلین بار، محیی‌الدین بر آن تصریح نموده، ارتباط بی‌واسطه با حق است. اساس تحلیل عرفا از این رابطه، وحدت وجود و خاصیت اطلاقش است که حق، به تبع این اطلاق و عدم تناهی، در تمامی کثرات که مظاهر مقیّد او هستند، حضور وجودی دارد. بر اساس وجه خاص، حق‌تعالی با هر شیء البته به میزان حصه وجودی‌اش مرتبط است؛ با این حال، از جهت اکثر افراد به دلیل غلبه احکام امکانی، این باب به طور طبیعی بسته‌است که با کسب طهارت روحی و تلاش در جهت افزایش احکام وحدت، گشوده می گردد. با وجه خاص، حق‌تعالی از خود انسان به او نزدیک‌تر بوده و به جهت غلبه احکام وجوبی، حقیقت بیشتری از وی را نسبت به خودش داراست حتی اگر انسان این امر را درک نکند. وجه خاص با عین ثابت اشیاء که سهم شیء را از حصه وجود حقّانی معیّن می‌کند، پیوند داشته به علاوه، با انسان کامل نیز در ارتباط است چرا که وی، واسطه اصلی فیض الهی بوده و از آنجا که اسم جامع حق در او پیاده شده، به سریان او در تمامی مظاهر، سریان دارد. وجه خاص در توجیه بسیاری از مسائل عرفانی و شرعی مانند علم حق به جزئیات و توحید أفعالی نیز، بسیار کارگشاست. پژوهش حاضر، در صدد بررسی چگونگی رابطه انسان با حق بر اساس مبانی هستی‌شناختی عرفانی است که با توجه به قدمت این بحث، اکثر منابع این اثر، کتب دست اوّل در عرفان نظری می‌باشد. با نظر به اهمّیت وجه خاص، در این نوشتار، سعی شده با نگاهی نسبتاً جامع، احکام آن مورد بررسی قرارگیرد.
مبانی فلسفی حکومت دینی
نویسنده:
علی واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکومت به عنوان ضرورت اولیه زندگی اجتماعی بشر که همواره وجود داشته است و دین یعنی مجموعه مقررات و برنامه های سعادت انسان که حکایت از اراده تشریعی خداوند دارد . ضرورت عمده جامعه انسانی می باشند و حکومت دینی یعنی حکومتی که قوانینش را از دین اخذ کرده و مشروعیت حاکمانش به نصب الهی باشد و به دو هدف میانی (تامین رفاه، نظم ، امنیت) و نهایی(به کمال رساندن نفوس انسانی) تشکیل شده باشد مورد تحقیق و مطالعه ما می باشد. مبانی فلسفی حکومت دینی عبارت از مبانی وجود شناختی و مبانی انسان شناختی و مبانی معرفت شناختی می باشد. وقتی انسان خدا را محور بداند و عالم را محدود به عالم طبیعت نداند و جهان غیب را نیز در نظر بگیرد و دنیا را مزرعه آخرت بداند و اعتقاد به معادی داشته باشد که باید پاسخگوی اعمال خود باشد و با شناختی که از انسان دارد و او را موجودی دارای اختیار و کمال می داند که باید به طرف کمال حرکت کند. آنچه موثر در سوق به طرف کمال است ایمان و عمل می باشد. و عمل هم هر چه اجتماعی تر باشد تاثیر بیشتری در کمال بخشی دارد. دیگر نمی تواند راجع به حکومت ، سکولار فکر کند بلکه به حکومتی تن می دهد که این عوامل را در نظر گرفته و با حقایقی که از وحی و عقل قدسی دریافت می کند مسیرکمال انسان را مدنظر قرار می دهد و این حکومت همان حکومت دینی می باشد. بخش بعدی پایان نامه با استفاده از مقدماتی ضرورت حکومت دینی را متذکر می شود. بنابراینکه اولا انسان موجوی مدنی الطبع است که البته به خاطر کمال جو بودن به زندگی اجتماعی روی می آورد. ثانیا زیست اجتماعی برای دور بودن از هرج و مرج و مقابله با تهاجمات خارجی نیازمند به قانون است. ثالثا هر قانونی نمی تواند این نیازها و کمال انسان را تامین کند. بلکه باید دارای شرایط خاصی باشد و آن قانون دین است که از جهات کلیت، قانونگذار، ملاک و معیار جعل قانون و ضمانت اجرایی بر قوانین دیگر برتری دارد. رابعا ، قانون مادامیکه به مرحله اجرا نیاید موثر واقع نمی شود لذا نیازمند مجری توانمند برای اجرا می باشد. این مجری همان حاکم دینی است که باید دارای خصوصیات و صفاتی ویژه مانند کمال، حکمت، قدرت بر جهاد و سلامتی و ... باشد. رهبری در حکومت دینی دارای سه مرتبه است، که با نبود هر مرتبه نوبت به مرتبه بعدی می رسد.1-ریاست اول یا نبی.2-ریاست مماثل یا امام.3-ریاست سنت یا فقیه. بخش پایانی پایان نامه به مشروعیت حکومت دینی می پردازد. و با بیان اشکالاتی که در نظریه های قرارداد اجتماعی و انتخاب وجود دارد نظریه نصب را در تمامی مراتب حاکمیت دینی بر می گزیند. زیرا حاکمیت مطالق بر انسان از آن خداست. و اصل عدم ولایت برای انسان ثابت است پس حاکمی از مشروعیت برخوردار است که از طرف حق تعالی به نصب خاص یا عام نصب گردد.
تاثیر فلسفه در آثار تفسیری ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
گرچه همه آثار صدرالمتالهین حاکی از ارتباط تنگاتنگ قرآن و برهان است اما تفسیر او در میان دیگر آثارش مزیت ویژه ای در رهیافت قرآنی او دارد. این نوشتار آثار ملاصدرا در باب تفسیر و تاویل و چگونگی راهیابی حکمت صدرایی به پیشگاه تفسیر قرآن را مورد بررسی قرار داده است. دقت در مواضع تلافی تفسیر و فلسفه به عنوان وجه تمایز تفسیر او از سایر تفاسیر می تواند تاثیر فلسفه در تفسیر را پیش چشم ما قرار دهد. به عقیده صدرا با درک حقیقت وجود و فهم باطن و وحدت آن می توان به توحید ذاتی صفاتی و افعالی پی برد. در بحث علم الهی با توجه به مراتب سه گانه آن مساله امتحان الهی نسبت به بندگان را توضیح می دهد و وجوب رزق مقدر برای مخلوقات را اثبات می کند. در پایان اقسام عالم که فعل الهی محسوب می شوند طرح و آیاتی که مطابق آن تفسیر شده بیان می شود. او کلمه را عالم امر می داند و مثل افلاطونی را بر ملائکه تطبیق می کند.
واسطه فیض در حوزه معرفت دینی (با تأکید بر دیدگاه اهم مفسران)
نویسنده:
محمدحسین موسوی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق در پی تبیین چیستی و چرایی موضوع واسطه فیض با استفاده از آیات قرآن، روایات و ادله عقلی است. واسطه فیض بدین معناست که تمام کمالات هنگامی که از خداوند به عالم هستی افاضه می شود، لزوما از طریق واسطه هایی صورت می گیرد که دارای مرتبه وجودی برتری نسبت به سایرین هستند. در قرآن کریم از سلسله اسباب و واسطه هایی نام برده شده که تعبیر قرآنی آن «جنود» است. جنود خداوند دارای مراتب گوناگونی است که از جمادات تا فرشتگان را به طور تکوینی شامل می شود. اما بالاترین واسطه ها، پیامبران بزرگی هستند که آیات قرآن، آنان را مایه رحمت و دفع عذاب می داند. به علاوه با تبیین صحیح معنای «خلیفه خداوند» به دست می آید که از نقش های او، واسطه فیض بودن است.از دید روایات اسلامی، نیاز به «حجت» تنها در بعد تشریعی و هدایتی خلاصه نمی شود؛ بلکه ضرورت وجود آنان در همه زمان ها به دلیل نیاز تکوینی به واسطه فیض بودن آنان است. استدلالات عقلی-فلسفی محکمی در لزوم واسطه های فیض وجود دارد. بر اساس آنکه نظام هستی بر اساس اصل علیت بوده و این که هر امری از طریق اسباب خود انجام می شود، ضرورتا واسطه هایی میان خداوند و دیگر موجودات باید باشد تا هستی و همه کمالات از مجرای آنان به دیگران سریان یابد. در عرفان نظری، «انسان کامل» دارای جایگاه بلندی است به گونه ای که نظام و بقای عالم در گرو وجود اوست. بنابراین انسان کامل به عنوان برترین مظهر اسماء وصفات الهی، دارای نقش وساطت در فیض است.
تفسیر علیّت به تشأن در فلسفه صدرالمتألّهين
نویسنده:
مرضیه صادق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از رابطه بین واجب وممکنات که در فلسفه به ربط علّی ومعلولی یاد شده، در نظام وجودی صدرایی نیز طبق دو دیدگاه بحث می شود؛ابتدا جناب صدرا بااثبات اصالت وجود، به توجیه این رابطه در دستگاه وجودی ودر قالب تشکیک خاصی پرداخته ومعتقد است که علّت ومعلول، به عنوان دو موجود مستقل ودر مقابل هم نیستند که رابطه بین آنها مثل آنچه مشاء قائل به آنند از نوع رابطه تباینی باشد؛بلکه ایشان با تبعیّت از استاد خویش، از وجود ربطی معلول در قبال علّت سخن گفته ورابطه میان آن دو را از نوع اضافه اشراقی می داند که معلول عین ربط به علّت است نه موجودی مرتبط با علّت، وبااین توجیه واستدلال بحث را ادامه داده ؛امّا در اواخر بحث علیّت، به این نتیجه می رسد که وقتی معلول هویّتی مباین با علّت نداشته باشد، علّت هم باید در مقابل آن موجود مستقل نامتناهیی باشد که عاری از هر نقصی باشد.ایشان با استدلال از طریق (بسیط الحقیقه کل الاشیاء)و پرداختن به حقیقت علّت ومعلول(ربط علّی)به اثبات خصوصیّات علّت حقیقی پرداخته ودر نهایت به این نتیجه می رسد که تنها وجود حقیقی ذات باری است ومابقی، شئون وظهورات واجب اند، نه اینکه وجودی-حتی به نحو ربطی ومستقل-در مقابل او باشند؛بدین طریق از تشکیک خاصّی وفقر وجودی معلول به منزله پلی برای رسیدن به وحدت شخصی استفاده کرده وبه مقصود خویش دست یافت؛ودر مباحث مختلف از تعابیر عرفانی که نشان دهنده رابطه(شأن و ذی شأن )است، استفاده کرده وبدین وسیله مطلب را از سطح معمول فلسفی بالا برده وبه کمال رساند.هر چند وی پس از اثبات وحدت شخصی صریحا به اثبات مظهر بودن کثرات وتأثیرات آن بر سایر مباحث نپرداخته، امّا از بیان صریح ایشان در دلایل واستفاده از تعابیر عرفانی مطابق بحث، می توان تأثیر آن را به عنوان یکی از مبانی اساسی، همچون تشکیک خاصّی برمباحث دیگر فهمید؛همانگونه که پیروان حکمت متعالیه کمابیش مطابق بیان ومبانی جناب صدرا، به طرح مباحث بر اساس مبنای وحدت شخصی پرداخته اند؛همچون علم تفصیلی واجب به اشیاء، مبحث جعل، صادر اوّل، توحید افعالی و...
ویژگیهای زمامداران حکومت اسلامی از نگاه امیرالمومنین علیه السلام
نویسنده:
شمیم عباس نقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش حاضر سعی شده است، جنبه‌های مختلف زمامداران حکومت اسلامی از دیدگاه امیرالمومنین (ع) با استفاده از سخنان آن حضرت در سایر کتب بالخصوص در نهج‌البلاغه بیان شود. و این کار طی چند فصل صورت گرفته است امام علی (ع) در گفتار و رفتار مفهوم حکومت و شیوه ای حکم راندن را به ما آموخته است.از نگاه حضرت امیر(ع) حکومت بمعنی مدیریت، هدایت و خدمت به مردم است ایشان وجود یک زمامدار عالم، عادل و مقتدر را برای نظام بخشیدن امور اجتماعی مردم اجرای قانون الهی و رفع نیازهای مردم، ضروری می‌داند و برای حاکم شرائط و خصوصیاتی قائل است که از جمله آن داشتن ایمان، عقل و درایت، علم و آگاهی، عدالت و دادگری است.از نگاه امیرالمومنین(ع) نفس حکم راندن بر مردم هدف نیست بلکه حکومت وسیله‌ای است برای تحقیق و اجرای احکام الهی و ایجاد نظام عادلانه اسلامی- لذا آن حضرت وظایف و کار ویژه‌های حاکم و زمامدار را ایجاد عدالت، تأمین امنیت و نظم، تأمین رفاه و آسایش، قضاوت و اجرای احکام ذکر می‌کند. امام علی (ع) حکومت و مردم را دارای حقوق متقابل می‌داند که مساوی برای، تأمین رفاه عمومی، تعلیم و تربیت و به وجود آوردن آزادی عقیده و بیان را از جمله حقوق مردم بر حکومت بیان فرموده. و اطاعت از دستورات زمامدار حکومت اسلامی، حمایت از او در امور اداره کشور وفاداری به عهد و پیمان و خیرخواهی نسبت به زمامدار را جزء حقوق زمامدار حکومت اسلامی بر مردم شمرده است.با استناد به کلام حضرت امیر المومنین(ع) در نحوه ویژگیهای زمامداران حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.به این نتیجه می رسیم که وحدت، امنیت آزادی سیاسی و اجتمتعی اجرای احکام الهی ... از وظایف زمامدار حکومت اسلامی و همچنین تأمین عدالت و رفاه معیشت مردم، مبارزه با فقر از وظایف اصلی زمامدار حکومت اسلامی و دولت اسلامی باید در این مورد توجه خاص داشته باشد.
بررسی مقایسه‌ای مثل از دیدگاه افلاطون وشیخ اشراق
نویسنده:
یاسین گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله مثل از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ و تأثیرگذار مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته است. افلاطون چون در زمانی زندگی می‌کرد که سوفسطائیان نفوذ علمی زیادی داشتند و از طریق مغالطات خود افکار عمومی و به خصوص افکار متفکران را تخدیر کرده بودند و نگاه ابزاری بعلم را در سرلوحه کارهای خود قرارداده و جامعه را به طرف پرتگاه نسبیت‌گرایی علمی و اخلاقی سوق داده بودند نظریه مثل را مطرح کرد و با این اقدام فیلسوفانه خود خدمت بزرگی به علم و اخلاق کرد. او مثل را متعلق اصلی علم می‌دانست و قائل بود که جهان مادی نمی‌تواند ثابت و در نتیجه متعلق علم باشد و از این طریق راه را بر سوفسطائیان بست و این مسأله، نظریه مثل افلاطون را تحت شعاع خود قرار داد و چون طبق نظریه ایشان مثل حقائقی عینی می‌باشند تصمیم گرفت که جایگاه مثل رااز حیث هستی‌شناسی روشن و تبیین کند. وی جایگاه مثل را مادون مثال خیر یعنی خداوند و مافوق عالم ماده می‌دانست و در واقع واسطه فیض حضرت حق به عالم ماده می‌داند با این بیان که هر مثالی مادون خود را در عالم ماده ایجاد و تدبیر می‌کند و چون خداوند تمام مثل را ایجاد می‌کند لذا هیچ نحوه علیتی بین مثل قائل نیست هر چند که بعضی نسبت به بعض دیگر افضلیت و برتری دارد. اما سهروردی نگاهش به مثل نگاهی هستی‌شناسانه است به همین دلیل برای هر نوع مستقلی در عالم ماده، مثال و عقلی مناسب قائل است و در نظر وی این طور نیست که برای هر مفهومی مثالی وجود داشته باشد. ایشان چون نظام فلسفی‌اش را بر اساس نور و ظلمت طراحی کرده لذا عالم عقول را عالم انوار قاهره و مافوق عقول را نورالانوار قرار داده است وی عالم نور را به صورت هرمی ‌ترسیم می‌کند که در رأس آن نورالانوار و در قاعده آن ارباب انواع و در بدنه آن عقول طولیه می‌باشد. ارباب انواع حلقه واسطه بین انوار قاهره طولیه (عقول طولی) و عالم ظلمت است به این معنا که عقول طولیه، عقول عرضیه را ایجاد و عقول عرضیه هم مادون فلک هشتم یعنی افلاک هفت‌گانه و عالم عناصر و موالید ثلاث را ایجاد و تدبیر می‌کنند. سهروردی ارباب انواع را در عرض هم می‌داند و بین آنها علیتی قائل نیست به این معنا که هیچ رب النوعی نسبت به رب النوع دیگر علیت ندارد اگر چه بعضی نسبت به بعضی از شدت نوری بیشتری برخوردارند پس در عین عدم علیت بین آنها، تشکیک وجود دارد.ایشان اگرچه به صراحت می‌گوید که این مطالب را از راه شهود بدست آورده است ولی اولاً آنها را مستدل کرده و ثانیاً از فرشته شناسی حکمت فارسی و دیگر حکمای باستاننیز ‌بهره برده است.سهروردی با طرح مثل در فلسفه‌اش هم کثرت عالم ماده را حل می‌کند و هم توجیه و تحلیلی عقلانی از بعضی از روایات ارائه می‌دهد.
آرای کلامی ملاصالح مازندرانی
نویسنده:
فاطمه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم فاضل محقق حسام الدین محمد صالح بن احمد المازندرانی معروف به ملاصالح که بیشتر ایشان را با شرح مبسوط و مشهورش بر اصول کافی می‌شناسند. بی‌شک دیدگاه اندیشمند جامعی هم چون ملا صالح که در اکثر علوم متداول روزگار خود متجر بوده و طبعاً نگاه جامعی نیز به مسائل داشته است، می‌تواند در روشن کردن افق‌های تاریکی که احیاناً فراروی دانش‌پژوهان دینی قرار می‌گیرد، نقش بسزایی ایفا کند. این پژوهش دیدگاه ملاصالح را درباره محوری‌ترین مسائل کلامی از جمله معرفت‌شناسی، خداشناسی، انسان‌شناسی و راهنماشناسی بررسی کرده است. ملا صالح راجع به علم و ماهیت آن معتقد به امکان معرفت بشری است. حصول انواع ادراک را متوقف بر تعلم حقیقی به افاضه یا الهام از جانب خدایتعالی می‌داند. و حس ظاهر، حس باطن، عقل، قلب، خیال وافاضه یا الهام را جز و منابع معرفت می‌داند. ایشان اثبات وجود خدا را از دو راه عقل و یا راه استدلال و فلسفه و راه فطرت پرداخت. و در براهین عقلی، برهان صدیقین صدرا است که مخلوقات، واسطه اثبات قرار نگرفته‌اند. سپس صفات ثبوتی و سلبی خداوند بیان شد. در بحث مراتب هستی، مخلوق اول، اشرف مخلوقات است که خداوند به سبب آن بقیه مخلوقات را ایجاد می‌کند. در ادامه بحث قضاء و قدر که در مقام فعل خداست و قضاء در افعال خداوند همان حکم به وجود است. ایشان حقیقت انسان را روح او معرفی می‌کند. و معتقد است که عالم ذر، میثاق و عهد توحیدی با بندگان است. که به سبب آن بندگان، خدایتعالی را به ربوبیت می‌شناسند. و در ادامه به بحث جبر و اختیار از منظر ملا صالح پرداخته شد که ایشان مذهب جبر و تفویض را باطل می‌داند و معتقد به نظریه «امر بین الامرین» است. ایشان مقام رسالت را بالاتر از نبوت می‌داند و اینکه بعثت انبیاء امری ضروری است. و وجود امام علاوه بر آیات و روایات، ادله عقلی دارد که همان قاعده معروف لطف می‌باشد. مهمترین شرایط امام از دیدگاه شیعه که شامل علم لدنی، عصمت، برتری معنوی بر دیگران و منصوص بودن پرداخته شد. و در ادامه بحث اینکه زمین از حجتهای خداوند خالی نیست، از منظر ملاصالح پرداخته شد. جناب ملاصالح راجع به مرگ معتقد است که قطع تعلق نفس مجرد از بدن با بقای در ذاتش، مرگ صورت می‌گیرد. و در عالم برزخ بدن جسمانی‌اش نیست. بلکه بدن مثالی یا برزخی شبیه بدن جسمانی‌اش می‌باشد. و نعمت و عذاب برزخی بر آن بدن وارد می‌شود.
تمایز بین وحی، و کشف و شهود عرفانی از دیدگاه غزالی و ملاصدرا
نویسنده:
قاسم علی صادق زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 229