جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 665
بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار
نویسنده:
قاسم کاکایی، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشیدن درباره­ ی مرگ و سخن‌گفتن از آن یکی از بن­ مایه ­های رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه‌ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشه ­های ایشان درباره­ ی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته‌بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاه ­های اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره‌ی مرگ، حقایق بسیاری را بر ما آشکار می­کند که در بررسی جداگانه ­ی اندیشه ­ی ایشان، کمتر مجال بروز می­یابد. در این جستار کوشیده‌ایم با رویکردی تطبیقی، به بررسی این پدیده، از دیدگاه خیام، رباعی‌سرای توانمند قرن پنجم هجری و عطار نیشابوری، شاعر و عارف توانمند قرن ششم بپردازیم. بررسی تطبیقی دیدگاه ­های این دو شاعر درباره ­ی مرگ نشان‌دهنده‌ی این نکته است که اگرچه هر دو در برخی مسائل، مانند همگانی دانستن مرگ برای همه­ ی افراد، سرگشتگی دو شاعر در برابر مرگ، تأکید بر ناتوانی بشر از ارائه­ ی راه چاره برای مرگ و... اندیشه ­های همگون دارند، در برخی موضوعات نیز با یکدیگر اختلاف دیدگاه دارند؛ برای نمونه عطار افزون بر مرگ طبیعی، به دو نوع مرگ ارادی و مرگ عارفانه‌ عاشقانه قائل است؛ نومیدی مطرح‌شده در اشعار خیام، در اندیشه­ ی عطار جایگاهی ندارد؛ مرگ‌اندیشی عطار بیشتر التزام به توبه و به‌ندرت، التزام به لذت جویی را بایسته می­داند، در حالی که در اندیشه­ ی خیام، بیشتر تأکید بر لذت ­جویی و کمتر التزام به توبه است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 136
ارتباط اصالت وجود با وحدت وجود در اثبات توحید واجب‌الوجود
نویسنده:
غلامحسین ابراهیمی دینانی - معصومه قربانی آندره سی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائلی که طرز تفکر حکما و متکلمان را با دگرگونی بنیادی روبرو ساخته، مسألة اصالت وجود است که در حکمت متعالیه نیز با براهین محکم اثبات شده است.<br /> این نوشتار به بررسی اثبات ارتباط اصالت وجود و وحدت وجود می‌پردازد؛ چراکه اصالت وجود و وحدت وجود ملازم یکدیگرند.<br /> پرسش اساسی این است که با اثبات تلازم آنها، آیا توحید واجب‌الوجود اثبات می‌شود یا خیر؟ در پاسخ باید گفت یکی از راه‌های اثبات توحید حق‌تعالی، اثبات وحدت وجود و اصالت وجود است که در واقع اثبات وحدت همه ی هستی خواهد بود.
روش دین پژوهی در آثار ملامحسن فیض کاشانی
نویسنده:
فاطمه علی پور، طاهره آقامیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
روش ملا محسن فیض کاشانی در دین پژوهی، بعنوان یک فیلسوف، فقیه و مفسر قرآن کریم، بر اعتبار و ارزشمندی عقل استوار است. وی برای عقل و عقلانیت جایگاه ویژه ای قائل است و در تفسیر متون دینی از آن مدد جسته است. او اخباری ای بود که با اجتهاد خود تلاش کرد از طریق اخبار و احادیث به تبیین صحیح و منطقی دین بپردازد. برخی بر این باورند که وی بعنوان یک محدث اخباری به عقل و عقلانیت بهایی نداده است. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با جستجو در آثار ملامحسن فیض کاشانی، خلاف این ادعا را به اثبات رساند. با وجود اینکه ایشان یک اخباری بود، برای عقل منزلتی والا قائل بود؛ بگونه ای که در روش تفسیر خویش ضمن توجه به روایات تعارض بین روایات را بر اساس روش عقلی رفع کرد. و در متون تفسیری خود به روش استدلال عقلی، به تفسیر آیات و روایات پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 126
نقد و بررسی تطبیقی مهفوم شهود از دیدگاه ویلیام آلستون و بابا افضل کاشانی
نویسنده:
فریبا مو‎‏منی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
احیای حکمت (مشتمل بر طبیعیات) - جلد دوم
نویسنده:
علیقلی بن قرچغای خان؛ بامقدمه غلامحسین ابراهیمی دینانی؛ تصحیح و تحقیق: فاطمه فنا
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران: احیاء کتاب,
چکیده :
احیای حکمت (مشتمل بر طبیعیات) اثر علیقلی بن قرچغای خان (قرن یازدهم)، کتابی است در دو جلد به زبان فارسی با موضوع حکمت و فلسفه. دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی بر این اثر مقدمه نوشته و فاطمه فنا (در قالب پایان‌نامه) به تصحیح آن همت گماشته است. کتاب دربردارنده یک دوره حکمت طبیعى و الهى است. ساختار: کتاب، دارای پیشگفتار، مقدمه مصحح و محتوای مطالب در چهار مقدمه و دو فن و دوازده باب و پنجاه‌وپنج مقاله و یک خاتمه و یک وصیت‏ است. گزارش محتوا: در پیشگفتار کتاب از ارتباط وثیق تفسیر معنوی قرآن و روایات با حکمت سخن گفته شده و به تاریخچه مختصری از گرایش‌های فیلسوفان ایران، نوع نگاه کلامی خواجه نصیر و پررنگ شدن حکمت در عصر صفوی پرداخته شده است. در میان فیلسوفان اسلامی آن دوران، میرفندرسکی و میرداماد از اهمیت بالایی برخوردار بودند و از شاگردان مهم آنان شیخ رجبعلی تبریزی است که علی‎قلی بن قرچغای خان تحت تأثیر افکار و عقاید او بوده است. دکتر دینانی در ادامه پیشگفتار از اهمیت زنده نگه‌داشتن کتاب‌های چاپی آن دوره و تلاشش در راستای تصحیح و احیای این متون با کمک دانشجویان مستعد دوره‎های کارشناسی ارشد و دکتری، سخن می‎گوید. این اثر پایان‌نامه کارشناسی ارشد فاطمه فنا در دانشگاه تهران و در همین راستا است. على‎قلى بن قرچغاى خان ابتداى کتاب را به خطبه‏‌اى در حمد و سپاس خداوند و سلام و درود بر پیامبر عظیم‎الشأن اسلام و خاندان عصمت و طهارت(ع) آراسته است. آنگاه با پیشگفتارى در بیان مراتب حکمت موافق با قول معصومین(ع) و شریعت و مطابق رأى ارسطو، همراه با اقوالى که دراین‌باره آورده، آغاز می‌‏کند و اظهار مى‏‌دارد که: «ما نیز مقتفیاَ لآثار الشریعة، فن حکمت را مترتب به دو مرتبه ساختیم؛ و مرتبه اوّل و أسفل که مشتمل بر فنون حکمت عامه طبیعى و الهى است، آنچه از اصول معتمده حکیم بزرگ ارسطاطالیس و سایر اساطین حکماى قدیم استنباط کرده مدلل و مبرهن ساخته بودیم، به فضل‌الله و قوته، در این کتاب تقریر و تحریر خواهیم کرد- ان شاء الله؛ و مرتبه دویم که مشتمل بر حکمت خاصه عالیه است همان متن کتاب مستطاب اثولوجیا را که فى الحقیقة نور مبین و کتاب متین حکمت است مطابقاً لآیات القرآن العظیم و موافقاً لأحادیث المعصوم الکریم، بعدازاین شرح و بیان خواهیم کرد- ان شاء الله؛ و این کتاب را مشتمل بر چهار مقدمه و دو فن و دوازده باب و پنجاه‌وپنج مقاله و یک خاتمه و یک وصیت ساختیم و احیاى حکمت نام نهادیم.» «مصنف، مباحث خود را غالباً با آیات قرآن، احادیث ائمه(ع) و اقوال و آراى حکماى متقدم و متأخر و حتى معاصرانش طرح می‌‏کند، ازاین‏رو شمار اقوالى که به نقل آن‌ها پرداخته بیش از پانصد قول است. وى همچنین بعضاً مطالبى را ذیل عناوین تنبیه، تحقیق، تذنیب، قانون و وصل بیان می‌‏کند و گاه بحث خود را در قالب طرح شکوک و ازاله آن‌ها دنبال کرده است.» «کتاب احیاى حکمت علی‌قلی بن قرچغاى خان همانند سایر آثار این اندیشمند توانا نشان‏‌دهنده یک جریان فکرى نیرومندى است که در جهت خلاف اندیشه‏‌هاى صدرالمتألهین شیرازى وجود داشته است. این جریان فکرى در تعلیمات شیخ رجبعلى تبریزى به اوج خود رسیده و به‌عنوان یک نظام فلسفى مطرح شده است. این نظام فلسفى که با نوعى از الهیات تنزیهى سازگارى دارد، با معانى و مضامین برخى از روایات اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) نیز نزدیک است. در این نظام فلسفى رگه‌هایی از اندیشه‏‌هاى مکتب نوافلاطونى نیز وجود دارد که براى اهل بصیرت به‌وضوح قابل مشاهده است... سبک تفسیر صدرالمتألهین از آیات و برداشت او از روایات غیر از سبک و اسلوبى است که شیخ رجبعلى تبریزى و شاگردانش از آن پیروى می‌‏کنند. به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت هریک از این دو جریان فکرى که هم‏‌معاصر و هم‌رقیب یکدیگرند به‌حکم اینکه از معانى و مضامین روایات اهل‌بیت(ع) مدد می‌‏گیرد، رنگ حکمت شیعى را در ناصیه خود آشکار مى‏‌سازد». درهرصورت هر دو دیدگاه در زمان صفویان وجود داشته‎اند و در تقسیم‎بندی‎های امروزین تحت عنوان مکتب اصفهان می‎گنجند. نویسنده در مقدمه‎هایش مباحث احیای حکمت، فضیلت علم و حکمت نظری، امور عامه مطلقه بر سبیل مصادرات، تعین و اقسام آن، حقیقت جنس، فصل، نوع و شخص، ما به التشخص، تغایر و اقسام آن را مطرح کرده است. در فن اول (طبیعیات) مباحث ذیل مطرح شده؛ تعریف علم طبیعی و موضوع آن، شرح اسم جوهر و عرض، اقسام عرض و جوهر، ترکّب اجسام، حقیقت و ماهیت مکان، حیّز، حرکت، زمان، عدد، عدم مساوقت وحدت و وجود، قوه مصوّره، بیان ماهیت و حقیقت نفس، بساطت و تجرد نفس ناطقه انسانی و فلکی، نحوه ادراک محسوسات پنج‎گانه، قوای باطنی، افعال نفس، مراتب ترقی نفس ناطقه، ابطال تناسخ نامناسب، شرح اسامی نبی، رسول و امام. در فن دوم(الهیات) مباحث؛ تقسیم علم الهیات، صدق و کذب و حق و باطل، عام و خاص و کلی و جزئی، اعراض نسبی، ماده اولای عنصر سماوی، اصالت وجود یا ماهیت، جعل، علت و اقسام آن، اثبات واجب‌الوجود و علت‌العلل، توحید واجب‌الوجود، علم و اقسام آن، عرضیت علم حقیقی حصولی و حضوری، وجود ذهنی، معاد عقلانی و جسمانی و... مطرح می‎گردد. وی در بحث معاد عقلانی و جسمانی معتقد است «معاد بنا بر آنچه مشهور نزد جمهور است عبارت است از رجوع هر نفس ناطقه‏‌اى به‌سوی مبدأش. آنگاه گوید: نفس بنا بر آنچه از احادیث معصومین(ع) و کلام حکماى الهى مستفاد است بر سه قسم است که هر یک معادى مناسب خود دارند» «یکى از مسائلى که مصنف به بررسى آن پرداخته است مسئله وجود ذهنى است. البته وى با همین عنوان «وجود ذهنى» از آن بحث نمی‌‏کند. آنچه از عبارات وى درباره علم به اشیا به دست می‌آید این است که وى قائل است به اینکه در علم به اشیا، مثال و شبح و صورت شى‏ء در ذهن عالم حاصل می‌‏گردد. قول وى به شبح با اقوال قائلین به شبح در مسئله وجود ذهنى نیز متفاوت است. آنچه مصنف در این موضع به بررسى آن می‌‏پردازد این است که آیا در علم به اشیا، ماهیات آن‌ها بأنفسها در ذهن می‌آید یا اشباح آن‌ها؛ و اگر شبح اشیا به ذهن می‌آید، آیا این شبح و صورت مثالى عین ذى شبح و ممثل منه است؟ در پاسخ به این سؤالات، وى ابتدا تصریح می‌‏کند که علم و حس «عرض شبحى» و «مثالى نورانى» است که در نفس حاصل مى‏‌شود. سپس خاطرنشان مى‏‌کند که جمعى کثیر از فحول حکما در این مسئله قائل به عینیت تام من جمیع الوجوه در مرتبه هى هى میان این شبح و مثال نورانى کلى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه هستند؛ و رأى کثیر دیگرى نیز آن است که میان آن‌ها مباینت تام من جمیع الوجوه است. رأى مختار مصنف این است که میان شبح و صورت مثالى نورانى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه نه مباینت تام من جمیع الوجوه است نه عینیت من جمیع الوجوه، بلکه به وجهى عین و به وجهى غیرند. وى این قول را، چنان‏که خود می‌‏گوید، در کتاب دیگرش به نام جمع بین الرأیین و تصالح الطرفین و تأویل القولین آورده است.» منبع: goo.gl/rkMcgd
احیای حکمت (مشتمل بر طبیعیات) - جلد اول
نویسنده:
علیقلی بن قرچغای خان؛ بامقدمه غلامحسین ابراهیمی دینانی؛ تصحیح و تحقیق: فاطمه فنا
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
چکیده :
احیای حکمت (مشتمل بر طبیعیات) اثر علیقلی بن قرچغای خان (قرن یازدهم)، کتابی است در دو جلد به زبان فارسی با موضوع حکمت و فلسفه. دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی بر این اثر مقدمه نوشته و فاطمه فنا (در قالب پایان‌نامه) به تصحیح آن همت گماشته است. کتاب دربردارنده یک دوره حکمت طبیعى و الهى است. ساختار: کتاب، دارای پیشگفتار، مقدمه مصحح و محتوای مطالب در چهار مقدمه و دو فن و دوازده باب و پنجاه‌وپنج مقاله و یک خاتمه و یک وصیت‏ است. گزارش محتوا: در پیشگفتار کتاب از ارتباط وثیق تفسیر معنوی قرآن و روایات با حکمت سخن گفته شده و به تاریخچه مختصری از گرایش‌های فیلسوفان ایران، نوع نگاه کلامی خواجه نصیر و پررنگ شدن حکمت در عصر صفوی پرداخته شده است. در میان فیلسوفان اسلامی آن دوران، میرفندرسکی و میرداماد از اهمیت بالایی برخوردار بودند و از شاگردان مهم آنان شیخ رجبعلی تبریزی است که علی‎قلی بن قرچغای خان تحت تأثیر افکار و عقاید او بوده است. دکتر دینانی در ادامه پیشگفتار از اهمیت زنده نگه‌داشتن کتاب‌های چاپی آن دوره و تلاشش در راستای تصحیح و احیای این متون با کمک دانشجویان مستعد دوره‎های کارشناسی ارشد و دکتری، سخن می‎گوید. این اثر پایان‌نامه کارشناسی ارشد فاطمه فنا در دانشگاه تهران و در همین راستا است. على‎قلى بن قرچغاى خان ابتداى کتاب را به خطبه‏‌اى در حمد و سپاس خداوند و سلام و درود بر پیامبر عظیم‎الشأن اسلام و خاندان عصمت و طهارت(ع) آراسته است. آنگاه با پیشگفتارى در بیان مراتب حکمت موافق با قول معصومین(ع) و شریعت و مطابق رأى ارسطو، همراه با اقوالى که دراین‌باره آورده، آغاز می‌‏کند و اظهار مى‏‌دارد که: «ما نیز مقتفیاَ لآثار الشریعة، فن حکمت را مترتب به دو مرتبه ساختیم؛ و مرتبه اوّل و أسفل که مشتمل بر فنون حکمت عامه طبیعى و الهى است، آنچه از اصول معتمده حکیم بزرگ ارسطاطالیس و سایر اساطین حکماى قدیم استنباط کرده مدلل و مبرهن ساخته بودیم، به فضل‌الله و قوته، در این کتاب تقریر و تحریر خواهیم کرد- ان شاء الله؛ و مرتبه دویم که مشتمل بر حکمت خاصه عالیه است همان متن کتاب مستطاب اثولوجیا را که فى الحقیقة نور مبین و کتاب متین حکمت است مطابقاً لآیات القرآن العظیم و موافقاً لأحادیث المعصوم الکریم، بعدازاین شرح و بیان خواهیم کرد- ان شاء الله؛ و این کتاب را مشتمل بر چهار مقدمه و دو فن و دوازده باب و پنجاه‌وپنج مقاله و یک خاتمه و یک وصیت ساختیم و احیاى حکمت نام نهادیم.» «مصنف، مباحث خود را غالباً با آیات قرآن، احادیث ائمه(ع) و اقوال و آراى حکماى متقدم و متأخر و حتى معاصرانش طرح می‌‏کند، ازاین‏رو شمار اقوالى که به نقل آن‌ها پرداخته بیش از پانصد قول است. وى همچنین بعضاً مطالبى را ذیل عناوین تنبیه، تحقیق، تذنیب، قانون و وصل بیان می‌‏کند و گاه بحث خود را در قالب طرح شکوک و ازاله آن‌ها دنبال کرده است.» «کتاب احیاى حکمت علی‌قلی بن قرچغاى خان همانند سایر آثار این اندیشمند توانا نشان‏‌دهنده یک جریان فکرى نیرومندى است که در جهت خلاف اندیشه‏‌هاى صدرالمتألهین شیرازى وجود داشته است. این جریان فکرى در تعلیمات شیخ رجبعلى تبریزى به اوج خود رسیده و به‌عنوان یک نظام فلسفى مطرح شده است. این نظام فلسفى که با نوعى از الهیات تنزیهى سازگارى دارد، با معانى و مضامین برخى از روایات اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) نیز نزدیک است. در این نظام فلسفى رگه‌هایی از اندیشه‏‌هاى مکتب نوافلاطونى نیز وجود دارد که براى اهل بصیرت به‌وضوح قابل مشاهده است... سبک تفسیر صدرالمتألهین از آیات و برداشت او از روایات غیر از سبک و اسلوبى است که شیخ رجبعلى تبریزى و شاگردانش از آن پیروى می‌‏کنند. به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت هریک از این دو جریان فکرى که هم‏‌معاصر و هم‌رقیب یکدیگرند به‌حکم اینکه از معانى و مضامین روایات اهل‌بیت(ع) مدد می‌‏گیرد، رنگ حکمت شیعى را در ناصیه خود آشکار مى‏‌سازد». درهرصورت هر دو دیدگاه در زمان صفویان وجود داشته‎اند و در تقسیم‎بندی‎های امروزین تحت عنوان مکتب اصفهان می‎گنجند. نویسنده در مقدمه‎هایش مباحث احیای حکمت، فضیلت علم و حکمت نظری، امور عامه مطلقه بر سبیل مصادرات، تعین و اقسام آن، حقیقت جنس، فصل، نوع و شخص، ما به التشخص، تغایر و اقسام آن را مطرح کرده است. در فن اول (طبیعیات) مباحث ذیل مطرح شده؛ تعریف علم طبیعی و موضوع آن، شرح اسم جوهر و عرض، اقسام عرض و جوهر، ترکّب اجسام، حقیقت و ماهیت مکان، حیّز، حرکت، زمان، عدد، عدم مساوقت وحدت و وجود، قوه مصوّره، بیان ماهیت و حقیقت نفس، بساطت و تجرد نفس ناطقه انسانی و فلکی، نحوه ادراک محسوسات پنج‎گانه، قوای باطنی، افعال نفس، مراتب ترقی نفس ناطقه، ابطال تناسخ نامناسب، شرح اسامی نبی، رسول و امام. در فن دوم(الهیات) مباحث؛ تقسیم علم الهیات، صدق و کذب و حق و باطل، عام و خاص و کلی و جزئی، اعراض نسبی، ماده اولای عنصر سماوی، اصالت وجود یا ماهیت، جعل، علت و اقسام آن، اثبات واجب‌الوجود و علت‌العلل، توحید واجب‌الوجود، علم و اقسام آن، عرضیت علم حقیقی حصولی و حضوری، وجود ذهنی، معاد عقلانی و جسمانی و... مطرح می‎گردد. وی در بحث معاد عقلانی و جسمانی معتقد است «معاد بنا بر آنچه مشهور نزد جمهور است عبارت است از رجوع هر نفس ناطقه‏‌اى به‌سوی مبدأش. آنگاه گوید: نفس بنا بر آنچه از احادیث معصومین(ع) و کلام حکماى الهى مستفاد است بر سه قسم است که هر یک معادى مناسب خود دارند» «یکى از مسائلى که مصنف به بررسى آن پرداخته است مسئله وجود ذهنى است. البته وى با همین عنوان «وجود ذهنى» از آن بحث نمی‌‏کند. آنچه از عبارات وى درباره علم به اشیا به دست می‌آید این است که وى قائل است به اینکه در علم به اشیا، مثال و شبح و صورت شى‏ء در ذهن عالم حاصل می‌‏گردد. قول وى به شبح با اقوال قائلین به شبح در مسئله وجود ذهنى نیز متفاوت است. آنچه مصنف در این موضع به بررسى آن می‌‏پردازد این است که آیا در علم به اشیا، ماهیات آن‌ها بأنفسها در ذهن می‌آید یا اشباح آن‌ها؛ و اگر شبح اشیا به ذهن می‌آید، آیا این شبح و صورت مثالى عین ذى شبح و ممثل منه است؟ در پاسخ به این سؤالات، وى ابتدا تصریح می‌‏کند که علم و حس «عرض شبحى» و «مثالى نورانى» است که در نفس حاصل مى‏‌شود. سپس خاطرنشان مى‏‌کند که جمعى کثیر از فحول حکما در این مسئله قائل به عینیت تام من جمیع الوجوه در مرتبه هى هى میان این شبح و مثال نورانى کلى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه هستند؛ و رأى کثیر دیگرى نیز آن است که میان آن‌ها مباینت تام من جمیع الوجوه است. رأى مختار مصنف این است که میان شبح و صورت مثالى نورانى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه نه مباینت تام من جمیع الوجوه است نه عینیت من جمیع الوجوه، بلکه به وجهى عین و به وجهى غیرند. وى این قول را، چنان‏که خود می‌‏گوید، در کتاب دیگرش به نام جمع بین الرأیین و تصالح الطرفین و تأویل القولین آورده است.» منبع: goo.gl/rkMcgd
فلسفه مابعدالطبیعه در نظام سینوی (بر اساس بازخوانی مقاله اول الاهیات شفا)
نویسنده:
سیدصدرالدین طاهری ,معصومه سلیمان میگونی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
گرچه بحث از رشته فلسفی مستقلی تحت عنوان متافلسفه (Metaphilosophy) پیشینه چندانی ندارد، و بویژه بعد از تاملات جدی کانت در باب هویت معرفتی فلسفه آغاز و در دهه 1960 به عنوان یک موضوع جدی طرح شده است. اما از همان آغاز ظهور تفکر فلسفی در یونان _ هرچند به نحو جنبی و پراکنده _ بحث از چیستی خود فلسفه و مباحثی چون موضوع، غایت و روش فلسفه یکی از مباحث فلسفی بوده و ارسطو چنانکه در این مقاله بدان پرداخته ایم در مواضع متعددی به تامل در چیستی فلسفه پرداخته است و در میان موضوعات گوناگون، «موجود بما هو موجود» و «امور مفارق» را از موضوعات عمده فلسفه دانسته است. بعدها ابن سینا به نحو تفصیلی اولین مقاله الهیات شفا (بویژه فصول اول و دوم) را به این بحث اختصاص داده و نظر فوق را ضمن یک بحث سلبی در باب آنچه موضوع فلسفه نیست بلکه از مسایل آنست (خدا و مسب الاسباب) و یک بحث ایجابی در باب آنچه موضوع فلسفه است (موجود بما هو موجود و امور مفارق) به مسند تحقیق نشانده است. این مقاله کوشیده تا به تاملات انتقادی در دیدگاه ابن سینا در باب موضوع فلسفه و رابطه آن با امور مفارق، طبیعیات و ریاضیات و در واقع به نقد متافلسفه ابن سینا در الهیات شفا بپردازد.
صفحات :
از صفحه 89 تا 115
فرار به سوى فلسفه
نویسنده:
محمد حاجتى شورکى، حسن محیطى اردکان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
پاسخ به پرسش هاى بنیادین در زمینه حیات انسانى، همیشه یکى از جدى ترین دغدغه هاى بشر بوده است. در همین زمینه، فلاسفه در طول تاریخ، همواره با تمسک به ادله عقلى و فلسفى افزون بر پاسخ گویى به این پرسش ها، بر نقش مؤثر عقل در کشف حقایق عالم هستى تأکید کرده اند. با وجود این، در سال هاى اخیر، برخى افراد با انگیزه هاى متفاوت، درصدد برآمده اند تا با طرح برخى شبهات، عدم جواز و یا دست کم عدم ضرورت فلسفه ورزى را القا کنند. در نوشتار حاضر، سعى شده است تا با روش توصیفى تحلیلى، فواید و ضرورت فلسفه تبیین شده، به مهم ترین شبهات مخالفان فلسفه در حد وسع، پاسخ داده شود. نتایج تحقیق حاکى از آن است که بیشتر شبهات مخالفان فلسفه به سبب برداشت نادرست از برخى روایات، مدعاها و سخنان فلاسفه بوده است. بنابراین، با رفع این شبهات، هیچ تردیدى در ضرورت فلسفه ورزى به هدف شکل گیرى جهان بینى صحیح، تعمیق معارف دینى و دفاع از آموزه هاى دین روا نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 13 تا 33
قضا و قدر و ارتباط آن با مسئله اختیار
نویسنده:
عسکر دیرباز، قاسم امجدیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
نوشتار حاضر با بیان هدف و نحوه خلقت عالم و اینکه خداوند خالق عالم است نه فاعل عالم، توحید افعالی خداوند که به معنای نفی فاعلیت تام از ماسوی اله است را مورد بررسی قرار می دهد و بعد از تشریح این مساله که تنها موثر حقیقی در عالم خداوند است، به تبیین معنای قضا و قدر و نقش انسان در رخدادها و رویدادهای حادث در زندگی او می پردازد. در پایان نیز این نتیجه را به دست می دهد که حوادث عالم وجوب و حتمیت خود را از جانب خداوند و بر طبق قانون علیت دریافت نموده، هرگونه صدفه و اتفاقی منتفی است و از جمله عللی که در افعال انسان موثر است و در واقع مکمل تامیت انسان در افعالش می باشد، اختیاری است که طبق قضا و قدر الهی برای انسان حتمیت و وجوب یافته و انسان را قادر ساخته تا در طول تاثیر خداوند موثر در افعالش گردد؛ لذا نه جبری در کار است و نه اختیار مطلق.
صفحات :
از صفحه 5 تا 22
رابطه صور مادی و صور علمی در نظریه شناخت ملاصدرا و کانت
نویسنده:
مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
یکی از مهم ترین موضوعات پیچیده و بحث بر انگیز شناخت شناسی، چه در فلسفه اسلامی و چه در فلسفه غرب، مساله کیفیت ارتباط ذهن و عین با یک دیگر و به عبارتی چگونگی انطباق صور ذهنی با صور عینی و مادی است. این مشکل موجب نابه سامانی و تشویش اندیشه فلاسفه در تبیین مطابقت شناخت با عالم خارج شده است. در این مقاله سعی شده است تا بر این اساس دیدگاه ملاصدرا و کانت مورد مداقه و مقایسه قرار گیرد و راه کارهای هریک از آن ها در حل این معضل گزارش شود. با این که در فلسفه ملاصدرا ذهن و عین دو امر وجودی متفاوت فرض شده اند، ولی بنابر نظریه اصالت وجود هر دو در طول یک دیگر قرار می گیرند؛ و علم که خود از سنخ وجود است در تمام مراحل ادراکات حسی، خیالی و عقلی نفس نقش مرآتیت و کاشفیت از عالم خارج را برعهده دارد. ملاصدرا رابط میان جهان خارج و ذهن را ماهیت دانسته است؛ ماهیتی که به خودی خود نه مقید به جهان خارج است و نه مقید به قلمرو ذهن، بلکه در هر قلمرو وجود و در تمام مراحل ادراک ملازم و در معیت با وجود است. وی با خلاقیت نفس در ابداع صور و متعلقات ادراک و پیوند شکاف ذهن و عین، از طریق تشکیک در مراتب وجود، به حق توانسته است مرآتیت و کاشفیت ذهن از عالم خارج را به تصویر کشد. از نگاه کانت شناخت مستلزم دو چیز است: یکی، شهود؛ یعنی آن چه در زمان و مکان به ما داده شده است و دیگری، اطلاق مقولات به آن چه به شهود آمده اند. یکی از شرایط استفاده از یک مفهوم آن است که میان آن مفهوم و آن چه مفهوم بر آن اطلاق شده است شباهتی وجود داشته باشد. مقولات که عاری از محتوای تجربی هستند با هیچ امر تجربی شباهت ندارند. کانت در جهت پیوند این شکاف عمیق میان ذهن و عین به شاکله استعلایی زمان متوسل شده است، این در حالی است که او از یک طرف همچنان قائل به نوعی تقابل قطعی میان پدیدارها و مقولات است و از طرف دیگر به تقابل پدیدار و ناپدیدار هم چنان پایبند است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 78
  • تعداد رکورد ها : 665