آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 90
بررسی نحوه تبیین حدوث نفس در آراء ارسطو و ابن‌سینا و رابطه آن با جاودانگی
نویسنده:
اعظم جانجان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأل? نفس از جمله مباحث برجسته در آثار ارسطو و ابن سینا است. نگاه کلی به فلسف? ارسطو نشانمی دهد که او برای هم? موجودات قائل به نفس است و این نفس را حادث به حدوث بدن می داند. اومعتقد است این نفس در نهایت با نابودی بدن نابود میشود و بقائی برای آن در نظر نمیگیرد. اما بادقیق شدن در آراء او و بررسی آثار مختلف او به مباحثی میرسیم که با این نظر کلی کاملاً متفاوتاست. ابنسینا در ابتدای امر ظاهراً تابع ارسطو است و حتی شاید چنین به نظر برسد که در عقیده بهحدوث مقلد صرف ارسطو میباشد اما با دقیق شدن در آراء و آثار او مشخص میشود که در بسیاریاز جزئیات و اصول مهم از ارسطو فاصله میگیرد به گونه ای که اگرچه قائل به حدوث نفس است امابر خلاف ارسطو سرنوشتی متفاوت برای نفس در نظر دارد و در نهایت قائل به جاودانگی آن می شود.با این همه در آراء ابنسینا نیز به مباحثی میرسیم که مبهماند و باید راهی برای توجیه آنها جستجوکرد.کلید واژه ها نفس، حدوث نفس، جاودانگی، عقل، ارسطو، ابنسینا
مقایسه فرونسیس در اندیشه های و ملاصدرا
نویسنده:
مریم صمدیه، مجید ملایوسفی، محمدصادق زاهدی، محمدحسن حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فرونسیس از دو حیث هستی و ماهیت آن در اندیشه‌های هایدگر و ملاصدرا قابل مقایسه است. هایدگر از حیث هستی ‌-شناختی قائل به برتری فرونسیس بر تمامی انحاء کشف و گشودگی دازاین همچون اپیستمه، تخنه و سوفیاست؛ اما ملاصدرا به تأسی از دیدگاه ارسطو، سوفیا را به عنوان امکان اصیل انسان معرفی و قائل به برتری سوفیا بر تمامی علوم و حتی فرونسیس شده است. از سویی دیگر ملاصدرا با اینکه صراحتاً از برتری سوفیا سخن می‌گوید اما در متن مباحث خویش به وحدت سوفیا و فرونسیس جهت وصول به سعادت قائل می‌شود. علاوه بر این، آراء دو فیلسوف در حوزه موضوع، فاعل، غایت و ماهیت فرونسیس قابل مقایسه است. ملاصدرا به تأسی از ارسطو موضوع فرونسیس را نفس انسانی و کمال آن دانسته است. در حالی که هایدگر موضوع آن را وجود دازاین می‌داند. این نحوه تفکر درباره موضوع؛ فاعل، غایت و ماهیت فرونسیس را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ بطوری که هایدگر فرونسیس را نحوه‌‌ای از وجود دازاین و ملاصدرا نحوه‌ای از معرفت می‌داند. با وجود این هر دو فیلسوف غایت فرونسیس را رسیدن انسان به وجود اصیل معرفی می‌کنند؛ این در حالی است که تعریف دو فیلسوف از وجود اصیل با توجه به مبانی متفاوتی که اتخاد کرده‌اند کاملاً متفاوت است. وجود اصیل در ملاصدرا با توجه به مبدأ و معاد، معنا و مفهوم می‌یابد حال آنکه در وجود اصیل هایدگری به هیج وجه به مبدأ و معاد توجه نشده و به جای آن اموری همچون خویشتن یابی، تیمارداشت و توجه به مرگ مورد توجه قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 31
حکمت عملی از نظر آکویناس
نویسنده:
فاطمه اصلی بیگی، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آکویناس بر این باور بود که طبیعت انسان مشتمل بر غایاتی ذاتی است که از نظمی پیروی می‌کنند که وی آن را قانون طبیعی می‌نامید. از نظر وی هم عقل نظری و هم عقل عملی دارای مبادی بدیهی‌ای هستند که بی نیاز از اثبات هستند. برخی در عقل عملی آکویناس میان دو زمینه اکتشافی و توجیهی تمایز قائل شده اند؛ زمینه اکتشافی سیندرسیس و زمینه توجیهی عاقبت‌اندیشی است. آکویناس بر این باور است که سیندرسیس غایت را برای فضایل اخلاقی تعیین می‌کند. غایتی که از طریق سیندرسیس به ادراک ما در می‌آید غایتی کلی است که میان شخص دارای فضایل و شخص مبتلا به رذایل مشترک است. آکویناس متناظر با دو نوع عاقبت‌اندیشی دو نقش برای آن قائل است، عاقبت‌اندیشی عام غایت قریب را تعیین می‌کند و عاقبت‌اندشی خاص انتخاب ابزار را انجام می‌دهد؛ سیندرسیس نیز غایت نهایی را تعیین می کند. آکویناس در خصوص معرفت به غایت از ارسطو جدا می شود چرا که ارسطو تعیین غایت را وظیفه فضایل اخلاقی می داند، در حالیکه نزد آکویناس فضایل اخلاقی صرفاً به غایت نهایی‌ای که از سوی سیندرسیس تعیین شده است، متمایل‌اند. وی با بدیهی دانستن اصل اول عقل عملی و هم ارز دانستن آن با اصل عدم تناقض، عقل عملی را در زمینه اکتشافی مرتبط با جزء علمی نفس و در زمینه توجیهی مرتبط با جزء محاسبه‌گر آن می داند. این در حالی است که ارسطو به وضوح در کتاب ششم اخلاق نیکوماخوس عقل عملی را مرتبط با جزء محاسبه‌گر می‌داند و نه جزء علمی.
صفحات :
از صفحه 255 تا 277
تاثیر آموزه گناه نخستین بر مبحث کلیات در قرون وسطا
نویسنده:
مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مهم ترین مساله مناقشه برانگیز در میان متفکران قرون وسطا، نحوه وجود کلیات بود که با پرسش های مهم فرفوریوس در «ایساغوجی» آغاز گشته بود. ترجمه این کتاب از زبان یونانی به لاتینی و شرح آن به دست بوئتیوس و پاسخ های او به پرسش های سه گانه فرفوریوس، سبب مهمی در شکوفا شدن مساله هستی شناسی کلیات بود که در نهایت، به پیدایی سه دیدگاه واقع گرایی، مفهوم گرایی و نام گرایی در این باره منجر شد. با این همه، به نظر می رسد که یکی از علل مهم بسط و گسترش این مساله در قرون وسطا، ارتباط وثیق آن با آموزه های مهم کلام مسیحی- آموزه هایی چون علم پیشین خداوند به مخلوقات، تثبیت خداوند و گناه نخستین- بوده است. بنابراین می توان مدعی شد که انگیزه های کلامی متفکران قرون وسطا، در شکوفایی و بسط مبحث کلیات تاثیر بسزایی داشته است. یکی از مسائل مهم کلامی که ارتباط تنگاتنگی با مساله کلیات داشته، آموزه گناه نخستین است که تبیین ماهیت آن و نیز نحوه انتقال آن از آدم و حوا به نسل بشر از سوی برخی متفکران قرون وسطا، موجب پیدایش نظریه ای با عنوان واقع گرایی جمعی، در بحث هستی شناسی کلیات گردید.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
نیگل و عینیت ارزش های اخلاقی
نویسنده:
مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در اخلاق تحلیلی معاصر نظریه های مختلفی در باب عینیت ارزش های اخلاقی مطرح است که یک دسته از آن ها نظریه های قائل به عقل عملی اند. این نظریه ها در عین اینکه تاکید بر انفصال اخلاق از عمل دارند، در عین حال، برای اخلاق عینیتی را اثبات می کنند که ریشه در عقل عملی دارد. روایت های متاخر این رویکرد را می توان به دو دسته تقسیم کرد: یک. روایت هایی که با هابز قرابت دارند و دو. روایت هایی که اجمالا کانتی اند. دیدگاه اخلاقی توماس نیگل جزء روایت های کانتی تلقی می شود. نیگل سعی دارد تا برای نوع دوستی به عنوان عنصر مشترک اخلاق عقلانیتی را اثبات کند که مدعی است مبتنی بر عقل عملی است. بر این اساس می توان ادله ای اخلاقی داشت که دارای عمومیت و تعمیم پذیری است و بستگی به امیال و خواسته های خاص افراد ندارد. نیگل مدعی است این عمومیت و تعمیم پذیری ادله اخلاقی را می توان حتی به لحاظ صوری در استدلال های فارغ از فاعل مشاهده کرد. این ادله تعمیم پذیر و عام در اخلاق، همان طور که نیگل اشاره دارد، حکایت از ارزش های عینی و مشترک میان انسان ها دارند. اینکه دیدگاه نیگل تا چه حد متمایز از دیدگاه کانت در این خصوص است، موضوعی است که در این مقاله بررسی و تحلیل می شود.
صفحات :
از صفحه 111 تا 127
کنکاشی در اخلاق عرفانی امام خمینی(س)
نویسنده:
مجید ملایوسفی، صفورا چگینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق عرفانی از مهم ترین حوزه هایی است که از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان بوده است. این رویکرد منبعث از اخلاق دینی به ویژه قرآن است و به طور خاص به رابطة انسان با خدا تکیه دارد. در نوشتار حاضر، علاوه بر معرفی رویکردهای مختلف اخلاق اسلامی به ویژه اخلاق عرفانی سه رکن مهم نفس، فضیلت و سعادت که از مهم ترین مؤلفه های اخلاق عرفانی اند در آرای امام خمینی مورد بحث قرار گرفته اند. ایشان به تبعیت از پیشینیان خود به تحلیل نفس از دیدگاه فلسفی پرداخته و در نهایت تحلیلی عرفانی از نفس و مراتبش ارائه می دهد. این رویکرد اخلاقی بر مدار فضایل می چرخد؛ در نگاه امام تزکیه و دستیابی به فضایل، کمالات متوسطه ای هستند که حصول آنها مقدمه هدایت است. امام با قبول فضایل فلسفی، با الهام از منابع دینی به طرح فضایل دینی پرداخته اند. با نگاهی ذو مراتبی به فضایل دینی است که فضایل عرفانی معنا می یابند.اگر فرآیند تزکیه در چارچوب تخلیه رذایل و تحلیه فضایل به درستی صورت گیرد منجر به سعادت انسان خواهد شد. منظور امام از سعادت دستیابی به توحید است که غایت القصوای سیر انسانی و منتهی النهایه سلوک عرفانی است.
مساله آفرینش از نگاه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
مجید ملایوسفی، علی حیدری فرج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در تاریخ تفکر بشر مخلوق یا نامخلوق بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو، هر یک به نوعی قائل به ازلی و غیر مخلوق بودن عالم هستی بوده اند. ارسطو با قائل شدن به ازلیت مقوله های حرکت، زمان، و ماده را مولفه های اصلی عالم هستی دانسته است و حکم به ازلی و غیر مخلوق بودن جهان هستی می دهد. از این حیث است که خدای ارسطو در مقام علت فاعلی عالم هستی، فقط محرک عالم است و هستی بخش آن قلمداد نمی شود. در ادیان ابراهیمی، از جمله اسلام، خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می شود. از این رو، ابن سینا در مساله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می گیرد. در واقع، تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت با تصویری می شود که ارسطو ارائه می دهد. ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می شود که ازلی بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد. از این حیث نزد بوعلی خداوند علت فاعلی عالم است، صرفا محرک نیست، بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 92
اخلاق فضیلت‌مدار از دیدگاه ملامهدی نراقی (ره)
نویسنده:
هاجر رمضانخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر درصدد تبیین اخلاق فضیلت مدار از نظرگاه ملامهدی نراقی(ره)است. درباره‌ی اخلاق فضیلت ایشان می-توان گفت که اگرچه شاکله واستخوان بندی آن کاملا ارسطویی است اما این بدان معنا نیست که نراقی مقلد صرف باشد؛ چرا که ایشان در هر مورد نظر نهایی وابتکاری خودرا بیان کرده است. ایشان همچون ارسطو فضیلت را به حدوسط میان افراط وتفریط تعریف می‌کنند؛ هرچند ایشان تعاریف دیگری از فضیلت را نیز بیان کرده است.نراقی به احصای فضایل همت گماشته وهر یک ازآن‌ها را تحت قوه‌ای که موجب آن است، آورده است. ایشان سعادت را در تخلیه از رذایل وتحلیه به فضایل می‌داند ومسأله‌ی تشبه به خدا را به دلیل مخالفت با ظواهر شرع رد می‌کند ومعتقداست که نهایت سعادت، معرفت خداوندی ورسیدن به مقام قرب اوست.نکته‌ی نهایی وبسیار مهم در اخلاق فضیلت نراقی نقش وحی وآموزه‌های دینی در اخلاق نگاری اوست، ایشان در سرتاسر کتب اخلاقی خود هیچ‌گاه جانب شریعت را رها نکرده ودر تعارض بین عقل وشرع ، همواره جانب شریعت را می‌گیرد.
اخلاق عارفانه در اندیشه غزالی و امام خمینی
نویسنده:
صفورا چگینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رویکردهای اخلاقی مختلفی درجهان اسلام مطرح شده استکه اخلاق عرفانیاز مهمترین آنهاست. این رویکرد اخلاقی منبعث از اخلاق دینی به ویژه قرآن است . در حوزه اخلاق سه نوع رابطهبرای انسان تعریف شده است، رابطه انسان با خودش، رابطه انسان با خدا و رابطه انسان با جهان که اخلاق عرفانی به طور خاص به رابطه ی انسان با خدا تکیه دارد. عرفا با درنظرگرفتن رابطه انسان با خدا براین باورند که نفس دارای ساحت های متعدد طولی است وهدف اخلاق عرفانی شکوفایی و فعلیت بخشی به تمام این ساحت های نفسانی است ، زیرا انسان تنها با گذر از این عوالم نفسانی است که به کمال حقیقی نایل می گردد.این نوشتار درصدد آن است که اخلاق عرفانی را در نظام فکری غزالی و امام خمینی (ره) بررسی کند. روش این پژوهشانتخاب محورهایی است که بتوان براساس آن ها اولا تصویری روشن از اخلاق عرفانی در غزالی و امام خمینی ترسیم کرد ، ثانیا به کمکاین محورهابه مقایسه این دو نظام فکری– که هدف اصلی این رساله است – پرداخت. برای تحقق این امر شش محور انتخاب شده که عبارتند از: جایگاه نفس در عرفان ، تاثیرپذیری از شریعت ، تاکید بر روش شهودی در کسبمعرفت عرفانی، جایگاه تهذیب نفس در عرفان ، تبیین فضایل و رذایل و اقسام آنها، بررسی عرفان فردی و اجتماعی و رابطه متقابل آنها با هم . نتایج این پژوهش بیانگرآن است که وجوه اشتراک واختلاف بسیاری میان این دو دیدگاه وجود دارد . اخلاق عرفانی درهر دو بر پایه منابع دینی پی ریزی شده است .غزالی در آثارشتوجه ویژه ای به اخلاق فلسفی داشتهاما ار آنجا که در اواخر عمرش درمی یابد که تنها راه سعاد تمندیبشر عرفان است ، در مهمترین اثر خود کتاب احیاء العلومبه تفصیلبه اخلاق عرفانی پرداخته است. امام (ره)نیز در آثارش گذری بر اخلاق فلسفی داشته استاما رویکرد اخلاقی امام به طورخاص ناظر به اخلاقی دینی است . همچنین به نظر می آید غزالی در اخلاق عرفانی تا حد زیادی به جنبه های نظری اخلاق توجه داشته است در حالی که امام (ره) تاکید ویژه ای بر جنبه های عملی اخلاق دارد .
عشق الهی از دیدگاه شیخ اشراق و مولانا
نویسنده:
پدیدآور: طاهره غلامی استاد راهنما: مجید ملایوسفی استاد مشاور: محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مباحثی که در فلسفه، ادبیات و عرفان عطف توجه بسیاری به آن شده و نظریات متنوعی در خصوص آن ارائه گردیده مسأله عشق الهی است، که متفکران بسیاری در باب آن سخن گفته اند. از یک سو متفکران بزرگی همچون سهروردی و مولانا عشق را به حقیقی ومجازی تقسیم می‌کنند که مطابق با تفکر ایشان عشق مجازی همان عشق به ماسوی الله وعشق حقیقی عشق به خدا، صفات و افعال اوست و از سوی دیگر متفکرانی از شرق تا غرب یک تقسیم‌بندی سه‌گانه از آن ارائه می‌کنند که عبارت است از عشق اروتیک، فیلیایی وآگاپه‌ای. مهم‌ترین خصیصه‌ی عشق اروتیک لذت است؛ در عشق فیلیایی خواستن چیزهای خو‌ب برای دیگری و فقط برای دیگری است که معیار و ملاکی مهم تلقی می‌شود و سرانجام عشق آگاپه ای که عبارت از محبّت عام خداوند نسبت به موجودات است که این نوع عشق، معنای حقیقی عشق در مسیحیت است. دربررسی نظریات سهروردی و مولانا در باب عشق الهی به دیدگاههای مشترک فراوانی برمی‌خوریم؛ از جمله اینکه هردوی آنها عشق را یک معنای ملکوتی و دارای مراتب متعددی می‌دانند که بالاترین مرتبه عشق متعلق به حق‌تعالی است. هردو متفکر معرفت را پایه واساس عشق و عقل را موجودی متعالی و نخستین صادر از خداوند می‌دانند. سهروردی عشق را در مراتب گوناگون هستی ساری وجاری و همه‌ی موجودات را واجد معشوق و مقصودی واحد می‌داند که جملگی به سوی حق‌تعالی رهسپارند، مولانا نیز وجود و بقای هستی را منوط به وجود و بقای عشق دانسته و همه‌ی کائنات را جویا و طالب معشوق حقیقی می‌داند. درکنار این نظریات مشترک، نظریات متنفاوتی نیز درنظریه ایشان درباب عشق‌الهی وجود دارد. برخلاف سهروردی که عشق را از محبّت ومعرفت بالاتر می‌داند و معرفت را مقدمه وپایه‌ای برای رسیدن به عشق می‌داند، مولانا عشق را مقدمه‌ای برای رسیدن به معرفت و شرط دریافت معرفت را عشق می‌داند.
  • تعداد رکورد ها : 90