جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 42
تحلیل عناصر مفهومی گفتمان بیداری اسلامی در کلام مقام معظم رهبری از منظر تحلیل گفتمان
نویسنده:
اصغر حقیقی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
جامعه شناسی , تمدن , اندیشه , جامعه شناسی , بیداری اسلامی , برتری , حضرت آیت اله خامنه ای , تجزیه و تحلیل گفتمان , تجزیه و تحلیل گفتمان , خامنه‌ای، سید علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران , عناصر اولیه مفهومی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , تجزیه و تحلیل گفتمان , تجزیه و تحلیل گفتمان , تجزیه و تحلیل گفتمان , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , تجزیه و تحلیل گفتمان , خامنه‌ای، سید علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران , عناصر اولیه مفهومی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , تجزیه و تحلیل گفتمان , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خامنه‌ای، سید علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , عناصر اولیه مفهومی
چکیده :
نوشتار حاضر در پی تحلیل و بررسی شالوده‌های مفهومی و دال‌های مفصل‌بندی گفتمان بیداری اسلامی از منظر مقام‌معظم‌رهبری است. در این تحقیق در چارچوب یک روش ترکیبی از نظریه زبان‌شناسی انتقادی نورمن فرکلاف در تحلیل متون و از نظریه گفتمان لاکلاو و موفه در چگونگی فرآیند هژمونیک شدن و تفوق یافتن گفتمان بیداری‌اسلامی بهره برده شده است. تحلیل متون آثار و سخنرانی‌های مقام‌معظم‌رهبری نشان داد که در هندسه معرفتی ایشان بیداری-اسلامی گفتمانی‌است که از دال‌های "امام‌خمینی(رض) مظهر بیداری‌اسلامی"، "احیاء هویت اسلامی"، "فلسطین مسئله محوری جهان اسلام"، "جنبش نرم افزاری و تولید علم"،"ارتقاء علم در سایه دین"،"اعتقاد به مهدویت"، "عدالت اجتماعی"، "مردم‌سالاری دینی"، "حوزه‌های علمیه"، "مبارزه با تهاجم فرهنگی" و "استکبار ستیزی" حول دال مرکزی و نقطه کانونی "ایجاد تمدن اسلامی بر پایه دین، عقلانیت، علم و اخلاق" تشکیل شده‌است. در این راستا از منظر مقام‌معظم‌رهبری جهت تفوق یافتن این گفتمان و ایجاد تمدن اسلامی وظیفه روحانیون و حوزه‌های علمیه و نخبگان فکری و فرهنگی و سیاسی پراکندن و اشاعه‌ی نظم معنایی مورد تاکید این گفتمان در مقام نظر و فراهم آوردن زمینه-های تحقق آن در ساحت عمل اجتماعی و سیاسی با گستره‌ای وسیع در ابعاد داخلی و منطقه‌ای و جهانی است.
بررسی جایگاه کرامت انسانی در اندیشه‌ی سیاسی امام خامنه‌ای (مدظله) و آثار آن در جمهوری اسلامی
نویسنده:
محمود نیکخواه بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گسترش سریع و روزافزون سخن گفتن درباره حقوق بشر و آزادی‌های اساسی و گسترش مطالبه‌های عمومی وحمایت از حقوق اساسی انسان‌ها، نشانه اهتمام ورزی و حضور قضیه و موضوع کرامت انسانی با همه نمودها و مصادیق خارجی آن است.هیچ پیشرفتی در اوضاع ملتها از لحاظ اجتماعی، سیاسی و حقوقی صورت نمی‌گیرد مگر از طریق پاسداشت "کرامت انسانی"چه به صورت فردی و چه به شکل گروهی، و نیز حکومت داری بدون اعاده اعتبار به وجود انسان و نظر و حقوق او به پیش رانده نمی‌شوند و همچنین بنیان خانواده و اجتماع که تشکیل دهنده جامعه می‌باشد، بدون محافظت از کرامت همه مردم استقرار پیدا نمی‌کند و هیچ توسعه گسترده ای در جوامع بدون حفظ حقوق و کرامت انسانی شکل نمی‌گیرد.انقلاب اسلامی ایران با محوریت همین اصل یعنی کرامت انسان و آزادی و آزادگی، حفظ شرافت و عزت، رواج اخلاق و عدالت ظهور یافت. ظهور انقلاب اسلامی در ایران به عنوان یکی از آخرین انقلاب‌های جهان معاصر مسیری را طی کرده است که از نظر بسیاری از تحلیل‌گران بیش از حد شگرف بوده است. علت فوق العاده بودن آن هم در بطن همین ارج نهادن به مقام انسان است. تکریم انسان در جریان نهضت عظیم انقلاب اسلامی موجب گردید، حرکت‌های دگرگون‌ساز مردمی گذشته که در ایران به نحوی یا منحرف می‌شد و یا با شکست روبرو می‌شد و یا سرکوب می‌شد، این بار پیروز گردد. از نگاه دیگر علت شرگرفی آن این است که هیچ انقلابی در دنیا رخ نداده بود که محوریت و اساس آن جهان بینی الهی با محوریت انسان والبته در تضاد با اومانیسم غربی و تکریم جایگاه انسان باشد. همچنین با رهبری مذهبی و متصل به دینباشد، همین امر هم باعث گردید. میشل فوکو‌ با نسبت دادن این انقلاب به ایران‌ آن را "قلب تپنده‌ی جهان بی‌روح" تفسیر کند. در عین حال بر همگان واضح و مبرهن است که انقلاب اسلامی ایران که نشأت‌ گرفته از اندیشه‌های ناب اسلامی امام خمینی (ره‌) می‌باشد، به دلیل استمرار بر محوریت کرامت انسان، کماکان در مسیر معین اهداف آرمانی خویش باقی مانده و حتی با سرعتی بیش از پیش در راه تأثیرگذاری در سطح بین‌المللی به حرکت خود ادامه می‌دهد و این امر میسّر نبوده است مگر به دو دلیل:اول؛ تداوم رهبری جامع و کامل متأثر از اندیشه‌های امام خمینی (ره) در دوره‌ی پس از حیات ایشان و نیز توفیق ثبات قدم رهبران انقلاب و مردم در حرکت بر مسیر اندیشه‌ها و رفتار عملی، سیاسی و اسلامی امام راحل که خود نشأت‌ گرفته از اسلام ناب محمدی و ویژگی‌های منحصر به‌ فرد مذهب تشیع است.دوم؛ توجه ویژه به جایگاه انسان و کرامت انسانی از نگاه رهبران جمهوری اسلامی و نیز درک اهمیت این کرامت از سوی مردم بوده است، چرا که همین مردم برای احیای کرامت تضعیف شده شان پیش از انقلاب اسلامی، در مسیرهای پرتلاطم و پر فراز و نشیب‌ چالش‌ها و تهدیدات خارجی و بعضاً داخلی در عرصه‌های مختلف ایدئولوژیکی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استقامت ویژه نمودند و کرامت و عزت و شرافت دینی خود را حتی به قیمت از دست دادن عزیزان، جان و مال خود از دست ندادند.دو عامل فوق نشان از جایگاه مهم کرامت انسانی و وظیفه سنگین حاکم و حکومت اسلامی در حفظ و تعالی آن دارد. لذا با توجه به موارد بیان شده، در این پژوهش، سعی بر آن است که ابتدا به بررسی جایگاه کرامت انسان در اندیشه اسلامی به عنوان مبنای اندیشه ی، اندیشمندان اسلامی در پرداختن به انسان توجه شود و سپس اندیشه‌های سیاسی امام خامنه‌ای را بررسی نموده و جایگاه انسان و کرامت و رابطه میان مردم سالاری دینی با این کرامت انسانی در اندیشه ایشان را تحلیل نموده و از این خلال ضرورت حکومت دینی به جهت ضمانت مولفه‌های کرامت انسانی را بیان کنیم و در نهایت نشان دهیم که دیدگاه ایشان نسبت به حکومت الهی در تکریم انسان به تمدن نوین اسلامی منتهی می‌گردد.
بررسی کارکردهای دین در زندگی بشر از دیدگاه علماء و دانشمندان شیعی معاصر
نویسنده:
محمدرضا ابراهیم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در عرصه ی پژوهش های دینی، بررسی آثار و کارکردهای دین در زندگی بشر، از اهمیّت فراوانی برخوردار است، مطالعه و پژوهش در این زمینه موجب پررنگ تر شدن نقش دین در جوامع مختلف انسانی می شود و شاید عاملی در جهت احیاء تفکر دینی به عنوان اساس و شالوده ی زندگی الهی باشد. هدف از این تحقیق، بررسی این آثار و پیامدها است که در آن، دیدگاه های شش تن از متفکران برجسته شیعی معاصر یعنی امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره)، علامه جعفری (ره)، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)، دکتر علی شریعتی و عبدالکریم سروش، مورد کنکاش قرار گرفته است. باید توجه داشت که نگاه متکلمان مسلمان به دین، نگاهی معرفت شناسانه است، این در حالی است که دیگر متفکران و دانشمندان با رویکردی جامعه شناسانه یا روانشناسانه به مطالعه دین می پردازند ولی آنچه مسلم است، این است که همگی آثار و پیامدهای انسانیِ دین را می پذیرند و بر آنها تاکید می کنند. بزرگانی همچون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و علامه جعفری (ره)، مانند دیگر متکلمان مسلمان شیعی، دین را الگو و مکتبی جامع و کامل می دانند که چگونه زیستن را به آدمی می آموزد و آثار و برکات فراوانی را، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، نصیب او می گرداند، از این رو پرداختن به کارکردی و مسکوت نهادن کارکرد دیگری از دین، ناشی از عدم شناخت واقعی آن است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) نیز نظریه مذکور را می پذیرند، اما آنچه از بررسی آثار و اندیشه های ایشان بدست می آید، این است که استاد مطهری(ره) معرفت بخشی دین را مهمترین کارکرد آن و مبنایی برای کارکردهای دیگر می دانند. دکتر علی شریعتی علاوه بر پذیرفتن آثار فردی و روانی دین، مهمترین اثر یا کارکرد دین را تحول آفرینی، ستم ستیزی و ایجاد تحرک اجتماعی در نظر می گیرند. متفکرانی همچون عبدالکریم سروش که دین را عهده دار تبیین مسائل آن جهانی می دانند، تنها بر آثار روانی و اخروی آن تاکید کرده و دین را فاقد خدمات و کارکردهایی در نظام های سیاسی و اقتصادی، به شمار می آورند.
مقایسه نظریه مردم سالاری دینی با آراء متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی)
نویسنده:
مهدی خزاعی گسک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه دموکراسی بیش از پیش مورد توجه مردم جهان قرار گرفته است به طوری که می‌توان خیزش‌های اخیر در کشور‌های عربی اسلامی را نیز به عنوان تلاشی در جهت نیل به الگویی از حکومت دانست که در آن ضمن پذیرش دموکراسی، آموزه‌های اسلامی نیز عملیاتی شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه عملی مردم سالاری دینی در دوران کنونی که بر پایه منظومه فکری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است،برخوردار از مبانی، مضامین، روش‌ها و سازوکار‌هایی است که بسیاری از آن‌ها مورد توجه متفکران اهل سنت معاصر است. این پایان نامه درصدد مقایسه میان مردم سالاری دینی در آراء رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب) و متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی) در سه ساحت مبانی نظری، اصول و مولفه‌های مردم‌سالاری دینی و نیز اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی می‌باشد و در پی یافتننقاط اشتراک و افتراق در اندیشه ایشان به منزله راهکاری درجهت برقراری ارتباط و گفتگو میانالگوی حکومتی مردم سالاری دینیدر ایران با مطالبات و خواسته‌های مردم کشورهای عربی یعنی پیوند میان اسلام و مردم سالاری است. این تحقیق به علت اکتشافی بودن فاقد فرضیه است و از روش توصیفی- مقایسه‌ای بهره گرفتهاست؛ بدین معنی که ابتدا به توصیف مردم سالاری دینی در اندیشه متفکران دو نحله شیعی و سنیو سپس به تحلیل مقایسه‌ای سویه‌های مختف اندیشه متفکران اهل سنت با اندیشه رهبران جمهوری اسلامی می‌پردازد. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد در سطح مبانی نظری مردم سالاری دینی، رابطه دین با سیاست و مردم سالاری، حق حاکمیت و مشروعیت نقاط مورد اتفاق نظر میان دو نحله فکری و دینی بسیار است. (البته قرضاوی مشروعیت را تک رکنی می‌پندارد.) در عین حال با وجود تاکید بر آزادی اما برداشت از کرامت انسانی و خلیفه اللّهی انسان در میان این دسته از متفکران یکدست نیست. در آراء اندیشمندان مذکور در سطح مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی اشتراک کامل دارند به صورتی که ایشان مشارکت مردم، مشارکت زنان، انتخابات، شورا، قانون‌گرایى، نظارت بر قدرت، تفکیک قوا، حزب و تحزب و حقوق اقلیت‌ها را جزو مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی می‌دانند. در سطح سوم (بایسته‌ها و اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی) برخی از اوصاف حاکمان، عدالت و ارزش‌محوری از موارد مشترک است و ولایت فقیه، برخی دیگر از اوصاف حاکمان، خدمتگزاری‌ به‌ مردم، تکیه به ظرفیّت درون‌زاى کشور و خلافت از موارد اختلافی می باشد. بنابراین بیشترین اشتراک در اندیشه این متفکران، در مولفه‌ها و برخی مبانی نظری مردم سالاری دینی است و در سطح اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی در اندیشه ایشان، اشتراک کمتری وجود دارد.
رابطه عقل و دین از منظر امام خمینی(ره)
نویسنده:
علی‌اصغر افتخاری‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی رابطه عقل و دین یکی از بحث‌های دیرینه در میان دین‌پژوهان و فلاسفه بوده است. به همین دلیل مناسبات و ناسازگاری میان عقل و دین جزء دغدغه‌های اصلی این دوگروه بودهو به آن پرداخته‌اند. نوشتار حاضرکه در سهفصل تدوین گردیده، بعد از تبیین معانی و تعاریفمختلف عقل و دین و همچنین قلمروهای اختصاصی هر کدام به ذکر ماهیت و حجیّت این دو ابزار مهم معرفت‌شناسی پرداخته و برای شناخت عمیق‌تر و دقیق‌تر این دوحجّت درونی و بیرونی به ذکر اقسام مختلف عقل و دین و شناخت ارکان مهم دین که عبارت‌اند از(وحی و ایمان) به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در ادامهبه بررسی انواعمناسبات میان عقل و دینو همچنینتعارضات احتمالی بوجود آمده میان عقل و دین پرداخته است.تلاش و کوششی که در این تحقیق به انجام رسیده این است که دیدگاه‌های امام (ره) را درباره نسبت عقل و دین مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و آنچه که می‌توان از دیدگاه‌ حضرت امام استنباط نمود این است که حضرت امام عقل و دین را به منزله دوبال می‌داندکه یکی بدون دیگری ثمره‌ای به جز گمراهی نخواهد داشت، از اینرو ایشان اولاً به دلیل بهره‌مندی از سرچشمه زلال قرآن و ثانیاً مشی فلسفی –عرفانی‌اش میان عقل و دین تعاملی بسیار دقیق و مستحکم می‌بیند به طوری که که هیچ گونه گسست و تعارضی میان آن دو نیست. حال ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که نگارنده کوشیده تا دیدگاه‌ها و نظریات ایشان را از مجموعه آثار و نوشته‌های آنان، به اندازه توان علمی خود درباره نسبت عقل و دین مورد بحث و بررسی قرار دهد.
بررسی تطبیقی ارسال رسل از منظر چند متفکر معاصر (بازرگان، حائری یزدی، امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره))
نویسنده:
صدیقه کبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مورد اهداف انبیا، نظرات مختلفی ارائه شده است. برخی رسالت انبیا را در پرداختن به امور معنوی محدود کرده‌اند و عده‌‌ای دیگر معتقدند که انبیا برای پرداختن به امور معنوی، ابتدا باید زمینه را آماده می‌کردند و تا زمینه آماده نمی‌شد، پرداختن به امور معنوی نه تنها امکان‌پذیر نبود، بلکه بی‌اثر و بی‌نتیجه هم بود. آنها بر این باورند، در جامعه‌ای که ظلم و ستم و بی‌عدالتی حاکم باشد، مردم انگیزه‌ای برای پرداختن به امور معنوی، همچون پرستش خدا و اعتقاد به آخرت و انجام عمل صالح و عبادات را ندارند. بر همین اساس، یکی از وظایف انبیا را پاکسازی جامعه از شرک و ظلم و ستم و بی‌عدالتی می‌دانند و معتقدند در چنین جامعه‌ای می‌توان از امور معنوی سخن گفت. رساله حاضر بر آن است تا ابعاد و جوانب این مسأله را از منظر مهندس بازرگان، دکترحائری یزدی، امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) بررسی ونظرات آنها را با یکدیگر تطبیق نماید. مهندس بازرگان و دکتر حائری یزدی از جمله کسانی هستند که امر حکومت راخارج از حوزه وظیفه انبیا قلمداد می‌کنند و اعتقاد دارند که امر حکومت به انتخاب مردم صورت می‌گیرد و در واقع، امری خلقی است، نه الهی. در مقابل دیدگاه مذکور، امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره)،‌ نظری کاملاً متفاوت دارند و پرداختن به امور سیاسی را یکی از وظایف مهم انبیا می‌دانند که خداوند متعال آنها را برای این امر منتصب کرده است.
تأثیر الگوی حکومتی امام علی (ع) بر اندیشه حکومت مطلوب از دیدگاه امام خمینی (س) باتوجه به فلسفه سیاسی شیعه در عصر غیبت امام معصوم (ع)
نویسنده:
نرجس عباس پور رکن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
علوم سیاسی , نهج البلاغه (نهج‌البلاغه) , شیعه , فلسفه سیاسی , نظام سیاسی , شیعه , شیعه (اعم، مذاهب کلامی) , حکومت دینی , علوم سیاسی , امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) , حکومت دینی (مسائل جدید کلامی) , ولایت فقیه , ولایت فقیه , عصر غیبت , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکومت به معنای رهبری و فرمانروایی جامعه،ضرورت هر جامعه ای است؛زیرا اجتماع بدون حکومت ،موجب هرج و مرج می شود و این حکومت است که تنظیم کننده امور فرد و اجتماع ،اجرا کننده حدود و حقوق و تأمین کننده عزت و استقلال جامعه انسانی و یا توسعه و تکامل علوم و فنون بشری است.در تمام جوامع بشری تا آنجا که تاریخ نشان می دهد،نوعی حکومت وجود داشته است:حکومت قبیلگی،پادشاهی و نیز حکومتهایی از نوع آنچه در دنیای مدرن امروز وجود دارد .در دین اسلام هم مسأله ضرورت حکومت در روایات اسلامی بازتاب گسترده ای دارد،به عنوان نمونه،امیر المومنین علی (ع) در جواب خوارج که حکومت را فقط برای خدا می دانستند،فرمودند:«مردم به زمامداری نیک یا بد نیاز مندند.» در زمان معاصر حضرت امام خمینی(س) معتقدند که تنها در سایه حکومت است که زمینه ی عمومی اصلاح زندگی دنیا و آخرت میسر می شود و دلایل عقلی و نقلی فراوانی برای اثبات ضرورت وجود حکومت مطرح کردند.اسلام دین جامعی برای سعادت بشر،در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی هر عصر و نسل است و تا زمانی که حیات بشری در دنیا برقرار باشد ،برای او برنامه دارد.احکام و برنامه های اسلامی از قوانین کلان اقتصادی،سیاسی،حقوقی و اخلاقی گرفته تا احکام جزئی،نشان می دهد که حکومت ،لازمه اجرا و اقامه آنهاست و بدون آن،زمینه ی اجرای بسیاری از احکام، محدود شده و برخی نیز تعطیل خواهند شد؛ بنابراین برقراری حکومت شرط تحقق دین و اجرای احکام و حدود آن است.در این رهگذر ، هر گونه نگاه مادی به حکومت از باب ریاست طلبی ،قدرت طلبی،منفعت طلبیو...نکوهش شده و ردّ گردیده است و انگیزه حکومت،پذیرش مسئولیت و امانت الهی است که ابتدایی ترین و ضروری ترین عنصردر آن، اقامه عدل و نفی باطل است.حکومت مطلوب حضرت علی (ع) در عصر حضور امام معصوم(ع)،حکومت شخص منصوصِ معصوم افضل از جانب خداوند متعال است که از عصمت و اعجاز برخوردار است و حکومت مطلوب حضرت امیر(ع) در عصر غیبت ،حکومت مبتنی بر عدالت ، قانون خدایی با رأی و نظر مردم است.در سایر موارد نیز ،حکومت از باب ضرورت و به عنوان شرّی اجتناب ناپذیر، مطرحمی شود.حکومت ایده آل امام علی(ع) ،در هریک از اشکال نامبرده (منصوص الهی یا در عصر غیبت و عدم حضور شخص معصوم ) در اصل به معنای مدیریت و رهبری و هدایت و محبت و خدمت به جامعه و مردم و در جهت رساندن آنها به سعادت دوجهانی است و در آن نشانه ای از تسلط محوری ، استبدادو خیانت وجود ندارد.در همین ارتباط است که از مهمترین شاخصه های حکومت آن حضرت می توان به خدامحوری ،عدالت محوری،حق جویی،مشارکت مردم،نظارت و پاسخگوئی،مردم داری،اصلاح طلبی و ... اشاره کرد.بطور کلی امیرالمومنان(ع) انگیزه خویش را از پذیرش حکومت ،دفاع از مظلومان و سرکوب ستمگران می خواند،از اینرو پیوسته در ادای وظایف الهی و اجرای احکام و اوامر رسول خدا(ص) و اداره کشور و فرماندهی ارتش،با قدرت تمام ،عمل می کرد،در عین حال از متواضع ترین و خوش مشرب ترین افراد بود.در نتیجه حکومت علوی ؛یعنی حکومتی که آرمانش ،تأمین سعادت مادی و معنوی،توجه به رشد و بالندگی و هدایت مردم ،اقامه حق و دفع باطل،تحقق عدالت،تأمین امنیت،تأمین رفاه عمومی و ...است.از این رو محروم شدن مسلمانان از این حکومت ،بالاترین و غم انگیزترین مصیبت در تاریخ اسلام به شمار می رود که باید به خاطر از دست دادن آن ،همواره اشک ماتم ریخت.امام خمینی(س) در این باره می فرمایند:«بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد،مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر(سلام الله علیه) بود و عزای او از عزای کربلا بالاتر بود.»تجربه حکومت امام علی(ع)،سودمند و مفید برای صاحبان تمامی گرایشهای سیاسی است که درباره چگونگی عمل کردن دولت به وظایف خود و عدم سرپیچی از خواسته های جامعه و سوار نشدن بر شانه های آن، می اندیشند.امام علی(ع) می خواست حکومتی تشکیل دهد که تمام برنامه هایش برای مردم روشن باشد و این همان حکومت مردم بر مردم است که در آن بالاترین شکل خودمختاری و ابراز شخصیت تحقق می یابد.این حکومت عملی مردم است.امام خمینی بعنوان یک عالم شیعی و پیرو حضرت علی (ع) در عرصه سیاست و حکومت وفاداری و اطاعت از حضرتش را مورد توجه قرار داده و با تأسی به او حکومت مورد نظر و مطلوب خویش را با الهام کامل و همه جانبه از فرامین و سیره آن حضرتمطرح ساخته است و در این جهت دیدگاه او در طول اندیشه و دید گاه و سیره حضرت علی (ع) مطرح می گردد.حکومت مطلوب امام خمینی(س) در عصر غیبت امام عصر(عج)،حکومت جمهوری اسلامی ایران است که کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می کند و کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می کند.ریشه مبانی اندیشه حکومتی امام خمینی(س) را می توان در قرآن و سنت معصومین بویژه حضرت علی (ع)پیدا کرد و ایشان با تکیه بر اصول و مبانی اسلام توانست تحولی عظیم در جامعه ایجاد کند و جمهوری اسلامی را رهبری نماید.به ویژه اینکه در سخنرانی های مکررشان بر پیاده کرددن الگوی حکومت علوی در جامعه اسلامی تأکید می کردند و می فرمودند که حکومت جمهوری اسلامی از رویه امام علی(ع) الهام خواهد گرفت ولی متکی به آرای عمومی ملت است.دلایل مطلوبیت حکومت امام علی(ع) از دید امام خمینی(س)،وجود یک حاکم و زمامدار عادل و عالم به قوانین الهی در جامعه است که می تواند برای مردم و جامعه ،عدالت و امنیت و تربیت و رفاه و...را به ارمغان بیاورد و زمینه سعادت مادی و معنوی آنها را فراهم سازد .آن حضرت(ع) در حکومت خود از حوزه شعار دادن تو خالی و از محدوده الفاظ گذشت و عدالت را در عمل و کردار نشان داد .اساس حکومت امام علی(ع) برپایه تقوا ،عدالت ،علم ،خدمت به مردم و...استوار بود.در یک کلام ،حکومت علوی،حکومت عدل الهی بود.در حکومت علوی قانون اساسی،حکم خداست و فقط همین قانون ،لازم الاجرا است.مجری قانون و حاکم جامعه ،امام معصوم(ع) استو هدف او برقراری عدلو قسط و اصلاح امور دینی و دنیوی مردم است که این هدف را در مدت حدد 5 سال حکومت خود ،در جنبه های مختلف حکومت نشان داده است و سیره سیاسی و دستورات حکومتی ایشان ،اکنون پس از 1400 سال ،هنوز راهنمای عمل در نظام جمهوری اسلامی ایران است.دوران حکومت امیر المومنین(ع) فصلدرخشانی را درتاریخ حکومتهای جهان رقم زد.در جامعه ،حکمرانان بسیاری از پی هم آمده اند و هر یک به عدالت یا ظلم و ستم بر مردم حکومت کرده اند،اما در میان آنان ،بعد از پیامبر اکرم(ص) ،پیشوایی عادلتر و رهبری با درایت تر از علی(ع) به خود ندیده است.معمار نظام جمهوری اسلامی ایران ،حضرت امام خمینی(س)،تمام تلاششان این بود تا حکومت حضرت علی(ع)، را به عنوان الگوی حکومت مطلوب خویش قرار می دهد و در سیره عملی خویش همواره از ایشان درس می گرفتند.امام خمینی(س)با استفاده ازجامعیتی که درخصوص مکتب انبیا وائمه معصومین(ع)داشت،توانست امتی را بیدار کند و حکومتی را بنیان نهد که ریشه در تفکرات دینی داشته و قانونش قانون الهی باشد.ایشان به معنای واقعی کلمه بزرگترین احیاگر تفکر دینی در عصر حاضر به شمار می رود و اندیشه وعمل او نه تنها مسلمین و دین اسلام را جان تازه ای بخشید،بلکه سایر مکاتب و گرایشها و مذاهب الهی نیز تجدید حیات یافتند.حضرت امام خمینی(س) در موارد مختلفی از جمله، ضرورت وجود حکومت در جامعه ،جایگاه حکومت که به عنوان وسیله ای است برای رسیدن به اهداف متعالی،خاستگاه الهی حکومت با مقبولیت و رضایت مردم ،اهداف و وظایف حکومت ،شرایط و صفات زمامدار برای اداره حکومت اسلامی، متأثر از حکومت علوی بوده اند.تنها تفاوت حکومت این دو بزرگوار در شکل حکومتو ساختار آن است که حکومت امام علی(ع) حکومت ولائی است که اماممعصوم(ع) در رأس آن قرار دارد ولی حکومت امام خمینی(س) حکومتی است که به علت غیبت امام معصوم(ع)،عالم دینی (ولی فقیه) عادل در رأس آن قرار دارد.همچنین در ساختار حکومت این دو رهبر، اختلافات و تفاوتهایی دیده می شود که به علت تفاوت زمانی و شرایطی محیطی، ساختار حکومتی امام خمینی(س) نسبت به حکومت امام علی(ع) پیچیده تر شده است.
علم و دین از دیدگاه امام خمینی‌(ره) و مقام معظم رهبری و مهندس بازرگان
نویسنده:
زهرا هوشیار اکبرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه به بررسی دیدگاه دو رهبر بزرگ امام خمینی و مقام معم رهبری و مهدی بازرگان پرداخته ایم امام خمینی (ره) بر هماهنگی علم و دین معتقد بوده و بیان می کند از توطئه های مهمی که در قرن اخیر ، خصوصاً در دهه های معاصر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، آشکارا به چشم می خورد ، تبلیغات دامنه دار و با ابعاد مختلف برای مایوس نمودن ملتها و به خصوص ملت فداکار ایران ، از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است ، نمی تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند و یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمی شود ، کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت آمیز ، نیز مقام معظم رهبری بر هماهنگی علم و دین معتقد سخن غربیان را که دین را مانع پیشرفت علم می داند قبول ندارند و بیان می کنند دینی که مانع پیشرفت علم می باشد دین تحریف شده مسیحیت می باشد وگرنه دین اسلام و دین تحریف نشده مسیحیت باعث پیشرفت بوده و می باشد و نمونه هایی از این پیشرفت را در قرن چهارم می بینیم حال برای پیشرفت جامعه و رهایی از قید بند کشورهای غربی باید بسیاری از مفاهیم حقوقی ، اجتماعی و سیاسی را که شکل و قالب غربی آنها در نظر بعضی مثل وحی منزل است و نمی شود درباره اش اندک تشکیکی کرد، در کارگاههای تحقیقاتی عظیم علوم مختلف حلاجی کنند ؛ روی آنها سوال بگذارند ، این جزمیتها را بشکنند و راههای تازه ای بیابیم، هم خودشان استفاده کنند و هم به بشریت پیشنهاد کنند. امروز کشور ما محتاج این است ؛ امروز انتظار کشور ما از دانشگاه این است . دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرم افزاری همه جانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد تا کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالبها و نوآوریهای علمی خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه ی آباد و عادلانه ی مبتنی بر تفکرات و ارزشهای اسلامی را بالا ببرند. اما مهندس بازرگان که در ابتدای عمر خود برهماهنگی علم و دین معتقد بود و سعی داشت مسائل دینی را در با علم ثابت کند که در این زمان نیز مورد انتقاد اندیشمندانی همچون شهید مطهری واقع گردید و ایشان در سالهای بعد و برای اولین بار در سال 1364 ش در سالروز بعثت با عنوان ناگفته بعثت به صراحت ازنگرش نخست خویش عدول کرد و حکومت و مدیریت جامعه را از دایره اهداف و وظایف بعثت انبیا و رسالت پیامبران خارج ساخ. وی در روز مبعث در بهمن ماه 1371 در جمع انجمن اسلامی مهندسین سخنرانی با موضوع «آخرت و خدا تنها برنامه بعثت انبیا» دیدگاه دوم خویش را به طور استدلالی و تفصیلی بیان کرد و پس از تشکیل سمینار بهمن ماه 1372 و اظهار نظر صاحب نظران عنوان مذکور به صورت «آخرت و خدا هدف بعثت انبیا» تغییر یافت. بازرگان در این سخنرانی ، دین و ایدئولوژی را دو مقوله جدا از یکدیگر دانست نباید انتظار داشت که اسلام یا مسیحیت و یهودی برای ایدئولوژی ، حکومت اقتصادی ، علوم و فنون ، پزشکی و بهداشتی مطالبی به دستمان داده باشند یا بدهند.در این پایان نامه به طور مفصل با نظریات این دانشمندان بیان گردیده شده است امید است که مورد توجه خوانندگان قرار گیرد.
بررسی کارکرد‌های اجتماعی دین در اندیشه عالمان شیعی معاصر (امام خمینی (ره) – علامه طباطبایی – استاد مرتضی مطهری – دکتر علی شریعتی)
نویسنده:
مرتضی چنگیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کارکردهای اجتماعی دین از جمله مباحثی است در حوزه جامعه شناسی دین که به بررسی نقش و کارکرد دین در جوامع انسانی می پردازد و دیدگاه های مختلف را در این زمینه مورد نقد و بررسی قرار می دهد. تعلق خاطر اصلی پژوهشگران جامعه شناسی در مورد دین، کارکرد آن است و اصطلاح کارکرد به سهم دین در ابقایجوامع انسانی و ثبات آن راجع است.تحقیق حاضر آراء و اندیشه عالمان شیعی معاصر را در این زمینه مورد بررسی قرار می دهد. امام خمینی، علامه طباطبایی ، استاد مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی، عالمانی هستند که به کارکردهای اجتماعی دین توجه کرده اند و این موضوع را می توان در خلال نوشته ها و سخنان ایشان بررسی نمود.محقق دراین رساله با استفاده از اطلاعات به دست آمده از آثار عالمان شیعی معاصر ، ضمن تحلیل متن با روش مقایسه ای به بیان نکات اشتراک و افتراق آنان در مورد کارکردهایاجتماعی دین می پردازد.در این تحقیق علاوه بر اشاره به اندیشه اجتماعی و مفهوم دین در اندیشه آنان، عنوان شده است که عالمان شیعی معاصر ،کارکردهای اجتماعی مثبتی برای دین قائلند و در مورد آن اشتراک نظر دارند. از نگاه این عالمان می توان کارکردهایی چون ، تقویت انسجام اجتماعی، کنترل اجتماعی، معنابخشی به زندگی، تقویت روحیه ایثار و فداکاری، تعیین قانون و ضمانت اجرایی آن، ایجاد هویت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی را برای دین در جامعه قائل شد.
مبانی فلسفی سیاست از دیدگاه ملاصدرا و امام خمینی (ره)
نویسنده:
الناز قربانیان قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم سیاست در نگرش حکمت متعالیه ی ملاصدرا و امام خمینی(ره) پیوندی ناگسستنی و ارتباطی معنادار با مبانی هستی شناسی- از قبیل اصالت وجود، فقر وجودی ممکنات، وحدت شخصیه ی وجود، حرکت جوهری – و مبانی معرفت شناسی، انسان شناسی و ولی و امام شناسی آنان دارد. ملاصدرا و امام خمینی با اتفاق در مبانی فلسفی سیاست سعادت انسان در دنیا و آخرت را در گروِ تنظیم تمام ابعاد زندگی و از جمله زندگی اجتماعی بر اساس قانون الهی و به رهبری نبی و ولی یا فقهای جامع شرایط در دوران غیبت دانسته اند و هر نوع برنامه و سیاستی که خالی از شریعت خداوندی باشد را طاغوتی خوانده و به‌مانند جسد و کالبدی بی روح دانسته اند که جز خسران دنیوی و اخروی و خروج از درجه ی انسانیت به درجه ی بهیمیت سودی برای انسان ندارد،و تنها وجه افتراق میان ملاصدرا و امام خمینی در باب ملازمه‌ی سیاست و شریعت در اینست که ملاصدرا سیاست را امری می‌داند که در خدمت شریعت است ولیکن امام خمینی سیاست را برآمده از متن شریعت می‌داند.
  • تعداد رکورد ها : 42