آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 90
نظام احسن از منظر ابن سینا و توماس آکویناس
نویسنده:
پدیدآور: پدرام حمیدی استاد راهنما: مجید ملایوسفی استاد مشاور: محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر باز انسان در نظاره آسمان و زمین و شگفتی های آن، همواره در جستجوی حکمت ونظم؛ یا اثبات فقدان نظم در جهان هستی بوده است. و در این میان عده ای بی نظمی، اتفاق و تصادف را علت آن پنداشته و دسته ای دیگر کاملیت و احسن بودن نظام هستی را علتی بر نظم و هماهنگی جهان دانسته و به اثبات آن پرداخته اند. در واقع بر اساس پذیرش اصل واقعیت و اینکه پیوند انسان و جهان با هم پنداری نبوده بلکه دارای واقعیت است، بحث هماهنگی و نظم و مسأله ی به نام نظام احسن مطرح می شود که آیا واقعیت های جهان هماهنگ و منظم می باشند یا پراکنده و گسیخته از هم هستند؟ بنابراین مسأله نظام احسن یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهیاتی به ویژه فلسفه و حکمت الهی به شمار می آید. بحث نظام احسن در حکمت الهی با مسائلی از قبیل علم باری تعالی و عنایت الهی؛ و مسأله شرور به عنوان شبهه در برابر نظم و نظام احسن هستی قرار دارد که در اصل این شبهه را می توان برخاسته از بطن نظریه نظام احسن دانست. نظام احسن، قاعدتاً نظامی است که به طورکلی یا شر در آن راه نیافته یا شرور بسیار اندکی را شامل می شود و این میزان از شرور، ضرری بر احسن بودن نظام محسوب نمی شود، حال آنکه به نظر مردم و بعضی از فلاسفه غرب، تعداد شرور در نظام هستی بسیار زیاد است. در این میان دو فیلسوف بزرگ؛ ابن سینا و توماس آکویناس به بررسی و اثبات نظام احسن و شناسایی ماهیت شرور می پردازند. به طوری که ابن سینا شرور را عدمی و ناشی از فقدان دانسته و آکویناس شرور را لازمه نظم و عدالت در عرصه هستی می داند؛ این دو متفکر بزرگ با توجه به بحث عنایت الهی و علم باری تعالی، اراده خداوند و نفی نسبی و عدمی و لازمه اختیار بودن مسأله شرور، به اثبات نظامی احسن می پردازند.
علم انسان به اشیاء خارجی از دیدگاه جان لاک و محقق لاهیجی
نویسنده:
زهرا شاهبازی محمودآبادی ، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسألۀ شناخت و میزان معرفت انسان به اشیاء از مسائل مهم تاریخ تفکر و فلسفه است. از جـمله فلاسفه­ای که به مبحث شناخت و میزان معرفت بشر پرداخته­اند، حکیم ملاعبدالرزاق لاهیجی (م 1072 ه.ق) و جان لاک (1704-1632 م) هستند. محقق لاهیجی معتقد به نظریه­ای است که در فلسفۀ اسلامی از آن به «شبح محاکی» یاد می­کنند. وی در کتاب شوارق الإلهام بیان می­کند که ما در هنگام علم به اشیـاء به ذات و حقیـقت آن­ها دست نمی­یابیم؛ بلکه به شبـحی که از شیء خارجـی حکایـت می­کند، نائل می­شویم. جان لاک نیز در اثر ارزشمند خویش، جستار در فهم بشر، دو معنای متفاوت ذات را از هم باز می­شناسد و میان ذات واقعی و ذات اسمی اشیاء تمایز قائل شده و علم ما به اشیاء را در حدود ذات اسمی آن­ها می داند. شباهت نظر لاهیجی و لاک از این حیث است که هر دو توان بشر را محدودتر از آن می­دانند که به حقیقت و ذات اشیاء دست یابد؛ اما در مورد ماهیت علم و ادراک با یکدیگر اختلاف دارند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 40
نقد انسان شناسی در عرفان های جدید( با تاکید بر آراء کارلوس کاستاندا و پائولو کوئلیو) بر مبنای انسان شناسی علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد امین بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با عنایت به ضرورت عرفان های جدید و تامل فلسفی در بابصدق و کذب مدعیات آنان و از جمله نگاه انسان شناختی انها که مهمترین رکن آن عرفان ها است در این رساله بر مبنای انسان شناسی علامه طباطبایی به بررسی و نقد انسان شناسی در اثار کارلوس کاستاندا و پائولو کوئلیو از چهره های شناخته شده مروج عرفان و معنویت جدید پرداخته شده است.
معادشناسی از دیدگاه شیخ صدوق و سید مرتضی
نویسنده:
پدیدآور: مریم صدری خانلو ؛ استاد راهنما: روح‌اله آدینه ؛ استاد مشاور: مجید ملایوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله معاد به عنوان یکی از اصول اعتقادی شیعه در مقایسه با مباحث دیگر در فلسفه و کلام اسلامی و نقش آن در چگونگی زندگی پسادنیوی و سرانجام انسان پس از مرگ، اهمیت زیادی در میان دانشمندان علوم اسلامی دارد. در این پژوهش تلاش شده، شناخت معاد و چگونگی جاودانگی انسان از دیدگاه دو متکلم برجسته شیعه؛ شیخ صدوق و سید مرتضی مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی به صورت کتابخانه ای با بررسی اسناد و مدارک معتبرمی باشد و هدف از انجام این تحقیق، تبیین اندیشه های کلامی و واکاوی و تأمل بیشتر، درباره ی حقیقت معاد از دیدگاه شیخ صدوق و سید مرتضی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو متکلم اصل معاد را قبول دارند و عقیده به رجعت را که از امور مسلم و قطعی شیعه است، می پذیرند و تناسخ را امری باطل می دانند. شیخ صدوق با پذیرش ساحتی غیر مادی در انسان و تجرد نفس، به جسمانی نبودن روح معتقد است. از نظر وی نفس همان روح مایه حیات است، لیکن سید مرتضی برخلاف شیخ صدوق دیدگاهی مادی انگارانه از انسان دارد و اصل وجود نفس را نمی پذیرد و بین نفس و روح تفاوت قائل است، گر چه هر دو غیر مجرد و جسمانی هستند. او نفس یا حقیقت انسان را همین شخص مشاهده پذیر متحرک، و روح را هوای موجود در منافذ موجود زنده معرفی کرده که منشأ حیات است. یکی از نکات مهم در اندیشه ی صدوق، اشاره او به صاحب ادراک بودن روح مستقل، پس از مفارقت از بدن است، وی معتقد است نفس، جوهری غیر از بدن است و حیات و قدرت و ادراک، به آن باز می گردد و نفس یا حقیقت انسان، همان روح مجرد بسیط است، ولی در نظر سید مرتضی روح قائم به نفس نیست؛ لذا در صورتی که از بدن مفارقت کند، حیات و ادراک نخواهد داشت. وی از متکلمانی است که گر چه تفسیری مادی گرایانه از انسان بر می گزیند و مرگ را نابودی می انگارد ولی به زندگی پس از مرگ اعتقاد راسخ دارد و در تبیین حقیقت مرگ و چگونگی برزخ و رستاخیز می کوشد. در این پژوهش سعی شده است تا با مقایسه دو دیدگاه در اصل معاد، پس از تبیین نظرات شیخ صدوق و سید مرتضی، به تحلیل این دو دیدگاه پرداخته شود.
غزالی و منشأ اخلاق
نویسنده:
مجید ملایوسفی، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طبق نظر ارسطو در اخلاق، خیر اخلاقی انسان مطابق بودن با عقل است و شر اخلاقی او نیز عدم مطابقت با عقل. ارسطو در تحلیل خود از خیر و شر اخلاقی به چیزی ماورای عقل تمسک نمی جوید. در عالم اسلام نیز غزالی در برخی از آثار خود در بحث از فضایل اخلاقی به گونه ای سخن گفته که نشان دهنده اثرپذیری او از اخلاق یونانی ارسطویی است و از این سو در پاره ای از آثار خود همچون تهافت الفلاسفه نیز به شدت به فلسفه یونانی تاخته است. حال جای این پرسش است که از نظر غزالی، اخلاق بر چه مبنایی استوار است؟ آیا اخلاق نزد وی همانند ارسطو، تنها مبتنی بر عقل است یا مبتنی بر شریعت و یا مبتنی بر هر دو، یا اینکه شق دیگری در کار است؟ در این پژوهش بدین سؤالات پاسخ خواهیم گفت.
صفحات :
از صفحه 125 تا 139
عقل عملی از دیدگاه ارسطو، ابن سینا و آکویناس
نویسنده:
فاطمه اصلی بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه به بررسی عقل عملی در آراء ارسطو، ابن سینا و آکویناس می پردازد. از دیدگاه ارسطو عقل نظری و عقل عملیدو قوه ی متمایز از هم نیستند، بلکه دو وجه از یک قوه هستند. عقل عملی از عقل نظری با توجه به متعلقات ادراک متمایز می شود. عقل عملی صرف ابزار نیست، بلکه مرتبط با غایت می باشد. عقل عملی ، عقلی فضیلت مند است و مهمترین فضیلت آن حکمت عملی است، که نقش محوری در اخلاق ارسطو ایفاء می کند و معیار و میزان ما برای فعل اخلاقی می باشد و مهمترین مشخصه ی آن انتخاب است. ارسطو حکمت عملی و فضایل اخلاقی را لازم و ملزوم هم می داند. به زعم ابن سینا عقل نظری و عقل عملی، ماهیتاً متمایز هستند، و تفاوت آنها به اختلاف در مُدرَک‌ها یا نحوه علم و درک محدود نمی‌شود؛ بلکه یکی از سنخ ادراک، و دیگری از سنخ فعل است. عقل عملی منشا اخلاق بوده و فضیلت و رذیلت در ارتباط عقل عملی با قوای بدنی معنا پیدا می کند، به نحوی که اگر قوای بدنی مقهور عقل شود، فضیلت و در غیر این صورت رذیلت خواهد بود. از دیدگاه آکویناس عقل نظری و عملی دو قوه ی متمایز نیستند و تمایز میان این دو عقل در غایت نهایی آنهاست. عقل عملی دارای دو زمینه است، زمینه ی اکتشافی و زمینه ی توجیهی. زمینه ی اکتشافی یا سیندرسیس احکام کلی اخلاقی را ادراک می کند. از نظر آکویناس سیندرسیس ملکه ای طبیعی می باشد که به موجب آن همه ما قادر هستیم احکام کلی اخلاقی را درک کنیم. زمینه ی توجیهی همان عاقبت اندیشی می باشد. او به سه نوع فضیلت قائل است، فضایل اخلاقی، فضایل عقلانی و فضایل الهیاتی. در باره ی ارتباط عاقبت اندیشی و فضایل اخلاقی آکویناس به ارتباط ذاتی بین آنها قائل است، به گونه ای که فضایل اخلاقی غایات درست را تضمین می کنند و عاقبت اندیشی ابزار درست را برای غایات تضمین می کند. در وجه تمایز و شباهت دیدگاه این فیلسوفان باید گفت که ارسطو و آکویناس عقل نظری و عملی را دو قوه جداگانه نمی دانند، اما ابن سینا دو قوه جداگانه می داند. هر سه برای عقل عملی علاوه بر شأن ادراکی شأن انگیزشی نیز قائل هستند. هم چنین به باور هر سه فیلسوف عقل عملی، عقلی فضیلت مند هست، هر چند که در این باره اختلافاتی با هم دارند.
مسئله آفرینش از نگاه ارسطو و ابن ‌‌سینا
نویسنده:
مجید ملایوسفی، علی حیدری فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در تاریخ تفکر بشر، مخلوق یا نامخلوق‌‌بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو، هر‌‌یک به‌‌نوعی قائل ‌به ازلی و غیر‌‌مخلوق‌‌بودن عالم هستی بوده‌‌اند. ارسطو با قائل‌‌شدن به ازلیت مقوله‌‌های حرکت، زمان، و ماده را مؤلفه‌‌های اصلی عالم هستی دانسته است و حکم به ازلی و غیر‌‌مخلوق‌‌بودن جهان هستی می‌‌دهد. از این حیث است که خدای ارسطو در مقام علت فاعلی عالم هستی، فقط محرک عالم است و هستی‌‌بخش آن قلمداد نمی‌‌شود. در ادیان ابراهیمی، ‌‌ازجمله اسلام، خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می‌‌شود. ازاین‌‌رو، ابن سینا در مسئله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می‌‌گیرد. در‌‌واقع، تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت با تصویری می‌‌شود که ارسطو ارائه می‌‌دهد. ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می‌‌شود که ازلی‌‌بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد. از این حیث نزد بوعلی خداوند علت فاعلی عالم است؛ صرفاً محرک نیست، بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می‌‌شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 92
بررسی آرای لورنس بونجور درباره ی معرفت پیشین و مقایسه ی آرای علامه طباطبایی با آن
نویسنده:
فاطمه محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ی امکان تمایز میان معرفت‌ پیشین و پسین و نیز تحلیلی و ترکیبی از مباحث مهم در معرفت‌شناسی معاصر است. هر چند کانت وجود گزاره‌های پیشین ترکیبی را در برخی حوزه‌ها ممکن دانسته بود با این حال، رویکرد غالب در میان فیلسوفان تجربه‌گرا، به ویژه در قرن بیستم، نفی هر گونه معرفت‌پیشیناز سوی تجربه‌گرایان افراطی یا محدود کردن آن به گزاره‌های تحلیلی از سوی تجربه‌گرایان معتدل بوده است. در این پایان نامه آرای لورنس بونجور در باب معرفت ‌پیشین مورد بررسی قرار گرفته است. بونجور یکی از منتقدان جدی تجربه‌گرایی و از مدافعان معرفت‌ پیشین‌ ترکیبی است. به باور بونجور معرفت ‌پیشین معرفتی است که مبتنی بر ادراک حسی، درون نگری، حافظه، گواهی، دورآگاهی و روشن‌بینی نباشد و مستقیما از راه شهود و بصیرت‌ عقلانی حاصل شده باشد. وی برای اثبات وجود معرفت پیشین ترکیبی نخست به نقد دو رهیافت تجربه‌گرایی معتدل و افراطی در این زمینه می‌پردازد و پس از آن به موارد متعددی از معرفت عقلانی که به باور وی ترکیبی و پیشین هستند، اشاره می‌کند. گزاره‌هایی مانند: «یک شی نمی‌تواند در آن واحد هم سرخ باشد و هم سبزباشد.»، «یک شی نمی‌تواند دایره مربع باشد.»از مواردی است که بونجور بر معرفت‌ پیشین به آن‌ها تاکید دارد. در عقل‌گرایی بونجور، معرفت عقلی خطاپذیر بوده و با به کار بردن روش‌های تامل درونی و انسجام یا ترکیبی از هر دو روش، اصلاح‌پذیر است. به همین دلیل وی نظریه‌ی خود را «عقل‌گرایی معتدل» می‌نامد. در خاتمه عقل‌گرایی بونجور با عقل‌گرایی علامه طباطبایی از جهت معرفت‌شناسی مقایسه شده است. علامه طباطبایی با تقسیم معرفت به حضوری و حصولی، معتقد است که معرفت ‌عقلی خطاناپذیر بوده و تجربه توان اثبات یا ابطال گزاره‌های عقلی را ندارد. علاوه بر این، قلمرو معرفت‌ پیشین در نزد علامه‌طباطبایی گسترده‌تر از آن چیزی است کهبونجور مطرح کرده است.واژه‌های کلیدیپیشین، پسین، عقل‌گرایی کلاسیک، عقل‌گرایی معتدل، تجربه‌گرایی معتدل، تجربه‌گرایی افراطی
نقد فیلیپا فوت برعقلانیت عملی کانت
نویسنده:
حمیده افلاطونی؛ مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از زمان ارسطو عقل عملی یا فرونسیس ، یعنی فضیلت مندانه عمل کردن. چنین معنایی برای این واژه تازمان هیوم باقی بود، اما هیوم باتاکید بر نقشی که امیال، انگیزه ها وانفعالات ما، هنگام اتخاذ تصمیمات اخلاقی ایفامی کنند، بر نقش امیال ونگیزه ها وعوامل روان شناسانه در عقل عملی، تاکیدکرد.کانت بعدازهیوم، بواسطه ویژگی هایی که برای عقل عملی ذکر کرد، همچون خودبنیادیِ آن واهمیت بیشتر قائل شدن برای اراده، تعریف جدیدی از عقل عملی ارائه داد که آراء هیوم را دراین مساله با چالش های جدی مواجه ساخت؛ وی تلاش زیادی کردتا نقش امیال وانگیزه های روانشناسانه را ازحوزه تصمیم اخلاقی حذف کند؛ اماتلاشهای کانت وپیروانش برای بنا نهادن وجدان اخلاقی صرفاً بر مبنای عقل واراده، راه به جایی نبرد وهمچنان انتقادات مهمی به تفسیرصرفاً عقلانیِ کانت از عقل عملی وارد است. درعصرحاضر، عده ای از فیلسوفان اخلاق از جمله خانم فیلیپا فوت وفیلسوفان نوارسطویی دیگر، ضمن نقد وردّ تفسیر کانتی از عقل عملی با ارائه تعریفی جدید از عقلانیت عملی، تلاش دارند تا بین عقل وسایرمنابع انگیزشی ازجمله امیال وانگیزه ها، دراتخاذتصمیم صحیح اخلاقی سازش ایجاد کنند. دراین مقاله به بررسی انتقادات برخی فلاسفه برکانت درباب عقل عملی، پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
مساله عینیت، پیشینه تاریخی و وجوه فلسفی
نویسنده:
مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در نوشتار حاضر نخست مساله عینیت از منظر دو فیلسوف مهم عهد باستان یعنی افلاطون و ارسطو مورد بررسی قرار گرفته است؛ سپس مساله عینیت در عصر جدید و نزد عقل گرایانی همچون دکارت و پس از آن نزد تجربه گرایانی همچون بیکن، لاک و بارکلی مورد بحث قرار گرفته و در آخر نظر کانت در این خصوص آورده شده است در ادامه نتیجه بندی سه گانه از مساله عینیت: معرفت شناختی، مابعدالطبیعه و معنا شناختی آمده است. پس از آن به گونه های مختلف عینیت معرفت شناختی: نظریه های قائل به اجماع، نظریه های اشاره ای، نظریه های فرا باز نمایانه و نظریه های قائل به تطابق پرداخته شده است. سپس عینیت مابعدالطبیعه و اقسام آن مورد بحث قرار گرفته و در آخر نیز به عینیت معنا شناختی عطف توجه شده است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 116
  • تعداد رکورد ها : 90