آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 102
بررسی مقایسه‌ای مبانی معرفت شناسی و خداشناسی احمدبن حنبل و شیخ صدوق
نویسنده:
مجتبی بیگلری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش ، به تطبیق و مقایسه ی آراء و اندیشه های دو محدث بزرگ یعنی ؛ احمدبن حنبل و شیخ صدوق ، از دو مذهب بزرگ اسلامی پرداخته ایم . مباحث تطبیقی و مقایسه ای بدین معنایند که آراء مختلف دو یا چند اندیشمند و یا دویا چند مکتب فکری، مورد مقایسه و سنجش قرار می گیرند ، روش ما در این تحقیق ، استخراج آراء و عقاید این دو دانشمند نص گرا از میان آثار به جا مانده ی از ایشان ، روایات و احادیث نقل شده و معتمَد آنان و در برخی موارد، آثار شارحان اندیشه های آنها ، و آنگاه ، مقایسه و تطبیق یافته ها بدون هیچ قضاوتی و نقدی و گزینشی است . شیخ صدوق ، از نظر فکری ، متعلق به مکتب اخباریان متقدم قم و احمدبن حنبل هم، از بزرگترین محدثان و نص گرایان پیرو طریقه ی اصحاب الحدیث است . نگرش هر دو به اخبار و احادیث ، با اختلاف درجات ، تا حدودی یکسان است ، لکن پایبندی بی چون و چرای ابن حنبل به ظواهر نصوص و پرهیز از هر گونه تاویل و برداشت درایی در فهم آنها و اثبات معانی همه نصوص بر وجه حقیقی و نه مجاز ، او را از صدوق متمایز می سازد ، و به دلیل همین رویکرد خاص ، صعوبت استخراج آراء کلامی وی به روشنی قابل درک است . هرچند شیخ صدوق هم به مانند ابن حنبل ، هرگونه مباحثه و مجادله کلامی را در حوزه عقاید ممنوع می شمارد ، اما در مواردی بسیار به طرح این نوع از مباحث پرداخته که خود تفاوت مبانی معرفت شناسی آنان را از حیث حجیت عقل و اعتبار آن در فهم کتاب و سنت روشن می سازد.
بررسی و نقد دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا درباره جایگاه مثل در نظام هستی
نویسنده:
محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
چکیده :
مثل افلاطونی از دو منظر هستی و شناخت آن مجادلات پردامنه ای را بین موافقان و مخالفان آن بر انگیخته است، سه فیلسوف بزرگ جهان اسلام، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا نه تنها در مسأله مثل یکسان نمی اندیشند، بلکه دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا در تقابل جدی با نظر ابن سینا است، ملاصدرا که مدعی است تا کنون کسی را ندیدم که همانند به این امر پرداخته باشد و این فضل و تأیید الهی بر من است کوشیده است با طرح دلایل سه گانه، کاستی های دلایل اشراقی را جبران نماید . پژوهش پیش رو همراه با گزارش، نقد و بررسی دلایل شیخ اشراق و ملاصدرا درباره مثل افلاطونی درپی بیان این ادعا است که دلایل اشراقی و صدرایی هر دو ناتوان از پاسخی روشن برای این پرسش است که جایگاه مثل، نقش و کارکرد آن در نظام هستی چیست؟
صفحات :
از صفحه 37 تا 51
ره گیری دلایل اصالت وجود در آثار شیخ اشراق
نویسنده:
محمد ذبیحی، مریم سعیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
به شیخ اشراق نسبت داده شده که طرفدار اصالت ماهیت است، نسبتی که بزرگانی از فلاسفه، نظیر ملاصدرا، علامه طباطبایی و… به آن به دیده تردید نگریسته اند. این مقاله بر آن است تا با ره گیری دلایل اصالت وجود در آثار شیخ اشراق، تا حدودی به طرف دیگر این انتساب (اصالت الوجود) اطمینان بخشد. در این راستا پس از ارایه معانی وجود، ماهیت و اصالت، ده دلیل از دلایل طرفداران اصالت وجود مطرح و تلاش شده است بن مایه های مستندات دلایل ده گانه، که از سوی ملاصدرا و طرفداران حکمت متعالیه بیان شده است، از آثار شیخ اشراق استخراج شود و بر همین اساس، ادعا این است که می توان سهروردی را همانند دیگر فلاسفه، طرفدار اصالت وجود دانست و گفت مقصود وی از عباراتی که دال بر اعتباری بودن وجود است، مفهوم وجود است نه حقیقت وجود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
رابطه عقل و دین از نظر فلاسفه مشاء (کندی، فارابی، ابن سینا، ابن طفیل و ابن رشد)
نویسنده:
علی قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن رشد برجسته ترین فیلسوف اندلس می باشد که چون اخلاف خود ابن باجه و ابن طفیل نظریاتش موافق با اعتقادات سلسلمه موحدین اندلس بود. او سعی کرد در زمینه فلسفه آراء ارسطو را بطور خاالص و پیراسته از نظریات نوافلاطونیان ارائه دهد. وی تفاسیری بر آثار ارسطو نوشت که به تفسیر بزرگ، تفسیر متوسط و تفسیر کوچک معروف شدند. ابن رشد از ابن سینا و فارابی بخاطر دور افتادن از تعالیم اصیل ارسطو انتقاد کرده است. و چند کتاب در زمینه اثبات توافق بین دین و فلسفه نوشته است. او معتقد است که دین دارای معانی باطنی و ظاهری است. برای عامه جنبه تمثیلی و رمزی آن مورد نظر است اما برای خواص معنای باطنی دارد. وی برای رسیدن به خدا از استدلالات قرآنی استفاده می کند (دلیل اختراع و دلیل عنایت) همچنین برای اثبات توحید به آیات قرآنی استشهاد میجوید و صفات خدا را هفت صفت می داند که ام الصفاتند و عبارتند از: علم، حیات، قدرت، اراده، سمع، بصر و کلام. به نظر ابن رشد پیامبر کسی است که به وحی الهی وضع شرایع می نماید. اثبات نبوت از طریق معجزات نمی باشد چون قرآن از این شیوه نهی می کند. در خارج از قلمرو عقل حیطه وسیعی وجود دارد که عقل را بدان دسترسی نیست و باید در این موارد از وحی یاری جست. از نظر ابن رشد فیلسوف معاد را به صورت روحانی اثبات می کند ولی متکلم بصورت جسمانی. قرآن با نظر به سعادت همه انسانها به زبان تمثیلی درباره معاد سخن گفته است. توده مردم باید تمثیلات را بصورت ظاهری آن بپذیرند و معنای باطنی آن تمثیلات برای عوام نباید تادیل گردد. تاویل متشابهات قرآن بعهده راسخان در علم است که همان فلاسفه می باشند. تأویل شرایط خاوصی دارد که باید رعایت شود. از نظر ابن رشد هر گاه ظاهر نص شریعت با آنچه که برهان افاده می کند موافق نباشد باید آن نص را تأویل کرد. نتیجه نهایی: انسان ذاتا پرسشگر است و درباره جهانی که در آن زندگی میکند یک سلسله پرسشهای اساسی مطرح می کند که پرداختن به پاسخ آنها مباحثی چون جهانشناسی، خداشناسی، معاد و نبوت را بوجود می آورد وقتی انسان به اندیشه و گفتگو درباره این مسائل و مباحث می پردازد فلسفه بوجود آید. انسان میتواند پاسخ به این سوالها را از منبع دیگری هم بجوید و آن منبع وحی است . اما روی آوردن به وحی باعث نمی شود که انسان فلسفه را رها کند چرا که وحی خودش زمینه ایجاد فلسفه را فراهم می کند. چون اولا کلام وحی ماهیت فلسفی دارد یعنی مباحث را گاهی خودش مطرح می کند و ثانیا بشر را دعوت به تفکر و تدبر در آن سخنان می کند. و نتیجه این کار بوجود آمدن فلسفه است و نمی توان گفت دین با فلسفه مخالف است چون درست نیست که بگوئیم دین، انسان را به کاری دعوت می کند که خودش با نتیجه آن مخالف است. دین عقل را ستوده است و انسانهایی را که از عقل خود استفاده صحیح نمی کنند نکوهیده است. نمی توان گفت عقلی که مود نظر دین است با عقل اصطلاحی فلاسفه متفاوت است. از نظر دین عقل باعث سعادت انسان می شود. انسانها بخاطر داشتن عقل مسئول اعمال خویش هستند. حضرت علی(ع) می فرماید: عقل جوهری است دراک که بر اشیاء از جمیع جهات محیط است و قبل از وجود اشیاء به آنها عارف است. پس عقل علت موجود است و نهایت مطالب است. این تعریف از عقل به معنایی از عقل که فلاسفه بکار می برند (که در سطور ذیل خواهد آمد) بسیار نزدیک است. کاربردهای کلمه عقل در آیات و روایات نشان می دهد که عقل در دین به معنای عقل نظری و عقل عملی مورد نظر است./
ماهیت عقل از دیدگاه ملاصدرا و علامه مجلسی (با تاکید بر شروح آنها بر اصول کافی)
نویسنده:
عبدالحسین کافی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار سعی شده است که برداشتهای ملاصدرا و علامه مجلسی پیرامون مفهوم عقل در روایات کتاب العقل و الجهل اصول کافی ، مورد تحقیق و کاوش قرار گیرد.
« بررسی حدوث و قدم جهان از منظر دو فیلسوف الهی» ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
محمد اسماعیل سید‌هاشمی، محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و توماس آکوئینی دو فیلسوف بر جسته مسلمان و مسیحی از مؤثر ترین فیلسوفان الهی در قرون وسطی و پس از آن بوده‌اند .توماس از طریق آشنایی با فلسفه مشائی به وسیله تفسیر‌های ابن رشد و بویژه ابن سینا از فلسفه ارسطو، به تأسیس یک نظام فلسفی مسیحی اقدام نمود. او از ابن سینا بهره‌های فراوان برده است هر چند تحت تأثیر نقدهای غزالی بر فلسفه، گاهی به مخالفت با ابن سینا و نقد نظرات وی پرداخته است. یکی از موارد اختلاف بین توماس و ابن سینا و شاید مهمترین مسأله اختلافی بین متکلمان و فلاسفه، مسئله حدوث و قدم جهان است. در پژوهش حاضر دیدگاه‌های ابن سینا و توماس مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که به لحاظ فلسفی، ایرادات متکلمان و توماس بر ابن سینا نا تمام است و توماس به شبهاتی که ابن سینا درباره حدوث عالم دارد پاسخ قانع کننده ­ای ارائه نکرده است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 131
بررسی تطبیقی آراء فلسفی ابن میمون آندلسی و ابن کمونه بغدادی
نویسنده:
حجت ابراهیم نجف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید شناسایی یا بازشناسی آراء اندیشمندان و فیلسوفان ناشناخته یا کمتر شناخته شده، فهم دقیق تری از سیر تحوّل و انتقال اندیشه های حِکمی از ادوار متقدم به جریان های متأخر فکری و فلسفی در گستره اندیشه و تمدّن ایرانی– اسلامی، به دست می دهد.در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف معرّفی و تحلیل آراء فلسفی دو تن از مهم ترین فیلسوفان یهودی قرن ششم و هفتم هجری یعنی ابن میمون آندلسی و ابن کمّونه بغدادی، تألیف یافته تا مسیری هموارتر برای تحقیقات و پژوهش های بعدی درباره اندیشه های این دو متفکر، فراهم آورد. نگارنده کوشیده است تا تصویری صحیح و روشن از آراء و مبانی فلسفی این دو اندیشمند، در سه بخش نفس شناسی، جهان شناسی و خداشناسی ارائه داده وبه مقایسه و بررسی مهم ترین دیدگاه های آندو درباره موضوعات مزبور بپردازد، که گزیده ای از آنها بدین شرح است: نفس شناسی: هر دو فیلسوف علاوه بر آنکه معتقد به تجرّد نفس از بدن هستند، اصل اتحاد عقل، عاقل و معقول را در نفس می پذیرند. اما در بحث کیفیت بقای نفس ، بر خلاف ابن میمون که صریحاً حکم به معاد روحانی نفوس نموده، ابن کمونه موضع صریحی دراین باره اتخاذ نکرده است.جهان شناسی: درباره ابواب مختلف این مبحث نیز نکات برجسته ای در اندیشه آندو وجود دارد؛ برای نمونه: 1- غیر از آنکه هر دو فیلسوف، نگاهی هستی شناسانه نسبت به ماده و صورت داشته و آندو را مقوّم جسم محسوب می‌کنند، با این حال ابن میمون برخلاف ابن کمونه، از منظر اخلاقی نیز به این موضوع نگریسته، و ماده را منشأ زشتی‌ها و معاصی، و صورت را منشأ نیکی‌ها و فضائل، و پیونددهنده بین انسان و خدا محسوب می‌نماید.2- هر دو فیلسوف ضمن آنکه وقوع حرکت در جوهر را نمی‌پذیرند، دربارۀ وقوع حرکت در کمّ و کیف، دیدگاهی نسبتاً مشابه دارند؛ چرا که ابن میمون در اطلاق مفهوم «حرکت» برای حرکت کمّی و کیفی، از اهل لسان متابعت نموده، و حرکت در ایندو را محسوس نمی‌داند. حتی ابن کمونه پا فراتر نهاده و صریحاً حرکت در کمّ و کیف را نفی می‌نماید.3- ابن کمونه اطلاق «وجود» بر ممکن و واجب را به اشتراک معنوی و به نحو مشکّک دانسته، اما ابن میمون استعمال آن را به اشتراک لفظی می‌داند.4- برخلاف ابن کمونه که مفاد قاعده «الواحد» را پذیرفته و حتی فحوای آن را قریب به وضوح می داند، ابن میمون، مفاد این قاعده را کافی برای توجیه تکثّر و تنوّع میان افلاک و کواکب ندانسته ، و لذا بر نقش اراده و اختیار خداوند – و نه ضرورت علّی معلولی- در جریان خلقت عالَم تأکید می‌ورزد.خداشناسی: ایندو فیلسوف معتقدند که صفاتی برای خداوند تحقق دارد که عین ذات اوست؛ اما ابن میمون بر خلاف ابن کمونه، معرفت به این صفات را صرفاً به نحو سلبی، جایز می‌داند.بعلاوه، با توجه به اینکه هر دو متفکر، مستظهر به افکار حکمای قبل از خود بوده و همچنین، بعد از آندو نیز با جریانات مهم فلسفی و کلامی مواجهیم، لذا تلاش شده تا مبانی فکری آندو، و میزان تأثّرشان از فضای حاکم بر الاهیات و اندیشه اسلامی در آن عصر، و موارد تأثیرشان بر اندیشمندان بعدی نیز تبیین گردد.
بررسی زمینه‌های شبهات مستشرقان به شخصیت پیامبر(ص) پیرامون وحی در صحیحین
نویسنده:
روح‌الله ذاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مستشرقان از دیرباز تحت تأثیر مذهب حاکم در سرزمین پهناور اسلامی، گمان کردند عقائد مسلمانان را تنها از طریق مکتب خلفا می‌توان شناخت، غافل از آنکه، آیینه‌ای که در آن عقائد مسلمانان را به نظاره نشسته‌اند، قطعه کوچک از آیینه‌ای بسیار باعظمت است که با جانشینی جعلی خلیفه اول شکسته شد، و آنان اسلام حقیقی را در قطعه کوچکی جستجو می‌کنند، که در منعکس نمودن اسلام ناتوان است. پس ناخواسته و چه‌بسا به عمد در مسیری گام برداشتند که باید با لغزشها و چالشهای بسیاری دست‌وپنجه نرم نموده و سؤالهای بسیاری را بی‌جواب رها کنند. در چنین وضعیتی بعضی از مستشرقان به گمان باطل خویش، بهترین استفاده را نمودند، چرا که گم‏شده اصلی آنان چهره‌ای مشوش از اسلام بود. آنان تمام تلاش خود رابه کار می‌بستند تا اثبات کنند اسلام چیزی نیست جز، مجموعه‌ای ناقص از آئینهای یهود و مسیحیت، که بیشتر از چند دستور اخلاقی، نباید از آن انتظاری داشت.حال با توجه به پیشینه مطالعاتی مستشرقان و تحقیقات پردامنه آنان در معارف اسلامی، نمی‏توان گفت هر آنچه را که آنان مورد مطالعه قرار داده‌اند منابع اصیل معارف ناب اسلامی بوده است. لذا اگر مستشرقان از روی خطا مکتب خلفا را نماینده حقیقی عقائد مسلمانان دانسته و بر مبنای آن نظریه‌پردازی نموده‌اند، نمی-توان آنان را در بعضی از عقائد باطلشان مغرض و معاند دانست، چرا که خانه از پای بست ویران بوده است.لذا نویسنده با محدود کردن دامنه این تحقیق به شبهات مستشرقان پیرامون وحی، و بررسی تطبیقی و تحلیلی آنها با روایات صحیحین، به عنوان بنیادی‌ترین مرجع در سیره و سنت پیامبر9 نزد اهل سنت و مستشرقان، در پی یافتن جواب این سؤال بوده است که آیا سرآغاز تمامی شبهات مستشرقان به زوایای گوناگون معارف اسلامی، به عناد و غرض‌ورزی آنان، باز می‌گردد، یا در بعضی از موارد، زمینه آن را در آراء اهل سنت و کتب معتبرشان و در رأس آنها صحیحین، باید جستجو نمود؟چنین شبهاتی را می‌توان در ضمن چهار عنوان بررسی نمود:1)
عدم دخالت شیطان در وحی از دیدگاه تاریخ کلام و قرآن
نویسنده:
علی کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرهنگ و تمدن اسلامی بیش از همه فرهنگها و تمدنهای موجود در جهان مورد حمله قرار گرفته است. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره)، دشمنی غرب با اسلام فزونی یافت و با ابزارهای مختلفی در صدد برآمدند که چهره اسلام و پیامبر اسلام (ص) و انقلاب ایران را مشوش جلوه دهند. به خاطر همین، در اوج مبارزه جهان غرب با اسلام، از چهره پلید ‏‎"‎‏سلمان رشدی‏‎"‎‏ استفاده نمودند و سخنان او را به عنوان سپری در جلو خود قرار دادند. امام خمینی (ره) که با لطف الهی متوجه عمق این ستیزه جویی غرب بود با آن به شدت برخورد کرد و علماء و مسلمانان جهان هم از ایشان حمایت کردند. و رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای نیز بر ابدی بودن این حکم پافشاری کردند. ما در این رساله سعی داریم که پایه و مبنای اصلی کتاب ‏‎"‎‏ آیات شیطانی‏‎"‎‏ که همان توهین به پیامبر اسلام در قالب ‏‎"‎‏ افسانه غرانیق ‏‎"‎‏ می باشد، با روش و اسلوب جدیدی و فقط از دریچه تحقیق و ‏‏ بحثهای علمی بررسی نماییم تا همگان به بی اساس بودن این کتاب پی برده و قوت مبانی اسلامی در نزد آنان روشن گردد. ما در این کتاب نخست در مورد جعل حدیث سخن گفته ایم و سپس فصلی در مورد شیطان شناسی آورده ایم، آنگاه در فصل دوم به نقل خود افسانه غرانیق پرداخته و در فصل سوم آن را از جهت لغت و سند و متن به طور کافی بحث کرده ایم و چون به دو آیه استشهاد کرده اند (73 اسراء و 52 حج) برای همین به تفسیر آن پرداخته و سپس سه فصل اصلی کتاب در رد افسانه غرانیق را آورده ایم.
اعتدال، فرمانی الاهی و سنتی تکوینی
نویسنده:
محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
بر اساس آموزه‌های دینی ما، قرآن کتاب هدایت بشر و نجات انسان است و مخاطبان بی‌واسطه آن، همۀ آدمیان می‌باشند. البته دایرۀ تأثیرگذاری آن، منحصر به انسان نیست؛ زیرا اگر انسان که لیاقت و صلاحیت بار امانت الاهی را یافته، به‌درستی به وظایف الاهی و انسانی خود عمل نماید، نه تنها خود او به کمال نهایی می‌رسد، که بسیاری از موجودات دیگر نیز از طریق او، از آثار هدایتی این کتاب آسمانی بهره‌مند خواهند شد؛ چه این‌که بسیاری از آسیب‌های پدید آمده در جهان طبیعی، پیامد رفتارهای نادرست انسان با محیط طبیعی است. پژوهش پیش رو با توجه به جایگاه بی‌بدیل انسان در نظام آفرینش ـ که برخوردار از سنت‌های الاهی است و همچنین شایسته دریافت‌های تشریعی شده است ـ تلاش دارد با سود جُستن از متون دینی به‌ویژه قرآن کریم، بیان کند که یکی از بنیادی‌ترین اصول اخلاقی، «اعتدال» و «میانه‌روی» است. مدعا این است که اگر انسان ـ که شاکلۀ اصلی او بر اساس اعتدال و میانه‌روی است ـ شکل نهایی خود را بیابد، در پرتو این اصل زیستی و اخلاقی، نه تنها خود به سعادت ـ که آرمان نهایی بشری است ـ دست می‌یابد، بلکه دیگر موجودات (اعم از همنوعان و دیگر آفریده‌های مادون او) نیز از آسیب اخلاقی و محیطی حفظ می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 44
  • تعداد رکورد ها : 102