آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 46
بررسی انتقادی باور به جهان خارج در اندیشه فیلسوفان تجربه‌گرا
نویسنده:
محمدمهدی مقدس ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
باور به جهان خارج و مسئله مرجع عینی تصورات، پرسشی بنیادین است که در هر نظام شناختی کوشیده می‌شود تا برای آن پاسخی تدارک شود. در فلسفه دکارت بنا بر اصل کوجیتو (cogito ergo sum)، ابتدا من و سپس جهان اثبات می‌شود، بااین‌حال تمایز میان من و جهان، یا سوژه و ابژه، همواره این پرسش را پیش روی ما قرار می‌دهد که مرجع عینی تصورات ما چگونه ثابت می‌شود و چیست‌اند؟ آیا اشیاء مستقل از ذهن هستند؟ یا همان چیزهایی‎اند که ما می‎بینیم، حس می‎کنیم، می‎بوییم، می‎چشیم یا لمس می‎کنیم؟ به‎عبارتی دیگر آیا آنها فقط داده‎های حسی‎اند یا تصوراتی از این داده‎ها هستند؟ و اینکه آیا اشیاء مستقل از ذهن هستند، اما ما تصوراتی از آنها داریم و داده‎های حسی را از آنها دریافت می‎کنیم؟ تجربه‌گرایانی مانند لاک، بارکلی و هیوم هریک دلایلی برای توضیح این مرجع عینی به دست داده‌اند. در این مقاله ابتدا مقصود هریک از این فیلسوفان از مفهوم تصور و شیء را مورد بررسی قرار می‎دهیم، سپس باور آنها درباره منشأ تصورات و جهان خارج را بررسی کرده و، می‎کوشیم تا به نحوی نقادانه اشکالات وارد بر هر یک را نشان دهیم. درنهایت در دو سطحِ (1) وجود اشیای خارج و، (2) تطابق آنها با تصورات ذهن، مسئله شکاکیت را بررسی می‎کنیم و، نشان می‎دهیم که باور کدام‎یک از این فیلسوفان را می‎توان منتهی به شکاکیت دانست و باور کدام‎یک را نمی‎توان.
صفحات :
از صفحه 221 تا 248
تحول مفهوم جوهر در فلسفه تجربی (لاک، بارکلی، هیوم)
نویسنده:
فاطمه فرقدان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جوهر به عنوان ذات و واقعیت اشیا جهان، همیشه مورد توجه متفکران بشری قرار گرفته است. از زمان اولین حکمای یونانی نظیر طالس، آناکسیمنس و هراکلیتس، جوهر مورد توجه بشر قرار می‌گیرد و هر کدام از آنها به بررسی جوهر پرداخته تا ارسطو، دکارت و اسپینوزا هر کدام تعریف خاصی از جوهر ارائه می‌کنند. جوهر از نظر لاک به عنوان حامل و زیر نهاد همه کیفیات و اعراض است. در حقیقت، لاک جوهر را حامل و نگاه‌دار اعراض و کیفیات می‌داند و در ادامه بیان می‌کند که ما هیچ شناختی از این جوهر نداریم و فقط آن را به عنوان حامل و نگاه‌دار اعراض و کیفیات می‌دانیم. بعد از لاک، بارکلی به عنوان دومین فیلسوف اصالت تجربه، به بررسی جوهر می‌پردازد. به عقیده بارکلی، ما هیچ شناختی نمی‌توانیم از این جوهر مفروض لاک داشته باشیم. بنابراین او به دلیل این که این جوهر برای ما ناشناخته است، به انکار جوهر مادی می‌پردازد. بارکلی بعد از انکار جوهر مادی، اصالت را به جوهر ذهن یا روح داده و معتقد است که بعد از انکار جوهر مادی تنها چیزی که باقی می‌ماند، ادراکات و تصورات است و جهان من، جهان ادراکات و تصورات است. بنابراین او به بررسی محوری‌ترین موضوع فلسفه‌اش، یعنی "وجود چیزهای محسوس عبارت از مدرَک شدن است"، می‌پردازد. از نظر او، اگر چیزی مدرَک واقع نگردد، معنایی ندارد. از نظر بارکلی، تمام اشیا محکوم به مدرَک واقع شدن هستند و اگر شیئی بدون این که مدرَک واقع گردد، موجود شود، وجودش بی معنا خواهد بود. بنابراین در فلسفه بارکلی دو قسم موجود وجود دارد؛ اشیای محسوس و ذهن. وجود اشیای محسوس، مدرَک شدن است و وجود ذهن، مدرِک بودن است. بنابراین اشیا محسوس همیشه قائم به جوهر ذهن‌اند. از نظر بارکلی هر چیزی که در جهان است، یا مورد ادراک من قرار می‌گیرد و یا ذهن دیگری هست که آن را ادراک می‌کند و اگر ذهن دیگری نباشد، خدا هست که آن را ادراک می‌کند. بنابراین مشخص است که بارکلی مانند لاک جوهر را اسطقسی نا معلوم نمی‌داند، بلکه با انکار جوهر مادی و اصالت دادن به جوهر روح، به اثبات وجود خدا به عنوان خالق تمام تصورات می‌پردازد. بعد از بارکلی، هیوم به عنوان آخرین نماینده فلسفه اصالت تجربه، تلاش می‌کند تبیین متفاوتی از بقیه ارائه دهد. بنابراین هیوم به بررسی تصور جوهر می‌پردازد؛ اما با ملاک خودش، یعنی مسبوقیت تمامی تصورات ما به انطباعات. او تلاش می‌کند در بحث از جوهر به همین شیوه عمل کند. لذا در بحث از جوهر جسمانی، تلاش می‌کند بیان کند که تصور جوهر از کدام یک از انطباعات به دست آمده است و چون می‌بیند که جوهر از طریق هیچ انطباعی به دست نیامده، به انکار جوهر جسمانی می‌پردازد و در بحث از جوهر نفسانی نیز همین شیوه را به صورت مفصل‌تری ادامه داده و در نهایت نتیجه می‌گیرد که تصور جوهر از طریق هیچ انطباعی به دست نیامده، بنابراین موهوم است. علت این تصور موهوم در نظر هیوم قوه متخیله است.
علم حضوری نفس به بدن و خروج از ایدئالیسم مطلق
نویسنده:
فیلیپ (علی) لنسل، حسین غفاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مبحث علم حضوری، در تفکر فلسفی اسلامی بعد از مواجهه جدی آن با فلسفه غرب در قرن بیستم، اهمیت مضاعفی یافت. دلیل اهمیت آن، رویکرد جدیدی می باشد که در حیطه معرفت شناسی، این نوع از علم در اختیار فیلسوفان اسلامی قرار می دهد. با بهره گیری از این علم، برای فیلسوفان اسلامی، هم امکان اثبات اعتبار فلسفه به معنای مابعدالطبیعه فراهم شده است؛ و هم قادر به دفاع از رویکرد رئالیستی در علم شده اند. یکی از اقسام علم حضوری که تا به حال، کمتر مورد توجه اندیشمندان این رشته قرار گرفته، علم حضوری نفس به بدن است. با این وجود، با توجه به مبانی ملاصدرا در علم النفس، باید این قسم از اقسام علم حضوری را از مسلمات فلسفه صدرایی به حساب آورد. در این مقاله، کوشش شده است تا با استفاده از علم حضوری نفس به بدن، امکان اثبات عالم خارج به لحاظ فلسفی، یعنی خروج از ایدئالیسم مطلق، نشان داده شود. بدین منظور، در ابتدا به توضیح و اثبات علم حضوری نفس به بدن در نزد ملاصدرا پرداخته و سپس اقسام ایدئالیسم نیز اجمالا مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 121 تا 141
همسویی نظریه‌ی کارکرد صحیح با موضع ضدشکاکانه غزالی در تکیه بر خداباوری
نویسنده:
علی‌ فتح طاهری، مسعود سیف، مهدی سلیمانی خورموجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
به نظر می‌رسد اتکایِ غزالی بر خداباوری، جهت خروج از شکاکیت، می‌تواند یکی از طرق محتمل در مواجهه با مسائلی باشد که به‌طور‌سنتی با ماهیت معرفت گره خورده‌اند. ما پس از بازنویسی موضع غزالی، درمجموع، دو گزینه را برای تفسیر موضع وی ارائه خواهیم داد. در همان ابتدای مقاله، گزینه اول رد می‌شود. برای دفاع از گزینه‌ی دوم، به‌طور‌مفصل به واکاوی وضع معرفتی خویش در قبال باور‌های ناظر به جهان خارج خواهیم پرداخت. این واکاوی نشان خواهد داد که برای رهایی از چنبره‌ی شکاکیت، معرفت‌شناسان همیشه ناگزیر بوده‌اند میان سه جفت‌ جریانِ متخاصم «ایدئالیسم، رئالیسم»، «درون‌گرایی، برون‌گرایی» و «وظیفه‌گرایی، اعتمادگرایی»، یکی از دو سوی جریان را بر دیگری ترجیح دهند. همچنین نمایان خواهد شد که چرا نوع خاصی از اعتمادگرایی (نظریه‌ی کارکرد صحیح) در قبال شکاک، از موضع امیدوارکننده‌تری برخوردار است. نکته‌ی تعیین‌کننده‌ی بحث آنجایی است که درمی‌یابیم تنها در زمینه‌ای خداباورانه می‌توان به‌نحو درخوری بر نظریه‌ی کارکرد صحیح تکیه کرد. در پایان نیز ضمن پاسخ به دو انتقاد جدی از سوی وحید و بونجور، نشان خواهیم داد که چرا معتقدیم این نظریه با موضع خداباورانه غزالی همسوست.
صفحات :
از صفحه 53 تا 80
مساله عینیت، پیشینه تاریخی و وجوه فلسفی
نویسنده:
مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در نوشتار حاضر نخست مساله عینیت از منظر دو فیلسوف مهم عهد باستان یعنی افلاطون و ارسطو مورد بررسی قرار گرفته است؛ سپس مساله عینیت در عصر جدید و نزد عقل گرایانی همچون دکارت و پس از آن نزد تجربه گرایانی همچون بیکن، لاک و بارکلی مورد بحث قرار گرفته و در آخر نظر کانت در این خصوص آورده شده است در ادامه نتیجه بندی سه گانه از مساله عینیت: معرفت شناختی، مابعدالطبیعه و معنا شناختی آمده است. پس از آن به گونه های مختلف عینیت معرفت شناختی: نظریه های قائل به اجماع، نظریه های اشاره ای، نظریه های فرا باز نمایانه و نظریه های قائل به تطابق پرداخته شده است. سپس عینیت مابعدالطبیعه و اقسام آن مورد بحث قرار گرفته و در آخر نیز به عینیت معنا شناختی عطف توجه شده است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 116
نقد و بررسی جایگاه علیت نفس در فلسفه جورج بارکلی
نویسنده:
منوچهر صانعی دره بیدی، محمد سعیدی مهر، محمدعلی محمدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نظریه بارکلی یکی از مهم ترین نظریاتی است که در عصر جدید، برای حل مشکل ارتباط علی بین نفس و بدن، و هم چنین رابطه علی بین اجسام ارایه شده است. از آن جا که بارکلی جوهر مادی و تمایز بین کیفیات اولیه و ثانویه را انکار و جهان مادی را به عنوان مجموعه ای از تصورات معرفی می کند، در فلسفه وی، علیت طبیعی به معنای تأثیر و تأثر علی انکار می شود. وی در نظریه ایجابی اش راجع به علیت، علت را امری فعال می داند و از سوی دیگر، در نظر او، فقط آن چه دارای اراده باشد، فعال است. از این رو، علت در فلسفه وی، به اذهان و نفوس محدود می شود، خواه این نفس، ذات نامتناهی خداوند باشد و یا نفس متناهی انسانی. وی فعال بودن ذات خداوند را از طریق تصورات حسی، به اثبات می رساند و فعال بودن نفس خود را از طریق تصورات خیالی. در این جا، اعمال فیزیکی (مثل برداشتن قلم یا حرکت دادن پا) همان اشیای واقعی یا تصورات حسی اند و مشکل این نوع اعمال در فلسفه بارکلی این است که از سوی خداوند ایجاد می شوند و فعالیت او به شمار می آیند، بنابراین، دیگر نمی توانند به عنوان فعالیت من باشند. البته وقتی که بارکلی می خواهد نفوس انسانی دیگر را به اثبات برساند، آن ها را از طریق افعال فیزیکی شان، که همان تصورات حسی اند، به اثبات می رساند ولی مشخص نمی کند که چگونه هم خداوند و هم نفوس متناهی دیگر می توانند علت تصورات حسی باشند. به نظر می رسد که بارکلی برای حل این مشکل، در نظریه علل موقعی گرفتار شده است و این اشکال بر او وارد است که خداوند بدون نفوس انسانی دیگر هم می تواند تصورات حسی را ایجاد کند و در این کار، نیازی به آن ها ندارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
استاد مطهری و نقد ایدئالیسم
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از قرن هفدهم در فلسفه غرب تحولی بنیادی در پژوهش فلسفی روی داد و بحث درباره نحوه شکل گیری شناخت و میزان اعتبار آن محور مسائل فلسفی شد. این تحول در قلمرو فلسفه اسلامی به علت نبود ارتباط میان دو عالم فلسفه اسلامی و غرب با سه قرن تاخیر بازتاب یافت. استاد مطهری به عنوان استاد مبرز فلسفه اسلامی کوشید تا ابتدا با آرای فیلسوفان جدید و معاصر آشنا شود، سپس به نقد و بررسی آن ها بپردازد. یکی از مسائل مورد توجه استاد مساله شناخت بود که در آن دو دیدگاه اصلی در برابر هم قرار دارند: یکی رئالیسم که وجود مابازای ادراکات حسی را در خارج می پذیرد و شناخت حسی را کاشف از خارج می داند؛ و دیگری ایده آلیسم ذهنی که منکر این امر است. علامه طباطبایی و استاد مطهری در اصول فلسفه و روش رئالیسم با دفاع از مبانی رئالیستی فلسفه اسلامی به نقد ایدئالیسم ذهنی یا اصالت تصور از یک سو و نقد مبانی ماتریالیسم دیالکتیک از سوی دیگر می پردازند. دیدگاه استاد مطهری در این کتاب، که در دهه سی نوشته شده است، با آنچه در درس های شرح مبسوط منظومه در دهه پنجاه القا کرده اند قدری تفاوت دارد. ایشان در کتاب نخست ایدئالیسم به معنای اصالت تصور را از حیث انکار واقعیت هم تراز سفسطه می گیرد و فیلسوفان ایدئالیستی چون بارکلی و شوپنهاور را به لحاظ انکار جهان خارج از ظرف ذهن، در کنار سوفسطائیانی چون پروتاگوراس و گرگیاس نام می برد، در حالی که در کتاب دوم تحلیل عمیق تری از مساله شناخت و اثبات جهان خارج به دست می دهد. در این مقاله می کوشیم با ارائه تحلیلی جامع از دیدگاه استاد مطهری در باب شناخت و نقد ایشان بر ایدئالیسم، به نقد و بررسی آرای ایشان بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 59
علیت از منظر تجربه گرایان غربی و نقد آن از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علیت و ابعاد گوناگون آن در فلسفه اسلامی و غرب یکی از مسایل اساسی است. در غرب جدید نگرش تجربه گرایانه فیلسوفانی چون لاک، بارکلی و هیوم توانست اصل علیت را دچار مشکلات اساسی نماید که این امر به مبانی معرفت شناختی آنها در نگرش به واقعیتهای خارجی و ذهنی، یعنی اساس تجربی شناخت ارتباط داشت. از این رو این فلاسفه اصول علیت، بالاخص ضرورت علِی را منکر شدند که نتیجه آن در تداوم تفکر غربی، و بالاخص پوزیتویسم، فلسفه تحلیلی و فیزیک جدید گسترش و عمومیت یافت و پیامدهای ناگواری را در پی داشت. در تفکر فلسفی اسلامی، بالاخص حکمت متعالیه، علیت یک اصل فلسفی و عقلانی است که فهم دقیق و عمیق آن تنها از عهده عقل فلسفی بر می آید. و لذا بروز و ظهور آن نیز عمیق تر از تجربه، و در جهان عقلانی است. از این رو تفسیر علیت در این دیدگاه برخلاف تجربه گرایی غربی از سطح مشاهده تجربی و استقرا فراتر می رود و به یک اصل فلسفی تبدیل می گردد که در آن علت، هستی بخش و واقعیت دهنده حقیقی وجود معلول است و معلول هیچ هستی و هویتی برای خودش، سوای علت ندارد. ،ضمن اینکه در این دیدگاه رابطه علیت در وجود علت و معلول است نه در ماهیت آنها یا ظهورات خارجی شان. لذا می توان گفت نسبت معلول به علت نوعی نسبت فقر و امکان وجودی است. با این ملاحظات می توان تفسیر تجربه گرایانه فیلسوفان غرب را مورد نقد قرار داد و نشان داد که برخلاف تصور آنها علیت، صرف هم پهلویی، تقدم زمانی و دیگر روابط ظاهری میان علت و معلول خارجی نیست بکله بسیار عمیق تر از آن است و لذا با نگاه تجربی نمی توان تبیینی عقلانی و کلی از این اصل ارائه داد.
صفحات :
از صفحه 161 تا 197
انسان شناسی شناخت عقل در پرتو عقل و نقل
نویسنده:
علی الله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم,
چکیده :
گرچه اذعان به وجود عقل در آدمی از باورهای بدیهی و یا نزدیک به بداهت است، اما شناخت ذات و حقیقت آن و ارائه تعریف جامع و مانع از آن و کارکرد آن در شناخت معارف نظری و احکام عملی از مسائل مورد اختلاف و در خور تحقیق و بررسی است. در این مقاله، عقل از ابعاد گوناگون معناشناسی، هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی از دیدگاه‌علوم عقلی، تجربی و معارف نقلی کاوش شده است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 42
تجربه‏ گرایى‏ و نقد آن
نویسنده:
مسلم محمدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
انسان پژوهی دینی,
چکیده :
در این نوشتار تناقضات تجربه گرایی با تحلیل جهت گیری های مختلف آن به تصویر کشیده شد و معلوم گردید که تجربه گرایان، انسان را موجودى صرفاً پذیرنده و منفعل از اشیاء عینى و بیرونى مى‏دانند. این رویکرد به دیگر حوزه‏ها بویژه واقعیت هاى ارزشى و اخلاقى نیز کشیده شده است، هر چند نمى‏توان همه تجربه گرایان را در مقابله با متافیزیک هم رأى و هم نظر پنداشت، نتیجه طبیعى این مکتب انکار حقایق ماورای حس و طبیعت است. از دیگر شاخصه‏هاى مکتب تجربه گرا سازگار نبودن آن با عقل‏گرایى و فلسفه اولى است، زیرا آن همه‏چیز را از منظر علم بشر مى‏نگرد. و لذا در منطق تجربی سیر فکری بشر همیشه از خاص به عام و از جزئی به کلّی است. از این جهت، در این مکتب، قیاس جای خود را به استقرا می‌دهد. مطلب دیگر این که در این مکتب وجود مفاهیم فطری و قضایای قبل از تجربه انکار شده است؛ اما می‌دانیم که این گونه مفاهیم و قضایا حقائقی است که بنیاد معرفت را تشکیل می‌دهند و انکار آنها تجربه گرا را نیز به بن بست معرفت شناختی می‌رساند. این مکتب فکری با توجه به روش و اصولی که برگزیده است به اصالت دین نیز متعرض می‌گردد و عملا به نفی مفهوم متعارف دین رهنمون می‌گردد؛ این مسأله در نگاه هیوم به دین کاملا آشکار است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 136
  • تعداد رکورد ها : 46