مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
آیه 10 یوسف آیه 17 یوسف آیه 18 یوسف آیه 3 یوسف آیه 40 یوسف آیه 41 یوسف آیه 42 یوسف آیه 47 یوسف آیه 49 یوسف آیه 51 یوسف آیه 86 یوسف آیه100یوسف آیه21یوسف آیه29یوسف آیه30یوسف آیه32یوسف آیه43یوسف آیه4یوسف آیه53یوسف آیه85 یوسف
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 116
نقدی بر ترجمه های فارسی آیه «و ظنوا انهم قد کذبوا»
نویسنده:
محمدرضا ستوده نیا، فاطمه طائبی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
قرآن برای هدایت همه نسلها است چنانچه خدای متعال می فرماید: «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا» (الفرقان، 1) در این کلام الهی که برای هدایت ابدی بشر است، هر واژه یا کلمه بر اساس حکمتی صورت گرفته است لیکن با بررسی ترجمه های موجود از قرآن به نظر می رسد برخی از آنها ما را به غایت و هدفمان که بهره بردن از کلام وحی است نمی رسانند. در این مقاله نگارنده با شیوه تحلیلی تطبیقی به بررسی ترجمه های آیه آخر سوره یوسف پرداخته است و با ارائه دیدگاه های کلامی، قرائی و روایی ضعف و لغزش برخی از ترجمه ها را در عبارت ظنوا انهم قد کذبوا به دست آورده است؛ در واقع مترجمین و مفسرینی که چنین ترجمه ای را ارائه داده اند در توجیه ترجمه خود روایاتی را آورده اند که آن احادیث از نظر سند و متن مورد مناقشه قرار گرفته است؛ همچنین با بررسی اختلاف قرائات و دلایل و حجج قرائی به این نتیجه رسیده که این ترجمه هیچ توجیه قرائی ندارد و در نهایت این ترجمه کنار گذاشته می شود و در نهایت دلیل و علت این برداشت در نظرات مفسرین بدست می آید.
صفحات :
از صفحه 1 تا 13
چرا برخي «صحّت قصة يوسف را در قرآن» از محالات مي دانند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
قرآن مجموعة وحي خداست كه به زبان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ جاري گشته و در آن بيان هر چيزي كه در هدايت انسانها لازم است وجود دارد.[1] قرآن كريم از معجزات جاويد پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ است و از نظر فصاحت و بلاغت و حقايق و معارف عالي بیشتر ...
داستان حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ و آسیب‌هایی که او را تهدید می‌کرد، برای جوانان عصر حاضر چه پیامی دارد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
نخست يادآوري چند نکته ضروري مي نماياند: 1. داستان حضرت يوسف ـ عليه السّلام ـ در قرآن مجيد به «احسن القصص»[1] يعني بهترين سرگذشت‌ها معرفي و معروف گشت. به خاطر اينكه حاكميت ارادة خدا را به همه چيز در اين داستان به خوبي مشاهده مي‌كنيم. 2. داستان نقش فرا بیشتر ...
سیمای انسان در سوره یوسف
نویسنده:
علی الله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی و مقایسه‌ی سبکی تفسیر ابوالفتوح رازی (روح‌الجنان)، کشف‌الاسرار و عده‌الابرار میبدی و ترجمه تفسیرالمیزان علامه طباطبایی با تأکید بر سوره‌های مبارکه حمد، یوسف، کهف و قصص
نویسنده:
عسگر آزمون اسمرود
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن کریم به‌عنوان کتاب آسمانی، همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده و هر یک از آنان، تلاش کرده‌اند تا برداشت و تفسیر خود را به سبک خاصی به جامعه علمی خودشان ارائه دهند. در این میان ابوالفتوح رازی، رشیدالدین میبدی و علامه طباطبایی ازجمله کسانی هستند که در عرصه تفسیر قرآن، گام‌های بزرگی برداشته‌اند. ابوالفتوح رازی یکی از برجسته‌ترین واعظان منطقه ری در قرن ششم هجری است. این سمت موجب گردیده است تفسیر او سبک واعظانه داشته باشد. از اقتضائات چنین سبکی توجه ویژه به روایات تفسیری است. ابوالفتوح از تفاسیر پیش از خود چون جامع‌البیان و تبیان تأثیر پذیرفته و بر تفاسیر پس از خود به‌ویژه تفاسیر فارسی چون جلاءالاذهان و منهج‌الصادقین تأثیر داشته است. سبک زبانی آن درنهایت سادگی و روانی همراه با فصاحت و بلاغت مختص قرن چهارم و پنجم به‌دوراز تکلفات ظاهری و صنایع لفظی است. رشیدالدین میبدی، در کشف‌الاسرار، آیات قرآن را در سه نوبت تفسیر می‌کند و در ضمن آن از قرائت، شأن نزول، اخبار و احادیث و... به‌تفصیل سخن می‌گوید و در النوبه‌الثالثه آیات را به مذاق صوفیان و عارفان توجیه و تأویل می‌کند. تفسیر کشف‌الاسرار از عناصر و سازوکارهای القای معانی ازجمله صور خیال، مجاز، سجع، تشبیه، استعاره بهره زیادی برده است. علامه طباطبایی در تفسیر آیات به استشهادات قرآنی تمسک زیاد جسته و روش تفسیری ایشان، تفسیر قرآن به قرآن بوده و در بخش تفسیر، سه عنصر: نقل نظریات، نقد نظریات و نوآوری در برداشت به‌طور برجسته مشهود است. هدف از این تحقیق شناساندن سبک‌ها و جلوه‌های ادبی کهن که در تفاسیر ابوالفتوح رازی، کشف‌الاسرار و عدهالابرار به‌کاررفته است و همچنین آشنا کردن علاقه‌مندان علوم تفسیری با اشتراکات و افتراقات این تفاسیر و تأکید بر این نکته که علامه طباطبایی با تفسیر المیزان، کار مفسرین قبل از خود را تکمیل کرده است. در این تحقیق به این نکته رسیده‌ایم که بین تفسیر روح‌الجنان و مجمع‌البیان اشتراکات فراوانی وجود دارد و در تفسیر بعضی آیات به نظر می‌رسد که از یکدیگر برداشت کرده‌اند و کشف‌الاسرار میبدی هم از تفسیر مجمع‌البیان استفاده کرده است و علامه طباطبایی نیز آن تفاسیر را در تفسیر خود در نظر داشته است.
تحلیل نشانه ـ معناشناسی گفتمان در قصه یوسف
نویسنده:
فریده داودی مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
چکیده :
امروز، نشانه ـ معناشناسی، حوزه‌هایی فراتر از نشانه‌شناسی کلاسیک و ساخت‌گرا را در بر می‌گیرد. یکی از این حوزه‌ها، اشکال روایی گفتمان است که در قالب نظام‌های گفتمانی آشکار می‌شود و در آن، نشانه‌ها، ویژگیِ نشانه‌پذیری مجدد می‌یابند و از نشانه‌های معمول، قاموسی و کلیشه‌ای با کارکردهای رایج و تکراری به عرصه نشانه‌های نامعمول و نو وارد می‌شوند و ابعاد ارزشی و زیبایی‌شناختی می‌یابند و ساحتی سرشار از پویایی و سیالیتی را تجربه می‌کنند که به شکلی طبیعی گفتمان و نتایجِ مترتب بر آن را می‌سازند. با تأمل در برخی قصص قرآنی می‌توان دریافت که این متون به صورت پنهان و آشکار دربردارنده اغلب این نظام‌های گفتمانی است؛ نظام‌های گفتمانی چون تجویزی، القایی یا تعاملی‌شناختی، تنشی و رخدادی. این پژوهش با تحلیل قصه یوسف از این دیدگاه به توصیف و تبیین انواع نظام‌های گفتمانی در این قصه می‌پردازد و به نتایج قابل توجهی دست می‌یازد که بر تعالی ساختار و معنای قصه یوسف تأکید دوباره می‌کند. در این جستار هرگز در صدد آن نیستیم که ارزش قصه یوسف و یا قصص قرآن را به سبب دارا بودن این نظام‌های گفتمانی بدانیم، بلکه با قبول تعالی همه‌جانبه این قصص برآنیم که این بعد از نظام‌های گفتمانی را در ساختار و محتوای آنان آشکار سازیم و به سخنی دیگر در صدد توصیف این نظام‌ها در سطح و عمق این قصه هستیم تا از این رهگذر یکی دیگر از ابعاد ارزشمند قصه‌های قرآنی تبیین و اثبات شود. روش تحقیق به شیوه تحلیل محتوا و بر اساس نظریه‌های نشانه ـ معناشناسی است که در آرای افرادی چون گرمس در سال‌های اخیر مطرح شده است.
صفحات :
از صفحه 175 تا 192
سیر تاریخی تفسیر سوره یوسف(ع)
نویسنده:
دانا رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوره یوسف در طول تاریخ از سوی مفسران ، صاحب نظران وحتی شاعران، بسیار مورد توجه و تفسیر قرار گرفته است،و تفسیر های متفاوتی از آن ارائه داده اند. در دوره ای از تاریخ ، مفسران به صورت تک نگاری(یوسف نگاریها) و گاه هم در تفاسیر کلیبه تفسیر این سوره پرداخته اند. به طوری که در این سیر تاریخی نگاه وهدف مفسران در تفسیر آن و نوع پرداختن به موضوعات قصه و همچنین برداشت آنها در این تفاسیر با هم متفاوت است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.پژوهش مشتمل برچهار فصل است:فصل اول کلیات تحقیق می باشد.فصل دوم معرفی یوسف نگاریها (بحرالمحبه غزالی ،قصه یوسف زیدطوسی، حدائق الحقایق هروی،کشف الارواح جمالی اردستانی ) و روش و رویکرد آنها به سوره و بیان موضوعات اصلی قصه یوسف(عشق، حزن واندوه، فراق...) در آنهاست است.فصل سوم سیر تاریخی تفسیر سوره از قرن سوم تا چهاردهم با تکیه بر یوسف نگار نامدار(حدائق الحقایق هروی) می باشد.فصل چهارم نتیجه گیری و منابع است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است .نتایج پژوهش حاکی از آن است که به دلیل ویژگی های خاص سوره و تناسب آن با انگاره های عرفانی و اختصاص یافتن آن به یک قصه که به تعبیر قرآن احسن القصص بودن است، مفسران بیشتر به آن توجه کرده و به تفسیرآن پرداخته اند؛ به طوری که در یوسف نگاری ها که رویکردی عرفانی دارند(از بحرالمحبه غزالی تا کشف الارواح جمالی اردستانی ) در تفسیر سوره بیشتر بر موضوعات و مفاهیم عرفانی و اصلی قصه یعنی عشق،حسن وزیبایی، و فراق و...) تکیه و تأکید کرده اند و بیان می کنند که این سوره ،قصه عشق در سطوح مختلف است، و در تفسیر آنبیشتر به نماد پردازی شخصیتها و اشیاء قصه پرداخته اند. و در سیر تاریخی آن در نگاه کلی در تفاسیر و منابع، مفسران به صورتهای متفاوتی به تفسیر سوره پرداخته اند به طوری که علاوه براغراق آمیزی در بیان صحنه ها وقایع آن، که گاه نیز متناقض و فرا تر از آیات قرآن است،در نوع رویکرد به آن هم، با یکدیگر تفاوت دارند؛ به این صورت که در منابع قرن پنجم تا نهم که شامل تک نگار یهای سوره و دیوان های شعری می شود بارویکردی عرفانی به تفسیرسوره پرداخته اند، در حالی که در منابع قرن دهم تا چهاردهم و حتی بعد از آن بیشتر رویکردی عادی به تفسیر آن داشته اند.واژگان کلیدی: سیر تاریخی، یوسف نگاری،عشق،هروی، حدائق الحقایق.
روش‌شناسی تفسیر بحر‌المحبه احمد غزالی
نویسنده:
سمانه ایران‌منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر بحرالمحبه منسوب به احمد غزالی، فقیه، واعظ و عارف قرن ششم از تفاسیر عرفانی بر سوره یوسف می باشد. وی صاحب نظر و منشأآثار بسیاری در تاریخ تصوف اسلامی بوده است.بحرالمحبه علاوه بر پایه ریزی بر مبانی مشترک تفاسیر، بر مبانی روش تفسیری عرفانی -تا عصر زندگی مفسر- و مبانی مختص وی بناگردیده است که برجسته ترین آن ها ذوبطون بودن و رمزپذیری متن قرآنی، تکیه بر مکاشفات و معاینات و منشأ و علت بودن پدیده عشق در آفرینش می باشد.مفسر، تفسیر ظاهری آیات را از مطالب عرفانی به ویژه رموز و اشارات آن مجزا انگاشته و در فرایند تفسیری، به اثبات مکتب کلامی خود یعنی اشاعره اهتمام ورزیده است. محور اصلی این تفسیر، بیان رموز و اشارات آیات است و با پای بندی به ظواهر قرآن در قالب شیوه ی نقلی و گاه اجتهادی، تفسیری عرفانی با گونه های تفسیری رمزی، اشاری، واعظانه و انفسی ارائه داده است.بحرالمحبه از حیث بهره مندی از اشارت های زیباشناسانه داستان یوسف، از جایگاه ویژه ای در میان تفاسیر عرفانی بر خوردار است، به گونه ای که بر بسیاری یوسف نگاری های پس از خود، موثر واقع افتاد. این اثر روان و زیبا و مشحون از آرایه های ادبی است و کمتر از تأویلات معمول ذوقی در میان عرفا که بی ارتباط به سیاق آیاتند، سود برده است و به طور کلی در بین آثار عرفانی اثری معتدل و مطلوب تلقی می شود.
پزوهشی تطبیقی در تاثیر مبانی کلامی شیعه و سنی در تفسیر سوره یوسف (ع)
نویسنده:
ناهید عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائلی که در بحث نبوّت مطرح می شود، عصمت انبیا (ع) است. «عصمت» در لغت، به‌ معانی«دفع‌کردن»، «نگاه داشتن»، و «وسیله نگاهداری» به‌کار رفته است که می‌توان آن ها را در واژه «بازداشتن» خلاصه نمود. این لفظ با مشتقّاتش، سیزده ‌بار در قرآن کریم به کار رفته است. در اصطلاح نیز، «عصمت» عبارت است از: «مصونیت گروهی از بندگان صالح خدا از گناه و اشتباه». منشأ این مصونیت، لطف، توفیق و تفضّلی از سوی خدای متعال نسبت به معصوم (ع) است که موجب می‌گردد وی از روی اختیار، و در عینِ قدرت داشتن بر انجام گناه، مرتکب معصیت و خطا نگردد. در این پایان نامه به بررسی عصمت و موارد مربوط به آن در بین متکلمان شیعی و سنّی پرداخته شده است تا تفاوت دیدگاه های آنان مشخص گردد. عصمت انبیا در سوره یوسف نیز به شکل متفاوتی ارائه گردیده که بیشتر آیات این سوره مربوط به حضرت یوسف می باشد. آیات دیگری نیز در این سوره وجود دارد که عصمت حضرت یعقوب را مطرح می نماید. بنابراین از خلال آیات پررمز و راز این سوره می خواهیم به عصمت حضرت یوسف و یعقوب اشاره کنیم و از این زاویه عصمت تمام انبیاء را مورد بررسی و پژوهش قرار دهیم.علاوه بر این عصمت انبیاء، گر چه در کتب کلامی با دلایل مختلف به اثبات رسیده است، امّا ظاهر بعضی از آیات قرآن کریم، در تضادّ و تناقض با آن می باشد. آیاتی که به نحوی در بر دارنده واژه هایی هم چونحسد ورزی، پذیرش پست توسط پیامبران، تهمت، خودستایی، توکّل بر غیر خدا و تبعیض می باشند. با توجه به دلایل قطعی عصمت، این آیات، نیازمند تفسیر و تأویل هستند. برای مثال، در دیدگاه های شیعه و سنّی راجع به این آیات نقل قول های متفاوتی ارائه گردیده است که در این پایان نامه این اقوال مطرح گردیده و به عصمت پیامبران هم از دیدگاه شیعه و هم از دیدگاه اهل تسنّن پرداخته می شود.
فریب‌گری زن در آینه قرآن و حدیث (با تأکید بر آیه 28 سوره یوسف(ع))
نویسنده:
مهدی رجائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در عصر کنونی دیدگاه‌های متفاوتی درباره زن وجود دارد. گروهی با برداشتی نادرست نگاه قرآن را به زن بدبینانه می‌دانند. یکی از زمینه‌های پیدایش بدگمانی به زن آیه 28 سوره یوسف است که به همه زنان، کید بزرگ داشتن نسبت داده شده است. برخی دیگر با مقایسه آیه مذکور و آیه 76 سوره نساء که در آن کید شیطان ضعیف معرفی شده، درصدد ضربه‌زدن به شخصیت زن برآمده‌اند. این نوشتار از نوع تحقیقات کیفی است که با رویکرد تحلیل مضمون انجام شده است و برداشت‌های نوینی از این آیات ارائه می‌دهد. نویسنده بر این باور است که نگاه قرآن به زن در موضوع فریب‌کاری بدبینانه نبوده و وجود این توانایی در زن، لزوما به‌معنای به‌کاربستن آن از سوی همه زنان نیست. از طرف دیگر از آن‌جایی که گستره معنایی دو آیه متفاوت است، ‌مقایسه آن دو اشتباه است و نمی‌توان کید زن را از کید شیطان بزرگتر دانست.
صفحات :
از صفحه 85 تا 110
  • تعداد رکورد ها : 116