جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4866
بررسی و نقد دیدگاه ابن سینا درباره ی حیث التفاتی ادراک حسی
نویسنده:
مرتضی عرفانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
حیث التفاتی ادراک یعنی این که ادراک به اضافه ای واقعی، نه اعتباری، مضاف به مدرکی مغایر با خود است. طرفداران حیث التفاتی براین باورند که حیث التفاتی ویژگی لاینفک تمامی ادراکات انسان، اعم از حسی، خیالی، عقلی و حتی ادراک او نسبت به ذات خویش است. زیرا آن ها سرآغاز تمام ادراکات انسان را ادراک حسی و ادراک حسی را مبتنی بر حیث التفاتی می دانند. ابن سینا ادراک حسی را دارای حیث التفاتی و مضاف به معلوم بالعرض می داند، اما این خصوصیت را ویژگی لاینفک هر نوع ادراکی نمی شمارد. به نظر وی، تحقق ادراک بدون حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض هم ممکن است. او علم به ذات را (بر اساس نظریه ی انسان معلق در فضا) نمونه ای از ادراک می داند که نه بر حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض، بلکه بر مجرد بودن مدرک آن استوار است. وی علاوه بر علم به ذات در بعضی از مراتب علم به غیر، مانند ادراک عقلی و رویای صادقه نیز علم انسان را متکی به ارتباط با معلوم بالعرض نمی داند. او علم را کیفیت نفسانی ذات الاضافه می داند، اما اضافی بودن علم را عرضی می داند نه ذاتی. به نظر وی، آنچه ذاتی علم است تجرد از ماده است نه حیث التفاتی. نویسنده بر خلاف ابن سینا بر این باور است که قوام ادراک به یک امر سلبی، هم چون تجرد از ماده، بلکه به همان حیث التفاتی است. ادراک ذات به ظاهر با این قول در تعارض است، زیرا در ادراک ذات، مدرک همان مدرک است و اضافه ای واقعی میان آن ها برقرار نیست، اما با تامل بیشتر در معنای ادراک و ارائه ی تفسیری درست از چگونگی ادراک ذات، می توان این تعارض را برطرف ساخت.
صفحات :
از صفحه 55 تا 70
«ماهیّت» از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
حسین موسویان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«ماهیّت» و وجود به عنوان دو مفهوم اساسی در جای جای متون فلسفه اسلامی به صورت متقابل، به کار می روند. در مقاله حاضر کوشیده ایم تا از دیدگاهی تحلیلی و با تأکید بر آراء ابن سینا، پاره ای از احکام ماهیّت را بررسی کنیم. درباره ماهیّت، سه گونه حکم می توان داشت: یکی از آنها به صورت حمل اوّلی ذاتی است، و دو دیگر از نوع حمل شایع صناعی. در نخستین حکم، به بیان و تعریف مفهوم «ماهیّت» و اینکه از لفظ «ماهیّت» چه چیزی فهمیده می شود و اجزاء مفهومی آن چیستند، می پردازیم و در دومین و سومین حکم، مفهوم ماهیّت از دو جهت متفاوت مورد نظر قرار می گیرد: یکی اینکه این مفهوم- به عنوان موجودی از موجودات ذهنی و عقلی-مصداق کدامیک از مفاهیم معقول بشری واقع می شود و دیگر اینکه مصادیق این مفهوم- که آنها نیز از موجودات ذهنی و عقلی هستند- از حیثیّات گوناگون چه احکام ویژه ای دارند. امّا درباره قسم اوّل از دو گونه حکم اخیر باید گفت که همانگونه که حکمای متأخر به درستی بیان کردند، مفهوم ماهیت یکی از مصادیق معقولات ثانیه است که البته موطنی جز ذهن بشری ندارد؛ لیکن از آن رو که در آثار معروف ابن سینا- تا آنجا که نگارنده تحقیق کرده است- سخن صریحی در این زمینه دیده نمی شود، در این مقاله پس از بیان معنی و مفهوم «ماهیّت»، به بررسی احکام «مفاهیم ماهوی»- مانند مفاهیم «انسان» و «سنگ» «درخت» که مصادیق مفهوم ماهیت هستند- از دیدگاه شیخ الرئیس خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 247 تا 265
سنخیت از دیدگاه ابن سینا و غزالی
نویسنده:
مرتضی حسینی شاهرودی، تکتم مشهدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
غزالی با استناد و نقض برخی از دیدگاه‌های حکما در باب صانع بودن خداوند اصل سنخیت میان خدای متعال و مخلوقات را نقض می‌کند، زیرا وی معتقد است بر اساس این استدلال‌ها و تحلیلی که وی از علیت و ضرورت علی مطرح می‌کند عالم نمی‌تواند ساخته خدا باشد. وی این امتناع را از جهت فعل، فاعل و جهت مشترک بین فعل و فاعل مورد بررسی قرار می‌دهد. در دیدگاه ابن‌سینا نیز با توجه به این‌که استدلال وی بر قاعده الواحد مبتنی بر اصل سنخیت است می‌توان گفت که او این اصل را به عنوان قاعده عقلی در ضمن قاعده الواحد می‌پذیرد، اما با توجه به دیدگاه وی درباره تباین وجودات نمی‌توان وی را قائل به سنخیت میان خالق و مخلوق دانست.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
امکان معرفت عینی به عالم خارج در فلسفه ابن سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
مجتبی جلیلی مقدم، حسین معصوم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
مکتب‌های فلسفیِ مشاء و متعالیه، هر چند به طور مستقل و خاص به مباحث معرفت شناختی ـ آن‌گونه که در فلسفه غربی در دوره جدید مطرح شده ـ نپرداخته‌اند، هر کدام ضمنِ مباحث هستی‌شناسانه خود به آن نظر دارند و برای تبیین چگونگیِ حصول معرفت به عالم خارج می‌کوشند. نمایندگان بزرگ این دو مکتب بزرگ یعنی ابن‌سینا و صدرالمتألهین، به فراخور هستی‌شناسیِ خویش، دیدگاه‌های بدیعی در باب متعلَق شناخت، فاعل شناسا و نیز چیستیِ علم ارائه کرده‌اند. ابن‌سینا علم به عالم خارج را از سنخ انتزاع می‌داند و، بر این اساس، با قایل شدن به وجود کلی طبیعی در عالم خارج و نیز با اعتقاد به قوای بیرونی و درونی برای نفس آدمی، که در نهایت از عقل فعال مستفیض می‌شود، به تبیین درک عینی عالم خارج می‌پردازد. اما صدرالمتألهین با نگاه اصالت وجودی خویش راه دیگری برای این تبیین می‌پیماید. در این دیدگاه، آنچه عالم خارج را تشکیل داده امری غیرماهوی و از جنس وجود است و وجودِ کلی طبیعی را برنمی‌تابد؛ نفس نیز از جنس وجود می‌باشد و قوای آن مراتب و شئون آن هستند؛ علمِ به واقعیات خارجی نیز نه از جنس انتزاع بلکه وجودِ برترِ آنها در مراتب مختلف است. این وجود برتر راهگشای عینیت معرفت به عالم خارج در دیدگاه صدرایی است. در این نوشتار در پیِ‌ آنیم که چگونگیِ امکان کسب معرفت عینی به عالم خارج را در فلسفه ابن‌سینا و صدرالمتألهین تبیین کرده، پایه‌های تشکیل‌دهنده این عینیت را با یکدیگر مقایسه کنیم.
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
معناشناسی اوصاف الهی از نگاه ابن سینا در پاسخ به مسأله زبان دین
نویسنده:
فاطمه سلیمانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرسش‌های دیرین در علم کلام و فلسفه، چگونگی فهم و تحلیل معانی اوصافی است که بین خدا و انسان مشترک است؛ آیا این اوصاف با معانی انسانی و متعارف به خداوند حمل می‌شوند یا این که واجد معنای دیگری هستند؟ این پرسش که ابتدا ناظر به اوصاف الهی بود. بعدها گسترش یافت و همه گزاره‌های دین را در برگرفت و به این ترتیب نظرات مختلفی در مورد زبان دین پدید آمد. این نظرات تحت دو دیدگاه کلی تقسیم می‌شوند: 1- دیدگاه معناداری زبان دین؛ 2- دیدگاه بی معنا بودن زبان دین. در مقابل کسانی که برای گزاره‌های دینی معنای حقیقی قائل هستند، عده‌ای زبان دین را نمادین و سمبلیک می‌دانند و عده‌ای نیز معنای کارکردی برای آن در نظر می‌گیرند، و عده‌ای نیز به کلی گزاره‌های دینی را فاقد هرگونه معنایی می‌دانند. در این مقاله دیدگاه‌های مختلف فیلسوفان دین غربی مورد ارزیابی و تحلیل قرار می‌گیرد و در پایان نگرش ابن سینا در این موضوع ارائه می‌گردد. البته در فلسفه اسلامی این مسأله تحت عنوان «شناخت صفات خدا» مطرح می‌شود. و در این ارتباط سه نظریه: 1- تعطیل، 2- تشبیه، 3- تشبیه در عین تنزیه، معرفی می‌گردد که به نظر می‌رسد نظریه سوم مورد تأیید فیلسوفان اسلامی به خصوص ابن سینا است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 148
تحلیلی بر نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی از منظر ابن سینا
نویسنده:
فروغ رحیم پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
اگرچه انسان حاصل پیوند نفس و بدن است، در مباحث انسان‌شناسی فلسفی، محور بررسی‌ها نفس است و بدن معمولاً به تبع نفس مطرح شده و جایگاه واقعی‌اش در سایه‌ی گران‌مایگی نفس، نهان مانده است. این مقاله تلاش دارد که با نگاه از زاویه‌ای متفاوت، این بار مباحث انسان‌شناسی ابن‌سینا را با محوریت بدن، تجزیه و تحلیل نماید و برای این کار، دو مقطع مهم آغاز و پایان حیات دنیوی را مدنظر قرار داده است. مطابق مبانی سینوی، تشکیل و تکوین ماده‌ی بدنِ هر انسان نقطه‌ی آغاز حیات دنیوی اوست و فراهم شدن مزاج مستعد بدنی، شرط حدوث نفس (بما هی نفس) و پدیدار شدن یک انسان است. ماده‌ی بدنی و هیئات و اعراض آن، تعین و تمایز اولیه‌ی نفوس را رقم می‌زنند و ملکات حاصل از هیئات طبیعی بدنی و نیز مکتسبات عقلی، عامل تعدد و تکثر نفوس پس از مرگ و در جهان آخرت‌اند. تمامی افعال انسانْ فعل مشترک میان نفس و بدن و قوا است به جز فعل قوه‌ی عاقله، یعنی ادراک کلیات، که آن هم در بدایت امر، نیازمند بدن است. از منظر ابن‌سینا، مرگ بدنْ حیات دنیوی را پایان می‌بخشد و فاعلیت نفس و استکمالات آن را متوقف می‌کند، اما زمینه‌ی توجه تام نفس به کمال حقیقی خود و اتصال دائم آن به عقل فعال را فراهم می‌کند. نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی، با توجه به آثار مثبت و منفی‌ای که بر بود یا نبود آن مترتب است در ضمن این مقاله روشن خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 32
خاندان فیض کاشانی
نویسنده:
احمد باقری
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار در واقع به منظور تجلیل از مقام علمی، فرهنگی، آموزشی و پژوهشی جناب آقای دکتر علیرضا فیض، استاد بلند مرتبه و مدیر گروه آموزشی فقه و حقوق اسلامی دانشگاه تهران، که پس از 43 سال خدمات با ارزش آموزشی و پژوهشی، در آغاز سال جاری به افتخار بزرگ بازنشستگی نائل آمده اند، تهیه گردیده است. بخشی از آن به خامه مبارک استاد و بخشی از آن برپایه بیانات شفاهی ایشان بخشهای دیگر به همت جناب آقای دکتر باقری، از شاگردان و همکاران معظم له در گروه فقه، تألیف و تدوین شده است. امید می رود این مختصر، چون آثار ارزشمند و زندگی پربرکت استاد برای همه مفید افتد؛ همچنانکه انتظار می رود که از وجود پرفیض ایشان همچون گذشته بهره ها نصیب جامعه علم و ادب و فرهنگ گردد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 22
مسئله تشخص از منظر خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی
نویسنده:
عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
پرسش از تشخص در فلسفه اسلامی بر خلاف فلسفه مسیحی، در بستری کاملا فلسفی جوانه زد و آهسته آهسته رشد کرد. شکل ساده آن در آثار فارابی و ابن سینا دیده می‌شود و شکل کامل‌شده آن در نوشته بهمنیار. در ادامه، سهروردی با رویکردی کاملا متفاوت به آن نگریست و در مبنا و دلیل، از مشائیان فاصله گرفت. پس از سهروردی، مسئله تشخص، بیش از همه، در ذهن و زبان خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی بروز و نمود پیدا کرد. در بحث تشخص، اختلافات ملاصدرا و خواجه طوسی، بیش از مشترکات آن‌هاست. مجموعه مباحث تشخص را در چهار بحث زیر می‌توان جای داد: مبادی تصوری تشخص، مبادی تصدیقی تشخص، ملاک تشخص، و توجیه این ملاک. هرچند خواجه نصیر و صدرالمتألهین در مبادی تصدیقی، تقریبا دیدگاهی مشترک دارند، در یکی از مبادی تصوری بحث تشخص، یعنی معقولات ثانوی، اختلافشان جدی است. در ملاک تشخص، خواجه به سه ملاک اشاره می‌کند و ملاصدرا آن سه را به پنج مورد افزایش می‌دهد؛ در میان سه ملاک مشترک بین خواجه و صدرالدین شیرازی، یک ملاک محل نزاع این دو حکیم را مبرهن می‌کند و آن ملاک، «ماهیت» است. بر مبنای نظر خواجه، ماهیت شایستگی آن را دارد که ملاک تشخص باشد، ولی به نظر ملاصدرا، این شأنیت از آن وجود است نه ماهیت.
صفحات :
از صفحه 81 تا 100
اندیشه: «من» کیستم؟! ؛ نفس از دیدگاه حکیم متاله ملاصدرای شیرازی
نویسنده:
بدرالسادات مرعشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی پرسش های ملاشمسای گیلانی و پاسخ های ملاصدرای شیرازی
نویسنده:
مرتضی مهدویان دلاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکیم ملاشمسای گیلانی یکی از حکمای معاصر ملاصدرا است. ایشان که مشربی مشایی ممزوج با دلایل الهی و مأثورات اهل بیت، اخبار و احادیث دارد چند پرسش را مطرح می نماید. ملاصدرا هم بر اساس حکمت متعالیه خویش آن ها را پاسخ گفته است. درپرسش نخست ملاشمسا بحث وجود حرکت در کم را مطرح می نماید. او بیان می کند که بر طبق نظر حکما موضوع حرکت باید از آغاز تا پایان حرکت باقی و ثابت باشد، اما درحرکت کمی که نمو یکی از جلوه های آن است صرفاً مجاورت یک جسم با جسم دیگر است و این که موضوع باید از آغاز تا پایان باشد وحدت خویش را از دست می‌دهد و به موضوع دیگری تبدیل می‌گردد. بنابراین حرکتی در این مورد تحقق پیدا نکرده است. نظر ملاصدرا این است که موضوع حرکت دراینجا، جسم با مقدار مبهم است وآنچه دراین اثنا دستخوش تغییر می‌شود عوارض و مشخصات جسم است. بنابراین حرکت کمی وجود دارد. حلول نفس نباتی در ماده درآنات مختلف، عنوان پرسش دومی است که ملاشمسا آن را مورد سوال خویش قرار داده است. جسم همیشه درحال رشد است، پس از این دگرگونی، نفسی که تغییر را قبول می کند، همان نفس پیشین نیست. بنابراین نفس نباتی نمی‌تواند در مادّه حلول کند.درپاسخ به این پرسش بیان می‌شود که جوهر ملکوتی هرنفس، وحدتش را با اتّصال به ربّ النوع خود حفظ می‌کند. پرسش سوم در این محاجّه در مورد حصول ماهیّات درذهن است. مستشکل وجود ماهیات را درعالم ذهن به آن معنی که همه‌ی عوارض جسم حاضر شود را مورد نقد خویش قرار می‌دهد و آن را غیرقابل قبول می‌داند. جوابی که درمورد این اشکال مورد نظر است به آسانی این مسئله را حل می‌نماید. ماهیات به حمل اولی در ذهن و به حمل شایع درعالم عین حاضر می-شوند. بنابراین همان ماهیتی که درخارج موجود است بدون هیچ تغییری در ذهن حاصل می‌شود. تفاوت فقط در نوع حمل است. آیا معاد برای حیواناتی که دارای ادراک جزئی هستند اثبات می‌شود عنوان سوال چهارمی است که سائل آن را از نظر گذرانده است. ایشان پس از اثبات ادراک جزئی برای حیوانات و اینکه ادراک جزئی بخشی ازعلم محسوب می‌شود، علم را برای حیوانات اثبات می کند. معاد برای موجوداتی است که علم دارند بنابراین با اثبات ادراک جزئی برای حیوانات، معاد هم بالتبع برای آنان محقّق خواهد شد. ملاصدرا هرگونه ادراکی را نشانه ای برای معاد می‌داند. ایشان نظریه‌ای بر اساس رویکرد حکمت متعالیه ارائه می‌دهند. تمام حیوانات دارای جوهری ملکوتی هستند که تمامی افعالشان به آن نسبت داده می‌شود، پس نفس دارند، بنابراین همه‌ی حیوانات معاد دارند.بحث پایانی و آخرین پرسشی که ملاشمسا مطرح می‌کند این است که نفس با حدوث بدن حادث نمی‌شود. بلکه نفس قدیم است. ایشان احادیثی را در مویّد کلام خویش براساس مشرب خاصی که دارد، بیان می‌کند. در پاسخ به پرسش انتهایی، ملاصدرا حدوث نفس را تأیید و قدیم بودن آن را منکر می‌شود. ایشان در تفاوت دو مقام روح و نفس، نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء و همچنین نظریه مهم حرکت جوهری را یادآوری می‌نماید. بنابراین روح قدیم است و مدبّر بدن نیست بلکه بدن، زمینه را برای تعالی آن فراهم می‌نماید .
  • تعداد رکورد ها : 4866