جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 662
مفهوم انسان از دیدگاه کارل بارث و الهیات لیبرال قرن نوزدهم
نویسنده:
قربان علمی، علی بورونی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
در این نوشتار، به مفهوم انسان از دیدگاه کارل بارث، الهی‌دان برجسته قرن نوزده و همچنین دغدغه‌های وی درباره الهیات لیبرال معاصرش پرداخته شده است. شاید مهم‌ترین دغدغه الهیات بارث در این پرسش خلاصه می‌شود که انسان کیست و چگونه می‌تواند با خداوند ارتباط داشته باشد؛ ازاین‌رو، برای درک کامل الهیات بارث، پاسخ به این پرسش که مفهوم انسان در نگرش وی چیست، مهم به‌نظر می‌رسد؛ زیراکه الهیات وی مسیح‌محور بوده است و از ارتباط انسان با خداوند یا به گفته وی، ارتباط خدا با انسان، حکایت دارد. بنابراین، در این نوشتار، سعی شده است نگرش وی به انسان و خدا و تفاوت آن با الهیات لیبرال بررسی ‌شود.
صفحات :
از صفحه 81 تا 94
تحلیل مقایسه‌ای آراء آکویناس و ابن‌سینا درباره علم فرشتگان
نویسنده:
علی سنایی، عظیم حمزئیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
در این نوشتار، دیدگاه آکویناس و ابن‌سینا درباره علم فرشته بررسی و تحلیل شده است و وجوه اشتراک و اختلاف آن‌ها را در این خصوص بیان کرده‌ایم. با اینکه آکویناس و ابن‌سینا هر دو متأثَر از سنّت ارسطویی بوده‌اند؛ ولی چون جهان‌شناسی آن‌ها از جهاتی متفاوت است، درباره جایگاه علم فرشته به نتایج مختلفی رسیده‌اند. آکویناس و ابن‌سینا هر دو معتقدند که فرشتگان طبایع عقلانی هستند؛ بنابراین مشخّصه اصلی آن‌ها علم است؛ ولی با این تفاوت که ابن‌سینا علم فرشته را علّت ایجادی موجودات مادون خود می‌داند؛ ولی آکویناس معتقد است که فرشتگان نقش ایجادی و علّی در عالم ندارند و کیفیّت علم فرشته بیشتر به امور مادون با درجه بساطت ذات آن تبیین‌پذیر است. ازسوی‌دیگر، ابن‌سینا معتقد است که فرشته، جزئی را از طریق کلی (به معنای ثابت و لایتغیر) می‌شناسد؛ ولی آکویناس می‌گوید که فرشته، جزئی را به ما هو جزئی می‌شناسد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 108
وجه وجودیِ« شرّ» در آثار مانی: تبیین و سنجش
نویسنده:
مژگان خلیلی، حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از گذشته‌ی دور، حل و توجیه مسئله "شرّ"، از زمره پرسش‌های همیشگی و دشوار بشر در مسیر فهم هستی بوده است. سابقه و دیرینه‌ی‌ دراز این مسئله در عرصه دین و نیز ادبیات، نشانه‌ی نقش آن در جهان‌بینی بشر نسبت به ریشه‌های وجودیِ آن ‌است و این خود یکی از دلایل مهمِ توجه ویژه‌ی سنت‌های کلامی- فلسفی به این مسئله به شمار میرود. فیلسوفان و متالهان آگاه بوده‌اند که توجیه "شرّ" در زمینه‌ی باور و اعتقاد دینی کاری است سترگ، و لذا تلاش آنان همواره مقرون به موفقیت نبوده است. توجیه این مسئله گاهی به ثنویت و چندخدایی انجامیده و گاهی نیز عملا به بروز تعارضات نظری منجر شده است. در دیدگاه مانی- که برخاسته از برخی سنت‌های کهن دینی و آیینی ایران زمین است- شرّ (یا تاریکی) داخل در سرشت موجودات زمینی و این‌جهانی است. کشف قوانین حاکم بر این هستیِ مرکب از خیر و شرّ و روند رهایی و تطهیر از آن، غایتی است که آیین مذکور مدعی‌ست در پی تحقق آن است. اندیشه‌های مانی در برخی مذاهبِ‌ کهن ایرانی و غیرایرانی، در پهنه‌ی هند و آفریقا و آسیای میانه تاثیر خود را گذارد. "آگوستینوس" سال‌ها معتقد بود دین مانی تنها تفسیر عقلانی قابل ‌قبول از نحوه شکل‌گیری جهان است، زیرا منشا شرّ را به درستی تبیین کرده است. برخی "شرّ" را حاصل نقص و ضعف در اراده دانسته‌اند و برخی دیگر- از جمله در بسیاری از سنت‌های فلسفی و کلامی عالم اسلام- شرّ را نتیجه‌ی فقدان کمال و غیبت خیر می‌دانند و برای آن اصالتی قائل نیستند. مسئله ما در این نوشتار، تبیین وجه وجودی "شرّ" به طریقی است که در مذهب مانی تدارک شده است؛ نوعی حضور واقعی شرّ و در عین حال ضدیتِ آشکارِ آن با خیر در پهنه‌ی گیتی و نیز توجه به علل ثنویتی که از درون آثار مانی راه به بیرون باز می‌کند و بنابر ادعا، در مراحلی بالاتر به وحدت و یگانگی می‌رسد. اگر صرف‌نظر از مبدایی که مانی برای واقعیت "شرّ" در نظر گرفته، آن‌ را در اثر درآمیختگی با خیر، مخلوقی زنده و یگانه با خیر ببینیم، نیازمند نگاهی پدیدارشناسانه به شرّ هستیم؛ آن‌هم از جنبه وجودی و نه به حیث عدمیِ آن؛ اما در این‌که این تصویر بتواند در برابر نقد عقلی و فلسفی تاب بیاورد یا خیر، نکته دیگری است که تلاش می‌شود برخی از کاستی‌های نظری آن عرضه گردد.
صفحات :
از صفحه 19 تا 36
تحلیلی از مبانی و مؤلفه‌های مثبت‌اندیشی و راهکارهای پیدایش آن در اسلام و عهدجدید
نویسنده:
مسعود آذربایجانی؛ زهرا محققیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
در دنیای کنونی، مطالعات تطبیقی بین ادیان، یکی از راه‌هایی است که موجب ایجاد صلح و همزیستی و تقریب بین پیروان ادیان می‌شود. یافتن مفاهیم مشترک می‌تواند اساس گفتگوی شرایع‌ الهی و زمینه‌ای جهت رفع سوء‌تفاهم‌ها و دستیابی به نقاط مشترک باشد. در این راستا، نوشتار حاضر برآن است که به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم مثبت‌اندیشی، در متون دینی اسلام و مسیحیت ‌پرداخته و مبانی مشترک و مورد اختلاف این دو حوزه را در موضوع فوق کشف نماید تا بدین‌وسیله، به تعاریف مبنایی تعالیم ادیان در راستای تفاهم پیروان آن‌ها کمک کرده‌ باشد. برای نیل بدین هدف، ابتدا واژه‌شناسی مفهوم مثبت‌اندیشی در اسلام و مسیحیت انجام‌ شده و سپس راهکارهای ایجاد و تقویت آن، در هریک از ادیان فوق، بررسی گردیده‌ است. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم مثبت‌اندیشی در ادیان‌ توحیدیِ اسلام و مسیحیت از راه کلید واژه امید قابل پیگیری است که متعلق اصلی این امید، در بینش توحیدی اسلام، خداوند سبحان و در اناجیل سه‌گانه (متی، مرقس و لوقا) و نیز تعالیم پولس، وعده فرا رسیدن ملکوت است. در تفکرات یوحنا نیز، مسیح سرچشمه امید به‌شمار می‌آید. البته گرچه پیرامون کیفیت دستیابی به این امید و راهکارهای تقویت آن، در ادیان فوق، اختلافاتی وجود دارد اما به‌طور کلی، امید، در دو حوزه فوق، مرتبط با هدفمندی حیات بشر بوده و در راستای زندگانی اخروی آدمی واقع شده‌ است. از آثار و کارکردهای آن نیز، تقویت روح محبت و احسان به سایرین است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 74
طبقه بندی فضایل از نظر توماس آکویینی
نویسنده:
احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
طبقه‌بندی فضایل کار دشواری است. با توجه به وجوه اشتراک و اختلافی که میان فضایل وجود دارد، فهرست‌های گوناگونی از آن‌ها بیان شده است. توماس آکویینی، متأله کلیسای کاتولیک، که دربارۀ دینداری مسیحی دغدغه‌های عقلانی دارد، در کتاب جامع الاهیات (Summa Theologica) خود، ‌مفصل‌ترین طبقه‌بندی از فضایل را به دست داده است. وی فضایل را با دو رویکرد فلسفی و الاهیاتی تقسیم‌بندی می‌کند. بحث فضایل فلسفی او مبتنی بر دیدگاه ارسطو و بحث فضایل دینی او مبتنی بر عهد جدید است. او در تقسیم‌بندی فلسفی، فضایل را به دو دسته فضایل عقلی و فضایل اخلاقی تقسیم می‌کند. او فضایل ناشی از طبیعت عقلانی انسان را فضایل عقلی و فضایل مربوط به طبیعت رفتاری انسان را فضایل اخلاقی می‌نامد. این تقسیم‌بندی را به مبنای تقسیم عقل به نظری یا عملی و نیز بر مبنای این‌که فضایل از سنخ انفعالات هستند یا از سنخ افعال، توسعه می‌دهد. اما در تقسیم‌بندی با رویکرد الاهیاتی، فضایل را به دو نوع فضایل الاهی و فضایل اساسی تقسیم می‌کند. فضایل الاهی (ایمان، امید و محبت)، آن دسته از فضایل موهوبی‌ای هستند که به رابطۀ انسان با خدا مربوط می‌شوند. فضایل اساسی (احتیاط، عدالت، میانه‌روی و شجاعت) از سنخ فضایل اکتسابی به شمار می‌روند. توماس مبنای تقسیم‌بندی و نیز زیرمجموعه‌های هر یک از این فضایل را به تفصیل بیان می‌کند که در این نوشتار بدان‌ها خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 129 تا 148
انسان شناسی از دیدگاه سید حسین نصر
نویسنده:
اعظم قاسمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسبت بین سنت و تجدد و پاسخ به چالش هایی که تجدد برانگیخته است، از دغدغه های فکری دکتر نصر است. به اعتقاد وی، بدون فهم صحیح مبانی تجدد نمی توان در خصوص نسبت آن با سنت سخنی گفت و درک و فهم از انسان، یکی از مبانی مهم تجدد و در تعارض اساسی با سنت است. در مقاله حاضر، رویکرد وی به انسان شناسی مابعدالطبیعی با گرایش سنت گرایی پرداخته می شود. اهمیت این مبحث بدان جهت است که انسان شناسی مدرن و حتی پسامدرن عواقب سوئی به همراه داشته است که برخی از پیامدهای آن همچون بحران محیط زیست، کل نوع بشر را تحت الشعاع قرار داده است. دکتر نصر با نقد و بررسی انسان گرایی و نه انسان شناسی مسیحی به تحلیل تغییر گرایش از خدامحوری به انسان محوری در تاریخ تفکر غربی می پردازد. وی با ذکر ویژگی های اساسی انسان متجدد و انسان سنتی بر آن است که بین این دو گونه انسان شناسی تقابل برقرار است. او در نهایت پیامدهای سوء انسان شناسی متجددانه را تحلیل می کند و راه غلبه بر چالش های این حوزه را منوط به بازگشت به انسان شناسی سنتی می داند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 100
سیر تحول الاهیات اخلاقی کاتولیک
نویسنده:
احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
الاهیات اخلاقی مسیحی، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. عهد جدید، منشأ اصلی اخلاق مسیحی است. محور تعالیم حضرت عیس (ع)، ملکوت خدا بود؛ و تحول درونی، شرط ورود به ملکوت تلقی می‌شد. اخلاق مورد نظر پولس، فضیلت‌محور بود و به جای تأکید بر اوامر و نواهی بیرونی، بر درونی شدن اخلاقیات توجه داشت. تعالیم اخلاقی آبای کلیسا بیش‌تر موعظه‌ای، شبانی، مدافعانه و تعلیمی بود. تا حدود هزار سال، علم اخلاق منسجم و نظام‌مندی وجود نداشت؛ حتی اگوستین که با نظریه‌پردازی دربارۀ مفهوم فیض، تأثیر زیادی بر تفکر کلیسا داشت، الاهیات اخلاقی منسجمی طرح نکرد. توماس آکوئینی با رویکردی فلسفی، نظام‌مندترین و مفصل‌ترین مباحث مربوط به فضایل و رذایل را بیان کرد. با این همه، الاهیات اخلاقی، باز هم بخشی از الاهیات به شمار می‌آمد. تا این‌که بعد از شورای ترنت و به‌ویژه با اثر آلفونس لیگوری، الاهیات اخلاقی از الاهیات اعتقادی متمایز شد. با تصویب خطاناپذیری پاپ در شورای اول واتیکان، مرجعیت تعلیمی کلیسا شروع به مداخله در تبیین امور اخلاقی کرد. در دورۀ معاصر نیز با توجه به پیشرفت‌های مسائل صنعتی و پزشکی، موضوعات جدیدی در حوزۀ اخلاق کاتولیک به وجود آمد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
فضیلت در نگاه ارسطو و توماس آکوئیناس
نویسنده:
مرتضی طباطبایی، محمدعلی دیباجی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفة اخلاق ارسطو، فضیلت است و شناخت این مفهوم، راه را برای شناخت و ارزیابی دستگاه اخلاقی او هموار میسازد. از سوی دیگر، قدیس توماس، بزرگ ترین پیرو ارسطو در قرون وسطا نیز ظاهراً با این مفهوم همچون ارسطو برخورد میکند؛ با این تفاوت که آن را افزون بر معنای پیشین، معنایی متعالی میبخشد. اکنون پرسش اساسی این است که فضیلت در نظام اخلاقی ارسطو چه جایگاهی دارد و آیا معنای فضیلت در دستگاه فکری توماس، دقیقاً همان معنای ارسطویی را دارد یا خیر؟ پس از دانستن اینکه ارسطو تعریفی انسانی، دنیایی و عقلانی از مفاهیم سعادت و خیر و فضیلت ارائه میدهد و توماس، با دشواریهایی میکوشد تا این مفاهیم را با دستگاه فلسفی - مسیحی خود سازگار کند، در این نوشتار خواهیم کوشید تا بدان پرسشها پاسخ دهیم. همچنین در پایان، کلام هر دو فیلسوف را به اختصار نقد و بررسی کرده ایم.
بررسی اطلاق «وجود» بر خدا در فلسفه ارسطو
نویسنده:
محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در مواردی موضوع فلسفه اولی را موجود نامتحرک یا خدا دانسته و در موارد متعدد دیگر موضوع آن را موجود بما هو موجود شمرده است. آیا این دو موضع، دو باور ارسطویی اصیل بوده و با هم قابل جمع اند یا باید دو موضع متناقض تلقی گردند که ارسطو از اولی به دومی عدول کرده است؟ ثمره فرض عدول به موضع دوم این است که خدا را نمی توان «وجود» خواند و، در نتیجه، مابعدالطبیعه و الاهیات دو دانش مستقل می شوند، درحالی که بنا به فرض عدم عدول، یعنی بنا بر موضع نخست، مابعدالطبیعه همان الاهیات خواهد بود. راه هایی که در این جا برای حل مساله مورد استفاده قرار می گیرند از این قرارند. تحقیق مساله از منظر حکمت یا دانش مورد جستجو که خود حاوی دو راه جداگانه خواهد بود، سپس تحقیق بر مبنای معانی «وجود» نیز ادامه می یابد، تا سرانجام نتیجه تحقیق از این راه های گوناگون با یکدیگر مقایسه شود.
صفحات :
از صفحه 121 تا 140
مقایسه تقریر برهان جهان شناختی بر اثبات خدا نزد ابن سینا و سویین برن
نویسنده:
حسین شمس، امیرعباس علی زمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تقریرهای مختلفی از براهین جهان شناختی در اثبات وجود خدا ارایه شده که یکی از معتبرترین آن ها، برهان وجوب و امکان است. ابن سینا آن را در چند کتاب خود به ویژه در «اشارات و تنبیهات» به تفصیل مطرح کرده، و آن را برهان صدیقین نامیده است. فیلسوف دین معاصر، ریچارد سویین برن نیز در ذیل براهین جهان شناختی، این برهان را مورد اشاره قرار داده است. هر چند تقریر این دو فیلسوف از برهان مذکور دارای مبانی و پیش فرض های مشترکی است، از قبیل غیر بدیهی دانستن وجود خدا، اثبات پذیر دانستن آن و استفاده از یکی از ویژگی های عالم به نام امکان، اما تفاوت های عمده ای نیز میان آن دو وجود دارد: از جمله این که ابن سینا، با ارایه برهان وجوب و امکان که یک قیاس مبتنی بر بدیهیات است، وجود خدا را به صورت یقینی اثبات پذیر می داند، اما سویین برن با تکیه بر روش استقرایی و ارایه مجموعه براهین به جای یک برهان، وجود خداوند را به صورت محتمل قابل اثبات می داند. در این مقاله، با بررسی و مقایسه این دو تقریر معلوم می گردد که تقریر ابن سینا از این برهان، بر تقریر سویین برن رجحان دارد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 126
  • تعداد رکورد ها : 662