نظریه حد وسط ارسطویی یکی از مهمترین مبانی اخلاق ارسطویی به حساب می آید و بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه اخلاق در دوره های طولانی عصر اندیشه فلسفی بر آن تاکید نم
... موده اند، اما این نظریه با انتقاداتی مواجه شده است که چنانچه به آنها پاسخی داده نشود، بنیان نظریه فرو می ریزد. یکی از انتقادات، ناشی از اعتقاد به عدم جامعیت این نظریه به عنوان یک قاعده کلی عملی است و منتقدین معتقدند که برخی افعال و احساسات از قاعده حد وسط، به معنای لزوم وقوع حد وسط بین دو رذیلت (افراط و تفریط) تبعیت نمی کنند و فقط دارای یک طرف مقابل و ضد هستند. گذشته از این، برخی از افعال و احساسات نیز اساسا حد وسط نمی پذیرند. انتقاد اساسی دیگر این است که نظریه حد وسط ارسطویی قادر به ارایه راهکار جهت تشخیص و انتخاب درست در موارد جزیی و متغیر نیست. ما در این مقاله، برای پاسخ گویی به اشکال اول (عدم جامعیت حد وسط) ابتدا با بازسازی نظریه حد وسط ارسطویی، به ارایه تبیینی صحیح از این نظریه پرداخته، با تفکیک بین حد وسط حقیقی، به عنوان فضیلت کامل، و حد وسط در افعال و انفعالات، به عنوان قاعده ای کلی عملی، آن را چونان نظریه ای جامع و کارآمد، که بر تمامی افعال و انفعالات، انطباق پذیر باشد، ارایه خواهیم داد. و بر اساس همین تبیین، در پاسخ به اشکال بعدی، ملاک و معیار تشخیص درست را از نظر ارسطو ارایه کرده، ثابت خواهیم کرد که از نظر ارسطو، امکان وصول به تشخیص درست آن است که آدمی یا باید به فضیلت کامل حکمت عملی، که توام با فضیلت اخلاقی است، برسد و یا باید از حکیم و فرزانه عملی تقلید کند.
بیشتر