آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 475
واکاوی تاثیر ابن رشد بر ابن میمون در چگونگی کاربرد عقل در شریعت
نویسنده:
عباس بخشنده بالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبت میان عقل و شریعت یکی از بحث‌های مهم و مورد اختلاف اندیشمندان ادیان بوده است. پرسش اساسی این جستار عبارت است از «تاثیر ابن‌رشد بر ابن‌میمون در به‌کارگیری عقل در شریعت چگونه است؟» برخی از نکاتی که در این پژوهش بدان دست یافتیم حاکی از تاثیر عمیق ابن‌رشد بر ابن‌میمون در بحث عقل و شریعت می‌باشد. ابن‌رشد در فرازهای مختلفی از آثارش به خطرات عقل‌گرایی محض هشدار داده و به‌کارگیری آن را در شریعت محدود می‌کند. وی معتقد است عقل به تنهایی توان تاویل را نیز ندارد و باید به واسطه اهل‌شریعت با شرایطی که در دین تبیین شده انجام شود. ابن‌میمون نیز به مشروط بودن به‌کارگیری عقل در شریعت تصریح کرده و معتقد است کتاب مقدس یهودیّت موازین کاربرد عقل در شریعت را تعیین می‌نماید که به واسطه اهل شریعت صورت می‌گیرد. در تطبیق آرای ابن‌رشد و ابن‌میمون با دلائلی مواجه می‌شویم که به تاثیر ابن‌رشد بر ابن‌میمون در مسئله چگونگی کاربرد و محدودسازی عقل در شریعت تاکید دارد.
صفحات :
از صفحه 30 تا 44
ابن رشد و ابن میمون فلاسفۀ اندلسی
نویسنده:
میگوئل کروز هرناندز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در اواخر سال ۱۹۶۸ میلادی ابن طفیل، مؤلف اثر معروف رساله حی بن یقظان (اصلاح خرد انسانه)، ابن رشد را به ابویعقوب یوسف، سلطان موحد معرفی کرد. او خود وزیر و طبیب خصوصی وی بود. سلطان سعی ابن رشد در فلسفه را تأیید کرد و حتی او را تشویق نمود که شرحی بر ارسطو بنویسد. حمایت سلطان بسیار ارزش داشت. همچنانکه ابن رشد با تقدیم «شرح جمهوری افلاطون» به جانشین سلطان، خود به آن اعتراف کرده است. در سال ۵۶۵ هجری / ۱۱۶۷ میلادی، او به سمت قاضی اشبیلیه منصوب شد و وظایف خود را چنان خوب انجام داد که رضایت مردم اشبیلیه را جلب کرده و آنان نیز با شفاعت از او موقعی که مورد بیمهری قرار گرفت امتنان خود را نشان دادند. در سال ۵۷۸ هجری / ۱۱۸۲ بلادی ابن رشد به مقام قاضی القضات قرطبه و طبیب ارشد دربار موحدین منصوب شد. همین تنها در سال ۵۸۰ هجری / ۱۹۸۴ میلادی مورد تأیید سلطان جدید، ابویوسف یعقوب المنصور، نیز قرار گرفت. خصوصیات انسانی برجسته این رشد به واسطه علاقه شدید او به زادگاهشی قرطبه که آن را زیباتر از همه جا میدانست و به هم میهنانش که آنان را هوشمندترین مردم زمانشان می شناخت دوچندان می شد. در عوض با سختگیری خاصی علیه جباران همه دورانها به ویژه دورۀ خودش قلم می زد. او بارها نوشت که «چیزی بدتر از جبار بودن نیست و در نظریه اجتماعی خود ارجحیت را به تحلیل گفتگوی معروف ارباب و برده داد که افلاطون آغاز گرش بود و هگل بعدها شهره اش میساخت. او نخستین و شاید تنها متفکر قرون وسطی بود که زبان به انتقاد از موقعیت زنان در جامعه گشود و نوشت که جامعه آنان را به گیاه بدل می کند زیرا پیمودن راه شکوفایی فردی و اجتماعی را برایشان ناممکن می سازد. در جامعه نمونه او نظم لازم آزادانه پدیدار می گردد، تفاوتی بین مال من و مال تو نیست، و با هیچ کس چون رانده از جماعت بشری رفتار نمی شود.
نقش بازدارنده ابن رشد و ابن میمون در انتقال برهان سینوی به تاریخ فلسفه غرب
نویسنده:
حمید پارسانیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
رابطه عقل و دین از نظر فلاسفه مشاء (کندی، فارابی، ابن سینا، ابن طفیل و ابن رشد)
نویسنده:
علی قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن رشد برجسته ترین فیلسوف اندلس می باشد که چون اخلاف خود ابن باجه و ابن طفیل نظریاتش موافق با اعتقادات سلسلمه موحدین اندلس بود. او سعی کرد در زمینه فلسفه آراء ارسطو را بطور خاالص و پیراسته از نظریات نوافلاطونیان ارائه دهد. وی تفاسیری بر آثار ارسطو نوشت که به تفسیر بزرگ، تفسیر متوسط و تفسیر کوچک معروف شدند. ابن رشد از ابن سینا و فارابی بخاطر دور افتادن از تعالیم اصیل ارسطو انتقاد کرده است. و چند کتاب در زمینه اثبات توافق بین دین و فلسفه نوشته است. او معتقد است که دین دارای معانی باطنی و ظاهری است. برای عامه جنبه تمثیلی و رمزی آن مورد نظر است اما برای خواص معنای باطنی دارد. وی برای رسیدن به خدا از استدلالات قرآنی استفاده می کند (دلیل اختراع و دلیل عنایت) همچنین برای اثبات توحید به آیات قرآنی استشهاد میجوید و صفات خدا را هفت صفت می داند که ام الصفاتند و عبارتند از: علم، حیات، قدرت، اراده، سمع، بصر و کلام. به نظر ابن رشد پیامبر کسی است که به وحی الهی وضع شرایع می نماید. اثبات نبوت از طریق معجزات نمی باشد چون قرآن از این شیوه نهی می کند. در خارج از قلمرو عقل حیطه وسیعی وجود دارد که عقل را بدان دسترسی نیست و باید در این موارد از وحی یاری جست. از نظر ابن رشد فیلسوف معاد را به صورت روحانی اثبات می کند ولی متکلم بصورت جسمانی. قرآن با نظر به سعادت همه انسانها به زبان تمثیلی درباره معاد سخن گفته است. توده مردم باید تمثیلات را بصورت ظاهری آن بپذیرند و معنای باطنی آن تمثیلات برای عوام نباید تادیل گردد. تاویل متشابهات قرآن بعهده راسخان در علم است که همان فلاسفه می باشند. تأویل شرایط خاوصی دارد که باید رعایت شود. از نظر ابن رشد هر گاه ظاهر نص شریعت با آنچه که برهان افاده می کند موافق نباشد باید آن نص را تأویل کرد. نتیجه نهایی: انسان ذاتا پرسشگر است و درباره جهانی که در آن زندگی میکند یک سلسله پرسشهای اساسی مطرح می کند که پرداختن به پاسخ آنها مباحثی چون جهانشناسی، خداشناسی، معاد و نبوت را بوجود می آورد وقتی انسان به اندیشه و گفتگو درباره این مسائل و مباحث می پردازد فلسفه بوجود آید. انسان میتواند پاسخ به این سوالها را از منبع دیگری هم بجوید و آن منبع وحی است . اما روی آوردن به وحی باعث نمی شود که انسان فلسفه را رها کند چرا که وحی خودش زمینه ایجاد فلسفه را فراهم می کند. چون اولا کلام وحی ماهیت فلسفی دارد یعنی مباحث را گاهی خودش مطرح می کند و ثانیا بشر را دعوت به تفکر و تدبر در آن سخنان می کند. و نتیجه این کار بوجود آمدن فلسفه است و نمی توان گفت دین با فلسفه مخالف است چون درست نیست که بگوئیم دین، انسان را به کاری دعوت می کند که خودش با نتیجه آن مخالف است. دین عقل را ستوده است و انسانهایی را که از عقل خود استفاده صحیح نمی کنند نکوهیده است. نمی توان گفت عقلی که مود نظر دین است با عقل اصطلاحی فلاسفه متفاوت است. از نظر دین عقل باعث سعادت انسان می شود. انسانها بخاطر داشتن عقل مسئول اعمال خویش هستند. حضرت علی(ع) می فرماید: عقل جوهری است دراک که بر اشیاء از جمیع جهات محیط است و قبل از وجود اشیاء به آنها عارف است. پس عقل علت موجود است و نهایت مطالب است. این تعریف از عقل به معنایی از عقل که فلاسفه بکار می برند (که در سطور ذیل خواهد آمد) بسیار نزدیک است. کاربردهای کلمه عقل در آیات و روایات نشان می دهد که عقل در دین به معنای عقل نظری و عقل عملی مورد نظر است./
سیر تحول قیاس خلف از ارسطو تا قطب رازی
نویسنده:
امین شاه‌وردی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله، تلاش‌های منطق‌دانان دورۀ اسلامی در تبیین رابطۀ میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسی‌ِ قیاس خلف، مورد بررسی قرار می‌گیرند و با نگاه به آثار شارحان یونانی ارسطو مانند اسکندر افرودیسی و فیلوپونوس و اشاره به ناتوانی آنها در تبیین سخنان ارسطو در تحلیل اوّل، دو رویکرد کلی در این زمینه معرفی می‌شود. در رویکرد نخست که از سوی افضل‌الدین مرقی ارائه گردیده، رابطۀ میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسیِ قیاس خلف در چارچوب منطق ارسطویی و بر اساس صورت‌بندی وی از قیاس حملی در قالب قیاس استثنائی توجیه می‌گردد. در حالی که در رویکرد دوم که از سوی ابن‌سینا ارائه شده و مورد قبول اکثر منطق‌دانان پس از وی قرار ‌گرفته است، رابطۀ بخش قیاسی و غیرقیاسی‌ِ قیاس خلف بر اساس نوآوری وی در زمینۀ قیاس‌های اقترانی شرطی و خارج از چهارچوب منطق ارسطویی تبیین می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 203 تا 220
« بررسی حدوث و قدم جهان از منظر دو فیلسوف الهی» ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
محمد اسماعیل سید‌هاشمی، محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و توماس آکوئینی دو فیلسوف بر جسته مسلمان و مسیحی از مؤثر ترین فیلسوفان الهی در قرون وسطی و پس از آن بوده‌اند .توماس از طریق آشنایی با فلسفه مشائی به وسیله تفسیر‌های ابن رشد و بویژه ابن سینا از فلسفه ارسطو، به تأسیس یک نظام فلسفی مسیحی اقدام نمود. او از ابن سینا بهره‌های فراوان برده است هر چند تحت تأثیر نقدهای غزالی بر فلسفه، گاهی به مخالفت با ابن سینا و نقد نظرات وی پرداخته است. یکی از موارد اختلاف بین توماس و ابن سینا و شاید مهمترین مسأله اختلافی بین متکلمان و فلاسفه، مسئله حدوث و قدم جهان است. در پژوهش حاضر دیدگاه‌های ابن سینا و توماس مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که به لحاظ فلسفی، ایرادات متکلمان و توماس بر ابن سینا نا تمام است و توماس به شبهاتی که ابن سینا درباره حدوث عالم دارد پاسخ قانع کننده ­ای ارائه نکرده است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 131
علم الهی به جزئیات در فلسفه اسلامی (فارابی، ابن سینا، بغدادی، ابن رشد، شیخ اشراق، فخر رازی، خواجه نصیر، میرداماد، ملاصدرا و تابعان ملاصدرا) و مقایسه آن با نصوص دینی
نویسنده:
ابراهیم رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
صور مرتسمه , نص(امامت) , علم الهی , معارف اسلامی , حکمت اشراق the School of Illumination , فلسفه اسلامی , فلسفه بوعلی , نص , فخررازی، محمدبن عمر , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , فارابی، محمد بن محمد , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , فارابی، محمدبن محمد , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن رشد، محمدبن احمد , سهروردی، یحیی‌بن حبش , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , فارابی، محمدبن محمد , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , میرداماد، محمدبن باقرمحمد , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , اب‍ن‌ رش‍د، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ اح‍م‍د , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , میرداماد، محمدبن باقرمحمد
چکیده :
در میان صفات خداوند ،صفت علم و در پی آن مسئله علم خداوند به جزئیات و چگونگی آن، یکی از پیچیده ترین مسائل فلسفی است که فلاسفه اسلامی برای تبیین کیفیت آن و برداشتن نقاب از چهره این سرّ الهی تلاشهای فراوانی نموده اند و هم چنین در متون و نصوص دینی اسلامی بر «علیم بو دن» خداوند به همه اشیاء، بسیار تأکید شده و آیات و روایات زیادی در این زمینه وارد شده است،از این رو در این پژوهش به مسئله علم الهی به جزئیات در فلسفه اسلامی(اعم از فلسفه مشائی،اشراقی وصدرایی)در دو مقام،یکی در مقام ذات و قبل از ایجاد و دیگری در مقام فعل و بعد از ایجاد و مقایسه با نصوص دینی پرداخته شده است.فلاسفه مشاء با استناد به اصل علّیّت و از طریق صور مرتسمه به اثبات و تبیین علم خداوند به جزئیات، قبل و بعد از ایجاد پرداخته اند.فلاسفه اشراقی نظریه ی صور مرتسمه را مردود دانسته و با تمسّک به اضافه اشراقی و احاطه قیّومی حق تعالی نسبت به اشیاء،معتقدند که خداوند به جزئیات در مقام فعل،علم حضوریِ تفصیلی دارد و وجود خارجی جزئیات، عین علم حق تعالی است.فلاسفه صدرایی نیز از طریق قاعده بسیط الحقیقه و اطلاق ذاتی، بر علم خداوند به جزئیات در مقام ذات استدلال کرده و بر این باورند که خداوند به همه جزئیات در مقام ذات،علم حضوری دارد و این علم، عین ذات واجب تعالی و اجمال در عین تفصیل است،و متعلق علم حق تعالی، وجود الهی جزئیات است و در مقام فعل نیز به همه جزئیات علم حضوری دارد که این علم به وجود خاصِ خارجی شان تعلق می گیرد. نصوص دینی نیز با بیان اطلاق ذاتی واجب تعالی)هُوَالْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ( و با ذکر إحاطه قیّومی)وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ( و حضور همه اشیاء در نزد حق تعالی )وَإِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ(بر علم خداوند به همه اشیاء تأکید می نمایند. به طور کلی مکشوفات عقلی در مسئله علم الهی به جزئیات مورد تصدیق داده های وحیانی است، و عقل و وحی ،برهان و قرآن در این موضوع از همخوانی ویژه ای برخوردار بوده و هماهنگ و پشتیبان یکدیگرند.واژگان کلیدی: علم الهی،جزئیات،صور مرتسمه،اضافه اشراقی، بسیط الحقیقه کل الأشیاء، اطلاق ذاتی ،نصوص دینی.
العقل والوحي : منهج التأويل بين ابن رشد وموسى بن ميمون وسبينوزا
نویسنده:
أشرف منصور
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: رؤية للنشر والتوزيع,
منهج التأويل بين ابن رشد وموسى بن ميمون وسبينوزا
نویسنده:
اشرف منصور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تأثیر فلسفی ابن رشد بر ابن میمون یهودی در اندلس قرون وسطا
نویسنده:
عباس بخشنده بالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
چکیده :
ابن رشد یکی از فیلسوفان مسلمان است که با ترجمه و توضیح آثار ارسطو و ارتباط میان عقل و دین، تأثیر فراوانی بر اندیشمندان مغرب زمین به ویژه یهودیت گذاشت. یکی از یهودیانی که از ابن رشد متأثر شد، ابن میمون است. در یهودیت، فیلون گام های مقدماتی را در ارتباط عقل و دین در حوزه یهودیت برداشت، ولی بعدها اندیشه های ضدیونانی و عدم تلاش عقلانی برای اثبات مسائل دینی پدید آمد تا اینکه در قرن دوازدهم جریانات اصلی اندیشه اسلامی، مکاتب ارسطویی و نوافلاطونی به طور پیوسته تأثیر عمیقی بر اندیشه یهودیت گذاشت که در اندیشه موسی بن میمون تجلی یافت. یکی از نکات مهمی که در این پژوهش به اثبات می رسد، تمایل ابن رشد و ابن میمون به خردورزی در کنار دین مداری است و نکته مهم دیگر، تأثیر فلسفی ابن رشد بر اندیشه های فلسفی ابن میمون یهودی است. هدف از این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته، واکاوی آراء ابن رشد و ابن میمون در تعامل عقل و دین، و تأثیر اندیشه های ابن رشد بر تفکر فلسفی یهودیت به ویژه ابن میمون است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 102
  • تعداد رکورد ها : 475