مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
تاریخ عرفان روانشناسی عرفان عارفان عرفان اسلامی عرفان تطبیقی عرفان شرقی عرفان مسیحی عرفان های نوظهور عرفان یهودی فلسفه عرفان (فرا عرفان)
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
تبیین رویکرد کلامی و عرفانی غزالی به عقل و عشق انسانی و مقایسه آن دو با یکدیگر
نویسنده:
سها بعنونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگارنده در این رساله به بررسی عقل وعشق انسانی در اندیشه‌ی غزالی می‌پردازد و رابطه‌ی آن دو با یکدیگر و تأثیر آن‌ها را در معرفت بخشی به انسان کندوکاو می‌کند. نظام معرفتی او کاملا مبتنی بر تفسیری عقلانی از شریعت اسلام است. فلسفه‌ی عرفانی او تلفیقی از عرفان و عقل و عشق. وی عقل را مقدمه‌ای برای ورود به حیطه‌ی عشق می داند و انسان در سایه‌ی عقل می‌تواند عشق حقیقی را ادراک نماید، به نظر این اندیشمند عشق همچون عقل نیز دارای مراتب گوناگونی است و راز ماندگاری انسان و تکامل او، در عشق است. ابوحامد همه‌ی کسانی که در جستجوی حقیقت‌اند را در چهار گروه جای می دهد: متکلمان، فیلسوفان، اهل تعلیم و صوفیان، در این میان تنها صوفیان و عارفان هستند که از معرفت حقیقی و مقصود نهایی بهره می‌جویند. غزالی با نگاه عارفانه به هستی، تنها راه وصول به رستگاری را آموزه‌های عرفانی و تهذیب نفس و دوری از چاه ظلمانی تعلقات دنیوی می‌داند. او بر این اندیشه‌ نظام معرفتی خود را بنا می‌نهد. ابوحامد در عین اینکه حوزه‌ی عقل رادر قبال عشق محدود می‌داند وحکم به ناتوانی عقل د رعروج به کمالات می‌کند، لکن بین عقل و عشق نه تنها معاندت نمی‌بیند، بلکه عشق بدون معاضدت عقل را قاصر از سوق دادن به جانب معشوق حقیقی معرفی می‌کند.او پیوند ناگسستنی میان عقل و عشق را این‌گونه بیان می‌کند: هر چه انسان از عقل بیش‌تر برخوردار گردد و اندیشمندانه در عجایب صنع خداوند و جلال ذات او مداقّه کند، چنان‌چه آن را با تزکیه‌ی نفس و مجاهدت همراه نماید، قلبش بیش از پیش، تجلّی‌گاه جمال جانان می‌گردد. این تجلی نیز معرفتی والاتر را در پی دارد و این سیر همچنان ادامه دارد تا هنگامی که عشق و عقل او فقط و تنها معطوف به ذات حق‌تعالی شود.
بررسی تحلیلی ابعاد وجودی انسان در ادبیات  عرفانی (از آغاز تا پایان قرن هفتم)
نویسنده:
فاطمه کوپا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق عقاید و دیدگاههای عرفا در خصوصابعاد گوناگون وجود آدمی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته استروشکار به این صورتبوده که ضمن مطرح نمودن دیدگاههای عرفا در هر مورد عقاید ایشان مورد تجزیه و تحلیل واقع شده، گذشته از این مقایسه‌ای ضمنی میان آراء ایشان و عقاید فلاسفه و موضوعاتمطرح شده در قرآن و سنتصورتگرفته استتا دیدگاه هر کدام بدرستی معلوم گشته و شناخته شود. انجام این تحقیق ما را به این نتیجه کلی می‌رساند که اکثر عرفا به این نکته قائلند که: روح جوهری مخلوق، محدثو غیرجسمانی است ، علاوه بر این ایشان به وجود روح حیوانی و انسانی معتقدند و بر این باورند که روح انسانی هرگز دچار مرگو نیستی نمی‌گردد و جوهری باقی استو تنها روح حیوانی استکه دچار بطلان و نیستی می‌گردد، و گذشته از این ترقی و تعالی روح با ضعفو کاهشجسم رابطه متقابل دارد و به بیان دیگر رشد و تعالی یکی باعثتنزل و انحطاط دیگری است . علاوه بر این بر اساسباور ایشان دل انسان عبارتاز باطن و حقیقتوجودی آدمی استکه از خلقتی بی‌مانند و جدای از سایر ابعاد وجود آدمی برخوردار است ، و هر چه جز آن استدر حکم تبع، لشکر و خدمتکار او محسوبمی‌شود و معدن اصلی آن حضرتالهیتاستو سرانجام به جایگاه اصلی خود رجوع خواهد نمود. از نتایج دیگر تحقیق روی نظر عرفا درباره عقل آدمی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد وجود بشر است . از دیدگاه ایشان عقل آدمی آنگاه مثبتو ممدوح استو به کار آدمی می‌آید که مطیع اوامر حق و احکام الهی باشد و هرگز از صراط مستقیم ایمان و تبعیتاز احکام و تعالیم عالیه الهی روگردان نشود، چه در غیر این صورتاز پایگاه برتر و والای خود تنزل می‌نماید و در حکم پای بندی می‌شود که انسان از سپردن راه حقیقتو معنویتباز می‌دارد. از این گذشته اهل معرفت ، نفسآدمی را منبع شر و قاعده سوء و اصل جامع همه صفاتمذموم در وجود آدمی می‌دانند که همواره بر عداوتدیرینه خود با فرزندان آدم پای می‌فشارد و هر لحظه به رنگی در می‌آید و طرحی نو می‌اندیشد تا آدمی را تا اعماق تباهی و سقوط تنزل دهد و در این میان تنها راه تسلط و ولایتبر نفسرا ریاضت ، مخالفتبا نفسو خوار و حقیر شمردن آن می‌دانند. و در نهایتانسان کاملی که سالکان طریق حقیقت ، او را به عنوان نمونه، سرمشق و راهنمای خود در سیر و سلوکمی‌جویند و دست‌یابی به دامان رهبری و پایگاه معنویشرا آرزو می‌کنند، به عالی‌ترین صفاتو سجایای اخلاقی آراسته است ، به بیان دیگر انسان کامل مثل اعلا و نمونه تام و تمامی استاز پویندگان راه پر مخاطره سیر به سوی حق که ارزشهای والای انسانی را در حد کمال در وجود خود پرورانده‌اند و با چیرگی بر نفساماره و تمایلاتشیطانی، وادی سلوکرا به قدم صدق و رهتوشهء ایمان در نور دیده و به سرمنزل مقصود دستیافته‌اند.
خیال و عقل در حکمت متعالیه صدرالمتالهین و تاثیر مبانی عرفان نظری ابن‌عربی در آن
نویسنده:
بهزاد مرتضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دو اصطلاح خیال و عقل، در عرفان ابن عربی و فلسفه ملاصدرا از دو جهت مورد مطالعه قرار می‌گیرند. یکی از جهت هستی‌شناسی و دیگر از جهت معرفت‌شناسی در نظام هستی‌شناسی عرفانی بر کل ما سوی الله خیال اطلاق می‌شود و تنها یک وجود حقیقی تحقق دارد و ما سوای اوظل و تجلی آن وجود واحد است . در فلسفه ملاصدرا عوالم وجود به عالم طبیعت ، مثال یا خیال و عالم عقل تقسیم می‌شود عالم خیال حد واسط بین عالم عقل و عالم طبیعت است که هر یک از این عوامل ناظر به یکی از مراتب حسی، خیالی و عقلی نفس انسانی می‌باشند. بدین معنا که در حکمت متعالیه مراتب نقس مطابق و متناظر با یکی از عوالم سه گانه هستی است و هر یک از ادراکات حسی و خیالی و عقلی مرتبط و ناشی از یکی از عوالم وجود است ، ادراکات حسی مطابق با عین حسی خارجی و حکایت از آن دارد. در ادراک خیالی دو حالت است که یکی از ادراکات خیالی متصل که ادامه ادراک حسی است منتها با حذف بعضی از ویژگیهای ادراک حسی، که این هم مربوط به عالم طبیعت و ماده می‌شود. در ادراکات مثالی که نفس با خیال منفصل متحد و مرتبط می‌شود این واقعیت خیال منفصل است که نفس با حرکت جوهری همسطح خیال منفصل و با آن متحد می‌شود. از بعد معرفت‌شناسی خیال و عقل به عنوان دو مرتبه از مراتب ادراکی نفس موضوع "نفس‌شناسی" فلسفی است . البته نفس‌شناسی فلسفی با معرفت‌شناسی فلسفی تفاوت می‌کند. در نفس‌شناسی، نفس به عنوان صورت و کمال بدن و مبدا ادراک و تحریک مورد بررسی قرار می‌گیرد، تجرد، مراتب و قوای آن مورد تحلیل قرار می‌گیرد. ولیکن در معرفت‌شناسی فلسفی بحث از چگونگی تطابق عین و ذهن و چگونگی دلالت مفاهیم ذهنی بر مصادیق خارجی و ملاک صحت و سقم یک معرفت است و اینکه در هنگام معرفت چه اتفاقی می‌افتد آیا صور مادی به ذهن منتقل می‌شوند، یا مماثل آنها در ذهن خلق می‌شوند؟ یا در ذهن حلول می‌کنند؟ به هر حال ملاک علم و معرفت چیست ؟ حضور مجرد نزد مجرد است یا اتحاد عالم بامعلوم. ملاصدرا در تحلیل و تحقیق نفس‌شناسی بخش اعظم ابتکاراتی همچون اصالت وجود، اصل علیت ، حرکت جوهری و ... را به کار می‌گیرد. تجرد مراتب سه‌گانه حس ، خیال و عقلی، از جمله همین ابتکارات است ، وی تحت تاثیر آرای ابن‌عربی بر این باور است که رابطه نفس با صورتهای خیالی و عقلی رابطه ذی‌شان و شان است و نفس یک نحو اتحاد خاص با صور علمی دارد، و این صور محصول خلاقیت نفس‌اند، بدین معنا که نفس در هر مرتبه‌ای از تجرد، قادر به خلق صوری مماثل صور اشیا می‌باشد و راز علم در همین خلاقیت نفس قرار دارد و تنها با اعتقاد به این خلاقیت است که معضلات معرفت‌شناسی قابل حل می‌باشند.
ترجمه و تحقیق کتاب درآمدی کوتاه بر فلسفه، کلام و عرفان اسلامی نوشته ماجد فخری
نویسنده:
محمد بخشی فعله
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله ترجمه و تحقیقی است از کتابی انگلیسی با عنوان فلسفه کلام و عرفان اسلامی درآمدی کوتاه که توسط پروفسور ماجد فخری به نگارش در آمده است. هدف کتاب این است که خواننده را با فلسفه کلام و عرفان آنگونه که در بافت اسلامی توسعه یافتند و بر هم تکامل و تعامل از آغاز تا انجام با اشاره به ریشه های یونانی و یونانی مابی فلسفه اسلامی بپردازد. ایشان به گونه ای موجز و در عین حال کافی و وافی جریانات اشخاص نوشته ها مفاهیم و مسایل اصلی فلسفی کلامی و عرفانی و مناسبات درونی میان آنها را برجسته کرده و به بررسی برخوردها و مشاجرات میان گروه های مخالف و مدافع فعالیت فلسفی پرداخته است. از امتیازات دیگر این کتاب پرداختن به این موضوع ها می باشد: توسعه فلسفه نظام مند در اسلام، کلام، عرفان و توسعه تصوف، تعامل اسلام با فلسفه و الهیات غربی، جریانهای معاصر فکری جهان اسلام. پروفسور ماجد فخری فیلسوف و متفکر لبنانی استاد ممتاز و بازنشسته دانشگاه جورج تاون واشینگتن می باشد که اینک ساکن ایالات متحده آمریکاست. عمده تخصص ایشان در زمینه تاریخ فلسفه اسلامی و همچنین فلسفه اخلاق است. کتاب معروف ایشان سیر فلسفه در جهان اسلام است که توسط جمعی از مترجمان به فارسی ترجمه شده است. در این تحقیق علاوه بر ترجمه کتاب که تلاش ما در آن ارائه ترجمه ای روان و در عین حال دقیق بوده است برخی توضیحات و تعلیقات را در جهت تکمیل نمودن مباحث کتاب به آن افزوده ایم. در مواردی نیز که کاستی و نقصی در مطالب کتاب مشاهده می شد و بررسی و نقد آنها پرداخته ایم. در پایان نیز واژه نامه انگلیسی-فارسی که در برگیرنده اصطلاحات فلسفی، کلامی و عرفانی به کار رفته در کتاب است تنظیم کردیم.
جایگاه دینی و عرفانی و سیاسی امام سجاد (ع) در متون و دیدگاه اهل تسنن
نویسنده:
مریم غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امام سجاد(ع) چهارمین پیشوای شیعیان است که در این پژوهش، زندگی وشخصیت این بزرگوار با تأکید بر جایگاه دینی و عرفانی و سیاسی ایشان در متون و دیدگاه اهل تسنن مورد بررسی قرار می گیردو با توجه به اختناق وخفقان موجود در جامعهآن عصر و وجود امرای ستمگر، ایفای رهبریدینی و سیاسی مردم امری سخت و دشوار بود اما از آنجا که امام از اهل بیتنبوت و معدن علم و وحی بودند با یک سیاست مدبرانه و به کار بردن مهمترین ابزارهای دینی و سیاسی ازجمله تقیه و دعا توانست به بخشی از عقاید و تعالیم خود در عرصه دینی و علمی و فرهنگی و سیاسی جامه عمل بپوشاند،جایگاه بزرگ دینی و عرفانی حضرت توسط محدثین و علمای اهل سنت بارها ستوده شد و او را فردی ثقه و فاضل و امین زمان خویش می دانستند و حتی به عنوان مرجع دینی و پیشوای شریعت وی را مورد استناد قرار می دادند و از لحاظ سیاسی و اجتماعی ایشانچه ضمن خطبه های روشنگرانه اش در بیان مظلومیت اهل بیت(ع) و رسوا ساختن هیئت حاکمه وچه با دعاهای خود که برخی ازاین ادعیه و مناجات ها هم که در متون اهل سنت دیده شد هم در گسترش معارف اهل بیت (حوزه فرهنگی و اجتماعی)و هم در بیان جایگاه سیاسی وتأکید بر جایگاه امامت اهل بیت(ع) توانست در انجام این رهبری موفق باشد ودر این پژوهش برآنیم که جایگاه دینی و عرفانی و سیاسی امام سجاد(ع) رادر دیدگاه و متون اهل تسنن و در نظرات و آراء اندیشمندان و علمای اهل سنت و چه در دعاهای حضرت به دلیل تقیه پیشه کردنش در آن دوره زمانی نامساعد وچه باحضور حضرت در برخی از عرصه های فرهنگی و علمی مورد بررسی قرار دادیم. تا اینکه تصویرروشنی از این جایگاه دینی و عرفانی و سیاسی امام سجاد(ع) در متون و دیدگاه اهل تسنن ارائه شد.
بررسی و تحلیل آموزه‌های اخلاقی تربیتی و عرفانی دعای عرفه امام حسین (علیه‌السلام)
نویسنده:
مرضیه رحمانی فیروزجائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انواع گرفتاری‌هایی که امروزه بشریت با آن مواجه است همگی ناشی از غفلت از تربیت و اخلاق و عرفان است. اصلاح و تهذیب نفس گام مهمی در تربیت و سازندگی روحیه اخلاقی و عرفانی انسان است. از مهم‌ترین راه‌هایی‌که در زمینه تهذیب و اصلاح نفس هر انسان مومن و موحدی کمک می‌کند دعاهایی است که از معصومین(علیهم السّلام) رسیده که سرشار از معارف توحیدی و تعالیم الهی هستند؛ از جمله این دعاها، دعای عرفه امام حسین( علیه السّلام)است. جاری شدن دعای عرفه از زبان امام حسین(ع) شاگرد ممتاز مکتب وحی از یکسو و عظمت معنایی دعای عرفه از سوی دیگر به این دعا اهمیتی خاص بخشیده است؛ چراکه این دعا مطالب تربیتی و اخلاقی و عرفانی عمیقی در مبحث خداشناسی در بردارد. در تحقیق حاضر تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی و بهره‌گیری از آیات نورانی قرآن کریم و روایات معصومین(ع) و تفاسیر، مهم‌ترین مضامین دعای عرفه امام حسین( علیه السّلام) در ابعاد اخلاقی، تربیتی و عرفانی مورد بررسی قرار گیرد که نتایج آن بدین قرار است. اصلی ترین آموزه‌های اخلاقی دعای عرفه امام حسین(ع) لزوم شکر و سپاسگزاری از خداوند و تجدید عهد و پیمان با خدا، اعتراف و اقرار به ناتوانی در شمارش نعمت‌های خداست. و محوری‌ترین مبنای تربیتی مستفاد از دعای عرفه عبارت‌اند از: خداگرایی و کمال‌جویی انسان و مهم‌ترین اصول تربیتی مستفاد از دعای عرفه اصل تدریج و تداوم در انجام عملیات تربیتی، و عمده‌ترین روش‌های تربیتی، روش یادآوری نعمت‌ها، روش احسان در برابر اسائه و روش الگوگیری از داستان سرایی قرآن کریم است و بارزترین آموزه‌های عرفانی دعای عرفه نیز عبارت‌اند از امکان قرب و وصال حضرت حق و راه‌های رسیدن به قرب است.
کمال و سقوط انسان ازدیدگاه مولانا و مایستراکهارت
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهرویکرد مولانا و مایستر اکهارت به مسئله انسان و سیر کمالی او متاثر از نگاه ذو مراتبی به حقایق هستی اعم از خدا و انسان است . انسان موجودی است دارای ساحت های ظاهری و باطنی که هرکدام منعکس کننده بخشی از حقیقت پنهان اوست .بنابراین کمال و سقوط او نیز با توجه به این سلسه مراتب وجودی او معنا می شود .اگرچه این دو عارف متعلق به دو سنت عرفانی جدا از یکدیگر بوده اند و تاثیر سنت های دینی شان در تعالیم عرفانی آنها منعکس شده ، امّا رویکرد عرفانی آنها به انسان و بویژه کمال و سقوط او از وجوه تشابه و تفاوت معناداری برخوردار است. از این جهت نگاه تطبیقی به مسئله کمال و سقوط در آموزه های این دو عارف ، هم از جهت مقایسه دو سنت عرفانی اسلام و مسیحیت بطور اعم و هم تحلیل و مقایسه نگاه عرفانی این دو عارف بطور اخص به مسئله مذکور ، قابل توجه می باشد. در این رساله مسئله کمال و سقوط انسان در دو مرحله اصلی که مشتمل بر مراحل فرعی تری است و همه مراحل با یکدیگر ارتباط متقابل دارند ، مطرح شده است .در مرحله اول که نقش معرفت و شناخت در کمال و سقوط انسان است ، این مسئله در سه سطح حسی ، عقلی و شهودی مطرح شده است. محدودیت و عدم توانایی معرفت حسی در درک حقیقت مستلزم گذر کردن از این مرحله و رسیدن به حواس باطنی است ، علاوه بر این گرفتار شدن انسان در دایره ی تنگ عقل جزیی در مرحله شناخت عقلی نیز مانع رسیدن انسان به مرتبه ی عقل کلی است ، که از محدودیت های عقل جزیی به دور است.آنچه می تواند مکمل این دو مرحله شود ، رسیدن به معرفت شهودی از حقیقت و درک بی واسطه آن است . رسیدن به این مرحله مستلزم از بین بردن موانع ارتباط برقرار کردن با حقیقت الهی خویشتن و رسیدن به خودشناسی حقیقی است، که در تعالیم عرفانی آنها این مسئله بسیار با اهمیت و برجسته است . رسیدن به این مرحله از کمال نیز مستلزم عبور کردن از موانعی است کهگاهی از سنخ دانستنی های کاذب و گاهی از سنخ بیماری های اخلاقی ، تعلقات عاطفی و عدم برخورداری از عنایت خداوند و رهبری معنوی است.رویکرد مولانا و اکهارت در معرفی و سلوک در این مراحل،برای رسیدن به کمال و رها شدن از سقوط معنوی، با تاکید بر عشق در تعالیم مولانا و وارستگی در تعالیم اکهارت قابل بررسی است.کلمات کلیدی: مولوی ، اکهارت ،خودشناسی،عشق،وارستگی،عقل،شهود،کمال،اخلاق
فلسفه‌ی عرفان (معرفت‌شناسی تجربه عرفانی)
نویسنده:
مهدی میرابیان تبار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
تربیت غیرمستقیم مرید در حکایات عرفانی (با تکیه بر تذکره الاولیاء عطار)
نویسنده:
علی صفایی، محمد یحیایی ، صفورا السادات رشیدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان: دانشگاه کاشان,
چکیده :
یکی از پایه‌های اساسی تشکیل و تحکیم مبانی یک تمدن ماندگار، تعلیم و تربیت مؤثر و جریان آفرین است. در واقع دست‌یابی به اثر بخشی پایا و مؤثر در نظام تربیتی، مستلزم بینش صحیح و انتخاب درست روش تربیت است. یکی از برجسته‌ترین مکاتب تربیتی، مکتب تربیتی عرفای اسلامی است؛ کسانی که توانسته‌اند با کمترین امکانات، یکی از تأثیرگذار‌ترین گونه‌های تربیت را در مواجهه با متربیان خود به کار گیرند. این مقاله بر آن است که با بررسی حکایات مربوط به نوع سلوک عارفان مسلمان، شیوه‌های تربیت غیرمستقیم مرید را با تکیه بر حکایات کتاب تذکرﺓالاولیاء عطار، با روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به بسامد کارکرد آن‌ها در حکایات این کتاب مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. مقصود از شیوه‌های تربیت غیرمستقیم، شیوه‌هایی است که تکیه آن‌ بیشتر بر کنایه و تعریض است و صراحت به تربیت، توسط مربی در آن وجود ندارد. با توجه به بررسی انجام شده، مشایخ از سه شیوه اصلی تربیتی شامل شیوه‌های: مشاهده‌ای، اکتشافی و کشفی- شهودی بهره برده‌اند که هر یک از این شیوه‌ها دربردارنده فروعاتی هستند. روش مشاهده‌ای شامل روش-های نمایشی و استفاده از طبیعت و محیط پیرامون؛ روش اکتشافی شامل طرح معما و بیان رمزگونه و استفاده از تاویل و تمثیل؛ و روش کشفی-شهودی شامل استفاده از سفر و هنر در تربیت مرید است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 112
  • تعداد رکورد ها : 1265