مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
نمودار درختی موضوعات
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه فلسفه
>
حکمت عملی
سیاست مدن
علم اخلاق
علم تدبیر منزل
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
تعداد رکورد ها : 114
عنوان :
اخلاق فضیلت مدار و نسبت آن با اخلاق اسلامی
نویسنده:
حسن اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اخلاق فلسفی
,
اخلاق یونانی
,
مکتب اخلاق فضیلت محور
,
اصطلاحنامه اخلاق اسلامی
,
فضایل اخلاقی
,
اخلاق افلاطونی
,
فلسفه اخلاق (عام)
,
اخلاق فضیلت گرا
,
اخلاق یونانی
کلیدواژههای فرعی :
قوای نفس ,
عدالت ,
نظام اخلاقی ,
خویشتنداری ,
رویکرد سکولار ,
حکمت عملی ,
حکمت نظری ,
شجاعت ,
عفت ,
حکمت ,
عفت ,
برتری انسان ,
تکثر نظام های اخلاقی ,
آرته ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
,
خواجه نصیرالدین طوسی
,
علامه حلی
,
ملا عبدالرزاق لاهیجی
چکیده :
در برابر دو نظام «اخلاقی تکلیف گرا» و نتیجه گرا در غرب، دهه های اخیر شاهد احیای مجدد نظامی اخلاقی شده که به جای «کنش» بر «منش» تأکید دارد و به اخلاق فضیلت مدار (Virtue ethics) نامور شده است. مسلمانان از گذشته با روایت افلاطونی این نظام آشنا بوده و با تعدیلی اندک، آن را بر اخلاق اسلامی منطبق دانسته اند.این مقاله می کوشد تا نسبت این اخلاق را با اخلاق اسلامی بررسی کند و صحت ادعای یگانگی آن دو را محک بزند؛ به همین سبب، نگارنده بحث را از معادل یونانی فضیلت (آرته) آغاز می کند و معنای آن را در فرهنگ یونانی تحلیل کرده، فضائل اصلی در این نظام اخلاقی را براساس متون اصلی اخلاق فضیلت مدار نشان می دهد. آن گاه سیر این نظریه در جهان اسلام را پی می گیرد و جایگاه مقبول آن را در میان عالمان مسلمان باز می تاباند. سرانجام مدعای اصلی این مقاله (ناسازگاری روایت یونانیِ اخلاق فضیلت مدار با ارزش های اخلاق اسلامی) بیان می شود و نگارنده برای اثبات آن، سه دلیل اصلی پیش می کشد: نُخست آنکه، فضائل اصلی در اخلاق یونانی، سکولار و دنیوی است. دوم آنکه، فضائل چهارگانه اصلی در این نظریه، جامع فضائل اصلی اسلامی نیستند. سوم آنکه، معنای این فضائل در اخلاق یونانی با معنای آنها در نظام اخلاق اسلامی سخت متفاوت است. دشواری فضائل چهارگانه، مغایرت نفس شناسی با نفس شناسی قرآنی است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بعد عملی مثال خیر در فلسفههای افلاطونی و ارسطویی
نویسنده:
علیرضا ارشادیفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
غایت گرایی
,
خیر و شر
,
معارف اسلامی
,
حکمت عملی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
اندیشه سیاسی افلاطون
,
هنر و علوم انسانی
,
اندیشه سیاسی ارسطو
,
اندیشه سیاسی افلاطون
,
صورت (فلسفه)
,
هنر و علوم انسانی
,
اندیشه سیاسی افلاطون
,
اندیشه سیاسی ارسطو
,
صورت (فلسفه)
چکیده :
افلاطون در دوره افول امپراطوری آتن چشم به جهان میگشاید و به واسطه تعالیمی که در فلسفه هراکلیتوس میبیند، میفهمد که تاریخ بشری به موجب پیروی از قانون سیلان دایمی رو به سوی یک تباهی دارد. او با پذیرش این اصل و برای یافتن پاسخی در باب چگونگی اعراض از این تباهی، به تعالیم سقراط روی میآورد. تعریف جویی سقراط به او نشان میدهد که تعاریف، برخلاف متعلقاتشان همواره ثابت میمانند. افلاطون برای مستدل کردن تعالیم سقراط نظریه مثل را بر میسازد. این نظریه درصدد بیان این حقیقت است که هستی واقعی نه در جهان محسوس بلکه در جهان معقول خانه دارد. بر این اساس حکومتهای زمینی، حکومتهایی هستند که قانون تباهی در آنها جاری است. تنها حکومتی که از این تباهی میگریزد، حکومت فیلسوفان است. در آرمانشهر، فیلسوفان به موجب دانشی که از جهان مثل و در راس آنها مثال خیر دارند، میتوانند به تربیت شهروندان پرداخته و فضایل را در جان آنها موکد کنند و کل شهر را نیکبخت سازند. بیشک این نیکبختی در سایه دانشی که حاکمان درباره مثال خیر دارند، حاصل میشود.ارسطو در مواجهه با آموزههای استادش در باب مثل و مثال خیر، ضمن آنکه با کل نظریه مثل مخالفت میکند این نظر را نیز مطرح میسازد که حتی اگر ما به نظریه مثل قایل شویم، این نظریه نمیتواند در حکمت عملی ما را یاری کند. چرا که به موجب آموزه تقسیم علوم، موضوعات حکمت عملی برخلاف حکمت نظری، ثابت نیستند و ما در این حوزه فقط میتوانیم به قواعد عام استثناپذیر رضایت دهیم. پس مثال خیر افلاطون مفهومی پوچ است که در حوزه عمل کارآیی ندارد و ما در این حوزه فقط میتوانیم به مطالعه قواعدی بپردازیم که به خیر زندگی بشری بیانجامد. این خیر را دانش سیاست میتواند برآورده سازد. سیاستمدار باید بر مبنای دانشی که از نفس بشر دارد، شهروندان خود را فضیلتمند سازد. این فضایل در حوزه فضایل نفسانی با انتخاب قاعده حد وسط حاصل میآید. در حوزه فضایل عقلانی نیز آنچه بالاترین قوه نفس بشری را بالفعل میکند، حکمت نظری است. چون با فعالیت نظری میتوانیم در سعادتی که خدا همیشه از آن برخوردار است، مشارکت کنیم و از شریفترین لذایذ بهرهمند شویم. در این پایاننامه بر آن هستیم تا نشان دهیم که به رغم اعراض ارسطو از مثال خیر در بعد عملی، او همچنان فیلسوفی خیرگرا و غایتگرا باقی میماند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فضیلت حکمت در اخلاق فلسفی اسلامی
نویسنده:
کرمرضا سروری کنشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
عقل نظری
,
مراتب نفس
,
عقل نظری
,
عقل باوری
,
حکمت عملی
,
حکمت نظری
,
فلسفه اسلامی
,
حکمت عملی
,
اصطلاحنامه اخلاق اسلامی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
فضیلت حکمت یکی از فضائل چهارگانه اصلی در اخلاق فلسفی اسلامی است. حکمت فضیلت قوه عاقله انسان است و بر اساس تقسیم قوه عاقله، به عقل نظری و عملی، به حکمت نظری و حکمت عملی تقسیم می شود.در آثار همه فیلسوفان اسلامی سعادت انسان صراحتاً با کمال قوه نظری و عملی، ارتباط پیدا می کند. ارسطو سعادتمند را کسی می داند که فعالیتش مطابق بهترین فضیلت باشد. فلاسفه، عقل را به عنوان یکی از قوای نفس ناطقه انسانی، و وجه تمایز انسان از دیگر موجودات، و آن را دارای دو جزء عقل نظری و عملی می دانند. اما دربیان چیستی این دو عقل، و نیز تبیین حکمت و انقسام آن به حکمت نظری و عملی، در میان آنان اختلاف نظر وجود دارد. با تأمل در گفتار ایشان طیف وسیعی از رویکردهای متعدد، در باره عقل نظری و عملی و نیز حکمت نظری و عملی، قابل استنباط است. برخی از حکمای اسلامی گرچه در تعریف حکمت نظری اتفاق نظر دارند و آن را علم به حقایق اشیاء آنگونه که هست تعریف نموده اند ولی در اینکه اعتدال در قوه عقل نظری شرط فضیلت است یا نیست، اختلاف نظر دارند. برخی اعتدال را در حکمت نظری فضیلت شمرده اند و برخی افراط در آن را . اما حکمای اسلامی در تعریف عقل عملی و حکمت عملی اختلاف نظر دارند. دست کم دو معنا برای عقل عملی و وظیفه آن بیان شده است. برخی عقل عملی را قوه ادراک حسن و قبح، و حق و باطل در عقاید تعریف نموده اند و بر اساس آن عقل عملی را از جنس علم و دانش عملی تعریف نموده اند و برخی عقل عملی را قوه عملی و تدبیری که دو قوه شهوی و غضبی را تدبیر و اداره می کند، تعریف کرده اند در نتیجه حکمت عملی نه از جنس علم و دانش ، بلکه از جنس خلق و فعل دانسته اند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن رشد
نویسنده:
محمدحسین موسوی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ابن رشد
,
حکمت
,
اخلاق
,
اخلاق هنجاری
,
معارف اسلامی
,
فیلسوف
,
شناخت شناسی
,
حکمت عملی
,
فلسفه اسلامی
,
حکمت عملی
,
حکمت
,
اندیشه سیاسی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابن رشد، محمد بن احمد
,
هنر و علوم انسانی
,
ابن رشد، محمدبن احمد
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابن رشد، محمدبن احمد
,
ابن رشد، محمدبن احمد
,
ابن رشد، محمدبن احمد
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
تدوین رساله "ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابنرشد" با انگیزه رفع بخشی از کاستیهای موجود در تاریخ اندیشهی حکمت عملی یکی از فیلسوفانمسلمان در مغرب اسلامی به نام ابنرشد اندلسیانجام گرفته است. ابنرشد یکی از برجستهترینهای فلاسفهی غرب اسلامی است که آثار و اندیشههای او مورد توجه تمام فیلسوفان غربی قرار گرفته است. گستره معرفتی این اندیشمند مسلمان در فلسفه، مشتمل بر حکمت نظری و عملی است که اگرچه بخش عملی آن کمرنگ مینماید ولی در این رساله نشان داده خواهد شد که وی در حکمت عملی نیز تلاش فراوانی داشته و در این خصوص به تبیین فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و تدبیر منزل میپردازد.مولفههائی که سبب شدند تا ساختار رساله شکل بگیرد، دیدگاههای هنجاری، وجودشناختی و معرفت-شناختی ابنرشد به مسائل موجود در حکمت عملی بوده است. فائده پژوهش حاضر در این است که به ما مقدار تأثیرپذیری ابنرشد از اندیشههای یونانی و محورهائی که از آنان فاصله گرفته است، نشان میدهد. همچنین با این بررسیها مرز تعلقات ذهنی ابنرشد که انسانی فیلسوف، فقیه، طبیب، قاضی و ... بوده است، مشخص می-شود. و از همه مهمتر اینکه چگونه وی توانسته است، میان اخلاق، سیاست، فقه و شریعت، تلائم ایجاد کرده و چگونه آنها را به یکدیگر ارتباط میدهد؟برای رسیدن به دیدگاههای این فیلسوف مسلمان، با راهنمایی و مشاورههای سودمند اساتید، محتوای رساله را در قالب پنج فصل تنظیم کردم. فصل اول را به کلیات و مفاهیم، فصل دوم را به بررسی حکمت عملی، فصل سوم را به تبیین مباحث فرااخلاقی، فصل چهارم را به نظریه اخلاق هنجاری و فصل چهارم را به نظریه سیاسی ابنرشد اختصاص دادم. در فصل کلیات و مفاهیم، به مفهومشناسی، اقسام و فروع حکمت عملی و در بخش پایانی این فصل به زندگی و آثار ابنرشد پرداختم. پس از بررسی مفهومی، بیان شد که حکمت، نظری یا عملی است و حکمت عملی در فلسفه کاربردهای گوناگونی دارد. در بخش فروع به سه محور اصلی حکمت عملی که اخلاق، سیاست و تدبیر منزل باشد، پرداختم. در پایان فصل اول بخشهائی از زندگی و آثار ابنرشد معرفی گردید.در فصل دوم با بیان مقدمهای کوتاه، به طور تفصیلی به بررسی حکمت عملی در دیدگاه ابنرشد پرداختم. نکات مهم این فصل، تبیین ملاک تقسیم حکمت به نظری و عملی، رابطه عقل و حکمت عملی و تفاوتهای عقل عملی و نظری از دیدگاه ابنرشد بوده است. در بررسیهای انجام شده این نکته مشخص گردید که هرچند ابنرشد، تصریح به واژه حکمت عملی نکرده است لکن مفاد و محتوای حکمت عملی در اندیشههای فلسفی او مطرح بوده است. در این خصوص به تصریحات وی در تقسیم عقل به نظری و عملی استناد شده است.در فصل سوم هم با مقدمهای کوتاه، مباحث فرااخلاقی ابنرشد را در محورهای هستیشناسی اخلاقی، معرفتشناسی اخلاقی، انسانشناسی اخلاقی و اراده اخلاقی را مورد بررسی قرار دادم. در هستیشناسی اخلاقی، به دیدگاه و باور استدلالی وی به حسن و قبح ذاتی اشاره شد. در حوزه معرفتشناسی اخلاقی، پس از بررسی-های مفهومی، گزارههای اخلاقی، درک مسائل عملی دین و درک مسئله باید و هست از دیدگاه ابنرشد بررسی گردید. در ادامه فصل سوم به دیدگاه انسانشناسی اخلاقی و اراده اخلاقی پرداخته شد و بیان گردید که ابنرشد با توجه به مسئله نفس، برای انسان دو ساحت در نظر گرفت. نگارنده در ادامه با طرح مسئله اراده اخلاقی، آن را با شانس اخلاقی مقایسه نموده و به دیدگاه ابنرشد در خصوص اراده انسان و تأثیر امور بیرونی پرداخت. با پایان یافتن این بحث، فصل سوم به پایان رسید. در فصل چهارم، نظریه اخلاق هنجاری ابنرشد را متعرض شده و به سه مسئله مهم و تأثیرگذار در نظریه هنجاری ابنرشد مانند: سعادت، فضیلت و عدالت توجه کردم. در مسئله سعادت پس از معناشناسی، تبیین مشخصات صوری، مولفهها، پیشفرضها و انواع سعادت به تحقیق در اندیشههای ابنرشد در این موارد پرداختم. مسئله فضیلت و عدالت دو عنوان دیگری بودند که در این فصل از دیدگاه ابنرشد به آن پرداخته شد. فصل پنجم رساله که فصل پایانی رساله است، در باره نظریه سیاسی ابنرشد است. از مسائل مهمی که در این فصل مطرح گردید، بررسی منابع سیاست و جایگاه کتاب جمهوری افلاطون در نظریههای سیاسی ابنرشد است. نکته حائز اهمیت، وجود فلسفه سیاسی و علم سیاست در ابنرشد است که در این باره تحقیق صورت گرفت. در خصوص دیدگاه سیاسی ابنرشد میتوان ادعا کرد که عمده اندیشههای ابنرشد در کتاب الضروری فی السیاسه در سه بخش ارائه گردید.پس از مرور کوتاهی که از مباحث رساله ارائه شد، نوبت به بیان این نکته میرسد که یکی از مولفههای اساسی رساله،ارزیابی انتقادی است. این مولفه هنگام تصویب موضوع رساله به درستی توسط اساتید در عنوان رساله گنجانیده شد. پس از آنکه نگارش موضوع آغاز شد، مطالب فراوانی حول محور حکمت عملی ابنرشد استقصاء و نوشته شد. بنابراین، با توجه به بالا بودن سطح کمی مطالب بر اساس سرفصلهای مصوب، امکان ارزیابی همهجانبه از دیدگاههای ابنرشد در تمام بخشها وجود نداشت. به همین جهت، در ارزیابی موارد تتبع شده از ابنرشد در این رساله صرفاً به برخی از محورهای لازم در پایان هر فصل و بخش پرداختم. این بیان به معنای فقدان رویکرد انتقادی رساله نیست بلکه در تمام موضوعات رساله از آنجائی که در مقایسه با سایر اندیشمندان مطرح در این حوزهها میباشد، نگاه تطبیقی شکل میگیرد. شاید در ابتداء تتبع چنین حجمی در حکمت عملی از ابنرشد به ذهن خطور نمیکرد. بنابراین، با توجه به محدودیت نگارشی و نیز محدودیت زمانی که نگارنده داشته است، تمام تلاش خود را با کمک اساتید محترم مصروف داشته است تا با در نظر گرفتن سرفصلی با عنوان ارزیابی یا نتیجهگیری و نیز ارائه تطبیقات سایر اندیشمندان در درون متن رساله، جریان انتقادی رساله را فراهم آورد.نکته دیگری که ذکر آن را در ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابنرشد لازم میدانم، پرداخت بیشتر وی به مباحث نظری در کنار مباحث عملی است. شاید یکی از علل کمرنگ بودن مباحث عملی ابنرشد در میان اندیشمندان بعدی، همین کمتر پرداختن ابنرشد به مباحث عملی است. مضافاً از آنجائی که عمده منابع عملی وی به نوعی شرح و تفسیر بر اندیشههای دیگران است، منابع مکتوب ابنرشد در حوزه عملی از انسجام در بحث برخوردار نیست. به تعبیر دیگر، شاید بتوان ادعا کرد که نوع نگارش محتوای مطالب، به شکل تعلیمی تدوین نشدهاند. و این امر سبب شده تا استقصاء تمام زوایای اندیشههای عملی ابنرشد با مشکل مواجه باشد. تنها راهی که در این رساله به خوبی، امکان تحقیق را بر اساس مبانی ابنرشد فراهم کرد، تأثرپذیری وی از دو گروه فیلسوفان است. لذا جنبه انتقادی رساله در ریشهایترین شکل خود، به تفاوتهای موجود در نظریات اخلاقی و سیاسی فیلسوفان مسلمان باز میگردد. فیلسوفان مسلمان در این دسته از نظریات به دو گروه تقسیم میشوند. گروهی تابع اندیشههای سقراطی افلاطونی و گروهی تابع اندیشههای ارسطوئی نوافلاطونی هستند. ابنرشد یکی از نمایندگان گروه ارسطوئی نوافلاطونی است. وی تلخیصی از جمهوری افلاطون دارد که در آن با تلفیقی که از سیاست و اخلاق ارائه میکند، اندیشههای ارسطوئی نوافلاطونیفارابی را نشان میدهد.تفسیر ابنرشد از جمهوری افلاطون بر اساس مبانی افلاطون نیست بلکه با توجه به آثار ارسطو است.نکته دیگری که در مباحث عملی ابنرشد قابل توجه است، پرداخت بیشتر وی به مباحث سیاسی نسبت به مباحث اخلاقی است. اساسیترین بحثهائی که در حوزه حکمت عملی به آن توجه میشود، مباحث مربوط به اخلاق و سیاست است. بر همگان روشن است که اندیشمندان مسلمان کمتر به مباحث حکمت عملی ابنرشد در برابر حکمت نظری ایشان پرداختهاند. همچنین در حوزه حکمت عملی از بین مباحث فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست، بیشتر به فلسفه سیاسی ابنرشد توجه شده است و بر اساس عواملی، بررسیهای اخلاقی نسبت به مطالعات سیاسی به صورتی کمرنگ در بین اندیشمندان ارائه شده است.در این خصوص، یکی از ویژگیهای مثبت در بازیابی اندیشههای ابنرشد، علاوه بر توجه غربیها، وجود منابع فراوان در میان عرب زبانان است. در این خصوص، ابنرشد شخصیتی است که روشنفکران عرب، الگوی زندگی دینداران را در دوره جدید از او طلب میکنند. و بعضی بر این باورند که بعضی از اندیشههای محوری امروز غرب از ابنرشد سرچشمه میگیرد. اما متأسفانه چنان که بایسته و شایسته است در کشور ما به این بخش از متفکران اسلامی پرداخته نشده است. او جزء معدود متفکران اسلامی است که هم در فقه هم در فلسفه صاحبنظر است و به همین دلیل میتوان در کشف تعارضات بین عقل و دین در حوزه بایدها و نبایدها به الگوی فکری او توجه کرد.با توجه به نکاتی که بیان شد و بر اساس تحقیقات صورت گرفته، میتوان مدعی شد که این رساله، هرچند نتوانسته است گام به گام به تحلیل تمام مطالب ابنرشد بپردازد لکن واقعاً میتوان اعتراف کرد که تحقیق انجام شده در رساله، موضوع نو و بدیعی را مورد بررسی قرار داده است. نوآوری این رساله علاوه بر ارائه تدوینی منسجم از آراء و اندیشههای اخلاقی ـ سیاسی ابنرشد که تاکنون صورت نگرفته بود، عبارت است از پیدا کردن رد پای اندیشههای اخلاقی و سیاسی فیلسوفانی مانند ارسطو و افلاطون و دیگران و کشف چگونگی جمع عقل و دین در حوزه باید و نبایدها. این موضوع مهمترین نیاز کشورهای اسلامی در امور اخلاقی و سیاسی در دوره جدید است. بررسی اندیشه او میتواند ما را تا حدی به فهم دقیقتر این مسئله کمک کند.در پایان با توجه به فعالیتی که توسط نگارنده در حوزه عملی ابنرشد صورت گرفت و بر اساس مطالبی که در بخش ارزیابی تبیین گردید، چند پیشنهاد به نظر میرسد که مناسب است در اینجا بیان شود. اولاً از آنجائی که مسائل این حوزه بیش از حد انتظار بوده است، شاید حق نگاه انتقادی رساله را بخوبی برآورده نکرده است. لذا پیشنهاد میشود که هر یک از اجزاء رساله به صورت یک رساله مستقل در مقطع ارشد یا دکتری به دانشجویان پیشنهاد شود. دوم اینکه مناسب است اندیشههای ابنرشد به صورت تطبیقی با سایر اندیشمندان تأثیرگذار از حوزه سقراطی به بعد در غرب و اندیشمندان و فلاسفه اسلامی شاخص مورد بررسی قرار گیرد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
عقل و دین در اندیشه سیاسی ابن رشد
نویسنده:
احمد بیکلری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ابن رشد
,
علوم انسانی
,
عقل و دین
,
حکمت عملی
,
حکمت عملی
,
اندیشه سیاسی
,
دین از تفکر ابن رشد
چکیده :
پس از ورود فلسفه یونانی و شکل گیری فلسفه اسلامی، مسأله و دغدغه اصلی متفکران مسلمان نسبت سنجی بین یافته های عقل بشری و آموزه های وحیانی و دینی، و رفع برخی تعارض ها بین آنها بوده است.ازاین رو، اندیشمندان مسلمان در این زمینه دچار اختلاف نظر شده، و هر دسته و گروهی کوشید تا به نحوی این مسأله را حل کند. البته عده ای در درون تمدن اسلامی، از همان ابتدا، صورت مسأله را پاک نموده، و به بی نیازی عقل بشر به وحی و دین حکم دادند. محمد ابن زکریای رازی از این دسته است. گروهی دیگر، یافته های عقل بشری از جمله علوم یونانی را تقسیم بندی کرده، و تنها آنهایی را که به نظرشان با مبانی دینی در تضاد نبود پذیرفتند. ابوحامد غزالی از این گروه است.اما دسته دیگری کوشیدند تعارض های به وجود آمده بین برخی از آموزه های دینی و عقل بشری را رفع کنند. ابن رشد از این دسته است. او تلاش کرده تا در ادامه کارهای دیگر فلاسفه و متفکران مسلمان، مسأله را به صورت تفصیلی مطرح و راه حل نهایی را ارائه دهد. اگر یافته های عقل بشری را به دو حوزه نظری و عملی تقسیم نماییم، فلاسفه ومتکلمان، بیشتر در جهت رفع تعارض در حوزه نظری تلاش کرده اند. این در حالی است که فقها عهده دار امور عملی بوده اند. از همین جا اهمیت چهره ابن رشد که هم فیلسوفی برجسته، و هم فقیهی شاخص و صاحب نظر در فقه اهل سنت و نیز فقه مقارن (تطبیقی)، و علاوه بر اینها عهده دار منصب قضاوت بوده است، و با این تعارض ها هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی مواجه می شده، آشکار می گردد. از این رو، در این پژوهش تلاش شده، با سیری در اندیشه های این فیلسوف و فقیه بزرگ مسلمان، مسأله نسبت بین فلسفه و دین در حوزه عملی، و به ویژ سیاست بررسی گردد.اکثر پژوهشهایی که درباره ابن رشد صورت گرفته، اندیشه های او را در حوزه حکمت نظری دنبال کرده و کمتر به مباحث مربوط به حکمت عملی پرداخته اند. از آنجا که ابن رشد علاوه بر فیلسوف، فقیهی برجسته نیز بوده است، مطالعه اندیشه هایش در حوزه عملی به ویژه سیاست از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین یکی از مفروضات اصلی این تحقیق آنست که مسأله اصلی برای ابن رشد برقراری هماهنگی و سازگاری بین حکمت و شریعت بوده است. بنابراین، بررسی رویکرد او برای ایجاد سازگاری بین فلسفه و دین (حکمت و شریعت) در حوزه عملی ارزشمند خواهد بود. ابوالولید، محمد بن احمد بن رشد اندلسی فیلسوف و فقیه بزرگ قرن ششم هجری در زمان و مکانی می زیست که حیرت و سرگردانی در کسب معرفت از مشخصههای آن بود. این مسأله باعث شده بود که فیلسوفان آن دیار، تعیین نسبت میان مردم و عقل و شرع را در دستور کار خود قرار دهند و جایگاه و وظیفه عامه مردم، فیلسوف، متکلم و فقیه را در نسبت با حقایق دینی تعیین کنند.طی دو قرن مبارزه میان فقها، متکلمان و فلاسفه، به علت نفوذ سیاسی فقها در دولت مرابطین و دولت موحدین، پیروزی ظاهری از آنِ فقها بود. فتاوای تکفیر آنها متوجه فلاسفه بود. با این وجود، در عهد موحدین، فلسفه بزرگترین دستاورد خود یعنی اثبات هماهنگی بین عقل و شرع را به دست آورد. این اندیشه در آثار ابن رشد به طور بسیار گسترده مطرح شد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شریعت در فلسفۀ سیاسی ابن رشد
نویسنده:
فرهاد زیویار، ابراهیم مجیدی، امیر اعتمادی بزرگ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ابن رشد
,
مدینه فاضله
,
10. شریعت/ Šarīʿa
,
فلسفه سیاست
,
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
کلیدواژههای فرعی :
رابطه عقل و شرع ,
سعادت و شقاوت ,
الفیلسوف ,
رابطه فیلسوف و نبی ,
سلوک عملی ,
حکمت مدنی ,
رییس مدینه فاضله ,
قانون شریعت ,
حکمت عملی ,
مُثُل ,
اصطلاحنامه فقه ,
حکمت ,
کتاب جمهوری (افلاطون) ,
علوم نظری ,
اهل مدینه فاضله ,
تفاوت فیلسوف و نبی ,
علم مدنی ,
فضایل عملی ,
شریعت و قانون انسانی ,
فهم شرعی ,
ضرورت وحی در مدینه فاضله ,
ضرورت شریعت در مدینه فاضله ,
اعمال اخلاقی ,
قانون انسانی ,
علم الملکه ,
علم الکیف ,
کمالات انسانی ,
کمالات چهارگانه ,
مدینه طغیان ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
,
غلامحسین ابراهیمی دینانی
چکیده :
مدینۀ فارابی بر انطباق فلسفه و دین استوار است و بخش عملی دین همان است که کلیاتش در فلسفۀ عملی بیان شده است. مدینۀ ابن سینا نیز مدینهای است واقعی که به شریعت پیامبر (ص) تکیه دارد. حال مدینۀ ابن رشد چه ویژگیای دارد؟ بر چه استوار است و در آن شرع چه جایگاهی دارد؟ در واقع، اگر اساس مدینۀ فارابی بر تقارن است و اساس مدینۀ ابن سینا بر شریعت، مدینۀ ابن رشد بر چه اساس و بنیادی شکل گرفته است؟ در این مقاله با توجه به نظام فلسفی ابن رشد سعی شده است تا به جایگاه شریعت در فلسفۀ سیاسی او پرداخته شود. این اندیشمند، با توجه به افق فکری خود یعنی تمدن اسلامی، در شرح جمهوری مدینۀ فاضلة افلاطون را در افق تمدن اسلامی مورد خوانش قرار میدهد و پیامبر (ص) را بنیانگذار آن معرفی میکند. او بین شریعت و قانون انسانی تضادی نمیبیند و ضمن اینکه شریعت را در تحقق فلسفه مؤثر میپندارد، فلسفه را نیز در چنین جامعهای از فهم شرعی برخوردار میداند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل رابطه تربیت اخلاقی و جنسیت مبتنی بر انسانشناسی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مهدیه مستقیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اخلاق
,
اخلاق و جنسیت
,
اهداف تربیت اخلاقی
,
اخلاق دینی
,
فلسفه اخلاق اسلامی
,
اصطلاحنامه اخلاق اسلامی
,
فلسفه اخلاق (عام)
,
آیت اله جوادی آملی
کلیدواژههای فرعی :
کمال ذاتی ,
انسان شناسی ,
اراده ,
انسان شناسی عرفانی ,
جهان بینی عرفانی ,
حی متأله ,
فمینیسم ,
03. انسان شناسی Human nature ,
صفات الهی ,
جهان بینی عرفانی ,
علم نفس ,
اهل بیت(ع) ,
اراده انسان ,
استکمال نفس انسانی ,
انسان شناسی اسلامی ,
صفات خدا ,
فمینیسم پست مدرن ,
عدالت گرایی ,
فمینیسم ,
فمینیسم برابری ,
برابرانگاری جنسیتی ,
عدالت گرایی جنسیتی ,
حکمت عملی ,
تعلیم و تربیت قرآنی ,
اراده ,
انسان شناسی اخلاق ,
حکمت عملی ,
امامان معصوم علیهم السلام ,
برابرانگاری افراطی جنسیتی ,
نابرابرانگاری افراطی جنسیتی ,
متمایزانگاری ارزش اخلاقی ,
تمایزگرایی جنسیت ,
بایستگی تمایزگرایی جنسیتی ,
کمال ابزاری ,
فمنیسم اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
,
محمد بن یعقوب کلینی
,
خواجه نصیرالدین طوسی
,
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
,
عبدالله جوادی آملی
,
محمدتقی مصباح یزدی
,
ابن سینا: ابوعلی سینا
شاپا (issn):
2383-2916
چکیده :
نظریه عدالتگرای علامه جوادی آملی، در تقابل با نظریات رقیب (برابرانگاری و نابرابرانگاری افراطی) که به نفی مطلق یا اثبات مطلق تمایزگرایی جنسیتی در حوزه تربیت اخلاقی میپردازد، از شاخصهها و امتیازات چشمگیری برخوردار است. تحلیل مفهوم تربیت اخلاقی از منظر ایشان به نفی کلی تمایزگرایی منجر نمیشود. بررسی رابطه جنسیت با هویت انسانی زن و مرد بر اساس مبانی انسانشناسی ایشان در هر سه رویکرد قرآنی، فلسفی و عرفانی، برابرانگاری را در عرصه بسیار وسیعی از این قلمرو، ثابت میکند. سنجش رابطه جنسیت با سه جنبه اصلی تربیت اخلاقی (یعنی اصول، اهداف و ارزشهای اخلاقی) نیز وسعت محدوده برابرانگاری را تأیید مینماید؛ اگرچه میباید برای تمایزگرایی جنسیتی نیز متناسب با تفاوتهای تکوینی در شیوههای تربیت اخلاقی، سهم محدودی در نظر گرفت.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اخلاق نیکوماخوس ارسطو
نویسنده:
کالوین پینکین
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قاعده حد وسط
,
اختیار انسان
,
کمال نهایی انسان
,
مکتب اخلاق فضیلت محور
,
حکمت عملی
,
خیر محض
,
اخلاق ارسطویی
,
تفسیر فلسفی سعادت
,
اخلاق ارسطویی
کلیدواژههای فرعی :
عادت ,
علم نفس ,
افعال نفس ,
لذت ,
انفعال نفسانی ,
مسئولیت پذیری ,
غایت فی نفسه اخلاق ,
نفس شناسی اخلاقی ,
انقتاد ارسطو به نظریه مثل ,
علم النفس افلاطونی ,
اخلاق عقلانی ,
تفکیک فضایل عقلانی و اخلاقی ,
دخالت عقل در اخلاق ,
سرشت عمل ,
ضعف اراده اخلاقی ,
تفسیر خلقی اخلاق ,
شخصیت اخلاقی ,
چکیده :
در این مقاله، نظریه اخلاقی ارسطو از رهگذر بررسی انتقادی کتاب اخلاق نیکوماخوس بررسی شده است. مفهوم محوری اخلاق ارسطو، مفهوم سعادت یا کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فینفسه مطلوب باشد نه آن که به دلیل چیزی دیگر مطلوب باشد. به تعبیر دیگر، ارسطو در پی خیر برین بود. ارسطو انسان سعادتمند را انسان فضیلتمند میداند و تحلیل ارسطو از فضیلت، تأثیری چنان درازآهنگ داشته که در عصر حاضر، با بازسازی نظریه او، اخلاقی پدید آمده که به اخلاق مبتنی بر فضیلت (virtue ethics) موسوم است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 36 تا 57
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
«گزارش و تحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی در باره نسبی گرایی اخلاقی»
نویسنده:
مصطفی سلاطین، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اخلاق دینی
,
دین و اخلاق
,
نسبیت اخلاق
,
نسبیت معرفت شناختی اخلاقی
,
فلسفه اخلاق (عام)
,
آیت اله جوادی آملی
کلیدواژههای فرعی :
علم نفس ,
اهل بیت(ع) ,
اصول اخلاقی ,
گزاره اخلاقی ,
حکم اخلاقی ,
نسبیت گزارههای اخلاقی ,
صدق گزارههای اخلاقی ,
حکمت عملی ,
حکمت نظری ,
حکمت متعالیه ,
حرکت جوهری ,
قرآن ,
نسبی گرایی توصیفی ,
واقعیت اخلاقی ,
واقعیت و ارزش ,
عامگرایی اخلاقی ,
نسبیگرایی هنجاری ,
رابطه باید و هست ,
مصالح عام اجتماعی ,
برهان پذیری اصول اخلاقی ,
نسبی گرایی فرااخلاقی ,
معرفت عام و جهانشمول ,
معیار کلی اخلاقی ,
شک در ماهیت گزاره اخلاقی ,
مادیت علم ,
تجربی بودن احکام اخلاقی ,
کلیت اصول اخلاقی ,
جاودانگی اصول اخلاقی ,
ماهیت گزاره های اخلاقی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
,
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
,
عبدالله جوادی آملی
,
محمدتقی مصباح یزدی
شاپا (issn):
2383-3025
چکیده :
اطلاق و نسبیت اخلاق از مباحث مهم در حوزه فلسفه در طول تاریخ این رشته است. برخی مقهور یافتههایی همچون تفاوت فرهنگها، جوامع، آداب و رسوم و حتی سلایق فردی شده و با نفی هرگونه عامگرایی و اطلاق در حوزه قواعد و احکام اخلاقی، به سوی نسبیگرایی متمایل شدهاند. در مقابل، گروهی نسبیت را نه تنها خلاف یافتههای عقلی دانستهاند، اعتقاد به آن را به ضرر افراد و مصالح عام اجتماعی میدانند. فیلسوفان مسلمان با تکیه بر اعتقادات دینی و دریافتهای عقلی، احکام اخلاقی را کاشف از واقع میدانند و منکر جعلی بودن این اصول هستند. آیت الله جوادی آملی، مفسر حکمت متعالیه و فیلسوف اسلامی، با توجه به علم بشری و نحوه تحصیل آن و نیز کلیت و جاودانگی اصول و احکام اخلاقی، هرگونه نسبیت در اخلاق ـ بلکه در شناخت انسانی ـ را نفی کردهاند و با ارجاع امکان شناخت احکام اخلاقی به تجربه بشری، علمی بودن و برهانپذیری اصول اخلاقی را اثبات کردهاند. این مقاله با ذکر مؤلفههای اصلی نسبیگرایی اخلاقی، دلایل این حکیم متأله را در نقد این مؤلفهها تشریح میکند و با توجه به مبنای واقعی بودن اصول و احکام اخلاقی، مستندات ایشان بر اطلاق و کلیت این اصول را تبیین خواهد کرد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 73 تا 100
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی شکاف بین نظر و عمل اخلاقی از دیدگاه ارسطو
نویسنده:
محسن جوادی، علیرضا صیادنژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
عمل اخلاقی
,
نظر و عمل
,
آکرسیا
,
فلسفه اخلاق (عام)
,
ضعف اراده اخلاقی
,
فلسفه اخلاق ارسطو
کلیدواژههای فرعی :
اخلاق نیکوماخوس ,
عقل شهودی ,
امیال انسانی ,
پرهیزکاری ,
03. انسان شناسی Human nature ,
افعال انسان ,
انتخاب(امامت) ,
معرفت اخلاقی ,
اپیستمه ,
حکمت عملی ,
حکمت نظری ,
فلسفه یونان ,
انفعال نفسانی ,
تشخص ,
انسان شناسی اخلاقی ,
معرفت شناسی اخلاقی ,
تخیل(راه های معرفت) ,
باور صادق موجه ,
حس مشترک ,
عقل عملی((مدرک کلیات مربوط به عمل)، مقابل عقل نظری)Alʿaql al-ʿamalī(practical intellect) ,
عقل نظری((مدرکات عقل نظری)، اصطلاح وابسته) ,
لوگوس(اصطلاح وابسته) ,
نظام اخلاقی سقراط ,
میل و شوق ,
غایت انگاری اخلاقی ,
عمل هدفمند ,
فعل غیراختیاری ,
وحدت معرفت و فضیلت ,
معرفت زاینده ,
علم خطا ,
ناپرهیزکاری ,
مبادی عمل ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
محمدتقی مصباح یزدی
شاپا (issn):
6123 2251
چکیده :
شکاف بین نظر و عمل اخلاقی (ضعف اراده اخلاقی)، یکی از مباحثی است که همواره مورد توجه مکاتب اخلاقی بوده است. یک نظام اخلاقی موفق علاوه بر ارایه دستورات اخلاقی، باید متوجه موانع تحقق این دستورات نیز باشد. این بحث در فلسفه اخلاق ارسطو تحت عنوان آکرسیا مطرح شده است که ناظر به بحث اتحاد معرفت و فضیلت افلاطون است. در دیدگاه سقراط و افلاطون، علت موثر بر عمل، صرفا معرفت است، به گونه ای که هیچ علتی در مقابل معرفت روشن نمی تواند مانع عمل شود. ارسطو با قبول تاثیر معرفت بر عمل اخلاقی، بر این عقیده بود که میل و نفس انسانی این توانایی را دارد که گاه به رغم معرفت و حتی معرفتی روشن، مانعی را بر سر راه عمل اخلاقی ایجاد نماید. او برای تحقق عمل، چندین علت را به صورت پراکنده در نظریه های اخلاقی خود بر می شمرد و مبانی عمل را در امور متعدد جست و جو می نماید. از نظر ارسطو، امیال، که از تخیل نفس ناپرهیزگاری برخاسته اند، این امکان را دارند که گاه شرایطی ایجاد نمایند تا انسان دست به عملی برخلاف علم و شناخت عقلانی خود بزند. در چنین شرایطی که انسان با علم به فضیلت بودن یک عمل برخلاف آن رفتار می کند، می شود چنین گفت که علم انسان به فراموشی سپرده شده است. ارسطو این ضعف اخلاقی را به وجود میل و شوق در انسان نسبت می دهد، امری که با مقابله با آن، عمل اخلاقی تحقق پیدا می کند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
مشخصات اثر
ثبت نظر
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
تعداد رکورد ها : 114
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید