جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 229
من‌العقیده الی‌الثوره المجلد 4
نویسنده:
حسن حنفی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: المرکز الثقا‌فی‌ العربی‌؛ دار التنویر,
چکیده :
«من العقيدة الى الثورة»، كتابى است پنج جلدى، به زبان عربى، در باره كلام نومعتزليان، نوشته دكتر حسن حنفى، از متفكران معاصر مصرى متعلق به جريان چپ اسلامى. مؤلف، در اين كتاب به آراى كلامى معتزله در چارچوب پروژه فكرى‌اش در بازخوانى و تجديد علم كلام توجه نشان داده است.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 32
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
فلسفة و الاعتزال فى نهج البلاغة
نویسنده:
قاسم حبيب جابر
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
المؤسسة الجامعية للدراسات والنشر,
چکیده :
ان الطروحات الفلسفية التي أشتمل عليها فكر الامام علي(ع) في نهج البلاغة تُمثل نمطاً من التفكير يغلب عليه طابع الاعتزال. ورغم ان ما جاء في غالبيته قد خالف النهج الفلسفي المتعارف عليه، فان روعة العبارة، وعمق المعنى، و جذالة اللفظ، و غزارة المادة، ونوع المواضيع التي تحدث عنها، وهي نفسها التي ترتد اليها محاولات الفلاسفة، قديمهم وحديثهم على السواء، الا وهي: الله والكون والانسان، هذه الامور جميعها، تثبت بما لا يدع مجالا للشك بأن (فكر الامام) هو في صميم الفلسفة، ومن المراجع الهامة التي يمكن ان يعتمد عليها في البحث عن مبادىء الاعتزال، وان مؤلف هذا لطرح، وباعث هذا الفكر، أنما هو فيلسوف بمادته الآيديولوجية وان لم يعتمد الفلسفة، وان ما صدر عنه من أقوال وخطب، تعبر عن تواصل حقيقي بين انسان و انسان.
بازکاوی ادله امامت عامه از دیدگاه سید مرتضی و قاضی عبدالجبار معتزلی
نویسنده:
سمیه خلیلی آشتیانی
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: نبا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمام جوامع انسانی از دیرباز تا امروز تدبیری برای ادارۀ امور جامعۀ خویش اندیشیده اند، این گونه که شخص یا اشخاصی به شیوه های مختلف این مهم را به عهده گرفته اند. در جامعۀ اسلامی که شکل گیری آن به وجود حضرت محمّد (ص) صورت گرفته و حیات سیاسی و اجتماعی آن نیز تحت الشعاع آموزه های اسلامی است، ادارۀ جامعه اسلامی تا زمان حیات پیامبر اکرم (ص) به عهدۀ ایشان بود، اما این موضوع یعنی رهبری جامعۀ اسلامی پس از فقدان ایشان به مسئله ای اختلافی بین مسلمانان مبدل گشت، هر چند اصل نزاع آنها بر سر مصداق امام شکل گرفت، اما بعدها اصل مسئلۀ امامت به عنوان موضوعی کلامی مطرح شد. اما بحث در مورد امامت صرفاً یک بحث تاریخی نیست تا در شرح و تبیین یک رخداد مهم در تاریخ اسلام خلاصه شود؛ امامت، ابعاد و زوایای مهم دیگری نیز دارد؛ این مسئله، با حیات فکری، اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی امت اسلامی رابطه ای استوار و تعیین کننده دارد. جایگاه مهم و برجسته بحث امامت در تفکر و تعالیم اسلامی نیز از همین ابعاد اساسی و سرنوشت ساز آن، ناشی می شود. موضوع این نوشتار چنانچه گفته شد بررسى تطبیقی ادلۀ عقلی و نقلی امامت عامه در کتاب المغنی از قاضی عبدالجبار و الشافی، اثر سید مرتضی است. مقصود از ادلۀ عقلی و نقلی امامت عامه، صرفاً تمام دلایلی از این دو جنس برای اثبات امامت عامه نیست بلکه تمام ادلۀ عقلی و نقلی ای است که ضمن مباحث امامت عامه، از سوی این دو متکلم عنوان شده است، و هدف نویسنده نیز بیان گزارش توصیفی و تحلیلی مباحث امامت عامه از کتاب الشافی فی الامامة سید مرتضی است که چون المغنی را هر چند در قالب عباراتی کوتاه در بطن و متن خود دارد، همزمان المغنى نیز گزارش می شود، گاهی در کنار این روایت گری به نقد عبارات نیز پرداخته شده است. این کتاب اثری است تخصصی در زمینه امامت عامه که شیوه تالیف کتاب ترجمه، تحقیق، بررسی، تطبیق و تحلیل است. در این اثر در کتاب الشافی فی الامامه نوشته سید مرتضی علم الهدی و المغنی فی ابواب التوحید و العدل اثر قاضی عبدالجبار معتزلی را که هر دو به زبان عربی هستند مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. الشافی فی الاماه در پاسخ به شبهات قاضی عبدالجبار در جلد بیستم کتاب المغنی به نگارش درآمده است و مباحث مربوط به امامت اعم از امامت عامه و خاصه را در بر دارد.اما شکل و ساختار کتاب به گونه ای نیست که بتوان مباحث آن را به صورت منظم و دسته بندی شده مانند دیگر کتب کلامی یافت. این مسئله و همچنین قلم دشواریاب سید مرتضی سبب شده بود این کتاب علیرغم اینکه توسط شیخ طوسی شاگرد سید مرتضی نیز تلخیص شود، همچنان در مجامع علمی مهجور باشد. این دو متکلم شیعی و معتزلی، معاصر با یکدیگرند و هر دو از بزرگان نحله فکری خور به شمار می آیند و این اهمت بررسی اثر ایشان را دو چندان می ساخت. در این اثر تقریبا دو جلد از چهار جلد الشافی فی الامامه که به مبحث امامت عامه پرداخته بود، ترجمه شده و برای تحقیق و تکمیل آن از ۷۴ منبع عربی و ۱۲ منبع فارسی استفاده شده است. این کتاب در یک مقدمه و چهار فصل تنظیم شده است: فصل اول در وجوب عقلی امامت، فصل دوم در وجوب نقلی و شرعی امامت، فصل سوم و چهارم نیز به صفات امام و تحقق امامت اختصاص یافته است. در ابتدای هر موضوع در هر فصل پیشینه بحث از جانب متکلمان شیعه و معتزله به سیر تاریخی قرن دوم تا هشتم ذکر شده است.
خلق در کلام اسلامی
نویسنده:
احمد پاکتچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی,
شافی فی الإمامة المجلد4
نویسنده:
الشریف المرتضى علی بن الحسین الموسوی؛ مقدمه و علقه: السید عبدالزهرا الحسینی الخطیب
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , حاشیه،پاورقی وتعلیق , مدخل آثار(دانشنامه آثار)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : موسسه الصادق للطباعه و النشر,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الشافي في الإمامة رساله‌اى است به زبان عربى از سيد‌‎مرتضى علم الهدى (متوفاى 436 ه‍.ق)، فقيه و متكلم نامدار شيعى.سيد‌‎مرتضى اين رساله را در نقد فصل امامت كتاب «المغنى في ابواب التوحيد و العدل» نوشتۀ قاضى عبدالجبار همدانى (متوفاى 415 ه‍.ق) از متكلمان نامدار معتزلى به نگارش درآورده و ديدگاه‌هاى او را دربارۀ مسألۀ امامت به چالش كشيده است. جلد چهارم: در سخن قاضی، در مورد کسی که اختیار (انتخاب امام) را، بی‌اعتبار می‌داند. در ردّ سخن قاضی، در مورد این‌که أبوبکر، برای امامت شایسته بود. در آنچه قاضی، به وسیلۀ آن، مطاعن وارده بر أبوبکر را، پاسخ گفته است. در جواب قاضی، در مورد امامت عمر بن خطاب. در جواب قاضی، در مورد مطاعن عمر. ردّ سخن قاضی، در امامت عثمان. در ردّ کلام قاضی، بر بی‌اعتبارکنندگان عثمان. در اثبات امامت امیر المؤمنین. در توبه طلحه، زبیر و عایشه.
شافی فی الإمامة المجلد1
نویسنده:
الشریف المرتضى علی بن الحسین الموسوی؛ مقدمه و علقه: السید عبدالزهرا الحسینی الخطیب، مراجعه: السید فاضل المیلانی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , حاشیه،پاورقی وتعلیق , مدخل آثار(دانشنامه آثار)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه الصادق للطباعه و النشر,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الشافي في الإمامة رساله‌اى است به زبان عربى از سيد‌‎مرتضى علم الهدى (متوفاى 436 ه‍.ق)، فقيه و متكلم نامدار شيعى.سيد‌‎مرتضى اين رساله را در نقد فصل امامت كتاب «المغنى في ابواب التوحيد و العدل» نوشتۀ قاضى عبدالجبار همدانى (متوفاى 415 ه‍.ق) از متكلمان نامدار معتزلى به نگارش درآورده و ديدگاه‌هاى او را دربارۀ مسألۀ امامت به چالش كشيده است. جلد اول تحقیق آنچه صاحب المغنی، پیرامون وجوب امامت ذکر کرده است. استدلال بر وجوب امامت، بنا به دلایل نقل. مخالفت قاضی، با ادله شیعه در امامت و عصمت.
شافی فی الإمامة المجلد3
نویسنده:
الشریف المرتضى علی بن الحسین الموسوی؛ مقدمه و علقه: السید عبدالزهرا الحسینی الخطیب، مراجعه: السید فاضل المیلانی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , حاشیه،پاورقی وتعلیق , مدخل آثار(دانشنامه آثار)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : موسسه الصادق للطباعه و النشر,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الشافي في الإمامة رساله‌اى است به زبان عربى از سيد‌‎مرتضى علم الهدى (متوفاى 436 ه‍.ق)، فقيه و متكلم نامدار شيعى.سيد‌‎مرتضى اين رساله را در نقد فصل امامت كتاب «المغنى في ابواب التوحيد و العدل» نوشتۀ قاضى عبدالجبار همدانى (متوفاى 415 ه‍.ق) از متكلمان نامدار معتزلى به نگارش درآورده و ديدگاه‌هاى او را دربارۀ مسألۀ امامت به چالش كشيده است. جلد سوم ردّ سخن قاضی، در مورد صفات واجب امام. ردّ آنچه قاضی، در مقدار علمی که امام به آن متمایز می‌شود، وارد کرده است. ردّ سخن قاضی، در مورد افضل. ردّ کلام قاضی، در مورد روایت ان الأئمة من قریش. ردّ کلام قاضی: آیا عدول از قریش، در باب امامت جایز است یا نه؟ در مورد عدد عاقدین امامت کسانی که از طرف امت، با امام بیعت می‌کنند، به آن استناد کرده است. ردّ سخن قاضی، در مورد امامت ابوبکر.
بررسی تطبیقی اندیشه های کلامی قاضی عبدالجبار و قاضی عضدالدین ایجی در باب توحید و صفات الهی
نویسنده:
مصطفی جلیلی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
موضوع نوشتارحاضر«بررسی تطبیقی اندیشه­‌های کلامی قاضی عبدالجبار همدانی (م415هـ) و قاضی عضدالدین ایجی (م756هـ) در باب توحید و صفات الهی» است که در چهار فصل نگارش شده است. در فصل اول با توجه به اهمیت این دو شخصیت و متعلق بودنشان به دو فرقه کلامی مهم معتزله و اشاعره ضمن تعریف علم کلام به شرح حال کامل زندگانی قاضی عبدالجبار و ایجی اختصاص یافته است. فصل دوم در باب توحید و معانی و مراتب آن است. هر دو شخصیت به «جزء نداشتن و مرکب نبودن پروردگار» و «نفی تشبیه و تجسیم او »قائلند. این­دو معرفت­‌شناسی خداوند را واجب دانسته با این تفاوت که قاضی عبدالجبار این وجوب را عقلی دانسته و قاضی ایجی آن را شرعی می­‌داند. در باب ایمان عبدالجبار، عمل را که شامل طاعات، واجبات و مستحبات است، داخل در ایمان نموده و آن را قابل زیادت و نقصان می­داند لیکن قاضی ایجی عمل را در آن داخل نکرده و ایمان را تصدیق بما جاء النبی می­داند و طبق اکثر اشاعره آن را قابل زیادت و نقصان‌ نمی­‌داند. در فصل سوم پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی اسم، صفت و ذات، و تقسمیات صفات از منظر عبدالجبار و ایجی، سخن از رابطه ذات و صفات شده که در این موضوع عبدالجبار قائل به نظریه «نیابت ذات از صفات» ابوعلی جبائی(م303ق) است. قاضی ایجی دیدگاه «زیادت صفات بر ذات» را بیان داشته در حالی که ادله­ی قدمای اشاعره بر این امر را رد کرده و خویش نیز بر آن استدلالی ننموده است. برخلاف ایجی، قاضی عبدالجبار قائل به عدم توقیفی بودن اسماء خداوند است. فصل چهارم در موضوع صفات خبریه و رؤیت خداوند است که قاضی عبدالجبار معانی صفات خبریه را تأویل کرده، و حمل معانی ظاهری این آیات و روایات را بر معانی حقیقی­‌شان ممنوع دانسته است. لیکن قاضی ایجی به دلیل عدم قطع به معانی تأویلی، ضمن نفی تشبیه و تجسیم و عدم پذیرش صفت بودن معانی ظاهری، قائل به توقف است. در موضوع رؤیت در قیامت، قاضی عبدالجبار، آن را به دلیل «مجاوره» و «حال» واقع شدن در صورت رؤیت، رد می­‌کند این درحالی است که قاضی ایجی رؤیت را صحیح می­‌داند و قائل است که مؤمنین در قیامت با چشم سر خداوند را خواهند دید.
شافی فی الإمامة المجلد2
نویسنده:
الشریف المرتضى علی بن الحسین الموسوی؛ مقدمه و علقه: السید عبدالزهرا الحسینی الخطیب، مراجعه: السید فاضل المیلانی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , حاشیه،پاورقی وتعلیق , مدخل آثار(دانشنامه آثار)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : موسسه الصادق للطباعه و النشر,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الشافي في الإمامة رساله‌اى است به زبان عربى از سيد‌‎مرتضى علم الهدى (متوفاى 436 ه‍.ق)، فقيه و متكلم نامدار شيعى.سيد‌‎مرتضى اين رساله را در نقد فصل امامت كتاب «المغنى في ابواب التوحيد و العدل» نوشتۀ قاضى عبدالجبار همدانى (متوفاى 415 ه‍.ق) از متكلمان نامدار معتزلى به نگارش درآورده و ديدگاه‌هاى او را دربارۀ مسألۀ امامت به چالش كشيده است. جلد دوم در مورد آنچه قاضی، در رد وجوب نص، از جهت عقل، برآن استناد کرده است. ابطلال آنچه قاضی، بواسطۀ آن، طرق وجوب نص را، بی‌اعتبار کرده است. ابطال آنچه قاضی، به وسیلۀ آن، ثبوت نص و ورود نقل (در مورد امام) را، رد کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 229