جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نقد و بررسی برخی شبهات یوسف دره حداد در خصوص اعجاز قرآن کریم با تاکید بر کتاب "نظم القرآن و الکتاب، معجزه القرآن"
نویسنده:
علیرضا حیدری؛ استاد راهنما: محمدعلی رضایی اصفهانی استاد راهنما: محمدرضا ضمیری استاد مشاور: محمدحسن زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این رساله نقد برخی شبهاتی است که «یوسف دره حداد»درکتاب«نظم القرآن والکتاب،معجزة القرآن»درانکاراعجازقرآن مطرح کرده است واز روش توصیفی، تحلیلی وانتقادی بهره گرفته ایم.باعنایت به این که قداست قرآن واثبات نبوت پیامبراعظم(ص)منوطبه وحیانی ومعجزه دانستن این کلام الهی است برخی دشمنان قرآن بویژه مستشرقان باعلم به این مطلب،برای رسیدن به اهداف خود، باپیش فرض «غیر وحیانی وغیرالهی بودن» قرآن واردبحث شده اند.وبخش وسیعی ازتحقیقات خودرا درجهت اثبات این مدعا متمرکزنموده وسعی کرده اند باطرح شبهاتی درجهت زیرسوال بردن معجزه جاوید پیامبراکرم(ص)، نبوت آن حضرت را منکرشوند تادرنتیجه دین اسلام اعتبارخود را ازدست دهد.دره حداد نیزیکی ازاین مستشرقان است.ازجمله اهّم مبانی وی این است که پیامبراکرم(ص)مصلح اجتماعی ونابغه عصرخود بوده وقرآن کریم محصول اندیشه بشری آن حضرت است که درتعامل با محیط وفرهنگ زمانه،بابهره گیری ازکتب مقدس «تورات وانجیل» شکل گرفته است. وی سعی می کند با استناد به آیاتی ازقرآن که دلالت برتصدیق وتفصیل تورات وانجیل دارد وهمچنین شباهت دربسیاری ازاخباروقصص قرآن وعهدین مدعای خود را اثبات نماید.حال آن که اشتراک ادیان الهی درکلیاتی همچون توحید،نبوت،معاد،عبادت،عقلانیّت واخلاق ازیک سو، نشانه ی پایه ونسخ ناپذیربودن این معارف است وازسوی دیگر،نشانه آن است که همه ادیان الهی منشاء واحدوخاستگاه الهی دارند.لذاانکاراخبارغیبی«قصص قرآن» واقتباس ازعهدین باتوجّه به تفاوت آنهادرمحتوا،اهداف و واقع گرایی قصص قرآنی نقض می شود.مبنای وی درخصوص تحریف آیات قرآن «نقیصه،زیادت»نیزباتوجه به اجماع مسلمین درانکارهرگونه تحریف درآیات قرآن، رد می شود.ادعای انکاراعجازادبی قرآن باتاکید وی به غیروحیانی بودن الفاظ قرآن وغیرقابل فهم بودن آیات،نیزمنطقی نیست؛ زیرا قرآن کتابی است که درهمه جوانب« لفظ ومعنا» وحیانی بوده وبرای همگان قابلفهم می باشد.ازاین رومدعیّات وی درانکاراعجازقرآن براساس تفسیرهای نادرست بوده ومبتنی برهیچ دلیل ومنطقی نیست.
نقد و بررسی نظریه انسجام‌گروی در حوزه موجه‌سازی معرفت بشری با تأکید بر آرای کیث لرر
نویسنده:
مهدی عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بنا بر تحلیل سه‌جزئی رایج در معرفت‌شناسی غربی، معرفت عبارت است از باور صادق موجه. اما کیث لرر به‌جای باور، پذیرش با هدف احراز حقیقت و اجتناب از خطا را قرار داده، درباره چیستی صدق نیز معتقد به نظریه علامت‌زدایی است. وی در پاسخ به مسأله گتیه، نقض‌ناپذیری و عدم ابتنای توجیه بر باور کاذب را به عنوان شرط چهارم معرفت مطرح می‌کند. و در مقام مهم‌ترین نظریه‌پرداز انسجام‌گروی در توجیه معرفت، با ابداع اصطلاحات متعدد و ارائه مجموعه‌ای پیچیده از تعاریف گوناگون درصدد تبیین تحلیل خویش از حقیقت معرفت با روی‌کرد انسجام‌گروانه در توجیه برآمده، در نهایت بدین نتیجه می‌رسد که S به گزاره p معرفت دارد اگر و تنها اگر (1)S گزاره p را بپذیرد، (2) گزاره p صادق باشد، (3) S در پذیرش گزاره p به‌طور کامل موجه باشد، یعنی پذیرش p برای شخص S بر پایه منظومه مقبول او در آن زمان نسبت به پذیرش‌های رقیب، معقول‌تر باشد، بدین معنا که منفعت معرفتی محتمل آن برای فاعل شناسا بیش از منفعت معرفتی محتمل همه رقبایش باشد، و (4) توجیه S در پذیرش گزاره p با هیچ گزاره کاذبی نقض نشود، یعنی پس از کنار گذاشتن همه باورهای اشتباه از منظومه پذیرشی فرد، پذیرش گزاره p هم‌چنان نسبت به رقبای خود معقول‌تر باشد. حاصل تحلیل لرر این است که معرفت چیزی بیش از توجیه نقض‌ناپذیر نیست. افزون بر نقدهای اساسی که بر مبادی انسجام‌گروی لرر وارد است، اصل دیدگاه وی نیز دارای اشکالات متعددی است. انسجام‌گروی لرر افزون بر اشکالات عام انسجام‌گروی در توجیه مثل لزوم دور و تسلسل در توجیه، گسستگی منظومه منسجم از واقعیت و نسبیت در معرفت، گرفتار اشکالات دیگری نیز می‌باشد که 1) ناتمامی اصل قابلیت اعتماد فاعل معرفت بر خودش، 2) نادرستی تفسیر انسجام به معقولیت یک پذیرش نسبت به رقبایش، 3) ناتمامی فرض منتقد دانای کل و نیز 4) نادرستی شرط چهارم و ابهام در تفسیر نقض‌ناپذیری از جمله آن‌هاست.
روش کلامی مؤمن الطاق در مواجهه با مکتب‎های کلامی معاصرش
نویسنده:
اکبر اقوام کرباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه کنکاش‌های علمی دانشمندان در عرصه‌های مختلف همراه با پیدایش جریان‌ها و مکاتب گونه‌گون فکری، چالش‌های فراوان و جدی‌ّای را فراروی عالمان دینی تشیع قرار داده است. پیدایش مسائل نو و چالش‌های جدید در عرصه تاریخ تفکر و کلام شیعه، وظیفه پاسداران حریم دیانت را دوچندان کرده است، رسالتی که تنها با کوششی معقول و منطقی مبتنی بر اصول اسلامی و میراث کهنِ آن دست یافتنی است. اما بررسی مسایل و معضلات امروزین متکلمان و طبیعتاً پاسخگویی بدان‌ها، نمی‌تواند بدون توجه به میراث کهن و تراث قدیمی این دانش صورت گیرد؛ چراکه پیش‌برد فکر و اندیشه، زمانی به صواب نزدیک است که بر اساس میراث گذشته صورت پذیرد تا از اصول دینی و عقیدتی خویش دور نیافتد و سر از خط انحراف فکری و عقیدتی در نیاورد و حتی اگر امروزه چنین می‌نماید، با استمداد از بازخوانی همان میراث، کژیهای احتمالی به راستی بدل گردد.تاریخ شکل گیری کلام امامیه، بزرگان و اندیشمندانِ نخستین این دانش، ارتباط اینان با یکدیگر و اهل‌بیت علیهم‌السلام در عصر حضور، مباحث کلامی و روش‌های مورد استفاده اینان در فرآیند تکلم و ... از جمله مباحث مهمی است که سهم به‌سزایی در به دست دادن تاریخی از تفکر شیعه دارد؛ تاریخی که در یک پارادایم قابل دفاع، می‌تواند بسیاری از شبهات و مسایل ناظر به فکر و تاریخ شیعه را که امروزه متکلمان با آن درگیر هستند را پاسخ دهد.امروزه این مشکل از سوی برخی مطرح می‌شود که کلام امامیه نه در محتوا و نه در روش، اصیل نیست و ریشه در آموزه‌های اصیل اسلام و تشیع ندارد. صورتی تعدیل شده از این فرضیه را می‌توان در پروژه برخی دیگر یافت که کلام امامیه را در صورت نیکو و قابل قبول آن، مرهون تلاش‌های متفکران معتزلی می‌دانند و آن را دانشی معرفی می‌کنند که نه تنها ریشه در باور‌های اصیل شیعی ندارد، بلکهبسیار از تفکر آنان متأثر است. تأثیرپذیری کلام شیعه از کلام اعتزال در محتوا و روش فرضیه‌ای است که برخی از پروژه‌های به انجام رسیده در مغرب زمین و حتی ایران در پی اثبات آن بوده‌اند. از نگاه آنان عقل‌گراییِ متکلمانی چون شیخ مفید و سید‌مرتضی و شاگردان ایشان نیز در همین راستا تفسیر و تأویل شده و متکلمان ماقبل از اینان نیز عمدتاً افرادی تلقی شده‌اند که بر پایه نقل به دفاع از دین پرداخته‌اند و اگر نمود‌هایی از عقل‌گرایی در آن‌ها یافت می‌شود تحت تأثیر معتزلیان رخ نموده است.ابوجعفر مومن‌الطاق اما، شخصیتی است که منابع از وی به عنوان یکی از نخستین دانشوران و متکلمان شیعی یاد کرده‌اند. وی در عصر صادقین علیهم‌السلام زندگی می‌کند و همراه با هشام‌بن‌حکم و هشام‌بن‌سالم و زراره‌بن‌اعین تلاش می‌کند از مبادی و مبانی فکر شیعه دفاع نماید.نکته قابل ملاحظه و دقت این‌که بازخوانی و واکاوی انگاره‌های اعتقادی و روش و متد کلامی افرادی چون هشام‌بن‌حکم یا مومن‌الطاق و ... خبری غیر از فرضیه سابق را رقم می‌زند؛ ایده‌ای که نشان از نحوه‌ای تلاش خرد‌گرا در سایه وحی دارد. روش و منهجی که بر خلاف تفکر اعتزال و ریشه در آموزه‌ها و آموزش‌های اهل بیت علیهم‌السلام دارد.بررسی احوال و شخصیت مومن‌الطاق، بازخوانی جریان‌ها و مکاتب فکری دوره وی و انعکاس افکار و روش‌های ساری و جاری اینان در بستر تاریخی مورد نظر، تقابل و تعامل ابوجعفر با سردمداران این جریان‌ها و افکار غیر امامی، خود گویای این حقیقت است که کلام امامیه نه تنها در عهد مومن‌الطاق بلکه از ابتدای پیدایش، اصیل بوده و ریشه در آموزه‌ها و آموزش‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام دارد. متکلمان عصر حضور نیز افرادی هستند که تحت لوای ایشان، هم در محتوا و هم در روش، به نحوی عمل کرده‌اند که از دیگر جریان‌های فکری معاصر خویش قابل تشخیص و جداسازی هستند.در این پروژه تلاش شده نشان داده شود که از بین روش‌های کلامی مورد استفاده متکلمان معاصر با مومن‌الطاق، ابوجعفر از منهجی بهره می‌برده است که عقل، در مقام استنباطِ حکمِ اعتقادی، نه به عنوان منبعی مستقل، بلکه به عنوان مخاطب وحی و دوشادوش آن به یاری متکلم می‌آید. کارکرد عقل اما، در دیگر مقامات و حوزه‌های کلامی متکلم در کنار وحی و در عرض آن است. در این نوشته از این متد به روش ترکیبی( ترکیب عقل و وحی) یاد شده است. توجه ویژه مومن‌الطاق به دو منبع عقل و وحی به عنوان منابع معارف و استفاده از روش ترکیبی در مقام توجیه، استدلال و دفاع، ویژگی کلام مومن‌الطاق قلمداد می‌شود. متدی که با استفاده از گزارش‌های موجود از مناظرات او و دقت در آثار و عناوین مکتوبات وی، جهت‌گیری‌های او در نقل و انتخاب مباحث و روایات، همراه با تحلیلِ باورهای معاصرانش تا حدودی ما را به روش و محتوای مباحث کلامی او آشنا می‌کند.از لحاظ محتوا نیز ویژگی کلام ابوجعفر، توجه خاص به مباحث امامت و فضایل علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام است؛ گرچه مباحثی از توحید و نبوت هم در اعتقادات او قابل بررسی است.
کثرت گرایی در نجات از دیدگاه علّامه طباطبایی(ره) ، امام خمینی(ره) و استاد شهید مطهری(ره)
نویسنده:
عذرا پورسالاری شاهم ابادی؛ استاد راهنما: عسکر دیرباز ؛ استاد مشاور: مهدیه‌السادات مستقیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به نظر می رسد در گذشته ادیان ، پیروان دین خود را اهل نجات و رستگاری و پیروان سایر ادیان را محکوم به گمراهی و عذاب می دانستند ؛ اگر چه امروزه هم در گوشه و کنار جهان می بینیم افرادی که با انتساب خود به دین های الهی ، تنها مسیر نجات را از باریکه دین خود می دانند و اقیانوس عظیم سایر انسان ها را یکسره محکوم به تباهی و محروم از بهشت تصوّر می کنند . امّا در دهه های پیش ، بیش از گذشته این بحث (انحصار گرایی در نجات) جای خود را به کثرت گرایی در نجات داده است. اگر چه جان هیک و فیلسوفان دین مسیحیّت ، این نوع از تفکّر را به صورت منسجم مطرح کرده اند امّا نظر فلاسفه اسلامی با دیدگاه تفصیلی ایشان درباره نجات اکثریت مردم متفاوت است.حضرت امام خمینی(ره) ، علّامه طباطبایی و استاد شهید مطهری ،با تکیه برآیات قرآن معتقدند : این گونه نیست که پیروان سایر ادیان یکسره اهل نجات و رستگاری باشند بلکه تنها زمانی اهل نجات محسوب می شوند که اگر با تلا ش به دینی که به نظرشان حق است رسیدند ؛ با آن و اصولش عناد نورزند و آن را بپذیرند و به آن عمل نمایند ؛ در غیر این صورت مصداق جاهل مقصّر و اهل عذاب و شقاوت خواهند بود . این مسأله غیر از این که صفت هدایت گری خداوند را تحقّق می بخشد تأثیر زیادی بر فرد و جامعه خواهد گذاشت . انسان ها وقتی دیگران را نیز مانند خود نجات یافته تصوّر کنند تمام امتیازات انسانی را از آن خود نمی دانند و در نتیجه جامعه ثبات و آرامش بیشتری خواهد یافت . این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نگاشته شده است و سعی شده است دیدگاه سه شخصیت مورد پژوهش( که تأثیر زیادی بر افکار جامعه متخصص دارند) درباره نجات اکثریت مردم نمایان شود.
بررسی آموزه تثلیث از دیدگاه متکلمان مسیحی (آگوستین و ... و مقایسۀ آن با توحید از دیدگاه متکلمان مسلمان (خواجه نصیرالدین طوسی و ...)
نویسنده:
ژاله خراسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مهمترین و در عین حال، مناقشه برانگیز‌ترین مباحث مطرح در دو دین اسلام و مسیحیّت، بحث از خداوند و یکتایی اوست. مسلمانان، ضمن اینکه توحید را در چهار سطح ذاتی، صفاتی، افعالی و توحید در عبادت مطرح می‌کنند، بر اصل جزمی توحید به شدت تأکید کرده و هیچ چیز را در ذات و صفات و افعال، هم‌مرتبۀ خداوند نمی‌دانند و مقام شامخ خداوند را برتر و بالاتر از آن می‌دانند که بتوان برای او شریک و یا فرزندی در نظر گرفت. این در حالی است که مسیحیان، قائل به اصل «تثلیث» هستند، یعنی از میان صفات خداوند، سه صفت او را همراه با ذات او قدیم و ازلی می‌دانند و اینکه طبیعت واحد خداوند، بر این صفات ازلی استوار است. آنان مسیح را کلمۀ خداوند قلمداد می کنند که تجسّم پیدا کرده و برای نجات بشریت از گناه، بر زمین فرود آمده. قرآن، بارها در آیات متعدد، این اعتقاد آنها را مورد حمله قرار داده و مسیحیان را برای داشتن چنین اعتقادی مورد سرزنش قرار داده، اما مسیحیان معتقدند که قرآن، یک آیین سه خدایی را نفی می‌کند که با اصل جزمی مسیحی که ایمان به خدای واحد در سه شخص است، تفاوت دارد و تأکید کلام قرآن بر این حقیقت که خداوند، نه همسری دارد و نه فرزندی را مطابق با تعریف کلیسایی خود می دانند که می گوید، خداوند نه کسی را زاده و نه از کسی زاده شده است. در حقیقت، مفهوم تجسّد، آنگونه که دریافتۀ دانشمندان مسیحی علوم الهی است، اصل جزمی یکتایی خداوند تعالی و لا یتغیّر بودن او را خدشه‌دار می‌سازد. به اعتقاد آنان، خداوند، یکتا و مطلقاً بسیط است اما ماهیت او میان سه شخص الهی: پدر، پسر و روح‌القدس، مشترک است. هدف، در اینجا مقایسه‌ای است میان دو دین اسلام و مسیحیت در بحث از توحید و ارائۀ برخی از همانندی‌ها و ناهمانندی‌ها در این زمینه، و اینکه در نهایت، آنچه حاصل می شود، آن است که آنچه مسیحیت تحت عنوان تثلیث ارائه می‌دهد، منافی با اصل جزمی توحید و یکتایی خداوند بوده و نیز، منافی با تمام سطوح توحید در اسلام است و لذا نمی‌توان به تفاهم میان دو دین مسیحیت و اسلام، در بحث از توحید و یکتایی خدا قائل شد.
بررسی تحلیلی مفاهیم شکر، بخشش، مراقبه و سکینه قلب(آرامش درون)
در متون منثور عرفانی  (تا قرن هفتم) با رویکرد روانشناسی معنویت‌گرا
نویسنده:
اکبر کلاهدوزان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توجه به معنویت و عرفان در گستره فرهنگ و آداب و رسوم این مرز و بوم پیوسته از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در چند دهه اخیر که پیشرفت های روز افزون علمی، زمینه ساز پویایی بیشتر و پیچیدگی جوامع بشری شده است، همواره توجه به «دین و معنویت» برای رشد و شکوفائی استعدادهای فطری و درونی و هدفمندی مسیر رشد و بالندگی به طور آشکارا احساس می شود.امروزه روانشناسان برای اصلاح رفتارها علاوه بر ابعاد جسمی، روحی و اجتماعی اصل دیگری به نام «معنویت» را مطرح می کنند. از این رهگذر توجه به آثار فرهیختگان شعر و نثر ادب فارسی که از منابع غنی و سرشار برای آشنایی با عرفان و معنویت است، بسیار ارزشمند است؛ اما مطالعه آثار عرفا و سیر در معنویت و عرفان بدون فهم و درک معانی دقیق اصطلاحات عرفانی میسر نیست. از طرفی برای دستیابی به مفاهیم عمیق معنویت تحلیلی مقایسه ای بین عرفا و روانشناسان مفید است.در این پژوهش سعی شده است ضمن واکاوی مفهوم شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب در متون نثر عرفانی تا سده هفتم و بررسی شکر و تشکر؛ بخشودگی، مراقبت و آرامش درون در روانشناسی، به بیان آثار و فواید این مقایسه تطبیقی با روش توصیفی – تحلیلی پرداخته شود و تفاوت و اشتراک هر دو حوزه بیان گردد.مفاهیم شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب در بیان عرفا بر اساس خدا محوری است که آثار آن به صورت فردی و جمعی در روابط بین انسانها نیز تبیین می شود. اما در بیان روانشناسان بر اساس انسان محوری و نوع دوستی بررسی می گردد.- تأثیر این مباحث از منبع وحی در میان عرفا موجب اعتماد و اطمینان خاطر بوده و زمینه ساز اصلاح فرد و جامعه است. اما در روانشناسی تأثیر بخشودگی، تشکر، مراقبه و آرامش درون، بیشتر در استحکام زندگی اجتماعی بررسی و تبیین می شود البته به این معنا نیست که به جنبه های فردی توجه نشود.- خدا محوری در بیان مفاهیم موجب هدفمندی، معناداری و رشد و بالندگی مسیر زندگی است. - برخی از آثار و فواید شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب عبارتاست از:کاستی ناهنجاریهای فردی و اجتماعی، کاهش اضطراب، تهذیب نفس، افزایش عزت نفس، سلامت جسم و روان، اعتماد به نفس و در نهایت اصلاح فرد و جامعه. کلید واژگان: شکر، بخشودگی، مراقبه، سکینه قلب و معنویت..
بررسی مضامین اخلاقی در گلستان سعدی و مقامات حریری
نویسنده:
سمیّه مظهری صفات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عمل به دستوراتاخلاقي، از ضروريات زندگي انساني است که مي خواهد «انسان» بودنو « متعالي » شدن را درک کند . به جهت اهميت فراواني که اسلام براي اخلاق قائل شده است؛ علاوه بر کتب اخلاقي , آثار ادبي بسياري هم در زبان فارسيو هم در زبان عربي به بيان ارزش ها و مصاديق اخلاقي پرداخته اندبه طوري که مي توان گفت: ادبيات تعليمي، سهم چشمگيري نسبت به ساير انواع وسبک هاي ادبيبه خود اختصاص داده است. در همين راستا, در اين پژوهش سعي شده است تا در بخش اوّل ضمن ارائه تعاريفي از اخلاق و علم آن, همچنين ارتباط اخلاق با ديگر حوزه هاي بشري ( مثل عرفان و حکمت ) و بحثي مختصر پيرامون نسبيت گرايي در اخلاق, راهي به سوي بحث اصلي- بررسي تطبيقي ارزش هاي اخلاقي در گلستان سعدي و مقامات حريري – گشوده شود . از اينرو در ادامه بخش دوّم, به تعريف لغوي و اصطلاحي«مقامه» , سخني پيرامون مبدع اين فن و مقلّدان او و همچنين ذکر چند مقامه به عنوان نمونه پرداخته شده است . به جهت تکميل مطالب دربارة فنّ مقامه , ساختار و ويژگي هاي مهم آن برشمرده شده است . در بخش سوم نيز به زندگي و آثار سعدي ، سبك او در گلستانو ارتباط گلستان با فن مقامه و اخلاقپرداخته شده است . در ادامه نيز به زندگي و آثار حريري اشاره شده و همان روند براي شناخت او و کتابش پيگيري شده است . در بخش چهارم , سعي شده تابرشمردن مهم ترين و پرکاربردترين مضامين اخلاقي در اين دو کتاب , به صورت همزمان و با نگاه تطبيقي صورت گيرد . و در نهايت , اين نتيجه حاصل مي گردد که سعدي و حريري به مضامين اخلاقي در اثر خود بسيار توجه کرده اند وهرکدام با توجه به هدف خود , روش متفاوتي براي بيان مضامين اخلاقي دارند .
بررسی تطبیقی دو منظومه‌ی «منطق الطیر» و«الهی‌نامه» از دیدگاه عرفانی
نویسنده:
اقدس درخشان کیوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش با توجه به موضوع این پایان‌نامه «بررسی تطبیقی دو منظومه «منطق‌الطیر» و «الهی‌نامه» از دیدگاه عرفانی»، با نگاه به تحولات فکری و اجتماعی و دوران بحران‌‌زای روزگار عطار در اثر حمله غز و مغول و اینکه کتاب الهی‌نامه پیش از منطق‌الطیر به نظم در آمده می‌توان نتیجه گرفت که در منظومه الهی‌نامه، عطار به عنوان شاعری متعصب و معتقد نگاهی شریعتمدارانه به انسان دارد و ارتباط انسان با خدا همراه با حسابگری و خرد‌ورزی و محبت است، ولی در منظومه منطق‌الطیر عطار به عنوان یک شاعر عارف برجسته نگاهی طریقت‌مدارانه به انسان دارد و ارتباط انسان با خدا عاشقانه است.از سویی در این پژوهش اثبات شده است که کمال انسان در منطق‌الطیر در انسان کامل دیده می‌شود ولی در الهی‌نامه کمال انسان در خوب بودن و آرمانی بودن اوست.نکته‌ی آخر اینکه مرغان در منطق‌الطیر رمز و نماد شخصیتهای انسانی هستند که بهانه‌جویی‌ها و تعلقات مادی آن‌ها طبیعی و ذاتی است انسان سالک با تزکیه نفس و با تقویت بعد روحانی می‌تواند خود را از این تعلقات برهاند و نفس خود را مهار سازد تا بتواند مظهر خلافت و کرامت و امانت الهی باشد .
بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک
نویسنده:
بهناز طبیبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک می پردازد. سوال ازچرایی حوادث از آغاز زندگی بشر تا کنون ،همواره با او بوده است و کنجکاوی وی را بر می انگیخته است. مفهوم چرا همان سوال و استفهامی است که ذهن از علت اشیاء می کند و اگر ذهن ادراک کلی از قانون علیت نداشت یعنی این قانون را نپذیرفته بود که هر حادثه علتی دارد مفهوم چرا در ذهن وجود پیدا نمی کرد.اصل علیت یکی از اصول مسلم فلسفه ی اسلامی است و در مکتب صدرا نیز جایگاه خویش را تثبیت کرده است اما اصحاب تفکیک اصل علیت را نمی پذیرند و از منظر آنان پذیرفتناین اصل موجب سنخیت میان علت و معلول،ربط حادث به قدیم،منع قدرت حق تعالی بر ماسوای نظام موجود و... می شود بنابراین آن را انکار می نمایند و با جایگزین کردن عاده الله در صدد توجیه ادعاهای خویش بر می آیند.هدف از این تحقیق بررسی اصل علیت از دیدگاه این دو مکتب و بیان نقاط اختلاف و اشتراک آنهاست. از همان بدو ورود برجسته ترین اختلاف این دو مکتب در خط مشی و روش آنهاست. مکتب ملاصدرا،مکتب جامعی است که در بردارنده ی همه ی مبانی و روش ها از جمله عقل و نقل و عرفان و قرآن است؛ اما مکتب تفکیک اعتقاد به جدایی معارف فلسفی و عرفانی از معارف دینی به لحاظ محتوا و منبع دارد. در این مکتب با تأکید بر آموزه های قرآنی و احادیث معصومین بر بسیاری از اصول فلسفی ایراد وارد می کنند و آن را در تعارض با این آموزه ها می دانند.اگر چه دسترسی به کتب مکتب تفکیک،با توجه به محدود بودن منابع اصلی موجود آن، بسیار مشکل است؛ اما با بررسی کتب در دسترس پی بردیم که اصحاب تفکیک تحقیق و بررسی پیرامون وجود را سیر در ضلالت و گمراهی می دانند و معتقدند وجود نه تصور می شود نه قابل تعقل است نه به وهم می آید و وجودی که ظهور بذاته دارد با مفهوم داشتن تناقض دارد و در این مکتب بر مفهوم داشتن وجود خط بطلان کشیده شده است. آنان هم چنین اشتراک معنوی وجود را نمی پذیرند چون لازمه ی آنرا سنخیت میان خالق و مخلوق می دانند که در این دیدگاه مردود است. تفکیکیان معتقدند زمانی که وجود را بر اشیاء حمل می کنیم تنها برای خارج کردن آنها از حدنفی و بطلان است و این امر مستلزم سنخیت نیست. دیدگاه تفکیک بر مدار اصالت ماهیت می چرخد و یکی از نقاط اختلاف آنها با ملاصدرا در همین جاست زیرا مکتب صدرایی بر محور اصالت وجود است.تفکیکیان در مورد اصل علیت بر این باورند که واژه علت را در مورد خداوند نمی توان به کار برد و از او به فاعل تام تعبیر میکنند. آنها با واژه سازی هایی نظیر مالک و مملوک،فعل و انفعال و ... در صدد جبران این امر برآمده اند. آنها خداوند را جاعل بالرأی و المشیه می دانند که همه چیز به رأی و مشیت او صادر می شود و مجعول بالذات را ماهیت می دانند.در نقطه ی مقابل ،ملاصدرا قرار دارد که معتقد است وجود امری است دارای مراتب که بر همه ی موجودات به نحو اشتراک معنوی حمل می شود و مفهوم داشتن وجود در مکتب ملاصدرا امری بدیهی است.ملاصدرا در بحث سنخیت میان علت و معلول با استفاده از قاعده ی ?بسیطه الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیء منها? و ?فاقد شی معطی شیء نیست? اصل سنخیت را اثبات کرده است و سنخیت میان علت و معلول را امری مسلم می داند در حالیکه در مکتب تفکیک پذیرفتنی نیست. در بحث علت و معلول او خداوند را علت تامه ی تمام موجودات می داند و مجعول بالذات از نظر او وجود است زیرا ماهیت را امری اعتباری می داتد که صلاحیت و شایستگی برای معلول شدن را ندارد.تنها نقطه ی اشتراک این دو دیدگاه این است که هردو ملاک نیازمعلول به علت را را فقر ذاتی می دانند.این بیانات شرح مختصری است از آنچه در این رساله بیان شده است. توضیح و تفصیل بیشتر این مطالب به صورت تطبیقی از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک بیان شده است.
« بررسی تحریف ناپذیری قرآن بر مبنای مفاد آیه 82 سوره نساء »
نویسنده:
راضیه صادق بزرگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ادعای تحریف ناپذیری قرآن ، قدمتی طولانی دارد ؛ صرف نظر از علمیت و ارزشمندی ذاتی این بحث ، بعضی براساس جهالت و بعضی براساس ضلالت ،این ادّعا را بر زبان جاری کرده و یا به قلم نشانده اند. لیکن علمای دینی ،همواره بر تحریف ناپذیری قرآن تأکید کرده و با استفاده از دلایل عقلی و نقلی از این اصل اساسی دفاع نموده اند. دراین رساله برآنیم تا با استفاده از مفاد آیه 82 سوره نساء تحریف ناپذیری قرآن را مبرهن و مدلل نماییم ؛ براساس مفاد این آیه بین اختلاف قرآن و بشری بودن آن ملازمه برقرار شده است ، به این معنا که آن چه از جانب خداست یکپارچه و هماهنگ است و آن چه از جانب غیر خداست ، ناهماهنگ و از هم گسیخته است و اگر کتابی از سوی موجودی با ویژگی های انسانی فراهم آید ، موارد فراوان اختلاف در آن مشاهده می شود بنابراین با نشان دادن عدم اختلاف و تناسب آیات ، می توان پیراستگی قرآن ازتحریف را تبیین نمود و درواقع از این رهگذر از وحیانی بودن قرآن به صورت کامل دفاع کرد، راهکاری که این آیه برای فهم عدم اختلاف درقرآن مطرح کرده ،تدبر در قرآن است که می توان آن را"فهم هماهنگ ظاهر قرآن " نامید.درواقع هدف ازاین تحقیق ارائه راهکار و روشی نوین دراثبات پیراستگی قرآن از تحریف است ؛ علاوه براین اثبات پیراستگی قرآن از تحریف از جهات فراوانی ضروری است ازآن جمله : دفاع از کیان و اعتبار قرآن ، پاسخ گویی به شبهات مغرضان و هم چنین اثبات حجیت ظواهر قرآن.روش مورد استفاده دراین رساله توصیفی- تحلیلی است ؛ براین اساس پژوهش حاضر پیرامون " تحریف ناپذیری قرآن برمبنای مفاد آیه 82 سوره نساء " در 4 فصل تدوین شده که به شرح ذیل است:درفصل اول به بررسیکلیات موضوع،درفصل دوم به بررسی مفهوم اختلاف در قرآن ،درفصل سوم به برسی رابطه میان مبحث«تحریف ناپذیری» و «عدم اختلاف» و درفصل چهارم به بررسیراهکار کشف هماهنگی و دفع اختلافات ظاهری درقرآن که تدبر است پرداختیم.کلید واژه : تحریف ناپذیری قرآن /تناسب/وجوه هماهنگی/اختلاف/عدم اختلاف