جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 89
اسطوره خلقت در آثار عرفانی با تکیه بر حدیقه سنایی، الهی نامه عطار و مثنوی معنوی مولوی
نویسنده:
فرزانه اصل دار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قران کریم و کتاب مقدس و بسیاری از داستان های اسطوره ای به امر خلقت و بخصوص آفرینش انسان از خاک اشاره شده است.اسطوره داستان آفرینش را به نمایش می گذارد و بدین ترتیب به حس کنجکاوی بشر در رابطه با آغاز جهان پاسخ می گوید. در هر سه مثنوی (حدیقه سنایی، الهی نامه عطار و مثنوی مولوی) مقصود و هدف از آفرینش جهان و موجودات ، انسان بوده است و هدف از آفرینش انسان عبادت و بندگی حضرت حق قلمداد شده است ، آفرینش هستی با فرمان «کن فیکون»، قادر مطلق بودن خداوند را در امور مخلوقات به اثبات میرساند. مراتب آفرینش انسان به ترتیب جسم ، دل و روح است که نظر خداوند بر دل انسان بوده تا گوهر محبت را در آن تعبیه سازد و رساله ها و کتاب های زیادی در زمینه خلقت نوشته شده است اما در موضوع خلقت در آثار عرفانی ، به طور خاصی تحقیقی صورت نگرفته است.این رساله دارای سه فصل است که فصل اول آن تعاریف وکلیات پژوهش شامل : اهمیت وپیشینه ی تحقیق و اهداف تحقیق و مطالبی در مورد آفرینش و اسطوره است.فصل دوم : آفرینش جهان و انسان در متون عرفانی است و فصل سوم مراتب آفرینش انسان و جهان و سایر موجودات است . رسیدن به مقام عبودیت بالاترین هدف آفرینش است ؛ چرا که مراد از بندگی رسیدن به اوج کمال و قلّه ی سعادت بشری است . خداوند از میان آفریدگان به آدم شرف و منزلت بخشید و رسولانی بسوی انسان فرستاد ، سنایی در حدیقه انسان را خلیفه ای در زمین معرفی کرده که دارای قوه ی اختیار است و عطار در الهی نامه می فرماید : که خداوند از کل آفاق انسان را برگزید و مولانا در مثنوی انسان را گنج مخفی می داند و سجده ملک بر انسان و جایگاه انسان در فلک هفتم را از بهر خود می داند و همه ی اینها به خاطر وجود خداوند صورت گرفته است. در هر سه مثنوی هدفاز آفرینش جهان ،انسان و هدف از آفرینش انسان را وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) می داند . دو هدف آفرینش نخست خلقت به صورت عام و دوم به کمال رسیدن موجودات است و همه ی آفرینش را بر دو نوع تقسیم کرده اند :عالم خلق و امر . مولانا آفرینش خلق عالم را بر سه گونه تقسیم کرده: یک گروه فرشته و گروه دوم حیوانات و جانوران و گروه سوم انسانها هستند . در دو مثنوی حدیقه و مثنوی معنویعقل ، اولین آفریده معرفی شده است . الهی نامه و مثنوی مولوی علت اعتراض ابلیس را مغرور شدن به جنس آفرینش او که از آتش است می دانند . هبوط آدم نیز بهانه ای بیش نیست که آدم در این ماجرا در حقیقت عاشقی است که گرفتاری های عشق ازلی را به جان خریده است .
تحلیل کارکرد گفتمانی نور، صدا و رنگ در مثنوی مولوی: رویکرد نشانه-معناشناختی
نویسنده:
ابراهیم کنعانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگاه مولانا یک نگاه عرفانی شرقی و یکی از منابع مهم آفرینش معنا و ارزش است و بخشی از فرهنگ جامع? ما به آن ارجاع داده می شود. به همین دلیل، ظرفیّت بالایی برای مطالعه از دیدگاه های مختلف دارد. مثنوی مولانا نیز یکی از تأویل پذیر ترین متون ادبی است که در عین پریشانی ظاهری، از ژرف ساختی وحدت مدار و منسجم برخوردار است. این گفتمان، سازوکاری ویژه دارد و عناصر گوناگونی در آن نقش دارند و در خدمت این انسجام قرار می گیرند. در گفتمان مثنوی، عنصر نور، صدا و رنگ کارکرد و جایگاه ویژهو ملموسی دارند و از اصلی ترین نشانه های آن به شمار می آیند، طوری که با توجّه به نقش آن ها می توان نظام گفتمانی مولانا را تبیین کرد. حال مسأل? این است که این عناصر چگونه در خدمت نظام گفتمانی مثنوی و معنابخشی به آن قرار می گیرند؛ دارای کدام کارکردهای گفتمانی هستند و چه الگویی برای تحوّل کارکردی آن ها وجود دارد؟ از این رو در این رساله با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان نشانه- معناشناختی، این فرضیّ? اساسی بررسی می شود که در گفتمان مثنوی عنصر نور، صدا و رنگ، در یک فرایند تعاملی و بر همکنشی و در بستر فضاهای گفتمانی در ارتباط با هم قرار می گیرند و همزمان با تحوّلات فرایندی فضاهای گفتمان از نظر کارکردی دچار تحوّل می شوند. همچنین بر اساس حضور این عناصر در نقش های کنش گر، شوِش گر، سوژه و اُبژه و با ایجاد هم حسی بین آن ها و عوامل گفتمانی، وضعیّتی شوِشی و زیبایی شناختی در گفتمان تحقّق می یابد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، مهم ترین کارکردها و فرایندهای گفتمانی این عناصر در مثنوی شامل موارد زیر است: زیبایی شناختی، حسی- ادراکی، بیناحسی، عاطفی، تنشی، تعاملی، انعکاسی، شوِشی، استعلایی، جسمانه ای، پدیدارشناختی، اتیکی، جاذبه ای، استحاله ای، خلسه‌ای، ابررخدادی، هستی شناختی و فرهنگی. در این گفتمان، عناصر نور، صدا و رنگ در قالب نمودها و افعال وجهی سبب تغییر آهنگ حرکت گفتمان، شکل گیری هویّت های گفتمانی، و نظام های ارزشی، عاطفی و زیبایی شناختی می شوند. همچنین مولانا با معرّفی نشانه- معناشناسی هستی شناختی و با استفاده از قابلیّت های نور، رنگ و صدا مرزبندی جدیدی از رابط? خود و دیگری ارائه می‌کند. این بررسی نشان می دهد که مثنوی مولانا از ظرفیّت بالایی برای تحوّل و تکامل نظریّه های نشانه- معناشناختی و یا ارائ? مدلی ویژه از این رویکرد برخوردار است.
فرهنگ  نمادین مثنوی و زبان سمبلیک  مولانا
نویسنده:
علیرضا حاتمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی معنوی جلال‌الدین مولوی در زمرهء بزرگترین حماسه‌های روحانی بشریتاستکه خداوند برای جاودانه کردن فرهنگایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است . این اثر همواره مورد توجه کسانی بوده استکه با زبان فارسی و فرهنگایرانی آشنایی داشته‌اند. لذا همواره افراد علاقمند و صاحبان علم و دانش ، برداشتها، تحلیل‌ها و تفسیرهای خود را از مثنوی در قالبکتابها و مقالاتمختلفی نگاشته‌اند. اما هنوز که هنوز استبسیاری از مرواریدهای گرانبهای این دریای بیکران، به روی غواصان خرد و اندیشه رخ نگشوده است . گرچه تا بحال پژوهشگران مشتاق فراوانی بوده‌اند که مثنوی را از دیدگاههای مختلفمورد بحثو بررسی قرار داده‌اند و الهاماتو دریافتهای خود را از مثنوی به رشتهء تحریر درآورده‌اند و آثار ارزشمندی به جامعهء ادبی ما عرضه داشته‌اند. اما این دریا همچنان بی‌کرانه می‌نماید. یکی از علل این امر آن استکه مولانا علاوه بر اینکه حکایاتو داستانهای مثنوی را به زبانی سمبلیکو به صورتی تمثیلی بیان می‌کند، در جای جای مثنوی از زبانی نمادین و رمزگونه که خاصعرفان اسلامی استاستفاده می‌کند. لذا خواننده مثنوی یا آنکه سودای تحقیق در سر دارد، بدون دانستن زبان نمادین مولانا در مثنوی، هرگز قادر به دریافتاندیشه‌ها و پیامهای والای مولانا که اساسعرفان اسلامی است ، نمی‌گردد. البته در تمام شرحها و تفسیرهایی که بر مثنوی نوشته شده استاشاراتی پراکنده به این سمبلها شده است ، اما کار منظم و دقیقی که از خود مثنوی یاری جسته باشد و تنها به بیان نمادهای آن بپردازد، می‌تواند راهگشای طالبان معرفتباشد. چرا که ظهور اصلی زبان مولانا در نمادهای شعر اوست . و هر کسی که قدرتتعبیر و تفسیر این نمادها را داشته باشد، به خوبی مثنوی را می‌فهمد. با توجه به این مسائل می‌توان گفتکه، این رساله به این مهم پرداخته استو نمادهای دفتر دوم مثنوی را مشخصکرده و به شرح، توضیح، تفسیر و تعبیر آنها پرداخته است . و هر کجا که لازم بوده استشواهدی از دفترهای دیگر مثنوی و نیز دیگر آثار عرفانی و شرحها و تفسیرهای مثنوی بدان افزوده است ، تا روشنگر کلام باشد.
مطالعه ارجاعات درون متنی در مثنوی با رویکرد بینامتنی
نویسنده:
بهمن نامورمطلق
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
مثنوی معنوی امروزه با ترجمه ها و اقتباس های انجام شده، یکی از اسطوره متن های مهم زبان فارسی در بخش بزرگی از جهان معاصر محسوب می شود. موضوع پیوستگی و ارتباط متنی و بینامتنی در مورد مثنوی نیز همچون دیگر آثار بزرگ همواره مورد توجه محققان بوده و نظرها گوناگونی را در این خصوص در پی داشته است. ارتباط بینامتنی و ترامتنی در آثار مولانا به چهار بخش بینامتنی میان مولفی، بینامتنی مولف، میان دفتری و درون دفتری قابل تقسیم است که در این مقاله به کوچک ترین بخش این ارتباط، یعنی روابط درون دفتری متن های مثنوی پرداخته می شود. مقاله حاضر برای نمونه به بررسی چگونگی ارتباط میان روایت های دفتر نخست مثنوی پرداخته است. برای این منظور، ضمن دسته بندی روایت های این دفتر با توجه به نوع ارتباطی که با دیگر روایت ها برقرار می کند، به چگونگی رابطه میان این روایت های تودرتو و یا مستقل نیز پرداخته می شود. در نتیجه موضوع اساسی این مقاله بررسی پیوستگی متنی با حفظ استقلال راویی در دفاتر مثنوی معنوی است. روش نقد و بررسی نیز بینامتنیت و به طور دقیق ترامتنیت ارایه شده توسط ژرار ژنت خواهد بود که مولف مقاله کوشیده است این روش را با دگرگونی های لازم برای پیکره مطالعاتی منطبق کند.
صفحات :
از صفحه 429 تا 442
عبودیت و بندگی در مثنوی معنوی
نویسنده:
رجا نادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عبودیت‌ و بندگی به‌معنی تسلیم محض‌بودن در مقابل اراده‌ و مشیّت الهی و توأم با آگاهی از عظمت‌ معبود و به انگیزه‌ی تقرّب به او است.موضوع این پایان‌نامه، بررسی عبودیت و بندگی در مثنوی‌معنوی است. که دو محور شریعت و طریقت را شامل می‌‌گردد.شریعت همان راه و طریقی است‌که به خدا منتهی می‌شود و اصول و فروع دین و دستورهای اخلاقی را دربرمی‌گیرد که در این پایان‌نامه تنها اصول و فروع دین مورد بررسی قرار گرفته است و دیدگاه مولانا در این موارد مطرح شده است.محور دیگر پایان‌نامه طریقت می‌باشد که همان بُعد درونی و باطنی اسلام است و شامل آموزه‌هایی راجع‌به سیروسلوک روحانی‌ و مراحل طریقت است. در این قسمت عبادت‌های مستحبّی که عرفای اسلامی در سیر تکامل خود در راه کشف و شهود عرفانی انجام می‌دهند، مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل چهارم عقاید و دیدگاه مولانا در مثنوی‌معنوی دراین‌باره، مطرح شده است.مولانا جلال‌الدّین‌ همواره و در همه‌حال خدا را مدّنظرِ خود داشته و می‌کوشیده تا از عبادت و توجه به او غفلت نکند است. او ذکرالله را همواره بر زبان جاری می‌کرد و به‌ همه‌ی احکام و عبادت‌های شرعی اعتقاد داشته و آن‌ها را انجام‌ می‌داده است. و علاوه‌براین‌ها به‌ عبادت‌های مستحب نیز شدیداً پای‌بند بوده است. مولانا در مثنوی‌معنوی یک عابد عاشق است و سماع صوفیانه اوج وجد و سرور او را بازگو می‌‌کند.
مقایسه اندیشه های عرفانی خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در کتاب رتبه الحیات و مرصاد العباد
نویسنده:
علی محمد مؤذنی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله سعی شده است تا اندیشه های عرفانی دو عارف نامدار خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در دو اثر آنها یعنی رتبه الحیات و مرصاد العباد بررسی و سنجیده شود. از موارد مشابه در همگونی کتاب، انگیزه تألیف آنها بوده است که هر دو به دنبال پرسش و درخواست طالبان و مریدان آنها پدید آمده اند. آنگونه که کتاب رتبه الحیات بدین شیوه با پرسشی از مریدان آغاز می شود: (پرسیدی وفقک الله لما یحب ویرضی که زنده کیست و زندگانی چیست ؟) و مرصاد العباد هم به تصریح نجم دایه به درخواست مریدان نگاشته شده است: چنانکه گوید (مدتی بود تا جمعی طالبان محقق و مریدان صادق هر وقت از این ضعیف، با قلت بضاعت و عدم استطاعت مجموعه ای به پارسی التماس می کردند.) دل و اطوار آن و ذکر و مراحل معرفت از موارد دیگری از محتوای دو کتاب است که قابل انطباق با هم هستند و بیانگر این مسأله است که اندیشه های این دو عارف بزرگ از سرچشمه ای واحد برگرفته شده است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 29
مأخذشناسی تحلیلی حکایاتی از مثنوی
نویسنده:
پارسانسب محمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مطالعه رابطه چندسویه متون ادبی، از ارتباطات عمیق فرهنگی، داد و ستدهای محتوایی و تعاملات ادبی آن ها در طی قرون متمادی، پرده برمی گیرد و به کشف راز زیبایی، کمال هنری و جاودانگی شاهکارهای ادبی می انجامد. مثنوی مولوی، از آن گونه شاهکارهایی است که نه تنها با متون ادبی پیشین رابطه دارد و با آن ها گفت وگو می کند، بلکه سخت با فرهنگ مردم گذشته و اهالی دین و تصوف و عرفان، پیوند می خورد. بررسی و تحقیق در آثاری که بتوان رد پای مفاهیم، ایده ها و ساخت های مثنوی را در آن ها یافت و نیز، تبیین نوع تعامل مثنوی با این متون، از اهداف پژوهش حاضر است؛ پژوهشی که لاجرم، به کشف منابع و مآخذی نویافته از حکایت هایی منجر شده که در کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی نیامده اند و سرچشمه های تازه ای از آبشخور فکری مولانا را نمایان می سازد و جنبه های هنرمندی مولانا را تبیین می کند.
صفحات :
از صفحه 31 تا 54
رویکرد مخاطب مدار مولوی و نقش آن در تکوین قصه های هزل گونه مثنوی
نویسنده:
فاضلی فیروز, بخشی اختیار
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله بر آن است که بر اساس دیدگاه نقد بلاغی و کاربردی و نیز رویکرد ساخت گرای تکوینی لوسین گلدمن  به تشریح جنبه مخاطب مدار روش و رویکرد تعلیمی مولوی در مثنوی بپردازد. جنبه ای که در تکوین گزاره های عوام پسند و هزل گونه موجود در این کتاب موثر بوده است.در این مقاله، به تشریح ساختار کلی مثنوی و رویکرد و روش مخاطب مدارِ مولوی پرداخته ایم و درآن، الگوی خطابی و تعلیمی مولوی، ساختار تمثیلی و قصه بنیاد مثنوی را بررسی کرده و عوامل مخاطب مدار بودن شیوه مولوی در مثنوی و نقش شیوه مخاطب مدار و گونه زبانی عوام پسند او را در تکوین قصه های هزل گونه مثنوی نشان داده ایم.نتیجه کار نشان می دهد که عامل اصلی وجود قصه ها و گزاره های هزل گونه و عوام پسند در مثنوی رویکرد مخاطب مدار مولوی است و در نظر داشتن این رویکرد، در تفسیر و دریافت گزاره های مثنوی و گفتمان حاکم بر آن می تواند موثر و مفید باشد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 74
انسان فراتر از زمان
نویسنده:
عزیز الله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان از حیث بدن در زمان است و از وجه اندیشه و عمل فرهنگ دوران زندگی اش بر وی محیط است. آدمیان در محدوده زمانی خود و متناسب با آن می زیند و ذهن، زبان و اعمال آن ها پاسخی است به محیط فرهنگی آنها. اما آحادی از انسان ها از فرهنگ روزگار خود فرا می روند و چون همانند دیگران نمی اندیشند احساس تنهایی می کنند و این تنهایی آن ها را به طلب همدرد برمی انگیزد و این تنهایی و طلب سبب ارتقا ذهن، زبان و جان آدمیان می شود و افق های نوینی بر آدمیان می گشاید. دیدار مولانا و شمس و تحولی که در هر دو پدید آمد و آثاری که آن ها ابداع کردند پیامد این تنهایی و طلب بود ولی اغلب این غربت و تنهایی مجهول می ماند و سوء تعبیر می شود زیرا با افکار، نیازها و رسوم زمانه نمی شود افکار و رفتار آن ها را تفسیر کرد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 43
امام خمینی (ره) و مقام رضا
نویسنده:
منوچهر اکبرى، امین رحیمى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از موضوعاتی که عرفا بدان بسیار اهمیت داده اند، مقام رضا می باشد. رضا که در لغت به معنی خشنود شدن است، در نزد اهل سلوک لذت بردن در هنگام بلا و شادمانی دل است به جریان قضا و خروج از رضای نفس و آمدن در رضای حق است. آیات و احادیث فراوانی در باب رضا وجود دارد که اهمیت این موضوع عرفانی را بیان میکند. امام خمینی (ره) مرتبه اعلای رضا را از اعلا مراتب کمال انسانی و بزرگترین مقامات اهل جذبه و محبت می داند و آن را فوق مقام تسلیم و دون مقام فنا به حساب آورده است. ایشان علم به جمیل بودن حضرت حق، ایمان قلبی، طمانینه نفس و مقام مشاهده را مبادی مقام رضا به حساب آورده و برای صاحبان آن مراتبی را از جمله: رضا به قضا و قدر، رضا به رضای خداوندی و... ذکر کرده است. لذا نهایت کار سالک در آن است که خشنودی خالق را خشنودی خود بداند.
صفحات :
از صفحه 115 تا 128
  • تعداد رکورد ها : 89