آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 146
بررسی تطبیقی مباحث عدم و احکام مرتبط با آن از منظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده وجود، تنها چیزی است که می توان برای آن مصداقی واقعی یافت و در مقابل وجود، عدم است که هیچ مصداق و محکی ای در خارج ندارد و تنها در ذهن است که می توان برای آن، مصداقی در نظر گرفت، زیرا مفهوم آن در ذهن موجود است، به تبع احکام و لوازم مربوط به وجود، عدم نیز احکامی دارد که هرکدام از این احکام در فلسفه و منطق، جایگاه مخصوص به خود را دارند. برخی مواضعی که می توان در آنها به احکام عدم پرداخت عبارتند از: مواد ثلاث، حدوث و قدم، اعاده معدوم، هیولا، مسئله شرور و ... در مبحث مواد ثلاث، به موازات هر یک از مفاهیم سه گانه وجوب و امکان و امتناع، احکامی مرتبط با عدم وجود دارد. حکمی که ابن سینا و ملاصدرا در ارتباط با عدم در زمینه وجوب صادر کرده اند این است که « درساحت ربوبی، عدم راه ندارد.» این دو فیلسوف در زمینه امکان نیز احکامی را مرتبط با عدم ذکر کرده اند، از جمله عدمی بودن مفهوم امکان، مسبوق به عدم نبودن وجود مفارقات، عدم تناقض در این قضیه که ماهیت از حیث ذاتش نه موجود است و نه معدوم و ... درباره ماده امتناع نیز هر دو فیلسوف به اختصار احکامی را صادر کرده اند. ابن سینا و ملاصدرا درباره این مسئله که حادث، مسبوق به چه نوع عدمی است، به اظهار نظر پرداخته و حدوث را به دو قسم زمانی و ذاتی تقسیم کرده اند. در بحث اعاده معدوم، هر دو فیلسوف، اعاده معدوم را ممتنع دانسته و معتقدند معاده جسمانی اعاده جسمهای معدوم شده دنیوی نیست. این دو فیلسوف معتقدند که هیولا قوه محض است و به همین علت به عدم بسیار نزدیک است. تنها تفاوت هیولا با عدم در این است که هیولا نحوه ای از وجود را دارد که همان قوه محض بودن است، اما عدم هیچ گونه وجودی ندارد. ابن سینا و ملاصدرا شر را عدمی دانسته و بر این عقیده اند که شر عدم ملکه است. احکام عدمی دیگری که دو فیلسوف در آنها با هم، اتفاق نظر دارند، عبارتند از احکامی در زمینه منطق، چگونگی علم به معدوم و عدم امتیاز و عدم علیت میان اعدام. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از احکام مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظرهایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خواهیم پرداخت. کلید واژه: عدم، معدوم، وجوب، امکان، امتناع، حدوث، اعاده معدوم، هیولا، شر، قاعده فرعیه، تناقض، عدم و ملکه، ابن سینا، ملاصدرا
وحدانیت واجب تعالی در کلام امام علی و امام رضا علیهما سلام از نگاه فلسفه اسلامی
نویسنده:
نفیسه اهل سرمدی،
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
رساله حاضر که آفرینه ای است در فضای فلسفه اسلامی، به تبیین وحدانیت دانای بی همتا در کلام امام علی و امام رضا علیهما سلام، همّت می گمارد و طی دو بخش با روش توصیفی – اسنادی و تکیه بر تحلیل محتوا به این نتیجه رهنمون می شود که آفریدگار هستی ، ذات کامل و بی منتهائی است که جمیع کمالات وجودی به نحو اعلی و اشرف، در او موجود است و هیچ نقطه ای از عالم وجود از حضورش، بی نصیب نیست. چنین وجود قهارّی ، مجالی برای حضور ما سوا نمی گذارد، لذا تنها اوست که به حقّ متصّف به وجود است و کثرات، در حقیقت، شئون و اطوار آن وجودند. چنین وجودی اگرچه یگانه است ولی این یکتائی ناشی از بی انتهائی و نامحدود بودن اوست به طوری که امکان فرض ثانی برای او محال است، از این رو یگانگیش با یکتائی باب کمیات، بسیار متفاوت است. اینجاست که از توحید واجب الوجود به توحید در وجود، منتقل می شویم و البتّه در طی این مسیر مهّم به تحققّ اهدافی چون تبیین ارتباط بساطت با وحدت، تبیین تفاوت وحدت منسوب به خداوند با مخلوقات در کلام روایات و نیز مقایسه آن با سیر تفکّر فلسفه اسلامی و بررسی براهین ارائه شده بر وحدت حقه حقیقیه در این دو فضا، نائل می شویم. ذات بحت و بسیط خداوند، عاری از هر گونه جهت و حیثیت، معرّفی خواهد شد و لحاظ صفاتی اضافه بر ذات، خلاف آن وحدانیت صرف، خواهد بود و نکته قابل ذکر، اینکه آن هویت مطلقه از هر اسم، رسم ، وصف و تعینّی ، مبراست و تمامی شناختها و توصیف عرفا و فلاسفه، به وجه و ظهور او و به عبارتی به فیض منبسط وابسته خواهد بود.
وجودشناسی ابن‌سینا و ابن‌رشد
نویسنده:
سمیه‌ ملاباشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به دلیل نقش محوری ابن‌سینا در شکل گیری و تکامل فلسفه‌ی اسلامی و نیز استفاده‌ی هوشمندانه‌ی وی از اندیشه های پیشین، آشنایی با حکمت سینوی به عنوان نقطه‌ی حساس و محوری در شناخت فلسفه‌ی اسلامی دانسته می‌شود. از سوی دیگر ابن‌رشد به عنوان تأثیرگذارترین فیلسوف مسلمان در خارج از جهان اسلام از جایگاهی ویژه برخوردار است. از این رو در این نوشتار با بیان اندیشه های ابن‌سینا درچند مسأله‌ی کلیدی و در کنار آن آراء و انتقادات ابن‌رشد در همان مسائل، آشنایی دقیق تری نسبت به این دو فیلسوف مشاء به‌دست می‌آوریم.اولین مسأله‌ای که به آن پرداخته می‌شود، رابطه‌ی وجود و ماهیت است. ابن سینا اصل و جوهره‌ی اشیاء را وجود می‌داند و معتقد است هیچ ماهیتی بذاته موجود نیست و همه‌ی ماهیات موجود با عارض و اضافه شدن وجودی بر آنها تحقق خارجی یافته‌اند. در مقابل ابن رشد اصل تشکیل دهنده‌ی اشیاء را جوهر می‌داند و وجود را تنها مفهومی می‌داند که از اشیاء موجود قابل انتزاع است. اشکال عمده‌ی وی در این مسأله بر ابن‌سینا آن است که عرضی دانستن وجود برای ماهیت تالی فاسدهای متعددی دارد. چنان که به تفصیل بررسی خواهیم کرد منشأ اصلی این اشکالات ، یکی تفاوت اندیشه‌ی این دو فیلسوف در اصل و جوهره‌ی وجودی اشیاء است و دیگری تفاوت معنایی است که از عرضیت در ذهن آنها وجود دارد.مسأله‌ی دوم جمع امکان ذاتی و وجوب غیری در شیء واحد است. ابن‌سینا این امر را در همه‌ی موجودات غیر از واجب الوجود ضروری می‌داند، زیرا همه‌ی موجودات غیر از واجب تعالی، ماهیت ‌دارند و امکان برای ماهیت ذاتی است و حتی پس از اعطای وجود و وجوب به آن نیز به قوت خود باقی خواهد ماند، زیرا ذاتی شیء هرگز از آن جدا نمی‌شود. در مقابل ابن‌رشد بر این باور است که شیء تا واجب نشود موجود نمی‌شود، پس اگر چیزی موجود شد دیگر امکان در مورد آن معنا ندارد، زیرا اولاً: اجتماع وجوب و امکان در شیء واحد اجتماع نقیضین و محال است و ثانیاً: سخن گفتن از امکان در شیئی که واجب الوجود آن را ایجاد کرده، نفی ضرورت علّی بین علت و معلول است. این اشکالات با تفکیک دو جهت وجود و ماهیت در شیء و لحاظ اعتبارات مختلف در آن قابل حل است.در مسأله‌ی سوم به مبانی نظریه‌ی صدور از دیدگاه ابن سینا می‌پردازیم تا تبیین وی از چگونگی صدور عقول، افلاک و طبیعت از واجب روشن شود. نگرشی که ابن‌سینا نسبت وحدت واجب، عنایت و فاعلیت الهی دارد و نیز قاعده‌ی الواحد و بداهتی که این قاعده در نظر وی دارد، هیچ یک برای ابن‌رشد قابل قبول نیست. دیدگاه ابن‌رشد در این مسأله عمدتاً ارسطویی است و فاعلیت الهی را همان ایجاد حرکت در افلاک و پیوند ماده و صورت می داند. به اعتقاد وی قاعده‌ی الواحد نه تنها بداهت بلکه اساساً صحت ندارد و نمی‌تواند مبنای صدور عالَم از واجب الوجود باشد.
فرضیه خداباوری در استدلال استفان هاوکینگ، ملاصدرا، ابن سینا و کیث وارد
نویسنده:
فائزه زارعیان، سیدمهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانشمندان گستره کیهان‌شناسی نوین، با پشتیبانی از ماده‌گرایی، هر گونه ایده خداباوری را پیرامون توضیح جهان غیر ضروری و دارای ساختار غیر عقلانی می‌دانند. استفان هاوکینگ، به عنوان دانشمند سرشناس این حوزه، با طرح استدلالی بر مبنای فرضیه انفجار بزرگ، در تلاش است با انکار نظریه وجود خداوند نشان دهد جهان در اثر اتفاق یا ضرورت به وجود آمده است. با توجه به ابعاد متافزیکی این گفتمان، تلاش بر آن است تا با استفاده از اصول نظام فلسفی سینوی و کیث وارد، ضمن ابطال استدلال هاوکینگ، نظریه خداوند اثبات گردد. در این راستا، هستی‌شناسی حکمت متعالیه نه تنها وجود خداوند را با فرضیه‌های علمی مانند انفجار بزرگ ناسازگار نمی‌داند، بلکه رابطه‌ای پویا میان خداوند و جهان اثبات می‌نماید. بدین ترتیب، ملاحظه می‌گردد که نظام فلسفی ابن‌سینا و حکمت متعالیه هر کدام به نوعی می‌توانند برای چالش‌های نوین عرصه خداباوری چاره‌اندیشی نمایند. هدف این پژوهش پرداختن به چالش جدید کیهان‌شناسی و خداباوری در نظام فلسفی ابن‌سینا و به ویژه ملاصدرا و پویا نمایی آنها با توجه به آرا کیث وارد است. تحلیل و نقد استدلال هاوکینگ بر مبنای سینوی و صدرایی، ورود این دو نظام فلسفی در تبیین مسائل روز، و ارائه راه‌حل‌های فلسفی برای چالش‌های دنیا معاصر و تطبیق این دو نظام فلسفی با آرا کیث وارد را می‌توان از نتایج این پژوهش محسوب کرد.
صفحات :
از صفحه 153 تا 178
نسبت الفاظ، معانی و حقایق قرآن در نظر ملاصدرا و امام خمینی
نویسنده:
محمدحسین میردامادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ملاصدرا و امام خمینی با دیدگاهی وجودشناختی به مبحث کلام الهی و کتاب او پرداخته اند و با عنایت به حقیقت وحی و منازل و مراحل نزول قرآن، قرآن ملفوظ را نازله حقیقت قرآن که دارای وجودی عینی است دانسته اند در پرتو حقیقت قرآن و سیر نزول آن و تبدیل وجود عینی به وجود لفظی بحث انسان کامل نیز مطرح می شود و ارتباط بین هستی انسان و قرآن مورد بررسی قرارمی گیرد. بین الفاظ، معانی و حقایق قرآن ارتباط وجود دارد و وجود انسان ،هستی و قرآن بایکدیگر تناسب دارند. با دریافت این تناسب0فلسفه تاویل و نیز روش تفسیری ملاصدرا وامام ،روشن تر می شود.همچنین از این رساله در پاسخ به سه مورد از مسائل معاصر یعنی تفسیرهرمونتیکی، زبان دین و نقش پیامبر در وحی می توان بهره برد. کلید واژه‌ها: کلام الهی، کتاب الهی، تأویل، ملاصدرا، امام خمینی
نارسایی های نظریه فیض در فلسفه فارابی و تهذیبات ابن سینا
نویسنده:
مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسایلی که فارابی در آثار مختلف خود بدان توجه داشت، مساله فیض و فیضان است که به صورت جامع و روش مند بدان نپرداخته است. ما در این نوشتار ضمن یک نگاه تحلیلی– انتقادی به دیدگاه فارابی در مورد این مساله، کاستی ها و نابسامانی هایی را که در تبیین نظریات این فیلسوف بزرگ اسلامی وجود داشته است مشخص کرده ایم و سپس به بررسی رویکرد ابن سینا در راستای جبران این کاستیها و نابسامانها، پرداخته ایم.
صفحات :
از صفحه 7 تا 22
مراقبه در چشم‌انداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل
نویسنده:
هنگامه بیادار، مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مشترکی که در حوزه‌ی عرفان غربی و اسلامی ‌وجود دارد، سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفان‌پژوه انگلیسی‌تبار، خانم اولین آندر هیل نیز به‌طور‌ تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است. ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به‌طور خاص به مسأله‌ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می‌توان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است. آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه‌ی خاص خودشان به این مهم پرداخته‌اند. هر دو با رویکرد مشترک به سه‌ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته‌اند. آندر هیل با مقدم‌ دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می‌داند که عارف را دم‌به‌دم به مراحل عمیق‌تر آگاهی سوق داده تا به مرحله‌ی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدم‌داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه‌بودن و تدریجی ‌بودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می‌پندارد. وجه شباهت‌هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجی‌بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی‌اعتبار‌دانستن آن نزد آندر هیل و نحوه‌ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف‌ها می‌توان عنوان کرد.
صفحات :
از صفحه 17 تا 34
زیبایی شناسی فلسفی و تحلیل نظریه «اصالت زیبایی» در حکمت مطهر
نویسنده:
مهدی گنجور، مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تأمل در زیبایی و جمال، همچون دیگر مقوله های فلسفه و علوم انسانی، بیش از دو هزار سال قدمـت دارد، چنان که یونانیان باستان، آن گونه که از رسالات هیپاس بزرگ افلاطون و بوطیقای ارسطو برمی آید، سهم عمده ای در تکوین آن داشته اند. البته اطلاق لفظ زیبایی شناسی به این نوشته ها، خالی از تسامح نیست. اما نمی توان آثار و تأملات متفکران بشر را در مقوله زیبایی، انکار کرد و دیدگاه ها و نظریه های متنوع و ژرف ایشان را نادیده گرفت. در این نوشتار، سعی بر این است که از جنبه های گوناگون به بررسی این مقوله پرداخته شود . برای این منظور، ابتدا با رویکردی فلسفی– عرفانی به تعریف و تبیین زیبایی و تلازم معرفتی آن با عشق پرداخته شده و در پی آن مکتب «اصالت زیبایی» مورد تحلیل قرار گرفته است. دیدگاه حکمت متعالیه صدرایی پیرامون نقش زیبایی در عشق آفرینی، مسأله ای دیگر است که در این نوشتار مورد پژوهش واقع می شود. زیبایی شناسی در پرتو عقل، که بیانگر موضوعیت و مرجعیت عقل در مقوله زیبایی شناسی اخلاقی و فلسفی است، یکی از موضوعات محوری بحث حاضر به حساب می آید. این پژوهش، در نهایت، مدعی نقش زیبایی در ایجاد محبت و آفرینش عشق با رویکردی تجربی – عرفانی شد و با استناد به برخی آراء و نظریه ها به اثبات این ادعا پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 146
ایمان پژوهی از نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه نیکو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاهاطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمان از مهمترین مباحث کلام جدید می باشد، به همین دلیل توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب کرده است. نگاه جدید فیلسوفان غربی به ایمان باعث شده تا متفکران و پژوهشگران اسلامی در آثار فیلسوفان پژوهشی نوین را آغاز کنند، و به این وسیله اشتراکات و تمایزات دو دیدگاه ( فیلسوفان غربی و اسلامی) را با فرضیات جدید بررسی کنند. این تحقیق نیز با این هدف، به بررسی ایمان که از اساسی ترین آموزه های اعتقادی می باشد، از نگاه علامه طباطبایی(ره) که از مفسران و فیلسوفان مشهور قرن حاضر است می پردازد. بنابراین با اسناد و تحلیل آثار علامه در این رابطه حاصل آن شد که مدلی که علامه از ایمان به تصویر می کشند، علی رغم تصور بعضی افراد، مدلی پیچیده و بسیار عمیق می باشد. مدل ایشان از ایمان یک مدل ساده صرف عقلانی و یا یک مدل ساده صرف تجربی نیست. بلکه از نظر ایشان ایمان، ترکیبی درهم تنیده از معرفت، عمل و تسلیم قلبی می باشد، که اشاره به هویت ذهنی، زبانی، رفتاری و قلبی ایمان دارد. ایمانی که به شخص حیات و به زندگیش معنا می بخشد و او را به صفاتی زنده و پویا چون اطمینان، رضا، خشوع و غیره مزیّن می کند. البته این نکته قابل ذکر است که انسان با تحصیل شرایطی خاص چون عمل صالح، اخلاص و ... در پرتو موهبت حق تعالی به آن حقیقت نائل می شود. حقیقتی که به زیباترین زبان (تمثیل) بیان شده است. و تمثیلی بودن آن از نظر علامه نشان دهنده ویژگی تعالی وتعلی بخش بودن ایمان است.
مبانی اسماء و صفات الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
مهری مهرابی فودانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اسماء الهی را ‌می‌توان به عنوان یکی از وجوهی که عرفان اسلا‌می‌را از سایر عرفان های شرق و غرب جدا ‌می‌سازد، مطرح کرد. اسماء الحسنی در عرفان اسلامی، نمایانگر ارتباط ذات مقدس حق با عالم و انسان از طرفی و واسطه معرفت انسان نسبت به خداوند از طرف دیگر است. امام خمینی (ره) اسماء و صفات الهی را از سه منظر مورد بررسی قرار داده است: 1- رابطه اسماء و صفات الهی با ذات مقدس حق 2- رابطه اسماء وصفات الهی با موجودات3- رابطه اسماء و صفات الهی با یکدیگر. طبق نظر ایشان ذات مقدس حق، از لحاظ ذات بودن بر هیچ آینه ای تجلی و ظهور نمی‌‌کند و همیشه در پرده اسماء و صفات محبوب و پوشیده است. اگر سالکی ادعا کند که مرتبه ذات را تعقل نموده است، این تعقل یا تعینی از تعینات ذات بوده و او، اسمی ‌از اسماء حق تعالی را تعقل کرده است.اسماء و صفات الهی، علایم و نشانه های ذات مقدس حق هستند و بی شک شناخت اسماء الهی، سالک را به شناخت خدای عزوجل به مقداری که اسماء، قابلیت نشان دادن ذات حق را دارند، رهنمون ‌می‌کند و شهود ذات حق به واسطه شهود اسماء و صفات ممکن است. بنابر عقیده امام خمینی (ره)مجموعه عالم هستی و سلسله وجود، جملگی اسماء الله هستند وعالم هستی و موجودات نتیجه و مظهر حق هستند. و موجودات، قابلیت و ظرفیت‌هایی هستند که اسماء و صفات الهی را در خود بروز و ظهور ‌می‌دهند.از نظر امام (ره) اگر اسماء الهی را از جهت ارتباطشان با وجود ذات الهی و استهلاک و فنایشان در ذات احدیت در نظر بگیریم، هر اسم ‌از اسماء الهی، جمیع حقایق و کمالات تما‌می‌اسماءرا دارد. پس از این زاویه، هیچ تمایز و تفاوتی میان اسماءوجود ندارد. ضمنا هر اسمی‌‌برای خود، تجلی و ظهوری دارد که با سایر اسماء متفاوت است.پس همه اسماء الهی از یک حقیقت، منشعب ‌می‌شوند ولی کار کرد اسماء متفاوت ‌می‌باشد.اسماء الهی دارای مراتب گوناگونند و هر کدام سعه و گستردگی متفاوتی دارند . در میان اسماء الهی،اسم اعظم گسترده ترین اسماء استوسالک با فنا شدن در این اسم،به عالی ترین درجه معرفت ‌می‌رسد. اسم اعظم،نه فقط یک لفظ، بلکه حقیقتی است ذو مراتب. اولین و بالاترین مرتبه اسم اعظم،مرتبه حقیقت غیبی احدی است که امام(ره) از آن به اسم مستأثر تعبیر ‌می‌کند. دومین مرتبه اسم اعظم، مرتبه الوهیت است که ، مقام ظهور فیض اقدس و تجلی خلیفه کبری در مرتبه و احدیت است. سومین مرتبه، مرتبه مألوهیت و عینیت است، و اسم اعظم در این مرتبه همان انسان کامل است. امام(ره) از انسان کامل به خلیفه الله ویا حقیقت محمدیه(ص) تعبیر ‌می‌کند و معتقد است تحقق خارجی اسم اعظم، در کالبد پیامبر اکرم محمد مصطفی (ص) تجسم پیدا کرده است. آخرین و نازلترین مرتبه اسم اعظم، مرتبه لفظ و عبارت است که مطابق نظر امام (ره)،اطلاع بر حقیقت این مرتبه، مخصوص اولیاء و راسخین است که در اثر ریاضت و فراغت از دنیا، برای آنها حاصل ‌می‌شود. به نظر امام خمینی (ره)، حقیقت عماء، همان مقام فیض اقدس و خلیفه کبری است و این همان حقیقتی است که هیچ کس آن را، به مقام غیبی اش نمی‌‌شناسد. از این رو، حقیقت اسماء، واسطه میان حضرت احدیت غیبی و هویت غیر ظاهر با حضرت واحدیت است.
  • تعداد رکورد ها : 146