جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 12
بررسی تطبیقی نظریه ی فطرت از دیدگاه ملاصدرا، استاد مطهری و دکتر شریعتی
نویسنده:
هدیه شیراوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده بحث شناخت انسان و ابعاد گسترده وجود او از دیرباز مورد توجه متفکران بوده است. چرا که از طریق شناخت خود است که میتوان به شناخت خداوند دست یافت. یکی از ابعاد عمده وجودی انسان، فطرت اوست. فطرت یعنی نحوه خلقت انسان. فطرت از جمله مسایل اعتقادی اسلام است و در قرآن از آن یاد شده است. در تفکر اسلامی،‌ فطرت جایگاه ویژه‌ای دارد و متفکران اسلامی کم و بیش به بحث در مورد آن پرداخته‌اند. از میان متفکران اسلامی، ملاصدرا، مطهری و شریعتی در میان آثارشان به بحث در مورد فطرت انسان پرداخته‌اند. ملاصدرا اگرچه به صورت مستقیم در مورد فطرت انسان بحث نکرده‌اند اما در لابلای مباحث انسان‌شناسی او میتوان به نظر او در مورد فطرت دست یافت. ایشان فطرت را وارد بحث عقول کرده است و معتقد است که خداوند در ابتدای خلقت انسان یک استعداد عقلی را در وجود او نهاده است. این استعداد عقلی در بردارنده قوه عقل نظری و عقل عملی است و هر انسانی این استعدادها را در درون خود به فعلیت برساند، در راه سعادت است. از نظر ملاصدرا حالت بالقوه عقل، همان فطرت اولیه انسان است و به فعلیت رسیدن آن، یعنی مرحله عقل بالفعل و عقل مستفاد، حاصل شدن فطرت ثانیه برای انسان است که این امر تنها از طریق جهد و تلاش به دست نمیآید بلکه علاوه بر آن نیاز به افاضه فیض از جانب خداوند نیز هست. ملاصدرا از این فطرت ثانیه با عنوان ولادت معنوی و حصول روح برای انسان یاد میکند. البته ملاصدرا در برخی مواضع فطرت انسان را به این‌گونه میداند که خداوند انسان را به صورت رحمان خلق کرده است: ان‌الله خلق آدم علیصوره‌الرحمان. مطهری به صراحت در مورد فطرت بحث کرده و با حفظ تفاوت بین فطرت و طبیعت و غریزه و سرشت ابعاد فطری وجود انسان به دو بخش تقسیم میکند: فطرت شناخت و فطرت گرایش. فطرت گرایش دارای 5 شاخه است: فطرت حقیقت‌جوئی، فطرت گرایش به خیر و فضیلت، گرایش به جمال و زیبایی،‌گرایش به خلاقیت و ابداع و گرایش عشق و پرستش. این 5 مورد فطریات اولیه‌اند اما مطهری به صورت مستقیم و غیر‌مستقیم به فطریات ثانیه یا بعبارتی کارکردهای فطرت نیز اشاره دارند که این کارکردها در زمینه‌های مباحث دین‌شناسی، خدا‌شناسی، انسان‌شناسی،‌جامعه‌شناسی،‌تاریخ‌شناسی و… است. مطهری با ارائه نظریه اصالت فطرت،‌به توجیه و تفسیر فلسفه تعلیم و تربیت، اخلاق، جامعه، انسان و… پرداخته‌اند. ایشان با پیش‌زمینه‌ای که از مباحث فلسفی ملاصدرا دارند از اصل حرکت جوهری در ارائه دیدگاه اصالت فطرت خویش استفاده کرده‌اند. شریعتی نیز در ادامه بحث انسان‌شناسی خود، به صورت غیرمستقیم به بحث درباره امور فطری انسان پرداخته است. ایشان معتقدند که خداوند انسان را به گونه خویش آفریده است. خداوند دارای صفات متعددی است،‌ از میان این صفات،‌ سه صفت بارز و مهم هست که عبارتند از: آگاهی، انتخابکنندگی یا آزادی و آفرینندگی. خداوند این سه صفت عمده را نیز در درون انسان نهاده است و به همین دلیل است که انسان جانشین خداوند در روی زمین است و انسان در برگیرنده امانت الهی است و به همین خاطر است که میتوان گفت انسان خویشاوند خداست. انسان با صفت آگاهی هم به خود آگاه میشود و هم جهان و رابطه خود و جهان. و با استفاده از آزادی راه وطریق خود را انتخاب میکند و با صفت آفرینندگی به آفرینش اموری دست میزند که در طبیعت و در خود او وجود ندارد. این تحقیق در یک مقدمه و 4 فصل تنظیم شده است و تقدم و تأخر متفکران در فصل‌بندی، بر طبق تقدم و تأخر زمانی است. واژه‌های کلیدی: فطرت،‌ فطرت ثانیه، عقل هیولانی، عقل مستفاد، از خود بیگانگی،‌ فطرت گرایش،‌ انسان کامل.
ملاصدرا و مطالعات تطبیقی جلد 3
نویسنده:
همایش جهانی حكیم ملاصدرا
نوع منبع :
کتاب , مجموعه مقالات , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا و مطالعات تطبیقی (جلد سوم) این کتاب در برگیرنده مقالات منتخب از همایش جهانی حکیم ملاصدرا در موضوع ملاصدرا و مطالعات تطبیقی است. مقالات این کتاب ذیل دو مقوله: وجود، زمان و حرکت تدوین یافته است. برخی از عناوین مقالات و نویسندگان آن عبارتند از: ـ نظر ملاصدرا درباره مسئله خلقت و نقش فیلسوفان یونانی: هانس ژ. دایبر ـ نظریه وحدت وجود و برهانی بودن آن از دیدگاه ابن‌عربی و ملاصدرا: قاسم کاکایی ـ بنیادهای عینی و ذهنی نگرش اصالت ماهوی: عباس جوارشکیان ـ ‌مسئله زمان از نظر ملاصدرا و قیصری: علی‌اصغر مصلح ـ مقدمات مقایسه روش وجودشناسی ملاصدرا و هایدگر: محمود نوالی ـ ‌زمان بُعد چهارم: علی اندیشه ـ تبدیل جوهر در فلسفه ملاصدرا و وایتهد: ارنست ولف ـ گیزو ـ ‌فلسفه اسلامی و فلسفه چینی کنفوسیوس: لی‌ژن ژانگ ـ بررسی و مقایسه آراء ملاصدرا و کانت در باب توان عقل در حل مسائل مابعدالطبیعی: ناصر عرب مومنی ـ خدامحوری ملاصدرا و حرکت جوهری، نقدی برجهانشناسیهای غربی: جان. اف.کوین بیشتر مقالات این کتاب به زبان اصلی انگلیسی و عربی (در بخش زبان عربی ۸ مقاله آمده است) نگارش یافته جز مقالاتی که از سوی اساتید داخلی در همایش به زبان فارسی ارایه شده که توسط مترجمان به زبان انگلیسی ترجمه شده است. کتاب ملاصدرا و مطالعات تطبیقی در ۵۰۴ صفحه همراه با شرح مختصری از زندگی نویسندگان مقالات از سوی بنیاد حکمت اسلامی صدرا به چاپ رسیده است.
اصول العامة لمسائل الإمامة (نظریة و تطبیق)
نویسنده:
علی حسینی میلانی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: الحقائق,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «اصول العامة لمسائل الإمامة، نظریة و تطبیق» نوشته علی حسینی میلانی است. این کتاب با توجه به مباحث امامت در کتب کلامیه، اصول بحث امامت را مطرح می‌ کند که از جهاتی مهم‌ تر از بحث ادله امامت امام بشمار می‌ رود و به گونه‌ ای چهار چوب مباحث امامت می‌ باشد. مؤلف محترم، در 5 فصل مباحث را توضیح داده‌ اند: 1ـ تعریف الإمامة عند الفریقین. 2ـ وجوب نصب الإمام (في أنّه یجب نصبه علی الله أو علی الخلق؟). 3ـ الإمامة من الأصول أو الفروع؟ 4ـ شرائط الإمام. 5ـ طرق تعیین الإمام.
مطالعات تطبیقی مذاهب؛ ضرورت و بایسته ها
نویسنده:
علی اکبر نیکزاد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعات تطبیقی، در میراث علمی و فرهنگی ما مسلمانان از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای اولین بار قرآن کریم باب مطالعات تطبیقی را به ویژه درباره ادیان به روی مسلمانان گشود. با گسترش جهان اسلام و پیدایش مذاهب اسلامی از سویی و کارکرد و توانمندی این روش علمی از سویی دیگر، باعث گسترش چشم گیر این مطالعات شد. تلاش روش مند عالمان مسلمان و خلق آثاری گران قدر در مطالعات مقارنه ای، موجبات تعمیق این مطالعات را فراهم کرد تا جایی که دانش جدیدی به نام «علم المقارن» پا به عرصه علوم گذاشت. احیای این سیره سلف و گسترش این مطالعات به منظور گسترش تعامل و تقویت هم گرایی در بین مسلمانان و تحکیم مبانی تقریب بین عالمان مذاهب اسلامی از ضرورت ها و بایسته های فوری این مقطع تاریخی است.در این مقاله سعی شده است تا با مروری در موضوعاتی چون: چیستی مطالعات تطبیقی، بررسی پیشینه آن در جهان اسلام، اهمیت و ضرورت این مطالعات، شرایط و بایسته های این روش و فواید و دستاوردهای آن به بازخوانی این روش در اولین شماره فصلنامه پرداخته شود، تا ضمن ایجاد هم زبانی، باب همدلی لازم را نیز بین اهل فضل و تحقیق و علمای مذاهب اسلامی در کشور گشوده و در نتیجه با ارائه آثاری پژوهشی، موجبات غنای هر چه بیشتر این مطالعات، فراهم شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 19
بررسی تطبیقی خاتمیت از دیدگاه روشنفکران دینی معاصر اقبال لاهوری، شهید مطهری، دکتر سروش
نویسنده:
محبوبه سپهری نقندر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده یکی از ضروریات دین اسلام، مساله خاتمیت است، که براساس نص قرآن و روایات متواتر وجود مبارک پیامبر (ص) پایان دهنده سلسله پیامبران است. چنان¬که قرآن در این مورد می فرماید: « ما کان محمدا ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین»(احزاب:40) « محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.» ظهور دین اسلام با اعلام جاودانگی و واپسین دین الهی بودن آن و پایان یافتن دفتر نبوت با آخرین فرستاده الهی همراه بوده است. در میان روشنفکران معاصر، افرادی مانند اقبال لاهوری، استاد مطهری و دکتر سروش با رهیافت های متفاوت به خاتمیت نگریسته اند و تفسیرها و تبیین های مختلفی درباره فلسفه ختم نبوت بیان نموده اند. نگارنده در این پژوهش سعی کرده ضمن ارائه کلیات در زمینه خاتمیت و لوازم آن، به تبیین و تطبیق دیدگاه¬های این روشنفکران، در مورد؛ سرشت وحی، فلسفه و راز ختم نبوت، ختم نبوت یا ختم دیانت، جایگاه دین خاتم در دوران عقل و علم بشری و جاودانگی و جامعیت دین خاتم بپردازد. اقبال، دیدگاه تجربه دینی در باب وحی را پذیرفته و دو دوران برای بشر قائل است؛ دوران کودکی و دوران بزرگسالی. وحی را از سنخ غریزه دانسته و آن را متعلق به دوران کودکی بشر قلمداد می¬کند. در دوره بزرگسالی با تولد عقل استقرایی، عرصه بر غریزه تنگ شده و خود به جای آن نشسته است. دو رویکرد در باب تبیین فلسفه اقبال وجود دارد: رویکرد اول؛ هم گفتار و هم اعتقاد وی این است که ختم نبوت منجر به ختم دیانت می¬شود. رویکرد دوم؛ این است که با ختم نبوت بشر به آمدن پیامبر جدید نیاز ندارد، ولی به دین نیازمند است. وی دین و عقل را متتم و مکمل یکدیگر می¬داند. و معتقد است که عقل حقیقت را به تدریج در می¬یابد ولی دین به یکباره. و دین خاتم را جاودانه می¬داند و آن را به وسیله اصل حرکت در اسلام تبیین می¬کند و دین را جامع می¬داند. استاد مطهری دیدگاه گزاره¬ای را در باب سرشت وحی می¬پذیرد، وی فلسفه خاتمیت را تحریف و تبدیل¬هایی می¬داند که در تعالیم و کتب مقدس پیامبران رخ داده است ولی بشر عصر خاتمیت به بلوغ و رشد فکری رسیده و می¬تواند مواریث علمی خود رااز تحریف حفظ کند، نیز علم ودین را متمم و مکمل یکدیگر می¬داند و ختم نبوت را به این معنی می¬داندکه نیاز به وحی جدید و تجدید نبوتها رفع شده است ولی نیاز به دین وتعلیمات الهی برای همیشه باقی است. و می¬گوید: با پیشرفت علم و تمدن نیاز به دین رفع نمی¬شود. و معتقد است دین خاتم جاودانه است . علت آن هماهنگی با فطرت است و دین را جامع می¬داند و دیدگاه اعتدالی را می¬پذیرد. دکتر سروش دیدگاه تجربه دینی را در باب سرشت وحی می¬پذیرد. رهیافت¬های متعدد در باب فلسفه خاتمیت بیان می¬کند:الف- وحی هنوز برای مردم تر و تازه است و گویا بر مردم وحی می¬بارد.ب- دوران وحی سپری شده و مردم بی نیاز از آن هستند و باید به عقل جمعی رجوع کرد. ج- با بسط تجربه نبوی دیگر نیازی به تجدید نبوت نیست. بنا بر نظر وی، چراغ وحی خاموش شده و این عقل است که جای وحی را پر کرده است و منجر به ختم دیانت است نه ختم نبوت و می¬گوید؛ در دوره خاتمیت برای بهبود دنیا باید انسانها به عقل جمعی رجوع کنند. وی معتقد است که بخشی از آیات متناسب با عصر رسالت و نیازهای مردم آن روز است لازمه این نگرش انکار جاودانگی دین خاتم است. وی جامعیت دین را به معنی حداقلی قبول دارد. پس از بررسی رهیافتهای این روشنفکران، اثبات شده است که بشر در تمام دوران به دین نیاز دارد. و این گونه نیست که دین مخصوص دوران غریزه باشد. و همچنین اثبات گردیده است که دین پیامبر خاتم جهانی،جامع و جاودانه است و بعد از پیامبر اسلام پیامبری نخواهد آمد. کلید واژه ها: اسلام،روشنفکر دینی،تجربه دینی، وحی، خاتمیت،
بررسی تطبیقی حیات انسان قبل از عالم ماده در آراء افلاطون، ملاصدرا و علامه طباطبایی﴿ره﴾
نویسنده:
راضیه قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده افلاطون از جمله فیلسوفانی است که به حیات انسان قبل از عالم ماده ، اعتقاد دارد.وی هم به وجود نفس انسان به نحو رب النوع قائل است وهم به وجود شخصی و جزئی نفس هر انسان در عالم مجرد نیز اعتقاد دارد.افلاطون می گوید نفوس انسان ها قبل از تجسد در عالمی که وی آن را عالم مثال می نامد موجود بوده اند و نفس در آن عالم، حقایق اشیاء را مشاهده می کرده و پس از ورود به عالم ماده ، دوباره آن حقایق را به یاد می آورد . ملاصدرا نیز دیدگاه افلاطون در مورد وجود رب النوع و انسان کلی را می پذیرد و این نظریه را بر اساس مبانی فلسفی خود از جمله اصالت و تشکیک در وجود اثبات می کند . وی معتقد است انسان ها قبل از عالم ماده به نحو وجود جمعی عقلانی موجود بوده و نفوس با وصف وحدت ، بساطت و تجرد در مرتبه عقول مفارق محقق بوده اند . برخی از آیات قرآن و روایات معصومین (ع) نیز مؤید این مطلب است که مجموع این آیات و روایات نیز یکی از مبانی و پایه های استدلال ملاصدرا برای اثبات این نظریه است . علامه طباطبایی (ره) نیز به حیات انسان قبل از عالم ماده ، معتقد است و با ادله عقلی و نقلی آن را اثبات می کند . ایشان نحوه ی حضور انسان در عالم میثاق را به صورت فردی و معین دانسته و در عین حال به وجود جمعی و عقلی انسان در عالم مفارقات نیز اعتقاد دارد . ما با بررسی تطبیقی آراء سه فیلسوف مذکور پیرامون این مسأله تلاش می کنیم ابعاد و زوایای مختلف حضور انسان در عالم قبل از عالم ماده را ، روشن تر کنیم . کلید واژه: نفس،کینونت عقلانی،عالم ذر،عالم مثال، حدوث و قدم نفس،اطوار و نشآت نفس،نظریه یادآوری.
بررسی تطبیقی مباحث عدم و احکام مرتبط با آن از منظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده وجود، تنها چیزی است که می توان برای آن مصداقی واقعی یافت و در مقابل وجود، عدم است که هیچ مصداق و محکی ای در خارج ندارد و تنها در ذهن است که می توان برای آن، مصداقی در نظر گرفت، زیرا مفهوم آن در ذهن موجود است، به تبع احکام و لوازم مربوط به وجود، عدم نیز احکامی دارد که هرکدام از این احکام در فلسفه و منطق، جایگاه مخصوص به خود را دارند. برخی مواضعی که می توان در آنها به احکام عدم پرداخت عبارتند از: مواد ثلاث، حدوث و قدم، اعاده معدوم، هیولا، مسئله شرور و ... در مبحث مواد ثلاث، به موازات هر یک از مفاهیم سه گانه وجوب و امکان و امتناع، احکامی مرتبط با عدم وجود دارد. حکمی که ابن سینا و ملاصدرا در ارتباط با عدم در زمینه وجوب صادر کرده اند این است که « درساحت ربوبی، عدم راه ندارد.» این دو فیلسوف در زمینه امکان نیز احکامی را مرتبط با عدم ذکر کرده اند، از جمله عدمی بودن مفهوم امکان، مسبوق به عدم نبودن وجود مفارقات، عدم تناقض در این قضیه که ماهیت از حیث ذاتش نه موجود است و نه معدوم و ... درباره ماده امتناع نیز هر دو فیلسوف به اختصار احکامی را صادر کرده اند. ابن سینا و ملاصدرا درباره این مسئله که حادث، مسبوق به چه نوع عدمی است، به اظهار نظر پرداخته و حدوث را به دو قسم زمانی و ذاتی تقسیم کرده اند. در بحث اعاده معدوم، هر دو فیلسوف، اعاده معدوم را ممتنع دانسته و معتقدند معاده جسمانی اعاده جسمهای معدوم شده دنیوی نیست. این دو فیلسوف معتقدند که هیولا قوه محض است و به همین علت به عدم بسیار نزدیک است. تنها تفاوت هیولا با عدم در این است که هیولا نحوه ای از وجود را دارد که همان قوه محض بودن است، اما عدم هیچ گونه وجودی ندارد. ابن سینا و ملاصدرا شر را عدمی دانسته و بر این عقیده اند که شر عدم ملکه است. احکام عدمی دیگری که دو فیلسوف در آنها با هم، اتفاق نظر دارند، عبارتند از احکامی در زمینه منطق، چگونگی علم به معدوم و عدم امتیاز و عدم علیت میان اعدام. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از احکام مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظرهایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خواهیم پرداخت. کلید واژه: عدم، معدوم، وجوب، امکان، امتناع، حدوث، اعاده معدوم، هیولا، شر، قاعده فرعیه، تناقض، عدم و ملکه، ابن سینا، ملاصدرا
فلسفه تطبیقی، مفهوم و قلمرو آن
نویسنده:
بیوک علیزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعات تطبیقی و مقایسه‌ای در تفکّر فلسفی، از اهمّیّت مضاعفی برخوردار است. یکی به جهت آن‌که برای شناخت عمیق و دقیق هر چیزی، باید آن را با امور دیگر مقایسه کرد. برون‌نگری درباره‌ی خود فلسفه، به واسطه‌ی این نوع مطالعات میسّر می‌شود؛ و دوم به جهت آن‌که به رغم زمینه‌های مساعد در فلسفه و قلمرو وسیع در آن برای مطالعات تطبیقی، چنین مطالعاتی، به ویژه در کشور ما، چنان‌که شایسته و بایسته است، صورت نگرفته است. در این مقاله، نگارنده، کوشیده است برای نشان دادن امکان و ضرورت مقایسه در مطالعات فلسفی، تمهید مقدّمه نماید. برای نیل به این هدف، نخست مفاهیم «تطبیق» و «فلسفه» را ایضاح نموده است. مخالفان مطالعات تطبیقی، خواه در حوزه‌ی فلسفه و خواه در حوزه‌های دیگر، معنای خاصّی از «تطبیق» را در نظر داشته‌اند که آن معنا مورد نظر این مقاله نیست. نویسنده، در بخش دیگر مقاله، با اشاره به این‌که مقایسه، در جایی امکان‌پذیر است که پای تعدّد در میان باشد، به تفصیل، قلمروهای گسترده‌ی فلسفه را که مقایسه در آن‌ها امکان‌پذیر است، با تأکید بر ملاک‌های تعدّد در آن، مورد بحث قرار داده است. بررسی روش‌های تطبیق و مقایسه، قلمرو و گستره‌ی آن و نیز، غایت و فایده‌ی تطبیق در فلسفه، بخش دوم این نوشتار خواهد بود که ضمن یک مقاله‌ی مستقلّ، در شماره‌ی بعدی مجلّه، تقدیم خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 78
گستره فلسفه ورزی و ملاکهای تعدد فلسفه
نویسنده:
بیوک علی زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفلسف یا فلسفه ورزی با فلسفه دانی متفاوت است؛ کسی که کار او تعلیم فلسفه است، لازم نیست حتما فیلسوف بوده باشد. البته داشتن اطلاعات فلسفی کافی، شرط لازم تعلیم فلسفه است، اما برای فیلسوف، که کار اصلی او تفلسف است، داشتن اطلاعات فلسفی، صرفا معد و زمینه ساز است. فیلسوف کسی است که در مواجهه ادراکی با ساحات مختلف واقعیت، اعم از عینی، ذهنی و زبانی، پرسشهای فلسفی، به صورت طبیعی در ذهن او می روید و شکل می گیرد. و به سخن دیگر، ذهن او مساله دار می شود و به دنبال آن در صدد پاسخ یافتن به پرسشهای یادشده برمی آید. فرایند تکون پرسشهای فلسفی و تکاپوی فیلسوفان برای پاسخ به آنها، تفلسف یا فلسفه ورزی نامیده می شود. موضوعات و مسایلی که فیلسوفان درباره آنها کاوش می کنند، گستره وسیعی دارد؛ قلمرو تفلسف فیلسوفان در مقایسه با عالمان دیگر، از بیشترین وسعت برخوردار است و این به جهت آن است که فیلسوفان، افزون بر تلاش برای شناخت واقعیات، که از این حیث با عالمان دیگر اشتراک و همسانی دارند، علم شناسی هم می کنند و به این ترتیب، همچنان که برای مثال، فلسفه فیزیک، فلسفه زیست شناسی و فلسفه منطق داریم، فلسفه فلسفه هم می توان داشت. در این مقال، گستره فلسفه ورزی در حوزه خود فلسفه را با تبیین ملاکهای تعدد در فلسفه و گزارش حوزه های فلسفی که با اعمال ملاکهای یادشده پدیدار می شود، بررسی کرده و پس از آن چند و چون تفلسف در این حوزه ها را توضیح داده ایم. این مقاله را می توان مکمل مقاله «فلسفه تطبیقی؛ مفهوم و قلمرو آن» که در شماره اول نامه حکمت منتشر شده است، دانست.
صفحات :
از صفحه 41 تا 68
  • تعداد رکورد ها : 12