آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحلیل انتقادی تبیین های پوزیتیویستی (اثبات گرا) از بزهکاری با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی جاویدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگرچه پوزيتيويسم در عرصه روش‎شناختي تنها روش رايج نيست، اما هنوز هم مي‌توان آن را مسلط‌ترين روش در حوزه علوم اجتماعي و از جمله حقوق کيفري و جرم‌شناسي دانست. نظريات پوزيتيويستي در تبيين چيستي بزهکاري، خود را در قالب دو ملاک صوري «نقض قواعد مورد پذيرش در جامعه» و «نقض موارد جرم‌انگاري شده در قانون» و ملاک ماهوي «اصل ضرر» نشان داده است. همچنين نظريات پوزيتيويستي در تبيين چرايي ارتکاب بزهکاري خود را در قالب چهار دسته نظريات «پوزيتيويسم زيستي»، «پوزيتيويسم رواني»، «پوزيتيويسم جامعه‌شناختي» و «نظريات تلفيقي» نشان داده است. نظريات پوزيتيويستي در تبيين بزهکاري داراي مباني، اصول و شاخصه‌هايي است که کاملاً از آن‌ها متأثر بوده است. اين نظريه‌ها بر اساس آن مباني و اصول زاده شده‌اند، اما گاه سير منطقي از آن مباني و اصول به سمت اين نظريه‌ها طي نشده و لذا سازگاري لازم در اين نظريه‌ها وجود ندارد. از سوي ديگر، اين مباني و اصول، عليرغم داشتن پاره‌اي شباهت‌ها با حکمت اسلامي، داراي تفاوت‌هاي اساسي با آن هستند. بر اين اساس، در اين رساله ابتدا به بررسي و نقد سير طي شده از آن مباني و اصول به سمت نظريه‌ها و همچنين ميزان سازگاري نظريه‌ها با آن مباني و اصول پرداخته شده و سپس به نقد و بررسي آن مباني و اصول بر اساس حکمت اسلامي با تأکيد بر انديشه علامه طباطبايي همت گماشته شده است. اين مباني و اصول شامل مباني و اصول معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي، انسان‌شناختي و روش‌شناختي است. شناخت اين مباني و اصول و نقد آن‌ها، امکان شناخت محاسن و معايب تبيين‌هاي پوزيتيويستي از بزهکاري نسبت به ساير تبيين‌ها را به ما مي‌دهد و از طرف ديگر، در راستاي بومي‌سازي علوم داعيه‌دار مطالعه بزهکاري، زمينه را براي ترسيم و ارائه يک منظومه فکري جديد براي شناخت دقيق و همه‌جانبه بزهکاري و سامان‌دهي رويارويي با آن در پژوهش‌هاي بعدي فراهم خواهد کرد.واژگان کليدی: پوزيتيويسم، بزهکاری، حکمت اسلامی، علامه طباطبايي، معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، روش‌شناسی
بررسی تطبیقی مراتب اخلاق از منظر علامه طباطبایی و کی‌یرکه‌گور
نویسنده:
پدیدآور: محمد حاجعلی عراقی استاد راهنما: حسین هوشنگی استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق از منظر متفکران وجودی، اشراقی و متأله دارای مراتب است و این به خاطر مبنای انسان‌شناسانه این دست از اندیشمندان است که برای انسان قائل به صیرورت هستند. علامه طباطبایی و سورن کی‌یرکه‌گور دو متفکری هستند که از جمله این اندیشمندان هستند. این پژوهش عهده‌دار تببین نظریه مراتب اخلاق در اندیشه ایشان و تطبیق آن‌ها با یکدیگر است. مراتب اخلاق از منظر علامه طباطبایی شامل سه مرتبه است: مرتبه اول، در پی سعادتِ این‌جهانی فرد است و این سعادت را به وسیله تعادل قوای فرد در راستای پسند عرف تحقق می‌بخشد. مرتبه دوم از اخلاق در پی سعادتِ آن‌جهانی فرد است و این سعادت را به وسیله تعادل قوای فرد در راستای نظام غایات و مبادی عالم هستی، محقق می‌کند. مرتبه سوم از اخلاق، نه در پی سعادت این‌جهانی است و نه در پی سعادت آن‌جهانی؛ بلکه صرفا در پی خود خداوند است و طریق آن، معرفت نفس می‌باشد. مراتب اخلاق از منظر کی‌یرکه‌گور نیز شامل سه مرتبه است: مرتبه اول از آن که استحسانی نام دارد، استمتاعات حسی بر فرد حاکم است. مرتبه دوم از اخلاق، مرتبه‌ای است که انسان به معیارها و اصول کلی اخلاق متعهد می‌شود و از این جهت است که کی‌یرکه‌گور نام این مرتبه را اخلاقی گذاشته است. مرتبه سوم از اخلاق، مرتبه‌ای است که انسان در آن نه تابع اخلاق است و نه دلمشغول لذت، بلکه چیزی که در این مرتبه اهمیت دارد، امر الهی است. نظریه مراتب اخلاق از منظر این دو متفکر دارای تفاوت‌هایی در تشکیکی یا متباین نگریستن به ارتباط بین مراتب، جایگاه ایمان، جایگاه انتخاب، توجه به فرد یا جمع، جایگاه خیر و شر در ذات انسان و ارتباط مراتب اخلاق از منظر دو متفکر می‌باشد. همچنین دارای شباهت‌هایی در باور به صیرورت انسان، مراتبی بودن اخلاق، اهتمام به زیست دینی، لزوم ایجاد اعتدال در قوای انسان و نگاه انفسی می‌باشد.
کلیت و ضرورت در علوم طبیعی از منظر کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
اکبر دوایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحولات علمی که بیشتر در گستره علوم تجربی رخ می نماید، یکی از شگفت انگیزترین عرصه های هنرنمایی انسان در ادراک زیبایی خلقت است و از آن شگقت تر، ثبات و شمولی است که در پس پرده خلقت بوده، تحول آفرینان در پی آن بدین تحولات نایل آمده اند. البته کلیت وضرورت در قوانین علمی که حاکی از ثبات و شمول حاکم بر قوانین طبیعت است، به سادگی فراچنگ شناخت عالم نمی آید. بنابراین سؤال از قوانین علمی و کلیت و ضرورت آن و منشا این دو از مسایل پیچیده و اساسی است که باید بدان پرداخت و در صورتی که این مسایل حل نگردد،عام پایه و مایه محکمی نمی یابد و الیته این رسالت بر دوش فلاسفه است که در باب مسایل معرفت شناختی و به طور خاص در باب علم شناسی فلسفی به کاوش از منشا و مکانیسم کلیت وضرورت یابی قوانین علمی بپردارند. باب کلیت و ضرورت در علوم طبیعی به روش کتابخانه ای جمع آوری شده، سپس با روش عقلی تحلیلی به بررسی و بعضا نقد موضوع پرداخته و در نهایت داوری مختصری در مورد مدعیات ایشان به عمل آمده است. بر اساس نظر علامه و کانت و برخلاف نظر دکارت و هیوم فرایند شناخت به نحو عام، محصول انفعال حسی و فعالیت ویژه ذهنی است و فرایند تولید علم طبیعی به نحو خاص علاوه بر نیاز به داده های حسی طبیعت، نیازمندفعالیت ویژه ذهنی در تولید احکام کلی و ضروری مقد م بر تجربه است؛ به گونه ای که علوم تجربی، کلیت و ضرورت خود را از یک سو و گسترش مرزهای این علوم را از سوی دیگر مدیون این فعالیت در تولید قضایای پیشینی است. البته نقطه افتراق ا ن دو مکتب را به اختصار می توان در مکانیسم تولید علم و در نتیجه مکانیسم کلیت و ضرورت یابی ذهن دانست. از آنجا که برخلاف فلسفه کانت، علامه متعرض فلسفه علوم به نحو خاص نگردیده است لذا نگارنده راتوفیقی دست داد تا به رغم بضاعت علمی اندک این راه را خود طی کند و اصول تفکر مکتب صدرایی را در معرفت شناسی نوصداریی علامه جستجو و آن را بسط داده و در امتداد آن به یک منطق اکتشاف علمی برای علوم تجربی دست یابید تا از این رهگذر بتواند امکان کلیت و ضرورت احکام تجربی را با این منطق محک زند ولی جالب آنکه عکس این مطلب به دست آمدچنانکه رهگذر این کاوش، خود، از بحث ضرورت بود که با توجه به دو نوع ضرورت مورد نظراین مکتب به نظام دو قطبی منطق اکتشاف علی رهنمون گردید.
مقایسه فلسفه اسلامی و فلسفه کانت در باب معقولات
نویسنده:
حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
گشودن باب گفت و شنود عالمانه با فلسفه های مغرب زمین از طریق مباحث مقایسه ای ممکن می گردد و به نظر می رسد مقایسه در وهله نخست باید در حیطه مبانی و مبادی صورت گیرد. در این نوشتار کوشش شده است انواع مفاهیم کلی و معقولات که از مبانی تصوری در سنت فلسفی اسلامی و کانتی می باشند، با هم مقایسه شود. ابتدا معقولات اولی با مفاهیم تجربی کانت سنجیده شده و جدای از شباهتهای ظاهری آن دو به اختلاف آنها در تبیین منشأ حصول و نحوه واقع نمایی آنها پرداخته شده است. سپس مقولات فاهمه کانت با هر یک از معقولات ثانیه منطقی و فلسفی مقایسه شده و در نهایت آنها را از نوع معقولات ثانیه فلسفی بر شمرده ایم.
صفحات :
از صفحه 67 تا 92
تقریری نو از مسئله شر براساس نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی
نویسنده:
مرتضی حسینی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
مسئله قرینه‌ای شر تنها استدلال ملحدان علیه خدا است؛ و نیز مسئله منطقی شر به مثابه مشکلی در میان خداباوران مطرح است. مسئله این مقاله این است که آیا نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی می‌تواند با اعتباری دانستن شرور، پاسخی برای این مسئله باشد؟ از نظر علامه طباطبایی همه مفاهیم و گزاره‌های عملی در برابر ادراکات اخباری و حقیقی، اعتبار جعل و قراردادهای انسانی‌اند در جهت رفع حوائج و نواقصی زیستی و وجودی و فرونشاندن تمایلات و رغبات برخاسته از آن نیازها. ازجمله این اعتبارات حسن و قبح و به تبع آن خیر و شر است. ویژگی و معیار مهم در اعتباریات آن است که ما ناظر به غایات متصورمان آنها را مثلا خوب یا بد، خیر یا شر محسوب می‌کنیم نه اینکه امور به لحاظ نفس الامری چنین باشند. البته ادراکات اعتباری به جهت اثر و کار کرد و غایتی که بر آنها مترتب است و نیز منشاء وجودی و زیستی فردی یا جمعی که دارند مرتبط و مترتب بر واقع هستند و لذا معرفت بخش و معقولند هرچند برهان بردار نیستند و البته عقلانیت آنها از نوع دیگری (عملی) است. در پرتو «اعتباری» دانستن شرور به نظر می‌رسد هم مساله منطقی شر و هم مساله قرینه‌ای آن و هم منافات نداشتن وجود شرور با نظام حکیمانه الهی، تقریری خردپذیرتر می‌یابد. علاوه بر اینکه احساس و تجربه شر هم به عنوان یک واقعیت بشری به رسمیت شناخته می‌شود و انکار نمی شود.
صفحات :
از صفحه 137 تا 157
بررسی جاودانگی عذاب کفار در جهنم از منظر صفت رحمت الهی
نویسنده:
فرهاد زینلی بهزادان، کاظم قاضی زاد، حسین هوشنگی، نهله غروی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
از منظر تجربه دينی، ذات خدا به وصف اخلاقی رحمت متصف می شود و نظريه معلولی معنا که در حوزه معناشناسی فلسفی مطرح است اين امکان را به وجود می آورد که وصف اخلاقی رحمت، به همان معنای انسان انگارانه آن، يعنی دلسوزی و مهربانی، درباره ذات خدا به کار رود. با توجه به مفاد نظريه معلولی معنا، می توان ادعا کرد که مهربان و دلسوز بودن خداوند منافی با تنزه و بساطت ذات او نيست. معناشناسی کفر در قرآن کريم نشان می دهد که کفار همان ظالمان پايمال کننده اخلاق هستند که تا حد ممکن و تا زمانی که مايل اند بر مظلومان ظلم روا می دارند. رحمت خدا يا همان دلسوزی او برای مظلومان اقتضا می کند که داد آن ها را از کفار بازستانده و آن ها را تا زمانی که مايل است در جهنم عذاب کند. اين شيوه از عذاب، دقيقا بسان روش کفار در ظلم به مظلومان است. وسعت فراگير رحمت خداوند به دار دنيا اختصاص دارد اما در دنيای ديگر، رحمت خداوند به مومنان محدود است و مانع عذاب جاودانه کفار در جهنم نيست.
صفحات :
از صفحه 29 تا 50
اهمیت و جایگاه عشق بین همسران در سبک زندگی اسلامی
نویسنده:
محبوبه موسایی پور، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم,
چکیده :
در دهکده جهانی معاصر، سبک ها و شیوه های متعددی برای زندگی همسران مطابق با ادیان، سلایق، آداب، رسوم و فرهنگ های مختلف در جوامع وجود دارد. مسلما دین مبین اسلام به عنوان یک دین پیشرو و به عنوان کامل ترین آنها، الگو و سبک خاص و ویژه ای برای همسران در همه حوزه ها از جمله حوزه عاطفی دارد که باید مورد توجه و تبیین دقیق قرار گیرد تا جوانان، خانوده ها و در یک کلام اجتماع اسلامی با آن آشنا شده، به ارزشهای اصیل دین خود نزدیک و آن را در زندگی خود عینیت بخشند. بر این اساس مقاله حاضر به تبیین اهمیت و جایگاه عشق به عنوان یک فضیلت اخلاقی-اسلامی در حوزه عاطفی سبک زندگی همسران با روش توصیفی تحلیلی پرداخته است. آن چه آموزه های قرآن و دیگر متون اسلامی-اخلاقی بر آن تاکید دارند، عشق و محبت بر اساس ویژگی های شخصیتی، معنوی و روحانی همسر است که نه تنها داشته های ظاهری و جسمانی را نفی نمی کند بلکه آن ها را تحت تاثیر قرار داده، دلنشین تر و جذاب تر می کند و می تواند در مسیر کمال، انسان را به سوی عشق الهی رهنمون سازد.
صفحات :
از صفحه 163 تا 205