آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 167
حکم‌ناپذیری مرتبه ذات الهی و دستگاه منطقی ـ معرفت‌شناختی ارسطویی
نویسنده:
مجید ظهیری، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرتبه ذات الهی پیچیده‌ترین اعتبارات عرفانی است؛ مرتبه اطلاق مقسمی که حتی حمل واژه‌های مقام، مرتبه، اعتبار عرفانی، و اطلاق بر آن محل تردید است. درباره وجود لابشرط مقسمی دو اختلاف وجود دارد؛ یکی اختلاف میان فلاسفه و عرفا و دیگر اختلاف میان خود عرفا. اختلاف میان فلاسفه و عرفا در این است که این مرتبه صرفا از معقولات ثانیه فلسفی است و مابه‌ازای خارجی ندارد، چنان‌که فلاسفه معتقدند یا حقیقه الحقایق است، آن‌چنان که عرفا باور دارند. اختلاف میان عرفا نیز در تبیین «لا اسم و لا رسم له» و شرایط و لوازم حمل و سخن‌گفتن در این مقام است. برخی معتقدند هر حملی حتی حمل اطلاق، وجود، وحدت، وجوب، و بساطت بر این مقام نادرست است، چنان‌که سلب آن نیز نادرست است و درباره این مقام فقط سکوت سزاوار است. این گروه در این مقام سخنان به‌ظاهر تناقض‌آمیزی مطرح می‌کنند. برخی نیز معتقدند تعبیر «لا اسم و لا رسم له» به این معنا نیست که امکان اشاره به آن مقام با لفظی از الفاظ و اسمی از اسما انکار شده باشد بلکه فقط اگر حملی منجر به تعین در مقام ذات شود، نادرست خواهد بود. در این مقاله ضمن تحلیل آرای مختلف، به این نتیجه خواهیم رسید که حتی حمل برخی محمول‌ها همچون اطلاق مقسمی، وجوب، و وجود نیز منجر به تعین در مقام ذات می‌شود و با « لا اسم و لا رسم له»، به علت مشروط‌بودن انتزاع از حاق ذات به احاطه علمی و نیز مساوی‌بودن معقول ثانی با معلوم‌بودن و متعین و محدودبودن به حدود فهم، قابل جمع نخواهد بود. فرضیه پیشنهادی نویسندگان این است که دستگاه منطقی ـ معرفت‌شناختی ارسطویی توان تبیین و توجیه حکم‌ناپذیری مقام ذات را ندارد، لکن این به معنای توجیه‌ناپذیری مطلق آن نیست و نمی‌توان از آن خردستیزی یافته‌های عارفان را نتیجه گرفت. همچنین عرفان هیچ الزامی برای کوتاه‌آمدن در برابر دستگاه منطقی ـ معرفت‌شناختی ارسطویی ندارد و می‌تواند در تبیین و توجیه عقلانی ـ منطقی نظریات خود، فارغ از این پارادایم، دستگاه‌های منطقی ـ معرفت‌شناختی دیگر را نیز محک بزند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 78
خاستگاه و ظهور عرفان مسیحی
نویسنده:
علی بادامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
عرفان در حیات دینی مسیحی از آغاز پیدایش مسیحیت شکل گرفت و در طی تکون و تطور خود از دو منبع درونی و بیرونی اثر پذیرفت. این پژوهش درصدد برشمردن عناصر شکل دهنده عرفان مسیحی در سده های اولیه است که در دو بخش بررسی می شود: بخش اول به میراث یهودی، یعنی ارتباط تاریخی و محیطی دو جامعه یهودی و مسیحی، شباهت های آن دو جامعه در باب عقاید دینی، مراسم و آیین ها، تاثیر کتاب مقدس عبری و نقش فیلون، و سپس تاثیر ادیان رمزی و متونی چون دیداخه، متون مکاشفاتی و آپوکریفایی و نیز آیین های گنوسی و هرمسی بر عرفان مسیحی می پردازد و در ادامه به تاثیر مکاتب افلاطونی و نوافلاطونی در گرایش مسیحیت به عرفان اشاراتی می شود. در بخش دوم در بیان تحول درونی به تاثیر انجیل ها، تعالیم عرفانی مسیح، پولس و یوحنا اشاره شده است. این پژوهش نشان می دهد که عرفان مسیحی به رغم اثرپذیری از منابع بیرونی، بیشتر از انجیل ها و تعالیم عرفانی، اخلاقی و زندگی زهدانه مسیح متاثر بوده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
بررسی تطبیقی علم‌النفس از دیدگاه فلوطین و ابن‌سینا
نویسنده:
علی سجادمنش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبررسی تطبیقی علم‌النفس از دیدگاه فلوطین و ابن‌سینابه کوششعلی سجادمنشدر علم‌النفس که دانشی مهم در روند دست‌یابی به واقعیت‌های وجودی انسان و جهان پیرامونی اوست، مطالب بسیاری از سوی اندیش‌مندان، گفته و نوشته شده است، و در این میان فلوطین و ابن‌سینا در موضوعات و زوایای مختلف این علم به بحث و بررسی و ارائه‌ی نظریات خود جهت تبیین ماهیت و خواص نفس و ترسیم خط سیر صعودی آن، کوشیده‌اند. فلوطین نفس را جوهری ازلی می‌داند که منشأ آن عقل است و در واقع، خود عقل است که هبوط نموده و به بدن‌ها تعلق گرفته است تا آن‌ها را تدبیر نماید و پس از کسب کمالات دوباره به جایگاه اصلی خود که همان عالم معقول است، رجوع می‌نماید و بدین‌گونه بقاء می‌یابد. ابن‌سینا اما نفس را جوهری حادث می‌نامد که کمال و مدبر بدن و در رابطه‌ی انضمامی با آن قرار دارد و پس از ترک بدن باقی است. در این تحقیق نظرات هر یک از این دو فیلسوف در موضوعات مختلف نفس ذکر شده، اشتراکات و تفاوت نظرات ایشان به همراه ذکر استدلال‌ها در مسائل مختلف آمده و در نهایت، به گونه‌ای روشن، مطابقت میان دیدگاه‌ها و نقاط مورد اختلاف آشکار می‌گردد.کلیدواژه‌ها: عقل، نفس، روح، فلوطین، ابن‌سینا، تجرد، بقاء
تطوّر قاعده بسیط الحقیقة در فلسفه اسلامی و دستاوردها و نتایج آن
نویسنده:
سیدضیاءالدین علیانسب ، ابراهیم پورعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قاعده «بَسیطَةُ الْحَقیقَةِ کل‌الأشیاء و لیس بشیء منها» از مهم‌ترین مباحث موجود در مبحث الهیات بالمعنی الاخص است که صدرالمتألهین مدّعی شده‌ است کسی به غیر از فلوطین و او بر آن اطلاع پیدا نکرده ‌است. اما آیا دیگر فلاسفه در تطوّر و تکامل مفاد قاعده مؤثر بوده‌اند؟ تکامل این قاعده، چه مشکلات فلسفی را حل کرده و چه دستاوردهایی در حکمت صدرایی به بار نشانده است؟ با توجه به اینکه این قاعده در دو ساحت وحدت در کثرت و ساحت کثرت در وحدت قابل معناکردن می‌باشد، این نوشته بر آن است با اثبات اینکه ملاصدرا در فهم اصل این قاعده، در هر دو ساحت، وام دار آیات و روایات و شهودات عرفاست، سعی کرده‌ است تطور این قاعده را در میان فلاسفه قبل از ملاصدرا به روش توصیفی-تحلیلی در معرض نقد و کاوش قرار دهد. از این رو فلوطین سعی کرد مفاد این قاعده را در هر دو ساحت بیان کند. اما فارابی، شیخ اشراق و میرداماد، تنها در ساحت کثرت در وحدت، با چشم پوشی از مبانی‌شان در تطور این قاعده نقش داشته‌اند. نیز ملاصدرا و پیروانش در سیر تکامل حکمت متعالیه در موارد عدیده‌ای، مثل رابطه ذات باری تعالی با علمش یا رابطه نفس با قوایش، از این قاعده در هر دو ساحت استفاده کرده‌اند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 70
معرفت حضوری به احد نزد افلوطین و مولوی
نویسنده:
هادی داوودی زواره، سعید بینا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معرفت حضوری در باب خداشناسی از جانب اندیشمندان بسیاری مورد واکاوی قرار گرفته است. این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که در منظر افلوطین و مولوی معرفت حضوری به احد چگونه و از چه طریقی حاصل می‌شود؟ فرضیه مقاله این است که: امکان معرفت حضوری برای شناخت احد از طریق نوس/عقل کلی به روش شهودی وجود دارد اما در مرحلۀ نهایی این ادراک حضوری حتی با فرارفتن از نوس/عقل کلی به دست می­آید. روش مقاله در فهم و تحلیل سخنان این دو، تطبیقی با رویکرد تفسیری است. اهمیت جستار به ویژه در زمینۀ مطالعات بین­فرهنگی از این رو است که با وجود آن‌که برخلاف مولوی، عرفانِ افلوطینی ملتزم به وحی نیست و این عرفان ارتباط چندانی با دین عصر خود (مسیحیت) برقرار نمی­کرد و فارغ از تفاوت در منطق و بیان، در خصوص امکان معرفت حضوری به احد و چگونگی آن، اشتراکات نسبی یافت می­شود.
صفحات :
از صفحه 229 تا 249
درآمدی بر فلسفه منطق ارسطو
نویسنده:
غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه منطق علمی پسینی است و درباره مبانی فلسفی منطق از سویی، و مسایل فلسفی ناشی از مباحث منطقی از سوی دیگر بررسی می کند. فلسفه منطق ارسطو تاکنون تدوین نشده است؛ اما برای تطبیق دو منطق قدیم و جدید لازم است مبانی فلسفی منطق ارسطو را استخراج کنیم، زیرا ممکن است با مشاهده پاره ای اختلافات یا اشتراکات ظاهری به وجود وحدت یا تضاد میان آنها حکم کنیم. برای استخراج این مبانی فلسفی باید افزون بر آثار پیروان ارسطو به تالیفات خود وی نیز مستقیما مراجعه کنیم تا هم سهم دقیق استاد و شاگردان در فرایند رشد منطق ارسطویی معلوم شود و هم آرا پیروان، به ویژه آنجا که از اندیشه های استاد فاصله گرفته اند، با آرا خود ارسطو خلط نشود. شاید مهم ترین تحولی که در منطق ارسطو توسط دانشمندان مسلمان رخ داده، تالیف کتاب اشارات و پیدایش منطق دوبخشی است. فرضیه نگارنده این است که این تحول تنها به بخش بندی صوری منطق مربوط نمی شود، بلکه ناشی از تحولات بنیادینی است که از نگرش به منطق سرچشمه می گیرد. سرآغاز این تحولات به تالیف کتاب ایساغوجی (کلی محور) و افزوده شدن آن به مجموعه ارغنون بر می گردد که بالاخره به حذف شدن مقولات (جزئی محور) و صوری شدن قیاس ارسطویی انجامید. اثبات چنین فرضه ای مستلزم شناخت دقیق منطق ارسطو است. در این مقاله ضمن اشاره به دو رساله مقولات و ایساغوجی، به چند مورد مهم و بی لاحقه در تحلیل اول چون مثال نقض، تقدم اشکال بر قیاس، و شکل چهارم پرداخته ایم.
صفحات :
از صفحه 45 تا 61
زیبایی شناسی و فلسفه روح: از فلوطین تا شلینگ و هگل [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
John Shannon Hendrix
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Peter Lang,
چکیده :
ترجمه ماشینی : زیبایی‌شناسی و فلسفه روح به بررسی زیبایی‌شناسی فلوطین، فردریش ویلهلم جوزف فون شلینگ و گئورگ ویلهلم فردریش هگل می‌پردازد. این کتاب مبانی افلاطونی زیبایی‌شناسی فلوطین و مبانی فلوتینی زیبایی‌شناسی شلینگ و هگل در فلسفه روح، فلسفه هویت و ایده‌آلیسم متعالی را مورد بحث قرار می‌دهد.
بررسی تطبیقی زیبایی عالم و مسئلة شرور از دیدگاه فلوطین و مولوی
نویسنده:
صدیقه بحرانی ، محمد رضا اسدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زیبایی عالم و چالش آن یعنی مسئلة شرور از مسائل بسیار مهم فلسفی،کلامی‌است. فلوطین و مولوی به عنوان دو‌ اندیشمند برجسته در جهان نسبت به ‌این مسئله بی تفاوت نبوده و هر دو کوشیده‌اند به ‌این چالش پاسخ دهند. بسیاری از پاسخ‌های آنها به ‌این موضوع، مشترک است مانند نسبی و ضروی بودن شر، ناشی از جزیی نگری و اختیار بشر و مقدمة خیر و لازمة تعالی روح دانستن آن. برخی از پاسخ‌ها فلسفی بوده و تنها از سوی فلوطین مطرح شده اما از آنجا که ‌این مسئله موجب نارضایتی عاطفی برای بشر است، نمی‌تواند او را قانع کند، مانند عدمی ‌و عرضی دانستن شر، اما راه حل‌هایی که صبغة عرفانی دارد تا حدود زیادی قانع کننده است مانند ضروری دانستن شرور برای تعالی روح که توسط هر دو آنها مطرح شده است اما مولوی تکمیل کرده و بسیار مفید و قانع کننده است مانند حل کردن مسئلة شر به کمک رابطه عاشقانه دو سویه بین انسان و خداوند و پاسخ‌هایی که برآمده از آیات و روایات اسلامی‌ دارد مانند موجب تنبه و رحمت و تطهیر روح و نشانه محبت دانستن آنها. در ‌این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و اسنادی و کتابخانه‌ای به ‌این نتیجه رسیدیم که هرچند با توجه به ‌اینکه بسیاری از پاسخ‌ها و افکار ‌این دو ‌اندیشمند مشترک است، بسیاری به تأثیر فلوطین بر مولوی قایل شده‌اند اما با توجه به اختلافات بین ‌این دو‌ اندیشمند، تشابهات نیز می‌تواند ناشی از منبع شهود عرفانی باشد که میان آن دو مشترک است و ناشی از توارد افکار آنها باشد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 56
پژوهشی درباره سنت دیونوسیوسی در مسیحیت
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری,فائزه برزگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیونوسیوس یکی از مهم ترین چهره های عرفان مسیحی است که بخش های مهمی از افکارش هنوز هم در عرفان، الهیات و فلسفه مسیحی جریان دارد. عقاید مسیحی و افکار نوافلاطونی به منزله دو منبع اصلی آراء وی بشمار میرود که البته در برخی موارد به جانب یکی و در برخی دیگر به جانب دیگری متمایل شده است. ازجمله موارد گرایش او به عقاید نوافلاطونی، می توان به آراء وی درباره تثلیث، خلقت و فرشته شناسی اشاره کرد. مهم ترین محورهای اندیشه وی را می توان، در ارائه ساختار سلسله مراتبی برای عالم، بررسی رابطه عقل و ایمان، اعتقاد به تمایز ظاهر و باطن کتاب مقدس و انواع کلام دانست. همچنین در طول تاریخ تعالیم مسیحی به تعالیم او در زمینه «سلوک عرفانی و اتحاد با حق» توجه بسیار شده است. نظریه سلسله مراتبی او در باب مراتب ملکوتی، مراتب ملکی و مراتب کلیسایی چنان اهمیتی دارد که برای او لقب «دانشمند سلسله مراتب» را به ارمغان آورده است. براساس این نظریه عالم دارای سلسله نظام مراتبی است. در نهایت تاکید بر الهیات سلبی نیز نقش او را در تاریخ تعالیم مسیحی پر رنگ تر می کند. تاثیر اندیشه های وی بر عالمان قرون وسطی، و نیز در طول تاریخ بر فلاسفه، شاعران و ادیبان بسیار مشهود و قابل پیگیری است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 52
  • تعداد رکورد ها : 167