آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1383
بررسی تطبیقی مراتب عقل انسانی و نحوه ارتباط عقل فعال با آن در آراء سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سید یونس دهقانی الوار؛ استاد راهنما:عین‌الله خادمی؛ استاد مشاور :عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل انسانی مدرک معقولات و مدخل معرفت است لذا بدون شک مهم ترین مولفه و مشخصه نوع انسان است. در این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته است، بررسی تطبیقی مراتب عقل انسانی و نحوه ارتباط آن با عقل فعال از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی مورد مداقه قرار گرفته و به تبع آن به پرسش‌های فرعی نظیر ماهیت، جایگاه، ادله و مبانی عقل انسانی و عقل فعال پرداخته شده است. وجه اشتراک سهروردی و علامه در این است که هر دو عقل فعال را یکی از عقول مفارق می دانند که دارای فعلیت تام و فاقد ماده است و همچنین علت موجده و مدبره عقل انسانی بوده که آن را پس از ایجاد به واسطه افاضه صور عقلی، از مرتبه هیولانی به مرتب بالمستفاد یعنی اتصال و اتحاد با عقل فعال می رساند. در این مرتبه عقل انسانی به سبب همان اتصال و اتحاد، مانند عقل فعال جامع جمیع حقایق می شود. اما وجوه افتراق دیدگاه سهروردی و علامه عموماً ناظر بر مصداق عقل فعال، ماهیت و ویژگی های آن است. توضیح اینکه سهروردی عقل فعال را یک عقل عرضی می داند که در نتیجه اشراقات و مشاهدات عقول طولی پدید آمده و فقط یک نوع مادی را ایجاد کرده و تحت تدبیر دارد. لذا هر نوع مادی یک عقل فعال اختصاصی دارد. اما تعریف علامه از عقل فعال فقط به یکی از عقول مفارق تعلق می گیرد که در انتهای سلسله بی شمار عقول طولی قرار دارد و همان یک عقل فعال تمام عالم ماده از جمله عقل انسانی را ایجاد و تدبیر می کند. بنابراین جنبه های فعلیت و تکثر در عقل فعال مد نظر نظر سهروردی بسیار کمتر از عقل فعال مد نظر علامه است. و تفاوت بعدی در نوع ارتباط عقل انسانی با عقل فعال است که بر اساس دیدگاه سهروردی نوعی اتصال حاصل می شود که به سبب شدت علاقع است نه یکی شدن با عقل فعال. در صورتی که علامه به واسطه اینکه عقل انسانی را معلول و عین الربط عقل فعال می داند، لذا معتقد است به هر میزان که عقل انسانی تکامل و شدت وجودی پیدا کند به همان میزان با عقل فعال متحد و یکی می شود.
بررسی تطبیقی نظریه ی خیال از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:زینب حسنوند؛ استاد راهنما:عین الله خادمی؛ استاد مشاور :عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش سعی شده است تا حد امکان دشواری های بیان در جریان شرح موضوع ، تسهیل شده و یک بررسی همه جانبه را در حیطه ی این موضوع داشته باشیم که ارائه بسیاری از مطالب تا پیش از این، در هیچ پژوهشی انجام نپذیرفته است.در یک دید کلی باید گفت که پرسش اصلی این پژوهش این است که در بررسی تطبیقی آراء سهروردی و علامه طباطبایی، در حیطه ی نظریه ی خیال چه نکات تشابه و تفارقی را داریم؟سهروردی و همچنین علامه طباطبایی به اقسام نظریه ی خیال اشاره داشته اما سهروردی آن را قسم نمی نامد و اساسا در مقام قسم تنها قسم منفصل خیال را قبول دارد. همچنین به نظرمی آید منظور از خیال به معنای عام آن در آراء دو فیلسوف همان قسم منفصل آن باشد که این نکته را می توان مهمترین وجه تشابه آراء دو فیلسوف در باب اقسام تلقی کرد. در باب ادله ی این نظریه در خلال کلام هر دو فیلسوف مطالبی را در اسناد ایشان می یابیم که مهر تاییدی بر اثبات نظریه ی خیال از منظر ایشان است که به تفکیک این ادله بیان شده است و از این جهت وجه تشابه به نظر می آید.اما در خصوص کارکردها، از جمله مهمترین وجه افتراق کارکردها از منظر سهروردی و علامه طباطبایی سبک و سیاقیست که دو فیلسوف برای ارائه ی کارکردها به آن متوصل می شوند. نوع جهان بینی دو فیلسوف موجب شده تا مشابهات آراء ایشان در آرائشان به ویژه در باب نظریه خیال بیشتر باشد.در پایان لازم است به اهم دستاوردهایی که مختص این پژوهش بوده و برای نخستین بار مطرح می گردد اشاره کرد: - ارائه دسته بندی به صورت متصل و منفصل در هر کدام از مباحث نظریه خیال از منظر سهروردی و علامه طباطبایی(ره) -بررسی تطبیقی روش پرداختن به موضوع نظریه خیال از منظر دو فیلسوف به صورت جزیی -پرداختن به نظریه ی خیال در دو قسم متصل و منفصل و بررسی تطبیقی آن از منظر دو فیلسوف
رابطه عالم مثال و عالم طبیعت از دیدگاه علامه طباطبایی و شیخ اشراق
نویسنده:
جواد پارسایی ، احمد شه گلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از رابطه عالم مثال و عالم طبیعت، یکی از مسائل مهم فلسفه اسلامی است. شیخ اشراق در رد نظریه مشاییان در مورد مادی بودن صور خیالی و برای تبیین برخی دیگر از مسائل فلسفه خود، نظریه عالم مثال را طرح کرده است. علامه طباطبایی نیز از جمله فلاسفه معاصر است که نظریات قابل توجهی در مورد عالم مثال و رابطه آن با عالم طبیعت بیان نموده است. در این نوشتار، ابتدا دیدگاه دو فیلسوف در مورد عوالم هستی و ادله آن‌ها در اثبات عالم مثال تبیین شده است. آنگاه به تحلیل رابطه عالم مثال و عالم طبیعت در محورهایی همچون نظریه خیال و ابصار، صور موجود در آینه و اطلاع از امور غیبی در نظر شیخ اشراق، و محورهایی همچون رابطه طولی و تشکیکی عوالم، علیت عالم مثال نسبت به عالم طبیعت، وجود کمالات عالم طبیعت در عالم مثال و تبیین رٶیاهای صادقه و کیفیت ادراک حسی از نظر علامه طباطبایی پرداخته شده و در پایان، مطالبی در مورد نقاط مشترک و متمایز دیدگاه‌های این دو فیلسوف و چالش‌های هر دیدگاه بیان شده است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 40
عرفان اسلامی در هند
نویسنده:
علیرضا کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مرکز پژوهشی دایرة المعارف علوم عقلی اسلامی,
چکیده :
مقاله پیش رو به دوره های سه گانه عرفان اسلامی و ظهور عارفان مسلمان در شبه قاره هند می پردازد. هر چند عرفان اسلامی در دوره نخست خود در سرزمین شبه قاره وجود داشت، اما استقرار آن در دوره دوم عرفان، یعنی پس از قرن ششم روی داد و در دوره سوم نیز به افول گرایید. در این مقاله چگونگی شکل گیری سلسله های عرفانی، به ویژه سهروردیه، چشتیه و قادریه در هند نیز بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 128
بررسی براهین جهانشناختی در آثار علامه طبابایی و مقایسه آن با آراء سهروردی
نویسنده:
فروزان راسخی,سمیه کلاهدوزان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان جهانشناختی از جمله براهین اثبات وجود خداست که از زمان افلا طون تا کنون مورد توجّه فلا سفه بوده است. در این مقاله تقریرات علّامه طباطبایی از این براهین، بویژه برهان علّت و معلول و برهان حرکت و محرّک مورد بررسی قرار گرفته و آراء ایشان در این زمینه با آراء شیخ اشراق مقایسه شده است. باین منظور، براهینی که شیخ اشراق در این باب مطرح نموده است از آثارش اخذ و گزارش شده است. سپس در یک بررسی تطبیقی میان تقریرات علّامه و آراء شیخ اشراق، اقتباسهای او از سهروردی و نیز از نوآوریهای او نسبت به شیخ اشراق تبیین شده اند. در این مبحث نوآوریهای علّامه نسبت به شیخ اشراق قابل توجّه است و اکثر براهین علّامه نسبت به ادّله» شیخ اشراق برتری دارند.
بررسی تطبیقی درآراء مبناگرایانه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
نویسنده:
عباس شیخ شعاعی، حسین خدادادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ اشراق و علامه طباطبایی دوتن ازفیلسوفان مطرح درجهان اسلام می باشند که نظرات بدیعی رادرمباحث فلسفی واردکرده ودرحوزه معرفت شناسی، مبناگرا بوده اند. هرچند هیچ کدام، واژه ای دراین باره نداشته اند، اما استنباط کلام ایشان این ذهنیت رابه وجود می آوردکه مبناگرایی برای آنها به عنوان مساله ای فلسفی مطرح بوده است. دراین مقاله به مبناگرایی و بررسی تمایزات و تشابهات آراء این دوفیلسوف، دراین زمینه می پردازیم. هدف مهم ازتحقیق پیش رو، تبیین فرآیند رشد و توسعه معرفت شناسی در فلسفه اسلامی می باشد. این دوفیلسوف بعنوان دوشاخص برگزیده شده اند؛ شیخ به عنوان نمونه پس از مشائیان و کسی که نظرات بدیعی را پس از مکتب مشاء ارائه داد و علامه به عنوان اولین فیلسوف مسلمان معاصر که مبحث معرفت شناسی را در فصل جداگانه ای مطرح کرد. لذا بدیهی است تطبیق آراء آن دو در یکی از مسائل مطروحه در معرفت شناسی، نوع عقلانی سازی و پیشرفت درحوزه معرفت شناسی را در میان فلاسفه اسلامی آشکار خواهدساخت.در این تحقیق فقط به بررسی یکی از مسائل مهم در این حوزه، یعنی بیان دیدگاه مبناگرایانه شیخ و علامه و سپس تطبیق نظرات آن دو پرداخته ایم. ازمسائل مهمی که در بحث مبناگرائی مطرح می شود بدیهیات و علم حضوری است، لذا این دو مولفه و نقشی که درمبناگرایی شیخ اشراق و علامه طباطبایی ایفا می کنند مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی مبانی انسان شناسی از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبائی و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
جلال میرلوحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه به دنبال بررسی تطبیقی مبانی انسان شناسی از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی و دلالت های تربیتی آن می باشد و دارای ویژگی دو وجهی توصیفی، تحلیلی مفهومی است که در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد تا بر اساس مفاهیم اصلی تشریح شده در نظریه های سهروردی وعلامه طباطبایی، به تبیین مبانی تربیت بپردازد. همچنین برای تبیین ، مقایسه و استخراج نقاط مشابه و متمایزمبانی انسان شناسی از دیدگاه ایشان و دلالت های تربیتی آن ،از روش جرج بردی ، استفادهگردیده است.در این مطالعه ضمن بررسی ویژگی های انسان از منظر سهروردی و علامه طباطبایی به ارائه دلالت های تربیتی ناشی از آن شامل اهداف ، اصول و روش های تربیتی پرداخته شده است و در پایان با مقایسه این نتایج نکات مشابه و متفاوت بیان گردیده است .از نظر ایشان آفرینش انسان توسط خداوند می باشد. انسان موجودی مشتمل بر بدن و نفس و حاکم بر سرنوشت خویش است . او می تواند با انتخاب خود یکی از دو راه سعادت و شقاوت را اختیار کند . راه نیل به کمال زدودن شهوات و تعلقات و شواغل مادی است. انسان در اجتماع می تواند استعدادهایش را بروز دهد و نیاز به یاری دیگران دارد. انسان زندگانی جاویدانی دارد که پایانی برای آن نیست و مرگ که جدایی روح از بدن می باشد. هردو به اصل تفاوت های فردی باور دارند. شیخ اشراق نفس ناطقه را حادث به حدوث بدن می داند اما به بیان علامه طباطبایی انسان قبل از زندگی دنیا زندگی دیگری داشته.
تشکیک در نظریه مطابقت در صدق و کذب قضایا از دیدگاه فلاسفه اسلامى
نویسنده:
مهدى دهباشى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
یکى ‏از مشهورترین نظریات در باب صدق و کذب قضایا، نظریه مطابقت، (Correspondence Theory of truth) است. مطابقه، از باب مفاعله، تطابق دو چیز را گویند. بنابراین نظریه، راستى و صدق همان سازگارى ‏اندیشه با واقعیت، یا به قول ملاصدرا مطابق با مطابق است. در بدو امر،در این نظریه عقیده ‏اى صادق تصور شده است که با امرى واقع، سازگار درآید و یا به عبارت دیگر، هر باورى هنگامى صادق است‏ که تصورات و مفاهیم مندرج در آن با حقایق عینى Facts همان‏طور که درخارج و واقع موجود هستند، تطابق داشته باشد. هرگاه گزاره‏اى با واقع مطابق بود واقع هم با خبر مطابق مى‏ باشد. گزاره هم مطابق با واقع است و هم مطابق. در این مقاله با بحث پیرامون مفهوم مطابقت و واقع در فلسفه اسلامی، سعی می شود موضوع صدق و کذب در قضایای فلسفی و منطقی در ارتباط با آن ها تبیین شود.
الاهیات عرفانی از دیدگاه علاء الدوله سمنانی و بوناونتوره
نویسنده:
قاسم کاکایی، حمید محمودیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
این مقاله درصدد است به اجمال، نظریات دو عارف در دو سنت دینی را مورد بررسی تطبیقی قرار دهد؛ یکی شیخ علاء الدوله سمنانی، عارف و متکلم قرن هشتم هجری، که نظریه وی در برابر نظریه «وحدت وجود» ابن عربی به «وحدت شهود» مشهور شد و سپس در آرای کسانی هم چون سید محمد گیسو دراز و احمد سرهندی بسط پیدا کرد و دیگری قدیس بوناونتوره، الهی دان و عارف قرن سیزدهم میلادی از فرقه فرانسیسیان که رابطه جهان،‌ انسان و خداوند را در آثار خویش به ویژه در کتاب سفر روح به سوی خداوند به گونه ای تبیین کرده است که بی شباهت با نظریه «وحدت شهود» نیست. در الاهیات به طور کلی و الاهیات سلبی به نحو خاص شباهت های قابل تاملی بین این دو عارف مسلمان و مسیحی وجود دارد که این مقاله به آن می پردازد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 98
اصالت نور و تحقق تبعی ظلمت در اندیشه سهروردی
نویسنده:
محمود هدایت افزا، عباس شیخ شعاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
شیخ اشراق در برخی آثار خود ـ علاوه بر نور ـ بر تحقق ظلمت در عالم خارج نیز تصریح نموده است. در نوشتار پیش رو ضمن اشاره به تلقی سهروردى از نور و ظلمت، مقوله‌بندى اشراقی موجودات، تصریحات شیخ اشراق بر تحقق تبعی ظلمت، پیشینه تفکر وى و توجه به معانی مختلف مفاهیم «اصیل» و «اعتباری»؛ نسبت بین نور و ظلمت در اندیشه شیخ اشراق و فرآیند تطبیق این دو بر مفاهیم وجود و ماهیت مورد تحلیل قرار گرفته است. در این راستا مشخص گردیده که معنای نور نزد سهروردی، أخص از معنای وجود نزد ملاصدرا است و به همین دلیل گاه از سوی صدرا و برخی شارحان وی نسبت تناقض‌گویی به سهروردی داده مى‌شود؛ اما لحاظ معانی وجود و ماهیت در اصطلاحات شیخ احسائی و تطبیق آن بر نور و ظلمت سهروردی، تفسیر نوینی از «اصالت وجود» در پیش روی ما قرار مى‌دهد که در پرتو این نگرش، نظام فلسفی سهروردی، قدرى منسجم‌تر و پویاتر به نظر می‌رسد. در این تفسیر نور یا وجود «موجود بالذات» و ظلمت یا ماهیت، «موجود بالتبع» ـ و نه بالعرض ـ به شمار مى‌رود.
صفحات :
از صفحه 143 تا 172
  • تعداد رکورد ها : 1383