مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
اخلاق پسامدرن (وابسته) اخلاق توصیفی (وابسته) اخلاق سنتی (وابسته) اخلاق مدرن (وابسته) اخلاق هنجاری (وابسته) رویکردهای اخلاقی علم اخلاق(وابسته) فلسفه اخلاق فلسفه اخلاق اسلامی فلسفه اخلاق مسیحی فلسفه اخلاق یهودی فلسفه علم اخلاق (وابسته) فیلسوف اخلاق (وابسته)
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 488
مبانی انسان‌شناختی اخلاق از دیدگاه خواجه افضل‌الدین کاشانی
نویسنده:
محمدربیع میرزایی، هادی صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم,
چکیده :
پژوهش حاضر برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی ارشد نویسنده با عنوان «مبانی نظری اخلاق از دیدگاه باباافضل کاشانی» است. در این مقاله، بررسی مبانی انسان‌شناختی اخلاق از نگاه باباافضل که یکی از زمینه‌های لازم برای استخراج نظریه اخلاقی وی است، فراهم می‌شود. باباافضل ضمن اعتقاد به تشکیل انسان از سه جزء تن، جان و خرد یا عقل، با تأکید بر رابطه شناختی و وجودی مثلث «خداشناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی» معتقد است که وجود تام و حقیقی هر چیز، صورت علمی و معقول آن است و بر همین اساس، کمال نهایی انسان نیز در بقای عقلانی اوست؛ زیرا کمال حیات و حس، به قوه ادراک و تعقل است و کمال ادراک و تعقل نیز به فعلیت آن و کمال فعلیت تعقل و دانش و به اتحاد عاقل و عقل و معقول است. از نگاه وی حقیقت وجودی انسان و بعد جاودان او، به نفس عاقله و خردش وابسته است و سعادت حقیقی انسان این است که در عالم نفسانی، صورت نفسانی‌اش به بهترین حالت علمی باشد. مهم‌ترین بن‌مایه‌های این سعادت و کمال نفسانی، علم و یقین یا حکمت است؛ یعنی هدف نهایی انسان این است که دانایی بالقوه را به دانایی بالفعل تبدیل کند و به مرتبه عقل بالفعل برساند.
صفحات :
از صفحه 137 تا 164
بررسی جایگاه فضیلت در اخلاق کانت
نویسنده:
سیدمسعود آریادوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وظیفه‌گرایی، فضیلت‌گرایی و نتیجه‌گرایی از جمله شاخه‌های فلسفه اخلاق هستند. این سه قسم از فلسفه اخلاق به جهت نوع نگرش و مدخلی که در فلسفه اخلاق دارند از همدیگر جدا می‌شوند؛ و گویا آنها را باید به عنوان رقیب محسوب کرد. اصولا گفته می‌شود نحله‌های سه گانه فلسفه اخلاق، به جهت تمایز در منشهای منتخب، یارای این را ندارند که با هم جمع شوند. اگر وظیفه‌گرا با این پرسش شروع می‌کند که عمل درست چیست و در پاسخ به اعمالی اشاره دارد که فی حد نفسه معتبرند، نتیجه‌گرا هم همین سوال را با اشاره به سنجش نتایج اعمال پیگری می‌کند. در مقابل، فضیلت‌گرایان با طرح سوالی مبنی بر چگونه زیستن، و دعوت کردن به سوی مجموعه‌ای از فضایل، فلسفه اخلاق را به سرانجام می‌رساند. با چنین نگاهی باید گفت که این سه تفکر نه تنها با یکدیگر قابل جمع نیستند بلکه در تقابلی همیشگی در ترد رقیبانشان به سر می‌برند.حتما به یاد داریم که این گفتمان اخیر را پذیرا نشدیم و با ارائه تاریخچه‌ای مستند، در راستای شناخت ماهیت حرکت تاریخی فضیلت‌گرایی، دیدیم که چنین ایده‌ای – یعنی در تقابل به سر بردن شاخه‌های فلسفه اخلاق – حداقل در مورد فضیلت‌گرایی و وظیفه‌گرایی محلی از اعراب ندارد. روشنگریهای جیمز ریچلز در این مورد را شاهد بودیم. با توجه به تفکرات این فیلسوف آنچنانکه دیدیم بر خلاف تفکر فضیلت‌گرایان رادیکال، می‌توان با تدبیر اندیشی خاصی، و با نگرشی به دور از غرض‌ورزی، حداقل برای وظیفه‌گرایی و فضیلت‌گرایی، میدانی را حاضر نمود که در آن دوشادوشِ هم، در جهت هدایت کنشگر اخلاقی برای فتح قله‌های اخلاق، در تحرکی شایسته و سامان‌مند، در تعامل – و نه تقابل – به سر ببرند.قصه فضیلت‌گرایی در نوع رادیکالش به این مساله ختم نمی‌شود. هجمه به کانت و گلایه از اصول وظیفه-گرایی او، از اصول جدا ناپذیرِ این تفکر بنیادگرای انحرافی است. الیزابت آنسکوم بذر این جریان انحرافی را پاشید. به خاطر داریم که این جریان رادیکال عامل اساسی از یادبرده شدن فضیلت‌گرایی را تفکر اخلاقی کانتی می‌دانست. تفلسف اخلاقی کانت به دو سبب ویران‌کننده اخلاق فضیلت‌گرا دانسته شده است: یکی اعتبار فی حد نفسه وظایف اخلاقی در مقابل فضایل اخلاقی، و دیگری عدم گرایش به غایات.این تفسیر از اخلاق کانت، کذب محض است. هر چند که در وظیفه گرایی‌اش برای قواعد اخلاقی فی حد نفسه اعتبار قائل است، اما این تمام فلسفه اخلاق کانت نیست. چنین تفکری فقط از خواندن کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق ناشی می‌شود. باید توجه داشته باشیم که این کتاب تنها کتاب کانت در زمینه اخلاق نیست. علاوه بر بنیاد، نوشته دیگری تحت عنوان مابعدالطبیعه اخلاق باب فلسفه فضیلت، وجود دارد که به شدت گرایشهای نتیجه‌گرایانه دارد. در مابعدالطبیعه است که کانت از غایات سخن به میان می‌آورد و غایات مورد طلب را فضیلت می‌نامد. از دیدگاه کانت محال است که اَعمال فاقد غایت باشند. غایات مد نظر کانت بر آمده از همان امر مطلقی هستند که اصول و قواعد اخلاقی را تشکیل می‌دهند. بنابراین نزد کانت صحبت از غایاتی نیست که ذیل انگیزه حسی و عاطفی هستند؛ بلکه سخن از تمایلات تکلیف مآبی است که انسان، با اراده‌ی خود آنها را انتخاب می‌کند. در همین مابعدالطبیعه است که بزرگ‌ترین وظیفه آدمی کسب فضیلت ذکر شده. آری؛ درست است که کانت با وظیفه‌گرایی سخت و خشن خود آغاز می-کند، اما در ادامه بحث که در دو کتاب نقد عقل عملی و مابعدالطبیعه اخلاق، به آن پرداخته شده، این سوال را می‌پرسد که هدف از انجام عملِ مبتنی بر امر مطلق چیست؟ پاسخ هم این است: غایت عالی و نامشروطی که همواره تکلیف است فضیلت می‌باشد. حقیقتا کانت نظریه اخلاقی خود را با مبحث فضیلت به پایان می‌برد. او غایت نظریه اخلاق‌اش را در همین فضیلت ذکر کرده است. نگریستن بدون اغماض به تفکر اخلاقی کانت حاکی از این خواهد بود که کانت اصول اخلاقی را با غایات اخلاقی که همان فضایل باشند، به نحوی کاملا انحصاری ترکیب کرده است؛ آنچنانکه می‌توان کانت را یک فیلسوف فضیلت‌گرای کثرت‌گرا، در مقابل فضیلتگرای رادیکال دانست. تفاوت اصلی کانت با دیگر فضیلت‌گرایان و نتیجه‌گرایان در این است که او از غایات و از فضایل شروع نمی‌کند. بلکه از ساخت و ساز وظیفه‌گرایی مبتنی بر امر مطلق آغاز کرده و در نهایت به فضیلت ختم می-کند. منکر این نیستم که کانت وظیفه‌گراست، به یک معنا کانت وظیفه‌گرا هست؛ آنهم زمانیکه خواهان نگارش قواعد اخلاقی مبتنی بر امر مطلق است. در این قسم از ایده اخلاقی‌اش، هر چند که در پی دسترسی به قواعد و اصول اخلاقی است، اما در اوایل کتاب مابعدالطبیعه اخلاق، آب پاکی را دست خواننده می‌ریزد که هدفش از درج مباحث وظیفه‌گرایی، ادراک فضیلت است و نه چیز دیگر. حال در اینجا باید گفت که او یک فضیلت گرا می‌شود. آنچنانکه جان استوارت میل بنابه گفته‌های موثق او، در اصول اخلاقی به سودگرایی نظر دارد؛ و در نهایت سودهایی را که آنها را هم نوع با فضیلت می‌داند، برای غایت اخلاق، فرا می‌خواند؛ یا ارسطو که در قواعد اخلاقی به حدوسط می‌پردازد، اما در مبحث غایات، فضایل را هدف رسیدن به اصول اخلاقی قید می‌کند. کانت هم مانند عموم فلاسفه اخلاق؛ یک بخش نظریه اخلاقی‌اش به بررسی قواعدی اختصاص دارد که آدمی را در موقعیتهای اخلاقی راهنما باشد. در این بخش به مساله چه باید انجام دهم پرداخته شده، بخش دیگر چرا باید انجام دهم مد نظر است؛ و کانت می‌گوید چونکه باید فضیلتمند شویم. این پایان کار تفلسف اخلاقی ایمانوئل کانت فیلسوف نخبه آلمانی قرن هیجده است
مطالعه تطبیقی اخلاق نزد هدایت و نیچه
نویسنده:
رقیه خان‌محمدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقایسه و تطبیق خاستگاه‌های فکری و اندیشه‌هایی که در بستر فرهنگ‌های متفاوتی شکل گرفته-اند، درحوزه‌ی مطالعات تطبیقی بوده و این‌گونه از مطالعات به ویژه در حوزه‌ی ادبیات، به دریافت و درک افکار مشابه میان بزرگان علم و ادب کمک می‌کند. صادق هدایت، نویسنده و متفکر برجسته، در حوزه‌ی فرهنگ است. از جمله دغدغه های وی، توجه به انسان، خودشناسی،مبارزه با جهل و خرافات و به طور کلی واژگون کردن و ساخت و شناساندن فرهنگی با ارزش‌های نو است.فردریک نیچه، فیلسوف و متفکر آلمانی نیز تأثیرگذارترین فیلسوف قرن در حوزه‌ی فرهنگ و توجه به انسان و دستاوردهای آن است. نقطه‌ی مشترک فکری هر دو اندیشمند،ساخت فرهنگی نو به کمک روشن کردن بستر باورهای مردمی و چگونگی رفتار،تحت عنوان اخلاق است. در این پایان‌نامه، به تعریف ادبیات تطبیقی و بیان مفاهیم (علم اخلاق و فلسفه‌ی اخلاق) پرداخته، سپس جایگاه مفهوم اخلاق در اندیشه‌ی هدایت و نیچه، بررسی شده است.برخی هنجارشکنی‌های هدایت که تعریف اخلاقنزد مردم را زیر سوال می‌برد، مشابه نفی وبت‌شکنی‌های نیچه در حوزه‌ی اخلاق است.با توجه به وجوه مشترک میان اندیشه‌های این دو متفکر، نگارنده سعی دارد تا دیدگاه هدایت در حوزه‌ی اخلاق را با دیدگاه نیچه مقایسه کرده و گزاره‌های فکری هر دو را در این زمینه تطبیق نماید.
 پرسش از نسبت اخلاق و دین در اندیشه هایدگر
نویسنده:
عباس یزدانی , مهدی پاک نهاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن فلسفه دین ایران,
چکیده :
مسئله پژوهش حاضر، پی گیری موضع هایدگر در قبال نسبت دین و اخلاق است. هایدگر در مواضع گوناگون، و البته نه چندان منسجم و نظام مند، در باب اخلاق و دین، به معنای مرسوم و شناخته شده آن سخن گفته است و در اغلب موارد نیز آن ها را مورد نقد قرار داده است. در این تحقیق تلاش شده است مسئله هایدگر با دین و اخلاق و مواضع او در مورد نسبت میان آن ها مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تلاش شده است ضمن طرح انتقادات هایدگر به الهیات مرسوم و سنتی، موضع متأخر وی که در آن بر رویداد حاصل از سکوت منتظرانه و شاعرانه برای ظهور مجدد امر قدسی تأکید می شود، و نیز ارتباط این بحث با شکلی از اخلاق فرد محور، که بر فردیت محوری و اصالت عمل و انتخاب مسئولانه و آرمان خواهانه بر اساس ندای وجدان، تأکید دارد، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که هایدگر دین و اخلاق را در یک بستر بزرگ تر (سنت متافیزیکی) قرار می دهد و آن دو را به منزله پیامدهای موجوداندیشی متافیزیک غربی رد می کند. تلقی هایدگر از دین، در بستر نقد او از الهیات ارسطویی - مسیحی (انتو-تئولوژی؛ onto-theologie) قابل بررسی است و نقد او بر مبانی دینی - الاهیاتی نیز، اغلب معطوف به فهم و دریافت ادیان (مشخصاً مسیحیت) از خدا به مثابه «موجود برتر» است، که این نیز ریشه در تسلط مفهوم «علت العلل» ارسطو بر تاریخ مسیحی دارد.همچنین در بحث اخلاق نیز این نتایج حاصل شد که اگر منظور از اخلاق، طرح یک «فلسفه نظام مند و ارزش مدار اخلاقی» و ارائه معیاری برای تعیین خیر و شر باشد، هایدگر را به هیچ معنا نمی توان فیلسوف اخلاق دانست، اما چنان چه تعبیر از اخلاق، اتخاذ نوعی موضع عملی در قبال انتخاب های بشری و شیوه ای از رفتار و کنش انسانی مبتنی بر حقیقت و صدق و اصالت باشد، آن گاه هایدگر بی شک، دارای مواضع اخلاقی است که در چهارچوب حیات اصیل دازاین و هستی- به سوی- مرگ او نمود پیدا می کند.
صفحات :
از صفحه 39 تا 56
اخــــلاق مادری در اســـلام و فمینیســـــم
نویسنده:
اقدس یزدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
تفاوت‌های تکوینی جسمی و روحی زن و مرد در خلقت هدفمند بوده است و کمال زن در تکاپو و حرکت درچهارچوب فطری و خلقتی او نهفته است. اسلام مادری را با ضوابط خاص اخلاقی آن از جمله نمودهای عالی کمال زن دانسته، پرورش نسل را خطیرترین وظیفه ی زن می‌داند. در جهان غرب به موازات نهضت حقوق بشر و انقلاب صنعتی، جنبش هایی برای احقاق حقوق زنان و برابری با مردان با عنوان "فمینیسم" به ظهور پیوست. این نهضت طی تطوّرات خود به ایدئولوژی همه جانبه با گرایش‌های متفاوت تبدیل شده است. فمینیست‌های تندرو بر اساس مبانی فکری و فلسفی خاص چون اصل فرد گرایی و آزادی جنسی، مادری را مهم ترین عامل فرودستی و سرکوب زنان می‌دانند. از نظر آنان مرد سالاری برسراسر تاریخ، جامعه و علم سیطره داشته، شؤون و خصلت‌های خاص زنان نادیده گرفته شده است. آنان با انتقاد از اخلاق سنتی، در پی رهیافت‌های جدیدی بوده اند تا ضمن ستایش و اثبات برتری خصلت‌های زنانه، با تعمیم آنها راهکارهای کلی اخلاقی درسطح عموم جامعه ارائه دهند. از جمله رهیافت-‌های آنها به حوزۀ اخلاق، اخلاق مادرانه است. آنان با این رویکرد در پی آنند تا رابطه ی محبت -آمیز و خیر خواهانه ی مادر- فرزندی را الگوی تمام روابط اجتماعی بشر قرار دهند. اسلام فضایلی چون تقوا، عفت، صبر و ایثار و ... را ضروری عملکرد مقام مادری دانسته، دامان مادر را اولین مدرسه انسان و مهم ترین عامل انتقال ارزش‌ها به نسل‌ها می‌داند.
صفحات :
از صفحه 151 تا 183
تحلیل معنای سعادت از دیدگاه فارابی
نویسنده:
عین‌الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله سعادت از مسائل بنیادی اخلاق و فلسفه اخلاق از دیر زمان تاکنون است و مورد توجه اندیشمندان و مکاتب مختلف اخلاقی بوده است. فارابی آن را به دو قسم حقیقی و غیر حقیقی تقسیم می‌کند و در نگرش او سعادت حقیقی امری بسیط نیست، بلکه مفهوم مرکب است و غایت الغایات، خیر لذاته، خیر مطلق، خیر غایت تام است و لذت آن از نوع لذت معقول و دراز مدت است. اراده به معنای اختیار، قوه ناطقه نظری و فطرت مشترک شرط لازم سعادت هستند نه شرط کافی و تحقق سعادت به برنامه‌ریزی نیاز دارد و سعادت حقیقی امری مشکک است و بالاترین مرتبه آن قرب وجودی به خداست و همین امر اخیر مؤید تأثر فارابی از متون دینی است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 107
جدیدترین نظریه قانون طبیعی در بوته نقد
نویسنده:
محمد حسین طالبی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آموزه «قانون طبیعی»[1] در خلال قرن های متمادی به گونه هایی متفاوت تفسیر شده است. این آموزه مشتمل بر گستره پهناوری از نظریه هاست که از زمان تمدن یونان باستان تا عصر حاضر، در حوزه های علوم اجتماعی نقش محوری ایفا کرده است. امروزه جدیدترین و یکی از پرطرفدارترین قرائت های مربوط به قانون طبیعی، تفسیر جان فینیس[2] از نظریه توماس آکوئیناس[3] درباره قانون طبیعی است. به حکم این قرائت، تنها در صورتی یک عمل حکیمانه است که انگیزه انسان از انجام آن وصول به یکی از خیرهای اصیل[4] باشد. براساس این نظریه، خیر های پایه و اصیل بشری عبارتند از: حیات مادی، دانش، مهارت در کار و تفریح، دوستی، ازدواج، عقلانیت عملی و دین. ویژگی های مشترک این خیر‌ها بداهت، ذاتی بودن، عدم ارتباط با یکدیگر، اهمیت یکسان و عدم ابتناءآن‌ها بر واقعیت است. این نوشتار بعد از توضیح مختصری درباره نظریه فینیس دربارة قانون طبیعی به نقد و بررسی این نظریه بر اساس تعالیم حکمت متعالیه اسلامی می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 74
توکل (2)
عنوان :
نویسنده:
آفرین زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
این مقاله به بیان حقیقت توکل و همچنین مصادیق آن در قرآن می پردازد و در صدد است که بیان کند این صفت اخلاقی طبق نظر قرآن اولا از صفات چه کسانی است و ثانیا کدام ویژگی ها جزو ذاتیات فرد متوکل است و بینش چنین فردی چیست و در آخر این که در کدامین موارد قرآن روی این فضیلت تأکید دارد.
صفحات :
از صفحه 2 تا 5
حسن و قبح عقلی
نویسنده:
ندا صدیقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حسن و قبح عقلی از مباحث زیربنایی و پراهمیت علم کلام است و در علوم کلام و اخلاص و اصول برای خود جایگاه و پایگاهی دارد به طوری که می توان در علم کلام از آن اصل موضوعی ساخت و در دیگر علوم مورد استفاده قرار داد. بدون اعتقاد به حسن و قبح عقلی ارزشهای اخلاقی در بستر زمان نسبی می شوند و این امر اهمیت حسن و قبح عقلی را می رساند. در این مقاله نظر گروه های مختلف اشاعره و معتزله نسبت به این مسئله مورد بررسی قرار می گیرد و سپس سعی می شود با بررسی این مسئله در فلسفه و کلام شیعه دیدگاهی درست راجع به آن بدست آید.
صفحات :
از صفحه 14 تا 20
قانون زرّین اعتدال ارسطو؛ نقد و بررسی
نویسنده:
محمد جداری عالی, محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
در نظام اخلاقی فضيلت محور ارسطو، غايت همه چيز، خير ناميده شده است. در ميـان غايـت هـا، غايتی هست كه ما آن را برای خودش و همه چيز ديگر را برای آن می خواهيم و آن، خيراعلا و بهترين است كه از آن به نيكبختی و سعادت تعبير می شود. از نظر ارسـطو خيـر و نيكبختـی بـرای آدمی فعاليت نفس طبـق فـضيلت و اگـرفـضايل متعـددی وجـود دارنـد، در انطبـاق بـا بهتـرين و كاملترين فضايل است و فضيلت،ملكه ای است که حدوسطی را انتخـاب كنـدكـه بـرای مـا درسـت و بـا موازين عقلی سازگارمی باشد. به عبارت ديگر،فضيلت از لحاظ تعريف و ماهيت، حـدوسـط اسـت كـه در جهت تشخيص فضايل از رذايل اعمال و عواطف انسانی به عنوان سنگ محك به كارمی رود. بر قانون زرين اعتدال، ايرادهای متعددی وارد شده كه در اين نوشتار مهمترين آنهـا در پـنج محور به شرح زيردسته بندی ومورد بررسی واقع شده است: 1 .عدم كليت قانون اعتدال؛ 2 .عدم كارايی قانون اعتدال در تربيت اخلاقـی؛ 3 .ناسـازگاری قانون اعتدال با طبيعت؛ 4 .متضاد بودن فضايل؛ 5 .ايرادها برمبانی قانون اعتدال.
صفحات :
از صفحه 37 تا 66
  • تعداد رکورد ها : 488