جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2765
نسبت اسماءالله با سلوک عرفانی بر مبنای معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی عرفانی از منظر ابن‌ عربی و امام‌ خمینی (س)
نویسنده:
حامد حسینی؛ استاد راهنما: حسن مهدی‌پور؛ استاد مشاور: غلامرضا حسین‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی نسبت ساختاری و نظام‌مند اسماءالله با سیر و سلوک عرفانی می‌پردازد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، با استناد به آثار دو اندیشمند برجسته‌ی عرفان اسلامی، محیی‌الدین ابن‌عربی و امام خمینی(س)، در پی آن است تا نشان دهد اسماء الهی نه تنها به عنوان صفات ذات حق، بلکه به مثابه سازه‌های بنیادین وجود، نقشه راه سلوک و کلیدهای معرفت عمل می‌کنند. یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است که از منظر این دو عارف، حقیقت وجود سالک، عیناً همان اسماءالله است و کمال نهایی او در گرو فعلیت یافتن تدریجی این اسماء در مراتب گوناگون وجودش، از مرتبه‌ی «تعلق» و «تحقق» تا «تخلق» کامل، تحقق می‌یابد. بر این اساس، ماهیت سلوک عرفانی چیزی جز «صیرورت اسمائی» نیست؛ حرکتی وجودی از مظاهر محدود و جزئی اسماء به سوی تجلی جامع و کامل آن‌ها که در نهایت به وصول به «اُمّ‌الاسماء» (الله) منتهی می‌شود. واکاوی حاضر نشان می‌دهد که هر یک از منازل و مقامات سلوکی (همچون توبه، ورع، زهد، توکل، صبر، رضا و فقر)، در حقیقت، تحت سیطره و قلمرو تجلیاتِ شبکه‌ای خاص از اسماء الهی شکل می‌گیرد؛ به گونه‌ای که هر مقام، جلوه‌گاه ظهور، سلطنت و فعلیت‌یابی مجموعه‌ای هم‌نوا از اسماءالله است. به عبارت دیگر، تکوین مقامات، محصول سازوکار دوسویه‌ی «مُنازله» (نزول تجلی اسمائی از سوی حق) و «تصعید» (عبور سالک از حجاب‌ها و کوشش سلوکی) است. همچنین، تنوع مسالک عرفانی بازتابی مستقیم از غلبه‌ی تجلیات گوناگون اسمائی بر شاکله‌ی وجودی سالک است. نوآوری این پژوهش، گامی در راستای تبیین نسبتی نظام‌مند میان ساحت اسماء الهی و فرآیند سلوک عرفانی است و می‌کوشد زمینه را برای سنخ‌شناسی مسالک سلوکی، با اتکا به مبانی علم‌الاسماء فراهم آورد.
بازتبیین توسعه فردی با رویکرد عرفانی مبتنی بر آراء امام خمینی (ره)
نویسنده:
مهدیه فرتوک زاد؛ استاد راهنما: حسن مهدی پور؛ استاد مشاور: غلامرضا حسین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توسعه فردی از اصطلاحات رایج دهه‌های اخیر است. توسعه فردی فرایندی آگاهانه، نظام‌مند و پیوسته است که هر فرد با تکیه بر آن، مهارت‌ها، دانش، نگرش ها و رفتارهای خود را بهبود می‌دهد تا بهتر بتواند از ظرفیت‌های خویشتن بهره برده و به هدف‌هایی که در زندگی برای خود انتخاب کرده دست‌ پیدا کند. توسعه فردی، چنان‌که نام آن نشان می‌دهد، فردی (اختصاصی) است. یعنی قرار نیست مسیری که هر فرد برای رشد و ارتقاء فردی خود انتخاب می‌کند،‌ با مسیری که دوستان و نزدیکان یا همکاران او انتخاب می‌کنند مشابه یا یکسان باشد. چون اهداف، نیازها و ارزش های هر فرد و همچنین شرایط و امکانات و توانایی های جسمانی، ذهنی، روانی و موقعیت های محیطی و تربیتی لزوماً با دیگران یکسان نیست. در واقع نیازها و شرایط امروز هر فرد برای رشد فردی نه تنها با آنچه دیگران برای رشد خود نیاز دارند متفاوت است بلکه قاعدتاً با نیازها و شرایط سال گذشته خود او و قطعاً با نیازها و شرایط او در ده سال پیش متفاوت است. موضوعات و مهارتهای متعددی در ذیل مفهوم توسعه فردی تعریف می شوند که از جمله آنها می توان به خودآگاهی و خودشناسی، عزت نفس و اعتماد به نفس، هدف گذاری، مدیریت اهداف و تعیین اولویت‌ها و غیره اشاره کرد. به طور کلی به تمامی رفتارها و مهارتهایی شخصی که در راستای بهبود وضعیت فعلی مورد استفاده قرار می گیرند به اصطلاح توسعه فردی گفته می شود. توسعه فردی به فعالیتهایی گفته می شود که خودآگاهی توانایی های بالقوه استعدادها توانایی تحقق رویاها و ثروت آفرینی رو در ما پرورش میدهد. به طور خلاصه توسعه فردی باعث بهبود وضعیت خود و چشم اندازهایی که در زندگی داریم خواهد شد. توسعه فردی یکی از مهمترین عوامل برای رشد و پیشرفت در زندگی است و به همین دلیل همه افراد برای رسیدن به آن باید تلاش کنند. توسعه فردی در زندگی برای افراد مختلف منفعتهایی دارد که از آن جمله میتوان به تعریف چشم انداز شخصی، ارتقای مهارت های فعلی، شکوفایی استعدادهای نهان، افزایش اثر بخشی در کسب و کار، افزایش رضایت و انگیزه ، ایجاد اعتماد به نفس در کارمندان و کاهش جابجایی شغلی و زمینه سازی برای اتحاد بیشتر در محیط کار اشاره کرد . هنگامی که به مفهوم توسعه فردی می پردازیم، ربط و نسبتهای بسیاری را بین این مفهوم با آموزه‌های اسلامی و به ویژه عرفان اسلامی در می یابیم چرا که «عرفان» با همه آموزه های نظری و عملی اش اساسا یک برنامه یا شیوه ای از زندگی در جهت رشد و تعالی همه جانبه انسان و شکوفایی استعدادهای عمیق باطنی و روحانی اوست و به طور ویژه، عرفان نظری با بینشی که در انسان ایجاد می کند و عرفان عملی با سبکی که در زندگی ایجاد می کند، می تواند به رشد فردی و اجتماعی کمک کند. در مکتب‌‌ ‌‌امام خمینی (ره)، عرفان عملی و نظری سخت به هم آمیخته اند. ایشان معتقدند‌‌ ‌‌«اندیشه و معرفت» بدون ظهور در اعمال و «عمل» بدون آراستگی به‌ «معرفت و آگاهی»، انسان را به حقیقت مطلق رهنمون نمی سازد. در عرفان اسلامی، کمال و سعادت انسان در گرو سفری است انفسی؛ سفری که سالک از «من تجربی» آغاز می کند تا به خود حقیقی یا «من متعالی» اش برسد. بنابراین، عارف دائماً در حرکتی تکاملی و صعودی است، متحرکی است که از مبدأی معلوم (من تجربی) حرکت می کند تا به حقیقتی مطلوب (من متعالی، نفس مطمئنه، ربّ خویش) برسد. در روانشناسی سکولار، انسان محور اصلی تحقیقات و نظریات است. این رویکرد بر روی رفتار، احساسات و تفکرات انسانی تمرکز دارد و به دنبال فهم علمی و تجربی انسان است.در این نگاه، علم و تجربه به عنوان ابزارهای اصلی برای درک و بهبود وضعیت روانی فرد مورد تأکید قرار می‌گیرند. رویکرد سکولار به مسائل روانی و مشکلات انسانی، غالباً از طریق روش‌های درمانی و تکنیک‌های علمی و تجربی انجام می‌شود.این رویکرد به تأثیرات محیطی و اجتماعی بر روان انسان توجه دارد و سعی می‌کند با شناخت این عوامل، به بهبود وضعیت فرد کمک کند. در عرفان اسلامی، خداوند محور اصلی فهم انسان و روان اوست. این رویکرد بر اهمیت ارتباط با خدا و مفهوم روح و معنویت تأکید دارد و به دنبال ارتقاء سطح معنوی فرد و نزدیک شدن او به خداوند است. توسعه فردی عرفانی نه تنها به بهبود روانی، بلکه به پرورش صفات اخلاقی و انسانی نیز می‌انجامد. رابطه وجودی انسان با خدا و قابلیت ها و استعدادهای معنوی و فطرت کمال خواهی انسان دریچه متفاوتی از رشد و ارتقای فردی خواهد داشت و هدف نهایی در عرفان اسلامی، رسیدن به کمال انسانی است. بنابراین عرفان اسلامی براساس جهان بینی و بینشی که دارد می تواند تبیین جدید و بسط یافته ای در باب توسعه فردی ارائه دهد. بنابر آنچه گفته شد، این پژوهش بر آن است که به بازتعریف و غنی‌سازی مفهوم «توسعه فردی» با بهره‌گیری از میراث گرانقدر عرفان اسلامی با تأکید بر رویکرد امام خمینی (ره) بپردازد. این پژوهش از نوع بنیادی بوده و رویکرد آن تحلیلی- بینارشته ای می باشد، همچنین از لحاظ گردآوری داده تحقیقی اسنادی است و روش آن توصیفی- تبیینی می باشد. در مجموع، در این رساله از ادبیات عرفانی حضرت امام (ره) به سه طریق در بازتعریف مفهوم توسعه فردی استفاده خواهد شد: 1- غنی‌سازی برخی حوزه‌های ذیل مفهوم توسعه فردی به صورت قیاسی از طریق عرفان اسلامی. 2- بازتعریف برخی حوزه‌های ذیل مفهوم توسعه فردی که با رویکرد عرفانی اسلام زاویه دارند. 3- تعریف حوزه‌ها و مفاهیم جدیدی که در ادبیات متعارف توسعه فردی وجود ندارد، با اتکا بر ادبیات غنی عرفان اسلامی.
تأثیرات اشراقات عقلی سهروردی و عشق ربانی امام خمینی (ره) در تعالی انسان
نویسنده:
فرض اله عبدی؛ استاد راهنما: فاطمه طباطبایی؛ استاد مشاور: غلامرضا حسین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی تطبیقی تأثیرات اشراقات عقلی سهروردی و عشق ربانی امام خمینی (ره) بر تعالی انسان در عرفان اسلامی می‌پردازد. عرفان اسلامی همواره به‌عنوان مسیری برای ارتباط با حقیقت مطلق و فهم عمیق‌تر جایگاه انسان در برابر خداوند مطرح بوده است. در این میان، مفاهیم «اشراقات عقلی» و «عشق ربانی» به‌عنوان اصول بنیادین در آثار بزرگان عرفان اسلامی، از جمله شیخ اشراق سهروردی و امام خمینی (ره)، جایگاه ویژه‌ای دارند. شیخ اشراق با تأسیس مکتب اشراقی، عشق ربانی را به‌عنوان نیرویی معنوی که از طریق نور و اشراق به قلب سالک نازل می‌شود، تفسیر می‌کند. از سوی دیگر، امام خمینی (ره) عشق ربانی را به‌عنوان نیرویی فطری و ازلی در نهاد انسان می‌داند که از طریق تجلیات نورانی الهی، انسان را به سوی کمال مطلق هدایت می‌کند. این پژوهش با روشی بنیادی و رویکرد تطبیقی، به بررسی تفاوت‌ها و شباهت‌های دیدگاه‌های شیخ اشراق و امام خمینی در تبیین عشق ربانی و اشراقات عقلی می‌پردازد. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل نقش این دو مفهوم در فرآیند تعالی روحی انسان و بررسی تأثیر آن‌ها بر سیر و سلوک معنوی است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که اشراقات عقلی و عشق ربانی به‌عنوان دو نیروی اصلی در فرآیند تکامل معنوی انسان، در آثار شیخ اشراق و امام خمینی به گونه‌ای متفاوت و مشترک تبیین شده‌اند که هر دو انسان را به سوی معرفت نفس و وحدت با ذات حق تعالی رهنمون می‌سازند.
تبیین عرفانی «تجربه‌های نزدیک به مرگ» در فرا روان‌ شناسی با نگاهی به آراء امام خمینی (ره)
نویسنده:
سما معصومی زاده؛ استاد راهنما: محمد رودگر؛ استاد مشاور: حسن مهدی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تجربه‌های نزدیک به مرگ (Near-Death Experiences) پدیده‌هایی‌اند که در شرایط بحرانی چون ایست قلبی، سانحه شدید یا بیهوشی عمیق رخ داده و افراد آن را با ادراکاتی فراتر از حواس متعارف گزارش می‌کنند؛ جلوه‌هایی مانند خروج از بدن، عبور از تونل، مواجهه با نور درخشان و مرور زندگی از جمله مؤلفه‌های مشترک آن‌هاست. در دهه‌های اخیر، این پدیده در حوزه‌های علوم اعصاب، روان‌شناسی و فراروان‌شناسی مورد توجه بوده است. رویکردهای فراروان‌شناختی با پذیرش امکان بقای آگاهی پس از مرگ، افق‌های تازه‌ای گشوده‌اند، هرچند در تبیین نظام‌مند قلمروهای غیرفیزیکی با کاستی‌هایی روبه‌رو هستند. پژوهش حاضر با تکیه بر مبانی عرفان اسلامی و تمرکز بر آرای امام خمینی، در پی ارائه نگاهی مکمل و تحلیل‌گرایانه به تبیین فراروان‌شناختی تجربه‌های نزدیک به مرگ است. در این تحقیق، تجربه‌های نزدیک به مرگ و تجارب عرفانی یکسان تلقی نشده‌اند؛ هرچند همپوشانی‌های مفهومی میان برخی مؤلفه‌های آن دو وجود دارد، تفاوت‌های بنیادی نیز آشکار است. بهره‌گیری از این اشتراکات ـ به‌ویژه پیوندهای میان آموزه‌هایی چون خلع بدن، بدن مثالی و کشف و شهود ـ می‌تواند بنیانی برای چارچوبی میان‌رشته‌ای فراهم آورد که تحلیلی عمیق‌تر و چندبُعدی‌تر از ساختار آگاهی، مرگ و ابعاد روحانی انسان ارائه دهد. این پژوهش از نوع بنیادی ـ نظری است. داده‌ها به روش کتابخانه‌ای و از منابعی شامل آثار عرفان اسلامی به‌ویژه آثار امام خمینی، مطالعات فراروان‌شناسی و گزارش‌های مستند NDE گردآوری و با شیوه توصیفی ـ تحلیلی و مقایسه مفهومی بررسی شده‌اند.
تحلیل«أنا الحق حلاج» با مبانی نظری و سلوکی عرفان اسلامی، با نگاهی به آرای امام خمینی
نویسنده:
سعید حسن پورآذر؛ استاد راهنما: محمد رودگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شطح به معنای حرکت و در اصطلاح سخنی است که عرفا در هنگام وجد و بی‌خود شدن از خود بر زبان می‌آورند که به ظاهر سخن کفرآمیز، مخالف عقل و بیرون از شرع می‌باشد. مشهورترین و جنجال برانگیزترین نمونه‌ی آن شطح «أناالحق» حلاج می‌باشد که تماما زندگی وی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. تحلیل و توجیه این سخنان بر اساس معنای ظاهری باطل می‌باشد، بلکه باید معنای باطنی آن را لحاظ کرد و تحلیل آن در صورتی صحیح می باشد که بر اساس اصول عرفان نظری و عملی صورت بگیرد؛ بر این اساس أناالحق حلاج با توجه به آموزه‌های عرفانی امام‌خمینی(ره) در دو بخش نظری و سلوکی قابل تحلیل و بررسی می‌باشد. در بخش نظری این شطح معروف حلاج با توجه به آموزه های عرفانی در چند حوزه مختلف عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از حوزه های عرفان که أناالحق حلاج در آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است انسان‌شناسی عرفانی حلاج می‌باشد چرا که انسان خلیفه خدا بر روی زمین است وی می‌تواند با پیموندن مراحل مختلف عرفانی به مراتبی از هستی دست یابد که جامع جمیع اسماء الهی گردد. دومین حوزه‌ی عرفانی که أناالحق حلاج در آن بررسی گردیده خداشناسی عرفانی حلاج می‌باشد که در این حوزه عرفانی با توجه به آموزه‌های نظری وحدت و حلول و اتحاد أناالحق حلاج مورد بررسی قرار گرفته است. حوزه‌های دیگر عرفان که أناالحق حلاج در آن ها مورد توجه و بررسی قرار گرفته حوزه‌ی معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی عرفانی حلاج می‌باشد که در آن‌ها با توجه به دو آموزه‌ی نظری مهم وحدت شهود و وحدت وجود، أناالحق حلاج مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. و در بخش سلوکی، آموزه های سلوکی در عرفان که با آن می توان أناالحق را تحلیل نمود مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از آن آموزه‌ها سکر و صحو عرفانی می‌باشد که بر اساس آن معلوم می‌گردد حلاج در چه حالی بوده که أناالحق را بر زبان آورده است. آموزهای دیگری که أناالحق حلاج را با توجه به آن مورد بررسی قرار دادیم دو آموزه‌ی مهم فنا و بقا در عرفان می باشد. در این پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی تلاش بر این شده که با بررسی آموزه‌های نظری و سلوکی عرفان امام خمینی و مکتب عرفانی وی معلوم گردد که «أناالحق» حلاج ناظر به کدام مرتبه عرفانی می باشد و حلاج در کدام مقام عرفانی بوده که «أناالحق» را بر زبان خود جاری ساخته است.
رهیافتی به بایسته ها، موانع و مقامات سلوکی در نهج البلاغه با تأکید بر آثار امام خمینی (ره)
نویسنده:
محمدباقر نادم؛ استاد راهنما: امیر جوان آراسته؛ استاد مشاور: محمد انصاری اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
شاخصه‌های عرفانی یاران امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) در احادیث با تاکید بر اندیشه امام خمینی (ره)
نویسنده:
الهه توکلی؛ استاد راهنما: مصطفی فرهودی؛ استاد مشاور: اصغر نوروزی، محمدعلی موحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در عرفان اسلامی، همواره این پرسش مطرح بوده است که عارفان حقیقی، با چه ویژگی‌های معرفتی و سلوکی - که در دو ساحت بنیادین عرفان نظری و عملی متبلور می‌شوند - از دیگران متمایز می‌گردند و چگونه این تمایز، ایشان را در مسیر نیل به مقصود الهی رهنمون می‌سازد؟ به بیان دیگر، چگونه می‌توان تصویری جامع از عارف حقیقی ترسیم نمود تا سرمشقی برای جویندگان این طریق باشد؟ پاسخ به این پرسش، از یک سو، نقشی کلیدی در شناخت عمیق عرفان اسلامی ایفا می‌کند و از سوی دیگر، راه را برای شناسایی و تمییز عارف‌نمایان دروغین هموار می‌سازد. عرفان اسلامی به عنوان یک نظام معرفتی عمیق، همواره تحت تأثیر احادیث و آموزه‌های انسان‌های کامل؛ یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم‌السلام قرار داشته است. این احادیث به عنوان منابع معتبر و غنی، می‌توانند به شناسایی و تبیین شاخصه‌های عارف حقیقی کمک کنند. در این راستا، یاران امام زمان علیه‌السلام به عنوان نمونه‌های بارز عارف حقیقی معرفی شده‌اند. یاران امام زمان علیه‌السلام که در زمان ظهور حضرت نقش کلیدی ایفا خواهند کرد برای اینکه بتوانند در کنار حضرت قرار گیرند و در تحقق اهداف الهی و برقراری عدالت اجتماعی موثر باشند، باید ویژگی‌های خاصی داشته باشند. با توجه به احادیث و روایات مختلف، ویژگی‌های عرفانی یاران امام زمان به طور خاص مورد توجه قرار گرفته است، اما تا به حال شناخت دقیقی از این ویژگی‌ها ارائه نشده است. براساس احادیث درباره اصحاب امام زمان علیه‌السلام، این افراد مردانی هستند که به اوج عرفان رسیدند. در روایات متعدد، اصحاب حضرت مهدی اینگونه توصیف شده‌اند که خدا را به حق شناخته‌اند ( «...عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِه‌...» اربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج‌2، ص 478؛ بهاء الدین نیلی نجفی، منتخب الأنوار المضیئه، ص44 ) و دلهایشان مانند پاره‌های آهن است، شکی در ایمان بخدا در آن راه نیافته و در طریق ایمان از سنگ محکم‌تر است (بهاء الدین نیلی نجفی‌، سرور اهل الایمان، ص 97). همچنین این اصحاب را صاحبان ولایت معرفی نموده و اولیای الهی در عصر ظهور محسوب می‌شوند (نعمانی، الغیبه، ص240؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج‌2، ص 673). احادیث معصومین علیهم‌السلام به‌ وضوح به توصیف ویژگی‌های عرفانی یاران حضرت پرداخته و می‌توان اذعان نمود یکی از موثرترین روش‌ها برای کشف شاخصه‌های عارف حقیقی در عصر غیبت، بررسی همین ویژگی‌های عرفانیِ منتسب به یاران امام زمان (عج) است. بر اساس روایات مهدویت، یاران حضرت مهدی (عج) را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: یاران عصر غیبت و یاران عصر ظهور. یاران عصر غیبت عبارتند از: 1. سفرای حضرت. 2. موالی حضرت؛ یاران عصر ظهور و پس از آن عبارتند از: 1. سیصد و سیزده نفر. 2. لشکر ده هزار نفری. 3. حضرت مسیح و گروندگان به ایشان. 4. یمانی از یمن. 5. خراسانی از مشرق (ایران، افغانستان و ماوراء النهر). 6. رجعت کنندگان در آستانه ظهور. 7. فرشتگان. 8. جنینان مومن. 9. مومنینی که در بلاد خود به حمایت می‌پردازند. 10. کسانی که به سوی حضرت حرکت می‌کنند ولی به ایشان نمی‌رسند. 11. افراد کم سن و ناتوان که توانایی حمایت عملی از حضرت ندارند ولی برای ایشان دعا می‌کنند. 12. برخی اهل شرک و منجمینی که پس از ظهور حضرت ایمان می‌آروند. در پژوهش حاضر برای کشف شاخصه‌های عرفانی، به دو دسته از یاران در عصر غیبت یعنی؛ سفرا و موالی حضرت و به دو دسته از یاران در عصر ظهور یعنی؛ سیصد و سیزده نفر و رجعت کنندگان در آستانه ظهور منظور اصحاب کهف، اصحاب امام حسین و اصحابی که نامشان در روایات اذعان شده است، پرداخته می‌شود. این چهار دسته جز یاران خاص حضرت حجت محسوب شده و از ویژگی‌های ممتاز و والایی برخوردارند، ضمن اینکه در روایات از شاخصه‌ها و ویژگی‌هایشان سخن به میان آمده است. در روایات متعددی، آنان به خوبی از جهات معرفتی، ولایی، سلوکی، عبادی و سیاسی-اجتماعی توصیف شده‌اند. در این پژوهش، پس از کشف و شناسایی شاخصه‌ها، هر کدام را مورد توصیف و تحلیل عرفانی قرار داده و انعکاس این شاخصه‌ها در اندیشه امام خمینی مورد کاوش قرار می‌گیرند. امام خمینی (ره) به عنوان یکی از پیشگامان عارفان عصر حاضر، با سیر و سلوک و تهذیب نفس، به غایت عرفان عملی یعنی به فنای در توحید ذاتی دست یافت. و با پیمودن سفرهای چهارگانه عرفانی، به فعالیت اجتماعی و سیاسی پرداخته و انقلاب اسلامی را به‌عنوان زمینه‌ساز ظهور مهدی موعود بنا نهاد. نگاه وی به سیر و سلوک، عمیق و گسترده و دغدغه‌ ایشان خدمت به امام زمان علیه‌السلام و تغییر انگاره‌های غلط درباره ظهور و انتظار بود، از این جهت اندیشه امام خمینی در تبیین شاخصه‌های عرفانی یاران امام زمان علیه‌السلام می‌تواند موثر و راهگشا بوده و توجه به دیدگاه‌های ایشان در این زمینه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل ویژگی‌های عرفانی یاران امام زمان (عج) بر اساس احادیث معصومین و با تاکید بر اندیشه‌های امام خمینی (ره) انجام می‌شود تا بتواند بستر مناسبی برای ارائه یک تصویر کامل از یاران امام زمان به عنوان عارفان حقیقی فراهم آورد. با توجه به اهمیت نقش یاران امام زمان علیه‌السلام در تحقق اهداف الهی و ظهور آن حضرت، شناخت این ویژگی‌ها برای کسانی که می‌خواهند در مسیر عرفان قدم بردارند و برای زودتر اتفاق افتادن واقعه مبارک ظهور قدمی بردارند، راهگشا خواهد بود.
مراتب سبعه نفس در تفاسیر عرفانی قرآن با تأکید بر اندیشه‌ های روزبهان بقلی، عبدالرزاق کاشانی و امام خمینی(ره)
نویسنده:
مهرانگیز حیدرخانی؛ استاد راهنما: رضا الهی منش؛ استاد مشاور: مجید گوهری رفعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
((نفس ))یکی از مهم‌ترین واژه‌های کلیدی در عرفان اسلامی است وقرآن مجید هم به آن توجه ویژه‌ای دارد، «نفس» حقیقت مجردی است که هویت انسان منوط به آن است وحقیقت اورا تشکیل می‌دهد .و دارای تجلیات ویژه‌ای است. «انسان بما هو انسان» از سویی، می‌تواند خود در وادی هبوط به مراتب غریزی، خلقی، حیوانی، درندگی وشیطانی نفس خویش را مستغرق نماید و به اسفل‌السافلین سقوط کند1 و از سوی دیگر، هم انسان می‌تواند خود را مظهر اتم و اکمل مراتب خلقی وحقانی حق تعالی گرداند وخودرا به اعلی علیین کمال انسانی یعنی تحقق به مراتب اسماء (فعلی)، صفاتی، اسمائی و ذاتی حق تعالی برساند. مراتب نفس از منظر عارفان ومفسران عبارتند از: حرکت کمالی نفس از «نفس امّاره، به نفس لوّامه، به نفس ملهمه، به نفس مطمئنه، به نفس راضیه، به نفس مرضیه و به نفس کامله. البته حرکت از نفس اماره،به نفس مسوله و بروز صفات شیطانی سیر قهقرائی آدمی را شکل می‌دهد. نفس انسان در ابتدا در اثر تهذیب و تربیت، در یک سیر صعودی می‌تواند از سطح امارگی به مراتب لوامه، ملهمه، مطمئنه، راضیه، مرضیه، کامله (جمع راضیه و مرضیه به‌گونه متعادل) ترقی پیدا کند، به هر میزان که انسان در مراتب وجودی ترقی پیدا کند، به همان نسبت در مراتب نفس از امارگی تا کامله ترقی پیدا خواهد کرد. سالک الی الله پس از تهذیب و مجاهدت نفس و عبور از تمامی مراتب خلقی، برزخی و حقّانی نفس، در سیری صعودی، مراتب عالی را به‌صورت صیرورت و تحوّل وجودی سپری می‌کند. مبرهن است که شناخت شهودی حق تعالی، غایت آمال و آرزوهای مخلصان طریقت است وراه رسیدن به این حد اعلی جز از طریق معرفت نفس حاصل نمی‌شود. چه این‌که علی (ع)لیه السلام به نقل از پیامبر (صلی الله و علیه و آله) در حدیثی بدان اشاره فرموده‌اند عرفا و اهل معرفت در آثارشان به این سیر سلوکی استکمالی نفوس آدمی و لطائف سبعه آدمی اشاره کرده‌اند؛ از این میان، سه عارف جلیل القدر وصاحب نظر، به‌نام‌های شیخ روزبهان بقلی، ملاعبدالرزاق کاشانی و حضرت امام خمینی(ره) درآثار خویش به‌صورت مفصل به این موضوع پرداخته‌اند. دیدگاه عبد الرزاق کاشانی تا حدودی از ابن‌عربی متاثر بوده است. ابن‌عربی ساحات وجودی انسان را به 7 قسم برمی شمرد: 1ـ غیب الجن (غیب القوی)، 2ـ نفس، 3ـ قلب، 4ـ سرّ، 5ـ روح، 6ـ خفی، 7ـ غیب الغیوب و نیز قلب و مراتب آن را دارای سه مرتبه ابتدایی، میانی و نهایی می‌داند. هم‌چنین نشئه روح را به دو مرتبه ابتدایی ومیانی تقسیم کرده و نیز در خصوص مراتب سرّ، خفی و اخفی معتقد است که دو سطح وجودی انسان را سرّ می‌نامند که شامل سرّ قلبی و سرّ روحی است که البته مشهور عرفا سرّ را تنها برای ساحت نهایی انسان برگزیده‌اند. از منظر روز بهان بقلی، لطائف سبعه آدمی عبارتند از: 1ـ قالب بدن(طبع)، 2ـ نفس،3ـ قلب،4ـ عقل، 5ـ روح، 6ـ سرّ ، 7ـ سرّ سرّ. نکته حائز اهمیت این‌که ایشان در مقام 322 از کتاب "مشرب الارواح"، در تبیین لطایف سبعه، به لطیفه طبع (تاریک نفس) قائل نیستد و لطیفه عقل را جایگزین آن می‌دانند. وهم‌چنین ایشان در تحلیل مقام 327 از "منازل السائرین"، خواجه عبداله انصاری معتقدند که منزل «سر ّالسرّ» بامقام «اخفاء» در ارتباط است. ایشان معتقدند که قلب می‌تواند برای سالک الی الله، رفع حجب کند و او را از عالم ملکوت وعالم غیب و غیب الغیب و دیدن عرش و کرسی که خود شیخ هم به این مقامات ومنازل نازل شده بود، برساند.3 از منظر امام خمینی، چون انسان کتاب جامع الهی و نسخه عالم کبیر است و جمیع تجلیات وجودی و تمامی ظهورات عالم فرق و جمع در انسان به منصه ظهور رسیده است. پس انسان «ام الکتاب» نام دارد و روح انسان حاوی مراتب وجودی، سعه تکوینی وکتب الهی است. ایشان این مراتب روحانی را لطائف سبعه می‌نامند که عبارتند از: 1ـ لطیفه طبع (کتاب مستور یا رقّ منشور)، 2ـ لطیفه نفس (نور یا کتاب محو و اثبات یا لوح محو و اثبات)، 3ـ لطیفه قلب (لوح محفوظ)، 4ـ لطیفه روح (جبروت انسانی یا قلم اعلی یا عقل اول و ام الکتاب)، 5ـ لطیفه سرّ (مقام لاهوت، حضرت واحدیه انسانی و برزخیت کبری)، 6ـ لطیفه خفیّ (حضرت احدیه انسانی یا مقام او ادنی) و 7ـ لطیفه اخفا ئیه (مقام غیب الغیوب یا مرتبه غیب خفی انسانی).4 امام خمینی(ره) لطائف سبعه را حجب نفس می‌داند، که سالک آن‌ها را یکی پس از دیگری کنار زده و از هفتاد هزار حجاب ظلمانی و نورانی عبور می‌کند تا به سرمنزل حقیقت مقصود نائل آید. از نگاه ایشان تربیت عرفانی نفس در گرو تهذیب نفس و صعود استکمالی نفس است، یعنی علم به منجیات و مهلکات نفس، تسلیم شدن به ائمه اطهار(علیهم السلام) و عشق به خلق الله وم حافظت از حقوق مردم و در نهایت تخلق به اخلاق و صفات الهی است. و ایشان غایت آمال و آرزوهای انسان سالک را رسیدن به مقام اخفی یا مقام بقائ بعد فناء می‌دانند.5 در این رساله برآنیم که مراتب سبعه نفس را با رویکرد‌های عرفانی ـ تفسیری، با استناد بر آثار مکتوب و تفاسیر مصطلح این سه عارف گرانقدر تحلیل و بررسی نماییم. و در نهایت وجوه افتراق و اشتراک آراء هر کدام را آشکار سازیم.
سیری در ساحل: بینش و منش امام خمینی
نویسنده:
محمدتقی مصباح یزدی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی تطبیقی وجوه معناشناختی و وجودشناختی مفهوم «بطن» و «تأویل» با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
نویسنده:
مهدی ایزدی، علی عبداله زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مفاهیمی که در ارتباط با تفسیر و بعضا مرادف با آن استعمال شده است، واژه تأویل است. درباره تأویل دیدگاه های متعددی وجود دارد که «ترادف با تفسیر»، «صرف از معنی ظاهر به معنی خلاف ظاهر» و نهایتا «دلالت بر باطن» مهم ترین این دیدگاه ها است. با وجود این که دیدگاه دلالت بر باطن، از شهرت کمتری برخوردار است، ادله متعددی آن را تأیید می کند که از جمله مهمترین این ادله، دلالت آیات قرآنی و احادیث دال بر این معنی است. با این وجود ابهام مفهوم «باطن» کمتر از ابهام مفهوم «تأویل» نیست و همین مطلب، ماجرای «تأویل» را پیچیده تر می سازد. برخی بسیار ساده و سطحی از کنار «باطن» و «تأویل» می گذرند و روندی را طی می کنند که به نفی «باطن» و «تأویل» منجر می شود. علامه طباطبایی (ره) به «تأویل» نگاهی وجود شناسانه و به «باطن» نگاهی معناشناسانه دارد که نیازمند تحلیلِ و تبیین است. این مقاله در صدد بررسی تطبیقی دو مفهوم «باطن» و «تأویل» در دو ساحت وجود شناسانه و معناشناسانه است و اثبات می کند می توان به هر دو مقوله بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو مفسر برجسته معاصر بر اساس نگرش وجود شناختی و معرفت شناختی نگریست.
صفحات :
از صفحه 55 تا 73
  • تعداد رکورد ها : 2765